
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره 13 پاییز 1403 شماره 3 (پیاپی 40) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای کاربرد منتورینگ توسط سرگروه های آموزشی در توسعه حرفه ای معلمان دوره آموزش ابتدایی صورت گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پژوهش داده بنیاد از نوع نظام مند انجام شده است. این روش با هدف پاسخ به سوالات در حوزه هایی که مبانی نظری کافی جهت تدوین فرضیه وجود ندارد، استفاده می شود. جامعه پژوهش تمامی سرگروه های آموزشی، معلمان و مدیران مدارس آموزش ابتدایی شهرستان قاینات را در بر می گیرد. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با روش ملاک محور انتخاب شدند. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته با 7 نفر از سرگروه های آموزشی، 9 معلم آموزش ابتدایی و 5 مدیر آموزشی جمع آوری شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کد گذاری به روش اشتراوس و کوربین در سه مرحله انجام شد: باز، محوری و انتخابی. به منظور اعتباریابی نتایج پژوهش چهار معیار لینکلن و گوبا به کار گرفته شد. یافته های پژوهش چارچوبی پنج عاملی را برای بکارگیری منتورینگ در توسعه حرفه ای معلمان ارائه داد که شامل شرایط علّی (نیاز به بهبود مستمر، ضرورت اشتراک تجارب، تطابق با تغییرات سازمانی)، شرایط زمینه ای (شرایط محیطی مناسب جهت اجرای منتورینگ، حمایت های سازمانی و شرایط حرفه ای)، شرایط مداخله گر( ابعاد آموزشی، اجتماعی، فنی، اقتصادی و فرهنگی)، راهبرد ها (اشتراک ایده و نظر، حضور منتور در جشنواره ها، کلاس و کارگاه های آموزشی) و پیامد های منتورینگ (برای منتی: افزایش شایستگی های حرفه ای، افزایش رضایت شغلی، گسترش ارتباطات موثر، و ارتقا جایگاه، و برای منتور: ارتقا منزلت اجتماعی، کسب و کاربرد تجارب جدید و افزایش حقوق) می-باشد.
پدیدارنگاری تجارب معلمان ابتدایی در فرآیند تغییر آموزشی با نظر به رویکرد مایکل فولن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین وضع موجود تغییرات آموزشی در عرصه خُرد (منطقه آموزشی و مدرسه) براساس تجارب زیسته معلمان دوره ابتدایی، با نظر به نظریه مایکل فولن (2007)، و تعیین فاصله آن با وضعیت مطلوب است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش اصلی آن پدیدارنگاری است. جامعه مورد مطالعه شامل 10 نفر از معلمان دوره ابتدایی است که با روش نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور، تا رسیدن به اشباع نظری، انتخاب شدند. همچنین به منظور اعتباربخشی به یافته ها، به انجام 2 مصاحبه تکمیلی پرداخته شد و در نهایت، 12 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه حضوری از نوع نیمه ساختاریافته و ساختارنایافته است. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر، اثبات اهمیت جمع میان دو نوع عاملیت فردی و اجتماعی در معلم و همچنین نقش سه وجهی وی در جریان تغییرات آموزشی است. بر این اساس، دست یافتن به وضعیت مطلوب در زمینه تغییرات آموزشی، نیازمند تلاشی گسترده و البته مبتنی بر واقعیات نظام آموزشی (با تأکید بر تجارب زیسته مجریان برنامه های تغییر آموزشی) در جهت رفع محدودیت های اجرایی ذکر شده خواهد بود و این مهم، در اولین قدم، مستلزم بازتعریف نقش و جایگاه معلمی، به مثابه عنصر اصلی تغییرات آموزشی در عرصه خُرد می باشد.
مقایسه شایستگی های نومعلمان پذیرفته شده از طریق دوره های چهارساله و ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان از منظر مدیران مدارس استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شایستگی های نو معلمان جذب شده از طریق دوره 4 ساله دانشگاه فرهنگیان و ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان از منظر مدیران مدارس استان اصفهان است. روش شناسی مبتنی بر رویکرد آمیخته (کیفی-کمی) است. جامعه آماری پژوهش مدیران مدارس استان اصفهان می باشند. در بخش کیفی پژوهش با روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر از مدیران و در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 286 نفر از مدیران مدارس استان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در بخش کیفی از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی از آزمون t گروهی مستقل استفاده گردید. نتایج بخش های کیفی و کمی ضمن تایید یکدیگر نشان داده، از منظر مدیران مدارس صلاحیت نومعلمان جذب شده طریق دوره 4 ساله دانشگاه فرهنگیان بیشتر از نومعلمان جذب شده از ماده 28 اساسنامه دانشگاه می باشد.
شناسایی دلالت های نظریه یادگیری ارتباط گرایی در برنامه درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان و طراحی یک الگوی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی دلالت های نظریه ی ارتباط گرایی در برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان و طراحی یک الگوی مطلوب به روش آمیخته از نوع اکتشافی مرحله ای(کیفی- کمی) انجام شد. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی برای طراحی الگو و در بخش کمی از شیوه پیمایشی به منظور مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اسناد و پژوهش های معتبر در موضوع ارتباط گرایی بود که 14 پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی،70 نفر از مدرسان کارورزی رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان اصفهان بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان، 59 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی، فهرست وارسی بر اساس عناصر برنامه درسی و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. نتایج نشان داد، از مهم ترین دلالت های نظریه ارتباط گرایی در اهداف برنامه درسی کارورزی، توانمندی در هدایت جریان آموزش به صورت حضوری و مجازی و تدریس مشارکتی بود. مهم ترین مقوله در عنصر محتوا، دانش تحلیل محتوا و اقدام پژوهی بود. مهم ترین مقوله در عنصر شیوه های تدریس، شیوه اکتشافی و حل مسئله و در عنصر شیوه های ارزشیابی، مشاهده عملکرد دانشجو معلمان در کلاس درس بود.
رابطه مؤلفه های سبک های رهبری و ابعاد توسعه کارآفرینی در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تعامل مولفه های سبک های رهبری و ابعاد توسعه کارآفرینی در دانشگاه های ایران بود. روش تحقیق ترکیبی به صورت کیفی- کمی بود، جامعه آماری شامل کلیه مسئولین، مدیران و معاونان دانشگاه های کارآفرین(شامل دانشگاه تهران، تربیت مدرس، فرهنگیان، فنی و حرفه ای و فردوسی مشهد) که تعداد آنها 60 نفر بود. در دو مرحله: کیفی 15 نفر و در مرحله کمی براساس فرمول کوکران تعداد ۵۲ نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه بود، برای شناسایی مولفه های سبک رهبری و دانشگاه کارآفرین، همچنین رتبه بندی وتعیین مقدار تاثیرپذیری مولفه های تحقیق از آزمون های آماری با استفاده از نرم افزار MicMac و Spss استفاده شد. براساس تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه های عمیق و اکتشافی، کدگذاری و تحلیل داده های کیفی مولفه های شناسایی شده در بعد رهبری تحول آفرین 7 مولفه طبقه بندی شدند و برای دانشگاه کارآفرین نیز 7 مولفه دیگر طبقه بندی شدند. همچنین مشخص شد سبک رهبری تحول گرا مدیران بر توسعه کارآفرینی در دانشگاه ها تاثیر گذار و معنی دار بود.
ارائه مدل به منظور ارتقای تعامل والدین با مدرسه و نقش آن در پیشرفت آموزشی فرزندان: رویکردی آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت والدین در تحقیقات پیشین مورد توجه قرار گرفته است، اما شناسایی مؤلفه هایی که موجب ارتقاء این رویکرد و پیشرفت تحصیلی فرزندان گردد کم تر بررسی شده است. هدف این پژوهش ارائه ی مدل به منظور ارتقای تعامل والدین در راستای پیشرفت تحصیلی فرزندان بود که با راهبرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی انجام شد. جامعه ی آماری، مدیران مدارس سه دوره تحصیلی ابتدایی، متوسطه ی اول و دوم بود و با نمونه گیری خوشه ای تعداد 535 نفر از مدیران انتخاب شدند. نمونه گیری بخش کیفی هدفمندوباتکنیک ملاک محور صورت گرفت. ابزار پژوهش بخش کیفی، مصاحبه ی باز با مشارکت کنندگان و بررسی اسناد کتابخانه ای و مدارک کلیدی آموزش و پرورش و اسناد بالادستی ودربخش کمّی، پرسشنامه ی ایجاد شده توسط محقق، بر اساس یافته های بخش کیفی بود. روایی بخش کیفی، باروش ممیزی توسط داوران و اعتباریابی بخش کیفی باروش کاوش به وسیله مشارکت کنندگان انجام شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی همگرا و واگرا و پایایی به وسیله بارهای عاملی، آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد.تحلیل داده های کیفی به روش تحلیل مضمون و تحلیل داده های بخش کمّی با روش تحلیل عامل تأییدی صورت گرفت.نتایج معادلات ساختاری نشان داد،الگوهای اندازه گیری عوامل مؤثر در تعامل از برازش مطلوب برخوردارند و با قرار گرفتن همه این عوامل در مدل اصلی تعامل،مدل مذکور نیز از برازش مطلوب برخوردار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، با به کارگیری عوامل شناسایی شده در مدل پیشنهادی، تعامل والدین با مدرسه ارتقاء یافته و بنابر دیدگاه مشارکت کنندگان با روابط مستمر والدین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میسّر می گردد.واژگان کلیدی: تعامل، اولیا، مربیان، مدرسه، رویکرد آمیخته
اثربخشی الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان همدان بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی در زمره طرح نیمه آزمایشی با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر کارشناسی رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی بود که تعداد 30 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه کنترل و آزمایش گماشته شدند. سپس گروه آزمایش بر اساس الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی 10 جلسه.90 دقیقه ای آموزش دیدند. آموزش برای گروه کنترل بدون مداخله و به روش متداول الکترونیکی و به همان تعداد جلسه و میزان ساعت بود. سپس پس آزمون عملکرد تحصیلی بر هر دو گروه اجرا شد. ابزار مورد استفاده شامل پیش آزمون و پس آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی عینی با تأیید روایی متخصصین و پایایی محاسبه شده 79/0 (پیش آزمون) و 81/0 (پس آزمون) از طریق آلفای کرونباخ بود. سپس داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد کاربست الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان همدان در درس طراحی واحد یادگیری اثر مطلوب داشته و بین میزان عملکرد تحصیلی دو گروه در پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده شد.
واکاوی ویژگی ها و ابعاد آموزش هوشمند با استفاده از مرور نظام مند و فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای دگرگون شده و متحول کنونی، متاثر از رشد فزاینده ی جمعیت شهرنشین و پیشرفت تکنولوژیکی بشر ، دارای حرکتی صعودی و شتابان به سمت هوشمندی و بکارگیری فناوری های نوین می باشد، این فرایند در نظام آموزشی، با توجه به بستر نیازمند به تحول آموزش ، ضرورتی در حال وقوع و انکار ناپذیر است. هدف از انجام پژوهش حاضر، واکاوی ویژگی ها و ابعاد آموزش هوشمند با روش تحقیق کیفی از نوع مرور نظام مند در ادبیات جدیدترین پژوهش های صورت گرفته در سال های اخیر در جامعه ی آماری: شامل تجارب نظام های آموزشی جهان ، با استفاده از روش فراترکیب در تحلیل داده های مستخرج شده می باشد. روش تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از طریق مرور سیستماتیک بر اساس تجمیع کدهای احصاء شده، شامل شناسایی هشت بعد و 21 مضمون آموزش هوشمند به صورت مشترک در هر دو بخش کلی سخت افزاری و نرم افزاری آموزش هوشمند می باشد. براین اساس، آموزش در تمام ابعاد خود نیازمند الگوسازی و اجرای فرایند هوشمند شدن می باشد.
تحلیل محتوای کتاب تفکر و سواد رسانه ای دوره متوسطه بر اساس آموزش ارزیابی انتقادی پیام ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل محتوای کتاب تفکر و سواد رسانه ای دوره متوسطه بر اساس آموزش ارزیابی انتقادی پیام ها انجام شد. روش پژوهش تحلیل محتوا بود. نمونه پژوهشی محتوای(متن، تصاویر، گفتگوی کلاسی) کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای پایه یازدهم بود که به صورت هدفمند انتخاب شده بود. ابزار آن چک لیست محقق ساخته بود. داده ها در سطح توصیف کمی و نیز تکنیک آنتروپی شانون تحلیل و گزارش شدند. نتایج نشان داد 51 مرتبه به مؤلفه های ارزیابی انتقادی پیام ها توجه شده که سهم طبقه بندی وب سایت ها و شبکه های منتشرکننده پیام 7 فراوانی، اطلاع از منبع پیام و اعتماد یا عدم اعتماد به آن 9 فراوانی، فهم تمایز میان پیام های منفعل و تعاملی 2 فراوانی، آگاهی و حساسیت بر زمینه ها و پس زمینه های پیام ها 8 فراوانی، در نظر گرفتن متن اصلی پیام و استدلال های موجود در آن 3 فراوانی، شناخت اشکال مختلف پیام اعم از درست/نادرست، قانونی/غیرقانونی، معتبر/منسوخ، خوب/توهین آمیز و آسیب زا 14 فراوانی، توانایی ترکیب اطلاعات مختلف و رسیدن به تفسیری عالمانه 1 فراوانی، توانایی در نتیجه گیری از کیفیت و مقصد پیام 7 فراوانی است. طبق فراوانی های موجود ضریب اهمیت هر یک از مؤلفه ها به ترتیب 2004/0، 1997/0، 0593/0، 1828/0، 0219/0، 2739/0، 0593/0، 0027/0 است.
تبیین رویکرد زمینه محور در برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین رویکرد زمینه محور در برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم انجام شد و از نظر هدف کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نظر نوع پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری شامل معلمان پایه ششم ابتدایی شهرتهران به تعداد750 نفر است، حجم نمونه با جدول کرجسی– مورگان، تعداد 256 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعیین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد 34 سوالی استفاده شد. این پرسشنامه هفت بعد(یادگیری معنا دار، کسب شایستگی علمی، ایجاد موقعیت های واقعی حل مساله، درگیرنمودن دانش آموزان در کارهای گروهی، ایجاد زمینه جهت رشد و توسعه استدلال های علمی دانش آموزان، برقرای ارتباط بین چهار عرصه خود، خالق، خلق و خلقت، ارزشیابی به عنوان یک فرایند) را مورد بررسی قرار داد. روایی پرسشنامه به وسیله روایی صوری مورد تایید خبرگان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفا کرانباخ(86/ 0) تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس، آمار توصیفی(شاخص های آماری فراوان، میانگین، انحراف استاندارد و نمودار) و آمار استنباطی(آزمون تی تک نمونه ای) استفاده شد. نتایج نشان داد که در اجرای برنامه درسی علوم تجربی پایه ششم با رویکرد زمینه – محور، امکان یادگیری معنا دار، کسب شایستگی علمی، ایجاد موقعیتهای واقعی حل مساله، ایجاد زمینه لازم جهت رشد و توسعه استدلال های علمی و برقرای ارتباط بین چهار عرصه خود، خالق، خلق و خلقت فراهم شده است ولی امکان ارزشیابی به عنوان یک فرایند برای دانش آموزان فراهم نشده است و این رویکرد دانش آموزان را درگیر در کار گروهی نکرده است.
بررسی تأثیر ابعاد استقرار سازمان مربی گرا بر یادگیری سازمانی در پردیس ها و مراکز آموزش عالی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر ابعاد استقرار سازمان مربی گرا بر متغیر یادگیری سازمانی در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر نوع کمی و از نظر روش، توصیفی - پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کارکنان دانشگاه فرهنگیان در استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی با جمعیت ۳۹۸ نفر بودند که 196 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به صورت نسبی با بهره گیری از جدول کرجسی و مورگان (1970) انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی و برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری، بسته نرم افزار آماری در علوم اجتماعی و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شد. میزان بار عاملی و مقادیر T و سطح معناداری آزمون معادلات ساختاری، نشان داد تنها، بُعد زمینه ایجاد سازمان مربی گرا دارای تأثیر معنادار بر متغیر یادگیری سازمانی می باشد و مابقی ابعاد تأثیر قابل توجهی بر یادگیری ندارند. لذا به منظور بهبود یادگیری سازمانی در دانشگاه فرهنگیان به عنوان یک سازمان مربی گرا باید بر روی بعد زمینه استقرار توجه شود و بر سایر ابعاد، سرمایه گذاری کمتری صورت گیرد.
تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان: فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی 2020 الی 2023 انجام شد. نوع مطالعه کاربردی و کیفی بود و از روش فراترکیب استفاده شد. حوزه بررسی مقالات پژوهشی بین سال های 2020 الی 2023 بود. با استفاده از رویکرد هدفمند و تا رسیدن به اشباع و بهره گیری از نگرش یکپارچه سازی و مدل سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) 140مقاله گزینش و پس از معیار های ارزیابی 44 مقاله نهایی انتخاب شد. داده های کیفی در قالب مقولات، مفاهیم و کد ها تحلیل و پیاده سازی شدند. نتایج نشان داد تعیین کننده های روانشناختی (ابعاد شناختی، هیجانی، رفتاری و شخصیتی)، تعیین کننده های شغلی (ابعاد مرتبط با کار، محیط کار، دانش آموز و جوروانشناختی)، تعیین کننده های خانوادگی (همسر، جوخانواده، وظایف خانوادگی)، تعیین کننده های بافت آموزشی (جومدرسه، دانش آموز، همکاران، درس) تعیین کننده های اجتماعی (ابعاد جامعه، وابسته به دیگران) تعیین کننده های محافظتی (مراقبت کننده های اجتماعی، روانشناختی، شغلی و شخصیتی) تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی بود. همسو با یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت مجموعه عوامل روانشناختی، شغلی، خانوادگی، آموزشی، اجتماعی و محافظتی به عنوان تعیین کننده های خستگی عاطفی معلمان در شواهد تجربی شناسایی شده اند. که لزوم برنامه ریزی های موثر جهت کاهش عوامل افزایش دهنده خستگی عاطفی و تقویت عوامل کاهنده خستگی عاطفی معلمان واقع بینانه به نظر می رسد.
طراحی الگوی تربیت حرفه ای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان براساس مبانی معرفت شناختی تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه ها و اولویت بندی الگوی تربیت حرفه ای دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بر مبنای معرفت شناختی تعلیم و تربیت اسلامی است. این پژوهش متکی بر روش ترکیبی (کیفی-کمی) است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای قیاسی با مطالعه دقیق منابع تربیت حرفه ای و مصاحبه داده های اولیه که با تعداد 30 نفر از خبرگان جمع آوری شد، الگوی نظری پژوهش شامل 74 گویه بصورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی مبتنی بر 3 بُعد، 9 مولفه و 62 شاخص تا مرحله اشباع نظری زیر نظر خبرگان تأیید گردید. در بخش کمی پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد که ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته و جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه فرهنگیان سراسر کشور در سال 1400-1399 تشکیل داده که حجم نمونه براساس فرمول کوکران تعداد 600 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری نیز مبتنی بر روش خوشه ای از بین 31 استان 5 استان بصورت تصادفی انتخاب و تعداد نمونه ها به نسبت توزیع در هر طبقه نیز به صورت تصادفی ساده نمونه گیری شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، در بخش ابعاد اولویت به ترتیب با؛ 1- رسالت حرفه ای ، 2- عملکرد حرفه ای و 3 - بایسته ها حرفه ای و در بخش مولفه ها اولویت به ترتیب با: 1- توانایی های حرفه ای2- دانش حرفه ای، 3- بصیرت حرفه ای، 4- انگیزه بخشی، 5- ایجاد مدرسه صالح، 6 - نگرش حرفه ای، 7- عملکرد مشترک، 8- اصول تحول مداوم، 9- عملکرد اختصاصی است.
آموزش فلسفه در مدارس ابتدایی و تأثیر آن بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های مهم فلاسفه در قرون اخیر، کاربرد فلسفه در زندگی و برقراری رابطه بین آن و جامعه بشری است. در همین راستا با توجه به تأثیر ماندگار آموزش فلسفه بر پرورش قدرت استدلال و قضاوت کودکان، توانایی آن ها در مواجهه با مسائل، توسعه تعاملات سازنده، پرورش فضائل اخلاقی، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش حساس آموزش فلسفه بر خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس ابتدایی اجرا شد. روش مورد استفاده در این پژوهش کمی و رویکرد آن نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس دوره اول ابتدایی دولتی پسرانه شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. حجم نمونه 50 نفری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. سپس نمونه ها ﺑﻪﺻﻮرت ﺗﺼﺎدﻓی در دو ﮔﺮوه آزﻣﺎیﺶ و کﻨﺘﺮل قرار گرفتند. برای اندازه گیری خلاقیت از آزمون سنجش خلاقیت تورنس (فرم B)، و جهت بررسی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از میانگین (معدل) آخر سال تحصیلی نمرات دروس (ریاضی، علوم، فارسی، مطالعات اجتماعی) استفاده شد. در ادامه داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که، آموزش فلسفه توانسته است منجر به ایجاد تفاوت معنادار میانگین نمرات متغیرهای پیشرفت تحصیلی و خلاقیت و نیز ایجاد تفاوت معنادار میانگین نمرات سطوح متغیر خلاقیت (سیالی، بسط، ابتکار و انعطاف پذیری) در مرحله پس آزمون در سطح خطای 05/0 گردد. طبق نتایج این پژوهش آموزش فلسفه به کودکان می تواند بر پرورش تفکر خلاق و به موازات آن پیشرفت و ارتقای عملکرد تحصیلی دانش آموزان تأثیر سازنده بگذارد.
شناسایی و تبیین چارچوب قدرت پذیری معلمان در برنامه های درسی در راستای توسعه مفهوم "خودِ معلمی" در محیط آموزشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یشینه و اهداف: معلمان نقش مهمی در تحقق اهداف برنامه های درسی دارند و فلسفه آموزشی آنها چارچوب تغییرات پایدار را در نظام آموزشی ترسیم می کند و ماهیت تصمیم گیری های مختلف را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین چارچوب قدرت پذیری معلمان در برنامه های درسی در راستای توسعه مفهوم خودِ معلمی در محیط آموزشگاهی انجام شد. روش ها : رویکرد پژوهش کیفی و از نوع روش تحلیل محتوای استقرایی با تاکید بر خود فهمی پژوهشگر بود. مشارکت کنندگان معلمان شهرستان چایپاره در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که 18 نفر از آنان به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع مطلوب مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا مصاحبه های نیمه ساختارمندی از آنها صورت گرفت و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. برای اعتبارسنجی یافته ها از روش خود بازبینی محقق و توصیف غنی داده ها و برای تعیین پایایی داده ها از روش بررسی همزمان استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که 6 مولفه فردیت گرایی، اجماع سازی، عمل گرایی، علم گرایی، بوم شناسی و خود انگاره برنامه درسی مضامین اصلی هستند که با 18 مضمون فرعی و 126 مضمون اولیه در جهت گسترش نفوذ معلمان در برنامه های درسی از طریق مفهوم خودِ معلمی تلاش کرده و شرایط را برای انطباق بیش تر با رویکردهای مختلف برنامه درسی فراهم می نمایند. نتیجه گیری: نتایج بیانگر این است که مدارس با فراهم کردن فرصت های آموزشی و مبنا قرار دادن قابلیت های معلمی، زمینه را برای گسترش نفوذ و تاثیر معلمان در برنامه های درسی هموار نماید و آنها را در راستای شکل گیری رویکردهای تصمیم گیری معلم محور به ایجاد هویت معلمی ترغیب کند.
اثربخشی الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) در تدریس علوم بر نگرش نسبت به علوم دانش آموزان (با نقش تعاملی جویادگیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی الگوی تدریس چرخه ای۹مرحله ای (9E) در تدریس علوم بر نگرش نسبت به علوم دانش آموزان(با نقش تعاملی جو یادگیری) بوده است. روش پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی بود که دراجرای آن از طرح پیش-آزمون- پس آزمون باگروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1401-1400 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 160نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه جویادگیری، غربالگری شدند و در نهایت60 نفر از دانش آموزان انتخاب و براساس نمرات پرسشنامه جویادگیری و با روش جایگزینی هدفمند در دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل گمارده شدند. همه ی آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل، قبل و بعد از آموزش با استفاده از پرسشنامه نگرش نسبت به علوم مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه 45دقیقه ای الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) در درس علوم را دریافت کردند. گروه کنترل نیز همزمان روش تدریس سنتی (معمول) را دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس عاملی چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) منجر به بهبود معنی دار نگرش نسبت به علوم گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل شده است. همچنین اثر تعاملی الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) و جویادگیری برنگرش نسبت به علوم معنی دار بوده است. بنابراین با به کارگیری الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) و توجه به نقش تعاملی و تعدیلی جو یادگیری می توان نگرش نسبت به علوم را در دانش آموزان افزایش داد.
بررسی عناصر زیبایی شناختی (رنگ، نور و فرم) در طراحی فضای آموزشی مراکز پیش از دبستان بر اساس دستور العمل سازمان بهزیستی کشور و تطبیق با استانداردهای موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی عناصر زیبایی شناختی (رنگ، نور و فرم) در طراحی فضای آموزشی مراکز پیش از دبستان بر اساس دستورالعمل سازمان بهزیستی کشور و تطبیق با استانداردهای موجود بود. روش پژوهش حاضر، روش توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی 68 مهد کودک منطقه 5 شهر تهران زیر پوشش سازمان بهزیستی بود که تعداد 20 مهد کودک از بین جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای به عنوان مهدهای نمونه انتخاب شدند. یافته های بدست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که بین نظرات مدیران در رابطه با عناصر زیبایی شناختی بر اساس چک لیست سازمان بهزیستی و پرسشنامه محقق ساخته اختلاف معنی داری وجود دارد و از طرفی کاربرد عناصر زیبایی شناختی در طراحی فضای آموزشی مهدکودک ها در سطح ضعیفی قرار دارد و نیاز به اصلاح و تغییر دارد....... ..... .... .... ... ... .. .. ... ... .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .... .. ... ... ... .. .. ... .....
بررسی اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی برای معلمان دوره ابتدایی بر شایستگی های حرفه ای آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش کارکردهای اجرایی برای معلمان دوره ابتدایی بر روی شایستگی های حرفه ای آنان بود. روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان پایه ابتدایی ناحیه یک استان یزد در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل می دهند (900نفر). ابتدا به روش خوشه ای از بین مدارس دوره ابتدایی 15 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد و سپس از میان معلمان مدارس 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 45 روز (15 جلسه 45 دقیقه ای) برنامه آموزشی را دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد برنامه آموزشی کارکردهای اجرایی در افزایش شایستگی آموزشی، رفتاری، اجتماعی، فکری، مدیریتی، طراحی محیط فیزیکی، طراحی محیط عاطفی، اخلاق حرفه ای، توسعه حرفه ای و فناوری در معلمان گروه آزمایش موثر بود. بنابراین، برگزاری دوره های آموزشی و کارگاهی در زمینه بهبود و تقویت کارکردهای اجرایی معلمان به منظور ارتقای شایستگی های حرفه ای معلمان و به تبع آن مهارت های اجرایی و عملکرد تحصیلی دانش-آموزان توصیه می شود.
تحلیل چگونگی بازنمایی ساحت سیاسی- اجتماعی سند تحول بنیادین در کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف اصلی این پژوهش تحلیل چگونگی بازنمایی ساحت سیاسی- اجتماعی سند تحول بنیادین در کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم، به منظور شناسایی میزان توجه به این ساحت بود.روش:دراین پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافتهها:نتایج حاصل ازتجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که تفاوت توجه به مولفه های کلیدی ساحت تربیت سیاسی و اجتماعی درکتاب مطالعات اجتماعی ششم ابتدایی چشمگیر و معنی دار است.کم توجهی به بعضی از این مولفه ها درمحتوای کتاب دیده می شود که نیازمند توجه در تدریس و چاپ های بعدی می باشد.براساس یافته ها،از میان ۸ مولفه ی ساحت تربیت سیاسی و اجتماعی بیشترین توجه به مولفه های شماره ۱- بازنشانی، حفظ و اصلاح آداب، رسوم، هنجارها و ارزش های جامعه در پرتو نظام معیارمعیاراسلامی ۵- تعامل شایسته با نهاد دولت و سایر نهادهای مدنی و سیاسی و کسب شایستگی هایی نظیر رعایت قانون، مسئولیت پذیری، مشارکت اجتماعی و سیاسی و پاسداشت ارزش های اجتماعی در جهت شکل گیری جامعه سالم و پیشرفت مداوم آن بر اساس نظام معیار اسلامی ۳- توسعه آزادی و مرتبه وجودی خویش و دیگران در پرتو درک و اصلاح موقعیت اجتماعی خود و دیگران، برقراری رابطه سازنده و مناسب با ایشان براساس نظام معیار اسلامی و کسب صفاتی جمعی نظیر احسان، مهرورزی، انصاف، خیرخواهی، بردباری، وفاق، همدلی و مسالمت جویی ۶- بازنشانی فرهنگ و تمدن اسلامی، همراه با توجه به نیازهای حال و آینده جامعه و تلاش جهت تحقق امت واحده اسلامی بر اساس نظام معیار اسلامی، شده است اما به چهار مولفه ی دیگر کم توجهی شده است.
تأثیر واقعیت افزوده تلفن همراه بر فرایند یاددهی – یادگیری دانش آموزان مدرسه فرزانگان در آموزش مجازی درس زیست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعیت افزوده یکی از فناوری های کاربردی نوین در حوزه آموزش است که با شبیه سازی دنیای واقعی بصورت پویانمایی، اجسام مجازی، تصاویر سه بعدی، صدا و ... امکان تعامل کاربر را با مفاد درسی ممکن می سازد. هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده تعاملی بر آموزش زیست شناسی است. ﭘﮋوﻫﺶ به روش نیمه آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﺑﺎ طرح ﭘﯿﺶ -ﭘﺲ آزﻣﻮن و آزمون سنجش یادداری ﺑرای ﮔﺮوه های گواه و آزمایش انجام شده است. از جامعه آماری پژوهش (دانش آموزان دختر پایه یازدهم تجربی شهرستان پاکدشت)، نمونه ای شامل 30 دانش آموز مدرسه فرزانگان انتخاب و بطور تصادفی به گروه های گواه و آزمایش تقسیم شدند. گروه گواه به صورت سنتی و گروه آزمایش با استفاده از فناوری مذکور آموزش دیدند. پرسشنامه های پژوهش شامل سبک های یادگیری کلب و محقق ساخته ارزیابی یادگیری و یادداری است. برای تعیین توفیق دانش آموزان در دستیابی به اهداف، از پیش آزمون، پس آزمون و آزمون سنجش میزان یادداری استفاده شد. در گروهای گواه و آزمایش اختلاف پیش و پس آزمون معنادار بوده و بیشتر بودن میانگین گروه آزمایش، نشان دهنده یادگیری بهتر است؛ اما معنادار نبودن اختلاف بین پس آزمون- یادداری نشان دهنده یادداری مطالب در هر دو گروه می باشد. همچنین افت کمتر نمره در گروه آزمایش، تثبیت آموخته ها را تأیید می کند. تحلیل پرسشنامه سبک های یادگیری نیز نشان دهنده اثر بخشی روش آموزشی است. نتایج پرسشنامه محقق ساخته، استقبال دانش آموزان از این روش را نشان داد. بنابراین کاربرد این فناوری به عنوان مکمل کتاب های درسی می تواند در رفع محدودیت های آموزش سنتی و تسهیل فرآیند آموزش مؤثر باشد.