شکوه السادات بنی جمالی

شکوه السادات بنی جمالی

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه الزهرا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
۱.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی فرسودگی تحصیلی تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۹۸
زمینه: فرسودگی و تاب آوری تحصیلی از مؤلفه های مهم عملکرد تحصیلی دانش آموزان محسوب می شوند. یکی از روش هایی که به نظر می رسد در بهبود این مؤلفه های تحصیلی تأثیرگذار است، آموزش ذهن آگاهی است. مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر فرسودگی تحصیلی و تاب آوری تحصیلی در بین دانش آموزان دختر انجام شد. روش: پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس دوره اول متوسطه منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1397-1396 بود. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود. بدین صورت که از بین تمامی مدارس این منطقه، 2 مدرسه به طور تصادفی انتخاب شد و سپس از بین دانش آموزان این 2 مدرسه، 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب و آزمون های فرسودگی تحصیلی مسلش (شافوئلی و همکاران، 2002) و تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004) روی آن ها اجرا شد. سپس از بین شرکت کنندگانی که نمره بالاتری در فرسودگی تحصیلی و نمره پایین تری در تاب آوری تحصیلی کسب نمودند، تعداد 30 دانش آموز به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 15 دانش آموز به صورت تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه قرار گرفتند. بسته آموزشی ذهن آگاهی بر روی گروه آزمایش اجرا شد و پس از انجام آن، آزمودنی های هر دو گروه مجدد مورد آزمون قرار گرفتند تا اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر گروه آزمایش سنجیده شود. جهت تحلیل داده ها، علاوه بر شاخصه های آمار توصیفی از تحلیل کواریانس نیز استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی به طور معناداری بر کاهش فرسودگی تحصیلی و افزایش تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مؤثر بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل می گردد که آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند ضمن کاهش فرسودگی تحصیلی، به افزایش میزان تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر نیز کمک کند. بنابراین توجه به آموزش ذهن آگاهی می توا ند نقش مهمی در بهبود جنبه های مثبت تحصیلی در دانش آموزان از جمله کاهش فرسودگی و افزایش تاب آوری تحصیلی داشته باشد.
۲.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ذهن آگاهی تاب آوری تحصیلی احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۰۷
زمینه: با وجود این که پژوهش های بسیاری در ارتباط با تاب آوری عمومی یا روانشناختی تمرکز دارند اما پژوهش های اندکی در ایران به مسئله ی تاب آوری تحصیلی توجه کرده اند، همچنین مداخله ای که به صورت کاربردی تعلق به مدرسه دانش آموزان را افزایش دهد در پژوهش مورد توجه قرار نگرفته است، بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که آیا آموزش ذهن آگاهی می تواند بر بهبود تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان اثرگذار باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزانِ دختر دوره اول متوسطه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه و همراه با دوره پیگیری بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزانِ دختردوره اول متوسطه شهر تهران در سال 1397-1396 بودند. تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه گواه هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری تحصیلی (ساموئلز، 2004)، پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004) و جلسات درمان آموزش ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2002) بودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مختلط تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی باعث افزایش معنادار تاب آوری تحصیلی (0/01 p<) و احساس تعلق به مدرسه (0/01 p<) دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است. همچنین این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده است. نتیجه گیری: از یافته های بالا می توان نتیجه گرفت که آموزش ذهن آگاهی به واسطه بالا بردن آگاهی دانش آموزان نسبت به زمان حال، منجر به افزایش تاب آوری تحصیلی و احساس تعلق به مدرسه دانش آموزان گردید. تکرار تحقیقات با نمونه های بیشتر در مناطق مختلف مورد نیاز است.
۳.

مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به بی خوابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتناب تجربی بی خوابی درمان شناختی - رفتاری درمان مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۰ تعداد دانلود : ۲۳۹
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و شناختی-رفتاری بر اجتناب تجربی زنان مبتلا به بی خوابی بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش زنان با اختلال بی خوابی بودند که از طریق فراخوان، در سال 1399 به مرکز مشاوره دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر مراجعه کرده بودند، از میان آن ها تعداد 63 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه (21نفره) جای داده شدند. هر دو گروه آزمایش به طور جداگانه طی 8 جلسه، هفته ای یک جلسه 45  تا 60 دقیقه ای به صورت انفرادی، تحت درمان قرار گرفتند. پرسشنامه اجتناب تجربی چندبعدی پیش ازآغاز درمان و پایان جلسات درمان و 3 ماه بعد به صورت انفرادی اجرا شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد هر دو درمان بر کاهش اجتناب تجربی زنان مبتلا به اختلال بی خوابی تأثیر داشت و هر دو به یک اندازه در پیگیری مؤثر بودند، اما ذهن آگاهی مؤثرتر بود و همچنین جنبه پیشگیری از عود را داشت. بنابراین می توان از این دو روش درمان در جهت کاهش اجتناب تجربی استفاده کرد.
۴.

اثربخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکیزوفرنیا برنامه بازگشت به اجتماع تبعیت ازدرمان توانمندسازی کاهش عود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۳۷۲
مقدمه:گرچه عدم تبعیت در میان همه شاخه های پزشکی شایع است،اختلالات روانپریشی با چالش بییشتری در برابر این مساله مواجه است که خطر آن را افزایش می دهد.پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا انجام شد. روش:جامعه آماری این پژوهش را کلیۀ بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای بستری در مراکز توانبخشی شهر تهران تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و انتصاب تصادفی با احتساب معیارهای ورود و خروج از نمونه،نمونه ای به حجم 40 بیمار انتخاب و در گروه آزمایش(20 نفر) و کنترل(20 نفر) جایگزین شدند.در ابتدای پژوهش دو گروه از نظر متغیرهای سن و تحصیلات یکسان سازی شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه تحت آموزش برنامۀ بازگشت به اجتماع ،دو جلسه در هفته،قرار گرفت.آزمودنیهای گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامۀ تبعیت از درمان موریسکی پاسخ دادند. یافته ها:جهت تحلیل داده ها به دلیل نرمال نبودن داده ها و عدم رعایت مفروضه شیب رگرسیون،از آزمون u- مان ویتنی استفاده شدو یافته ها نشان دادند که بیماران گروه بازگشت به اجتماع در مقایسه با گروه کنترل پس از اجرای برنامه تفاوت معنی دار نشان دادند (10.500:U)،اما پس از دو ماه پیگیری، در نمره تبعیت از درمان( 70.500:U)،دو گروه تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتیجه گیری:علی رغم محدودیتهای موجود، با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی برنامۀ بازگشت به اجتماع بر بهبود تبعیت از درمان در افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا ،اجرای این برنامه به منظور توانمند سازی بیماران در مدیریت بیماری و کاهش عود پیشنهاد می شود.
۶.

بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس تاب آوری در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری اعتبارسنجی سرطان پستان تحلیل اکتشافی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۴۶۷
باتوجه به اهمیت بررسی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان پستان، وازآنجایی که تاب آوری می تواند مبتلایان به سرطان را از آشفتگی های هیجانی حفظ کند، اعتبارسنجی ابزارتاب آوری کانر دیویدسون ( CD-RISC )در این پژوهش انجام گرفته است. در این پژوهش ۲۰۲ نفر از مبتلایان به سرطان پستان که در مراکز درمانی شهر تهران تحت معالجه بوده اند، پرسشنامه ۲۵ سوالی کانر را پاسخ داده اند. برای بررسی روایی سازه از تحلیل عامل تاییدی و تحلیل عامل اکتشافی استفاده شده است. در نحلیل عامل تاییدی تمامی شاخص های برازش در حد مطلوب به دست آمده است .در تحلیل عامل اکتشافی، ماتریس عاملی بر اساس ۲عامل محاسبه شد. این ۲عامل بر روی هم 34/48 درصد کل واریانس متغیرها است. عامل اول با ارزش ویژه75/10، به تنهایی025/43 درصد واریانس کل متغیر ها را بعد از چرخش عوامل توجیه می کند و عامل اول نسبت به عامل دوم ( با ارزش ویژه33/1، و319/5درصد واریانس ) سهم بیشتری در تبیین واریانس دارد. بیشترین ضریب آلفای کرونباخ مربوط به عامل اول ( 935 /0 )و کمترین مربوط به عامل دوم ( 792 /0 )و برای کل مقیاس (942 /0 ) است که نشان دهنده هماهنگی درونی بالا است . بر اساس نتایج پژوهش ابزارتاب آوری کانر دیویدسون از روایی واعتبار قابل قبول درزنان مبتلا به سرطان پستان، برخورداراست .
۷.

پیش بینی یادگیری زبان انگلیسی در دختران و پسران بر اساس هوش موفّق، خِرَد و خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش موفق خرد خلاقیت یادگیری زبان انگلیسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۴۴۸
هوش موفّق، خِرَد و خلاقیت را می توان از ویژگی های مهم موفقیت در یادگیری زبان انگلیسی به شمار آورد. این پژوهش برای تعیین نقش پیش بینی کنندگی هوش موفّق، خِرَد و خلاقیت در یادگیری زبان انگلیسی در دختران و پسران انجام گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی، و جامعه آماری کلیه زبان آموزان، زبان انگلیسی دختر و پسر شهرستان های قائم شهر، بابل و ساری که در سال97 1396 مشغول به تحصیل بودند، که از این تعداد، نمونه ای به حجم 625 نفر انتخاب گردید که 351 نفر از آن ها پسر و 274 نفر دختر بودند، که به سه پرسشنامه هوش موفّق استرنبرگ با مجموع (36) سؤال  و ضریب پایایی 88/0 و پرسشنامه خِرَد آردلت(29) با ضریب پایایی 84/0 و پرسشنامه خلاقیت عابدی با (60) سؤال و ضریب پایایی 89/0،که در مجموع به (125) سؤال پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون  چند متغیری استفاده شده است. نتایج نشان داد که مؤلفه های هوش موفق و خلاقیت می توانند در پیش بینی یادگیری زبان نقش داشته باشند.نتایج پژوهش حاضر همچنین نشان داد که هوش موفّق، خِرَد و خلاقیت از عوامل بسیار مهم در یادگیری زبان انگلیسی هستند که با اجرای صحیح آن ها در کلاس وآموزش آن ها به زبان آموزان می توان به طور مستقیم فرایند یادگیری را ارتقا بخشید.
۸.

تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبرد نظارت راهبرد برنامه ریزی توان بخشی حافظه آینده نگر اوتیسم با عملکرد بالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۵۰۹
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای برنامه ریزی و نظارت در توان بخشی حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالاست. روش: 9 کودک 7 تا 10 ساله مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا با روش هدفمند انتخاب شدند. پژوهش حاضر با روش آزمایشی از طریق طرح تک آزمودنی با مدل ABAB انجام شد. جمعاً هر شرکت کننده 12 جلسه آموزش راهبرد نظارت و برنامه ریزی را در هر هفته سه جلسه 90 دقیقه ای دریافت کرده است. از ابزارهای تکلیف حافظه آینده نگرکرنز، پروتکل آموزش حافظه آینده نگر، ویراست چهارم آزمون هوشی وکسلر، پرسش نامه استاندارد سنجش دامنه اتیسم و مقیاس درجه بندی درخودماندگی گیلیام برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر کوهن استفاده شده است. یافته ها: مطابق با یافته ها، شرکت کنندگان در گروهی که راهبردهای هر دو تکلیف را دریافت کرده بودند عملکرد بهتری داشتند و هر 9 شرکت کننده در تکلیف رویدادمحور اندازه اثر بالایی را نشان داده اند، ولی در تکلیف زمان محور فقط دو شرکت کننده گروه مختلط و دو شرکت کننده گروه زمان محور، اندازه اثر متوسطی را به دست آورده اند. نتیجه گیری: آموزش این راهبردها می تواند نقش مؤثری در بهبود حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اتیسم با عملکرد بالا داشته باشد و نظارت و برنامه ریزی آنها را برای تکالیف روزمره بهبود بخشد.
۹.

مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری و آموزش ذهن آگاهی بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمانگری شناختی رفتاری آموزش ذهن آگاهی خودمراقبتی دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۴۹۰
زمینه: تحقیقات به نقش موثر درمانگری های شناختی رفتاری و ذهن آگاهی بر رفتارهای خودمراقبتی اشاره دارد، اما کدام یک از این درمان ها می تواند بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی بیماران دارای دیابت نوع دو تاثیر داشته باشد؟ هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری و آموزش ذهن آگاهی بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. تعداد 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 که در سال 1397 عضو انجمن خیریه حمایت از بیماران دیابتی تهران بودند مورد بررسی قرار گرفتند. از میان آنها، 48 نفر که دارای کم ترین نمرات بر روی پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی توبرت و گلاسکو (1994) بودند، انتخاب و به تصادف در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند و به ترتیب تحت آموزش درمانگری شناختی رفتاری کرین(1390) و ذهن آگاهی بی یر (2014) قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده تأثیر معنادار هر دو روش مداخله های شناختی رفتاری (0/05 p< ) و آموزش ذهن آگاهی (0/05 p< ) بر افزایش سطح رفتارهای خودمراقبتی بیماران بود. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی، بین میزان تأثیر دو مداخله روانشناختی بر افزایش رفتارهای خودمراقبتی بیماران تفاوتی وجود نداشت (0/01 p< ). نتیجه گیری: مداخله شناختی رفتاری از طریق تغییر و کنارآمدن با باورهای غیر منطقی بیماران و مداخله ذهن آگاهی از طریق افزایش دامنه توجه به خود و پیگیری برنامه های درمانگری ، می تواند پای بندی به برنامه های خودمراقبتی دیابت را در بیمار افزایش دهد.
۱۰.

نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه سبک های فرزندپروری و قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلدری هوش هیجانی سبکهای فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۲ تعداد دانلود : ۶۲۱
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین سبک های فرزندپروری با قلدری بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان پسر کلاس هفتم و هشتم مدارس شهر اراک در سال تحصیلی 95-1394 بوده اند. از این میان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 484 دانش آموز به همراه مادرانشان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس قلدری ایلی نویز،، پرسشنامه خودگزارشی هوش هیجانی شاته و دیگران و پرسشنامه فرزندپروری بامریند استفاده شد. در تحلیل داده ها، شیوه های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به شیوه سلسله مراتب به کار رفت. نتایج حاصل ازتحلیل رگرسیون نشان داد هوش هیجانی در رابطه بین فرزندپروری مستبدانه و قلدری دارای نقش واسطه ای جزیی و در رابطه بین فرزندپروری مقتدرانه و قلدری دارای نقش واسطه ای کامل است. نتیجه اینکه سبک های فرزندپروری و نوع نگرش والدین نسبت به رفتار کودکان، می تواند به شکل گیری تعارضات رفتاری بین فردی در کودکان به شکل قلدری، منجر شود. از سوی دیگر هوش هیجانی می تواند به مدیریت خشم، احساس مثبت در خویشتن و جرأت مندی در روابط بین فردی کمک کند. از این رو برای پیشگیری و مقابله با قلدری، آموزش نحوه فرزندپروری بهینه به والدین که سبب رشد روانی-هیجانی مثبت و سازگارانه در کودک یاری می رساند، ضروری به نظر می رسد.
۱۱.

رابطه بین هوش موفّق و خِرَد با یادگیری زبان انگلیسی در زبان آموزان دختر و پسر شهرستان های قائم شهر، بابل، ساری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: هوش موفق خرد یادگیری زبان انگلیسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۴۶۴
مقدمه: با توجه به اهمیت هوش موفق و خرد، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش موفّق و خِرَد با یادگیری زبان انگلیسی در زبان آموزان دختر و پسر می باشد. آموزش هوش موفق و خرد می تواند مزایایی برای معلمان و یادگیرندگان داشته باشد و یادگیری را به خصوص در یادگیرندگان زبان انگلیسی تقویت کند . روش : روش این پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه آماری شامل کلّیه زبان آموزان، زبان انگلیسی دختر و پسر شهرستان های قائم شهر، بابل، ساری که در سال 97 1396 مشغول به تحصیل می باشند، که از این تعداد، نمونه ای به حجم 625 نفر انتخاب گردید که از این تعداد351 نفر پسر و 274 نفر دختر بودند، که به شیوه طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه های هوش موفق استرنبرگ، خرد آردلت نیز ابزار پژوهش را تشکیل می دهند. یافته ها : برای تحلیل نتایج از روش هبستگی پیرسون استفاده شد. در مجموع یافته های این پژوهش نشان داد که بین هوش موفّق و خِرَد در افزایش یادگیری یادگیرندگان زبان انگلیسی رابطه معناداری(0/01 > P ) وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان داد که با بهره گیری از هوش موفق و خرد در یادگیری یادگیرندگان زبان انگلیسی می توان آموزش را سرعت بخشید و در نتیجه برای افزایش چهار مهارت اصلی در یادگیری زبان انگلیسی، تکنیک هایی جهت بهبود کیفیت آموزش آنها پیشنهاد می گردد.
۱۲.

تحلیل رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای ذهن آگاهی و سختکوشی روانشناختی با میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی ‏ذهنی ذهن آگاهی سختکوشی روانشناختی تنظیم هیجانی حداقل مجذورات جزئی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۵۲۰
این پژوهش به منظور بررسی رابطه ساختاری بهزیستی ذهنی بر مبنای ذهن آگاهی و سختکوشی روانشناختی و میانجی گری تنظیم هیجانی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی، و از نظر روش شناسی جزء پژوهشهای توصیفی و همبستگی است که به شیوه معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری شامل تمام زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستانهای شهر تهران بود و 100 نفر از کسانی که به بیمارستان هفتم تیر مراجعه کرده بودند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو، 5 عاملی ذهن آگاهی، سختکوشی روانشناختی اهواز (AHI)، تنظیم ساخت هیجان گارنفسکی اجرا شد. داده ها با روش حداقل مجذورات جزئی تجزیه و تحلیل شد و نتایج نشان داد الگوی پژوهش از روایی، پایایی و کیفیت مناسبی برخوردار است. الگو توانست 52 درصد از واریانس بهزیستی ذهنی را در بیماران مبتلا به سرطان پستان تبیین کند که روابط ساختاری مفروض معنادار به دست آمد. در مجموع می توان از این الگو به منظور تعدیل مشکلات روانشناختی و جلوگیری از پیشرفت آن در بیماران مبتلا به سرطان پستان بهره جست.
۱۳.

مقایسه تاثیر برنامه بازی درمانی اکوسیستمیک و بازی درمانی کوتاه مدت بر کاهش نشانه های نقص توجه- بیش فعالی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی اکوسیستمیک بازی درمانی کوتاه مدت اختلال نقص توجه - بیش فعالی کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۰ تعداد دانلود : ۸۴۶
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر برنامه بازی درمانی اکوسیستمیک و بازی درمانی کوتاه مدت بر کاهش نشانه های اختلال نقص توجه- بیش فعالی کودکان انجام شد.  جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی در شهر تهران بود و نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام گردید. طرح این پژوهش از نوع تک آزمودنی و به شیوه تک خط پایه بود. 12 کودک 7 تا 10 ساله که دارای نشانه های نقص توجه- بیش فعالی بودند با شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان در دو گروه شش نفره قرار گرفتند و برنامه های بازی درمانی اکوسیستمیک و بازی درمانی کوتاه مدت به مدت 10 جلسه بر آن ها اجرا شد و هر یک 10 جلسه مداخله درمانی دریافت کردند و مرحله ی پیگیری نیز پس از سه ماه انجام شد. ابزارهای این پژوهش پرسشنامه کانرز فرم والدین، سیاهه رفتاری کودک و مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته برای اختلالات محور یک در DSM-IV بودند. داده ها با استفاده از مقایسه های زوجی افراد مشابه از دو گروه بازی درمانی اکوسیستمیک و بازی درمانی کوتاه مدت برای کودکان تحلیل شدند. نتایج نشان داد اثربخشی بازی درمانی اکوسیستمیک نسبت به بازی درمانی کوتاه مدت برای کودکان در کاهش نشانه های اختلال نقص توجه- بیش فعالی بیشتر است. بنابراین، می توان بازی درمانی اکوسیستمیک و بازی درمانی کوتاه مدت را به عنوان مداخله ای مناسب در کاهش نشانه های اختلال نقص توجه- بیش فعالی به کار برد.
۱۴.

اثربخشی آموزش بازی های ادراکی حرکتی بر سازگاری اجتماعی، تبحر حرکتی و کاهش نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی در کودکان 5 و 6 ساله پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی بازی های ادراکی حرکتی تبحر حرکتی سازگاری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۴۸۴
زمینه: اختلال کاستی توجه - بیش فعالی به صورت الگویی از کاستی توجه - بیش فعالی شدید یا بی توجهی مداوم با تکرارشوندگی بیشتر نسبت به کودکان همان سطح رشدی تعریف شده است. هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش بازی های ادراکی حرکتی بر سازگاری اجتماعی، تبحر حرکتی و نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی کودکان 5 و 6 ساله پیش دبستانی دارای این اختلال انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مراکز پیش دبستانی منطقه 2 استان تهران بودند که از بین آنها، تعداد 90 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. داده ها با استفاده از مقیاس رشد اجتماعی (واینلند، 1965)، مقیاس تبحر حرکتی فرم کوتاه برونینکس– اوزرتسکی (1978) و مقیاس مشکلات رفتاری کودکان کانرز- فرم والد (ریتمن و همکاران، 1998) به دست آمدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش بازی های ادراکی حرکتی موجب بهبود سازگاری اجتماعی (0.0001> P )، مهارت تبحر حرکتی (0.0001> P ) و کاهش مجموع نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی (0.0001> P ) در این کودکان می شود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش بازی های ادراکی حرکتی بر بهبود سازگاری اجتماعی، مهارت تبحر حرکتی و کاهش مجموع نشانگان اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی می شود و توانمندسازی کودکان با اختلال کاستی توجه/ بیش فعالی استفاده کرد.
۱۵.

تأثیر آموزش راهبرد حافظه آینده نگر زمان محور و رویداد محور در بهبود عملکرد حافظه آینده نگر کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه آینده نگر رویدادمحور حافظه آینده نگر زمان محور راهبرد نارسایی توجه/ فزون کنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۵۰۰
زمینه و هدف: کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی دارای نارسایی معنادار در برنامه ریزی، مهار کردن تکلیف در حال انجام، و تکمیل تکالیف مربوط به زمان آینده، هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر آموزش راهبرد حافظه آینده نگر زمان محور و رویداد محور در بهبود عملکرد حافظه آینده نگرکودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/فزون کنشی بود. روش: پژوهش حاضر با روش آزمایشی از طریق طرح ت ک آزمودنی با مدل ABAB انجام شد. نمونه مورد مطالعه شامل 3 نفر از کودکان پسر 7 تا 10 ساله مبتلا به نارسایی توجه/فزون کنشی در مقطع ابتدایی شهر قم بود که در سال تحصیلی 97-1396 مشغول به تحصیل بودند و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. هر 3 کودک، 12 جلسه انفرادی آموزش راهبرد حافظه آینده نگر دریافت کردند. ابزار مورد استفاده، شامل تکلیف حافظه آینده نگر (کرنز،2000) ، مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری کودکان -فرم معلم (کانرز، 1998)، ویراست چهارم آزمون هوشی وکسلر (وکسلر، 2003) بود. برای آموزش راهبردها، برنامه مداخله ای حافظه آینده نگر والدم، دفالت و مک دنیل ( 2014) متناسب سازی و مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل بصری و اندازه اثر کوهن استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در تکلیف زمان محور، تعداد چک کردن سوخت و در تکلیف رویدادمحور، تشخیص درست نشانه ها در جلسات درمان، و پیگیری افزایش پیدا کرد. اندازه اثر آموزش راهبرد در بهبود عملکرد حافظه آینده نگر زمان محور و رویدادمحور بین 15/1 تا 7/2 به دست آمد که اندازه اثر بالایی است. نتیجه گیری: آموزش راهبردهای حافظه آینده نگر موجب بهبود رفتارهای نظارت کردن و تشخیص به موقع نشانه های تکالیف آینده نگر می شود، در نتیجه عملکرد حافظه آینده نگر و انجام تکالیف روزانه در این کودکان بهبود می یابد.
۱۶.

مطالعه پدیدارشناسانه تجربه هیجان خشم در افراد با اختلال وسواس اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی خشم نفرت اختلال وسواس اجباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۷ تعداد دانلود : ۵۳۷
آشفتگی هیجانی به عنوان یک ویژگی مرکزی آسیب شناسی در اختلال های گوناگون به ویژه اختلال وسواس اجباری مطرح است. خشم یکی از این هیجان های اصلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و همین یافته های اندک نیز تناقض های متعدد و آشفتگی زیادی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته خشم در این افراد صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان 29 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات نیز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و تصویرسازی ذهنی صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از اصول تحلیل تفسیری پدیدارشناختی استفاده شد. نتایج پژوهش شامل 7 مضمون بود. مضامین شامل کنترل گری، نفرت، کینه، درماندگی، هم آمیزی خشم – نفرت، ناراحتی و کنترل ناپذیری بودند. نتایج نشان می دهند تجربه هیجان خشم در اختلال وسواس اجباری دارای طیف گسترده ای است که می تواند نشانگر ناهمگونی این اختلال نیز باشد. از آن جا که دو مضمون اصلی مربوط به تجربه نفرت بود یافته ها بیانگر نقش کلیدی نفرت در این اختلال هستند. رابطه بین خشم و نفرت را نیز می توان دقیق تر در این اختلال مورد بررسی قرار داد. اما ارتباط هرکدام از مضامین با برخی از ویژگی های این اختلال می تواند مطالعات را به سمت تقسیم بندی دیگری برحسب کیفیت تجربه هیجانی نیز سوق دهد. به این معنی که تجربه های هیجانی بارز و اختصاصی در هر دسته می تواند دلالت بر آسیب شناسی متفاوت و در نتیجه رویکرد درمانی متفاوت برای درمان اختلال داشته باشد. علاوه بر این مقایسه معنای تجربه خشم و دیگر هیجان های اصلی با اختلال های اضطرابی و اختلال های طیف وسواس نیز می تواند در شناخت و متمایز سازی این اختلال از سایر اختلالات موثر باشد.
۱۷.

اثر بخشی آموزش برنامه مبتنی بر سپاسگزاری بر کاهش اضطراب وجودی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب وجودی برنامه آموزشی دانشجو سپاسگزاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۲ تعداد دانلود : ۵۳۷
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش سپاسگزاری بر اضطراب وجودی دانشجویان صورت گرفت. طرح پژوهش نیمه آزمایشی، به روش پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل که دارای مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های شهرستان سقز در سال تحصیلی 94-95 بود.تعداد ۱۶۰دانشجوی دختر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. سپس 20 نفر که از پرسشنامه اضطراب وجودی نمره معیار را کسب کرده بودند، جهت شرکت در طرح پژوهش به طور تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، مقیاس اضطراب وجودی گود ومقیاس سپاسگزاری ادلر فاگلی بود. شرکت کنندگان طی ۱۰ جلسه ۱۰۰ دقیقه ای، و به صورت هفته ای دو بار تحت برنامه آموزش سپاسگزاری براساس مدل ادلر و فاکلی قرار گرفتند. درتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری استفاده شد. نتایج کاهش معنا دار میانگین نمرات پس آزمون اضطراب وجودی گروه آزمایشی در مقایسه با نمرات گروه کنترل را نشان داد. به طور کلی آموزش سپاسگزاری در سطح معناداری سبب کاهش اضطراب وجودی شده بود. نتایج پیشنهاد می نماید که می توان از برنامه آموزش سپاسگزاری جهت کاهش اضطراب وجودی دانشجویان بهره برد.
۱۸.

نقش متمایز کننده معنویت و حمایت اجتماعی در سلامت روان و اضطراب مرگ سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنویت حمایت اجتماعی سلامت روان اضطراب مرگ سالمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۴۴۷
مقدمه: رابطه معنویت و حمایت اجتماعی با سلامت روان و اضطراب مرگ سالمندان به مطالعه بیشتری نیاز دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین معنویت و حمایت اجتماعی با سلامت روان و اضطراب مرگ در سالمندان بود. روش: روش این پژوهش همبستگی بود و 350 سالمند ساکن شهر تهران، پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ)، مقیاس اضطراب مرگ تمپلر، پرسشنامه معنویت پارسیان و دونینگ و پرسشنامه حمایت اجتماعی فیلیپس. داده های بدست آمده با استفاده از تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: رابطه بین سلامت روان و اضطراب مرگ با معنویت و حمایت اجتماعی معنادار بود. معنویت قادر به پیش بینی معنادار سلامت روان (0001/0>P ،406/0 -=β) و اضطراب مرگ (0001/0>P ،233/0- =β) بود. همچنین حمایت اجتماعی توانست سلامت روان (0001/0>P ،349/0- =β) و اضطراب مرگ (0001/0>P ،286/0 -=β) را پیش بینی کند. نتیجه گیری: این یافته ها اهمیت معنویت و حمایت اجتماعی را به عنوان عوامل پیشگیری کننده مربوط به مشکلات سلامت روان و اضطراب مرگ سالمندان آشکار می سازند.   واژه های کلیدی: معنویت، حمایت اجتماعی، سلامت روان، اضطراب مرگ، سالمندی.
۱۹.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری با ذهن آگاهی بر روان درستی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناختی رفتاری ذهن آگاهی روان درستی دیابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۲ تعداد دانلود : ۴۲۳
زمینه : دیابت نوع دو یکی از بیماری های مزمنی است که به سبب مشکلات جسمانی، احتمال ابتلا به اختلال های روانی را افزایش می دهد. از این رو مداخلات روان شناختی، احتمالا می توانند تغییرات مثبتی در شاخص های فعالیت ایمنی و روان شناختی بدن ایجاد کنند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه درمان شناختی رفتاری با ذهن آگاهی بر روان درستی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون سه گروهی بود. جامعه آماری، شامل کلیه بیماران مبتلا دیابت به نوع 2 و عضو انجمن حمایت از بیماران دیابتی تهران در سال 1397 بود. از بین آنها 60 نفر به تصادف انتخاب شدند. پس از اجرای اولیه پیش آزمون روان درستی ریف (1989)، 48 نفر دارای کم ترین نمره روان درستی، انتخاب و به تصادف در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. داده ها از طریق تحلیل کواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بر اساس نتایج حاصل، هر دو روش مداخلاتی شناختی رفتاری (0/05 p< ) و ذهن آگاهی (0/05 p< ) به طور معناداری موجب افزایش سطح روان درستی بیماران گردید؛ اما میزان تأثیر مداخله های شناختی- رفتاری بر افزایش روان درستی بیشتر از آموزش های ذهن آگاهی بیماران بود (0/01 p< ). نتیجه گیری : بر این اساس، مداخله شناختی رفتاری با تغییر باورهای بیمار، بهتر از مداخله رقیب به بیمار در فراگیری و تمرین مهارت های مقابله با مسائل روانی ناشی از بیماری کمک می کند.
۲۰.

اثربخشی دو روش توانبخشی شناختی حافظه کاری کلامی و دیداری-فضایی بر بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانبخشی شناختی حافظه کاری کلامی حافظه کاری دیداری فضایی اختلال یادگیری ریاضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۱ تعداد دانلود : ۶۶۳
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی دو روش توانبخشی حافظه کاری کلامی و دیداری فضایی بر بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی است. روش : گروه نمونه پژوهش، 30 نفر از دانش آموزان دختر پایه سوم ابتدایی بودند که مطابق با معیارهای DSM5 ، اختلال یادگیری ریاضی داشتند که به طور هدفمند انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه توانبخشی حافظه کاری کلامی، توانبخشی حافظه کاری دیداری-فضایی و گروه گواه (در لیست انتظار) جایگزین شدند. پس از شناسایی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی، آزمون های ریاضیات ایران کی مت، آزمون حافظه کاری کلامی n-back و حافظه کاری دیداری فضایی n-back در سه گروه انجام شد. در دو گروه آزمایش، مداخله شناختی حافظه کاری به صورت 20 جلسه 45 دقیقه ای انجام شد. پس از اتمام دوره مداخله، پس آزمون و به فاصله یک ماه پس از پایان مداخله، پیگیری انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که هر دو روش مداخله می توانند نمرات عملکرد ریاضی دانش آموزان را به طور معناداری افزایش دهند. بنابراین، روش های توانبخشی حافظه کاری کلامی و دیداری-فضایی در بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری : بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که مداخلاتی که به منظور توانبخشی حافظه کاری به کار می روند، می توانند به عنوان مداخلات تکمیلی در بهبود مشکلات دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی به کار گرفته شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان