فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تربیت اخلاقی در ساختار نظام آموزشی و پرورش، حیاتی است چرا که اخلاق و تربیت اخلاقی، اساس مبانی رشد اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی در دوره دوم ابتدایی براساس آرا و اندیشه های ابن سینا می باشد. تحقیق از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش، کمی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل متخصصان برنامه درسی فعال در زمینه تربیت اخلاقی و روش نمونه گیری از نوع هدفمند و تعداد آنها 25 نفر بود. ابزار تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود و روایی آن به تایید 9 نفر متخصص حوزه علوم تربیتی رسید. از روش مدلسازی ساختاری تفسیری جهت اعتباریابی الگوی برنامه درسی تربیت اخلاقی استفاده شد. مطابق با یافته ها، شاخص "مالکیت و تسلط بر نفس" مبنای شاخص های برنامه درسی تربیت اخلاقی است و میزان اهمیت این شاخص در مقایسه با سایر شاخص ها بیشتر می باشد. یکی از هدف های واسطه ای تربیت اعتقادی کودک رشد دیدگاه های اعتقادی ابن سینا است. از این منظر مالکیت و تسلط بر نفس، نخستین روش برای نیل به این هدف است. از نظر ابن سینا هدف کلی تربیت اعتقادی، مذهبی بار آوردن دانش آموز است و اسلام را به عنوان مکتبی سازنده بپذیرد و تعالیم آن را به صورت افکاری اصیل و هیجان انگیز در خود پذیرا شود.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت بین فردی، تحمل پریشانی هیجانی و همدلی دانش آموزان دختر پرخاشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت بین فردی، تحمل پریشانی هیجانی و همدلی دانش آموزان دختر پرخاشگر بود. روش : روش پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان مشغول به تحصیل در نیمسال اول سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 180 نفر بود. نمونه آماری تعداد 30 نفر از دانش آموزان که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد گروه نمونه با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) غربالگری شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی حساسیت بین فردی بایس و پارکر(1989)، تحمل پریشانی هیجانی سیمونز و گاهر(2005)، همدلی مهرابیان(1389) جمع آوری شد. سپس با استفاده از روش کواریانس چند متغیره و تک متغیره در نرم افزار SPSS-24 تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر حساسیت بین فردی و تحمل پریشانی هیجانی اثربخش بوده اما بر همدلی تأثیرگذار نبود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که آموزش تنظیم هیجان می تواند به طور قابل توجهی کیفیت زندگی و سلامت روانی دانش آموزان پرخاشگر را بهبود بخشد و به کاهش مشکلات رفتاری و هیجانی آنها کمک کند.
کاربست معرفت شناسی بونژور در تحلیل باورهای رایج در حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی
حوزههای تخصصی:
متن حاضر بازخوانی یکی از مقاله های مهم لیندا ایوانز، در خصوص وضعیت فعلی حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی است. ایوانز در این مقاله با رویکرد اکتشافی-تجربی به طور تخصصی و انتقادی به تحلیل دانش پژوهی مدیریت و رهبری آموزشی می پردازد. بنیاد اندیشه ایورز بر این پیش فرض استوار است که حوزه مطالعاتی رهبری آموزشی، به ویژه در تبیین رهبری، محل اختلاف نظر است. وی براین باور است که دعاوی جریان اصلی تحقیقات رهبری آموزشی، توسط طیف گسترده ای از منتقدان، به چالش کشیده شده است. برخی از این انتقادات بر وضوح مفهومی رهبری آموزشی تمرکز می کنند و مواردی از جمله این که چه کسی و بر چه مبنایی در طبقه بندی به عنوان رهبر قرار می گیرد؛ و نیز اینکه آیا اشاره روابط به «رهبران» و «پیروان» ، برای تبیین این مفهوم مفید است یا خیر؟؛ را مورد توجه قرار می دهند. ایوانز تاکید می کند که «موج جدید» مطالعات انتقادی رهبری آموزشی پرسش های بحث برانگیزی را برانگیخته است؛ مبنی بر اینکه آیا اساسا چیزی به عنوان رهبری وجود دارد یا در واقع افسانه ای برساختی است؟. عمده انتقادات معطوف به رهبری آموزشی سه ادعای دانش نظری جریان اصلی را به چالش می کشد - که زیربنای آن چیزی است که ایوانز در مقاله خود آن را باور علیّت، باور وابستگی به رهبری، و باور ادراکی نامیده است - که کانون تحلیل در این مقاله هستند. در حالی که انتقاد از این باورها در این حوزه مطالعاتی به کرات تکرار شده است، این مقاله، آنها را از منظر معرفت شناختی لورنس بونژور برای پرداختن به این پرسش که آیا رهبری آموزشی هنوز و همچنان ارزش مطالعه دارد؟ مورد تحلیل قرار می دهد. ایوانز در این مقاله تلاش دارد تا با ارائه این سه مؤلفه از باورها، سیستم اعتقادی جریان اصلی دانش رهبری آموزشی در چارچوبی برگرفته از فلسفه علم تحلیل کند و به همین دلیل از "نظریه انسجا م گرای توجیه معرفت شناختی" بونژوراستفاده می کند تا ارزیابی ساختاریافته تری از آنچه تاکنون توسط پژوهش انتقادی به دست آمده است را توسعه دهد.
شناسایی ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح از دیدگاه صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۶۶-۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح بود. رویکرد حاکم بر این پژوهش کیفی بود که برای پاسخ دادن به سؤالات پژوهش و متناسب با ماهیت موضوع پژوهش، از میان روشهای متفاوت کیفی، روشهای کتابخانه ای و نظریه داده بنیاد انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها اسناد، منابع مکتوب و مصاحبه های نیمه ساختاریافته بودند. شرکت کنندگان در پژوهش اساتید دانشگاه، فعالان حوزه آموزش صلح و نیز معلمان دوره متوسطه اول شهر تهران بودند. پژوهشگر با انجام دادن پانزده مصاحبه به اشباع نظری رسید. تجزیه و تحلیل داده های کیفی در نسخه کلاسیک نظریه داده بنیاد از طریق کدگذاری و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری یا نظری و کدگذاری انتخابی، انجام شد. برای اطمینان از روایی پژوهش نیز از روش بازبینی اعضا و بررسی همکاران پژوهشی استفاده شد. بر اساس نتایج این پژوهش، مهم ترین ویژگیهای معلمان دارای سواد صلح در دو مضمون اصلی طبقه بندی شد که شامل باورهای بنیادی در زمینه صلح و ویژگیهای شخصیتی است. بر این اساس، معلمانی که سواد صلح داشته باشند باید به دیگران، محیط زیست، طبیعت و زیبایی احترام بگذارند، اعتقاد درونی به صلح داشته باشند و برای برقراری صلح پایدار تلاش کنند. این گروه از معلمان باید تلاش کنند تا مهارتهای لازم را برای توسعه سواد صلح در اختیار دانش آموزان قراردهند. معلمی که سواد صلح دارد باید انتقادپذیر باشد و در عین حال مهارتهای کافی برای نقد منصفانه و واقعی کسب کند و از گفتگو و مذاکره به مثابه ابزاری برای تعامل و حل مشکلات اساسی بهره بگیرد و دانش آموزان را برای استفاده مناسب از این ابزار ترغیب کند.
خودکاوی روایتی تدریس کاربردی و عملی درس روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل تجارب تدریس درس روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته در دوره دکتری مدیریت آموزشی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است. این تحقیق با استفاده از روش خودکاوی روایتی انجام شده و به عنوان یک پژوهش کیفی و پدیدارشناسانه در زمره پژوهش های مردم نگاری قرار می گیرد. منبع داده های این تحقیق شامل تجارب زیسته، خاطرات، تلاش ها و سوابق تدریس نگارنده در زمینه روش تحقیق و مقاله نویسی است که به شیوه روایت نگاری تنظیم شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه هستند که سال ها تجربه تدریس این درس را دارند. روش تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش شامل تحلیل محتوای کیفی از داده های جمع آوری شده به وسیله خود روایت نگار است. تجزیه و تحلیل داده ها به صورت مرحله ای انجام شده است، به طوری که ابتدا داده ها کدگذاری و سپس طبقه بندی شدند تا الگوهای مشترک و مضامین کلیدی شناسایی شوند. این فرآیند به پژوهشگر این امکان را داد که تجربیات عمیق و معنادار را استخراج کرده و به درک بهتری از تأثیر روش های تدریس بر یادگیری دانشجویان دست یابد. یافته های پژوهش نشان داد که تدریس به شیوه کاربردی و عملی درس های روش تحقیق، رساله و مقاله نویسی پیشرفته، مزایای قابل توجهی را به همراه دارد. این مزایا شامل بهبود دانش، بینش و مهارت های دانشجویان دکتری و همچنین، ایجاد تعامل مثبت و سازنده بین دانشجویان و استادان است. همچنین، یافته ها حاکی از آن بود که این شیوه تدریس می تواند به طور مؤثری محدودیت های موجود در آموزش را پوشش دهد و کیفیت تدریس را بهبود بخشد. این پژوهش به چالش هایی نظیر نیاز به زمان بیشتر برای تدریس و فعالیت های یادگیری اشاره می کند که می تواند حجم کاری استادان و دانشجویان را افزایش دهد. تقویت فرهنگ کار گروهی و پژوهشی در محیط های دانشگاهی ضروری است تا انگیزه و اشتیاق برای انجام پروژه های مشترک افزایش یابد. همچنین، توصیه می شود استادان و اعضای هیأت علمی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری از شیوه های تدریس کاربردی بهره مند شده و کارگاه های آموزشی را برای بهبود کیفیت تدریس و یادگیری برگزار کنند.
شناسایی مؤلفه های شکل دهنده شادکامی در جوانان
حوزههای تخصصی:
شادکامی به عنوان یک ویژگی نسبتاً پایدار و مثبت با تأکید بر بهزیستی ذهنی و رضایت عمومی از زندگی مفهوم سازی می شود. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های شکل دهنده شادکامی جوانان انجام شد. این پژوهش به روش کیفی با استفاده از رویکرد تحلیل مضمون صورت گرفت. جمعیت مورد مطالعه جوانانی بودند که در پرسش نامه شادکامی آکسفورد و سلامت عمومی گلدبرگ نمره متوسط به بالایی کسب کرده و به صورت شفاهی نیز به شادکامی خود اذعان داشتند. هم چنین، این مشارکت کنندگان تمام ملاک های ورود به پژوهش را دارا بودند. شرکت کنندگان پژوهش بر مبنای منطق نمونه گیری هدفمند و به روش در دسترس از داوطلبان واجد شرایط انتخاب شدند. فرآیند نمونه گیری تا حصول اشباع نظری ادامه یافت و در نهایت ۲۳ مشارکت کننده از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. در تحلیل مصاحبه ها ۱۳۴ کد باز، ۶۰ مضمون فرعی، ۴ مضمون اصلی و یک مضمون هسته ای شناسایی شد. تحلیل مضمون اطلاعات نشان داد که تسهیل گرهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و کنش های مؤثر چهار دلیل عمده شادکامی جوانان محسوب می شوند. بر این اساس، نتایج این پژوهش حاکی از آن است که جوانان با بهره مندی از چهار دلیل عمده سطح شادکامی مطلوبی تجربه می کنند. از این رو، توجه به مؤلفه های شکل دهنده شادکامی نیازمند دقت و ارزیابی بیشتر است.
سبک های دلبستگی و همدلی: نقش واسطه ای حل مسئله اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های دلبستگی و همدلی با نقش واسطه حل مسئله اجتماعی بود. این پژوهش از نوع توصیفی بوده و براساس همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام دانشجویان دانشگاه الزهرا تشکیل می دادند؛ که از این جامعه تعداد 373 دانشجو با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسش نامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990)، پرسش نامه همدلی (دیویس، 1983) و پرسش نامه حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مبتنی بر معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Amos-24 و Spss-17 تحلیل شدند. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که رابطه بین سبک های دلبستگی و همدلی معنادار است. همچنین مدل نقش میانجی حل مسئله اجتماعی در رابطه بین سبک های دلبستگی و همدلی از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج بوت استرپ نیز حاکی از تاثیر سبک های دلبستگی بر همدلی از طریق حل مسئله اجتماعی بود. در نتیجه می توان گفت که متغیر حل مسئله اجتماعی نقش واسطه ای معناداری در رابطه بین سبک های دلبستگی و همدلی دارد
رابطه بین سبک رهبری معلم و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان: نقش میانجی جو مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
234 - 246
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک رهبری معلم و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان با نقش میانجی جو مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی انجام شد.
روش شناسی پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهرستان ثلاث باباجانی به تعداد 420 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سبک رهبری معلم تسای (2014)، پرسشنامه جو مدرسه هو (2010)، پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی زاژاکوا لینچ و اسپنشاد (2005) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی وانگ و همکاران (2014) استفاده شد. برای تحلیل داده ها روشهای آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (نرمال بودن داده ها و ضریب همبستگی پیرسون) تحت نرم افزار SPSS و برای بررسی برازش مدل از نرم افزار Smart pls استفاده شد.
یافته ها: بین سبک رهبری معلم و جو مدرسه رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بین سبک رهبری معلم و خودکارآمدی تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بین سبک رهبری معلم و اشتیاق تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بین جو مدرسه و اشتیاق تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، بین خودکارآمدی تحصیلی و اشتیاق تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین جو مدرسه و خودکارامدی تحصیلی در رابطه بین سبک رهبری معلم و اشتیاق تحصیلی نقش میانجی دارند
چالش های یادگیری مهارت پرسشگری فلسفی بین دانشجویان و ارائه راهکارهایی برای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل چالش های یادگیری مهارت پرسشگری فلسفی و راهکارهایی برای آن بود. میدان پژوهش شامل دانشجومعلمان پردیس های دانشگاه فرهنگیان استان کردستان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. برای دستیابی به این هدف، از روش تحلیل مضمون به شیوه براون و کلارک و ابزار مصاحبه کیفی نیمه ساختاریافته و نمونه گیری در دسترس که 54 نفر از دانشجو معلمان استان کردستان بودند بهره برده شد. یافته های پژوهش در دو گام حاصل شد: گام نخست، ریشه یابی و علل عدم مهارت پرسشگری فلسفی از دید دانشجومعلمان بود که در قالب مضمون، مقوله و مفهوم دسته بندی شدند. نتایج نشان داد که عامل اصلی عدم پرسشگری فلسفی نخست خود دانشجومعلمان و پس از آن اساتید هستند و حوزه فضای مجازی با کمترین مضمون دارای تأثیر کمتری در عدم پرسشگری فلسفی دانشجومعلمان است. گام دوم، شامل ارائه راهکارهایی برای طرح پرسشگری فلسفی از نگره دانشجومعلمان بود که مفاهیم آن نیز مقوله بندی شد. یافته ها بیانگر این امر است که عوامل متعددی از قبیل دانشجومعلمان و اساتید، محیط آموزشی، اجتماعی و خانواده می توانند با هماهنگی هم در تقویت مهارت پرسشگری فلسفی دانشجومعلمان مؤثر واقع شوند. در این راستا پیشنهاد می شود برای تقویت روحیه پرسشگری فلسفی دانشجویان، نهادهای تربیتی و آموزشی تعامل سازنده و پویا با دانش آموزان داشته و روحیه پرسشگری و کنجکاوانه آن ها را سرکوب نکنند.
واکاوی فرایند توسعه حرفه ای مبتنی بر تجارب زیسته معلّمان درس پژوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درس پژوهی یکی از پژوهشهای معطوف به مدرسه و برنامه درسی است که می تواند از یک سو طی فرایندی مشارکتی حرفه ای گری معلمان را ارتقا دهد و از سوی دیگر یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را بهبود بخشد. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی فرایند شکل گیری توسعه ی حرفه ای حاصل از درس پژوهی برای دستیابی به یک الگو و نحوه اثرگذاری مولفه های استخراج شده بر توسعه حرفه ای بود. روش پژوهش، کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه معلمان درس پژوه بود که در زمینه درس پژوهی موفقیتهایی را کسب کرده و نیز صاحبنظرانی که در مورد درس پژوهی، اقدام به تألیف مقاله و کتاب کرده بودند. با روش نمونه گیری هدفمند و بعد از انجام ده مصاحبه نیمه ساختاریافته، به اشباع نظری در داده ها دست یافتیم. پس از تحلیل مضمون مصاحبه ها، پنج مقوله عمده شامل رویکرد، فرهنگ، هسته فنی، عوامل زمینه ای و پیامدها پدیدار شد و در نهایت الگوی پژوهش بر اساس رویکرد سیستمی ترسیم شد. درس پژوهی در بافت فرهنگ خاصی با مختصات مشارکتی و نقدپذیری صورت می گیرد. رویکرد درس پژوهی هدف گرایانه، فرایند محور، خلاقیت محور است و با زمینه هایی مانند تفکر تأملی معلم، برقراری ارتباط، پژوهشگری و حل مسئله منجر به اصلاح و بهبود روش های تدریس، تسهیلگری و تعمیق بخشی به یادگیری و عاملیت یادگیرنده می شود. نتایج این فرایندها بر معلم و دانش آموز پیامدهایی از جمله توسعه حرفه ای، رضایت شغلی، لذت از یادگیری و علاقه مندی به مدرسه را در پی دارد. در نهایت الگوی ارائه شده در قالب گروه کانونی، اعتباربخشی شد.
تحلیل شاخصه های تحقق عدالت آموزشی و تربیتی از دیدگاه مقام معظم رهبری
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین زیرمجموعه ها و مصادیق عدالت، بحث عدالت در نظام تعلیم و تربیت و چگونگی توزیع امکانات و فرصت های آموزشی است. عدالت آموزشی براساس قانون اساسی به عنوان یک فرصت، حق و نیاز همگانی به رسمیت شناخته شده، و جمهوری اسلامی ایران در حدود قانون موظف به تأمین آن است. بنابر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، عدالت زمانی در محیط های آموزشی برقرار می گردد که یادگیرندگان بتوانند به اهداف مختلف ساحت های تربیتی دست یابند. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی راهکارهای تحقق عدالت آموزشی در بیانات مقام معظم رهبری، با توجه به تأکید ایشان بر موضوع عدالت است. همچنین وضعیت شاخصه عدالت آموزشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی تبیین شده است. در این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، مضامین فراگیر و پایه شناسایی شد و پس از آن در هر مضمون فراگیر، اطلاعات آماری در جهت تبیین پیشرفت نظام موجود ارائه گردید. به طور کلی شاخصه های عدالت آموزشی و تربیتی از دیدگاه مقام معظم رهبری شامل 4 مضمون فراگیر و 22 مضمون پایه می باشد. مضامین فراگیر به دست آمده عبارتند از: در دسترس بودن فرصت های آموزشی برای همگان، افزایش امکانات آموزشی، توجه به استعدادها و علایق و رفع تبعیض جنسیتی. مهم ترین مضامین پایه نیز عبارتند از: توزیع متناسب فرصت های آموزشی، گسترش توزیع علم، افزایش کیفیت مدارس، تقسیم عادلانه و عاقلانه امکانات، تقویت مدارس دولتی، عدم تفاوت میان دختر و پسر در امر تحصیل، توجه به نخبگان و برنامه ریزی برای استعدادهای گوناگون.
واکاوی کارکرد هنری و زیباشناختی تصاویر کتاب های هدیه آسمانی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی کارکرد هنری و زیباشناختی تصاویر کتاب های هدیه آسمانی (از پایه دوم تا ششم ابتدایی) است. در این راستا، و با روش توصیفی- تحلیلی، تحلیل های دقیقی از ارتباط تصاویر هنری با قالب های نگرش فرهنگ اسلامی در کتب ابتدایی ارائه شده است. به عبارت دیگر، سوال پژوهش حاضر این است که آیا تصاویر کتاب های درسی هدیه آسمانی توانسته است محتواهای دینی را در قالب زیباشناسی و جنبه های هنری برای دانش آموزان به گونه ای بیان کند که تاثیرگذاری واقعی را در جان و فهم آنها داشته باشد؟ در پاسخ به این سوال، ماهیت تصاویر هنری، کارکرد زیباشناختی انواع تصاویر در بیان محتوای دینی کتب درسی شامل: تصاویر مجازی یا ذهنی، تصاویر زبانی (عینی یا واقعی یا دیداری)، تصاویر بافتی، تصاویر تقابلی، تصاویر تشخیصی، تصاویر ابداعی و تازه، تصاویر متناسب با متون شعری و موسیقی واژگان مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن است که تصاویر زنده و ریتمیک متون اسلامی شاهدی بر این واقعیت است که مولفان و نویسندگان متون اسلامی با هنرمندی الهام بخش و هدفمندی، این متون را ساخته و پرداخته اند که در گستره همه زمان ها و مکان ها قابلیت هدایت گری و روشنی بخشی برای انسان ها را دارد. در این متون تصاویر جزئی و مفرد در کنار تصاویر بافتی آن قرار دارند، به طوری که نظام روابط بیانی، تصویری و فکری آنها در تصاویر هنری آن به طور روشن و آشکار خود را می نمایاند. کارکرد استفاده از این تصاویر هنری برای توضیح، تبیین، تأکید و رسایی معانی و اندیشه هایی است که با بافت های جزئی و کلی جملات ارتباط کامل یافته و تصاویر این اندیشه ها و معانی آن را می توان از خلال روابط منسجم جملات مشاهده نمود. در نهایت باید گفت متون اسلامی کتاب های درسی شامل تصاویر هنری نمونه عالی زیباشناختی نظمی، ساختی، ادبی، زبانشناختی و تصویرگری است.
مرور سیستماتیک پژوهش های رباتیک در حوزه آموزش: درس هایی از گذشته و مسیرهای آینده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت توسعه دانش، شناسایی خوشه های موضوعی اصلی، تحولات مفهومی و بازیگران کلیدی در حوزه رباتیک آموزشی می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی پژوهشی کمی است و به روش مرور سیستماتیک انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، 248پژوهش پس از انجام غربالگری بین سال های 2010 تا کنون می باشد. برای تجزیه و تحلیل از نرم افزارVOSviewer استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش در حوزه های اصلی مورد مطالعه در ربات های آموزشی از سال 2010 تا کنون محور های مطالعاتی ربات های آموزشی، فناوری آموزشی و توسعه تفکر محاسباتی، مطالعاتی که به تاثیرات ربات های آموزشی بر روی دانش اموزان و همچنین دانش اموزان استثنائی ، محیط تعاملی، کارایی و بهره وری، دستاوردهای دانشی و برنامه تحصیلی متمرکز بوده است. در مورد تحول زمانی، یافته های پژوهش نشان داد، اولویت ها و موضوعات تحقیق در طول زمان تکامل یافته اند و مفاهیم کلیدی مانند یادگیری، خلاقیت و تاثیرات ربات های آموزش در طول زمان تکرار شده اند. در حوزه همکاری های بین سازمانی نیز یافته های پژوهش نشان داد میزان این همکاری ها بسیار پایین بوده و حوزه مطالعاتی مورد نظر از ادبیات پراکنده ای برخوردار می باشد که بیشتر از از ادبیات علمی امریکا و اتحادیه اروپا تاثیر پذیرفته است. در جمع بندی از یافته های پژوهش می توان اشاره داشت این حوزه مطالعاتی در سال های اخیر رشد پر شتابی داشته و بنظر می رسد در سالهای آتی و با گسترش فناوری های نوین در حوزه رباتیک، و گسترش هوش مصنوعی بیش از پیش مورد توجه رشته های علوم تربیتی و سایر رشته ها و اثرگذار در فرآیندهای آموزشی آنها قرار گیرد.
شناسایی مولفه های دانشگاه هوشمند: بر اساس تکنیک تحلیل مضمون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شناسایی مولفه های دانشگاه هوشمند اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و ضرورت دارد تا فرآیند ارائه به درستی اجرا شود؛ در واقع هدف نهایی حرفه ای شدن سیستم هوشمندی در دانشگاه ها است. پیاده سازی سیستم های هوشمند ذاتا پدیده پویائی است و وضعیت یک عامل معین در جریان فرآیند پیاده سازی می تواند تغییر کند و یا تغییر داده شود؛ لذا دیدگاهی ایستا و لحظه ای قادر به توضیح کامل فرآیند نمی باشد . هدف این پژوهش، که شناسایی مؤلفه های دانشگاه هوشمند است ، رویکرد این پژوهش کیفی و با استفاده از تکنیک های تحلیل مضمون است ؛ جامعه پژوهش کلیه مقالات دانشگاه هوشمند در پایگاه های معتبر ایرانی و خارجی در مدت زمان(2022-2014 و 1401-1394) ، بر اساس موضوع پژوهش، اشباع نظری داده ها که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. در نهایت برای دانشگاه هوشمند، ۸ مؤلفه در قالب مضامین پیش سازمان دهنده اولیه؛ و ۴۰ مضمون پیش سازمان دهنده ثانویه شناسایی شد. در این پژوهش با شناسایی مولفه های دانشگاه هوشمند، مولفه های اصلی دانشگاه هوشمند بر اساس مطالعات استخراج و دسته بندی شد.
مروری نظام مند بر مطالعات مدیریت کلاس درس؛ عوامل اثرگذار و پیامدهای آن در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
21 - 45
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف این پژوهش ارائه تصویر روشنی از وضعیت مدیریت کلاس درس؛ عوامل اثرگذار و پیامدهای آن بر معلمان و دانش آموزان در مدارس ابتدایی ایران بوده است. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر روش اجرا، مروری نظام مند تلقی می شود. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه مطالعاتی است که از جوانب مختلف به موضوع مدیریت کلاس درس دوره ابتدایی در ایران پرداخته اند. در جستجوی اولیه، با استفاده از CASP و بر اساس معیارهای ورود، 31 مقاله از مجموعه اولیه 68 مقاله بازیابی شده، انتخاب شدند. به منظور بررسی کیفیت پایایی قابل اعتماد بودن، از ضریب کاپای کوهن که 81/0 به دست آمد، استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که پژوهش های پیشین در زمینه مدیریت کلاس درس دوره ابتدایی در ایران بر چهار مضمون اصلی متمرکز شده است: مفهوم سازی مدیریت کلاس درس در دوره ابتدایی، سبک غالب مدیریت کلاس درس معلمان، متغیرهای مرتبط با سبک های مدیریت کلاس درس و در نهایت چالش های آن در بین مطالعات ایرانی که 42 مفهوم در 14 محور با 5 مضمون مورد توجه بوده است که از بین این مضامین، مضمون چالش های مدیریت کلاس درس با کمبود مطالعه مواجه بوده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند برای سیاستگذاران آموزشی کاربرد داشته باشد. مدیران مدرسه و برنامه ریزان آموزشی در مدارس برای ایجاد یک محیط پویا و ایجاد شوق در یادگیری دانش آموزان معلمان دوره ابتدایی با سبک های مؤثر مدیریت کلاس آشنا سازند و مزیت های سبک مدیریت کلاس تعامل گرا را به معلمان دوره ابتدایی به لحاظ تقویت مهارت های روانشناختی و مهارت های تحصیلی و عملکردی بشناسانند.
جستاری بر آموزه های تعلیمی مجموعه کتب داستانی آموزش سواد مالی کودکان (بر اساس تکنیک آنتروپی شانون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
31 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی آموزه های تعلیمی مجموعه کتب داستانی آموزش سواد مالی کودکان بود تا از این رهگذر میزان توجه به استانداردها و مهارت های هر یک از عرصه های شش گانه سواد مالی مشخص گردد. این تحقیق با استفاده از تحلیل محتوای قیاسی مایرینگ انجام شد. واحد زمینه، کلیه ی متن های مجموعه ی 22 جلدی (752 صفحه) و واحد تحلیل در این پژوهش برابر با واحد زمینه بود. ابزار گردآوری داده ها در پژوهش حاضر، مجموعه کتب داستان سواد مالی و کتاب سنگ بنا جامپ استارت و استانداردها (15 مورد) و مهارت های (34 مورد) مالیه شخصی جامپ استارت بود. روایی فرم های تحلیل محتوا پس از چندین بار بررسی توسط متخصصین، تأیید گردید. هم چنین پایایی پژوهش نیز از طریق ضریب اسکات (733/0) محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر اساس روش آنتروپی شانون انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد به تمام عرصه ها و استانداردها و مهارت های مالیه شخصی به طور یکسان توجه نشده است. به طوری که در بین عرصه های سواد مالی، بیش ترین فراوانی و ضریب اهمیت به استانداردهای عرصه خرج و پس انداز و کم ترین فراوانی و ضریب اهمیت به استانداردهای عرصه مدیریت ریسک و بیمه تعلق دارد. سایر عرصه های مالی شخصی به ترتیب میزان اهمیت در کتب داستانی عبارتند از: عرصه کاریابی و درآمد، تصمیم گیری مالی، سرمایه گذاری و اعتبار و بدهی. در نتیجه طراحی الگویی غنی متناسب با فرهنگ و ویژگی های بومی ایران برای آموزش سواد مالی و تألیف کتاب های داستان و غیر داستان مبتنی بر چنین الگویی در همه عرصه ها و مهارت های مالیه شخصی به طور متوازن پیشنهاد می گردد.
نقش سبک های فرزندپروری و کارکردهای خانواده در پیش بینی رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
133 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کارکردهای خانواده و سبک های فرزندپروری والدین در پیش بینی پرخاشگری دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد استان بوشهر انجام شد. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از منظر روش، توصیفی از نوع همبستگی بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، 200 نفر از دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد شهر بوشهر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه های سبکهای فرزندپروری بامریند (1991)، پرخاشگری باس و پری (1992) و پرسشنامه کارکردهای خانواده اپستاین، بالدوین و بیشاب (1983) انجام شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS در سطح توصیفی با استفاده از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک های فرزندپروری استبدادی، قاطع و سهل گیرانه به همراه خرده مقیاس های ایفای نقش، آمیختگی عاطفی و ارتباط به صورت مشترک 48 درصد از واریانس متغیر پرخاشگری را به طور معناداری پیش بینی می کند (001/0>p). سبک فرزندپروری قاطع و سهل گیرانه به ترتیب 02/0 و 02/0 از تغییرات پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند، اما این مقدار معنادار نیست. متغیرهای سبک فرزندپروری استبدادی 46/0، ایفای نقش 43/0، آمیختگی عاطفی 20/0، و ارتباط 16/0 از واریانس متغیر پرخاشگری را به تنهایی پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: با اصلاح سبک فرزندپروری والدین و اصلاح الگوی کارکردهای خانواده می توان به میزان قابل توجهی از پرخاشگری دانش آموزان پیشگیری کرد.
بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه بین پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای تأثیر مثبت کودک بر خانواده در رابطه میان پذیرش روان شناختی و پذیرش کودک کم توان ذهنی بود. روش: این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودک کم توان ذهنی سا کن شهر اصفهان در سال 1399 بودند که 200 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس، براساس نسبت تعداد نمونه به تعداد متغیرهای مستقل، انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه تأثیر مثبت کودک بر خانواده )بهر، مورفی و سامرز، 1992 (، مقیاس تحول زندگی ) LTS ( )لی، هانگ و جو، 2014 ( و مقیاس پذیرش-عمل )بوند، هایز و زیتل، 2011 ( بود. داده ها با تحلیل همبستگی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART_PLS3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، پذیرش روان شناختی هم به صورت مستقیم و هم از طریق تأثیر مثبت کودک بر خانواده بر پذیرش کودک کم توان ذهنی اثر مثبت معنادار دارد ) 05 / P>0 (، همچنین تأثیر مثبت کودک بر خانواده با پذیرش کودک کم توان ذهنی رابطه مثبت معنا دار دارد ) 05 / .)P>0 نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان گفت، مربیان مرا کز نگهداری از کودکان کم توان ذهنی با برگزاری جلساتی برای والدین به منظور افزایش پذیرش روان شناختی به پذیرش کودک کمک نمایند.
واکاوی ابعاد، عوامل، پیامدها و روش های مقابله با پدیده انزوای معلمی: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۴
1 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی ابعاد، عوامل، پیامدها و راهکارهای مقابله با انزوای معلمی در مطالعات جهانی بوده است. رویکرد تحقیق، کیفی و راهبرد آن فراترکیب است. برای جمع آوری داده ها از روش هفت مرحله ای سندلوفسکی و باروسو استفاده شد. پس از جستجوی واژه های کلیدی در پایگاه های علمی معتبر، اسناد مرتبط با پرسش ها و اهداف پژوهش که در بازه زمانی 1980 تا 2024 میلادی منتشر شده بودند، شناسایی و برای واکاوی گزینش شد. یافته ها نشان داد انزوای معلمی شامل شش بُعد روان شناختی، اجتماعی، آموزشی، فیزیکی، حرفه ای و جغرافیایی است. همچنین عواملی مثل نگرش های حرفه ای ناکارآمد، دانش و مهارت تخصصی محدود، ضعف در مدیریت منابع انسانی، برنامه درسی، بروکراسی سازمانی غیرکارآمد، فضای فیزیکی مدرسه، فاصله اجتماعی، مشکلات اقتصادی، عناصر روان شناختی و مؤلفه های فرهنگی-اجتماعی موجب بروز انزوای معلمی می شود. نتایج نشان داد که انزوای معلمی پیامدهای روانشناختی ، پیامدهای اجتماعی، پیامدهای آموزشی ، پیامدهای سازمانی را به همراه دارد.
رابطه سواد دیجیتال و رهبری تحول آفرین با توسعه حرفه ای معلمان نقش میانجی خودکارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
92 - 103
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سواد دیجیتال و رهبری تحول آفرین با توسعه حرفه ای معلمان با نقش میانجی خودکارآمدی انجام شد.
روش شناسی پژوهش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی معلمان مدارس دولتی شهر سیلوانا در سال تحصیلی 1401- 1402 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 256 نفر براساس جدول مورگان به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسشنامه استاندارد رهبری تحول آفرین باس و آوولیو (۲۰۰۰)، خودکارآمدی شانن و موران (۲۰۰۲)، توسعه حرفه ای گودالی (۲۰۱۶) و سواد دیجیتال دانشگاه اوپن (۲۰۱۲) که تحت عنوان چک لیست ارزیابی سواد دیجیتال توسط دانشگاه اوپن ارائه شده بود، استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS 24 و LISREL 8.8 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم سواد دیجیتال بر توسعه حرفه ای (56/0) و بر خودکارآمدی (49/0)، مثبت و معنی دار می باشد. اثر مستقیم رهبری تحول آفرین بر توسعه حرفه ای (63/0) و بر خودکارآمدی (31/0)، مثبت و معنی دار می باشد. همچنین نتایج پژوهش، اثر غیرمستقیم و معنادار رهبری تحول آفرین (۱۱/۰) و سواد دیجیتال (۱۸/۰) بر توسعه حرفه ای معلمان را از طریق خودکارآمدی نشان داد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیران مدارس با بهره گیری از سبک رهبری تحول آفرین و فراهم کردن زمینه لازم برای فراگیری دانش دیجیتال می توانند نقش تعیین کننده ای در جهت افزایش خودکارآمدی و توسعه حرفه ای معلمان داشته باشند.