مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
آموزش گروهی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین تاثیر آموزش گروهی به شیوه شناختیـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) و هدف فرعی آن تعیین نقش تعدیلکنندگی ویژگیهای جمعیتشناختی بر میزان استرس آزمودنیها بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام.اس اصفهان بودند، 60 نفر بهطور تصادفی انتخاب شدند و از بین آنان 30 نفر که بالاترین نمره استرس را داشتند به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش، تحت آموزش گروهی به شیوه شناختیـ رفتاری در 9 جلسه هفتگی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند .ابزار پژوهش دو پرسشنامه نشانههای فشار روانی کوپر(1983) و پرسشنامه محققساخته عوامل تنشزای شایع در بیماران ام.اس بود که هر دو پرسشنامه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون برای جمعآوری دادهها در مورد هر دو گروه آزمودنی اجرا گردید. نتایج تحلیل کوواریانس در پرسشنامه کوپر نشان داد که آموزش گروهی شناختیـ رفتاری موجب کاهش معنادار در میزان استرس گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است (05/0P<) .اما نتایج تحلیل کوواریانس پرسشنامه عوامل استرسزای شایع بیماران ام. اس در کاهش شدت عوامل تنشزای دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد. همچنین نتایج نشان داد که ویژگیهای جمعیتشناختی در هر دو آزمون بر تعدیل نمرات استرس آزمودنیها تاثیر معناداری نداشته است.
اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس در افزایش شادکامی زنان اسلامشهر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: داشتن هیجانات برای ایجاد و ادامه ی روابط بین فردی چه در تعاملات با دیگران و چه در روابط خانوادگی لازم است. داشتن مهارت های لازم در مدیریت هیجانات و آگاهی از توانایی ها و شناخت خود می تواند به مطلوب سازی هیجانات و طرحواره های شناختی افراد کمک کند.مطالعه ی حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس در شادمانی زنان انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام زنان مراجعه کننده به کلینیک مددکاری آفتاب شرق در سال 1392 در اسلامشهر بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 24 زن که سطح شادمانی آنان بنا بر پرسش نامه ی شادمانی آکسفورد پایین بود به عنوان نمونه، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند. مداخلات مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس در 10 جلسه ی یک ساعته به گروه آزمون به صورت گروهی آموزش داده و مجددا پرسش نامه روی تمام افراد اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 19 و روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات شادکامی در مرحله ی پیش آزمون بین گروه آزمون و شاهد تفاوت معنی داری ندارد (05/0<P) اما این تفاوت پس از مداخله، معنی دار است (001/0=P).
نتیجه گیری: بنا برنتایج پژوهش آموزش گروهی مبتنی بر رویکرد چندوجهی لازاروس روش مناسبی برای بهبود شادمانی زنان است لذا به منظور افزایش شادمانی زنان لازم است که زمینه ی تقویت ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری آنان فراهم شود.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد چند وجهی لازاروس بر افزایش رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش گروهی با رویکرد چندوجهی لازاروس بر افزایش رضایت زناشویی زنان بود. جامعه ی مورد مطالعه ی این پژوهش کلیه زنان متأهل عضو بسیج سبزدشت بودند. برای اجرای پژوهش ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از مجموع 200 نفر از اعضاء بسیج، تعداد 30 نفر انتخاب شدند. 15 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار داده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (47 سوالی)بود، که پس از انتخاب افراد در دو مرحله(پیش و پس از اجرای آموزش) به وسیله افراد گروه آزمایش و گواه تکمیل شد. پس از جمع آوری داده ها، نتایج با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس، تجزیه و تحلیل شد. نتیجه ی پژوهش نشان داد تفاوت میانگین های بدست آمده در گروه آزمایش و گواه از لحاظ آماری معنی دار می باشد و این به این معنی است که آموزش گروهی بر مبنای رویکرد چندوجهی لازاروس موجب بهبود رضایت زناشویی در کل و همین طور بهبود رابطه جنسی و ارتیاط آنها با همسران شان، شده است
بررسی تاثیر آموزش خانواده مبتنی بر رویکرد اولسون بر بهبود انطباق و انسجام خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع گروههای معادل با گروه شاهد و پیش- پس آزمون- پیگیری با هدف بررسی اثر بخشی آموزش گروهی برنامه کارکرد خانواده به شیوه اولسون بر انطباق و انسجام خانواده، طراحی و اجرا شد. با وجود تاکید اولسون بر آموزش، از این رویکرد تا کنون برای این منظور استفاده نشده بود بنابراین، به این منظور با روش نمونه گیری در دسترس از بین جامعه آماری زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز سلامت بوشهر که در زمان انجام این مطالعه پرونده شکایت از همسر یا تقاضای طلاق در دادگاه خانواده نداشته، به صورت تمام وقت در بیرون از منزل شاغل نبوده و حداقل یک فرزند داشتند، 50 زوج داوطلب انتخاب و با روش تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایشی در 24 جلسه 90 دقیقه ای آموزش گروهی برنامه آموزش خانواده به شیوه اولسون ) (olson,2000 شرکت کرده و گروه شاهد به عنوان فهرست انتظار، هیچ مداخله سازمان یافته ای دریافت نکردند. بمنظور سنجش متغیر وابسته از نسخه سوم انطباق و انسجام خانوادگی (FACES-III) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-16 برای محاسبه فراوانی، میانگین، تحلیل اندازه گیری مکرر پردازش شد. نتایج تحلیل اندازه گیری مکرر نشان دادند که میانگین انطباق و انسجام خانواده زنان و مردان در گروه آزمایش بیش تر از گواه و تفاوت ها به لحاظ آماری در سطح احتمال 1 درصد (1%p<) معنادار است. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که برنامه آموزش کارکرد خانواده به سبک اولسون می تواند باعث بهبود سیستم خانواده می شود. تز اصلی این پروژه نیاز جامعه ایرانی به آموزش های ساده و کاربردی برای ترمیم و پیشگیری از آسیب های روانی جدی می باشد
اثربخشی آموزش گروهی مهارت های شناختی رفتاری بر کاهش ترس از صحبت کردن در جمع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مهارت های شناختی رفتاری بر کاهش ترس از صحبت کردن در جمع انجام شده است. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. آزمودنی ها پس از انجام مصاحبه ی بالینی ساخت یافته بر اساس راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی ویرایش چهارم، توسط روان شناس بالینی و اجرای مقیاس خودگزارش دهی بال (1996) درباره اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و پرسشنامه محرک – پاسخ اضطراب سخنرانی اندلر (1962) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهدشت انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. بعد از اتمام دوره ی12 جلسه ای آموزش گروهی مهارت های شناختی رفتاری، به منظور سنجش متغیر وابسته، مجدداً آزمون های ذکرشده، در هر دو گروه اجرا شد. داده های به دست آمده با تحلیل کوواریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج، حاکی از اثربخشی این آموزش ها در کاهش اضطراب صحبت کردن در جمع و افزایش اعتماد به نفس بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که متخصصان بالینی و رواندرمان گران می توانند برای درمان اضطراب صحبت کردن در حضور جمع، از آموزش مهارت های شناختی رفتاری به شیوه گروهی، استفاده کنند.
فراتحلیل تعامل جنسیت فراگیران بر تأثیر روش های تدریس مشارکتی و بحث گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش انجام پژوهش حاضر فراتحلیل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل مطالعات در دسترس مرتبط بود که در فاصله سال های 1370 تا 1392 در داخل کشور به صورت مقاله تمام متن، پایان نامه و طرح های پژوهشی در دسترس بودند. براساس ملاک های ورود و خروج و نیز تحلیل حساسیت 323 اندازه اثر از تقریباً 172 تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مربوط به ترکیب اندازه اثرهای تفاوت جنیست در تأثیرگذاری روش های مشارکتی و بحث برای مدل تصادفی در دختران 665/0 و در پسران 589/0 به دست آمد که هر دو اندازه اثر از لحاظ آماری معنادار بودند. براساس ملاک کوهن می توان گفت که میزان تأثیرگذاری این روش ها در در فراگیران دختر و پسر متوسط و مطلوب است. هم چنین، نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میانگین اندازه اثرهای دختران و پسران از لحاظ آماری تفاوت معناداری وجود ندارد و باوجود بالاتر بودن اندازه اثر مربوط به دختران، این تفاوت معنادار نیست. بنابراین همان طور که از مبانی نظری این روش های تدریس برمی آید، این روش ها به سطح توانایی ویژه یا جنسیت محدود نشده، بلکه برای همه کسانی که در آن درگیر می شوند سودمند می باشند.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشانه ها و ذهن آگاهی نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی از شایع ترین اختلال های دوران کودکی است که اغلب تا دوران نوجوانی و بزرگسالی تداوم می یابد. تا کنون روش های درمانی مختلفی جهت بهبود نشانه های این اختلال به کار گرفته شده است. در سال های اخیر، درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی از جمله روش هایی بوده که توجه بیشتر پژوهشگران را به خود جلب کرده است. این پژوهش نیز با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان نشانه ها و ذهن آگاهی نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی به انجام رسید. روش کار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد می باشد. نمونه ی این پژوهش را 30 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های دوره ی اول و دوم شهرستان گناباد که مبتلا به اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی بودند، تشکیل دادند. ابزار مورد استفاده شامل مصاحبه ی بالینی، مقیاس درجه بندی اسنپ فرم والدین (SNAP-IV) و پرسش نامه ی ذهن آگاهی بودند. گروه آزمون هشت جلسه ی 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند و گروه شاهد در لیست انتظار قرار داشتند. داده ها با کمک آمار توصیفی و نیز با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS نسخه ی 20 تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج مشخص گردید گروه آزمون در مقایسه با شاهد نشانه های اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی را در پس آزمون بهبود یافت (001/0P<). هم چنین نمره ی ذهن آگاهی گروه آزمون در مقایسه با شاهد در پس آزمون، تغییر معنی داری نشان داد (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود نشانه های اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی و ذهن آگاهی در نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-فزون کنشی گردیده است.
اثربخشی آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام (نمره ی کل و هفت مولفه ی آن) نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست انجام شد. روش کار: این پژوهش بالینی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد اجرا شد. جامعه ی آماری شامل تمام نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر مشهد بودند که از میان آن ها 30 نفر به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمون (15 نفر) و شاهد (15 نفر) جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه ی تحمل ابهام احمدپور مبارکه استفاده شد. گروه آزمون در 12 جلسه ی 100 دقیقه ای، در برنامه ی آموزش مهارت مدیریت استرس شرکت کردند، در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با روش تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام (نمره کل و پنج مولفه از هفت مولفه ی آن) نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست تاثیر مثبت و معنی دار داشته اما تاثیر این آموزش بر دو مولفه ی اجتناب از ابهام زیبایی شناختی و اجتناب از بی نظمی، از لحاظ آماری معنی دار نبوده است. نتیجه گیری: بنا بر نتایج این پژوهش به نظر می رسد آموزش گروهی مهارت مدیریت استرس بر تحمل ابهام نوجوانان دختر بی سرپرست و بدسرپرست موثر است.
تاثیر آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد بر نگرش به اعتیاد دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای والد معتاد (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد بر نگرش دانش آموزان دختر دارای والد معتاد انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را 84 دانش آموزان دختر دارای والد معتاد تشکیل می دادند که در سال 1394در دوره دوم دبیرستان های شهر ششتمد مشغول به تحصیل بودند. از بین دانش آموزان داوطلب شرکت در برنامه آموزشی 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه به صورت تصادفی جای گرفتند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه تحت برنامه آموزش گروهی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد جمع آوری گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش گروهی بر مولفه های نگرش به اعتیاد (01/0 P<) دانش آموزان دختر دارای والد معتاد تاثیر مثبت داشت. نتیجه گیری: با توجه به این که آموزش گروهی عوارض سوءمصرف مواد موجب نگرش منفی نسبت به اعتیاد در دانش آموزان دختر دبیرستانی دارای والد معتاد شد، لازم است که این گونه برنامه های آموزشی در دبیرستان ها و دانشگاه ها مورد توجه قرار گیرد.
بررسی نقش آموزش های انبوهی در توسعه روستایی و فعالیت های کشاورزان استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش آموزش در توسعه روستایی را می توان به طور خلاصه در ارتقاء دانش فرهنگی، اجتماعی، تخصصی و افزایش مهارت ها مؤثر دانست که به دنبال آن ارتقاء بهره وری مطلوب از نعمات الهی میسر خواهد شد. شناسایی انواع روش های آموزشی لازمه کاربرد صحیح آنها در انواع آموزش هاست. در این پژوهش ضمن تعیین عوامل دخیل در به کارگیری روش های آموزشی کشاورزان، نقش آموزش های انبوهی مورد بررسی قرار گرفت. زیرا با توجه به هزینه و در شرایطی که محدودیت های اقتصادی حاکم است شناسایی مناسب ترین روش در هر منطقه اهمیت بسیار دارد. بدین منظور، ابتدا یک تحقیق اکتشافی مقدماتی انجام، سپس با تأکید بر یافته های آن، تحقیق اصلی با فن پیمایشی صورت گرفت. جمعیت مورد مطالعه دربرگیرنده 78000 بهره بردار در 1400 روستا در استان مرکزی می باشد. نمونه گیری با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انجام شد. از آنجا که بیش از نیمی از جمعیت مورد مطالعه بی سواد و کم سواد هستند در انتخاب روش های ترویجی مناسب بایستی این نکته مد نظر قرار گرفته و برای این گروه روش هایی به کار گرفته شود که نیاز کمتری به سواد دارند. همچنین به دلیل پراکندگی کشاورزان در گروه های سنی مختلف، انتخاب روش های مناسب ترویجی می بایست طبق نظریات موجود در روش های آموزش بزرگسالان صورت پذیرد. از آنجا که در اکثر کشورهای در حال توسعه سطح آموزش و پرورش کشاورزان کم است، اقدام دولت به اجرای برنامه های فنی و آموزشی برای کشاورزی و افزایش ظرفیت کشاورزان با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات ضروری است.
بررسی اثربخشی آموزش گروهی مدل ABC الیس بر تعلل ورزی دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین اثربخشی آموزش گروهی مدل ABC الیس بر تعلل ورزی دانشجویان بود. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با گروه کنترل و با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تشکیل دادند. برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند استفاده شد و تعداد نمونه برای هر یک از گروه ها 15 نفر در نظر گرفته شد. ابزار تحقیق پرسش نامه تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم بود و همچنین برای گروه آزمایش شش جلسه یک ونیم ساعته آموزش گروهی بر اساس مدل ABC الیس ترتیب داده شد. برای تحلیل داده ها (آزمون فرضیات) از آزمون تحلیل کواریانس یک راهه استفاده شد؛ تحلیل کلیه محاسبات این پژوهش با استفاده از نرم افزار تجزیه وتحلیل آماری (SPSS) انجام گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که آموزش گروهی مدل ABC الیس بر کاهش میزان تعلل ورزی دانشجویان مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی مبتنی بر رویکرد اسلامی بر بلوغ عاطفی و شکیبایی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی مبتنی بر رویکرد اسلامی بر بلوغ عاطفی و شکیبایی به روش نیمه آزمایشی، پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام پذیرفت. جامعه آماری دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوره اول شهرستان ساوه از یک دبیرستان در دسترس برگزیده شده است، و نمونه ای شامل 30 نفر از نمرات پایین تر از میانگین در اجرای پیش آزمون به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش هشت جلسه تحت آموزش مهارت های مثبت اندیشی با رویکرد اسلامی قرار گرفت. هر دو گروه پیش و پس از اجرای متغیر مستقل به واسطه مقیاس بلوغ عاطفی و پرسش نامه شکیبایی سنجیده شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین دو گروه در میزان شکیبایی، نداشتن ثبات عاطفی و بازگشت تفاوتی معنی دار وجود دارد؛ بنابراین آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی سبب کاهش دو مؤلفه عدم بلوغ عاطفی یعنی بی ثباتی عاطفی، بازگشت عاطفی و همچنین افزایش شکیبایی شده است. نتایج بیانگر اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی مبتنی بر رویکرد اسلامی در افزایش شکیبایی و بلوغ عاطفی است.
اثربخشی آموزش گروهی خودکارآمدی برکیفیت زندگی و خودکارآمدی جنسی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین تأثیر آموزش گروهی خودکارآمدی بر افزایش کیفیت زندگی و خودکارآمدی جنسی مردان معتاد در حال ترک بود. روش: روش مطالعه نیمه تجربی و جامعه آماری کلیه معتادان مرد مرکز ترک اعتیاد پرواز شهر قزوین به تعداد 150 نفر بود که از میان آنها بهروش نمونهگیری در دسترس 30 نفر انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس کوتاه کیفیت زندگی 26 سؤالی سازمان بهداشت جهانی 1998 و خودکارآمدی جنسی رینولدز 1978 ) بود که در مرحله پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری در هر دو گروه اجرا شد. آموزش گروهی ) خودکارآمدی در 7 جلسه 90 دقیقهای و هفتهای 1 جلسه در گروه آزمایش انجام و دادههای با آزمون تحلیل کواریانس و اندازهگیریهای مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد آموزش خودکارآمدی بهجز در مؤلفه سلامت محیطی، موجب بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی و خودکارآمدی جنسی معتادان شده و این تأثیر 2 ماه بعد در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجهگیری: آموزش گروهی خودکارآمدی را میتوان روش مؤثری برای ارتقاء کیفیت زندگی و عملکرد جنسی معتادان تلقی کرد، که آنها را توان- مند میسازد تا دانش، نگرش و ارزشهایشان را به فعلیت برسانند و انگیزه و رفتار سالم داشته باشند.
اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم رویکرد سیستمی بوئن بر تمایزیافتگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم رویکرد سیستمی بوئن بر تمایزیافتگی مادران بود. روش : روش پژوهش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری 2 ماهه و جامعه آماری 430 مادر ساکن در شهرک فجر در سال 1391 بود. از این تعداد، مدیر شهرک از150 مادر که معیارهای این پژوهش را داشتند دعوت کرد که در سالن همایش حضور یابند. سپس اسامی مادران مایل به همکاری، داخل کیسه ریخته و 30 مادر از طریق قرعه کشی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه جایگزین شد. ابزار پژوهش پرسش نامه تمایزیافتگی اسکورون 2003 بود و مداخله در 17 جلسه، هر جلسه 90 دقیقه در هفته یک بار اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مفاهیم رویکرد سیستمی بوئن بر نمره کلی تمایزیافتگی، واکنش پذیری هیجانی، گریزعاطفی، هم آمیختگی عاطفی با دیگران، تاثیر داشته ولی بر خرده مقیاس جایگاه من تاثیری نداشته است. نتایج داده ها بعد از دو ماه در همه خرده مقیاس ها تفاوت معنی دار با گروه گواه و پایداری اثر آموزش در گروه آزمایش را نشان داد. نتیجه گیری : چون آموزش تمایزیافتگی می تواند به استقلال فرزندان و رضایت خانوادگی زوج ها کمک کند، پیشنهاد می شود از رویکرد سیستمی بوئن به عنوان رویکردی اثربخش در افزایش میزان تمایزیافتگی مادران و موارد مشابه استفاده شود.
اثربخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله بر سازگاری دختران نوجوان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان اثر بخشی آموزش گروهی مهارت حل مسأله بر افزایش سطح کلی سازگاری و مولفه های آن در دانش آموزان دختر ناسازگار بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، گروه گواه و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 1973 دانش آموز دختر 15 تا 18 ساله مقطع متوسطه شهرستان آبیک در سال تحصیلی 92-1391بود که با مراجعه به پرونده تربیتی آن ها 186 نفر و از بین آن ها 60 نفر به صورت تصادفی انتخاب و پس از همتاسازی در دو گروه 30 نفری آزمایش و گواه جایگزین و پرسش نامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ 1993 توسط آن ها تکمیل شد. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک جلسه آموزش گروهی مهارت های حل مسأله را دریافت کرد. داده ها با تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها : نتایج حاکی از تأثیر آموزش مهارت حل مسأله در افزایش سازگاری کلی و سازگاری عاطفی، اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایشی و نیز تاثیر آموزش بعد از دو ماه در دوره ی پیگیری در مقایسه با گروه گواه بود. نتیجه گیری : چون نوجوانی، خود با ناسازگاری هایی همراه است، طبق نتایج این پژوهش می توان از آموزش حل مسأله به عنوان روشی مؤثر جهت ایجاد سازگاری کلی، عاطفی، اجتماعی، تحصیلی نوجوانان بهره مند شد.
تأثیر آموزش گروهی ذهن خوانی بر توانایی ذهن خوانی بیماران سرپایی مرد مبتلا به وابستگی مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
203-216
حوزه های تخصصی:
هدف: بنابه نظر متخصصان توانایی ذهن خوانی زیربنای توانایی انسان در تعاملات اجتماعی پیچیده را می سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش گروهی توانایی ذهن خوانی بر افزایش این توانایی در افراد دارای وابستگی به مواد بود. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. برای این منظور 36 نفر از مراجعان تحت درمان سرپایی اعتیاد به صورت در دسترس انتخاب شدند و به تصادف به دو گروه تقسیم شدند. آزمون ذهن خوانی بارون- کوهن برروی هر دو گروه اجرا شد. برای گروه آزمایشی یک دوره 24 جلسه ای آموزش گروهی اجرا شد. در نهایت آزمون ذهن خوانی به عنوان پس آزمون برروی هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج حکایت از معناداری تفاوت دو گروه داشت (0/05 P< ). نتیجه گیری: این مطالعه ارتباط بین مصرف مواد افیونی و ضعف در ذهن خوانی را نشان داد. همچنین نشان داد آموزش گروهی متمرکز به آگاهی از احساسات خود و دیگران می تواند در بهبودی عملکرد ذهن خوانی مؤثر باشد.
اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر انعطاف پذیری و رضایت زنا شویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۲
23-37
حوزه های تخصصی:
بررسی اثربخشی آموزش نظریه انتخاب به شیوه گروهی بر افزایش انعطاف پذیری و رضایت زناشویی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه شامل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به کانون بانوان شهر گرمسار بود. تعداد 12 زوج با استفاده از نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه و با در نظر گرفتن ملاک های ورود وخروج انتخاب و در دو گروه آزمایش وکنترل گمارده شدند. گروه آزمایش در طی هشت جلسه مداخله گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و انعطاف پذیری شاکری بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب بر انعطاف پذیری زوجین تاثیر مثبت داشته است (01/, p<69/8 F=) همچنین آموزش گروهی مبتنی بر نظریه انتخاب منجر به افزایش رضایت زنا شویی زوجین شد (01/, p<68/16F=). با توجه به یافته ها، می توان از آموزش نظریه انتخاب به شیوه گروهی برای افزایش رضایت زناشویی، بهبود روابط زناشویی وکاهش تعارضات استفاده کرد و از این طریق از کشمکش های زناشویی پیشگیری کرد.
اثربخشی آموزش گروهی براساس نظریه شناختی بر اقدام برای رشد فردی مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۳
43-56
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش گروهی به شیوه شناختی بر رشد فردی مدجویان کمیته امداد امام خمینی بود. روش پژوهش، شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه متقاضیان وام خوداشتغالی و خودکفایی کمیته امداد شهرستان های فیروز آباد و ممسنی که مایل به شرکت در پژوهش بودند در سال 1394 تشکیل می دادند که تعدادشان 100 نفر بود. با توجه به کم بودن حجم جامعه، ابتدا به شیوه سرشماری پرسشنامه اقدام برای رشد فردی روی کل جامعه آماری اجرا شد سپس از بین کسانی که نمره کمتراز میانگین ( نسبت به میانیگن نمره های بدست آمده از 100 نفر آزمودنی ) گرفته بودند 30 نفر ( در هر شهرستان 15 نفر) انتخاب و به تصادف مددجویان شهرستان ممسنی در گروه گواه و مددجویان شهرستان فیروزآباد در گروه آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه یک و نیم ساعته، آموزش بر اساس نظریه شناختی دریافت کردند و در گروه گواه مداخله ای صورت نگرفت. سپس پس آزمون اجرا و یک ماه بعد پیگیری انجام و داده ها با روش های مناسب تجزیه و تحلیل شده اند. نتایح نشان داد آموزش گروهی به شیوه شناختی بر افزایش نمرات رشد فردی موثر بوده و نتایج درطول زمان پایدار است. بنابراین پیشنهاد می شود در قالب برگزاری کارگاه های آموزشی از نظریه شناختی برای افزایش اقدام برای رشد فردی مددجویان کمیته امداد متقاضی وام خود اشتغالی و خودکفایی استفاده شود
فراتحلیل اثربخشی روش های تدریس گروهی بر انواع شاخص های شناختی، عاطفی و اجتماعی فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
100 - 123
حوزه های تخصصی:
طی چند دهه گذشته روش های آموزش گروهی مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. وجود پژوهش های متعدد در این حوزه لزوم انجام یک فراتحلیل، یا پژوهش ترکیبی در این حوزه را مورد تأکید قرار می دهد. پژوهش حاضر با روش فراتحلیل و با هدف ترکیب پژوهش های انجام شده در زمینه تأثیر روش های تدریس گروهی (مشارکتی و بحث) بر شاخص های شناختی، عاطفی و اجتماعی فراگیران انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مطالعات در دسترس مرتبط بود که در فاصله سال های 1370 تا 1392 در داخل کشور به صورت مقاله تمام متن، پایان نامه و طرح پژوهشی در پایگاه های اطلاعاتی و کتابخانه های دانشگاه ها یا مراکز دولتی در دسترس بود. بر اساس ملاک های ورود و خروج و نیز تحلیل حساسیت 323 اندازه اثر از تقریباً 172 تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. نتایج مربوط به اندازه اثر ترکیبی برای مدل اثرات تصادفی (0/643) به دست آمد. همچنین، نتایج نشان داد که این روش ها، به ترتیب، بر بازده های اجتماعی و شناختی تأثیر بیشتری می گذارند. یکی از نتایج دیگر این پژوهش بررسی اندازه اثر هر بازده به تفکیک شاخص های مربوط به آن بازده بود که در این میان شاخص تفکر انتقادی برای بازده شناختی، شاخص عزت نفس برای بازده عاطفی و شاخص مهارت های شهروندی برای بازده اجتماعی دارای بیشترین اندازه اثر بود. یافته های این فراتحلیل دارای پشتوانه نظری و تجربی مکفی است و لزوم بازنگری و استفاده از این روش ها را در نظام آموزشی کشور موجّه می سازد.
اثربخشی آموزش خودکنترلی گروهی بر مهارت های یادگیری خودتنظیمی و تاب آوری در دانش آموزان پایه ششم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش خودکنترلی گروهی، بر افزایش مهارت های یادگیری خودتنظیمی و تاب آوری در دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی، انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آ زمون با یک گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه ششم مدارس ابتدایی شهر زابل در سال تحصیلی 1399-1398 بود. دانش آموزان پایه ششم یکی از دبستان های دخترانه به عنوان گروه آزمایش (30 نفر) و از مدرسه دیگری نیز پایه ششم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد (29 نفر). جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تاب آوری دیویدسون و کونر (2003) و یادگیری خودتنظیمی میلر و براون (1999) استفاده گردید. بین دو گروه آزمایش و کنترل در مولفه های خودتنظیمی، تفاوت معناداری وجود داشت (0.05p <). بین دو گروه آزمایش و کنترل در تاب آوری تفاوت معناداری وجود داشت (0.001p <). با توجه به یافته های حاصل می توان گفت که آموزش گروهی خودکنترلی می تواند مهارت های خودتنظیمی دانش آموزان دوره ابتدایی را افزایش داده و تاب آوری آنان را به سطح مطلوبی برساند.