مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دانشجومعلم
حوزه های تخصصی:
معلمان آینده، دانشجومعلمان کنونی هستند که آموزش آنان به منظور معلمی در عرصه پیوند نظر و عمل، با تمرکز بر توسعه دانش معلمی در برنامه کارورزی به عنوان جز مهمی از برنامه تربیت معلم تدوین شده است. یکی از مولفه های اثرگذار در این برنامه پیش از خدمت در مدارس، مربی است که این پژوهش در صدد مطالعه آن است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی- پدیدارشناسی و با تمرکز بر چهار شرکت کننده، از میان 22 مورد مطالعه انجام شده است . همچنین مصاحبه نیمه ساختاری با مربیان آنان صورت گرفته است. داده ها از طریق کدگذاری و مقوله بندی اشتراس و کوربین تجزیه و تحلیل شده اند. تحلیل داده ها نشان از آن دارد که مربی، نقش را گاه به صورت مربی به عنوان مقلد، گاه به شکل شریک تجارب و گاه به شکل مجموعه ای از بازاندیشی ها نشان می دهد.
تبیین مبانی فلسفی هویت ایرانی-اسلامی و آسیب شناسی آن در میان دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت هر ملت از مهم ترین عوامل شکل گیری جامعه می بلشد. تقویت هویت ایرانی– اسلامی در ع صر جهانی شدن ، از مهم ترین راهکارهای مقابله با تهاجم فرهنگی نسبت به ایران اسلامی است . معلم در فرایند شکل گیری هویت ایرانی-اسلامی جوانان کشور، نقش کلیدی دارد. کاملا آشکار است که معلمان برای تحقق این اهداف باید خود، شایسته و برخوردار از هویت ایرانی- اسلامی باشند. هدف پژوهش این است که پس از تبیین مبانی فلسفی هویت ایرانی-اسلامی، مولفه های هویت ایرانی- اسلامی را در دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان آسیب شناسی کرده سپس جهت تقویت آنها راهکارهایی ارائه نماید. در پژوهش حاضر از طرح تحقیق آمیخته و با روش کیفی؛ توصیفی– تحلیلی به تبیین مبانی فلسفی هویت ایرانی-اسلامی و با روش کمی؛ پیمایشی به بررسی آسیب های مولفه های هویت ایرانی-اسلامی در دانشجومعلمان پرداخته ایم. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته است که روایی محتوایی آن توسط صاحبنظران و ضریب نسبی CVR، تایید شده است و روایی سازه ای آن با ازمون تحلیل عاملی سنجیده شده است. اعتبار به دست امده با آلفای کرونباخ، 91/0 می باشد. جامعه آماری دانشجومعلمان دختر و پسر شهر تهران؛2833 نفر هستند که با نمونه گیری طبقه ای 348 نفر پرسشنامه هویت ایرانی- اسلامی را پاسخ دادند. در تحلیل آماری داده ها از ازمون T تک نمونه ای استفاده شد و یافته ها حاکی از آن بود که دستیابی دانشجومعلمان به 85% از مولفه های مبانی سه گانه فلسفی؛ انسان شناختی، معرفت شناختی و ارزش شناختی حاصل شده است اما در تحلیل آماری گویه ها، در هفت گویه که در بردارنده مولفه های تعلق به میهن، آثار ملی، لباس ملی، خودکفایی و اخلاقیات است، آسیب هایی مشاهده گردید که برای تقویت آنها راهکارهایی ارائه شد.
از چرایی تا چیستی معلمی: زندگی کاوی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی در بستر تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۹
153 - 178
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر کاوش چرایی ورود داوطلبان به حرفه معلمی و بازنمایی ماهیت آن در بستر زیست جهان و از دریچه نگاه دانشجومعلمان است. برای دستیابی به این هدف از روش خودشرح حال نویسی مشارکتی بهره گرفته شد و از نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس کیودا برای تحلیل شرح حال ها استفاده شد. طبق نتایج، انگیزه داوطلبان از ورود به حرفه معلمی را می توان در چهار نوع دلیل «انتخاب سبک زندگی خاص»، «امتیازات شغلی»، «ترغیب اطرافیان» و «کارکرد اجتماعی» طبقه بندی کرد. همچنین، یافته ها نشان داد ماهیت و چیستی معلمی از چهار مفهوم «عشق»، «آموزش/ تدریس»، «پرورش» و «هنر برقراری ارتباط» تشکیل شده است. این نتایج نشاندهنده آن است که شناخت ماهیت معلمی از دید داوطلبان و بازشناسی دلایل و عوامل تأثیرگذار در ورود به حرفه معلمی باید بیشتر مدنظر متصدیان و کارگزاران تعلیم و تربیت قرار گیرد
خود شرح حال نویسی مشارکتی: الگویی نوین و منطبق با برنامه ی درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود که در دانشگاه فرهنگیان به طراحی و اجرای برنامه ی درسی کارورزی بر اساس الگوی خودشرح حال نویسی مشارکتی بپردازد و تجربه دانشجومعلمان از این الگو را مورد تحلیل و بازنمایی قرار دهد. این مطالعه از حیث هدف توسعه ای- کاربردی، از نظر نوع پژوهش کیفی و در طیف روش های کیفی بر کُنش پژوهی رهایی بخش مبتنی است. در این پژوهش به تناسب از روش های تحلیل اسناد، مصاحبه غیرساختارمند و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است و داده ها با استفاده از روش های تحلیل مضمون و تی تک نمونه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه پژوهش دانشجومعلمان پردیس شهید باهنر اصفهان را دربر می گیرد و نمونه پژوهش یک کلاس متشکل از هجده دانشجوی پسر ورودی سال 92-1391 بود که در نیمسال دوم سال تحصیلی 1395-1394 در ترم هشت رشته دبیری علوم اجتماعی مشغول به تحصیل بودند. این مشارکت کننده ها به شیوه نمونه گیری ملاک محور انتخاب شدند و طی پانزده جلسه در طول یک ترم تحصیلی، کارورزی خویش را انجام دادند. ساختار الگوی پیشنهادی در قالب عناصر برنامه درسی کارورزی تدوین گردید که اعتبار و روایی آن به تأیید متخصصان برنامه درسی و استادان دانشگاه فرهنگیان رسیده بود. همچنین برای ارزیابی مقبولیت و اعتبار نتایج از زاویه بندی روش شناختی و اعتباریابی دموکراتیک استفاده شد. یافته ها نشان داد، الگوی کارورزی مبتنی بر خودشرح حال نویسی مشارکتی، می تواند اهداف و راهبردهای مستتر در واحدهای درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان را محقق نماید. چنان که تحلیل سرفصل واحدهای درسی کارورزی نشان داد، برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان حول چهار مضمون شامل: تمرین معلمی، پژوهش روایی، کُنش های مشارکتی و گروهی و تبیین برنامه درسی کارورزی شکل گرفته است که این مضامین با تجارب دانشجومعلمان از الگوی پیشنهادی، هم سو و هم خوان می باشند. همچنین یافته ها نشان داد دانشجومعلمان توانسته بودند طیف اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی-یادگیری و روش های ارزشیابی ارائه شده در الگوی پیشنهادی را بالاتر از سطح میانگین تجربه نمایند. بنابراین طبق این نتایج می توان اذعان داشت که الگوی خودشرح حال نویسی مشارکتی با اهداف برنامه درسی کارورزی دانشگاه فرهنگیان منطبق است و می تواند به مثابه یک الگوی کارورزی در برنامه درسی کارورزی این دانشگاه مورد کاربست قرار گیرد.
تحلیل ساختاری مولفه های آموزش بالینی در تربیت و آماده سازی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۰
171 - 200
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، تحلیل ساختاری مؤلفه های آموزش بالینی در آموزش دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان است و بدین منظور، از روش توصیفی برای جمع آوری اطلاعات از جامعه آماری مدرسان دانشگاه فرهنگیان استفاده شد و از نمونه ای به تعداد 123 نفر با بکارگیری یک پرسشنامه کسب اطلاع گردید. اعتبار ابعاد این مقیاس به روش ضریب آلفای کرونباخ (87/.) به دست آمد. برای تجزیه و تحللیل اطلاعات از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار ایموس (نسخه 24) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که نتایج مدل یابی معادله ساختاری ضمن تأیید برازش مدل نشان داد هر یازده مؤلفه مورد بررسی دارای تأثیر معناداری بر اجرای آموزش بالینی در تربیت و آماده سازی دانشجومعلمان هستند و از بین مؤلفه های تأثیرگذار، «ایجاد محیط آموزشی تعاملی» بیشترین تأثیر را بر اجرای آموزش بالینی دارد و سایر متغیرها در درجات بعدی اهمیت قرار می گیرند.
شناسایی عوامل تأثیرگذار بر اجرای آموزش بالینی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان و ارائه الگویی برای اجرای مؤثر آن
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره اول تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
55 - 85
حوزه های تخصصی:
کیفیت آموزش و یاددهی یکی از مهمترین عوامل در یادگیری دانش آموزان، در عصر حاضر، شناخته شده است؛ بنابراین، توجه به آماده سازی معلمان، در رأس برنامه های اصلاحی اکثر کشورهای جهان قرار گرفته است. آنها به دنبال پاسخ دادن به این سؤال هستند که «بهترین روش برای آماده سازی مؤثر معلمان چیست؟» پاسخ به این سؤال، به مطالعات گسترده ای منجر شد که در بسیاری از آنها، بر اهمیت کاربرد آموزش های بالینی در آماده سازی معلمان، با الگوبرداری از دانشکده های پزشکی و بیمارستان های وابسته به آنها، تأکید شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل تأثیرگذار بر اجرای این نوع آموزش در آماده سازی دانشجومعلمان در ایران است. این مطالعه، یک پژوهش کیفی است که با استفاده از روش گرندد تئوری انجام شده است ؛ در این پژوهش با استفاده از روش گلوله برفی، تعداد 60 نفر از کارشناسان، استادان، معلمان و دانشجویان شناسایی و با آنان مصاحبه شده است. اطلاعات به دست آمده از این مصاحبه ها، به صورت مکتوب درآمده و با استفاده از روش مقایسه مداوم استراوس و کوربین، تجزیه و تحلیل شده است؛ 11 مضمون اصلی از یافته ها آشکار شد که می تواند بر اجرای مؤثر آموزش بالینی تأثیرگذار باشد. این مضمون ها عبارت اند از: هماهنگی و انسجام دانشگاه و مدرسه، ساختارسازی برای عمل، شکل گیری یک محیط آموزشی تعاملی، برنامه ریزی عملیاتی مشارکتی، توسعه حرفه ای پرسنل، توسعه تجارب بالینی دانشجو، گفت وگوی حرفه ای، ارزیابی عملکردمحور، ارائه بازخورد، به سازی زنجیره یادگیری و پشتیبانی مالی. پس از استخراج مقولات عمده و تعیین مقوله هسته ای در مرحله کدگذاری انتخابی، با استفاده از تعقیب خط اصلی داستان در چارچوب یک مدل پارادایمی که در بر گیرنده شرایط، فرایندها، تعاملات و پیامدهایی بود، نظریه زمینه ای ارائه شد.
پیش بینی سلامت روان دانشجومعلمان بر اساس متغیرهای خودکارآمدی و حمایت اجتماعی
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶)
153 - 135
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روان دانشجومعلمان براساس متغیر های خودکارآمدی و حمایت اجتماعی است. با توجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، طرح پژوهش، غیرآزمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجومعلمان کارشناسی پیوسته پردیس شهید مفتح(تهران) دانشگاه فرهنگیان بوده است که از میان آنها تعداد 247 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای اجرای پژوهش انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از 1-پرسش نامه سلامت عمومی(28-GHQ)، 2-پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران(1982) و 3-پرسش نامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران(1986) استفاده به عمل آمد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص های آمار استنباطی(رگرسیون چندمتغیری) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای خودکارآمدی و حمایت اجتماعی با نشانه های جسمانی رابطه منفی معناداری وجود دارد و آن متغیرها می توانند تغییرات نشانه های جسمانی را در بین دانشجومعلمان به گونه ای معنادار(021/0>P) تبیین و پیش بینی کنند. بین متغیر خودکارآمدی با اضطراب و بی خوابی رابطه منفی معناداری وجود دارد و متغیرخودکارآمدی می تواند اضطراب و بی خوابی را به گونه ای معنادار(005/0>P) در بین دانشجومعلمان تبیین و پیش بینی نماید. متغیرهای خودکارآمدی و حمایت اجتماعی می توانند اختلال در کارکرد اجتماعی را به گونه ای معنادار(001/0>P) در بین دانشجومعلمان تبیین و پیش بینی کنند. همچنین متغیر خودکارآمدی می تواند تغییرات افسردگی را به گونه ای معنادار(001/0>P) در بین دانشجومعلمان تبیین و پیش بینی نماید. با توجه به یافته های حاصل، با به کارگیری شیوه هایی برای افزایش خودکارآمدی دانشجومعلمان و حمایت اجتماعی از ایشان، می توان به ارتقای سطح سلامت روان در میان آنها کمک نمود.
بررسی برنامه درسی تربیّت معلّم زبان انگلیسی در دانشگاه فرهنگیان از منظر میزان انطباق با نیازهای حرفه ای دانشجومعلّمان
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷)
37 - 59
حوزه های تخصصی:
به اعتقاد برخی از کارشناسان، یکی از عوامل اصلی یادگیری ضعیف زبان انگلیسی در مدارس دولتی ایران، وجود ضعف هایی در حوزه تربیّت معلّم بوده است؛ بدین منظور از سال 1391 برنامه درسی جدید تربیّت معلّم زبان انگلیسی در دانشگاه فرهنگیان طراحی و اجرا شد. هدف از مطالعه حاضر این بود که در راستای بهبود وضعیّت آموزش زبان انگلیسی در کشور به بررسی ابعادی از این برنامه بپردازد که نیازمند اصلاح، تغییر، و یا ابقاء می باشند. مدل ارزیابی برنامه تربیّت معلّم زبان دوّم ریچاردز (1998) نیز جهت تحلیل این برنامه انتخاب شد. پژوهش از طریق تحلیل موادّ درسی و با جمع آوری داده ها از 150 دانشجومعلّم مرد و زن و 5 نفر از اساتید از طریق پرسشنامه و مصاحبه انجام شد. نتایج نشان داد که این برنامه دارای نقاط قوّت بسیاری از جمله تأکید ویژه بر نظریه های آموزش زبان، مهارت های تدریس، مهارت های ارتباطی، و دانش موضوعی می باشد، امّا کاستی هایی هم وجود دارد. از آن جمله، نظارت دقیقی بر حسن اجرای واحد تدریس عملی در مدارس وجود ندارد؛ تدابیر خاصّی برای مشارکت دادن دانشجومعلّمان در اجتماعات علمی معلّمان زبان انگلیسی کشور اندیشیده نشده است؛ آموزش مهارت های گفتاری- شنیداری، نیازمند زمان بیشتری می باشد؛ و اینکه، دانشجومعلّمان، نیازمند آشنایی بیشتری با مهارت های استدلال تعلیمی و عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر یادگیری زبان دوّم هستند.
مطالعه و بررسی میزان درک دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی درباره مفاهیم مربوط به الکتروشیمی و مقایسه نتایج آن با دانش آموزان دوره متوسطه
حوزه های تخصصی:
مطالعه و بررسی درک دانشجومعلمان درباره مفاهیم علمی ضروری تر از مطالعه درک دانش آموزان است، چرا که وجود کج-فهمی در بین معلمان بر یادگیری دانش آموزان تاثیر منفی می گذارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان درک دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی از برخی مفاهیم الکتروشیمی و مقایسه آن با نتایح حاصل برای دانش آموزان است. در این پژوهش 47 نفر از دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی دانشگاه فرهنگیان مشارکت داشتند و به منظور شناسایی کج فهمی های رایج از پرسشنامه ای حاوی هفت پرسش چهارگزینه ای که دربرگیرنده برخی مفاهیم اصلی مرتبط با الکتروشیمی بود، استفاده گردید. آزمون درشرایط عادی کلاس و بدون اطلاع قبلی دانشجویان برگزارگردید. به منظور ارزیابی میزان درک آنها از مفاهیم مرتبط و استخراج کج فهمی های احتمالی، پاسخهای دانشجومعلمان پس از جمع آوری مورد تحلیل آماری و توصیفی قرارگرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اگرچه در مقایسه با دانش آموزان میزان درک دانشجومعلمان در بسیاری از موارد بسیار بالا است اما برخی دانشجومعلمان در درک مفاهیم مرتبط با الکتروشیمی دارای کج فهمی هایی مشابه با کج فهمی های دانش آموزان دوره متوسطه هستند. علاوه بر تحلیل نتایج حاصل، از طریق مصاحبه با جمعی از دانشجویان برخی علل بروز این کج فهمی ها شناسایی گردید.
واکاوی تجارب استادان راهنما و دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در مدارس ابتدایی شهر کرمان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب کارورزی استادان راهنمای آموزش ابتدایی پردیس شهید باهنر و خواجه نصیر کرمان با هدف بهسازی فرایند کارورزی انجام شده است. رویکرد این تحقیق و راهبرد آن از نوع کیفی است و افراد مشارکت کننده شامل کلیهاستادانی است که تجربه راهنمایی دانشجویان آموزش ابتدایی را در فرایند کارورزی عهده دار بودند و همچنین دانشجومعلمان آموزش ابتدایی که حداقل تجربه دو ترم کارورزی را دارند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مصاحبه از 11 نفر از استادان و 16 نفر از دانشجویان انجام شد و سپس داده های مصاحبه در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش پدیده محوری به سه دسته کلی تقسیم شده است : شایسته سالاری، مشارکت حرفه ای و مهندسی آموزشی. شرایط علی شناسایی شده نیز به سه دسته تقسیم شد که عبارت بودند از: قوانین و مقررات، دغدغه های مالی و برنامه ها و فعالیت های بالندگی. عوامل مداخله گر شناسایی شده شامل استانداردهای آموزشی و عوامل زمینه ای عبارت بودند از:نیازسنجی آموزشی و پشتیبانی از برنامه های بالندگی و پیامدهای شناسایی شده عبارت بودند از :بهبود فرایند یاددهی - یادگیری و -پاسخ گویی به نیازهای دانشجویان.
تأملی بر شیوه ی جذب و توزیع دانشجومعلمان رشته ی آموزش جغرافیا در دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
مراکز تربیت معلم از سال1390 تحت عنوان دانشگاه فرهنگیان تجدید ساختار یافته و در طی سال های 1391 تا 1397، از طریق کنکور سراسری، به جذب دانشجومعلمان در رشته های مختلف و از جمله کارشناسی آموزش جغرافیا، پرداخته اند. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل روند توزیع دانشجو معلمان رشته ی آموزش جغرافیا در پردیس های استانی این دانشگاه در طی مدت فوق الذکر بوده که به روش کمی و تحلیل اسنادی صورت گرفته است. به این منظور، اطلاعات لازم در مورد تعداد و محل پذیرش دانشجو معلمان رشته ی کارشناسی آموزش جغرافیا از دفترچه های انتخاب رشته ی سال های 1391 تا 1397 استخراج و در نرم افزار Spss وارد شده و پارامترهای آماری لازم محاسبه، توصیف و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده گواه آن است که در طی این مدت ، در مجموع 1108 دانشجو معلم در این رشته جذب دانشگاه فرهنگیان شده اند که771 نفر از آن ها پسر و 337 نفر از آن ها دختر بوده اند. دانشجومعلمان پسر در11 پردیس استانی و دانشجومعلمان دختر در 7 پردیس استانی توزیع شده اند. در بررسی این روند مشخص شد که در ابتدا وجود استادان و امکانات موجود در مراکز تربیت معلم محور تصمیم گیری برای توزیع دانشجومعلمان بوده ؛ اما به مرور، با لحاظ کردن اصول علمی برنامه ریزی آموزشی، درسی و در نظر گرفتن شرایط دانشجو معلمان، از پراکندگی مکانی جذب و توزیع کاسته شده و وضعیت با ثبات تر شده است. انتخاب استان های البرز ، خراسان جنوبی، تهران و خوزستان به عنوان 4 قطب کشوری آموزش جغرافیا و اختصاص اعضای هیئت علمی جدید و تجهیزات نوین به آن ها، موجب تثبیت جایگاه رشته ی کارشناسی آموزش جغرافیا در کشور شده است.
آماده سازی معلمان و پیشرفت حرفه ای آنان در مراکز تربیت معلم با توجه به چالش های آینده
حوزه های تخصصی:
معلمان به عنوان یکی از عوامل مؤثر در روند آموزشی، نقش مهمی در ایجاد تمدن ها دارند، زیرا یادگیرنده از طریق تعامل با او تجربیات، دانش، نگرش و ارزش ها را بدست می آورد. موضوع آمادگی و تربیت معلمان، مورد توجه بسیاری از اهالی آموزش و پرورش است وآمادگی و پیشرفت حرفه ای آنان یکی از اصول اساسی در بهبود آموزش محسوب می شود. این امر به دلیل اهمیت زیاد درخور توجه است و توسعه حرفه ای اصلی ترین نکته برای دستیابی به مهارت های حرفه ای برای دانشجومعلمان است. این مطالعه با هدف شناسایی زمینه های آمادگی دانشجومعلمان و پیشرفت حرفه ای آنان انجام می شود که یک تحقیق کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است و از طریق محورهای زیر انجام می شود: روندهای بین المللی معاصر در مورد سیاست پذیرش دانشجومعلمان در مراکز تربیت معلم. روندهای اخیر در ادغام آمادگی معلمان پیش از خدمت و پیشرفت حرفه ای آنان. روندهای اخیر در سیستم مطالعه و برنامه ها در مراکز تربیت معلم.گرایش های مدرن برای برنامه های کارورزی و برنامه های آموزش ضمن خدمت معلمان. این مطالعه نشان دهنده علاقه روزافزون کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به روندهای مدرن در زمینه آمادگی معلمان و پیشرفت حرفه ای آنان است و نتیجه گرفته شد که آماده سازی معلمان یک روند مداوم است که شامل آماده سازی قبل از خدمت و آموزش های ضمن خدمت است و به این نتیجه رسیدیم که در باید در مراکز برنامه ای برای فعالیت دانشجومعلمان پیش بینی شود تا بیاموزند که چگونه یاد بگیرند و چگونه یادگیری خود را سازماندهی کنند.
تحلیل رابطه بین هوش فرهنگی با هیجان پذیری در تدریس معلمان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل رابطه بین هوش فرهنگی با هیجان پذیری در تدریس معلمان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از 375 معلم دوره ابتدایی شهرستان رضوانشهر بود که برحسب جدول کرجسی و مورگان 191 معلم (101 زن و 90 مرد) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های معتبر هوش فرهنگی آنگ و همکاران (2004) و هیجان پذیری در تدریس ویلاویسنسیو (2010) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی این پرسشنامه ها بر طبق نظر متخصصان علوم تربیتی و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 92/0 و 90/0 مورد تأیید قرار گرفت. فرضیه های پژوهش با آزمون های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های پژوهش نشان داد که بین هوش فرهنگی و سه بعد آن (شناخت فرهنگی، انگیزش فرهنگی و رفتار فرهنگی) با هیجان پذیری در تدریس معلمان دوره ابتدایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0 P ≤)، اما بین بعد فراشناخت فرهنگی با هیجان پذیری در تدریس معلمان رابطه معناداری وجود ندارد (05/0< P). همچنین، از میان ابعاد چهارگانه هوش فرهنگی، بعد انگیزش فرهنگی از توان پیش بینی 045/0 از تغییرات هیجان پذیری در تدریس معلمان ابتدایی برخوردار است که مقدار ناچیزی می باشد (05/0≥ P). بنابراین، می توان نتیجه گرفت که افزایش هوش فرهنگی معلمان می تواند در تنظیم هیجانات معلمان در موقعیت تدریس مفید واقع شود.
جستاری پدیدارشناسانه در طراحی الگوی مفهومی نظام جامع تحقیقات دانشگاه فرهنگیان
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین محورهای پیشرفت، توسعه پایدار و احتراز از سکون علم و جمود فکری هر کشور، پژوهش است. بر این اساس، اولین گام برای سامان بخشی پژوهش در جامعه، تبیین و به دست آوردن درک درست از تعریف و جایگاه پژوهش، توانمندی ها و نیز نهادینه کردن پژوهش ها و نظام آن با اولویت دانشگاه ها است. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی نظام جامع تحقیقات دانشگاه فرهنگیان به دنبال شناسایی، درک و تفسیر نظام مدیریتی دانشگاه و خبرگان پژوهش در تربیت معلم از نظام جامع تحقیقات در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد پژوهش های کیفی پدیدارشناسانه بوده است. 22 نفر از مدیران استانی، 6 نفر از مدیران ستاد و 2 صاحب نظر، به روش هدفمند از نوع بیشینه تغییرات انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند به کار گرفته شد. تحلیل داده ها با نرم افزار Maxqda انجام گرفت. پس از فرایند کدگذاری ها، بررسی روایی (درگیری طولانی مدت و مشاهده مداوم، سه سویه سازی در منابع داده ها و تأیید به وسیله افراد مورد مطالعه) و پایایی (بین کدگذاران) ابزار انجام گرفت. میزان پایایی کدگذاری مجدد 91/0 به دست آمد. در فرایند اجرای پژوهش، برای شناسایی مقوله ها، مؤلفه ها و ابعاد نظام تحقیقات تحلیل مضمون انجام گرفت که در نهایت پس از بررسی و تحلیل متن مصاحبه ها و متون نظری، 117 مقوله، 25 مؤلفه اصلی و 6 بعد به عنوان زیرساخت های اصلی«الگوی مفهومی نظام جامع تحقیقات دانشگاه فرهنگیان شناسایی شد.
ارائه الگوی جذب دانشجومعلم در دانشگاه فرهنگیان
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
245 - 264
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی جذب دانشجومعلم در دانشگاه فرهنگیان است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع داده کیفی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه داده بنیاد نوظهور است. جامعه مورد نظر پژوهش شامل کلیه خبرگان حوزه تخصصی جذب دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان تشکیل می دهد که بر اساس روش نمونه گیری نظری از نوع گلوله برفی و بر اساس اشباع نظری داده ها، 15 نفر خبره برای مصاحبه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در آن، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های الگوی جذب دانشجومعلم تنظیم شد. برای فرم مصاحبه یادشده ابتدا همه الگوها، یافته ها، مطالعات و نظریه های ملی و جهانی بررسی شده، سپس، با کدگذاری باز، شاخص ها احصا شدند و از طریق کدگذاری محوری، در قالب ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها مقوله بندی شد، و برای 15 نفر از خبرگان ارسال و به کمک کدگذاری انتخابی از طریق مصاحبه، فن دلفی و بارش فکری ابعاد و مؤلفه ها شناسایی شد. در نتیجه، 6 بعد، 14 مؤلفه و90 شاخص برای الگوی جذب دانشجومعلم در دانشگاه فرهنگیان نهایی شد. پس از تأیید نهایی و اولویت بندی خبرگان، ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های سازنده الگو ترسیم شده، و مجدداً الگوی یادشده توسط خبرگان اعتباریابی شد.
طراحی و هنجاریابی پرسشنامه هویّت شغلی دانشجو معلّمان رشته دبیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
29 - 60
حوزه های تخصصی:
هویت شغلی معلمان به عنوان قلب تپنده فرایند حرفه ای شدن معلم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همگام با این رویکرد نوین، این پژوهش با هدف ساخت و هنجاریابی پرسشنامه هویت شغلی دانشجو معلمان رشته دبیری زبان انگلیسی انجام پذیرفت. با مطالعه ادبیات تحقیق در حوزه هویت شغلی معلمان و بررسی پرسشنامه های طراحی شده، عوامل و گویه های مرتبط با این مؤلفه انتخاب شدند. پس از اطمینان از پایایی و روایی محتوایی، پرسشنامه ای با 45 گویه ساخته و توسط 186 نفر از دانشجو معلمان رشته دبیری زبان انگلیسی دانشگاه فرهنگیان تکمیل شد. به منظور بررسی ساختار عاملی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده گردید. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی نشان داد هویت شغلی دانشجو معلمان این رشته از هفت عامل نگرش های حرفه ای (6 گویه)، تعهد شغلی (4 گویه)، خودپنداری (7 گویه)، خودکارآمدی (5 گویه)، انگیزه شغلی (9 گویه)، تعلق شغلی (5 گویه) و هویت جمعی (4 گویه) تشکیل شده است. لذا پرسشنامه طراحی شده قابلیت سنجش هویت شغلی دانشجو معلمان رشته دبیری زبان انگلیسی را دارد. این پرسشنامه می تواند به عنوان یک ابزار مناسب برای سنجش هویت شغلی متقاضیان ورود به دانشگاه های تربیت معلم مورداستفاده قرارگرفته و سیر تحول هویت شغلی آن ها را در طول دوره تحصیل از پذیرش تا دانش آموختگی مورد ارزیابی قرار دهد.
پیش بینی سرمایه اجتماعی بر اساس هوش فرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان
منبع:
پژوهش در تربیت معلم دوره چهارم زمستان ۱۴۰۰شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
151 - 167
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی، مجموعه ای از دارایی های تعامل اجتماعی مانند مشارکت است که دانشجو معلمان را قادر می سازد که برای بهبود آموزش و یادگیری، در گروه ها با یکدیگر کار کنند. همچنین هوش فرهنگی به توانایی یک فرد برای عملکرد و مدیریت موثر در شرایط متنوع فرهنگی اشاره دارد. با وجود تنوع فرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان و اهمیت تعاملات اجتماعی آنان در یادگیری خود و دانش آموزان آینده، مطالعه رابطه بین سرمایه اجتماعی و هوش فرهنگی آنها ضرورت داشت. بنابراین هدف پژوهش حاضر، پیش بینی سرمایه اجتماعی بر اساس هوش فرهنگی در بین دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه دانشجویان رشته آموزش ابتدایی در سال تحصیلی 99-1398 به تعداد 379 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی مورگان، 181 نفر بود که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه استاندارد هوش فرهنگی ارلی و انگ (2003) و پرسش نامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) بود. پایایی پرسش نامه هوش فرهنگی با استفاده از تعیین ضریب آلفای کرونباخ، در ابعاد شناختی، انگیزشی و رفتاری، به ترتیب 76/0، 71/0 و 74/0 و پایایی پرسش نامه سرمایه اجتماعی برای ابعاد شناختی، ساختاری و رابطه ای، به ترتیب برابر با 68/0، 66/0 و 69/0 محاسبه شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون چندگانه صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که بین مولفه های ساختاری و شناختی سرمایه اجتماعی با بعد انگیزشی و رفتاری هوش فرهنگی ، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که بعد رفتاری هوش فرهنگی قادر به پیش بینی سرمایه اجتماعی است.
نقش کارورزی در رشد حرفه ای مرتبط با آموزش زبان عربی
منبع:
پژوهش در آموزش زبان و ادبیات عرب سال دوم تابستان ۱۴۰۰شماره ۳
223 - 242
حوزه های تخصصی:
معلمان به عنوان یکی از عوامل مؤثر در روند آموزشی، نقش مهمی در ایجاد تمدن ها دارند، زیرا یادگیرنده از طریق تعامل با او تجربیات، دانش، نگرش و ارزش ها را بدست می آورد. موضوع آمادگی و تربیت معلمان، مورد توجه دانشگاه فرهنگیان است و آمادگی و پیشرفت حرفه ای آنان، یکی از اصول اساسی در بهبود آموزش محسوب می شود. دانشگاه فرهنگیان از سال1391 رشته «آموزش زبان عربی» را برای رفع نیاز آموزش و پرورش به «دبیر عربی» آغاز کرد و تغییرات گسترده ای در برنامه درسی ایجاد کرد که از جمله مهمترین آن، می توان به تغییرات کمی و کیفی درس کارورزی دانشجومعلمان اشاره نمود. این مطالعه با هدف شناسایی زمینه های آمادگی دانشجومعلمان و پیشرفت حرفه ای مرتبط با آموزش زبان عربی انجام می شود، و یک تحقیق کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است. نتایج نشان می دهد که واحد درسی کارورزی، در ارتقاء صلاحیت های معلمی دانشجو معلمان رشته آموزش زبان عربی، تأثیر زیادی دارد. دانشجو معلمانی که در مدارس کارورزی را انجام می دهند، بعد ار فارغ التحصیلی با اعتماد به نفس بیشتری به تدریس می پردازند و توانایی پیاده سازی علم در حیطه عمل و موقعیت آموزشی را دارند. پیشنهاد می شود که در دانشگاه فرهنگیان، برنامه ای برای فعالیت دانشجومعلمان رشته عربی پیش بینی شود تا از کارورزی کشورهای عربی و پیشرفت حرفه ای آنان اطلاع یابند و بیاموزند که چگونه زبان عربی یاد بگیرند و چگونه یادگیری خود را در آموزش سازماندهی کنند.
تجربه زیسته دانشجومعلمان از آموزش مجازی درس کارورزی در همه گیری کووید19
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته دانشجومعلمان از آموزش مجازی درس کارورزی در همه گیری کووید19 بود. این پژوهش بارویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی انجام شد. به این منظور مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان اصفهان انجام شد. نمونه گیری به صورت هدفمند تا رسیدن به اشباع اطلاعات ادامه یافت. ملاک انتخاب دانشجویان، داشتن تجربه صرفا مجازی از کارورزی بود به این ترتیب دانشجویانی که کارورزی 1 و 2 را به صورت مجازی پشت سر گذاشتند و هیچ تجربه ای از آموزش حضوری در کارورزی را نداشتند، انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی صورت پذیرفت. جهت اطمینان از اعتبار پژوهش از راهبرد مرور همتا استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از وجود دو مضمون کلی چالش ها و فرصت های آموزش مجازی کارورزی در تجربه زیسته دانشجومعلمان بود این چالش ها عبارتند از فراهم نبودن زیرساخت ها، مشکلات برنامه درسی و مشکلات سازمانی که باعث شده دانشجویان نتوانند شایستگی های درس کارورزی و شایستگی های تدریس را کسب کنند. در عین حال آموزش مجازی کارورزی فرصت هایی همچون رفع محدودیت زمانی، افزایش دسترسی به محتوا و توسعه سواد فناوری دانشجویان را به دنبال داشته است. با توجه به نتایج حاصل، تاکید بر محاسن آموزش مجازی و تدارک پشتیبانی های لازم جهت تعدیل چالش-های کارورزی مجازی ضرورت دارد.
تحلیل فعالیت های فرهنگی – اجتماعی دانشگاه فرهنگیان با ارائه راهکارهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
1 - 24
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل فعالیت های فرهنگی – اجتماعی دانشگاه فرهنگیان انجام شد. روش پژوهش از نوع آمیخته (کیفی- کمی) بود. در بخش کیفی، 11 نفر از معاونان و کارشناسان فرهنگی دانشگاه فرهنگیان به صورت هدفمند و تا رسیدن به اشباع داده ای مصاحبه شدند. جامعه آماری بخش کمّی شامل معاونان و کارشناسان فرهنگی- اجتماعی و دانشجویان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان کشور بودند که با استفاده از فرمول کوکران 353 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. تحلیل داده های کیفی به روش کُلایزی انجام گرفت و داده های بخش کمّی نیز با نرم افزارهای Spss22 و PLS3 تحلیل شد. در یافته های بخش کیفی، حمایت برنامه محور، ارتقای انگیزه مشارکت، برنامه های بومی و نیاز محور و تعاملات فرهنگی به عنوان عوامل اثرگذار بر این فعالیت ها؛ مدیریت و رهبری هدفمند، تعاملات و هماهنگی ها و تمرکززدایی به عنوان راهکارهای اجرایی برای رسیدن به نتایج مطلوب به دست آمد. یافته های بخش کمّی پژوهش نیز، عوامل اثرگذار بر فعالیت های فرهنگی – اجتماعی دانشجویان و راهکارهای اجرایی مناسبی تائید کرد. درنتیجه، می توان گفت که مدیران و متولیان فرهنگی دانشگاه فرهنگیان، می توانند با الهام گیری از آن و با استفاده از عوامل اثرگذار بر فعالیت های فرهنگی – اجتماعی و راهکارهای اجرایی مناسب، نسبت به طراحی وضعیت مطلوب فعالیت های فرهنگی – اجتماعی در دانشگاه فرهنگیان اقدام کنند و نتایج حاصل از این پژوهش را به عنوان یک چارچوب در فرایند برنامه ریزی فعالیت های فرهنگی- اجتماعی استفاده کنند.