مطالعات بین رشته ای در آموزش
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال 3 تابستان 1403 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق تعیین ارتباط بین رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی با درگیری شغلی در معلمان مقطع متوسطه اول شهرستان ممسنی بود. این تحقیق کاربردی و از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق، تمامی مقطع متوسطه اول شهرستان ممسنی به تعداد 301نفر بود، که از این تعداد 170 نفر به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای با محقق همکاری کردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های استاندارد اعتبار سازمانی سرمد و همکاران (1390)، رشد حرفه ای آکفیلت و کوت (2005) و درگیری شغلی قنبری و همکاران (1394) بود. برای توصیف داده ها از روش های آمار توصیفی و برای تجزیه استنباطی داده ها از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی با درگیری شغلی رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت و همچنین نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که رشد حرفه ای و اعتبار سازمانی قابلیت پیش بین معنادار درگیری شغلی آزمودنی ها را دارد(01/0P ≤).
چهارچوب هم افزایی در آموزش های مکان پایه علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف هم افزایی الگویی آموزشی برگرفته از رویکرد ساختن گرا است که بنیاد اصلی آن مبتنی بر برنامه ریزی گروهی و مشارکتی است. الگوی هم افزایی در آموزش دروس مکان محور به دلیل ساختار داده مکانی آن، بیشترین کاربرد را دارد. بنیاد دروس مکان محور مبتنی بر محتوای جغرافیایی است. روش ها : این پژوهش با روش تفسیری مبتنی بر گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای اسنادی به بررسی روش هم افزایی آموزش دروس مکان محور رشته آموزش علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان پرداخته است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد الگوی هم افزایی با اهرم مشارکتی خودراهبر، با تأکید بر کار گروهی دانشجو و تسهیل گری مدرس، می تواند در یادسپاری و تصویرسازی ذهنی داده های مکانی به شیوه مؤثری عمل نماید. پیاده سازی مدل هم افزایی متناسب با مراحل خود، به صورت گام به گام می باشد؛ بدین گونه که مدرس به عنوان تسهیل گر با توان هدایت گر، مشارکت محور، دانش گرا، اعتمادساز، انسجام بخش و هم افزا عمل می نماید. نتیجه گیری: هم افزایی با هدایت مدرس به شیوه خودراهبری گروهی با طی مراحل گروه بندی، تعریف، تسهیل گری، ایجاد هم افزایی، اعتباریابی، طبقه بندی، چرخش مفاهیم، اشتراک گذاری و ارزیابی، مطالب درسی مکان محور را آموخته، با تصویرسازی ذهنی، یادسپاری پایدار آن را کسب می کند.
ارزیابی عملکرد طرح شهاب در بهبود روند راهنمایی و هدایت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد طرح شهاب در بهبود روند راهنمایی و هدایت تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر ارومیه انجام شد. این مطالعه از نوع کاربردی بود و با استفاده از رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) انجام گرفت.در بخش کمی، طرح تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری شامل مدیران، معلمان و دانش آموزان مقطع متوسطه در شهر ارومیه بود و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 10 مدرسه و در هر مدرسه مدیر، 10 معلم و 20 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده های کمی استفاده شد.در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای کیفی و مصاحبه نیمه ساختاریافته برای شناسایی چالش ها و موانع اجرای موثر طرح شهاب بهره گرفته شد.نتایج نشان داد که طرح شهاب تا حد زیادی در بهبود روند راهنمایی تحصیلی دانش آموزان موفق بوده است. اما در زمینه بهبود هدایت تحصیلی دانش آموزان، عملکرد آن تا حدودی مطلوب ارزیابی شد. همچنین، چالش هایی مانند کمبود زیرساخت های فناورانه، کمبود منابع مالی، آموزش ناکافی معلمان و مقاومت برخی از دانش آموزان و والدین در پذیرش طرح شهاب شناسایی شد.در مجموع، یافته های این پژوهش نشان داد که برای ارتقای عملکرد طرح شهاب در تمامی ابعاد، توجه به رفع چالش ها و تقویت زیرساخت ها و آموزش کارکنان از ضروریات است.
نقش احساس تعلق به مدرسه در رابطه تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی احساس تعلق به مدرسه در رابطه بین تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه دوم طراحی شد. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان ثلاث باباجانی به تعداد 430 نفر بود که تعداد 205 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه تعامل معلم-دانش آموز موری و زواک (2011)، پرسش نامه احساس تعلق به مدرسه بری، بتی و وات (2004) و پرسش نامه تاب آوری تحصیلی مارتین (2006) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحت نرم افزار اس پی اس اس نسخه 23 و برای بررسی برازش مدل پژوهش نیز از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد تعامل معلم-دانش آموز بر تاب آوری تحصیلی تأثیر مثبت و مستقیم دارد، احساس تعلق به مدرسه بر تاب آوری تحصیلی تأثیر مثبت و مستقیم دارد و تعامل معلم-دانش آموز بر احساس تعلق به مدرسه تأثیر مثبت و مستقیم دارد؛ همچنین تاب آوری تحصیلی در رابطه بین تعامل معلم-دانش آموز و تاب آوری تحصیلی نقش میانجی دارد؛ بنابراین می توان گفت که تعامل معلم-دانش آموز و احساس تعلق به مدرسه از متغیرهای مهم و مؤثر بر تاب آوری تحصیلی است که لازم است مورد توجه پژوهشگران حوزه تعلیم و تربیت قرار گیرد و برای طراحی اقدامات پیشگیرانه در جهت افزایش تاب آوری تحصیلی مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین مدل مفهومی مدیریت کلاس اثربخش به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: چالش عمده ای که معلمان تازه کار با آن مواجه هستند، ناتوانی آنها برای حفظ کنترل کلاس درس است و رایج ترین درخواست معلمان برای کمک بیشتر با مدیریت کلاس درس ارتباط دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی مدیریت کلاس اثربخش به روش فراترکیب برای مدارس ابتدایی بود. روش: این پژوهش با رویکردی کیفی و به روش فراترکیب انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل تمامی مطالعات و گزارش های پژوهشی اعم از مقالات و پایان نامه های فارسی و انگلیسی مرتبط با حوزه مدیریت اثربخش در کلاس درس بود. برای نمونه گیری، 140 مقاله با استفاده از کلیدواژه های مرتبط و از طریق پایگاه های علمی معتبر و مرور یافته های پژوهش در سال های 1970 م. تا 2023 م. انتخاب شد و نمونه گیری در ابتدا با مطالعه 350 پژوهش آغاز شد و در مرحله اول پس از بررسی عناوین مطالعات، 97 مطالعه که نامرتبط با پژوهش حاضر بود، حذف شدند و 253 مطالعه باقی ماند. در مرحله دوم چکیده مطالعات مورد بررسی قرار گرفت و 73 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و 183 مطالعه باقی ماند؛ سپس در مرحله آخر بعد از بررسی محتوا، 43 مطالعه نامرتبط با پژوهش حاضر حذف شدند و درنهایت 140 واحد مطالعاتی انتخاب و بررسی شد. برای کسب قابلیت اعتبار، کلیه کدگذاری ها و طبقات اولیه به خبرگان (اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران) ارسال و از نظرات تأییدی و تکمیلی آنها در کلیه مراحل کار در جهت پیاده سازی، کدگذاری و تدوین مدل مفهومی استفاده شد و درنهایت، برای تجزیه وتحلیل کیفی داده های پژوهش حاضر از کدگذاری 3 مرحله ای اشتراوس و کوربین (1395) استفاده شد. یافته ها: بنابر یافته های به دست آمده در این پژوهش، مدلی مفهومی از مدیریت کلاس در مدارس ابتدایی براساس اصول و راهبردهایی اثربخش ترسیم شد. نتایج نشان داد که مدل شامل 4 دسته اصول مدیریت اثربخش و 2 دسته راهبرد مدیریت اثربخش است؛ اصول اثربخش شامل توسعه فردی (خوداثربخشی، خودنظارتی، خویشتن داری، مهارت ارتباطی، خودباوری، خودمدیریتی، تصمیم گیری مستقلانه)؛ تأمین نیازهای روان شناختی (توانمندی در روابط انسانی، داشتن استقلال، قابلیت ها و شایستگی ها)؛ حقوق فردی و جمعی (تعهدپذیری، احترام به حقوق فردی و دیگران)؛ ارتقای موفقیت تحصیلی (تشویق، رشد و موفقیت تحصیلی، فرصت برابر آموزشی، احساس دل بستگی) و راهبردهای مدیریت اثربخش (ایجاد جوّ حمایتی، مدیریت استرس، تفویض اجرای امور کلاس، شناخت دانش آموزان و توجه به آنها، گرایش به مشارکت در یادگیری، طراحی دستیابی به موفقیت، آموزش مهارت های کاربردی، تعیین اهداف، حق رأی و انتخاب) به راهبردهای تقویتی (انگیزش، مباحثه و مناظره، جلسه کلاسی دانش افزایی، سنجش رفتار، تصمیم گیری مشارکتی) طبقه بندی شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت با تقویت راهبردهای اثربخش مدیریت کلاس معلمان، رشد و موفقیت دانش آموزان فراهم می گردد. با به کارگیری نتایج این مطالعه می توان به فهم بهتری از اصول مدیریت کلاس اثربخش در مدارس دست یافت و درنهایت، به توسعه و پیشرفت دانش آموزان کمک کرد.
بررسی نقش تعدیلی متغیّرهای فردی در پیوند با بازنمایی های طرح واره ای و توانایی حل مسئله ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حل مسئله از ارکان مهم آموزش ریاضی است و توسط شورای ملی معلمان ریاضی به عنوان هسته اصلی آموزش ریاضی معرفی شده است. پژوهش های اخیر در حوزه آموزش ریاضی و روان شناسی نشان داده اند که بازنمایی های ریاضی به ویژه بازنمایی طرح واره ای نقش مهمی در تسهیل فرایند حل مسئله ایفا می کند. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیلی متغیرهای فردی ازجمله توانمندی روانی-حرکتی، درک مطلب شنیداری، استقلال از زمینه و توانایی فضایی_دیداری در ارتباط با بازنمایی های طرح واره ای و توانایی حل مسائل (معمولی و غیرمعمولی) می باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای-هم بستگی است .نمونه پژوهش با استفاده از نرم افزار جی-پاور برابر با 720 نفر از کلیه دانش آموزان پایه ششم مدارس شهرستان بویراحمد است که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون مقیاس شایستگی ریاضی کودکان اوترخت، آزمون نقشینه فلانگان، آزمون شکل های نهفته، آزمون اجزاء فلانگان و آزمون درک مطلب خواندن کورپلاتی بوده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در این پژوهش، از تحلیل زیرگروه استفاده شده است. نتایج نشان داد که توانمندی روانی-حرکتی، درک مطلب شنیداری، استقلال از زمینه و توانایی فضایی-دیداری در پیوند با بازنمایی طرح واره ای و توانایی حل مسائل غیرمعمولی ریاضی (هر کدام در برخی مؤلفه ها) نقش تعدیلی دارد؛ ولی این متغیرها در عملکرد دانش آموزان در پاسخ گویی به مسائل معمولی (به جز در تعداد اندکی از مؤلفه های برخی متغیرهای خاص) تفاوتی ندارند.