فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: آموزش و بهسازی مداوم معلمان به عنوان قلب تپنده نظام آموزش و پرورش در قالب ارائه دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی را می توان در راستای به روز شدن، بهبود و ارتقای حرفه ای و شغلی معلمان در دنیای مجازی و الکترونیکی دانست. هدف این پژوهش، بررسی آسیب شناسی سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی ارائه شده سامانه جامع مدیریت یادگیری و آموزش فرهنگیان (LTMS)، سامانه مدیریت یادگیری رایادرس (rayadars) و سامانه مدارس یادگیرنده مرآت (meraat) در جهت بهبود و ارتقای مهارتهای حرفه ای تدریس از دیدگاه دبیران درس مطالعات اجتماعی متوسطه اول و دوم در شهرستان های حوزه جنوب (آبدانان، دره شهر، بدره و دهلران) در استان ایلام در سال تحصیلی ۱۴۰۳/۱۴۰۲ بود. روش: این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی و به شیوه توصیفی - پیمایشی بود و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته، استفاده شد و حجم جامعه ۲۵ نفر بوده حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد ۲۴ نفر(۱۲ مرد و ۱۲ زن) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. یافته ها: مشخص شد، طولانی بودن برگزاری و ثبت نمره در برخی از سامانه ها، نبود تناسب استاندارد برخی از سؤالات آزمون ها، نبود نظارت و امنیت لازم و کافی برای شرکت هر کاربر به صورت خود واقعی، نداشتن تعامل دوسویه و فعال کاربر با مدرسان دوره ها، تاکید بیش از حد بر ارزیابی کمی و نمره نهایی، قطع و وصل شدن و سرعت پایین اینترنت و مشکلات پرداخت آنلاین هزینه ثبت نام در برخی از سامانه ها از مهمترین آسیب ها بودند. نتایج: در کنار آسیب شناسی، سامانه های مذکور در زمینه های هدف گذاری، محتوا و راهبردهای یاددهی - یادگیری، عملکرد نسبتاً مطلوبی داشتند و باعث شناخت بیشتر دبیران از مهارتهای حرفه ای تدریس نظیر: طرح درس، تعیین هدف های آموزشی، سنجش و ارزشیابی، آشنایی با روشهای و الگوهای خلاقانه و متنوع تدریس مجازی، ارتباط و مدیریت کلاس درس و ارائه انواع تکالیف مهارت محور شدند.
نقش میانجی تصمیم گیری هوشمند در رابطه بین انعطاف پذیری فناوری و تیم پذیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه نقش میانجی تصمیم گیری هوشمند در رابطه بین انعطاف پذیری فناوری و تیم پذیری انجام گرفت. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از بعد شیوه ی اجرا رویکرد مدل سازی معادله ساختاری ماتریس همبستگی- کوواریانس محور است. جامعه ی پژوهش، کلیه ی مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه بودند که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی و بر مبنای فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 320 نفر انتخاب شد. ابزارها شامل پرسشنامه های انعطاف پذیری فناوری و تصمیم گیری هوشمند محقق ساخته و تیم پذیری سلطانی (2008) بود که روایی محتوایی آن ها از نظر متخصصان مورد تایید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ برای انعطاف پذیری فناوری 91/0، تصمیم گیری هوشمند 95/0 و تیم پذیری 89/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از تکنیک های تحلیل توصیفی و تحلیل استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. نتایج نشان داد: انعطاف پذیری فناوری تأثیر مستقیم بر تیم پذیری و تصمیم گیری هوشمند دارد، همچنین تصمیم گیری هوشمند تأثیر مستقیم بر تیم پذیری دارد و در پایان انعطاف پذیری فناوری تأثیر غیرمستقیم از طریق تصمیم گیری هوشمند بر تیم پذیری دارد.
بررسی و شناسایی ضرورت های طراحی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی در استان گلستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات هر جامعه غفلت از شادی و نشاط است که باعث افزایش بیماری های روانی از قبیل اضطراب و افسردگی می شود. با شادی و نشاط زندگی معنی پیدا می کند و در پرتو آن دانش آموزان می توانند خود را ساخته و قله های سلوک و پله های ترقی را بپیمایند. پژوهش حاضر با هدف استخراج و شناسایی مؤلفه های ضرورت های طراحی الگوی مدرسه شاد در مقطع ابتدایی انجام شد. روش و مواد: این پژوهش با رویکردکیفی و با روش تحلیل محتوای کیفی صورت گرفت. جامعه آماری کلیه متخصصان در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی بود و روش گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بود و از 20 نفر از متخصصین درحوزه علوم تربیتی مصاحبه به عمل آمد. جهت تجزیه وتحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی استفاده شد. یافته ها: در این پژوهش از 26 مقوله تشکیل شده که شامل 3 مقوله اصلی و 6 مقوله فرعی می باشد. نتیجه گیری: حاصل نشان داد که مدرسه های شاد همراه با شور، شوق، هیجان و با بازی کردن دانش آموزان همراه است. بررسی ها نشان داده وقتی بچه ها از مدرسه ای که شاد نیست بیرون می آیند انرژی خودشان را در بیرون تخلیه می کنند. چه بهتر،که فضای مدرسه شاد بوده و همراه با بازی در محیط و شادابی سرکلاس باشد تا جو مدرسه همراه با صمیمیت باشد. چرا که شاد بودن و شاد زیستن به اندازه ی تغذیه مناسب، ضرورت دارد.تغذیه مناسب در یادگیری بهتر و شادابی دانش آموز نقش بسزایی دارد.
اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان با و بدون اختلال نارسایی توجه/فزو ن جنبشی و اختلال یادگیری: آیا جنسیت مهم است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اشتیاق تحصیلی یکی از متغیرهای مهم مدنظر پژوهشگران حیطه آموزش در راستای کمک به ارتقای
کیفیت تحصیلی دانش آموزان به شمار می رود. اختلالات عصب-تحولی از جمله اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و
ناتوانایی های یا گیری، می توانند اشتیاق تحصیلی را تحت تأثیر قرار دهند. هدف این مطالعه، مقایسه ابعاد اشتیاق تحصیلی
در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری و اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی با درنظر گرفتن عامل دوم جنسیت بوده
است.
روش: این مطالعه یک پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری، تمامی دانش آموزان دبستانی شهرستان خور و بیابانک
شامل تعداد 896 دانش آموز ) 457 دختر و 439 پسر ( در سال تحصیلی 1400 - 1401 بود. نمونه 120 نفر شامل 40 دانش آموز
دختر و پسر بدون اختلال، 40 دانش آموز دختر و پسر با اختلال نارسایی توجه/ فزون جنبشی و 40 دانش آموز دختر و پسر با
اختلال یادگیری بود که طی 2 مرحله، در وهله اول غربالگری اختلالات، و سپس به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. آزمون
آماری مناسب تحلیل واریانس عاملی بود.
یافته ها: نتایج نشان داد که درخصوص نمره کل اشتیاق تحصیلی و ابعاد آن الگوی متفاوتی بین 2 جنس و نوع اختلال
وجود دارد. در بُعد رفتاری هم اختلال و هم جنسیت اثرگذار بود. در بُعد عاطفی و شناختی وضعیت به مراتب پیچیده تری
وجود داشت.
نتیجه گیری: نتیجه گرفته می شود که تعامل بین جنسیت و اختلال نارسایی توجه/فزون جنبشی و اختلال یادگیری بر ابعاد
اشتیاق تحصیلی اثرگذار هستند. پیشنهاد می شود در سیاست گذاری های مربوط به افزایش اشتیاق تحصیلی دانش آموزان
احتمال ابتلا به اختلال یادگیری یا نارسایی توجه/فزون جنبشی با توجه به جنسیت درنظر گرفته شود.
شناسایی نیازهای آموزشی نو معلمان در نظام تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی نیازهای آموزشی نو معلمان انجام شد. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گرده آوری یافته ها کیفی و به شیوه مرور نظام مند بوده است. به منظور تحقق هدف پژوهش به مرور منظمپیشینه پژوهشی بر مبنای الگوی سندلوسکی و باروسو (2006) در پایگاه های اطلاعاتی داخلی (مگیران، مرکز اطلاعات جهاد دانشگاهی و سیویلیکا) پرداخته شد.سپس از بین 650 سند پژوهشی شناسایی شده، 22 مورد انتخاب و با استفاده از راهبرد تحلیل مضمون بررسی گردید. به منظور تعیین اعتبار از ابزار برنامه مهارت های ارزیابی اساسی گلین (2006) و پایایی تحقیق نیز از طریق روش توافق بین دو کدگذار و با مقدار کاپای 73% برآورد شد. تحلیل یافته های حاصل از بررسی مستندات نهایی منجر به شناسایی 24 مفهوم اصلی گردیدکه براساس مدل شایستگی در قالب 4 مؤلفه کلی تر شامل؛ نیازهای مرتبط بادانش (تسلط بر محتوای درسی، سواد ICT، دانش مرتبط با پداگوژی، رویکردهای یادگیری و هنرهای نمایشی)، نیازهای مرتبط بامهارت (به کارگیری ICT در فرایند یاددهی – یادگیری، تجزیه وتحلیل محتوای درسی، برقراری ارتباطات اجتماعی، مدیریت زمان، نظارت و ارزشیابی مبتنی بر شایستگی و پژوهشگری)، نیازهای مرتبط با توانایی (توانایی بیان سریع و شفاف ایده، ایجاد انگیزه در دانش آموزان، حل مسئله و تفکر انتقادی، برقراری عدالت در برخورد با دانش آموزان و مدیریت بر خود) و نیازهای مرتبط با نگرش (نگرش مثبت به کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی-یادگیری، ارزش قائل شدن به حرفه ی معلمی، علاقه به کسب علم و دانش و به روزرسانی آن، تعهد به حرفه ی معلمی، نگرش مثبت به تفاوت های فرهنگی، مذهبی و قومی، شوخ طبعی، اعتقاد به یادگیری مادام العمر) دسته بندی گردید
تعیین و اولویت بندی مؤلفه ها و شایستگیهای ضروری دانشجو-معلمان رشته شیمی با روش تلفیقی آنتروپی شانون و تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
49 - 66
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین و اولویت بندی شایستگیهای ضروری دانشجو-معلمان رشته آموزش شیمی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، آمیخته اکتشافی است که به دو روش کیفی و کمی صورت گرفته است. داده های بخش کیفی به شیوه اسنادی گرد آوری شدند و پنجاه تن از اساتید شیمی دانشگاه فرهنگیان، متخصصان علوم تربیتی و دبیران شیمی که به صورت هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شده بودند، آنها را امتیازبندی کردند. در این بخش شش شایستگی شامل تفکر، ارتباط مؤثر، مدیریت، کارآفرینی، یادگیری مادام العمر و توسعه سواد علمی-فناورانه و پنج مؤلفه شامل دانش، نگرش، مهارت، توانایی و ویژگیهای شخصیتی تعیین شدند. شایستگیها با توجه به عناصر پنجگانه الگوی هدف گذاری در حوزه یادگیری و مؤلفه ها با توجه به جایگاه شایستگی حرفه ای مورد انتظار از معلمان در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران انتخاب شدند. در بخش کمی، شایستگیها و مؤلفه های تعیین شده با روش تلفیقی آنتروپی شانون و تاپسیس اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که ضروری ترین مؤلفه و شایستگی حرفه ای مورد نیاز دانشجو-معلمان شیمی به ترتیب دانش و کارآفرینی است. همچنین شایستگیهای تفکر و یادگیری مادام العمر و نیز شایستگیهای ارتباط مؤثر و مدیریت، فاصله نسبی نزدیکی از حالت ایده آل دارند. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند گامی مؤثر در آموزش مبتنی بر شایستگی دانشجو-معلمان شیمی و پیشبرد اهداف عالی نظام تعلیم و تربیت کشور باشد.
تحلیل اکتشافی- ساختاری نارسایی های تدوین برنامه های درسی آموزش زبان دوم بر اساس معیارهای پساروش: ارائه راهبرد مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
187 - 212
حوزههای تخصصی:
تغییرات پارادایمی و نظری در ابعاد گوناگون آموزش زبان دوم از رفع کامل نارسایی های رویکردهای سنتی آموزش عاجز مانده و حتی در برخی موارد مشکلات جدیدی را ایجاد کرده است. در این میان، تهیه، تدوین و اجرای برنامه درسی به عنوان شاکله و چارچوب آموزش، از این کاستی ها مستثنا نبوده است. در دو دهه گذشته اصولی تحت پساروش در آموزش زبان مطرح شده است که ظرفیت رفع نقایص پیشین را دارد. بر همین اساس، تحقیق حاضر با استخدام مبانی نظری پساروش و اتخاذ رویکردی تلفیقی، ضمن کشف پدیدارشناختی و اعتباربخشی عاملی تعقیبی نارسایی های تدوین برنامه درسی آموزش زبان در کشور، از خروجی آن برای تحلیل ساختاری و ارائه راهبرد مدیریت آموزشی مطلوب در ماتریس اثرات متقاطع و متوازن، استفاده کرده است. نتایج نشان داد که مطابق ارزش ایگن نارسایی ها در سه محور فرایندی، دانشی-معرفتی و رویکردی-سیاستی مشهود است ازجمله مهم ترین آن ها می توان به اتخاذ نگاه خطی و محصول محور به آموزش، ناروایی پسینی، محتوای تجویزی-قالبی اشاره کرد .
راهکارهای نگهداشت سوادآموزان در فرایند سوادآموزی: یک مطالعه اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
55 - 74
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای نگهداشت سوادآموزان در فرایند سوادآموزی انجام شد. در این پژوهش از رویکرد ترکیبی استفاده شد، به این صورت که ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی و مصاحبه های جمعی و فردی داده های کیفی جمع آوری شدند. سپس گام های کمّی پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. مشارکت کنندگان در مصاحبه جمعی، کارشناسان سوادآموزی اداره کل استان همدان بودند و در مصاحبه های فردی 18 نفر از افراد موفق سوادآموزی و 5 نفر از افراد ترک تحصیل کننده مشارکت داشتند. در بخش کمی، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته مربوط به راهکارهای جذب و نگهداشت سوادآموزان بود و جامعه آماری پرسش نامه حاضر 230 نفر از کارشناسان و آموزش دهندگان سوادآموزی بودند که به صورت کل شماری انتخاب شدند. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی نیز با استفاده از روش آمار توصیفی، آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عامل اکتشافی تجزیه و تحلیل شدند. مطابق یافته های به دست آمده، با تلفیق نتایج مراحل کمی و کیفی می توان در زمینه های انگیزشی، خانوادگی، فرهنگی، تغییر شیوه های شناسایی و جذب سوادآموزان، اصلاح ساختار رسمی سوادآموزی، تقویت نقش سوادآموزان، تنوع دهی به شیوه های ارائه آموزش، تقویت مواد و منابع یادگیری، و بازنگری در شیوه های جذب آموزش دهندگان، راه هایی عملیاتی برای جذب و نگهداشت سوادآموزان ارائه کرد.
مدل یابی معادلات ساختاری اُمید تحصیلی براساس هویت تحصیلی و هیجان تحصیلی با میانجی گری درگیری تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی معادلات ساختاری اُمید تحصیلی براساس هویت تحصیلی و هیجان تحصیلی با نقش میانجی درگیری تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم شهر قم انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر مقطع متوسطه ی دوم شهر قم تشکیل می داد. حجم نمونه شامل 400 نفر بود که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و براساس جدول کرجسی و مورگان انتخاب شده و به پرسش نامه های منزلت های هویت تحصیلی واز و ایزاکسون (2008)، هیجان تحصیلی پکران (2005)، درگیری تحصیلی ریو (2013) و امید تحصیلی سهرابی و سامانی (2011) پاسخ دادند. کلیه ی تحلیل های آماری در سطح خطای 05/0 و با کمک نرم افزار 23 Amos انجام شد. یافته ها بیانگر تأثیر مثبت و معنادار هویت تحصیلی بر امید تحصیلی هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری درگیری تحصیلی بود. امّا تأثیر معناداری میان هیجان تحصیلی و امید تحصیلی به صورت مستقیم و همچنین با میانجی گری درگیری تحصیلی یافت نشد. بنابراین می توان با برنامه ریزی در راستای ارتقای اُمید به آینده ی تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی با درگیری تحصیلی و شکل گیری هویت دانش آموزان بهره برد.
تحلیل محتوای کتاب جدید التألیف ریاضی ششم ابتدائی بر حسب خلاقیت گیلفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تحلیل محتوای کتاب ریاضی ششم ابتدایی بر اساس شاخص خلاقیت گیلفورد می باشد. روش این پژوهش، توصیفی-پیمایشی از نوع تحلیل محتوای است و در زمره پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری، کل محتوای کتاب ریاضی پایه ششم ابتدایی منتشر شده در سال تحصیلی 1402-1401 است که به چهار قسمت(اشکال، فعالیت ها، تمرین ها و کار درکلاس ها و معما و سرگرمی ها) تقسیم شد. در این پژوهش حجم نمونه و جامعه آماری یکسان می باشد. این پژوهش با توجه به انواع اعمال ذهنی گیلفورد(حافظه شناختی، تفکر همگرا، تفکر واگرا و تفکر ارزشیاب) به تحلیل محتوای این کتاب می پردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که محتوای کتاب ریاضی ششم ابتدایی با توجه به شاخص های خلاقیت گیلفورد به سطح تفکر همگرا و حافظه شناختی توجه بیشتری داشته و به سطح حافظه واگرا و تفکر ارزشیاب توجه کمتری شده است؛ این نتایج به این معنا است که بیش از نیمی از محتوای کتاب ریاضی ششم ابتدایی، تاکید به مباحث و موضوعات از قبل سازمان یافته دانش آموزان(تفکر قالبی) دارد؛ بنابراین به نظر می رسد که در برنامه درسی و محتوای آموزشی کتاب درسی ریاضی پایه ششم باید تجدید نظر شود؛ زیرا بر اساس دیدگاه گیلفورد، هر چهار عامل خلاقیت در کنار یکدیگر باعث تقویت خلاقیت فرد می شود.
بررسی ارتباط اعتماد سازمانی با رفتار مدنی با نقش میانجی هوش هیجانی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
145 - 166
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: تحقیقات در مورد تأثیر اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی کارکنان سال هاست که انجام شده است، اما تأثیر مکانیسم داخلی برای اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی به خوبی بررسی نشده است. این مطالعه بر اساس تئوری تبادل اجتماعی و نظریه هویت سازمانی، تأثیر اعتماد سازمانی را بر رفتار مدنی سازمانی بررسی نموده و نقش میانجی هوش هیجانی را از منظر شناختی و روان شناختی کارکنان نشان داد.
روش شناسی پژوهش: این تحقیق از یک استراتژی دو موجی و چند منبعی برای انجام اعتبار سنجی فرضیه ها با 163 پرسشنامه معتبر در بین معلمان استفاده کرد. بدین منظور از جامعه آماری دبیران دوره متوسطه دوم شهر اسلام آباد غرب با تعداد 282 نفر، حجم نمونه ای بالغ بر 163 نفر با استفاده از فرمول کوکران برآورد گردیده و نمونه ها به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل سه پرسشنامه استاندارد اعتماد سازمانی Kanawattanachai & Yoo (2002)؛ رفتار مدنی سازمانی Bell & Menguc (2002) و هوش هیجانی Siberia Schering (1998) بود.
یافته ها: نتایج تحلیل تجربی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که: هوش هیجانی نقش میانجی بین اعتماد سازمانی و رفتار مدنی سازمانی ایفا می کند. اعتماد سازمانی بر رفتار مدنی سازمانی معلمان تأثیر مثبت می گذارد. اعتماد سازمانی بر هوش هیجانی معلمان تأثیر مثبت می گذارد. هوش هیجانی بر رفتار مدنی سازمانی معلمان تأثیر مثبت می گذارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه درک اعتماد سازمانی را عمیق تر کرده و پیامدهای عملی مهمی برای بهبود رفتار مدنی سازمانی و هوش هیجانی معلمان دارد.
تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی مقطع ابتدایی: مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
146 - 127
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی تجارب معلمان ابتدایی از ارتباط با والدین با هدف اجرای برنامه درسی به شیوه کیفی و از نوع پدیدارشناسی پرداخته شده است. قلمرو پژوهش را والدین و معلمان دانش آموزان ابتدایی شهر بیرجند تشکیل دادند. با توجه به ماهیت پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد که با مصاحبه عمیق 12 نفر از والدین و 13 معلم، داده ها اخذ گردید. برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از روش کلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته والدین و معلمان در خصوص علل ارتباطات میان فردی معلم-والدین در 7 مضمون اصلی"خبری و آگاه سازی"، "مشارکت جویی و حمایتی"، "آموزشی و تربیتی"، "راهنمایی و مشاوره"، " نظارتی و مراقبتی"، " بحران زدایی" و "انتقادی و انتقام جویی" خلاصه شد. به طورکلی یافته های پژوهش نشان داد علل ارتباطات میان فردی والدین و معلمان به در یک طیف ارتباطی از سطح پایین خبری و آگاه سازی تا مرحله انتقاد و انتقام جویی قرار دارد. در جریان این ارتباط در مراحل نخست باهدف اطلاع رسانی اخبار و آگاه سازی از جریانات آموزشی و تربیتی صورت می گیرد و سپس ارتباطات در سطوح بالاتری همچون مسائل آموزشی و تربیتی و راهنمایی و نظارتی ادامه پیداکرده و درنهایت در صورت مشکلات، نقش ارتباطات به سمت بحرانی زدایی سوق پیدا می کند. در صورت تشدید بحران ها، انتقاد و انتقام جویی محور ارتباط قرار می گیرد. از یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که والدین و معلمان به دلایل مختلفی با همدیگر ارتباط برقرار کرده اند و هر کدام از این علل ارتباطی بر مدیریت فرآیندیاددهی-یادگیری تاثیرگذار بوده اند و مسیر اجرای برنامه درسی را دچار تغییر و تحول کرده است.
پرورش تفکر زیبا شناختی و خلاق از طریق بازی های دیجیتال: یک مرور نظام مند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو ارائه چهارچوبی برای پرورش تفکر زیبا شناختی و خلاق از طریق بازی های دیجیتال به مدد نظریه های جریان، تحلیل تفکر خلاق کودکان و مدل مارکوویچ می باشد. این جستار به روش مرور نظام مند با شیوه نامه ی پریزما (2020) در پایگاه های اطلاعاتی پروکوئست، اسکوپوس، وب آوساینس، اشپرینگر، کتابخانه آنلاین وایلی و ساینس دایرکت انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 20 مقاله از 995 مقاله بودند که با معیارهای انتخابی هم خوانی داشت. براساس یافته های پژوهش، برخی از نویسندگان بر این باورند که پیوندی ناگسستنی میان تفکر زیبا شناختی و خلاق وجود دارد. درصورتی که تفکر خلاق، تولید اندیشه های نوآورانه و تفکر زیباشناختی به حواس واکنش شناختی خاص تأکید دارد. هم چنین هر ویژگی بازی های دیجیتال بهبود یک یا چند مؤلفه پرورش تفکر زیبا شناختی و خلاق را درپی دارد. در جمع بندی از یافته ها، می توان اشاره داشت موارد یاد شده، پیامدهای مهمی برای مربیان و توسعه دهندگان بازی دارد که به دنبال طراحی بازی هایی برای بهبود تفکر زیبا شناختی و خلاق هستند. باوجوداین، نباید پیوند اثربخشی بازی های دیجیتال در پرورش تفکر زیبا شناختی و خلاق را با کیفیت طراحی بازی، زمینه استفاده و ویژگی های فردی نادیده انگاشت. پژوهش های بیشتری برای کشف این عوامل و بررسی اثرات درازمدت بازی های دیجیتال بر رشد خلاقیت و زیباشناختی دانش 0 آموزان موردنیاز است.
بررسی تحقق اهداف حیطه شناختی (دانشی) تربیت بدنی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تحقق اهداف حیطه شناختی تربیت بدنی در دانش آموزان پسر مدارس متوسطه شهر یزد مورد بررسی قرارگرفته است. تحقیق از نوع تحقیقات میدانی و روش آن توصیفی است. با توجه به هدف پژوهش، ابزار اندازه گیری این پژوهش، آزمون چهارگزینه ای محقق ساخته در رابطه با مطالب علمی در حوزه درس تربیت بدنی می باشد. روایی ابزار محقق ساخته از نوع روایی محتوایی با استفاده از نظر متخصصان و صاحب نظران مورد بررسی قرارگرفت و تأیید شد. پایایی آن با اجرا روی چهل دانش آموز با دو روش آلفای کرونباخ و دونیمه کردن (زوج و فرد) به ترتیب 81 /0 و 89/0 به دست آمد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مدارس متوسطه شهر یزد که بالغ بر 39387 نفر می باشند و نمونه ای شامل 380 دانش آموز (200 دانش آموز دوره اول متوسطه و 180 نفر دانش آموز دوره دوم متوسطه) مطابق جدول کرجسی-مورگان انتخاب شدند. در نهایت نتایج حاصل از تحقیق نشان داد میانگین به دست آمده به طور معنی داری با میانگین آزمون اختلاف داشت 001/0 P< و 1/28-=(379)T. اندازه اثر (5/1-=d) اشاره به یک اثر زیاد دارد که هدف تکامل شناختی تربیت بدنی در دانش آموزان تحقق نیافته است؛ بنابراین، توصیه می شود که معلمان تربیت بدنی به هدف شناختی توجه بیشتری داشته باشند و در جهت آشنایی دانش آموزان با مطالب علمی (شناختی) تربیت بدنی عنایت ویژه ای داشته باشند.
میزان مطابقت مطالب کتاب درس عربی پایه هشتم با مفاهیم سند تحول بنیادین (بررسی موردی متون، تصاویر و تمرینات)
حوزههای تخصصی:
سند تحول بنیادین، با توجه ظرفیت وجودی انسان، به ساحت های شش گانه (اعتقادی، اجتماعی، زیستی، زیباشناختی، اقتصادی و علمی و فناوری) که جهت ارتقاء نظام آموزش وپرورش کشور و برای تحقق حیات طیبه لازم است، می پردازد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف گام نهادن در مسیر شکل گیری تربیت صحیح، میزان توجه کتاب عربی هشتم به ساحت های شش گانه را بررسی می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفان به ساحت های مختلف توجه داشته اند؛ چنان که در درس اول به معرفی شخصیت های ملی و آثار ملی- میهنی پرداخته و در درس سوم «مهنتک فی المستقبل» به معرفی شغل ها و ساحت حرفه ای و توجه و اهتمام به جایگاه مشاغل و اهمیت آن ها در بقای جامعه اسلامی پرداخته. در درس هفتم به مکان های تفریحی و ساحت زیستی، زیباشناختی و طبیعت و مسئولیت انسان در قبال آن اشاره نموده، در درس سوم و پنجم گریزی به ساحت اجتماعی و مسئله خانواده و جایگاه آن در نظام اسلامی زده شده، هم چنانکه ساحت های اعتقادی و بدنی و سایر ساحت ها نیز جایگاه ویژه ای در کتاب عربی هشتم دارد. پرداختن به این ساحت ها سبب رشد متوازن و همه جانبه دانش آموزان می شود که به نوبه خود، زمینه حضور مؤثر و فعال ایشان را در لایه-های مختلف زندگی و اجتماع فراهم می کند.
نقش خودپنداره ی تحصیلی در پیش بینی خودکارآمدی ریاضی دانش آموزان متوسطه دوره دوم
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق تعیین نقش خودپنداره ی تحصیلی در پیش بینی خودکارآمدی ریاضی دانش آموزان متوسطه دوره دوم بود. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای است. نمونه آماری عبارت از 255 نفر است که به صورت تصادفی خوشه ای از بین دانش آموزان مدارس متوسطه دوم ناحیه 5 شهر تبریز انتخاب شدند. دانش آموزان به وسیله پرسشنامه های خودپنداره ی تحصیلی لی یو و وانگ و پرسشنامه ی خودکارآمدی ریاضی بتز و هاکت مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های بدست آمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که بین خرده مقیاس های خودپنداره ی تحصیلی و خودکارآمدی ریاضی در دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد (001/0P>). خرده مقیاس های خودپنداره تحصیلی می توانند 18 درصد تغییرات را در خودکارآمدی ریاضی پیش بینی کنند. در بین دو متغیر پیش بین، اعتماد تحصیلی قدرت پیش بینی بالاتری دارد. نتایج این تحقیق اهمیت توجه به خودپنداره تحصیلی را در ارتقای خودکارآمدی دانش آموزان خاطرنشان می سازد.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمؤلفه ای (4C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایۀ ششم شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمؤلفه ای (4C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی در دانش آموزان بود. پژوهش از منظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمی و از نظر روش اجرا نیمه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان اردبیل بودند. حجم نمونه 40 نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، این تعداد دانش آموز از دو کلاس 20نفری پایه ششم شهرستان اردبیل انتخاب شدند. دانش آموزان یک کلاس به عنوان گروه کنترل و دانش آموزان کلاس دیگر به عنوان گروه آزمایش تعیین شدند. متغیر مستقل آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهار مؤلفه ای (4C-ID) بود و متغیرهای وابسته یادگیری معنادار و تفکر انتقادی بودند. به منظور اندازه گیری یادگیری معنادار از پرسشنامه پژوهشگرساخته استفاده شد. پایایی، پایایی ترکیبی، روایی سازه و تحلیل عامل تأییدی این پرسشنامه بررسی و همگی تأیید شدند. برای سنجش تفکر انتقادی نیز از پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) استفاده شد که دریکوندی (1393) ضریب اعتبار این مقیاس را 91/0 گزارش کرده بود. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمؤلفه ای (4C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم شهرستان اردبیل اثربخش بود و این آموزش توانست 67 درصد یادگیری معنادار و 77 درصد تفکر انتقادی را پیش بینی کند (05/0sig<). در نهایت، می توان گفت با استفاده از آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمولفه ای (4C-ID)، یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم به طرزی معنادار افزایش پیدا کرده است و این نتیجه ممکن است تلویحات آموزشی زیادی برای آموزش و پرورش داشته باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: روابط زوجین همواره می تواند با مشکلات متعددی روبرو شود و روابط آنان را مبهم نماید که برای مقابله با آن ها مداخلات درمانی زیادی برای کاهش مشکلات و افزایش روابط زناشویی پیشنهاد شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش ها : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بسط یافته همراه با پیگیری بود. برای انجام این پژوهش 30 زوج دارای مشکلات ارتباطی به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین استفاده شد. سپس مداخلات آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار، به مدت10جلسه برای هردو گروه آزمایش اعمال شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزارspss-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فرضیه پژوهشی مبنی بر اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین، مورد تأیید قرار گرفته است و هر دو مداخله در مراحل پس آزمون و پیگیری بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین تأثیر مثبت و معنادار داشتند(0/01>p). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی حاکی از آن بود که میزان اثربخشی مداخله طرح واره درمانی بر بازسازی الگوهای ارتباطی، بیشتر از زوج درمانی هیجان مدار بود(0/01>p). لذا رویکرد طرح واره درمانی می تواند در بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین به عنوان یک روش کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه گیری: هر دو رویکرد بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین اثربخش است. اما اثربخشی طرح واره درمانی کارآمدتر از زوج درمانی هیجان مدار است.
تبیین بازدارنده های روابط میان فردی در مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
116 - 142
حوزههای تخصصی:
مهارت های ارتباطی از دیر باز ب ه عن وان جزی ی مهم از خدمات شناخته ش ده است و ضعف مهارت های ارتب اطی، شانس دس تیابی ب ه موفقی ت را ک اهش داده و احتم ال مواجه ه ب ا نارضایتی را افزایش می دهد.مطالعه حاضر با هدف تبیین تجارب و دیدگاههای مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان در مورد مهارت ارتباط میان فردی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد تحلیل محتوای قراردادی است. مشارکت کنندگان، 10 نفر از مدیران و کارکنان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زنجان که دارای تجربه کافی در مورد موضوع مطالعه بودند به روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن حداکثر تنوع، دعوت به شرکت در مطالعه شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته تا زمان رسیدن به اشباع نظری گردآوری و به طور همزمان به روش دستی تحلیل شد. اعتبار داده ها با روش لینکلن و گوبا حاصل شد. بر اساس تحلیل نتایج حاصل از مصاحبه با مشارکت کنندگان، عوامل بازدارنده ارتباط میان فردی شامل ویژگی های فردی، کیفیت زندگی کاری، ساختارهای سازمانی، رفتارهای انحرافی و نابهنجار سازمانی، ضعف ابزارها و مهارت های ارتباطی بودند. که در 21 طبقه فرعی و6 زیر طبقه جای گرفتند. نتایج مطالعه نشان داد از نظر مدیران و کارکنان آموزشی عوامل بازدارنده از عوامل مهم در ارتباط میان فردی محسوب می شود. و توجه به آنها، به ایجاد ارتباط میان فردی موثر، و بهتر شدن تعاملات میان کارکنان، ارتقائ رضایت و بهبود کیفیت کار منجر خواهد شد. کلید واژه ها: ارتباط میان فردی، بازدارنده ها، مدیران و کارکنان آموزشی، دانشگاه علوم پزشکی زنجان.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار در مدرسه در ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در مدرسه در ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. روش ها : این پژوهش کاربردی به صورت آمیخته و با روش های تحلیل مضمون و توصیفی- پیمایشی انجام شده است. داده ها با ابزار پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای گرداوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نمونه لازم در مرحله اول به صورت هدفمند و در مرحله دوم به صورت تصادفی خوشه ای تک مرحله ای تعداد 252 نفر مدیر و معلم انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه محقق ساخته انجام شد؛ بدین صورت که ابتدا با مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق تعدادی از عوامل اثرگذار بر سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان استخراج شد؛ سپس از نمونه اول خواسته شد دیگر عوامل مد نظر خود را فهرست کنند. این فرآیند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی پرسشنامه به وسیله متخصصان فن، تأیید و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی ضریب 92/0 برای آلفای کرونباخ به دست آمد. سپس پرسشنامه در اختیار نمونه دوم قرار گرفت تا اهمیت گویه های این پرسشنامه بر ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان، بر اساس نظر مدیران و معلمان تعیین شود. یافته ها: تعیین مؤلفه های اصلی به کمک آزمون تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس نشان دهنده چهار عامل مشخص به عنوان عوامل اثرگذار در مدرسه در ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان بود و شاخص های مطلوب به دست آمده از تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده روایی این ابزار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل قابل ارزیابی ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان در چهار مؤلفه اصلی شامل شایستگی های عاطفی اجتماعی مدیران، شایستگی های عاطفی اجتماعی معلمان، جو عاطفی اجتماعی مدرسه و کلاس و برنامه های رسمی و غیررسمی ارتقای سواد عاطفی اجتماعی قرار می گیرد که این عوامل می تواند راهنمای کارشناسان، پژوهشگران، برنامه ریزان آموزشی و سیاست گذاران تعلیم و تربیت، جهت استقرار یک سیستم یادگیری عاطفی اجتماعی و ارزیابی آن باشد.