مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
احساس تعلق
امروزه سرمایة اجتماعی مفهومی پراهمیت در حوزة سلامت است. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر سرمایة اجتماعی و شاخص های آن بر سلامت روان شهروندان تهرانی انجام شده است. به این منظور با استفاده از تحلیل ثانویة داده هایی که دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1387 جمع آوری کرده است، نیز داده های سازمان بهداشت جهانی و شهرداری تهران، به بررسی سلامت روانی 20670 نفر از شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر تهران پرداخته ایم. براساس یافته های توصیفی این پژوهش، 3/75 درصد پاسخگویانی که میزان سرمایة اجتماعی آنها خیلی زیاد گزارش شده است، دارای سلامت روانی ارزیابی شده اند. درمقابل، بیش از 62 درصد پاسخگویانی که سرمایة اجتماعی آنان خیلی کم گزارش شده است مشکوک به اختلال روانی هستند. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق، روابط اجتماعی، تحصیلات، مشارکت رسمی، ارزش ها و هنجارها و نوع دوستی تأثیر معنی داری بر سلامت روانی شهروندان دارند. براساس یافته ها، بین متغیرهای مزبور اعتماد اجتماعی (177/0= بتا) بیشترین نقش را در پیش بینی متغیر وابسته یعنی سلامت روانی داشته است.
ارزیابی عوامل موثر بر پایداری توسعه محله در فرایند برنامه ریزی شهری (نمونهموردی: محله سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پارادایم پایداری به طور گستردهای به منظور پدید آوردن دنیایی که در آن انسانها بتوانند با عدالت و به گونه ای شایسته در کنار یکدیگر زندگی کنند، مطرح گردیده است. از طرفی دیگر یکی از بسترهایی که انسان در آن پرورش یافته و بسیاری از نیازهای خود را در آن برآورده می کند، ""محله""است. تا قبل از انقلاب صنعتی و رشد فزاینده شهرها، محلات شهری رشدی تدریجی داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتاً ثابت ساکنین پاسخ می دادند. اما در عصر جدید به تبع افزایش جمعیت و رشد سریع شهرها، محلات شهری، فرصت نیافتند تا خود را با مقتضیات جدید محلات شهری وفق دهند. به همین علت، به دلیل بی پاسخ ماندن بسیاری ازنیازهای ساکنین، بی سامانی ها و اختلالات زیادی بر این محلات حاکم گردید. نگرش توسعه پایدار محله که حاصل تلفیق دو رویکرد توسعه محله ای و توسعه پایدار است، تلاش می کند با تقویت و بهبود فضاهای کالبدی محله، تعاملات اجتماعی مؤثر را افزایش دهد و از این مسیر به افزایش حس تعلق به مکان، مسؤولیت پذیری و ارتقاء سرمایه اجتماعی نایل گردد. در این مطالعه، پس از بررسی ادبیات نظری موضوع، معیارهایی متناسب با شرایط نمونه موردی (سنگ سیاه) انتخاب شده و سپس با استفاده از روش های آماریِ متناسب با سطح سنجش متغیرها، شرایط هر کدام از معیارهای مؤثر بر پایداری محله سنگ سیاه مورد سنجش قرار گرفته است، روش تحقیق، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت، روش علّی(پس از وقوع) است. به عبارت دیگر، پس از بررسی برنامه ریزی محله ای پایدار در قالب مبانی، معیارهای توسعه پایدارمحله ای، با استفاده از گردآوری های میدانی(توزیع پرسش نامه در بین ساکنین محله مورد مطالعه)، مورد ارزیابی قرار می گیرد و در پایان، پس از تحلیل اطلاعات، الگوی مداخله، با تأکید بر استفاده از الگوی توسعه پایدار محله ای، ارائه می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که، معیارهای هویت و خوانایی، پویایی و سازگاری، دسترسی به شبکه ارتباطی و خدمات، احساس تعلق، تنوع و سرزندگی، ظرفیت قابل تحمل محله و امنیت و ایمنی بر پایداری محله سنگ سیاه موثر است. مطالعات کلی نشان داد که میزان پایداری محله سنگ سیاه 76/4 است و به صورت معنا داری از عددپنج، که آن را به عنوان شاخص بررسی پایداری در نظر گرفته شده است، پایین تر است. از بین معیارهای بررسی شده معیارتراکم و ظرفیت قابل تحمل محله بیشترین ضریب تأثیر(0. 975) را بر پایداری محله دارد و معیار امنیت و ایمنی(751/0) کمترین تأثیر پایداری بر محله دارد.
واکاوی جامعه شناختی احساسات شهروندان تهرانی به محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل انسان با محیط زیست، همواره مورد توجه دانشمندان و متخصصان حیطه های گوناگون علمی بوده است. دهه های متمادی است که اثبات شده است بهبود رابطه انسان با محیط زیست در وجوه گوناگون، لزوماً متأثر از نگرش ها، احساسات و دیدگاه های آن ها به محیط زیست است، درحالی که بررسی احساسات زیست محیطی به صورت مجزا در ایران، سابقه ای نداشته است. احساسات زیست محیطی که دارای دلالت های وظیفه گرایی و تعلق مندی هستند، تأثیری مهم بر انواع رفتارها در قبال محیط زیست دارند. این پژوهش به روش پیمایش و نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای تصادفی از ساکنان بالغ شهر تهران و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر احساسات زیست محیطی و سازوکارهای (مکانیسم های) مربوط پرداخته است. نتایج نشان می دهد میانگین احساسات زیست محیطی شهروندان تهرانی در مقیاس صفر تا صد، بین 1/62 تا 1/65 است که متوسط به بالا تلقی می شود. روابط دومتغیره بین جنس، ارزش های زیست محیطی، تجربه ارتباط با طبیعت، جامعه پذیری زیست محیطی و دینداری، با متغیر وابسته معنادار است. در تحلیل رگرسیون چندگانه، مدل نظری، بیش از 64 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کرده است. نتایج تحلیل مسیر نیز از طریق تأثیرگذاری بر تجربه ارتباط با طبیعت، بیشترین تأثیرگذاری را درمورد متغیر ارزش های زیست محیطی و درنهایت، تأثیرگذاری بر متغیر وابسته با میزان اثر کل 578/0 به دست داده است.
محله محوری و احساس تعلق به محله در بین ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اداره ی کلان شهرها امروز به موضوعی مهم برای مدیران شهری تبدیل شده است. از مهم ترین مفاهیم در این زمینه، مفاهیم ""مشارکت اجتماعی"" و ""احساس تعلق محله ای ""شهروندان هستند که امروزه مدیران کلان شهرها در قالب دو نهاد سرای محله و شوراهای شهر سعی نموده اند تا به بارور شدن این دو مفهوم بپردازند. مطالعه ی حاضر به بررسی نقش محله محوری در ارتقای سطح تعلق شهروندان به محله ی زندگی شان پرداخته است. این پژوهش به صورت پیمایشی در چهار محله ی تهران و با 400 نمونه –مستخرج از فرمول کوکران –انجام شده است. نظریه ی غالب استفاده شده در این پژوهش دورکیم و پارسونز و پاتنام است. نتایج نشان می دهد با نشأت گیری این طرح- محله محوری – از اخلاق مدنی، در اداره ی کلان شهر تهران مؤثر عمل نموده و با کنترل گرایش به رفتار نابهنجار در هویت محله تأثیرگذار بوده است و با القای حس تعلق و هویت محله ای موفق عمل نموده است و رضایتمندی اجتماعی مردم رابطه ی محکمی با محله محوری نشان داده است. میزان همبستگی محله محوری با احساس تعلق 0.802 بوده و محله محوری با رضایتمندی اجتماعی به میزان 0.963 و محله محوری با احساس مسؤولیت به میزان 0.693 همبستگی نشان داده است.
موقعیت منزلتی محله و احساس امنیت در بین ساکنان مناطق شهر تهران
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مسئله ی امنیت اجتماعی و روانی محلات، با تأکید بر موقعیت منزلتی شان می پردازد. مدل تبیینی این مسئله بیان می دارد که موقعیت منزلتی محلات در وجه عینی و ذهنی آن، به وسیله ی همگونی و احساس تعلق و ثبات مسکونی و سبک زندگی خاص افراد ساکن، بر این احساس اثر می گذارد. برای بررسی تجربی این مدل، نمونه ای 270 نفری از سرپرستان خانواده در مناطق مختلف شهر تهران، به طریق نمونه گیری سیستماتیک برگزیده شده و با رویکرد کمی و استفاده از روش پیمایش به آزمون مدل تحلیلی پرداخته شد. نتایج نشان داد که منطقه هم به طور مستقیم و هم از طریق همگونی ذهنی و عینی، احساس تعلق و ثبات مسکونی و سبک های خاص زندگی در کنار سبک زندگی محله ای، به میزان قابل توجهی احساس امنیت ساکنان را در ابعاد مختلف تأمین می نماید.
تحلیل آثار بیمه اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر بر امنیت اجتماعی و احساس تعلق جامعه روستایی ( مورد مطالعه: روستاهای شهرستان بدره- استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت همواره از نیازهای اساسی جوامع بشری بوده است که بدون آن زندگی انسان ها به مخاطره می افتد. بی شک، هیچ عنصری برای پیشرفت، توسعة جامعه و شکوفایی استعدادها مهم تر از عنصر امنیت و تأمین آرامش نیست. درواقع، امنیت پیش زمینة یک اجتماع سالم و احساس امنیت بسترساز توسعة جوامع انسانی است. از این رو، بیمه از راهکارهای اساسی و ارزشمند بشری در ایجاد امنیت، به ویژه امنیت اجتماعی است. این پژوهش با هدف تحلیل آثار بیمة اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر بر امنیت اجتماعی و احساس تعلق جامعة روستایی در روستاهای شهرستان بدره، استان ایلام انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده و داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعة میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعة آماری شامل افراد تحت پوشش بیمة اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر (448 نفر) است که با استفاده از روش کوکران حجم نمونه 207 نفر محاسبه شده و نمونه ها با استفاده از روش تصادفی انتخاب شده است و درنهایت با استفاده از نرم افزار SPSS و استفاده از آزمون تی تک نمونه ای تجزیه و تحلیل شده است. با توجه به نتایج تحقیق، وجود بیمة اجتماعی کشاورزان، روستاییان و عشایر در منطقة مورد مطالعه برای حمایت از روستاییان ضروری بوده و صندوق بیمه توانسته است اعتماد روستاییان را به خود جلب کند. همچنین، بیمه در ارتقای امنیت اجتماعی و احساس تعلق روستاییان تأثیرگذار بوده است، ولی در شاخص ارتقای امنیت اجتماعی اثر بیشتری داشته است.
احساس تعلق به ایران در میان اقوام ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اقوام مختلف در ایران که مهم ترین ویژگی آنها بومی بودن آنهاست و همچنین تلاش حکومت مرکزی در یک سدة گذشته برای ایجاد یک دولت یا ملت واحد، این پرسش را مطرح می کند که درنتیجة سیاست های تمرکزگرایانة حکومت مرکزی، اقوام مختلف با مذاهب متفاوت تا چه اندازه به ایران و هویت ملی خود احساس تعلق می کنند. با استفاده از تحلیل ثانویة داده های مربوط به 2667 ایرانی در موج پنجم مطالعة ارزش های جهانی چنین نتیجه گیری شد که درمجموع، تمامی اقوام، احساس تعلق زیادی به ایران دارند و آنچه در برخی اقوام نظیر اعراب و کردهای اهل تسنن، میزان این تعلق را کاهش می دهد احساس نابرابری و مشارکت کم آنها در قدرت سیاسی و نیز سهم نامناسب آنها از توسعه یافتگی در مقایسه با سایر اقوام است. احساس تعلق زیاد قوم بلوچ سنی نسبت به ایران در بسیاری از شاخص های مطالعه شدة این تحقیق، درخور توجه است.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی معتادان گمنام و تداوم ترک اعتیاد (مطالعه موردی: معتادان شرکت کننده در انجمن های NA استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعة حاضر بررسی جامعه شناختی رابطه بین میزان سرمایة اجتماعی معتادان گمنام و تداوم ترک اعتیاد در بین معتادان شرکت کننده در انجمن های معتادان گمنام استان مازندران است. جامعة آماری این مطالعه را تمام اعضای انجمن های معتادان گمنام در استان مازندران تشکیل می دهند. حجم نمونة تحقیق چهارصد نفر است که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جمع آوری شده است. روش پژوهش در این تحقیق پیمایشی است و داده ها با پرسشنامه گردآوری شده است. براساس یافته های پژوهش، فرضیة تأثیر سرمایة اجتماعی شامل متغیرهای مشارکت اجتماعی، هنجارهای همیاری و احساس تعلق بر تداوم ترک اعتیاد معتادان گمنام تأیید شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که متغیر مشارکت اجتماعی (297/0 =β)، همیاری اجتماعی (147/0 =β) و احساس تعلق (132/0 =β) بیشترین تأثیر، و متغیر اعتماد اجتماعی (074/0 =β) کمترین اثر را بر تداوم ترک اعتیاد در بین معتادان شرکت کننده در انجمن های معتادان گمنام استان مازندران داشته است. همچنین ضریب تعیین نشان می دهد متغیرهای مستقل پژوهش 28/0 از واریانس متغیر وابسته (تداوم ترک اعتیاد در بین معتادان) را تبیین می کند. براساس یافته های تحقیق درمی یابیم با افزایش سرمایة اجتماعی می توان گرایش به سوءمصرف مواد در معتادان را کاهش و تداوم ترک اعتیاد در آن ها را افزایش داد.
بررسی تأثیر میزان و انواع دینداری بر همبستگی اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه میزان و انواع دینداری با همبستگی اجتماعی است. روش این تحقیق پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دوره کارشناسی واحد حصارک دانشگاه خوارزمی تشکیل می دهند. از میان این دانشجویان تعداد 409 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله با این دانشجویان مصاحبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t استیودنت، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نظریه دورکیم در رابطه با تأثیر دینداری بر همبستگی اجتماعی الگوی نظری این تحقیق است. نوع دینداری نیز با توجه به انتقادی که بر نظریه دورکیم در رابطه با کارکرد انسجامی دین وارد شده و عدم توجه دورکیم به انواع دینداری در دستگاه نظری خود مطرح می شود. بر این اساس، دسته بندی هیک از انواع دینداری (انحصارگرا، شمول گرا و تکثرگرا) مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای دستگاه نظری تحقیق، دینداری و انواع دینداری متغیرهای مستقل تحقیق و همبستگی اجتماعی متغیر وابسته تحقیق به شمار می آیند. همچنین این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. در بررسی نوع دینداری سه روش به طور همزمان به کار گرفته شد: 1- نوع دینداری بر مبنای شاخص نوع دینداری، 2- نوع دینداری بر مبنای عامل انحصارگرایی دینی و 3- نوع دینداری بر مبنای عامل تکثرگرایی دینی. با توجه به این طبقه بندی ها، بین نوع دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد.
نقش ساختار کالبدی بر شکل گیری همبستگی اجتماعی در محلات شهری (نمونه موردی: محله قصردشت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
85 - 96
حوزه های تخصصی:
الگوی ساخت کالبدی را می توان ساده ترین راه در راستای دست یابی به شکل گیری همبستگی اجتماعی دانست. بی تردید کیفیت کالبدی شهر در میزان و چگونگی برقراری روابط اثرگذار خواهد بود؛ به عبارت دیگر، روابط اجتماعی موجود در شهر، روح محله را زنده می سازد و بدون شک، کمیت و کیفیت آن، در گرو سلامت کالبد محله خواهد بود. تعاملات اجتماعی موجود درمحله ها در مقایسه با سایر شبکه های اجتماعی، موثرترین عاملی است که در نتیجه ی آن، همبستگی اجتماعی حاصل می شود. عاملی که در سطح محله ها به ایجاد همبستگی اجتماعی کمک می کند، کیفیت ساختار کالبدی این مکان ها است که حضورپذیری ساکنان و به تبع آن شکل گیری تعاملات اجتماعی را به دنبال دارد. در این راستا، هدف اصلی پژوهش، نقش ساختار کالبدی بر شکل گیری همبستگی اجتماعی محله ی قصردشت شهر شیراز در نظر گرفته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که در محله ی قصردشت شیراز با جمعیت 7302 نفر و نمونه ی قابل تعمیم 365 نفر مورد بررسی قرارگرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که تأثیر مؤلفه های همبستگی اجتماعی و رابطه ی آن ها با ساختار کالبدی معنادار است. همچنین از میان 4 مؤلفه ی همبستگی اجتماعی، وحدت اجتماعی، مشارکت و احساس تعلق، وحدت اجتماعی، بیشترین تأثیر و احساس تعلق، کمترین تأثیر را بر همبستگی اجتماعی دارند.بنابر آن چه گفته شد، در محله هایی که مناسبات اجتماعی در طول سالیان به واسطه ی روابط چهره به چهره میان ساکنان شکل گرفته است، درجه بالاتری از اعتماد، امنیت، کنش متقابل، همبستگی و انسجام اجتماعی وجود دارد.
مدل سازی روابط علّی بین احساس عدالت (توزیعی و رویه ای) با اعتماد و احساس تعلق به مدرسه بین دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی ام تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
165 - 178
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی است و با هدف بررسی روابط بین ابعاد احساس عدالت (توزیعی و رویه ای) با اعتماد و احساس تعلق به مدرسه بین دانش آموزان دبیرستانی انجام شده است. تعداد 530 دانش آموز دوره دوم متوسطه با نمونه گیری طبقه ای نسبی، برای نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. برایتجزیه و تحلیلداده هاوبررسی فرضیه های پژوهشازروشمعادلاتساختاریاستفادهشدهاست. نتایج تحلیل مسیر نشاندادند اثر مستقیم عدالت رویه ای (35/0)، توزیعی (34/0) و اعتماد (23/0) بر احساس تعلق به مدرسه مثبت و در سطح 001/0 و اثر مستقیم عدالت رویه ای (39/0) و توزیعی (36/0) بر اعتماد مثبت و در سطح 001/0 معنی دار است. ازسوی دیگر، اثر غیرمستقیم عدالت رویه ای (09/0) و عدالت توزیعی (08/0) بر احساس تعلق به مدرسه ازطریق اعتماد در سطح 01/0 مثبت و معنی دار بود؛ بنابراین، اعتماد نقش واسطه ای در ارتباط بین عدالت رویه ای و عدالت توزیعی با احساس تعلق به مدرسه دارد.
بررسی تأثیرسرمایه اجتماعیبر بیگانگی از کار موردمطالعه:کارکنان سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس جنوبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر ناظر بر، بررسی تا ثیرسرمایه اجتماعی بر بیگانگی ازکارکارکنان سازمان منطقه ویژه پارس جنوبی عسلویه است. بدلیل چند بعدی بودن متغییرهای سرمایه اجتماعی و بیگانگی ازکار و چگونگی رابطه آن، از آرای صاحب نظرانی چون پاتنام، کلمن، فوکویاما، دورکیم، بلونر و سیمن جهت تدوین چارچوب مدل نظری و فرضیه های تحقیق استفاده شده است. مؤلفه های سرمایه اجتماعی(متغیرمستقل) شامل: اعتماد، مشارکت، احساستعلق، انسجام و هنجارها و ارزش های مشترک، و نیز مؤلفه های بیگانگی ازکار(متغیروابسته) شامل: احساس بی قدرتی، احساس بی معنایی، احساس بی هنجاری، احساس بیزاری و احساس تنهایی می باشد، که همگی مورد سنجش قرار گرفته اند.روش تحقیق از نوع علّی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل 1712نفراز کارکنان ازمان در سال 1389 است، که از بین آنان 151نفر از طریق فرمول کوکران، و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. یافته ها نشان دادکه سرمایه اجتماعی رابطه معکوس معناداری با بیگانگی ازکار (578/.-دارد. و باتحلیل رگرسیون چندگانه تاثیرها جمعی و هم زمان متغیرهای مستقل، فقطسه متغیر (اعتماد،مشارکتوهنجارهاوارزش هایمشترک) توانسته است،واردمعادله رگرسیونی شود،بقیه متغیرهاهمبستگی کافی بامتغیر وابسته نداشت وازمعادله خارج شده است. بنابراین متغیرهای باقیمانده توانسته است تقریبا367/0 از تغییرهای بیگانگی ازکار را تبیین نماید.
بررسی حضور و قدرت زنان در محیط اجتماعی مردان
منبع:
زن و فرهنگ سال چهارم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۳
19-30
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی جامعه شناختی حضور زنان در محیط کاری مردان بود. این تحقیق از نوع کمّی و روش تحقیق پیمایشی بود. نمونه گیری با استفاده از شیوه تصادفی خوشه ای در چند مرحله انجام شد. داده های پژوهش با ابزار پرسشنامه محقق ساخته و از یک نمونه 200 نفری از زنان شهرستان جیرفت جمع آوری شد. برای بدست آوردن نتایج پژوهش و ارتباط بین متغیرها از تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. به منظور بررسی فرایند جامعه پذیری زنان در محیط های اجتماعی مردانه و تأثیر آن ها بر این محیط از نظریه برابری جنسیتی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، که بین متغیر احساس تعلق اجتماعی، امید به پیشرفت، گرایش به کجروی، سطح تحصیلات، فرهنگ و تربیت خانوادگی زنان و مشارکت اجتماعی آن ها در محیط مردانه ارتباط معنی دار وجود دارد، در حالی که ارتباط معناداری بین نوع شغل زنان و مشارکت اجتماعی آن ها مشاهده نشد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان از ارتقاء محیط کاری ناشی از حضور زنان دارد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس تعلق شهروندان به شهر مورد مطالعه: شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین شاخصه های ارتباط انسان با محیط، احساس تعلق به مکان است که در راستای تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیین کننده ای دارد. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس تعلق می باشد که براساس دیدگاه جامعه شناختی جیکوبز، بنیامین، لینچ، پاکزاد و... بررسی شده است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه300 نفر ازساکنان 18سال به بالا با بیش از ده سال سابقه سکونت در شهربندرعباس به روش نمونه گیری هدفمند و خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات گردآوری شده از طریق نرم افزار SPSS و با بکارگیری روش های آماری نظیر توزیع فراوانی، تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون و رگرسیون توصیف و تحلیل شد. طبق یافته های پژوهش میانگین احساس تعلق(27.85) درحد متوسط به بالا گزارش شده است، که عواملی همچون مدت اقامت، تحصیلات و منطقه مسکونی بر احساس تعلق آزمودنی ها اثرگذار بود. همچنین نتایج آزمون استنباطی نشان داد که بین تعاملات اجتماعی، امنیت اجتماعی، خدمات محله ای، تعاون و همکاری محله ای و مکان های خاطره ساز با احساس تعلق شهروندان رابطه قوی و معناداری وجوددارد؛ بدین معنا که با کاهش یا افزایش هریک از پارامترهای فوق، میزان احساس تعلق شهروندان نیز به همان نسبت تغییر می کند. نتایج آزمون رگرسیون مبین این است که متغیرهای ذکرشده(37درصد) از احساس تعلق شهروندان را تبیین می کنند؛ که به ترتیب مکان های شاخص، تعاملات اجتماعی و همچنین امنیت اجتماعی بیشترین میزان تبیین کنندگی را داشتند.
بررسی نقش قلمروی محله در افزایش حس تعلق خاطر به محیط زندگی و تقویت تعاملات اجتماعی
حوزه های تخصصی:
احیای هویت محله ای و تعلقات اجتماعی به منظور مدیریت بهینه و ارتقای کیفیت زندگی شهروندان، همواره مورد تاکید محققان و کارشناسان شهری بوده است. همچنین بررسی و شناخت عوامل مداخله گر تاثیر گذار بر احساس هویتمندی می تواند در جهت حل معضل نبود تعاملات اجتماعی و بحران هویت در شهرها و محلات امروز کارساز باشد .انسان ساکن در محلات کلانشهر های امروز با فضای محله خود مأنوس نیست و در تصویر ذهنی وی، محله بخشی از شهر محسوب می شود. این پژوهش در پی شناسایی دقیق عوامل هویت بخش به محلات در کلانشهرها بوده تا از طریق مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی، به یافتن این شاخصه های هویت بخش که منجر به تقویت تعاملات اجتماعی و حس تعلق خاطر به محیط زندگی در میان ساکنین می گردد، کمک نماید. هویت محله ای در سه بعد مطرح می شود؛ فیزیکی، سیاسی، اجتماعی. هویت اجتماعی یک محله به وجود شبکه های اجتماعی و محیط های حمایتی بستگی دارد؛ چرا که این شبکه ها در سلامت روانی انسان اهمیت به سزایی دارند؛ به طوری که هرچه تمرکز گروه در سطح هویت محله ای افزایش یابد، میزان بیماری های روانی آن گروه کاهش می یابد. بررسی مفهوم محله در ایران نشان دهنده آن است که محله سنتى ایران بر اثر همبستگى و یکپارچگى اجتماعى قوى بین ساکنین که دارای ارزش های مشترک بودند ایجاد مى شد و زمینه اى براى حمایت ساکنین از شرایط جمعی فراهم می نمود. بررسی و قیاس بین محله در شهرهای ایرانی و واحد همسایگی غربی، نشان می دهد که محله سنتی در شهرهای ایران دارای انعطاف پذیری و ظرفیت اجتماعی بالاتری نسبت به واحد همسایگی غربی می باشد. لذا استفاده از اصول محله سنتى ایرانى، به منظور باز تولید مفهوم محله در شهرسازى معاصر کشور، توصیه می گردد.
تاثیر اجرای رویکرد کلاس معکوس بر پیشرفت تحصیلی، انگیزه یادگیری، احساس تعلق، انگیزه پیشرفت و خودتنظیمی در مقایسه با رویکرد سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
282 - 253
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر اجرای رویکرد کلاس معکوس بر یادگیری، احساس تعلق، انگیزش و خودتنظیمی در مقایسه با رویکرد سنتی می باشد. روش پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت در زمره تحقیقات شبه آزمایشی قرار دارد. جامعه پژوهش، دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهر بابلسر به تعداد1450نفر در سال تحصیلی 97-96 می باشد. نمونه گیری از میان مدارسی که در طرح تدریس تخصصی شرکت کرده اند انجام شد، بطوری که در گروه کنترل 30 نفر و در گروه آزمایش نیز 30 نفر همتاسازی شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش سه پرسشنامه استاندارد انگیزه یادگیری(توان، چین و شی)،احساس تعلق به مدرسه (بری، بتی و وات)، انگیزش پیشرفت(واینر)، و پرسشنامه خود تنظیمی(بوفارد) و برای سنجش تاثیر رویکرد کلاس معکوس بر یادگیری دروس علوم و ریاضی از آزمون محقق ساخته به عنوان پیش آزمون و پس آزمون استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس و آزمون تی مقایسه میانگین ها) استفاده شده است. یافته ها نشان دادکه رویکرد کلاس معکوس بر متغییر پیشرفت تحصیلی علوم( با مقدار f=0.00) و ریاضی( با مقدار f=0.010) تاثیر معناداری داشته است. در رابطه با انگیزه یادگیری علی رغم تاثیر معنا دار در برخی مولفه های انگیزه یادگیری، اما به طور کلی(مقدار f=0.554 ) رویکرد کلاس معکوس در انگیزه یادگیری علوم و ریاضی موثر نبوده است، اما استفاده از رویکرد کلاس معکوس در مقایسه با رویکرد سنتی بر متغیرهای احساس تعلق، انگیزش و خودتنظیمی تاثیر مثبت داشته است.
مطالعه کیفی شکل گیری احساس تعلق اجتماعی و تکرار جرم در مددجویان سابقه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس تعلق اجتماعی رفتارها، سبک زندگی، تعاملات اجتماعی و سلامت فرد و جامعه را سازمان دهی می کند. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای، بسترهای مهم شکل گیری احساس تعلق اجتماعی و تکرار جرم را در مددجویان سابقه دار مطالعه می کند. براساس معیار اشباع نظری استقرایی، 27 نفر از مددجویان سابقه دار مراجعه کننده به مرکز مراقبت بعد از زندان در شهرستان کرمان شامل مرد و زن به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه عمیق صورت گرفت. داده های جمع آوری شده به روش اشتراوس و کوربین در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و 43 مفهوم، 6 مقوله اصلی و 1 مقوله هسته ای از درون گفته های مشارکت کنندگان استخراج شد. مقوله های اصلی این تحقیق عبارت اند از: 1. مصائب اجتماعی و ضربه روحی در کودکی، 2. گسسته شدن تعلق به مدرسه و بازماندگی از تحصیل، 3. نداشتن پیوندهای اجتماعی و احساس تعلق به کانون اصلاح و تربیت، 4. نداشتن احساس تعلق اجتماعی در خانواده، 5. احساس تعلق به پیوندهای دوستانه انحرافی، 6. سابقه داری و تکرار جرم. مقوله هسته ای «نداشتن پیوندهای اجتماعی و احساس تعلق ضداجتماعی در سابقه داران» نشانگر آن است که پیوند اجتماعی مددجویان سابقه دار به دلیل نبود بسترهای مناسب در زندگی به سمت احساس تعلق ضداجتماعی و درنهایت، کنش های انحرافی و تکرار جرم سوق یافته است.
مقایسه احساس تعلق به مدرسه و انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس عادی و هوشمند
منبع:
آموزش پژوهی دوره پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
11 - 26
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی احساس تعلق به مدرسه و انگیزه پیشرفت تحصیلی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس عادی و هوشمند شهر اردبیل به روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان مدارس هوشمند و عادی دوره متوسطه دخترانه ناحیه یک شهر اردبیل بود. نمونه ی آماری به تعداد 300 دانش آموز(150 دانش آموز از مدارس عادی و 150 دانش آموز از مدارس هوشمند) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس و پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه بتی و بری بود، که روایی صوری و محتوایی هردو پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان، و پایایی آنها نیز با روش آلفای کرنباخ برای پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس(71/0) و برای پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه(90/0) بدست آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون T دو گروهه تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحلیل داده ها نشان داد احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان مدارس عادی بالاتر از مدارس هوشمند می باشد. همچنین بین انگیزه ی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس عادی با دانش آموزان مدارس هوشمند تفاوت معنی داری وجود ندارد.
قدرت هویت ملی در میان ایرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
3 - 29
هویت پاسخ به کیستی و چیستی انسان هاست و مسئله و معمای عصر جدید بشر است. در حقیقت هویت و در عالی ترین سطح جمعی آن که «هویت ملی» نامیده می شود، دلالت بر شباهت ها و تمایزات دارد، شباهت با «مای» جمعی و تفاوت با «دیگران» و غیرها. شاید بتوان اظهار داشت که دغدغه هویت، تاریخی به بلندای تاریخ حیات بشر دارد. در دنیای محتول امروزی نیز مسئله هویت مورد توجه بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته که با رویکردهای مختلفی ابعاد آن را مورد سنجش قرار داده اند. مطالعه حاضر به بررسی برخی از ابعاد هویت ملی (شامل بعد سرزمینی، فرهنگی و بعد زبانی) و تبیین وضعیت موجود هویت ملی ایرانیان را بررسی می کند. روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش با توجه به ویژگی های شهر تهران که می توان آن را نمونه جامعه ای از کل کشور به شمار آورد، این شهر بوده و تعداد ۱۷۰۰ نفر جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند. یافته ها حکایت از آن دارد که احساس تعلق به جامعه ملی در پاسخگویان در حد بسیار بالایی مشاهده شده است. هم چنین در مقایسه بین میزان تعلق و تعهد و آگاهی بین سه بعد مورد بررسی، تعلق به بعد زبانی هویت ملی کمترین میزان را در مطالعه داشته است.
رابطه بین حق به شهر و احساس تعلق در بین شهروندان 18 سال به بالای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
95 - 109
هدف نوشتار حاضر بررسی رابطه ی بین احساس تعلق و حق به شهر است. چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه ی حق به شهر هنری لوفر است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری شهروندان 18 سال به بالای شهر یزد در سال 1397 است، که تعداد 365 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزار مطالعه پرسشنامه ی مُحقّق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق صوری و پایایی آن از طریق محاسبه آلفای کرونباخ به دست آمده است. یافته ها نشان داد که میزان احساس تعلق به شهر از حد متوسط بالاتر و حق به شهر از حد متوسط پایین تر می باشد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که بین حق به شهر، احساس تعلق و ابعاد آن دسترسی به سرگرمی، احساس امنیت، حمل و نقل راحت، سهم فیزیکی و کنترل و مالکیت رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. هم چنین بین ناحیه های شهری، حق به شهر و احساس تعلق نیز رابطه معنی داری وجود دارد. نهایتاً با توجه به مدل رگرسیونی، دو متغیر جنسیت (17/0) و حق به شهر(37/0) مجموعاً 16 درصد از واریانس احساس تعلق را تبیین می کنند.