فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعیین اثربخشی آموزش روابط والد-فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی فرزندان با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده هدف این مطالعه بود که به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 42 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول دبیرستان و مادران آن ها با توجه به هدف مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل قرار داده شدند. مادران گروه آزمایش، مداخلات آموزشی را بر اساس بسته ی آموزشی تدوین شده طی 10 جلسه 90 دقیقه ای در طول 10 هفته دریافت کردند. قبل از شروع فرایند مطالعه و پس از پایان جلسات آموزشی، خودکارآمدی دانش آموزان با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی بندورا موردسنجش قرار گرفت. پکیج آموزشی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای/ اسنادی به روش سنتز پژوهی تدوین و روایی آن به روش روایی محتوایی، مدل لاوشه (1975)، نظر جمعی گروه خبرگان تعیین شد. CVI محاسبه شده بین 9/0 تا 1 به دست آمد که نشان از قابلیت اعتبار بسته ی آموزشی است. نتایج نشان داد که مداخلات آموزشی روابط والد- فرزندی مبتنی بر پذیرش و تعهد با استفاده از بسته ی آموزشی تدوین شده بر خودکارآمدی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر بوده است ( ). درنتیجه می توان از مداخلات آموزش روابط والد- فرزند با کمک فن های مبتنی بر پذیرش و تعهد برای افزایش و ارتقای خودکارآمدی دانش آموزان استفاده کرد.
تبیین آسیب های حوز ه سنجش و پذیرش دانشجو در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در روش های آموزش دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
91 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در جامعه امروز ما، نحوه ورود دانش آموزان به آموزش عالی از طریق کنکور یا همان آزمون سراسری است. این آزمون به عنوان پلی ارتباطی بین آموزش متوسطه و عالی، علی رغم ارزشمند بودن در جایگاه خود، به دلیل وجود برخی از محدودیت ها و کاستی ها در نظر و عمل از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار نبوده؛ و لذا تاثیرات نامطلوبی بر کیفیت و عملکرد نظام سنجش و پذیرش دانشجو در کشور گذاشته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و احصای مشکلات و آسیب های موجود حوزه سنجش و پذیرش دانشجو در کشور صورت گرفته است. رویکرد پژوهش حاضر کیفی است که با تحلیل پژوهش های پیشین و داده های برآمده از کانون های خبرگی و مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شده است. جامعه آماری پژوهش منابع علمی - فنی مرتبط با موضوع و صاحب نظران علمی - اجرایی در حوزه سنجش و پذیرش دانشجو بوده اند که به روش نمونه گیری در دسترس (مطالعه کتابخانه ای) و نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی (مصاحبه) انتخاب شده اند. داده ها و اطلاعات حاصله با استفاده از روش تحلیل محتوا و تکنیک تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شده است. با تحلیل یافته های پژوهش 73 خرده مقوله (شاخص) و 18 مقوله (مؤلفه) احصا شد که با استفاده از روش سه سویی سازی و تکنیک بازبینی توسط همکاران مورد تأیید قرار گرفته اند. براساس نتایج پژوهش حاضر، کیفیت پایین نظام سنجش و پذیرش دانشجو و عملکرد ضعیف آن در کشور، به دلیل وجود برخی محدودیت های ساختاری - کارکردی و محتوایی در ماهیت این آزمون و مسائل و مشکلاتی در ساختار مدیریتی دستگاه های اجرایی مرتبط و ضعف عملکردی نهادهای ذی ربط و ذی نفع در مراجع سیاست گذاری و تصمیم سازی کشور و هم چنین شرایط محیطی و فضای فرهنگی- اجتماعی حاکم بر جامعه است؛ لذا ضروری است سیاستگذاران و برنامه ریزان امر با توجه به آسیب هایی موجود، اقدامات لازم را جهت رفع مسائل پیش رو و بهینه سازی فرایند سنجش و پذیرش دانشجو با توجه به بافت فرهنگی- اجتماعی کشور به عمل آورند.
کاربست برنامه گفت وشنودی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
145 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اجرا و سنجش میزان اثربخشی «برنامه آموزشی گفت و شنودی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان»، به روش روایی هنرمحور انجام شد. ده تن از دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی را تجربه و داده های خود را در کارپوشه های شخصی ثبت کردند. به منظور سنجش میزان اثربخشی برنامه، نخست کارپوشه دانشجو-معلمان مجموعاً توسط پنج تن از صاحب نظران موضوعی در حوزه هنر که با روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب شده بودند ارزیابی شدند. سپس پژوهشگر به ارزیابی کارپوشه ها پرداخت. با استناد به داده های موجود در کارپوشه هر یک از دانشجو-معلمان، نشانه های اثربخش بودن یا نبودن تکلیف های یادگیری آرتاگرافیک در ارتقای ادراک زیباشناختی، با در نظر گرفتن چهار مقیاس چهار رتبه ای (بسیار زیاد، زیاد، محسوس و ناچیز) مورد قضاوت نهایی قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی مبتنی بر تعلیم و تربیت گفت وشنودی، با تکلیف های یادگیری آرتاگرافیک، ب ه خوبی از سوی دانشجو-معلمان مورد پذیرش واقع شد و توانست ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان را در این ابعاد افزایش دهد: دقت به جنبه های فرمال؛ توان بازنمایی و رمزگذاری جنبه ای از تجربه های زیسته در آثار هنرهای بصری و مسئولیت پرده برداشتن یا رمزگشایی از آن با شرحی به شکل مکتوب و شفاهی؛ قدرت ابراز خویشتن و تبدیل احساسات به کلمات؛ تأمل و واکاوی خویشتن؛ تعامل و درک جهان دیگران.
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
107 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان در سال تحصیلی 1402-1401 بود.روش: نوع پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جهت حذف اثر مداخله گر، با روش نمونه گیری در دسترس، دو کلاس 30 نفره، که توسط یک دبیر ریاضی آموزش می دیدند، انتخاب و به شیوه کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. طی 8 جلسه 40 دقیقه ای به گروه آزمایش محتوای درس ریاضی به روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی، و به گروه کنترل همان محتوا در قالب کتاب درسی و با روش تدریس معمول ارائه گردید. دانش آموزان در هر دو گروه، قبل و بعد از آموزش، به پرسش نامه استدلال ریاضی رضایی (1394) و پرسش نامه عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با آمارتوصیفی و استنباطی از جمله میانگین، انحراف استاندارد و تحلیل کوواریانس، با استفاده از نرم افزار SPSS-26 انجام شد. نتیجه: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که میزان استدلال ریاضی و مولفه های عملکرد تحصیلی(خودکارآمدی، برنامه ریزی و انگیزش)، در دانش آموزانی که با روش آموزش مبتنی بر نظریه یادگیری زایشی آموزش دیده اند نسبت به دانش آموزانی که با روش معمول آموزش دیده اند، بیشتر است، در حالی که میزان مولفه های تاثیرات هیجانی و فقدان کنترل در گروه آزمایش در موقعیت پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است. مهم ترین نتیجه این پژوهش، مؤثر بودن روش تدریس مبتنی بر یادگیری زایشی بر استدلال ریاضی و تا حدی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد.
رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی، بی تفاوتی سازمانی، هویت سازمانی با عدالت سازمانی (مطالعه موردی: مدیران مقطع متوسطه شهرستان نورآباد ممسنی)
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
59 - 77
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی، بی تفاوتی سازمانی، هویت سازمانی با عدالت سازمانی از دیدگاه مدیران مقطع متوسطه شهرستان نورآباد ممسنی بود. روش شناسی پژوهش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه این تحقیق کلیه مدیران مقطع متوسطه شهرستان نورآباد ممسنی به تعداد 55 نفر بود. با توجه به پایین بودن حجم جامعه آماری، کل جامعه آماری بعنوان حجم نمونه انتخاب شد. شیوه نمونه گیری در این پژوهش به تمام شمار بود. جهت گردآوری اطلاعات آماری در این پژوهش از 4 پرسشنامه استاندارد پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی (2007)، پرسشنامه بی تفاوتی سازمانی دانایی فرد و همکاران (1389)،پرسشنامه هویت سازمانی چنی(1983) و پرسشنامه عدالت سازمانی کالکیت و همکارانش (2001) استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان و پایایی پرسشنامه ها با استفاده ضریب آلفای کرونباخ که برای هر چهار پرسشنامه بالاتر از 70/0 بود، تایید شد. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری برای آزمون فرضیات پژوهش استفاده شد.یافته ها: نتایج آزمون همبستگی پیرسون در این مطالعه نشان داد که رفتار شهروندی سازمانی با ضریب همبستگی 705/0 و سطح معناداری 02/0 رابطه معناداری با عدالت سازمانی دارد. بی تفاوتی سازمانی با ضریب همبستگی 115/0 و سطح معناداری 07/0 رابطه معناداری با عدالت سازمانی ندارد. هویت سازمانی با ضریب همبستگی 517/0 و سطح معناداری 01/0 رابطه معناداری با عدالت سازمانی دارد. و در نهایت با استفاده از رویکرد معادلات ساختاری مشخص گردید که مدل ارائه شده هم در بخش ساختاری و هم در بخش اندازه گیری از برازش قابل قبولی برخودار می باشد.نتیجه گیری: عدالت سازمانی باعث تقویت رفتار شهروندی و کاهش بی تفاوتی سازمانی در مدیران مقطع متوسطه شهرستان نورآباد ممسنی می شود. همچنین، هویت سازمانی تأثیر عدالت را افزایش می دهد.
تشویق و تنبیه در آموزش مجازی از دیدگاه معلمان نمونه دوره ابتدایی شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تعلیم و تربیت دانش آموزان همواره باید از روش ها و ابزارهای تربیتی فراوانی بهره گرفت و در این بین تشویق کردن و تنبیه کردن از مهمترین ابزارهای سیستم آموزش برای تربیت صحیح دانش آموزان در مدارس است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی با روش پدیدارشناسی، شیوه-های انجام تشویق و تنبیه در آموزش های مجازی را مورد بررسی قرار داد. قلمرو پژوهش شامل معلمان نمونه شهرستان نی ریز بود و مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند (موارد مطلوب) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد. بدین صورت که پس از مصاحبه با 10 معلم، اشباع داده ها حاصل شد. داده های به دست آمده مطابق کدگذاری اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد استفاده از شیوه های متنوع تشویق و تنبیه، رعایت اعتدال، استفاده از شیوه های بدیع، استفاده از چارچوب رفتاری درست در کلاس مجازی از مضامین اصلی به شمار می آید. همچنین به منظور غنای آموزش مجازی، ساخت استیکر از مخاطبان و توجه خاص به تفاوت های فردی آنان از سوی مشارکت کنندگان طرح شد. جهت حفظ انگیزه یادگیری فراگیران و جلوگیری از کج روی ها در آموزش های مجازی استفاده از تشویق و تنبیه ضرورتی انکارناپذیر است.
رابطه مهارت های ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی با تاب آوری در دانشجو معلمان دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: کارآیی نظام های آموزشی متاثر از عملکرد معلمان است و معلمان برخوردار از ویژگی های روان شناختی مثبت، نقش تسهیل کننده در توسعه نظام آموزشی بازی می کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه مهارت های ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی با تاب آوری در دانشجو-معلمان دختر دوره ابتدایی دانشگاه فرهنگیان بود.روش ها : پژوهش از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل تمام دانشجو-معلمان مقطع کارشناسی پردیس نسیبه تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که از بین آن ها با استفاده از جدول مورگان و بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 327 نفر انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تاب آوری تحصیلی (ساموئلز و وو، 2009)، سلامت روان (گلدبرگ، 1978)، مهارت های ارتباطی (جرابک، 2004) و امید به تحصیل (خرمایی و کمری، 1396) استفاده شد. داده ها از طریق نسخه 25 نرم افزار SPSS و ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای مهارت ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی می توانند تاب آوری دانشجو-معلمان را پیش بینی کنند (05/0>p). نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج نشانگر نقش مهارت ارتباطی، سلامت روان و امید به زندگی در پیش بینی تاب آوری دانشجو-معلمان بود و می توان از مطالب مطرح شده برای بهبود تاب آوری دانشجو-معلمان بهره گرفت.
اثربخشی رنگ آمیزی ماندالا بر سبک های اسناد و نشخوار فکری دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعداد های درخشان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی رنگ آمیزی ماندالا، بر سبک های اسناد و نشخوار فکری دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعدادهای درخشان پایه ششم است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعدادهای درخشان پایه ششم شهرستان بوکان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از میان آن ها 30 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی، به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت انتخاب تصادفی، در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با پرسشنامه های سبک های اسنادی (ASQ) و نشخوار فکری هوکسما و مارو جمع آوری شد. برای بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها، از نظرات 7 تن از متخصصان علوم تربیتی و جهت بررسی پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. با به کارگیری پیشینه نظری و عملی موجود، رنگ آمیزی درمانی بر پایه طرح های ماندالا، به مدت یازده جلسه 45 دقیقه ای بر روی دانش آموزان گروه آزمایش اجرا، و داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد میانگین نمرات سبک های اسناد و نشخوار فکری، در گروه آزمایش، به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود و رنگ آمیزی ماندالا بر سبک های اسناد و نشخوار فکری دانش آموزان متقاضی آزمون های ورودی استعدادهای درخشان موثر واقع شد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که هنردرمانی ماندالا یک راهبرد غیردارویی مؤثر، برای کاهش نشخوار فکری و اسنادهای منفی است، از این رو پیشنهاد می شود رنگ آمیزی بر پایه طرح های ماندالا در برنامه درسی هنر گنجانده شود.
هنر و زیبایی شناسی در مدرسه: رهاورد دیدگاه رودلف اشتاینر در مدارس والدورف
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
42 - 53
حوزههای تخصصی:
بر پایه این ایده مهم که هنر و ارزش های زیبایی شناسانه آن در تعلیم وتربیت، ظرفیت های قابل توجهی برای رشد همه جانبه دانش آموزان دارد، این پژوهش با هدف کاوش جایگاه و ابعاد کاربردی هنر و زیبایی شناسی در مدرسه با محوریت دیدگاه رودلف اشتاینر در مدارس والدورف انجام شد. روش پژوهش، تحلیل اسنادی بود. داده های پژوهش به کمک روش نمونه گیری هدفمند، از میان کتاب های اشتاینر و هم چنین سایر نویسندگان، با معیار بنیادهای زیبایی شناختی اسناد، گردآوری شد . ابزار اندازه گیری فرم فیش برداری بود. داده های اسنادی به شیوه ی کیفی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اشتاینر با انتقاد به آموزش های بی روحِ دوره مدرن، باور دارد شاهد قالب بندی های معین و از پیش مشخص در زندگی مکانیکی و استانداردشده هستیم. لذا ادراک مدرن از جهان، بیش از حد بر یک جانبه نگری این جهان و تفکیک ابعاد وجودی انسان متمرکز است. در این تحول جهان نگری، شیوه های تخیلی، پویا و تصویری تفکر به تدریج با تکامل آگاهی ناپدید شده و قالب های تقریباً تحلیلی و منطقی تحقق یافته اند. از این رو اشتاینر با هدف برگرداندن معنا به زندگی، هنر و ابعاد زیبایی شناسانه آن را عامل اساسی وحدت با زیستِ معنوی می داند. اگرچه فعالیت های هنرمحور در رویکرد اشتاینر به صورت شبکه ای درهم تنیده اند، با این حال در این پژوهش دو مقوله تخیل و چشم انداز کل نگر به ابعاد وجودی انسان، مورد بررسی قرار گرفتند. بنابراین، این پژوهش حائز نشانه هایی برای بازنگری نقش و جایگاه هنر در رویکرد سنتی آموزش وپرورش است. هم چنین آشنایی بیشتر با روش والدورف، علاوه بر درس آموزی در توسعه و بهبود تربیت هنرمحور، می تواند در بازاندیشی نوآورانه گنجینه-های معنوی و هنریِ فراموش شده ما ارزشمند باشد.
معلم در تراز نهج البلاغه: ویژگی های لازمِ معلم در تربیت معلم مطابق نهج البلاغه
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
54 - 61
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های معلم در تراز نهج البلاغه می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر تحلیل مضمون می باشد. سوالات مطرح شده در پژوهش حاضر عبارتند از جایگاه و تعریف معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) چیست؟ویژگی های معلم از منظر نهج البلاغه و امام علی (ع) کدامند؟یافته های به دست آمده نشان می دهد در پاسخ به سوال نخست، معلم آغازگر تربیت است، تربیت صحیح و یا غلط از او شروع می شود. همچنین، معلمی در قاموس سخنان علی (ع) می تواند در کلید واژه های حساسیت اخلاقی نسبت به دیگران و مسئولیت در قبال آن ها معنا و تعریف شود. در پاسخ به سوال دوم نیز می توان به ویژگی هایی از جمله ویژگی های عام حساسیت اخلاقی، مسئولیت شناسی، تقوا محوری و مقبولیت؛ و همچنین، ویژگی های خاص نگرش،ذهنیت ، واقع نگری ،تجربه نگری ، نقدپذیری ، دانش افزایی و محبت محوری اشاره داشت.
اعتباریابی مقدمانی نسخه فارسی پرسشنامه چند بعدی مذهبی/ معنوی (فرم کوتاه) و مقایسه پایبندی مذهبی/ معنوی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
277 - 291
حوزههای تخصصی:
پرسشنامه چندبعدی پایبندی مذهبی/معنوی (فرم کوتاه) برای ارزیابی سازه های مختلف مذهبی و معنوی که با سلامت روحی و جسمی افراد رابطه دارند ساخته شده و غالبا در جوامع غربی/مسیحی مورد استفاده قرار می گیرد. این پرسشنامه تا کنون در جامعه ایرانی به کار گرفته نشده است.هدف پژوهش حاضر تحلیل اعتبار و پایایی پرسشنامه چندبعدی مذهبی/ معنوی و نیز مقایسه پایبندی مذهبی/ معنوی نمونه ای از دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی دانشگاه فرهنگیان بود. جامعه پژوهش متشکل از کلیه دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اهواز بود که 216 دانشجوی شرکت کننده با استفاده از نمونه گیری در دسترس شامل 175 دختر و 41 پسر انتخاب شدند و پرسشنامه مذهبی/ معنوی را تکمیل کردند. ضرایب آلفای کرونباخ نشان داد که این پرسشنامه و خرده مقیاس های آن از پایایی مناسبی برخوردار هستند. شواهد روایی همگرا نیز از طریق همبستگی نمره کل پرسشنامه چند بعدی مذهبی/ معنوی با پرسشنامه تعهد دینی( (RCI )نشان داد که این پرسشنامه از روایی مناسبی برخوردار است همچنین برای بررسی بیشتر روایی پرسشنامه پایبندی مذهبی/ معنوی، تحلیل عامل تاییدی انجام گردید. یافته ها ساختار هفت عاملی پرسشنامه پایبندی مذهبی/معنوی (ایمان آرامبخش تجربی، تعامل مذهبی منفی، معنویت شخصی، تنبیه خداوند، حمایت گروه مذهبی، اعمال مذهبی خصوصی، و بخشش)را در نمونه ایرانی تایید کردند.تحلیل واریانس یکراهه وآزمون تعقیبی توکی نیز نشان داد که بین نمرات کل پایبندی مذهبی/ معنوی دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
تحلیل نقش نظارتی والدین در امنیت دانش آموزان در شبکه های اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاه والدین نسبت به امنیت حضور فرزندانشان در فضای مجازی می پردازد. این تحقیق با روش پیمایش و با توزیع پرسشنامه بین 260 نفر انجام شده است. طبق یافته ها والدینی که فرزندانشان بیشتر از پیام رسان های خارجی استفاده می کنند، نگرانی و حساسیت بیشتری نیز نسبت به حضور آنها در این پیام رسان ها دارند؛ در حالی که در مورد پیام رسان های داخلی چنین حساسیتی مشاهده نمی شود. همچنین با کاهش امنیت و سلامت پیام رسان ها و نیز با کاهش دسترسی آسان به محتوای مناسب و مفید در فضای مجازی، والدین نیز کنترل و نظارت بر فعالیت فرزندان در این فضا را بیشتر لازم می دانند. از سوی دیگر هرچقدر والدین خود را در مدیریت و کنترل فرزندانشان برای ارتباط با افراد یا دیدن محتوای نامناسب در فضای مجازی ناتوان تر بدانند، ضرورت کنترل و نظارت بر فعالیت فرزندان در این فضا را بیشتر لازم می دانند. همچنین ناامن و ناسالم بودن این فضا، ارتباطات مجازی کودکان و نوجوانان در حوزه های مختلف از جمله ارتباط با فامیل و آشنایان را نیز تحت الشعاع قرار می دهد و از اثر تربیتی رابطه مجازی فرزندان با آشنایان در فضای مجازی می کاهد. به عنوان پیشنهاد از یک سو با توجه به وجود محتوای مضر در فضای مجازی، والدین باید بیش از پیش با نرم افزارهای پَرنتال کنترل آشنا شده و از آن استفاده کنند. همچنین وجود پیام رسان مخصوص کودکان و نوجوانان در بستر خانواده و مدرسه نیز به امنیت بیشتر در این فضا کمک می کند. لزوم وجود مرکزی برای استانداردسازی و ارائه محتوای مجازی مناسب نوجوانان از دیگر پیشنهادهای قابل ذکر است.
پیوند روش شناسی اخلاق و اخلاق روش شناسی در ارزشیابی مرتبط با کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
191 - 203
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه به طور خاص، هدف، بررسی تأثیر دو مقوله اخلاق و روش شناسی در حوزه ارزشیابی مرتبط با کودکان بود. برای این منظور، ابتدا جایگاه رویکرد اخلاقی و روش شناسی در انجام فرآیند ارزشیابی موردبررسی قرار گرفت. سپس تأثیر متقابل اخلاق و روش شناسی ارزشیابی واکاوی شد. در آخر، برخی مطالعات به منظور استناد بر این پیوند میان روش-شناسی و اخلاق در ارزشیابی مرتبط با کودکان، موردبررسی قرار گرفت. این مطالعه به روش جستار نظرورزانه انجام شد. یافته ها نشان می دهد انتخاب معیارهای اخلاقی، تصمیم گیری اخلاقی در فرآیند ارزیابی، و ایجاد رهنمودها و همچنین اقدامات مرتبط با اصول اخلاقی ریشه در فلسفه اخلاق دارد. به علاوه، انتخاب روش شناسی مناسب نیازمند چارچوب نظری محکم و مشخصی است که می تواند رویکردی روش شناختی را در برگیرد که بدون شک در عمل با پیامدهای اخلاقی همراه است. نتایج حاکی از این است که نمی توان ملاحظات مربوط به رویکرد اخلاقی را نادیده گرفت و روشمند بودنِ مطالعه به تنهایی ماهیت اخلاقی آن را تضمین نمی کند. علاوه بر این، نمی توان رویکرد اخلاقی را از روش شناسی و روش، و از اقدامات و ابزارهای ارزیابی جدا کرد.
مدل نوسازی برنامه های درسی در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش کیفی با هدف ارائه مدل نوسازی برنامه درسی در نظام آموزش عالی و با روش پژوهش نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است. به این منظور با انجام مصاحبه باز با 23 نفر از متخصصان برنامه درسی داده ها گردآوری و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت. با استخراج بالغ بر 200 مفهوم اولیه از مصاحبه ها و نیز احصاء 117 مقوله ی فرعی و 22 مقوله ی اصلی، نتایج پژوهش در قالب مدل پارادایمی شامل بازنگری و نوسازی برنامه درسی به عنوان مقوله محوری؛ شرایط علی (نیازسنجی، تعهد، تخصص و استقلال عمل استادان و...)؛ راهبردها (آینده نگری، رصد دائمی ظرفیت محیطی، تعامل دانشگاه و صنعت و...)؛ شرایط زمینه ای و بسترهای نوسازی برنامه درسی (ارزش های حاکم در جامعه، کیفیت مدیریت در بازنگری دروس، همکاری ذی نفعان و...)؛ شرایط مداخله گر (، تجدید نظر در آئین نامه ها و...) و پیامدهای نوسازی برنامه های درسی (اثربخشی برنامه درسی و...) مطرح و در قالب مدل نهایی نوسازی برنامه درسی طراحی و تبیین شد. بنابراین فرایند نوسازی برنامه درسی باید بر سودمندی و کارآمدی برنامه درسی، غلبه کیفیت بر کمیت، تلفیق نظریه و عمل و آموزش مهارت های علمی و عملی، پویایی و انعطاف و تعامل سازنده با صنایع و در نتیجه انطباق دروس با نیازهای محیط بیرونی متمرکز باشد. برنامه های درسی از این رهگذر می توانند با حضور اثربخش و تحقق اهداف و مطلوبیت های خود قابلیت های لازم را در فراگیران ایجاد کرده و منجر به حضور موثر آنان در محیط بیرونی و به فعلیت رساندن آن قابلیت ها گردند و ضمن افزایش ظرفیت پاسخگویی به موفقیت در محیط بیرونی نایل شوند.
طراحی و اعتبار یابی الگوی محیط یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی برای دانشجویان رشته مامایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، به صورت آمیخته با طرح اکتشافی متوالی انجام شده است. در بخش کیفی، برای استخراج مولفه های طراحی محیط یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی و تدوین الگو، از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بهره گرفته شد. میدان پژوهش شامل ۱۷ جلد کتاب، ۲۳ پایان نامه و رساله، ۸۶ مقاله و ۵ سند مرتبط با آموزش مامایی، آموزش پزشکی، آموزش پرستاری، آموزش بهداشت، نظریه سازنده گرایی، محیط های یادگیری سازنده گرا و یادگیری در محیط واقعی بود. همچنین، برای بررسی جامع این منابع از روش مرور نظام مند استفاده شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل ۵۰ نفر از متخصصین حوزه های تکنولوژی آموزشی، آموزش مامایی، آموزش پزشکی، آموزش پرستاری و آموزش بهداشت بود. اعتبارسنجی الگوی طراحی شده با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته ای با ۱۵ سوال بر مبنای مقیاس لیکرت انجام گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه از طریق دو شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) تایید شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه نیز از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد و اعتبار نتایج با آزمون تی تک نمونه ای ارزیابی گردید. نتایج تحلیل محتوای کیفی، به شناسایی ۸ مقوله اصلی و ۱۲ زیرمقوله برای طراحی الگوی محیط یادگیری مبتنی بر سازنده گرایی منجر شد. این مولفه ها و زیرمولفه ها پس از استخراج، در قالب یک الگوی مفهومی و روندی ارائه گردیدند. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که الگوی آموزشی ارائه شده از نظر متخصصان دارای اعتبار و اثربخشی لازم برای آموزش دانشجویان رشته مامایی است.
میزان انطباق درک دانش آموزان دختر و پسر پایه دهم از شکل های هندسی با مسائل کتاب درسی هندسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
188 - 161
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی درک دانش آموزان پایه دهم از شکل های هندسی بر اساس نظریه دووال و همچنین بررسی کتاب درسی هندسه این پایه از نظر پرداختن به هر یک از ابعاد درک شکل های هندسی به روش های پیمایشی و تحلیل محتوا انجام گردید. جامعه آماری در بخش پیمایشی، دانش آموزان پایه دهم رشته ریاضی شهرستان پاکدشت و نمونه شامل 235 نفر از آن ها بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در بخش تحلیل محتوا، جامعه آماری، کلیه مسائل کتاب هندسه پایه دهم بود و حجم نمونه با جامعه یکسان در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری در بخش پیمایشی، آزمونی بر اساس پژوهش های مرتبط بود که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن به کمک معیار آلفای کرونباخ تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، آمار توصیفی مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش بیانگر آن بود که درصد پاسخ های نادرست و بدون پاسخ دانش آموزان در حل مسائل استدلالی و عملیاتی، بیش تر از مسائل ادراکی و مرحله ای است و بین عملکرد دختران و پسران، تفاوت قابل توجهی وجود ندارد. بررسی مسائل کتاب هندسه پایه دهم نیز نشان داد که اکثر مسائل آن مرتبط با درک های استدلالی و عملیاتی هستند. در واقع، علی رغم آنکه اکثر مسائل کتاب هندسه پایه دهم به مسائل استدلالی و عملیاتی اختصاص یافته است اما عملکرد دانش آموزان در پاسخ دهی به مسائل مرتبط با این دو درک در حد انتظار نبود. پیشنهاد می گردد تا نحوه ارائه مطالب در کتاب درسی و یا شیوه های تدریس هندسه به گونه ای اصلاح شود تا زمینه تقویت هر چهار درکِ دانش آموزان فراهم گردد.
بررسی رابطه بین رهبری آموزشی مدیران و فرهنگ مدرسه (مورد مطالعه: مدارس دوره اول متوسطه استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
65 - 79
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین رهبری آموزشی مدیران و فرهنگ مدرسه بود. روش پژوهش برحسب نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود..
روش شناسی پژوهش: جامعه ی آماری پژوهش، کلیه ی معلمان مدارس دولتی دوره ی اول متوسطه ی استان اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 به حجم 3064 نفر (1684 مرد و 1380 زن) بود. حجم نمونه بر حسب جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان 346 نفر برآورد شد که این تعداد با در نظر گرفتن افت آزمودنی ها به 418 نفر (230 مرد و 188 زن) افزایش یافت. نمونه ی آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد. داده ها از طریق پرسشنامه ی رتبه بندی رهبری آموزشی مدیر هالینگر با روایی همگرا 66/0 و پایایی مرکب 90/0 و پرسشنامه ی فرهنگ مدرسه گرونرت و والنتاین با روایی همگرا 62/0 و پایایی مرکب 90/0 به روش حضوری جمع آوری شد.
یافته ها: داده های پژوهش با روش مدل معادلات ساختاری و توسط نرم افزار AMOS24 و Smart PLS3 تجزیه و تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که رهبری آموزشی مدیران بر فرهنگ مدرسه تأثیر مثبت و مستقیم دارد (84/0=β).
بحث و نتیجه گیری: رهبری مدرسه برای توسعه ی فرهنگ مدرسه لازم است؛ براین اساس، مدیران مدارس با یادگیری مهارت های ویژه ی رهبری می توانند به فرهنگ مدرسه ای مثبت دست پیدا کنند. در همین زمینه، وزارت آموزش وپرورش ابتدا باید اقدامات اساسی را برای توسعه مهارت های رهبری و سپس توسعه ی فرهنگ مثبت در مدارس به کار گیرد.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان بر استرس تحصیلی و کیفیت خواب دانشجویان با اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استرس تحصیلی و کیفیت خواب از پیامدهای اضطراب اجتماعی است، بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان تاثیر آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان بر استرس دوره تحصیلی و کیفیت خواب دانشجویان دارای اختلال اضطراب اجتماعی است. روش ها: . روش این پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری را کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجند در تابستان و پاییز سال 1399- 1398 بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند، ابتدا 60 دانشجوی دارای نمره بالا در اختلال اضطراب اجتماعی و عدم تحمل بلاتکلفی شناسایی شدند و سپس بعد از انجام مصاحبه تشخیصی، و بر اساس ملاک های ورود، به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 20 نفر) آموزش شناختی رفتاری متمرکز بر عدم تحمل بلاتکلفی، آموزش تنظیم هیجان (هر کدام 10 جلسه گروهی) و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اضطراب فراگیر، اجتماعی، کیفیت خواب و استرس دانشجویی بود. تجزیه و تحلیل داده ها با اس تفاده از ن رم اف زار SPSS نسخه 25 و ب ه روش تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در هر دو گروه مداخله، نمرات استرس تحصیلی و کیفیت پایین خواب در دوره پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است (001/0P<). نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی هر دو آموزش شناختی رفتاری مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی و تنظیم هیجان بر کاهش استرس تحصیلی و کیفیت خواب بود، بنابراین به مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت توصیه می شود که برای کاهش استرس و بهبود کیفیت خواب دانشجویان مضطرب از آموزش های شناختی رفتاری و تنظیم هیجان استفاده کنند.
شناسایی عوامل، ملاکها و نشانگرهای تدریس مبتنی بر سازنده گرایی: مروری منظم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
47 - 63
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده که با روش "مرور نظام مند" عوامل، ملاکها و نشانگرهای تدریس مبتنی بر نظریه سازنده گرایی اجتماعی شناسایی شوند. برای انجام دادن این پژوهش، پایگاههای داده های اریک، ساینس دایرکت، الزویر، اس آی دی، نورمگز و مگیران جستجو شدند. نتایج حاصل از مرور منظم پیشینه پژوهشی به استخراج 5 عامل کلی، 11 ملاک و 91 نشانگر انجامید. برای اعتباربخشی الگو از نظرات خبر گان عرصه آموزش و خود بازبینی پژوهشگر بهره گیری شد. بر اساس عوامل استخراج شده چارچوب پیشنهادی در قالب مدلی ترسیم شد. مؤلفه های اصلی این مدل عبارت اند از: معلم به منزله تسهیلگر، دانش آموز خود تنظیم، محیطی ایمن، انعطاف پذیر و باز و اصلاح و پیشرفت جامعه که تدریس مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی بر اساس آنها شکل می گیرد. یافته ها نشان دادند که تأکید روش تدریس سازنده گرایی این است که ساخت دانش به عهده دانش آموزان باشد و معلم در نقش راهنما و تسهیل گر یادگیری انجام وظیفه کند. به کارگیری این روش، دانش آموزان را به یادگیرندگانی مسئولیت پذیر، خبره و مادام العمر تبدیل می سازد و در عملکرد دانش آموزان تأثیری قابل توجه دارد.
تجارب معلمان از مقاومت دانش آموزان در برابر هنجارهای مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۵۸
123 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف تجارب زیسته معلمان از مقاومت دانش آموزان در برابر هنجارهای مدرسه بود. این پژوهش به روش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است. به منظور احصای تجارب، 15 نفر از معلمان با روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری و به روش هفت مرحله ای کلایزی، با نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شدند. پس از بررسی معتبر بودن داده ها از سوی مشارکت کنندگان، 181 کد به دست آمد که در قالب 6 مضمون اصلی و 22 مضمون فرعی تلخیص شدند. یافته ها نشان دادند که نقض ارزشها (نقض قوانین آموزشی، نقض قوانین انضباطی، نقض ارزشهای اخلاقی و نقض ارزشهای اجتماعی)، صلاحیتهای معلمی (سبک تدریس، تعامل بین معلم و دانش آموز، فن کلاس داری، حفظ شأن و شخصیت دانش آموز و سعه صدر و گذشت)، اختلالات رفتاری در نوجوانی (رفتارهای ناسازگارانه، نیاز به توجه، قدرت طلبی و تقلید و الگو پذیری)، عملکرد خانواده (بازخورد تربیت خانواده در مدرسه، انسجام خانواده، ضعف پیوند بین خانواده و مدرسه، نظارت خانواده ها و اختلاف طبقاتی خانواده ها)، تعامل نوجوان با همسال (تسلیم فشار همسالان و همنوا شدن با همسالان) و آسیبهای رسانه و فضای مجازی (تغییر ارزشها و ترویج رفتارهای ناسالم)، مهم ترین مضامین اصلی و فرعی در تجارب معلمان است. از این رو دانش آموزان با توجه به اختلالات رفتاری در نوجوانی، آسیبهای موجود در خانواده، مدرسه، گروه همسالان و فضای مجازی در برابر هنجارهای مدرسه مقاومت می کنند.