سهراب محمدی پویا

سهراب محمدی پویا

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری مطالعات برنامه درسی دانشگاه تبریز، عضو هیئت علمی پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

بررسی ادراک دانشجویان علوم پزشکی از ساختار کلاس و ارتباط آن با شیوه های یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ادراک از ساختار کلاس دانشجویان شیوه یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۴
مقدمه: در دنیای امروز شناسایی ویژگی های روانی، عاطفی و تحصیلی دانشجویان برای موفقیت های آموزشی و فرایند یاددهی- یادگیری از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک دانشجویان علوم پزشکی از ساختار کلاس: نقش جنسیت، مقطع تحصیلی و ارتباط آن با شیوه های یادگیری صورت پذیرفته است. روش ها: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه پژوهش را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در سال 1396- 1395 در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) تشکیل می دهد که با روش نمونه گیری تصادفی صورت پذیرفت. ابزار گردآوری داده ها متشکل از دو پرسشنامه ادراک از ساختار هدفی کلاس و سیاهه سبک های یادگیری دیوید کلب می باشد. یافته ها: در بین دانشجویان ادراک ساختار هدفی رویکرد- عملکرد در اولویت قرار گرفت. بر اساس جنسیت و مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری بین ادراک دانشجویان ملاحظه نشد. ساختار تبحری با تجربه عینی رابطه مثبت معنی دار، ساختار رویکرد-عملکرد با مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت معنی دار و همچنین ساختار اجتناب-عملکرد با تجربه عینی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت معنی دار یافت شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش و نقش پررنگ مدرسان و متولیان آموزشی، پیشنهاد می شود که ضمن آموزش مدرسان، به آنان تأکید شود که نسبت به اتخاذ روش های نوین تدریس همسو با ویژگی های فراگیران، با فراهم آوردن زمینه های لازم موجبات رشد و گرایش به سمت ادراک از ساختار هدفی تبحری را در ایشان پدید آورند.
۲.

واکاوی دیدگاه معلمان پیرامون مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه؛ به منظور ارائه پیشنهادهای سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشنهاد سیاستی دانش آموزان نیازهای ویژه معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۲۶۶
هدف: این پژوهش با هدف واکاوی دیدگاه معلمان پیرامون مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه؛ به منظور ارائه پیشنهادهای سیاستی انجام شد. روش: پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با هدف واکاوی دیدگاه معلمان مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه در خصوص ویژگی ها و مسائل مرتبط با شرایط حاکم بر مدارس استان آذربایجان شرقی انجام شده است. داده ها با مصاحبه نیمه ساختارمند از 16 نفر از معلمان در سطح استان آذربایجان شرقی با شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی گردآوری شده و با روش تحلیل مضمونی تحلیل شده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که دیدگاه معلمان مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه در چهار مضمون اصلی و 18 مضمون فرعی دسته بندی می شود. مضامین اصلی شامل ویژگی ها و مسائل مرتبط با معلمان مدارس دانش آموزان با نیازهای ویژه، ویژگی ها و مسائل مرتبط با ویژگی های دانش آموزان با نیازهای ویژه، محدودیت های آموزشی و مسائل فرهنگی – اجتماعی است. مضامین فرعی نیز در متن مقاله به طور تفصیلی توضیح داده شده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، اقدام های انجام شده در حوزه سیاست های کلی آموزش و پرورش به خوبی پیش نرفته است و پیشبرد مسائل در این زمینه اهتمام جدی مسئولان را می طلبد.
۳.

واکاوی چالش ها و موانع اصلی بازدارنده پژوهندگی معلمان در آموزش وپرورش استان آذربایجان شرقی: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۹
پژوهش حاضر با هدف مطالعه چالش ها و موانع اصلی بازدارنده پژوهندگی در میان معلمان استان آذربایجان شرقی صورت گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با بهره مندی از روش پدیدارشناسی انجام شده است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع ملاک محور بوده و تعداد 20 نفر از معلمان در پژوهش شرکت کردند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده های جمع آوری شده، روش تحلیل مضمون بود. در پژوهش حاضر به منظور ارزیابی قابلیت اعتماد یافته های پژوهش شاخص های باورپذیری، قابلیت اطمینان، تأییدپذیری و انتقال پذیری مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش منجر به شکل گیری 25 مقوله فرعی در ذیل 3 مقوله اصلی تفکر و دانش، نگرش و انگیزش و رفتار و عمل گردید. مقوله اصلی تفکر و دانش شامل 5 مقوله فرعی و مقوله اصلی نگرش و انگیزش دارای 11 مقوله فرعی است. مقوله اصلی سوم یعنی عمل و رفتار نیز متشکل از 9 مقوله فرعی است. ناظر بر یافته های پژوهش می توان چنین عنوان کرد که اجرای برنامه معلم پژوهنده در آموزش و پرورش بدون رفع محدودیت های مذکور، پیشرفت برنامه را با مشکلاتی روبه رو می کند و در دستیابی به اهداف از قبل تعیین شده چالش هایی به وجود خواهد آورد.
۴.

رابطه تعاملات آموزشی و رضایت تحصیلی با خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۸۳
 برخورداری از توانمندی پژوهشی یکی از اساسی ترین موضوعات موردنیاز دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی است. می توان عنوان کرد که خودکارآمدی، ارتباطی ناگسستنی با توانمندی پژوهشی دارد. در بسیاری از دانشجویان عدم باور به کارآمدی، خود موجبات ناتوانی پژوهشی را به وجود آورده است. پس از آن جایی که خودکارآمدی پژوهشی می تواند در عملکرد پژوهشی دانشجویان تأثیرگذار باشد، بررسی عوامل مرتبط با آن امری ضروری است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تعاملات آموزشی و رضایت تحصیلی با خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان صورت گرفته است. جامعه پژوهش، دانشجویان تحصیلات تکمیلی کلیه دانشکده های رشته های علوم پایه و فنی مهندسی دانشگاه تبریز است. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به شیوه متناسب با حجم جامعه 335 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده های پژوهش شامل پرسش نامه های معیار تعاملات آموزشی، رضایت از تحصیل و خودکارآمدی پژوهشی است. پایایی پرسش نامه های پژوهش بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0، 86/0 و 93/0 به دست آمد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که بین تعامل دانشجو - دانشجو، تعامل دانشجو - استاد و تعامل دانشجو - محتوی، همچنین امکانات آموزشی، برنامه درسی، تدریس و یادگیری، فضا و جو دانشگاه، امکانات اداری و سیاست ها و رویه ها با خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان ارتباط مثبت معنی دار وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تعاملات بین فردی دانشجویان و اساتید با آنان و سیاست های آموزشی اتخاذشده در محیط های دانشجویی به مثابه عامل مهمی در خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان نقش آفرینی می کنند. از این رو پیشنهاد می شود مسئولان و اساتید بخشی از فعالیت های آموزشی دانشگاه ها را به افزایش تعاملات مثبت آموزشی و تهیه و تنظیم سیاست های مطلوب اختصاص دهند تا در این مسیر بتوان در جهت ارتقای خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان گام مهمی برداشته شود.
۵.

برنامه درسی پیش بینی نشده؛ به عنوان پیامد عصر کرونا و پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی پیش بینی نشده توسعه مفهومی جلوه های مثبت وجوه چالش زا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۳۸
با پیدایش و شیوع ویروس کرونا بخش های مختلف جوامع گوناگون با چالش های جدی روبه رو شدند. نهاد آموزش از اساسی ترین کانون های دگرگون شده جهان در دوران اپیدمی ویروس کرونا به شمار می رود. این دگرگونی های حاصل از شیوع ویروس کرونا و تغییرات آن در برنامه های درسی رسمی و غیررسمی، پژوهشگران را بر آن داشت که بر اساس رسالت تخصصی و تحصیلی خود به ارائه مفهومی نو در حوزه مطالعات برنامه درسی مباردت ورزند و عنوان " برنامه درسی پیش بینی نشده" را برگزینند. برای دستیابی به هدف پژوهش از راهبرد توسعه مفهومی بهره گرفته شده است. از معیارهای تجویزی زیگر و نظرات خبرگان نیز جهت اعتبارسنجی تحلیل های صورت گرفته استفاده شده است. در نهایت ضمن آنکه مفهوم برنامه درسی پیش بینی نشده تبیین و مورد واکاوی قرار گرفته، ابعاد، مصادیق و وجوه چالش برانگیز این نوع برنامه درسی نیز تشریح شده است.
۶.

واکاوی تجارب زیسته معلمان از شرایط حاکم بر سیاست راهبران آموزشی و تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب زیسته سیاست راهبران آموزشی و تربیتی معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۱۸۶
تعریف پست سازمانی و به کارگیری راهبران آموزشی و تربیتی از سیاست های وزارت آموزش وپرورش در طی چند سال گذشته بوده است. علی رغم اینکه ارزیابی سیاست های آموزشی جزء لاینفک فرایند بهبود و ارتقا کیفیت آموزش و تربیت به شمار می رود، هنوز پژوهشی در ارتباط با ارزیابی سیاست راهبران آموزشی و تربیتی از دریچه واکاوی نظرات و رضایت جامعه هدف و ذی نفعان آن یعنی معلمان صورت نگرفته است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان در زمینه سیاست راهبران آموزشی و تربیتی است. رویکرد پژوهش کیفی است. داده های پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با 13 نفر از معلمان استان آذربایجان شرقی صورت گرفته و با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت برخورداری یافته های پژوهش از روایی و اعتبار به مواردی نظیر مصاحبه های مداوم، اختصاص زمان مناسب و مطلوب، درگیری و بررسی مداوم، دقت در تمامی مراحل پژوهش، روشن بودن روش پژوهش و توافق پژوهشگران در ارتباط با دسته بندی مضامین توجه شده است. تحلیل داده های پژوهش منجر به دسته بندی 4 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی شد. مضامین اصلی شامل مسائل روان شناختی مرتبط با راهبران آموزشی (ترس از مواجهه شدن با راهبر و ...)، نقاط ضعف راهبران آموزشی (فقدان آشنایی مناسب راهبران با ویژگی های مناطق روستایی و عشایری و ...)، نقاط مثبت راهبران آموزشی (کمک به ارتقای شایستگی حرفه ای معلمان کم تجربه و ...) و بایسته های حرفه ای و اخلاقی راهبران آموزشی (عدم التقاط وظایف کارکردی راهبر با سایر عوامل مدرسه و ...) است. یافته های پژوهش نشان می دهد عواملی چون وجود ابهام در چرایی و چگونگی نقش راهبران آموزشی زمینه های بروز کاستی هایی را در سیاست آموزشی مذکور به همراه داشته است. متناظر با یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که مسئولین با برطرف سازی نقاط ضعف سیاست راهبران آموزشی و تربیتی، انتخاب افراد مناسب و اطلاع رسانی های مستمر بر کیفیت این سیاست آموزشی بیفزایند.
۷.

رابطه گرایش به تفکر انتقادی و ادراک از مؤلفه های برنامه درسی با باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی آموزش سواد حقوقی دوره متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۳۴۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه گرایش به تفکر انتقادی و ادراک از مؤلفه های برنامه درسی با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران بود. برای انتخاب نمونه آماری نیز از نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم جامعه بهره گرفته شده است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس، ادراک دانشجویان از مؤلفه های برنامه درسی طاطاری و باورهای خودکارآمدی تحصیلی زاژکوا، لینچ و اسپنشاد بود که روایی و پایایی آن ها تأیید شدند. داده های جمع آوری شده با بهره گیری از نرم افزار SPSS 22 در قالب آمار توصیفی و آزمون های پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های گرایش به تفکر انتقادی با باورهای خودکارآمدی تحصیلی (مؤلفه های اطمینان به توانایی خود در انجام تکالیف در کلاس درس، اطمینان به توانایی خود در انجام تکالیف بیرون از کلاس، اطمینان به توانایی خود در تعامل با دیگران در دانشگاه و اطمینان به توانایی خود در مدیریت کار، خانواده و دانشگاه) رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. همچنین، یافته ها حاکی از ارتباط مثبت معنی دار ادراک از مؤلفه های (روش، محتوا و ارزشیابی) برنامه درسی با باورهای خودکارآمدی و مؤلفه های آن بود. بااین حال یافته های برآمده از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که مؤلفه های روش و محتوا از متغیر ادراک از برنامه درسی، همچنین مؤلفه درگیری ذهنی از متغیر گرایش به تفکر انتقادی از قابلیت تبیین باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان برخوردار بودند. بنابراین باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان از طریق مؤلفه های تفکر انتقادی و ادراک از مؤلفه های برنامه درسی تبیین پذیر است.
۸.

راهبردهای مناسبِ افزایش پیوند خانه، مدرسه و جامعه؛ تأملی در تجربیات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای مناسب مشارکت مدارس والدین اجتماع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۵۶۹
شکاف حیطه ی مشارکت والدین / مدارس نظام آموزش وپرورش را به کژ کارکردی مبتلا کرده است. از این رو در پژوهش حاضر سعی شده است که با رویکرد کیفی و روش سنتزپژوهی به راه های جلب مشارکت والدین در مدارس بر اساس تجربیات جهان پرداخته شود. در بخش چارچوب نظری پژوهش ابعاد شش گانه پیشنهادی اپستین مورد استفاده قرار گرفته است. درنهایت راهبردهای مناسب بر اساس هر یک از ابعاد شش گانه تشریح شد به طوری که در بعد فرزند پروری؛ ایجاد مرکز کتابخانه ای برای والدین، برنامه های حمایت خانواده، مدیریت فضای مجازی با تشکیل school networking و برگزاری کارگاه های آموزش والدین، بعد ارتباط یابی؛ ایجاد کانال های ارتباطی شفاهی و رودررو، ارتباط یابی کتبی و اینترنتی، کارت های گزارش عملکرد دانش آموزان، به کارگیری یک رابط مدرسه/خانه، ایجاد اطلاع رسان power school، بعد مشارکت داوطلبانه؛ ارزیابی استعدادهای والدین، تقویت باورپذیری در والدین داوطلب، دعوت از داوطلبان در رویداد های مدرسه، نظرسنجی سالانه، نظارت بر نحوه اخذ کمک های مالی و طرح ریزی یک برنامه منعطف، بعد یادگیری در خانه؛ شامل مجموعه ای از راهبردها از جمله آموزش تخصصی معلمان با محوریت یادگیری در خانه، آموزش تخصصی والدین با محوریت ارائه راهنمای تکالیف خانگی و تقویت رفتار تعاملی دانش آموز با محوریت ارائه تکالیف خانگی تعاملی، بعد تصمیم گیری؛ تشکیل سازمان والدین، تهیه چک لیست انتظارات والدین، تشویق والدین به مشارکت در فرصت های غیررسمی، گزینش افراد انتخاب شده به عنوان نماینده اولیاء در اقوام و گروه های مختلف اجتماع، بعد همکاری با سازمان های اجتماعی؛ شناسایی سازمان های مرتبط با امور مدارس، دعوت از سازمان های اجتماعی، شبکه سازی مدارس، دسترسی به نقشه منابع اجتماعی از مهم ترین راهبردهای مشارکت والدین/ مدرسه به شمار می رود.
۹.

شناسایی راهبردهای موجودِ جلب مشارکت والدین در مدارس متوسطه؛ با تأکید بر ابعاد مشارکتی اپستین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابعاد مشارکتی شناسایی راهبردها مشارکت والدین مدارس متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۴۸
بهره برداری از راهبردهای مختلف جهت هم افزایی والدین/ مدارس در راستای تحقق اهداف و برنامه های رسمی و غیررسمی از الزامات اساسی هر نظام آموزشی محسوب می شود. مطالعه حاضر با هدف توصیف راهبردهای موجودِ جلب مشارکت والدین در مدارس متوسطه با تأکید بر ابعاد مشارکتی اپستین صورت پذیرفته است. داده ها با استفاده از مصاحبه ساختارمند با 16 نفر از معلمان، مدیران و والدین در سطح 3 مدرسه از منطقه 6 تهران گردآوری شده است. اعتباریابی داده ها با استفاده از روش های ممیزی بیرونی، چند سویه سازی و درگیری طولانی مدت پژوهشگر در روند پژوهش حاصل شده است. بر پایه یافته های پژوهش مشخص شد که در مدارس منتخب برنامه ها و راهبردهای موجودِ جلب مشارکت والدین/ مدارس در هر یک از ابعاد شش گانه مشارکتی اپستین شامل استفاده از فن آوری اطلاعات – برنامه آموزش خانواده (فرزند پروری)، وب سایت مدرسه - کانال تلگرامی – پیام کوتاه – تقویم آموزشی – دعوت نامه (ارتباط یابی)، مشارکت در اعیاد ملی- مذهبی (مشارکت داوطلبانه)، فعالیت های فوق برنامه – دفتر برنامه ریزی دانش آموز (یادگیری در خانه) و انجمن مرکزی – انجمن پایه (تصمیم گیری) است. همچنین مشخص شد که در بعد همکاری با سازمان های اجتماعی هیچ گونه راهبردی از سوی مدارس منتخب به کارگرفته نشده است. با این حال ضمن ارزشمندی همکاری با سازمان های اجتماعی در راستای تحقق مدرسه زندگی، باید اذعان داشت که این مهم به مثابه ی حلقه ی مفقوده در نظام آموزشی کشور ما محسوب می شود. پیشنهاد می شود که ضمن در نظر گرفتن تفاوت ها، سایر مدارس نیز با بهره مندی از راهبردهای مدارس مورد بررسی در پژوهش حاضر، اقدام به تدارک و طراحی برنامه ها و راهبردهای خود نمایند
۱۰.

پدیدارشناختی موانع برنامه درسی تربیت جنسی در مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی تربیت جنسی دوره متوسطه پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۷ تعداد دانلود : ۷۳۴
یکی از ساحت های شش گانه تربیتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، ساحت تربیت زیستی و بدنی است که یکی از مقوله های تحت پوشش این ساحت، توجه به تربیت جنسی است. در بسیاری از نظام های آموزشی، تحقق تربیت جنسی با موانع زیادی در عرصه عمل مواجه بوده است و همین امر، زمینه ساز بروز بسیاری از معضلات اجتماعی و انحراف های رفتاری در میان نسل جوان شده است. پژوهش حاضر با هدف واکاوی موانع تحقق برنامه درسی تربیت جنسی در مدارس متوسطه بر اساس رویکرد کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام گرفته است. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختارمند با نوزده نفر از والدین، معلمان و مدیران در سطح منطقه شش شهر تهران با شیوه نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی گردآوری شده و بر اساس راهبرد کُلایزی تحلیل شد. نتایج این پژوهش موانع برنامه درسی تربیت جنسی در مقطع متوسطه تحصیلی را در سه مضمون اصلی و نُه خوشه مضمونی شامل عوامل خانوادگی ازجمله، مقاومت و بی میلی والدین در برابر تربیت جنسی فرزندان، ضعف مهارت های ارتباطی مطلوب بین والدین و فرزندان و غلبه نگاه بزرگ سالی بر مسائل جنسی نوجوانان، همچنین عوامل سازمانی نظیر؛ کمبود چشمگیر معلم متخصص حوزه تربیت جنسی در آموزش و پرورش، محدودیت و چالش برانگیز بودن منابع آموزشی در حوزه تربیت جنسی، ضعف خط مشی مناسب حمایت از تربیت جنسی در چارچوب تربیت اسلامی و چالش تعامل مطلوب مدرسه و خانه و در نهایت، عوامل فرهنگی اجتماعی همچون ضعف آگاهی اجتماعی از تعریف صحیح تربیت جنسی و برداشت های شخصی و بدون پشتوانه از مبانی دینی دسته بندی کرد.  
۱۱.

رابطه باورهای معرفت شناختی و فلسفه های آموزشی با رویکردهای تدریس دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای معرفت شناختی فلسفه های آموزشی رویکردهای تدریس دانشجو معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۵۳۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و فلسفه های آموزشی با رویکردهای تدریس دانشجو معلمان صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی بوده و از نظر هدف پژوهش نیز، کاربردی می باشد. جامعه پژوهش متشکل از کلیه دانشجو معلمان پردیس الزهراء(س) دانشگاه فرهنگیان استان سمنان ، با حجم نمونه 122 نفر است. ابزار گردآوری داده ها نیز شامل سه پرسشنامه باورهای معرفت شناختی، فلسفه های آموزشی و رویکردهای تدریس با تأیید روایی و پایایی مناسب بود. آزمون های توصیفی و همبستگی و روش های فراوانی، آزمون کلموگروف اسمیرنف، آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اولویت باورهای معرفت شناختی دانشجو معلمان، «دانش ساده» بوده و اولویت فلسفه های آموزشی ایشان «بازسازی گرایی» بود و همچنین رویکرد تدریس «شاگرد محور» را بیشتر مورد تأکید قرار داده اند. بر اساس نتایج، باور معرفت شناختی دانش ساده با رویکرد تدریس معلم محور و شاگرد محور، و باور معرفت شناختی یادگیری سریع نیز با رویکرد تدریس معلم محور و شاگرد محور ارتباط مثبت و معناداری دارد. باور معرفت شناختی دانش قطعی با رویکرد تدریس معلم محور و باور معرفت شناختی تغییرناپذیری نیز با رویکرد تدریس معلم محور دارای ارتباط مثبت و معنادار می باشد. همچنین فلسفه های آموزشی ضرورت گرایی و پایدارگرایی با رویکرد تدریس معلم محور، و فلسفه های آموزشی پیشرفت گرایی و بازسازی گرایی با رویکرد تدریس شاگرد محور ارتباط مثبت و معنادار دارند. در نهایت نتایج نشان دادند که باورهای معرفت شناختی دانش ساده، یادگیری سریع و دانش قطعی و همچنین فلسفه های آموزشی ضرورت گرایی و پایدارگرایی قابلیت پیش بینی رویکردهای تدریس را دارند.
۱۲.

بررسی رابطه بین هوش اجتماعی و ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از ساختار کلاس و نقش میانجی باورهای خودکارآمدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: هوش اجتماعی باورهای خودکارآمدی ادراک از ساختار کلاس دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۶ تعداد دانلود : ۴۲۰
مقدمه: با توجه به نقش آفرینی دانشجویان در راه توسعه کشور، همچنین نقش ویژگی های شناختی – اجتماعی در فرایند یاددهی و یادگیری، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از ساختار کلاس با نقش میانجی باورهای خودکارآمدی می باشد. روش کار: روش پژوهش حاضر، توصیفی – همبستگی به ویژه بر پایه مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه پژوهش نیز شامل کلیه دانشجویان خوابگاهی دانشگاه تهران در مقطع تحصیلات تکمیلی می باشد. پرسشنامه های هوش اجتماعی، باورهای خودکارآمدی و ادراک از ساختار کلاس نیز ابزار پژوهش را تشکیل دادند. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از ارتباط مثبت و معنی داری هوش اجتماعی با باورهای خودکارآمدی (43/0 = r ) و ادراک از ساختار کلاس درس (58/0 = r )، همچنین باورهای خودکارآمدی و ادراک از ساختار کلاس درس (37/0 = r ) بود (01/0 < P ). نتایج ضرایب مسیر مستقیم استاندارد شده نشان داد که هوش اجتماعی 52/0 از تغییرات باورهای خودکارآمدی و 84/0 از تغییرات ادراک از ساختار کلاس درس را تبیین می کند و باورهای خودکارآمدی 29/0 از تغییرات ادراک دانشجویان از ساختار کلاس درس را تبیین می کند. نتیجه گیری: از آنجایی که نتایج بر ارتباط معنادار و نقش تبیین کنندگی تغییرات ادراک از ساختار کلاس به وسیله هوش اجتماعی و باورهای خودکارآمدی، برگزاری کارگاه ها و کلاس های آموزشی هوش اجتماعی و باورهای خودکارآمدی در دانشجویان برای تقویت ادراک آنان از ساختار کلاس درس و پیشرفت نظام آموزشی، فرایند یاددهی – یادگیری پیشنهاد می گردد.
۱۳.

تحلیل تطبیقی محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی چاپ قدیم و جدید پایه چهارم ابتدایی بر اساس اصول معرفت شناختی تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا تعلیمات اجتماعی معرفت شناختی تربیت واقع گرایی سازه گرایانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۳۲۵
هدف این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های تعلیمات اجتماعی قدیم و جدید در پرداختن به اصول «معرفت شناختی تربیت» منتج از «واقع گرایی سازه گرایانه» است. بدین منظور ابتدا در قالب چارچوب نظری مختار پژوهش، ویژگی های اصول متناظر با حوزه اجتماعی (اصل ارتباط با امر موردمطالعه، تکیه بر شواهد، جامع نگری در علم، تکیه بر حقایق، فرضیه پروری، ارتباط با نیازها و مسائل) بیان شده است. سپس با بهره گیری از روش تحلیل محتوای قیاسی-مضمونی-کمی و تحلیل محتوای تطبیقی به پاسخگویی سؤالات پژوهش پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از فربگی اصل تکیه بر حقایق و در مرتبه دوم از نظر فراوانی اصل ارتباط با امر مورد مطالعه در هر دو کتاب یاد شده می باشد. همچنین نتایج نشان دهنده کم توجهی در پرداختن به اصول جامع نگری در علم و فرضیه پروری در کتاب تعلیمات اجتماعی چاپ قدیم و جدید می باشد.  
۱۴.

پرورش تفکر انتقادی بر اساس تحلیل محتوای کتاب منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: منطق الطیر تفکر انتقادی تحلیلمحتوا تحلیلمفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۴۵۴
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های تفکر انتقادی در منطق الطیر عطار نیشابوری و به روش تحلیل محتوای کیفی و مفهومی، صورت پذیرفته است. بدین صورت که از طریق مطالعه ی نظری، به تحلیل مفهوم تفکر انتقادی و تبیین مؤلفه های آن پرداخته و سپس ازفرموارسیدومرحله ایبازوبدونپیش سازمانیافتگیجهتتحلیلمحتوایمنطق الطیراستفادهشدهاست. بهاین صورتکهکل اشعار، حکایات و تماثیلمورد بررسی قرار دادهشدهومواردیکهدارایمضامینمرتبط با مؤلفه های تفکر انتقادیبودند،شناساییوطیدوموقعیتازجمله؛آدرس اشعار، حکایت و تماثیل، وزمینه یمصداقی،درفرمتحلیلمحتوامنظورشده اند. یافته ها به تبیین مؤلفه های نه گانه ای برای تفکر انتقادی انجامید (پرسشگری، قضاوت با معیار روشن، استدلال، تجزیه و تحلیل، بی طرفی، روشمندی، عینیت گرایی، حقیقت جویی، انعطاف پذیری) و سپس برای هر یک از مؤلفه ها، مصادیقی در منطق الطیر عطار استخراج گردید. نتایجپژوهش حاکی از تأکید منطق الطیر عطار بر همه ی مؤلفه های تفکر انتقادی به خصوص مؤلفه ی پرسشگری، حقیقت جویی، قضاوت و ارزیابی با معیار روشن بوده، لذابهره مندی از متون عرفانی می تواند در پرورش تفکر انتقادی موثر باشد.
۱۵.

بررسی رابطه ی ذهنیت فلسفی و ایدئولوژی برنامه درسی با رویکردهای تدریس در دبیران متوسطه دوم نظری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ذهنیت فلسفی ایدئولوژی برنامه درسی رویکردهای تدریس دبیران متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۳۳۹
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ذهنیت فلسفی و ایدئولوژی برنامه درسی با رویکردهای تدریس دبیران می باشد. جامعه پژوهش حاضر شامل دبیران دوره متوسطه دوم نظری شهرستان نهاوند به تعداد 244 نفر می باشد که با روش سرشماری در نهایت 183پرسشنامه جمع آوری گردید. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های ذهنیت فلسفی(1382)، ایدئولوژی برنامه درسی(1393) و رویکردهای تدریس(2007) می باشدروایی صوری پرسشنامه ها با استفاده از نظر متخصصان تایید گردید؛ ضریب آلفای کرونباخ برای ذهنیت فلسفی 72/0و رویکرد تدریس 85/0 و ضریب بازآزمایی برای هریک از ابعاد ایدئولوزی بالاتر از 69/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که، ذهنیت فلسفی دبیران(63/01،0/0P<) بالاتر از حد متوسط بوده، ایدئولوژی غالب در بین آنان کارایی اجتماعی بود و رویکرد تدریس معلم – محور بیش از رویکرد محصل- محور مورد حمایت دبیران می باشد. همچنین نتایج حاکی از رابطه ی معنی دار ذهنیت فلسفی و بُعد انعطاف پذیری با ایدئولوژی دانش پژوهان علمی، یادگیرنده محور و بازسازی اجتماعی بود. همچنین رابطه معنی داری بین ذهنیت فلسفی با رویکرد معلم- محور(05/0P>)، و نیز ابعاد جامعیت و تعمق از ذهنیت فلسفی با رویکردهای معلم- محور و شاگرد- محور مشاهده گردید. وجود ارتباط مثبت معنی دار بین رویکرد تدریس معلم- محور با رویکرد تدریس محصل- محور (01/0P<، 33/0r=) از دیگر یافته های پژوهش حاضر به شمار می آید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان