چکیده

این مقاله به بررسی پیوندهای میان مولفه های حکمت و علم مدیریت آموزشی پرداخته و تلاش می کند تا از طریق تحلیل های مفهومی و استنتاجی، نقش این مولفه ها در شکل گیری و پیشبرد راهبردهای مدیریت آموزشی را نمایان سازد. به منظور دستیابی به این هدف، از ترکیب دو روش تحلیل مفهومی(مفهوم پردازی) برای درک عمیق مفاهیم مطرح شده، و روش استنتاجی برای تبیین اهداف و ملاحظات کلی پژوهش بهره گرفته شده است. یافته های این مقاله با تمرکز بر پنج حوزه اصلی حکمت(منطق، شناخت شناسی، متافیزیک، اخلاق، و زیبایی شناسی) و مقابله آن ها با پنج مولفه کلیدی علم مدیریت آموزشی(مفهوم سازی و پارادایم ها، روش شناسی تحقیق، تئوری دانش و معرفت شناسی، اخلاق و مسئولیت اجتماعی، و فلسفه علمی و پیشرفت های نظری) به شناسایی چگونگی تأثیرگذاری متقابل این دو حوزه بر یکدیگر و امکان ادغام آن ها در جهت بهبود نظر و عمل مدیریت آموزشی پرداخته است. نتایج حاصل از این تحلیل می توانند به توسعه چارچوب های نظری جدید در علم موجود کمک کنند که نه تنها علمی و کارآمد هستند، بلکه به طور عمیقی به ارزش های اخلاقی و فلسفی پایبندند.

تبلیغات