بررسی شخصیت رستم در داستان رستم و سهراب بر اساس نظریه روان شناسی مثبت گرا
حوزههای تخصصی:
رستم برترین شخصیتِ حماسی در شاهنامه است. با ورود او به شاهنامه این کتاب جلوه ای دیگر می یابد و با مرگِ او دنیای شاهنامه تا حدود زیادی حیات و سرزندگی خود را از دست می دهد. برتری رستم فقط به دلاوری های شگفت انگیزش نیست، بلکه رفتار و اقوالِ وی از خردمندی، هوشیاری، نرمخویی و پیروزی سرشار است. در این مقاله این بُعد از شخصیت رستم از منظرِ روان شناسی مثبت گرا بررسی شود. سلیگمن، پدر روان شناسی مثبت گرا، مؤلفه های اصلی شخصیت را به شش قسمت تقسیم کرده است: خرد، شجاعت، عشق، عدالت، میانه روی و تعالی. در این جستار شخصیتِ رستم با توجه به مؤلفه های مذکور با بهره گیری از روشِ تحلیلی– توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای بررسی شده است. در داستان های مربوط به رستم در شاهنامه و تنوعِ رفتاری او در موقعیت های مختلف شاهد شخصیت های یکسان نیستیم و نمی توانیم حکم کلی برای آن صادر کنیم. به همین علت تنها به بررسی شخصیت وی در داستان رستم و سهراب پرداخته ایم. فرضیه تحقیق مبتنی بر این اصل بود که پیروزی های رستم در نبردهای مختلف تنها ناشی از قدرت جسمانی نیست و باید به لحاظ شخصیتی نیز از توانایی های بسیار برخوردار باشد. نتیجه پژوهش نشان داد که رستم در تصمیماتی که می گیرد همواره خرد و دانایی را در نظر دارد، هرچند گه گاه به نابخردی هایی نیز برمی خوریم که با توجه به جنبه بشری او دور از انتظار نیست. به علاوه، شجاعت، صداقت، عشق، امید، مسئولیت پذیری، فروتنی و دادگستری از مؤلفه های اصلی شخصیت اوست. در این داستان برخی از مؤلفه ها مانند اشتیاق، انصاف و درکِ زیبایی کمتر دیده می شود.