فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول تربیت رسمی و عمومی تاکید بر فرهنگ اسلامی ایرانی و زبان و ادب فارسی است و بدین منظور تربیت رسمی و عمومی باید به معرفی نماد های فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی بپردازد. هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان توجه به اسطوره ها الگو ها و اندیشمندان ایرانی-اسلامی در محتوای کتاب های فارسی دوره اول متوسطه است. جامعه آماری کتاب های فارسی دوره اول متوسطه انتخاب گردید ونمونه آماری با جامعه آماری برابر است. ابزار پژوهش چک لیست آماده دارای روایی و پایایی 81% هست. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از س نجش فراوانی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد در متون کتاب فارسی متوسطه اول مجموعا 197 جمله به معرفی شخصیت ها ( ذکر اسم شخصیت، معرفی آثار، بیان زندگینامه، بیان فعالیت ها، ارائه نمونه آثار) پرداخته است. از میان اسطوره ها، الگو ها و اندیشمندان ایرانی اسلامی در متون کتاب فارسی شخصیت های ادبی با فراوانی 75 جمله معادل 38%در جایگاه اول، شخصیتهای علمی فلسفی و مبارز با فراوانی 43 و 31 جمله معادل 21% و 15%در جایگاه های دوم و سوم قرار دارند. در این میان به شخصیت های سیاسی ورزشی، هنری کمتر از 10%توجه شده.
چهارگونه غلط نویسی در انشای دانش آموزان متوسطه اول (مطالعه دانش آموزان پسر پایه نهم)
حوزههای تخصصی:
غلط نویسی از جمله ضعف های دانش آموزان در فرایند یادگیری درس فارسی است که معمولاً در قالب درس املای فارسی به آن پرداخته می شود، اما غلط نویسی محدود به درس املا نیست؛ بلکه این ضعف یادگیری می تواند در تمام نوشتار دانش آموزان دیده می شود. دراین بین نگارش از جمله درس هایی است که همانند املا، مستقیماً با بحث نوشتار دانش آموزان در ارتباط است؛ با این تفاوت که در این درس بیش از هر چیز رعایت ساختار متنی (عنوان، مقدمه، بخش میانی و بخش پایانی) سنجیده می شود که همین امر سبب می شود دانش آموز چندان به بحث درست نویسی توجه نداشته باشند و همین امر می تواند سبب نمود غلط نویسی به گونه های مختلف در انشای آنها شود. به همین سبب در اینجا این مسئله مطرح می شود که غلط نویسی در درس نگارش تا چه اندازه دارای نمود است و گونه های احتمالی آن کدام است. در این پژوهش که با روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه موردی است، کوشیده ایم که انشای 220 دانش آموز پایه نهم مدرسه دستغیب تهرانسر (منطقه 9 آموزش و پرورش تهران) از دیدگاه وجود غلط نویسی و گونه های آن بررسی شود. نتایج این پژوهش بیان می کند که غلط نویسی در انشای این دانش آموزان در چهار گونه اغلاط املایی، شناختی، دستوری و سجاوندی دیده می شود که دراین بین غلط های سجاوندی(نمود در 215 انشا) و شناختی (نمود در 28 انشا) به ترتیب بیشترین و کمترین میزان فراوانی را دارا هستند.
بررسی نقش شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
163 - 174
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات روانشناختی برخی از دانش آموزان هراس اجتماعی است که به میزان زیادی می تواند عملکرد تحصیلی را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف نقش شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان دختر در پساکرونا انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی است که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه اردکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه بر اساس فرمول گرین 250 نفر تعیین و نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های هراس اجتماعی کانور و همکاران (۲۰۰۰)، احساس ارزشمندی روزنبرگ (۱۹۶۵)، شفقت به خود ریس و همکاران (2011) و خشم صفت اسپیلبرگر (۱۹۹۰)، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه، در سطح 05/0 و با بهره گیری از نرم افزار SPSS26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین احساس ارزشمندی و هراس اجتماعی رابطه منفی معنی دار(001/0>P)؛ بین شفقت به خود با هراس اجتماعی رابطه منفی معنی دار (001/0>P) و بین خشم صفت با هراس اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0>P). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که ۲۵ درصد از واریانس هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان با ترکیب خطی متغیرهای شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت پیش بینی می شود (۵۱۲/0=R، 4۶۲/0=R2 و 4۵۱/0=R2 تعدیل یافته). نتیجه گیری: تمرکز بر مداخلات مبتنی بر شفقت به خود مبتنی بر احساس ارزشمندی و مدیریت و ابزارگری صحیح خشم می تواند با تعدیل خلق و خوی و واکنش خشمگینانه در خصوص اشتباهات، هراس اجتماعی را کاهش دهد.
نمود حیات طیّبه در هر یک از ساحت های شش گانه محتوای آموزشی دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نمود حیات طیبه در هر یک از ساحت های شش گانه محتوای آموزشی دوره ابتدایی بود. این پژوهش از نوع تحلیل محتوا بوده و از مراحل سه گانه آنتروپی شانون استفاده کرده است. جامعه آماری پژوهش شامل محتوای برنامه درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی آموزش و پرورش ایران در سال تحصیلی 1402-1403 بود که مجموعه این محتواها چهار جلد کتاب درسی را شامل می شد که به صورت سرشماری، همه آن ها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش چک لیستی بود که براساس نظر 13 متخصص در هر یک از ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت طراحی شد، و پایایی آن با روش هولستی (89/0) و روایی آن با استفاده از نظر صاحب نظران و درگیری طولانی مدت با پژوهش، احراز شد. نتایج نشان داد که از میان 1069 مورد یافت شده در ارتباط با حیات طیبه، ساحت سیاسی و اجتماعی با 378 مورد (35%) بیشترین فراوانی، و ساحت هنری و زیبایی شناختی با 60 مورد (06%) دارای کمترین فراوانی در میان زیرمولفه های حیات طیبه است. نتایج تحلیل آنتروپی شانون نیز مؤید این واقعیت بود که توازن و تناسبی میان زیرمؤلفه های حیات طیبه در هر یک از ساحت های شش گانه وجود ندارد. همچنین تعداد فراوانی مولفه های حیات طیبه در کتب تعلیمات اجتماعی تقریباً یکسان است، ولی میزان ضریب اهمیت آنان با هم برابر نیست. موضوع حیات طیبه در زندگی دنیوی و اخروی در فرهنگ اسلامی از چنان اهمیتی برخوردار است که باید همه شئون زندگی براساس آن تنظیم شود. بنابراین، محتوای کتب درسی ابتدایی در این حیطه باید مورد بازبینی و اصلاح جدی قرار بگیرد. اما این تعداد به صورت یکسان و یکدست در میان ساحت های شش گانه تعلیم و تربیت تقسیم نشده اند.
اثربخشی برنامه ذهن آگاهی کودک محور بر احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: دانش آموزان از مهمترین اقشار جامعه هستند و عملکردهای تحصیلی مطلوب این قشر می تواند موفقیت هر جامعه را تضمین کند. بنابراین این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه ذهن آگاهی کودک محور بر احساس تعلق به مدرسه و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان دلفان در سال 1403 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. برنامه ذهن آگاهی طی 10 جلسه به صورت گروهی و هر هفته یک جلسه برای گروه آزمایش اعمال شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری و همکاران، 2004) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی (فردریکز و همکاران، 2004) استفاده شد. داد ه ها به کمک روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس و با نرم افزار spss-26 انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد برنامه ذهن آگاهی کودک محور بر افزایش احساس تعلق به مدرسه (145/15=F، 015/0=P و 589/0=Eta) و افزایش اشتیاق تحصیلی (690/16=F، 016/0=P و 568/0=Eta) هر یک از شاخص های این دو متغیر در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشته است (05/0>P).نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت درمانگران و مشاوران مدارس می توانند جهت بهبود و موفقیت فرایندهای تحصیلی دانش آموزان از تمرینات ذهن آگاهی استفاده نمایند.
شناسایی راهکارهای توسعه آینده پژوهی در نظام آموزش عالی کشور با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه آینده پژوهی در آموزش عالی به عنوان یکی از پیش نیازهای اصلی سیاست گذاری و برنامه ریزی بلندمدت نظام دانشگاهی ضروری شده است. لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی راهکارهای توسعه رشته آینده پژوهی از دیدگاه صاحب نظران بود.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با رویکرد کیفی انجام شده است. گروه هدف پژوهش حاضر نیز صاحب نظران و متخصّصان حوزه آینده پژوهی در کشور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 12 نفر از صاحب نظران این حوزه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و مصاحبه، نیمه ساختاریافته انجام گرفت و اشباع نظری حاصل گردید. جهت تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون استفاده شد.
یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه، مجموع کدهای آزاد استخراج شده از محتوای مصاحبهها 76 کد بود که در 12 مفهوم مشابه، طبقهبندی و در نهایت 12 راهکار بر اساس دیدگاه صاحبنظران برای توسعه رشته آیندهپژوهی در دانشگاههای کشور شناسایی شد که عبارتند از: گفتمانسازی ضرورت آیندهپژوهی در کشور؛ تهیه بستههای آموزشی آیندهپژوهی؛ حمایت از پژوهشهای نظری در حوزه آیندهپژوهی؛ تقویت فعالیتهای بینرشتهای در دانشگاهها؛ سیاستگذاری در سطح وزارتخانه؛ عملیاتی کردن آیندهپژوهی در دانشگاهها؛ درک ضرورت آیندهپژوهی در نهادهای حاکمیتی؛ اصلاح و بازنگری سرفصلهای درسی رشته؛ تثبت جایگاه آیندهپژوهی در سازمآن ها و پروژهها؛ بهرهگیری از تجارب موفق دانشگاههای برتر جهان؛ فراهمسازی فرصتهای اشتغال؛ نهادینهکردن فرهنگ و تفکر آیندهپژوهی در دانشگاه.
بحث و نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش میتواند در سیاستگذاریهای کلان آموزش عالی در راستای توسعه رشته آیندهپژوهی مورد استفاده قرار گیرد.
مدل یابی رویکردهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و ادراک وضعیت تحصیلی دانشجویان در شرایط آموزش مجازی در زمینه روان شناسی تربیتی حائز اهمیت است. دانشجویان ممکن است در شرایط مختلف آموزشی (مجازی، حضوری) رویکردهای مختلفی از نظر یادگیری از خود نشان دهند. مطالعه حاضر در این راستا و با هدف مدل یابی رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی صورت گرفت. روش ها: در این پژوهش، رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) دانشجویان در آموزش مجازی بر اساس هیجانات تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، پرسشنامه های هیجان های پیشرفت (پکرون و همکاران، 2002)، ادراک از محیط یادگیری (راف و همکاران، 2001) و پرسشنامه رویکردهای یادگیری تجدیدنظر شده دو عاملی (مختار و همکاران، 2010) بین 223 دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی لرستان توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش معادل یابی ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی قابل پیش بینی است. همچنین یافته ها نشان داد ابعاد یادگیری به واسطه هیجان های مثبت و منفی بر رویکردهای عمقی و سطحی تأثیر معنادار دارد (p<0.01). نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که رویکردهای یادگیری دانشجویان در فضای مجازی در کنار برنامه ریزی دقیق و تخصصی می تواند برآیند مطلوب داشته باشد
برررسی رابطه تکنو استرس بر مشغولیت تحصیلی با نقش میانجی خستگی حاصل از فناوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر تکنو استرس بر درگیری تحصیلی با نقش میانجی خستگی تکنولوژیکی در یادگیری آنلاین دانشجویان بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که در آن روابط ساختاری میان متغیرهای پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آن ها 389 نفر (205 زن و 184 مرد)، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی، انتخاب شدند و به پرسشنامه های تکنو استرس، درگیری تحصیلی و خستگی تکنولوژیکی پاسخ دادند. برای تحلیل داده های آمار توصیفی و ماتریس همبستگی از نرم افزار SPSS (نسخه 25) و برای آزمون فرضیه و مدل پژوهش از نرم افزار AMOS (نسخه 20) استفاده شد که نشان از برازش مطلوب مدل به دست آمده بود. یافته های پژوهش حاکی از این است که تکنواسترس تاثیر مثبت و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. از طرف دیگر، خستگی تکنولوژیکی تاثیر منفی و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. هم چنین تکنواسترس تاثیر منفی و معنی داری بر خستگی تکنولوژیکی دارد. بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای افزایش سطح درگیری تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی باید به عوامل و ابعاد تکنواسترس و خستگی تکنولوژیکی بر روی فراگیران توجه کرد.
مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر بهره حسی حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
167 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر بهره حسی حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن بود. روش : طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص از نوع خواندن شهر اراک در تابستان سال 1402 بودند که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آن ها انتخاب شدند و با استفاده از گمارش تصادفی در گروه های 10 نفری رایانه یار، واقعیت مجازی و گواه قرار مورد مداخله قرار گرفتند و توسط تکلیف سنجش حافظه کاری کرچنر (1985) سنجش شدند. سپسشرکت کنندگان بعد از سه ماه جهت انجام آزمون پیگیری، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. گروه گواه نیز در طی پژوهش هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. در پایان نیز برای تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل واریانس چندمتغیره با آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها: هر دو مداخله توان بخشی شناختی رایانه یار و واقعیت مجازی توانستند باعث بهبود و افزایش میزان بهره شنیداری و دیداری و حافظه کاری در شرکت کنندگان گروه آزمایش شوند و این اثربخشی در آزمون پیگیری 3 ماهه نیز حفظ شد. ازنظر شدت اثربخشی نیز نتایج نشان داد که گروه توان بخشی شناختی رایانه یار در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری، اثربخشی بیشتری داشت (0001/0. P). نتیجه گیری: از هر دو درمان، به خصوص درمان مبتنی بر توان بخشی شناختی رایانه یار می توان در افزایش بهره حسی حرکتی و حافظه فعال بهره گرفت تا بتوان میزان شدت اختلال خواندن را کاهش داد.
طراحی یک برنامه آموزشی مبتنی بر بازی های گروهی و ارزیابی اثربخشی آن بر بهبود نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
247 - 276
حوزههای تخصصی:
یکی از نقایص اساسی کودکان با کم توانی ذهنی که در اغلب کارکردهای آن ها اختلال عمده ای ایجاد می کند، نظریه ذهن ضعیف است. این پژوهش به منظور طراحی یک برنامه آموزشی مبتنی بر بازی های گروهی و تعیین اثربخشی آن بر نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. پژوهش حاضر یک پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف شهر تهران در مقطع ابتدایی دوم بود که در سال تحصیلی 1402- 1401 در مدارس استثنایی مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 28 دانش آموز پسر بود که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 14 نفره آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزارهای پژوهش آزمون نظریه ذهن استیرنمن (1999) و مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) بود. برنامه مداخله ای طی 24 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا و دو ماه بعد، پیگیری انجام شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که برنامه آموزشی پژوهش حاضر از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است. همچنین، این برنامه تأثیر معناداری بر بهبود نظریه ذهن و عزت نفس داشت (001/0p< ) و این تأثیر با گذشت دو ماه همچنان پایدار بود. والدین، معلمان، روان شناسان و مراکز توان بخشی می توانند از بازی های موجود در برنامه آموزشی این پژوهش جهت بهبود نظریه ذهن و عزت نفس کودکان با ناتوانی هوشی خفیف بهره بگیرند.
کارراهه های آموزشی معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی و ارائه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
184 - 209
حوزههای تخصصی:
هدف: در عصر دیجیتال، دانش آموزان نیازمند رویکردهای نوین آموزشی هستند. معلمان آینده کارراهه های متفاوتی از معلمان سنتی درمسیر پیشرفت شغلی پیش رو دارند چنانکه باید کلیه فعالیت های آموزشی و یادگیری را با استفاده از فناوری هوش مصنوعی به پیش ببرند. ا ز این منظر هدف این پژوهش شناسایی کارراهه های معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی و ارائه الگو بوده است.روش: این پژوهش یک مطالعه کیفی با رویکرد فراترکیب بود. میدان پژوهش مشتمل بر کلیه مقالات منتشر شده سال های 2014-2024، و گزینش نمونه ها بطور هدفمند تا حد اشباع داده ها به تعداد 30 مقاله صورت پذیرفت. ابزار پژوهش متن کاوی و برای جمع آوری اطلاعات از پایگاه های معتبر علمی داخلی(اس آی دی، ایرانداک، مگ ایران ) و پایگاههای معتبر خارجی(امرآلد، اشپرینگر، الزویر، گوگل اسکالر و ..) استفاده شد. برای تأمین روایی و اعتباربخشی داده ها از روش اطمینان پذیری،تأیید پذیری و انتقال پذیری استفاده شد. نتایج: الگوی شناسایی کارراهه های آموزشی معلمان آینده بر مدار هوش مصنوعی بر اساس ابعاد نُه گانه(داشتن ارتباطات فناورانه، جذب فناورانه دانش آموزان ، بکارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، استفاده فناورانه منابع آموزش، فعالیت در محیط فناورانه آموزشی، داشتن خلاقیت های فناورانه، تحلیل محیط فناورانه آموزش، برنامه سازی فناورانه آموزش، ارزشیابی فناورانه آموزش) تدوین شد. هوش مصنوعی به معلمان کمک می کند تا نیازهای فردی دانش آموزان را بهتر شناسایی کرده و تجربه یادگیری شخصی سازی شده ای را برای آن ها فراهم کنند.
آموزش مفاهیم سوره فیل با روش آموزش اکتشافی قصه گویی
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های کارآمد و نوین آموزشی، روش آموزش اکتشافی است. قرآن کریم، در نوع بیان خود به این روش توجه داشته و با نوع کاربرد واژگان، در قالب ها و انواع مختلفی از آموزش اکتشافی، اقدام به آموزش مفاهیم و معارف به متعلّم و یا همان دانش آموز کرده است. یکی از این روش ها، روش قصه گویی است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی آموزش مفاهیم سوره فیل با روش آموزش اکتشافی قصه گویی است. در سوره فیل، موضوع تاریخی مهم حمله أبرهه به مکه، در قالب داستانی کوتاه بیان شده، و از دو واژه تکآمد «اصحاب الفیل» و «أبابیل» استفاده شده است که برای دانش آموز، این پرسش را ایجاد می کند، چرا خداوند برای نخستین بار از این واژگان استفاده کرده است؟ جستجو و تلاش در کشف علت این کاربرد، دانش آموز را به مفهوم مهم لزوم اتخاذ استراتژی هوشمندانه در مواجهه با مشکلات، رهنمون می گردد. دستاورد مهمی که شاید در تفاسیر بدان پرداخته نشده، ولی روش آموزش اکتشافی می تواند با طرح پرسش های هدفمند، دانش آموز را به آن برساند.
تحلیل روش تربیتی تجربه گرایانه پدری در قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
173 - 184
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد کمتر شناخته شده در کتاب قابوس نامه اثر عنصرالمعالی از آثار اواخر قرن چهارم در نثر فارسی، رویکرد تربیتی آن است. این کتاب که خطاب به گیلانشاهِ نوجوان؛ پسر عنصرالمعالی نوشته شده است، مجموعه ای از پندها در چهل و چهار باب است و به این دلیل از نظر تربیتی برجسته است که با گفتمانی عاری از نصیحت و با لحنی عاری از امر و نهی مستقیم و با آگاهی کافی از روان شناسی نوجوان با او به صحبت می پردازد و تلاش می کند با رویکردهای تربیتی از ورود نوجوان به عرصه های مخاطره آمیز جلوگیری کند. داعیه پژوهش حاضر واکاوی رویکردهای نوین تربیتی در این کتاب بر اساس رابطه والد_ نوجوان است و نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده قابوس نامه، پیری آگاه، خوش فکر، مسامحه گر و روان شناس است که با آگاهی از روحیات نوجوان بر چگونگی صحبت بر وی آگاهی دارد و چهار مقوله ارتباط و درک نوجوان، فرزندپروری، کنترل عشق هیجانی و مدیریت ارتباط با دوستان از موضوعات تربیتی در قابوس نامه است.
اثربخشی آموزش صلح بر خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجومعلمان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
35 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزشی صلح بر خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجو معلمان دختر بود. پژوهش حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجو معلمان دختر دانشگاه فرهنگیان استان کهگیلویه و بویراحمد در سال تحصیلی 1403- 1404 بود. بدین منظور 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مهارت های ارتباطی جرابک (2004) و خودکنترلی کندال - ویلکاکسون (1979) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط هر دو گروه تکمیل شد. برنامه آموزش صلح طی 10 جلسه 60 دقیقه ای و در مدت 5 هفته متوالی به دانشجومعلمان گروه آزمایش ارائه شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. نتایج نشان داد آموزش صلح در دانشجومعلمان دختر بر خودکنترلی (327/4=F و 044/0=P) و مهارت های ارتباطی (947/8=F و 005/0=P) در مراحل پس آزمون و پیگیری اثربخش بود. در نهایت بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت آموزش صلح در مهارت های ارتباطی و خودکنترلی اثربخش بوده و لذا آگاهی دانشجومعلمان، اساتید و سایر متخصصان از این متغیرها ضروری است. و از این رو استفاده از این مداخله آموزشی می تواند در ارتقای خودکنترلی و مهارت های ارتباطی دانشجومعلمان مؤثر واقع شود.
بررسی سطح درک دانش آموزان از مبحث مغناطیس با استفاده از مدل APOS
حوزههای تخصصی:
کی از متد های ارزشیابی که نتایج یادگیری را بررسی می کند، نظریه APOS است. طبق این چهارچوب، فراگیران مفاهیم را در سطوح عمل ، فرآیند ، شیء و طرحواره می فهمند. در این پژوهش از این رهیافت جهت ارزشیابی میزان ی ادگیری دان ش آموزان از مبحث مغناطیس درس فیزیک پایه یازدهم برنامه درسی ملی در شهرستان رزن استان همدان استفاده شده است . روش این پژوهش توصیفی - پیمایشی است . همچنین جامعه آماری این تحقیق ، دانش آموزان پایه دوازدهم استان همدان هستند که تعداد نمونه مورد مطالعه 110 نفر از دانش آموزان پسر و دختر پایه دوازدهم تجربی و ریاضی هستند که در دسترس محقق بودند. در جهت اجرای این پژوهش از آزمون محقق ساخته برای گردآوری داده ها استفاده شده و از ضریب پایایی آلفای کرونباخ جهت سنجش میزان اطمینان ارزیابی استفاده شده است که نتیجه 0.906 برای آن حاصل شد . نتایج تحقیق نشانگر این است که مطابق نظریه APOS، 78% از دانش آموزان در سطح عمل، 70% در سطح فرایند قرار دارند و 43% از آنها به سطح شیء رسیده اند و همچنین 23% از آنها به سطح درک از طرحواره مفهوم دست یافته اند. آمار نشانگر این است که فراگیران مسائل مغناطیس را در صورتی درست حل می کنند که یک روش روتین و الگوریتمی برای حل داشته باشند.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه نگرش به هوش مصنوعی دانش آموزان ایرانی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
50 - 59
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه نگرش به هوش مصنوعی دانش آموزان ایرانی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نظر ماهیت کمی و به لحاظ هدف از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری تحقیق نوجوانان دختر و پسر دوره اول متوسطه شهرستان اردکان در سال 140۳-۱۴۰۲، با تعداد تقریبی ۹۹00 نفر بودند. نمونه گیری به روش دواطلبانه انجام شد. برای تعیین روایی ابزار از روش های روایی صوری، همسانی درونی و روایی سازه و برای سنجش پایایی پرسشنامه نیز از آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها با استفاده از نسخه 26 نرم افزار آماری spss و نسخه ۲۴ نرم افزار Amos مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد پرسشنامه خودگزارشی تک عاملی نگرش به هوش مصنوعی دانش آموزان ایرانی پس از حدف ۳ سوال از ۱۰ سوال اولیه، برای نگرش دانش آموزان ایرانی به هوش مصنوعی مناسب است. برای سنجش میزان اعتبار پرسشنامه از روایی صوری و روایی سازه استفاده شد. همسانی درونی پرسشنامه از طریق محاسبه ضریب همبستگی هر یک از سوالات با کل پرسشنامه محاسبه و در بازه 656/۰ و 805/۰ قرار گرفت. نتایج بارهای عاملی مطلوب بالای ۴/۰ را نشان داد. علاوه بر این، خطای تقریب (RMSEA) ۰۴۳/0، شاخص نیکویی برازش (GFI) برابر با ۹۸۷/۰، شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) برابر با ۹۹۵/0 و مقدار df /χ2 نیز ۴۷۲/۱ بدست آمد که از روایی سازه پرسشنامه پشتیبانی می کنند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد که مقدار مطلوب 844/0 را برای کل پرسشنامه نشان داد.
نقش مهندسی شیمی در توسعه مهندسی (زیست) پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
141 - 166
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوتاه، نخست به نقش مهندسی شیمی در کاربردهای سلامت انسان، با تمرکز ویژه بر مهندسی (زیست) پزشکی اشاره می شود. سپس سابقه تاریخی این نقش در آغاز فعالیت مهندسان شیمی در این زمینه با تأکید بر موارد مهم، بررسی خواهد شد. در ادامه افق های پیش روی مهندسی شیمی در چند زمینه مهم کاربرد مهندسی شیمی در پزشکی مانند زیست مواد، سامانه های دارورسانی و مهندسی بافت، به صورت فشرده توضیح داده می شوند. سپس چگونگی کاربرد اصول مهندسی شیمی، در پیوند مهندسی شیمی و مهندسی بافت پزشکی بالینی به صورت فشرده بیان می شود. آنگاه به چگونگی پدیدار شدن درس های مربوط به گرایش مهندسی (زیست) پزشکی در برنامه آموزشی مهندسی شیمی و توسعه آن تا امروز، از جمله برنامه آموزشی کارشناسی ارشد مهندسی شیمی- زیست پزشکی در ایران پرداخته و در پایان نتیجه گیری کوتاه ارائه خواهد شد.
اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
43 - 75
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر مؤلفه های کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری در کودکان با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه گواه بود. از میان کودکان مقطع ابتدایی از 7 تا 12 سال که در کلینیک های روان شناسی شهر تهران در سال 1399 تشخیص اختلال یادگیری خاص گرفته بودند، به صورت غیرتصادفی در دسترس، ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون دست برتری ادینبرگ، جدول عصبی-رشدی دلاکاتو، آزمون ادراک دیداری TVPS-R و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف استفاده شد. نتایج نشان داد که بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی (01/0p< و 47/8=F) و ادراک دیداری )01/0p<و 20/10(F= کودکان با اختلال یادگیری خاص تأثیر داشته است.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و دوره پیگیری 30 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی استان البرز مبتلا به اختلال نقص توجه بود که به صورت دردسترس تعداد 20نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.همچنین آموزش شایستگی بر روی گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عصب شناختی کولیج(2002)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بود. داده های پژوهش ازطریق تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و به وسیله نرم افزار spss-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش شایستگی هیجانی برکارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به نقص دقت و توجه در گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه گیری: از این رو می توان بیان نمود کارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه را می توان با آموزش ارتقاء داد و همچنین از این روش می توان به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه استفاده کرد.
Investigate the Role of Resonant Leadership on the Quality of Virtual School Education Mediated by Teachers' Innovative Work Behavior(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of the research was to investigate the role of resonant leadership on the quality of virtual school education mediated by the innovative work behavior of teachers. The study population consisted of all secondary school teachers in Hamedan province during the academic year 2021-2022 (N=1797). A sample of 316 teachers was chosen through proportional stratified random sampling, following Cochran's formula. This descriptive correlational research employed the structural equation modeling (SEM) approach. Data collection utilized Wagner's Resonant Leadership Questionnaire (2010), Janssen's Innovative Work Behavior Scale (2000), and a researcher-developed questionnaire on the quality of virtual education in schools. A significant finding of the study indicates that the indirect effect of resonant leadership on the quality of virtual education, mediated by innovative work behavior, surpasses its direct effect. Therefore, school leaders are advised to capitalize on teachers' innovative behaviors to enhance the quality of virtual education and cultivate an environment that values teachers' ideas and creativity more than strict adherence to rules and regulations.