مطالب مرتبط با کلیدواژه

استعاره ها


۱.

ایجاد استدلال استعاری در کودکان با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتار کلامی استعاره ها زبان غیرلفظی نظریه چارچوب ارتباطی آموزش نمونه های متعدد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۴۱۶
زمینه: پژوهشگران نشان داده اند که کودکان با اختلال اتیسم در زبان غیرتحت اللفظی مانند کنایه، طعنه، فریب، طنز و استعاره ها مشکل دارند. تا به امروز، در پژوهش های اندکی تلاش شده است تا این نارسایی ها درمان شوند و تاآنجایی که می دانیم، در هیچ پژوهشی کوشش نشده است درک استعاره ها به کودکان با اختلال اتیسم آموزش داده شود. استدلال استعاری متشکل از رفتار کلامی پیچیده، دست کم شامل روابط همپایگی، سلسله مرتبه و تمایز است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی ارایه نمونه های متعدد با هدف آموزش به کودکان با اختلال اتیسم است تا به ویژگی های مربوط و مناسب بافتی ای که یک استعاره در آن استفاده می شود، توجه داشته باشند و برای پاسخ درست به سوال های استعاری، پاسخ ارتباطی دهند. شرکت کنندگان 3کودک 5 تا 7ساله بودند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد برای این که به کودکان با اختلال اتیسم یاد داده شود تا استعاره را درک کنند، ارایه نمونه های متعدد، موثر و سودمند است. همچنین، در همه شرکت کنندگان تعمیم به استعاره های آموزش داده نشده، مشاهده شد
۲.

تاثیر استفاده از استعاره و تزیینات در پوسترهای آموزشی در افزایش میزان یادگیری و تثبیت زبان خارجی در حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره ها افزایش میزان یادگیری تثبیت مطالب زبان خارجی حافظه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۹۰
رویکرد پیکره بنیاد، رویکردی است که در دهه های اخیر دیدگاه محققین را نسبت به تدریس زبان و استفاده از آن تغییر داده است. بر طبق تعریف باربیری و اکارت (2007)، زبانشناسی پیکرهای رویکردی برای مطالعه زبان است که با استفاده از مجموعه های اصولی رایانه ای متنی، الگوهای استفاده از زبان را بررسی می کنند. با توجه به فقدان مطالعات تحقیقی نظام مند و منسجم در این زمینه، تحقیق حاضر بررسی استعاره بر یادگیری زبان خارجی را مورد بررسی قرار داده است . بدین م نظور پس از ان تخاب 90 زبان آموز زن و مرد در چندین آموزشگاه زبان، ابتدا برای همگن کردن آنها از نظر مهارت زبانی و طبقه بندی به دو سطح مهارتی متوسط و پیشرفته، آزمون تعیین سطح آکسفورد از آنها به عمل آمد. سپس پژوهشگر از طریق بسامد نگار اینترنتی (COCA) چندین جمله را که اصطلاحات مورد نظر محقق در آن به کار رفته است را به صورت تصادفی انتخاب نمود. به گروه شاهد لیستی از اصطلاحات و معانی آنها و به گروه آزمایشی همان اصطلاحات ولی به همراه جملاتی که آن اصطلاح در آن به کار رفته است، داده شد. پس از دو هفته آزمون استعاره از هر دو گروه گرفته شد. داده های جمع آوری شده به طور استنباطی و با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک سویه تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر استفاده از استعاره و تزئینات پوسترهای آموزشی در افازیش یادگیری زبان خارجی در حافظه است. اهداف پژوهش: بررسی نقش استعاره و تزیینات پوستر آموزشی در یادگیری. بررسی نقش استفاده از استعاره در افزایش یادگیری و تثبیت مطالب زبان خارجی در حافظه. سؤالات پژوهش: بررسی نقش استعاره و پوسترهای آموزشی در یادگیری. استفاده از استعاره چه نقشی در افزایش یادگریری و تثبیت مطالب زبان خارجی در حافظه دارد؟
۳.

گذار از رویکرد کارکردگرا در فلسفه ذهن به رویکرد بدن مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدن مندی سامانه ادراکی - حرکتی سامانه مفهومی استعاره ها بازنمایی های نمادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
رویکرد «کارکردگرا» رویکردی معیار در دهه های اخیر در فلسفه ذهن و علوم شناختی است که با الهام از علوم کامپیوتر و در مقابل انتقادهای وارد بر نظریات پیشین شکل گرفت و مغز را سامانه پردازشگری می داند که داده های حاصل از اشیاء و رویدادها را دریافت و به کمک مفاهیم پیشینیِ ذهن انسان، آنها را در قالب علائم و نمادهایی با کارکرد بازنمایانه ترجمه و ذخیره می کند؛ اما این رویکرد به لحاظ فلسفی با مشکلاتی همچون توجیه معناداری مفاهیم روبه روست. این مقاله با نگاهی تحلیلی می کوشد رویکرد «بدن مند» را به عنوان رویکردی جایگزین ناظر به حل این مشکلات ارائه کند.نگاه بدن مند، مشکلات کارکردگرایی را ناشی از نگاه ماشین وار، منفعل و فرمان بَرِ آن به بدن می داند و به جای آن، ذهن بدن مند را با سه جزء معرفی می کند: 1. سامانه «ادراکی-حرکتی» که به نوعی حضور مابازائی از اشیای خارجی را در ذهن معنادار می سازد؛ 2. سامانه «مفهوم سازی» که اطلاعات حاصل از سامانه ادراکی-حرکتی را به هم مرتبط و متحد می سازد. 3. فرایند «ساخت استعاره» هایی که حاصل سامانه مفهوم سازی هستند و در زبان روزمره، فرازبان و مفاهیم ریاضی به وفور دیده می شوند. این سه فرایند شناختی ذهن ما اغلب ناآگاهانه اند. نشان داده ایم که نگاه بدن مند به ذهن، آن را به مغز فرو نمی کاهد، بدن را صرفاً سخت افزاری فرمان بر و مغز را فرمانده و پردازشگر داده های ادراکی نمی بیند و مفاهیم را هم نه بازنمایی های نمادین از جهان بلکه شبیه سازهایی ذهنی از کیفیات حاصل از «تعامل بدن با جهان» می بیند. انسان (با تمام جنبه های وجودی اش) موجودی «در جهان» است و به عنوان «بخشی از جهان» با پیرامون خود در تعامل است و شکل گیری هر معنایی در ذهن محصول همین تعامل است.