مقالات
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: کیفیت آموزش علوم تجربی، فناوری، مهندسی و ریاضیات برای موفقیت آینده دانش آموزان، در جهت دست یابی به مهارت های قرن 21 مهم است. در این راستا، آمادگی معلمان در زمینه نحوه اجرای آموزش موضوعات استم می تواند زمینه ارتقای این مهارت ها را فراهم آورد؛ بدین سبب، پژوهش حاضر، با هدف تعیین ویژگی های الگوی توسعه حرفه ای و در راستای تربیت دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان با استفاده از مدل آمیخته یادگیری استم انجام گرفت. به منظور دست یابی به هدف مورد نظر، از روش ترکیبی اکتشافی استفاده شد. در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای مضمونی شش مرحله ای براون و کلارک (2006) استفاده شد. در این مطالعه روش نمونه گیری، هدفمند بود. جامعه آماری نیز جامعه متنی متشکل از مقالات، پایان نامه ها و رساله ها بود. منابع جمع آوری اطلاعات، سایت های ساینس دایرکت، پروکوئست، SID، اشپرینگر، الزویر، اسکوپوس، نورمگز، مگیران و موتور جستجوگر گوگل اسکولار بود. محدوده زمانی جهت جستجوی منابع انگلیسی از سال های 2015 تا 2023 و فارسی از 1393 تا 1402 بود. بر اساس توضیحات فوق، در جستجوی اولیه 150 سند در ارتباط با موضوع به دست آمد که نهایتاً 19 سند که فقط مقاله بود، از بین آن ها انتخاب شدند. در بخش کمّی، برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران برای جوامع نامعلوم و واریانس نامعلوم استفاده شد. ابزار تحقیق در این پژوهش، پرسش نامه محقق ساخته با نمونه آماری120 نفری (متشکل از متخصصان برنامه درسی و حوزه علوم تربیتی، مدرسان علوم تجربی، ریاضی و فناوری دانشگاه فرهنگیان، سرگروه های آموزشی و آموزگاران با سابقه تجربی بالای 10 سال) بود که از روش نمونه گیری به شیوه تصادفی ساده استفاده شد. روایی پرسش نامه با نظر متخصصان و انجام آزمون های روایی واگرا و همگرا و پایایی آن، از طریق آلفای کرونباخ (محدوده بین 7/0 تا 9/0 قرار داشت) و آلفای ترکیبی (در محدوده بین 79/0 تا 9/0 بود) تأیید شد و با استفاده از مدل معادلات ساختاری و آزمون تی-تست تجزیه و تحلیل شد. الگو دارای 6 مؤلفه اصلی، شامل: دانش و مهارت های توسعه حرفه ای، دانش و مهارت های فردی، دانش و مهارت های ارتباطی و دانش و مهارت های زندگی، مهارت های رشد و توسعه دانش آموزان و شرایط مداخله ای و همچنین 20 مؤلفه فرعی بود که روابط بین اجزا و وضعیت موجود مؤلفه های الگو تأیید شد. نتیجه گیری: ایجاد زمینه کسب ویژگی ها و صلاحیت های حرفه ای برای ترویج و توسعه آموزش و یادگیری استم در دانشجومعلمان ضروری است و این الگوی پیشنهادی هم می تواند در این جهت مؤثر واقع شود.
تحلیل مضمون، رویکردی جهت تحلیل متون منظوم و منثور در درس «نظم عرفانی1» رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان (مطالعه موردی داستان شیخ صنعان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دروسی که دانشجویان در رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه فرهنگیان می گذرانند درس «نظم عرفانی1» است که دو اثر عرفانی منطق الطیر و حدیقه الحقیقه را دربرمی گیرد. بخشی از سرفصل ها که به منطق الطیر برمی گردد درباره تحلیل داستان شیخ صنعان است. هدف از این پژوهش، استفاده از تحلیل مضمون به عنوان رویکردی جهت تحلیل متون منظوم و منثور درس نظم عرفانی1 رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان است. جامعه این پژوهش، متن داستان شیخ صنعان در منطق الطیر عطار نیشابوری است که به روش سرشماری کل متن داستان، بررسی شده است. تحلیل مضامین داستان مزبور، برای رسیدن به مضامین کلی متون است تا یاددهنده در فرایند یاددهی-یادگیری بتواند صورت و محتوا را به مخاطبان منتقل و درک عمیقی نسبت به متن ایجاد نماید؛ چرا که حجم سرفصل های درس و زمانی که به آن ها اختصاص داده شده است، خیلی با هم متناسب نیستند. این تحقیق با روش تحلیل مضمون به شیوه استقرایی انجام گرفت. داده ها از طریق مطالعه متن، گردآوری و پس از ایجاد کدهای اولیه، مضامین، جست وجو، بازبینی و درنهایت، مضامین اصلی و محوری نام گذاری شد. در مجموع، همه محورها ذیل هفت محور اصلی: تکیه بر تقوا، قضای خداوند، وجود عقبه در زندگی انسان ها، ایمان، بلای عشق، رسیدن به مقام توکل و فضل خداوند قرار گرفت. هرکدام از این محورها در ترکیب و بازبینی مضامین گزینشی به دست آمد. در میان مضامین اصلی داستان، بیشترین مضامین به عشق و بلای عشق اختصاص یافته است. نتیجه اینکه در طریقت نمی توان به تقوا و دانش تکیه نمود نیز قضای خداوند هر لحظه در کمین است و فضل او به وسیله توبه و تضرع و شفاعت، دست گیر خواهد بود.
معرفی و اعتباریابی مقیاس اضطراب تدریس دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشجومعلمان عمدتاً در طول دوره تربیت معلم دچار اضطراب شده و نگرانی هایی درخصوص تدریس در مدارس دارند که می تواند عملکرد حرفه ای آن ها را در آینده تحت تأثیر قرار دهد. پایش اضطراب تدریس دانشجومعلمان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن، در گرو دستیابی به ابزار معتبر سنجش اضطراب تدریس است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، تعیین ساختار عاملی و هم سانی درونی پرسش نامه اضطراب تدریس هارت (1987) بود. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، دانشجومعلمان ورودی 1399، 1400 و 1401 پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان مشتمل بر 1364 نفر بود که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی سیستماتیک، نمونه ای به حجم 275 نفر از میان آن ها انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اضطراب تدریس دانشجومعلمان بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و مرتبه دوم، ضریب آلفای کرونباخ و آزمون t تک نمونه ای صورت گرفت. یافته ها نشان داد که گزاره های پرسش نامه اضطراب تدریس، قابل تقلیل به چهار مؤلفه: اضطراب ارزشیابی شدن، اضطراب مسائل حرفه ای و دانش آموزان، اضطراب کنترل کلاس و اضطراب الزامات فعالیت تدریس بود. پایایی کل پرسش نامه برابر با 927/0 بود و پایایی ابعاد پرسش نامه نیز در دامنه 66/0 تا 89/0 قرار داشت. درمجموع، نتایج، حاکی از تأیید روایی سازه و هم سانی درونی پرسش نامه اضطراب تدریس هارت (1987) در نمونه ایرانی مورد مطالعه، البته با حذف دو گزاره بود. با عنایت به کمبود ابزار سنجش اختصاصی اضطراب تدریس در ایران، توصیه می شود در پژوهش های بعدی از این مقیاس جهت بررسی این سازه در میان جامعه دانشجومعلمان و نیز معلمان ایرانی استفاده گردد.
طراحی چارچوب سلامت روان به منظور ارزیابی داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی چارچوب سلامت روان به منظور ارزیابی داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم در ایران انجام شد. روش پژوهش مورد استفاده، کیفی از نوع نظریه داده بنیاد بود. جامعه مورد مطالعه (مشارکت کنندگان) این پژوهش، شامل کلیه اعضای هیأت علمی و مدرسان دانشگاه فرهنگیان در رشته های مشاوره و روان شناسی بوده که از بین آنها نمونه ای به تعداد 17 نفر به روش نمونه گیری هدف مند (از نوع خبره) انتخاب شدند. از ابزار مصاحبه (نیمه ساختاریافته) برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده شد. با استفاده از شیوه تحلیل داده های کیفی مبتنی بر سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی یافته های پژوهش تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب سلامت روان داوطلبان ورود به دوره تربیت معلم شامل دو مقوله اصلی و هفده مقوله فرعی بود. مقوله اصلی ابعاد مثبت (شامل مؤلفه های بهزیستی روان شناختی، هوش هیجانی، مهارت های ارتباطی، علاقه اجتماعی، اعتماد به نفس و خودکارآمدی) و منفی (شامل مؤلفه های اختلالات روان پریشانه، اختلالات اضطرابی، اختلالات وسواسی-اجباری، اختلال دوقطبی، اختلالات افسردگی، اختلالات شخصیت، اختلالات رفتارهای ایذایی و سلوک، اختلالات اعتیادی، اختلالات رشدی عصبی، اختلالات پارافیلیک و عواطف منفی) را در برمی گرفت. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که چارچوب سلامت روان داوطلبان حرفه معلمی، شامل دو بعد مثبت و منفی است که دارای مؤلفه ها و شاخص های مرتبط می باشد؛ لذا باید در فرایند مصاحبه داوطلبان ورود به حرفه معلمی به آن ها توجه نمود تا ضمن جلوگیری از ورود داوطلبان دارای اختلالات روانی به دوره تربیت معلم، داوطلبانی برخوردار از مؤلفه های مثبت سلامت روان در دانشگاه فرهنگیان پذیرش شوند.
مدل یابی روابط ساختاری شایستگی فرهنگی و اخلاق حرفه ای معلمان ابتدایی با نقش میانجی حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: اخلاق حرفه ای معلمان ازعوامل مختلفی مانند شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی تاثیر می پذیرد. هدف این پژوهش، مدل یابی روابط ساختاری، شایستگی فرهنگی و اخلاق حرفه ای معلمان ابتدایی با نقش میانجی حمایت اجتماعی بود. روش ها : این پژوهش توصیفی- همبستگی به شیوه مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی نواحی یک و چهار تبریز به تعداد 2100 نفر بودند که از بین آن ها ۳۲۵ نفربراساس قواعد مدل یابی معادلات ساختاری به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های شایستگی فرهنگی، اخلاق حرفه ای و حمایت اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS 26 و SMART PLS 3 انجام شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مدل دارای برازش بوده و شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی به صورت مستقیم، مثبت و معنادار (01/0 > P) قادر به پیش بینی اخلاق حرفه ای بودند. همچنین، نقش میانجی حمایت اجتماعی در رابطه ی بین شایستگی های فرهنگی و اخلاق حرفه ای، مثبت و معنادار بود (01/0 > P).نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت که توجه به شایستگی های فرهنگی و حمایت اجتماعی می تواند منجر به رشد اخلاق حرفه ای شود، علاوه بر این نتایج می تواند بینش هایی را برای سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی درتوسعه اخلاق حرفه ای ایجاد کند.
پیش بینی رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول گرای مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، پیش بینی رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان بر اساس مؤلفه های رهبری تحول گرای مدیران بود. در این پژوهش از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری، شامل 1500 نفر از معلمان دوره ابتدایی شهرستان خرم آباد در سال 1401-1400 که ۷۰۰ نفر مرد و ۸۰۰ نفر زن بودند؛ از این تعداد، 306 نفر با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه مدیریت تحول گرا باس وآولیو (1997) و پرسش نامه رفتارهای نوآورانه کانتر (۱۹۹۸) و پرسش نامه توسعه حرفه ای نوا (۲۰۰۸) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون پژوهش نشان داد که بین رهبری تحول گرا با رفتارهای نوآورانه و توسعه حرفه ای معلمان و مؤلفه های آن، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج رگرسیون گام به گام، دو مؤلفه ملاحظات فردی و نفوذ آرمانی، از میان مؤلفه های رهبری تحول گرا، پیش بینی کننده مناسبی برای رفتارهای نوآورانه و دو مؤلفه انگیزش الهام بخش و ترغیب ذهنی، از میان مؤلفه های رهبری تحول گرا، پیش بینی کننده مناسبی برای توسعه حرفه ای معلمان هستند؛ .بر این اساس می توان نتیجه گرفت مدیر تحول گرا با داشتن ویژگی ملاحظات فردی، با توجه به تفاوت های فردی معلمان، با دادن مسئولیت های جدید و متناسب با نیازشان برای تجربه های جدید و نوآوری، می تواند معلمان را تحریک کند و در این راه نیز آن ها را از هیچ نوع هدایت و حمایتی محروم نمی کند و با آن ها رابطه ای دوستانه دارد.