فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ویژه نامه فروردین
172 - 191
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی بهینه تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی است .روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی متوالی است. در قسمت کیفی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی، براساس نظر متخصصان حوزه برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت داده ها گردآوری و مضامین تعیین شدند. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در نهایت با انجام 15 مصاحبه، حد اشباع نظری به دست آمد. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله، مصاحبه نیمه ساختارمند است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل مضمون براون و کلارک (2013) استفاده شده است. در بخش کمی برای بررسی اعتبار درونی مدل، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نمونه آماری به تعداد 50 نفر از اعضای هیات علمی در حوزه علوم تربیتی و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرانباخ معادل 85/0 بدست آمد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی(تحلیل عاملی تاییدی) و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS وPLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر، شناسایی 44 مضمون سازمان دهنده و 16 مضمون فراگیر بود. در بخش کمی، مولفه های انسانی، فنی، آموزشی و اجرایی به ترتیب با مقدار 731/21، با 209/8، 55/33 و 133/17 مورد تایید قرار گرفت؛ برای رتبه بندی هر یک از مولفه ها نیز از آزمون فریدمن استفاده شد.
تعیین اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تفکر انتقادی بر بهزیستی دانش آموزان دختر
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تفکر انتقادی بر بهزیستی مدرسه دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی (چهارم، پنجم و ششم) شهر باغبهادران انجام شد. روش: روش انجام این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، پیگیری همراه با گروه گواه با پیگیری دو ماهه بود و 60 دانش آموز از پایه های چهارم، پنجم و ششم شهر باغبهادران بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ( هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. از مقیاس بهزیستی مدرسه کاپلان و ماهلر (1999)، برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی خانجانی و همکاران (1393) و آموزش تفکر انتقادی فیشر (2005) هر یک به تعداد 8 جلسه 90 دقیقه ای استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل واریانس مکرر با طرح آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نمرات مؤلفه های بهزیستی مدرسه (علاقه مندی به مدرسه و خودکارآمدی ادراک شده تحصیلی) در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آموزش تفکر انتقادی و گروه آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی افزایش پیدا کرده و رفتار مخرب کاهش پیدا کرده است. نتیجه گیری: از آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و تفکر انتقادی در مدارس توسط معلمان و مشاوران برای بهبود یا افزایش بهزیستی مدرسه دانش آموزان می توان استفاده کرد.
بررسی میزان انطباق اهداف شناختی، مهارتی و نگرشیِ کتاب هایِ نگارشِ دوره اولِ متوسطه
حوزههای تخصصی:
نوشتن در جهان امروز، یکی از مهارت های بهتر زیستن است. در واقع بیان مقصود در قالب نوشته، نیازهای اولیه زندگی اجتماعی و مؤثرترین راه ارتباطی در فضای رسانه های نو پدید است.درس نگارش از جهت توانمندی بالایی که در ایجاد و برقراری ارتباط مؤثر دانش آموزان دارد و زمینه بروز خلاقیت ها، بیان احساسات و عواطف، اندیشیدن و ژرف نگری دانش آموزان را فراهم می سازد، از جایگاه مهمی برخودار است. این پژوهش به بررسی میزان انطباق اهداف شناختی، مهارتی و نگرشیِ کتاب هایِ نگارشِ دوره اولِ متوسطه می پردازد. پژوهش حاضر بر حسب هدف از نوع کاربردی است. از نظر اجرا توصیفی- میدانی است. جامعه آماری پژوهش شامل دبیران فارسیِ چهار شهرستان ایرانشهر، بمپور، سرباز و راسک با جمعیت کل(96 نفر) و با حجم نمونه به تعداد 77 پرسشنامه و با بررسی کامل محتوای کتاب های نگارش(1401) صورت گرفته است پرسش های مورد بررسی پژوهش، براساس اهداف شناختی، مهارتی و نگرشی مصوّب سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برای درس نگارش، تهیه و توزیع گردیده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نزم افزار آماری SPSS بهره گرفته شده است.. نتایج بررسی نشان می دهد؛ اهداف شناختی، مهارتی و نگرشی با محتوای موجود کتاب های نگارش، انطباق قابل قبولی نداشته است. میزان انطباق اهداف شناختی با میانگین 62/2، اهداف مهارتی با میانگین 53/2 و اهداف نگرشی نیز با میانگین 43/2 ارزیابی گردید. لذا تحقق اهداف شناختی، مهارتی و نگرشی، نیازمند توجه عمیق تری در این خصوص می باشد.
آسیب شناسی و مدل سازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره ی متوسطه اول و دوم در شهرستان جهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
1 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، آسیب شناسی و مدلسازی مشکلات تدریس معلمین زبان انگلیسی مدارس دوره متوسطه در شهرستان جهرم بود. به این منظور برای 35 نفر از معلمین، یک دوره تربیت معلم (TTC) برگزار شد تا ضمن ارتقای کیفیت آموزش، معلمین بتوانند تجربیات خود را به اشتراک گذاشته و در مورد معضلات و موانع موجود تبادل نظر کنند. همچنین، 10 کلاس درس زبان انگلیسی مورد مشاهده قرار گرفت و از معلمین این کلاس ها مصاحبه بعمل آمد. پس از جمع آوری و آنالیز داده ها، با استفاده از روش کیفی کدگذاری کوربین و استراوس (۲۰۰۸ )، مدلی از مشکلات تدریس زبان انگلیسی ارائه گردید. در این مدل، مشکلات آموزش و یادگیری به دو گروه اصلی مشکلات فردی و محیطی تقسیم گردید. همچنین نمودار میله ای بسامد هر یک از انواع مشکلات نشان داد که معضلات مربوط به سطح دانش زبان آموزان و سیستم آموزشی بالاترین بسامد را به خود اختصاص دادند.
بازخوانی رمزگان پایداری شخصیت ها در اشعار مقاومت نزار قبانی (مطالعه مورد پژوهانه: قصیده راشیل و أخواتها أنموذجاً)
حوزههای تخصصی:
برخی از شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه ها و دغدغه های گوناگون خود و جامعه و جهت اصالت بخشی به اثر ادبی خویش، به فراخوانی چهره های برجسته سنتی روی آورده اند و بهره گیری از این شخصیت ها و بیان تجربه های متعدد از رهگذر آنان یکی از ترفندهای مهم ادبی این شاعران است. نزار قبانی (1923-1998 م) به عنوان یکی از مشهورترین و پرمخاطب ترین شاعران معاصر عربی در قرن بیستم پس از شکست عرب ها در ژوئن 67 به طورجدی به شعر سیاسی و پایداری روی آورده است. قصیده «قانا» از قصاید برجسته وی است که به دنبال بمباران قانا توسط اسرائیل در 1996 سروده شده و فراخوانی نمادین شخصیت های مختلف دینی، تاریخی، اسطوره ای و ادبی جلوه ویژه ای به این قصیده داده است. بی شک شرایط فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جهان عرب و آبشخورهای فکری و فرهنگی مختلفی که شاعر از آن ها بهره برده و ذهن وقاد و دید نقادانه وی در فراخوانی این شخصیت ها مؤثر بوده است. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر شناخت اطلاعاتی از شعر مقاومت معاصر عرب به ویژه سبک و مضمون شعر نزار قبانی به سؤالات زیر پاسخ دهد: نزار قبانی در قصیده مشهور خود از چه شخصیت هایی بهره برده است؟ این شخصیت ها در شعر او دارای چه کارکردی بوده و چه نقشی را ایفا می کنند؟ چه عواملی باعث گرایش شاعر به استفاده از نمادها در قصیده وی شده است؟ نتیجه پژوهش نشان می دهد: این حضور نمادین گاه شامل شخصیت های دینی چون مسیح، امام علی (ع) و امام حسین (ع) است و گاه شخصیت های اسطوره ای عرب و غیر عرب چون دنکیشوت و عنتره و... را شامل می شود و نزار با نظر به خفقان موجود از جانب حاکمان عربی وقت، با کاربست نمادین این شخصیت ها و دلالت های وجودی نهفته و آشکارشان به صورت مثبت و گاه تحول یافته و منفی، سعی کرده نگرش ها، پیام ها، دردها، تجارب و نقدهای خود را بر دشمنان و جامعه عرب، در قالبی ادبی به مخاطب انتقال دهد.
شناسایی مؤلفه های به کارگیری شایستگی های تربیتی رسانه ای توسط معلمان در دوران پساکرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بررسی چگونگی بکارگیری سواد تربیتی رسانه ای توسط معلمان در دوران پساکرونا می باشد. در انجام این پژوهش دو گروه مشارکت داشتند: متخصصان حوزه های مربوط به شایستگی های تربیتی رسانه ای و معلمان مدارس متوسطه شهر تهران. از گروه متخصصان به روش دردسترس و داوطلبانه نمونه گیری شد و برای انتخاب معلمان، روش طبقه ای چندمرحله ای استفاده شد. نمونه مورد استفاده متخصصان ۱۵ نفر و نمونه معلمان ۱۸۵نفر بود. در فرایند عمل، ابتدا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته، مؤلفه های بکارگیری سواد تربیتی رسانه ای شناسایی و پرسشنامه محقق ساخته طراحی گردید. و در مرحله بعد برای سنجش روایی دراختیار گروه متخصصان قرار گرفت و پس از اطمینان از روایی آن، دراختیار معلمان قرار گرفت تا به سنجش پایایی اقدام شود. نتایج تحلیل عاملی تاییدی برازش آماری مدل با داده های پژوهش نشان داد که مدل شامل الگوی سه عاملی با بارشدن ۲۸ سوال روی سه عامل مدل نظری آماده سازی درس، اجرای درس و ارزشیابی انطباق داشت. با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، پایایی مولفه های پرسشنامه بدست آمد که مقدار آن مطلوب و ضرایب زیرمقیاس های آن بین (۸۷/۰-۸۱/۰) می باشد. به طور کلی نتایج نشان داد که پرسشنامه بکارگیری سواد تربیتی رسانه ای معلم ابزاری معتبر و با پایایی و روایی مطلوب برای سنجش بوده است
مدل رهبری اثربخش معلمان فاقد صلاحیت در مدارس ابتدایی: کاربردی از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
6 - 48
حوزههای تخصصی:
کشف تجارب اعضای آموزشی جامعه مدرسه از به کارگیری معلمان فاقد صلاحیت و تعامل با آنان در مدارس و تبیین نحوه برخورد این معلمان با اعضای آموزشی مدرسه، دانش آموزان و والدین آنان از اهداف پژوهش کیفی حاضر هستند. روش پژوهش، داده بنیاد با رویکردی سیستماتیک است که با نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه با 46 نفر از شرکت کنندگان که اعضای جامعه مدرسه شهر سنندج بودند، در سه مرحله کدگذاری نظری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت، تعداد 211 کدباز، 60 کد محوری و 17 کد گزینشی از داده ها احصا و با نرم افزار 2020 MAXQDA مدلی نهایی از آن ها استخراج گردید. مشارکت کنندگان، به مسائل معیشتی وفرهنگی معلمان و سیاست زدگی آموزش وپرورش بعنوان زمینه های موجودجذب معلمان فاقدصلاحیت؛ نقص در شیوه های استخدامی و دیوان سالاری معیوب در نظام آموزشی جهت دلایل استخدام این معلمان؛ پشتیبانی از توسعه حرفه ای، کمک به ارتقای رضایت شغلی و اجرای اقدامات تنبیهی بعنوان راهکارهایی جهت تعامل با این معلمان و مهارت های سه گانه مدیران(فنی، انسانی و ادراکی)جهت عوامل مؤثر و دخیل در رهبری آنان اشاره کرده اند. ارائه نتایج در دو بعد و دخالت دادن دانش آموزان و والدین آن ها در فرایند مصاحبه از نوآوری های این پژوهش است. براساس نتایج، تعداد بسیار کمی از این معلمان تغییر کردند و عملکرد تحصیلی مطلوب عاید شده است؛ اما بسیاری از این معلمان متحول نشده و بی توجهی به ابعاد روانی– اجتماعی دانش آموزان، ضعف در برقراری روابط انسانی، غیرحرفه ای گرایی و بازدهی نامطلوب آموزشی را در پرونده کاری خود بر جای گذاشته اند.
چالش های کارآموزی در ایران؛ پیوند مسیر به ریزوم (مطالعه موردی: رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی چالش هایی که کارآموزان در طی فرایند کارآموزی با آن مواجه هستند، انجام شده است. کارآموزی، از جمله برنامه های کاربردی دانشگاه ها برای ایجاد ارتباط با بخش های خدماتی و اقتصادی جامعه شناخته می شود. دانشگاه ها از طریق این برنامه ها سعی در ارتقاء مهارت هایی دارند که موردنیاز محیط کار است. چنین دیدگاهی به کارآموزی، تفکری بنیادگرایانه را نشان می دهد که در آن کارآموزی نه فرصتی برای ساخت دانش، بلکه ابزاری برای کسب وظایف و مهارت های مشخص محسوب می شود. این مقاله با یک تحلیل پساکیفی، و رویکردی پساساختارگرایانه، به شناسایی ساختارها، الگوهای ذهنی و گفتمان هایی پرداخته است که مانع از انجام کارآموزی شده اند. گفتمان هایی که نه تنها اعضای سازمان را تحت سلطه خود درآورده است، بلکه فرصت دستیابی به یادگیری و ساخت دانش را از کارآموزان ربوده است. به این منظور، در پژوهش حاضر، با 12 نفر از کارآموزان رشته ی آموزش و بهسازی منابع انسانی و 29 نفر از مدیران و کارکنان سازمان های دولتی و خصوصی در تهران گفتگو شده است. نتایج نشان داد، آنچه در دوره های کارآموزی اجرا می شود، لزوما منطبق با ابعاد رسمی و اهداف ترسیم شده آن نیست، تاملی انتقادی نشان می دهد که در پشت این تصویر نمایشی، برنامه درسی پنهانی وجود دارد که ما را با آنچه در فرایند کارآموزی رخ می دهد، مواجه می سازد. امیدواریم شناخت این الگوهای ذهنی و گفتمان های غالب به اعضای سازمانهای ایرانی و کارآموزان این رشته کمک کند تا از سیطره ی این گفتمان ها رها شوند تا فرصتی برای کارآموزان فراهم کند که فرایند کارآموزی را نه در یک مسیر خطی و بنیادگرایانه بلکه در رویکردی ریزوماتیک برای ساخت دانش پیش ببرند.
سنجش شاخص های ارزیابی صلاحیت تدریس مدرسین مدعو از دیدگاه اساتید و دانشجویان؛ نمونه مورد مطالعه: مدرسین رشته معماری در دانشگاه ملی مهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت تدریس در رشته های مهارت محور مانند معماری و به تبع آن کیفیت فارغ التحصیلان توانمند و دارای مهارت های مورد نیاز محیط حرفه ای، تا حد زیادی وابسته به میزان صلاحیت تدریس مدرسین است. مدرسین مدعو در کنار اعضای هیات علمی عهده دار تدریس در دانشگاه ها هستند. اما در مورد نحوه جذب و ارزیابی صلاحیت آنان، آیین نامه ای از جانب وزارت عتف وجود ندارد. پژوهش حاضر، با هدف سنجش شاخص های ارزیابی صلاحیت مدرسین مدعو در دانشگاه ها، فرم مورد استفاده در دانشگاه ملی مهارت را به عنوان نمونه موردی، بررسی نموده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. نمونه آماری شامل 115دانشجو و 55 مدرس بوده و برای تحلیل، از نرم افزار SPSS22 و آنالیز واریانس و آزمون تی استفاده شده است. یافته ها حاکی است که مولفه فعالیت های فرهنگی، دارای کمترین و بازخورد مدرس در مصاحبه حضوری از دیدگاه هر دو گروه بیشترین تاثیر را بر صلاحیت تدریس مدرس دارد. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که ضمن ضرورت استانداردسازی شاخص های صلاحیت مدرسین توسط وزارت عتف، در قالب آیین نامه جذب مدرسان مدعو باید شاخص ها با توجه به رشته و رسالت دانشگاه از انعطاف پذیری مناسبی برخوردار باشد.
ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 24
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش، جهت افزایش سطح پیچیدگی شناختی یادگیرندگان بود. در این پژوهش از روش سندکاوی و تحلیل محتوای مقوله ای استفاده شد. با توجه به محدودیت پژوهش های داخلی، پایگاه های داده های خارجی (ساینس دایرکت، گوگل اسکولار، اسپرینگر، تیلور اند فرانسیس، اریک، و امرالد) مورد مطالعه قرار گرفتند. ب ازه ی زمانی متون مورد بررسی «از سال 1997 تا 2014» بود. ابتدا پایگاه های داده با استفاده از واژگان و اصطلاحات کلیدی مرتبط (depth of knowledge of Webb, cognitive complexity of learners, level of depth of knowledge, level of cognitive complexity) جستجو شدند و تمامی مقالات و متون بر اساس ارتباط عنوان مقاله با آنها جمع آوری شدند. 65 سند یافت شد ک ه از این تعداد، 30 سند، متناسب ب ا سؤال پژوهش بود. منابع، مطالعه و با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین اصلی و فرعی شناسایی شدند و در نهایت بر اساس آنها الگوی برنامه درسی مبتنی بر عمق دانش ارائه شد. به منظور اعتباریابی، الگو در اختیار متخصصان قرار گرفت و بعد از اعلام نظرات آنها، ضریب روایی محتوایی (CVR) محاسبه شد که نتایج نشان داد الگو از نظر متخصصان، قابل قبول است. بر اساس یافته های پژوهش در این الگو چهار سطح یادآوری و بازتولید، مهارت ها و مفاهیم، تفکر راهبردی، و تفکر توسعه یافته، پیش بینی شده و عناصر اهداف، روش عمل ، فعالیت ها و ارزشیابی متناسب با هر سطح، معرفی شده اند. این الگو می تواند توسط متخصصان برنامه درسی، مؤلفان و معلمان جهت افزایش پیچیدگی شناختی یادگیرندگان مورد استفاده قرار گیرد.
واکاوی پدیده تقاضای تدریس خصوصی (مطالعه موردی: دوره متوسطه شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
209 - 240
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیده تقاضای تدریس خصوصی در دوره متوسطه بود. رویکرد پژوهش «کیفی» و از نوع روش نظریه داده بنیاد به شیوه نظام مند بود. گروه هدف، والدین دانش آموزانی بودند که متقاضی تدریس خصوصی در سال تحصیلی 1400- 1401 در شهر یزد بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 12 نفر از والدین در پژوهش شرکت داشتند. نمونه گیری تا مرحله اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. داده ها به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی اشتراس و کوربین (1998)، تجزیه و تحلیل شدند. به منظور کسب اطمینان از دقیق بودن یافته ها، مبتنی بر «سه سویه سازی» از تکنیک های تطبیق توسط اعضا، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش، بازاندیشی پژوهشگر استفاده شد.در نهایت، 29 مقوله فرعی در قالب مؤلفه های 6 گانه نظریه داده بنیاد طبقه بندی شدند. عوامل علی با 5 مقوله فرعی، عوامل زمینه ای با 5 مقوله فرعی، عوامل مداخله گر با 5 مقوله فرعی، پیامدهای مثبت با 5 مقوله فرعی و پیامدهای منفی با 9 مقوله فرعی و 1 پدیده محوری شناسایی شدند. بر اساس یافته های پژوهش، عوامل و مؤلفه های درونی و بیرونی متنوعی زمینه های شکل گیری تدریس خصوصی را فراهم می آورند که بر تقاضای آن دامن می زند. پیشنهاد می شود جهت اتخاذ تصمیمات و سیاست گذاری های خرد و کلان و مدیریت آن، به منظور فهم دقیق این پدیده به طور متناوب مورد مطالعه قرار گیرد.
ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آزمون ساختار عاملی و ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان در دروس ریاضی و فارسی انجام شد. جامعه آماری پژوهش، همه دانش آموزان متوسطه اول شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. در این پژوهشِ پیمایشی توصیفی، در مطالعه یکم، 350 نوجوانِ دختر به مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان در درس ریاضی و نسخه کوتاه مقیاس نظم بخشی انگیزشی و در مطالعه دوم، 350 نوجوانِ پسر به مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان در درس فارسی و مقیاس پایستگی انگیزشی پاسخ دادند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان در دروس ریاضی و فارسی با ساختاری مشتمل بر چهار عامل هیجان، ارزش، دانش و مشغولیت از روایی سازه خوبی برخوردار بود. علاوه بر این، نتایج مربوط به همبستگی بین ابعاد علاقه تحصیلی برای نوجوانان در دروس ریاضی و فارسی با نظم بخشی انگیزشی و پایستگی انگیزشی، از روایی ملاکی نسخه فارسی مقیاس مزبور، حمایت کرد. درمجموع، نتایج این پژوهش ضمن حمایت از مواضع نظری مدل تحول علاقه مشتمل بر چهار گام، نشان داد که نسخه فارسی مقیاس علاقه تحصیلی برای نوجوانان، به مثابه یک ابزار چندوجهی و جامع، برای سنجش علاقه تحصیلی یادگیرندگان ایرانی در دروس مختلف، ابزاری روا و پایا بود.
مطالعه ای بر کاربردهای هوش مصنوعی در برنامه سلامت خانواده (مدیریت چاقی کودکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
20 - 30
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: چاقی دوران کودکی به عنوان یک چالش مهم بهداشت عمومی و سلامت خانوده با پیامدهای بلندمدت که اغلب تا بزرگسالی گسترش می یابد و استعداد ابتلا به بیماری های مزمن را افزایش می دهد، ظاهر شده است. هدف از این بررسی، تبیین کاربردهای هوش مصنوعی (AI) در پیشگیری و درمان چاقی کودکان، با تأکید بر پتانسیل آن برای تکمیل و تقویت روش های مدیریت سنتی است.روش پژوهش: ما یک بررسی جامع از ادبیات موجود را برای درک ادغام یادگیری ماشین و سایر تکنیک های هوش مصنوعی در استراتژی های مدیریت چاقی کودکان انجام دادیم.یافته ها: یافته های مطالعات متعدد نشان می دهد که نقش هوش مصنوعی در مقابله با چاقی کودکان به وضوح قابل مشاهده است. به ویژه، تکنیک های یادگیری ماشین کارآمدی قابل توجهی در تقویت رویکردهای درمانی و پیشگیرانه فعلی نشان داده اند.نتیجه گیری: تلاقی هوش مصنوعی با شیوه های مرسوم مدیریت چاقی، یک رویکرد جدید و امیدوارکننده، برای تقویت مداخلات هدف قرار دادن چاقی کودکان ارائه می دهد. این بررسی ظرفیت تحول آفرین هوش مصنوعی را برجسته می کند و از این طریق از ادامه تحقیقات و نوآوری در این حوزه به سرعت در حال تکامل حمایت می کند.
تحلیل شاخصه های تحقق عدالت آموزشی و تربیتی از دیدگاه مقام معظم رهبری
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین زیرمجموعه ها و مصادیق عدالت، بحث عدالت در نظام تعلیم و تربیت و چگونگی توزیع امکانات و فرصت های آموزشی است. عدالت آموزشی براساس قانون اساسی به عنوان یک فرصت، حق و نیاز همگانی به رسمیت شناخته شده، و جمهوری اسلامی ایران در حدود قانون موظف به تأمین آن است. بنابر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، عدالت زمانی در محیط های آموزشی برقرار می گردد که یادگیرندگان بتوانند به اهداف مختلف ساحت های تربیتی دست یابند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی راهکارهای تحقق عدالت آموزشی در بیانات مقام معظم رهبری، با توجه به تأکید ایشان بر موضوع عدالت است. همچنین وضعیت شاخصه عدالت آموزشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تبیین شده است. در این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، مضامین فراگیر و پایه شناسایی شد و پس از آن در هر مضمون فراگیر، اطلاعات آماری در جهت تبیین پیشرفت نظام موجود ارائه گردید. به طور کلی شاخصه های عدالت آموزشی و تربیتی از دیدگاه مقام معظم رهبری شامل 4 مضمون فراگیر و 22 مضمون پایه می باشد. مضامین فراگیر به دست آمده عبارتند از: در دسترس بودن فرصت های آموزشی برای همگان، افزایش امکانات آموزشی، توجه به استعدادها و علایق و رفع تبعیض جنسیتی. مهم ترین مضامین پایه نیز عبارتند از: توزیع متناسب فرصت های آموزشی، گسترش توزیع علم، افزایش کیفیت مدارس، تقسیم عادلانه و عاقلانه امکانات، تقویت مدارس دولتی، عدم تفاوت میان دختر و پسر در امر تحصیل، توجه به نخبگان و برنامه ریزی برای استعدادهای گوناگون.
شناسایی باورهای دانش آموزان پایه ششم درباره حل مسئله ریاضی با استفاده از استعاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: عملکرد ریاضی دانش آموزان و باورهای ریاضی آن ها بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند. در فرایند یاددهی- یادگیری ریاضی، باورهای دانش آموزان در حال شکل گیری است. همچنین، زمانی که دانش آموزان، با مسائل چالش برانگیزتر مواجه می شوند، باورهای آن ها دستخوش تغییراتی می گردد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی باورهای دانش آموزان پایه ششم ابتدایی درباره حل مسئله ریاضی بر اساس استعاره ها است. روش ها : این پژوهش به روش توصیفی- پیمایشی انجام شد. جامعه آماری، دانش آموزان دختر پایه ششم ناحیه 2 شهرکرد است که بر اساس نمونه گیری تصادفی- خوشه ای، 30 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ای شامل دو مسئله و در انتهای هریک از مسئله ها، پرسشی دررابطه با دیدگاه دانش آموزان قرار داشت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و استنباطی استفاده گردید. ابتدا، استعاره های دانش آموزان درباره مسئله 1 در 7 مقوله و درباره مسئله 2 در 4 مقوله دسته بندی شدند که نشانگر باورهای مثبت، خنثی یا منفی بودند. یافته ها: از جمله این مقوله ها، «قانونمند»، «سودمند» و «آزاردهنده» بود و بیانگر آن است که برخی، حل مسائل ریاضی را نیازمند قوانین و الگوریتم ها می دانند و برخی معتقدند که این مسائل در زندگی کاربرد دارند و عده ای نیز، آن ها را رنج آور و آزاردهنده توصیف کردند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد 7/56 درصد درباره مسئله 1 و 3/43 درصد درباره مسئله 2، باورهای مثبت یا خنثی دارند. همچنین، 2/52 درصد از افرادی که در حل مسئله1 و 3/33 درصد از افرادی که در حل مسئله2 پاسخ درست داده اند، استعاره های مثبتی ارائه کرده اند و 7/85 درصد از دانش آموزانی که برای مسئله1 و 1/21 درصد از دانش آموزانی که برای مسئله2، پاسخ نادرست بیان نموده اند یا بدون پاسخ رها کرده اند، استعاره های منفی ذکر نموده اند.
پیش بینی بهره وری بر اساس خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده در آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان کازرون
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
180 - 198
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بهره وری معلمان تحت تأثیر عواملی چون خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده است. این پژوهش به بررسی تأثیر این دو عامل در پیش بینی بهره وری معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کازرون می پردازد.هدف از این پژوهش پیش بینی بهره وری بر اساس خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده در آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان کازرون بود.روش شناسی پژوهش:روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه معلمان شهرستان کازرون است که از این تعداد، 654 معلم مرد و 1050 نفر معلم زن بودند.که از بین آنان تعداد 300 نفر انتخاب شدند. برای بدست آوردن تعداد نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. با استفاده از جدول مورگان و کرجسی تعداد 313 نفر انتخاب شدند و 300 پرسشنامه جمع آوری شد.ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه حمایت وطن خواه و همکاران(2017)، مقیاس خودکارآمدی معلم اسچانن، موران و وولفولک، (2001) مقیاس خودکارآمدی اسچانن، موران و وولفولک (2001) بود که محققان قبلی روایی و پایایی مناسب برای آنها را مطلوب گزارش داده اند. .برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 26 و آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بهره وری با خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده آموزگاران مقطع ابتدایی شهرستان کازرون رابطه ی معنی داری دارد.مولفه های حمایت سازمانی ادراک شده می توانند بهره وری معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کازرون را پیش بینی کنند.مولفه های خودکارآمدی می توانند بهره وری معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کازرون را پیش بینی کنند.نتیجه گیری: افزایش خودکارآمدی و حمایت سازمانی ادراک شده می تواند بهبود بهره وری معلمان مقطع ابتدایی را در پی داشته باشد. این یافته اهمیت تقویت حمایت های سازمانی و تقویت حس خودکارآمدی در معلمان را به عنوان عواملی مؤثر بر افزایش عملکرد آموزشی آن ها برجسته می کند.
بررسی ارتباط خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکارآمدی دارای تاثیرات انگیزشی چشمگیری می باشد. افراد دارای خودکارآمدی بالا، سازگاری بهتری داشته و در فعالیت هایی شرکت خواهند کرد که عملکرد و قابلیت های آنها را تسریع می بخشد. هدف از این مطالعه تعیین ارتباط بین خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل استان خوزستان بود. روش ها: این مطالعه توصیفی همبستگی در سال 1400 بر روی 225 نفر از دانشجویان رشته تکنولوژی اتاق عمل به روش نمونه گیری طبقه ای انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی CASES)) و اشتیاق تحصیلی Fredriks به صورت خودگزارشی جمع آوری گردید. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار 19spss و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج میانگین نمره خودکارآمدی (05/105) و اشتیاق تحصیلی(28/46) دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل بالاتر از حد متوسط بوده و بین خودکارآمدی با ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری اشتیاق تحصیلی در تمام سال های تحصیلی بجز سال چهارم ارتباط مثبت و معناداری وجود داشت(05/0> P). نتایج به تفکیک شهرستان نشان داد که بیشترین خودکارآمدی به ترتیب مربوط به دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی آبادان، شوشتر، اهواز، بهبهان و دزفول است. همچنین بیشترین اشتیاق تحصیلی مربوط به دانشجویان دزفول، اهواز، شوشتر، آبادان و بهبهان می باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نمره خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان تکنولوژی اتاق عمل بالاتر از حد متوسط می باشد، جهت ارتقاء هرچه بیشتر خودکارآمدی و اشتیاق تحصیلی، برنامه ریزی های کاربردی توسط مسئولین ذیربط با هدف تقویت مهارت های خودکارآمدی و رفع عوامل منجر به کاهش اشتیاق تحصیلی پیشنهاد می گردد.
جستاری بر تجارب پزشکان از نیاز به آموزش مهارتهای رهبری در مدیریت سلامت، مطالعه پدیدارشناسانه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف و زمینه : مدیریت همه سازمانها و بویژه سطوح مختلف نظام سلامت در ارائه خدمات مؤثر و کیفی تعیین کننده هست و در این ارتباط آموزش مهارتهای رهبری به پزشکانی که در رده های مختلف مدیریت اشتغال دارند، جایگاه ویژه ای دارد. پژوهش حاضر، ضمن واکاوی در تجربه زیسته پزشکان مدیر، ادراک آنان از رهبری و مهارتها و شایستگیهای لازم، را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش : این مطالعه مبتنی بر رویکردی کیفی و به روش پدیدارشناسی توصیفی، با مطالعه تجارب پزشکان مدیر ( بیمارستان، کلینیک، ستادی) در سطوح مختلف می باشد. بر این اساس تجارب زیسته 12 نفر از پزشکان مدیر از مشکلات رهبری و نیاز آموزشی در مراکز درمانی و با استفاده از مصاحبه نیم ساختار یافته بررسی شده است. به منظور احراز صحت و دقت اطلاعات تحقیق از معیار اعتماد پذیری با دو روش بازبینی مشارکت کنندگان (10 نفر) و مرور خبرگان غیر شرکت کننده (4 نفر) در پژوهش استفاده شده است. این تحقیق با روش نمونه گیری هدفمند موارد بارز انجام شده است. تحلیل داده ها بر اساس راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی صورت پذیرفت. یافته ها : از تحلیل داده ها، 123 کد ، یک مضمون اصلی و 12 زیر مضمون به دست آمده است. مضمون اصلی نشان داد: آموزش مهارت در تعاملات انسانی، به عنوان عصاره مهارت رهبری در نظام سلامت نیاز آموزشی پزشکان مدیر هست. زیرمضمونهای این نیاز آموزشی عبارتند از: ادراک و مدیریت برداشت ، اخلاق حرفه ای ، مدیریت تعارض و حل مسأله ، آگاهی از سازمان غیر رسمی ، مهارتهای ارتباطی ، مدیریت فرهنگی، خلاقیت، انگیزش، هوش هیجانی، مدیریت تغییر، مدیریت احساس، مدیریت مشارکتی. نتایج : بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت؛ توجه به مهارتهای رهبری و آموزش آن، در برنامه درسی آموزش پزشکی و نیز دوره های بازآموزی پزشکان مدیر، اثربخشی مدیران را ارتقاء خواهد داد.
در جستجوی حکمت: دگرگونی هایی در فلسفه مدیریت آموزشی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی پیوندهای میان مولفه های حکمت و علم مدیریت آموزشی پرداخته و تلاش می کند تا از طریق تحلیل های مفهومی و استنتاجی، نقش این مولفه ها در شکل گیری و پیشبرد راهبردهای مدیریت آموزشی را نمایان سازد. به منظور دستیابی به این هدف، از ترکیب دو روش تحلیل مفهومی(مفهوم پردازی) برای درک عمیق مفاهیم مطرح شده، و روش استنتاجی برای تبیین اهداف و ملاحظات کلی پژوهش بهره گرفته شده است. یافته های این مقاله با تمرکز بر پنج حوزه اصلی حکمت(منطق، شناخت شناسی، متافیزیک، اخلاق، و زیبایی شناسی) و مقابله آن ها با پنج مولفه کلیدی علم مدیریت آموزشی(مفهوم سازی و پارادایم ها، روش شناسی تحقیق، تئوری دانش و معرفت شناسی، اخلاق و مسئولیت اجتماعی، و فلسفه علمی و پیشرفت های نظری) به شناسایی چگونگی تأثیرگذاری متقابل این دو حوزه بر یکدیگر و امکان ادغام آن ها در جهت بهبود نظر و عمل مدیریت آموزشی پرداخته است. نتایج حاصل از این تحلیل می توانند به توسعه چارچوب های نظری جدید در علم موجود کمک کنند که نه تنها علمی و کارآمد هستند، بلکه به طور عمیقی به ارزش های اخلاقی و فلسفی پایبندند.
بررسی رابطه میان میزان آشنایی دانش آموزان با میراث فرهنگی شهر اصفهان و دل بستگی آن ها به هویت ملی
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
42 - 61
حوزههای تخصصی:
هویت ملی، به عنوان یک احساس مشترک میان افراد یک جامعه، بازتاب دهنده ی درک و تصور آن ها از خود و جامعه شان است. این هویت از مؤلفه های مختلفی چون جغرافیا، تاریخ، فرهنگ، نظام سیاسی و منافع مشترک شکل می گیرد و تقویت آن برای حفظ ثبات اجتماعی و سیاسی هر جامعه ای ضروری است. یکی از مؤلفه های کلیدی در شکل گیری هویت ملی، میراث فرهنگی است که شامل آداب ورسوم، تاریخ، فرهنگ و آثار باستانی می باشد. در این میان، آشنایی افراد با میراث فرهنگی و تاریخی سرزمین خود می تواند به تقویت ارتباط عاطفی و هویتی آن ها با کشورشان کمک کند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان میزان آشنایی دانش آموزان اصفهانی با میراث فرهنگی این شهر و میزان دلبستگی آنان به هویت ملی انجام شده است. تحقیق حاضر بر روی دانش آموزان مقطع متوسطه دوم در شهر اصفهان صورت گرفته و داده ها از طریق دو بخش پرسشنامه جمع آوری شده اند. بخش اول به بررسی میزان آشنایی دانش آموزان با 20 اثر فرهنگی و تاریخی برجسته شهر اصفهان پرداخته و در بخش دوم، دلبستگی آنان به هویت ملی از طریق سؤالات مشخص اندازه گیری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رابطه ای مثبت و معنادار بین میزان آشنایی با آثار فرهنگی و دلبستگی به هویت ملی وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه آشنایی دانش آموزان با میراث فرهنگی اصفهان بیشتر باشد، دلبستگی آن ها به هویت ملی تقویت می شود. این یافته ها نشان می دهند که تقویت آشنایی با میراث فرهنگی می تواند به تقویت هویت ملی در نسل جوان کمک کند.