مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
روان شناسی مثبت گرا
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین رابطه میان خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان بود. از میان جامعة آماری دانشجویان شرکت کننده در طرح ولایت مشهد مقدس سال 1391، 224 نفر (100 پسر، 124 دختر) به عنوان نمونة آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامة خوش بینی اسلامی، افسردگی بک و سبک های مقابله لازاروس بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون ساده و چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله دارای رابطة معنادار بوده و خوش بینی اسلامی و سبک های مقابله شاخص خوبی برای پیش بینی افسردگی هستند. همچنین افراد دارای خوش بینی اسلامی، کمتر دچار افسردگی می شوند و در برخورد با رویدادهای تنش زا از مقابله های مؤثر استفاده می کنند.
نقش رفتار سازمانی مثبت گرا در کاهش سکوت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تعیین رابطه رفتار سازمانی مثبت گرا با سکوت سازمانی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کارکنان ادارات کل بانک سپه (1905 تن) بوده که با استفاده از فرمول کوکران، 320 تن به روش تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی و مقطعی است. پایایی ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و روایی آن با استفاده از نظرات اساتید مدیریت و کارشناسان بانک سپه و تکنیک تحلیل عاملی تأییدی، مورد تأیید قرار گرفت. در ادامه به بررسی شاخص های برازش مدل به دست آمده و آزمون معنی داری فرضیه های پژوهش با تکیه بر نتایج تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که رفتار سازمانی مثبت گرا با سکوت سازمانی رابطه منفی و معناداری دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که تمامی ابعاد رفتار سازمانی مثبت گرا با سکوت مطیع رابطه منفی و معنادار دارند، اما در رابطه با سکوت خاموش، تنها رابطه منفی آن با خودکارآمدی مورد تأیید قرار گرفت و رابطه امیدواری، تاب آوری و خوش بینی با سکوت خاموش معنادار نشد.
اثربخشی آموزش شکوفایی بر کاهش پریشانی روان شناختی دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:با توجه به مطرح شدن روان شناسی مثبت گرا در سال های اخیر، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و به طور ویژه آموزش شکوفایی بر کاهش پریشانی روان شناختی بود. روش:به منظور نیل به هدف پژوهش از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل ۴۰۰ نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان رضوی منطقه ۱۲ شهر تهران بود. ابتدا از تمامی دانش آموزان، مقیاسDASS به عمل آمد و تعداد ۴۰ نفر که بیشترین نمره را در مقیاس DASS کسب کرده بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، آموزش شکوفایی در ۸ جلسه دو ساعته (هفته ای دو جلسه) اجراء شد، اما گروه کنترل هیچ نوع درمانی دریافت نکرد. داده ها با آزمون تحلیل چند متغیره و تک متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها:نتایج آزمون کواریانس چند متغیره و تک متغیره نشان داد که آموزش شکوفایی موجب کاهش افسردگی، اضطراب و استرس دانش آموزان گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است. نتیجه گیری:استفاده از روان شناسی مثبت گرا و به طور ویژه آموزش شکوفایی می تواند در کاهش افسردگی، اضطراب و استرس دانش آموزان دبیرستانی مؤثر واقع شود. لذا استفاده از این روش راهی مؤثر در کاهش پریشانی روان شناختی دانش آموزان است.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی بر فرایند خانواده و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۸
593-612
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مثبت اندیشی در ارتقای فرآیندهای خانواده و بهزیستی ذهنی زنان سرپرست خانوار انجام پذیرفت. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح تحقیق پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه زنان سرپرست خانوار شهر چهارباغ استان البرز تشکیل می دادند که حداقل یک فرزند محصل در دوره ابتدایی داشتند. نمونه مورد مطالعه شامل 50 نفر از این جامعه بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 25 نفری (آزمایش و کنترل) قرار گرفتند. اعضای هر دو گروه نسبت به تکمیل مقیاس خودگزارشی فرآیند خانواده و پرسش نامه بهزیستی ذهنی اقدام نمودند. سپس، هشت جلسه دوساعته مداخله آموزشی مثبت اندیشی برای گروه آزمایش برگزار شد و پس از آن، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی به صورت معناداری موجب ارتقای فرآیند خانواده در اعضای گروه آزمایش شده، اما در میانگین نمرات بهزیستی ذهنی آن ها تفاوت معناداری ایجاد نشده است. بنابراین، می توان گفت که بسته آموزش مثبت اندیشی قابلیت بهبود عملکرد خانواده در خانواده های تحت سرپرستی مادر را دارد، اما افزایش بهزیستی ذهنی در این گروه آسیب پذیر، مستلزم غنی سازی برنامه مداخله ای و انجام پژوهش های جامع تر است.
مثبت اندیشی در روان شناسی و تبیین سازه آن بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶
105 - 128
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل مثبت اندیشی با دو رویکرد روان شناسی و اسلامی و طراحی سازه مثبت اندیشی بر اساس اندیشه اسلامی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. در بررسی حدود 3500 گزاره از منابع اسلامی اعم از آیات و روایات مربوط به موضوع، یافته های پژوهش نشان می دهد که سازه مثبت اندیشی در نگاه معارف اسلامی ضمن اینکه وجوه تمایزی با مثبت اندیشی در ادبیات روان شناسی دارد، دارای دو سطح است: سطح اول، شامل پنج مؤلفه شناخت و آگاهی، تفسیر مثبت، اطمینان به حصول پیامد، امید و رفتار همسو با مثبت اندیشی است و سطح دوم، دارای چهل زیر مؤلفه است. این مفهوم از یک مفهوم کلی به نام ایمان نشاط گرفته است. روایی محتوای سازه مذکور توسط کارشناسان دینی و روان شناسی تأییدشده است و نظرات ایشان در این مورد با روایی محتوایی، 97/0 و میانگین ضریب همبستگی، 797/0 از توافق بالایی برخوردار است.
تاثیر روش مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر خودبخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تأثیر مداخله روان شناسی مثبت گرا بر خودبخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری سبزوار انجام شد. روش: روش این پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران کودکان 6 تا 12 ساله دارای اختلال یادگیری در سبزوار در سال 1395-1396بود که 34 نفر بر حسب شرایط ورود به پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (17 نفر) و کنترل (17 نفر) جای دهی شدند. پس از انجام پیش آزمون ، به کمک پرسشنامه های مقیاس خودبخشایشگری ول، دی شی و واکینی (2008) و تاب آوری کونور و دیویدسون (2003)، به گروه آزمایشی طی هشت ج لسه 90 دقیقه ای روان شناسی مثبت گرا آموزش داده شد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد و داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس و به کمک نرم افزار SPSS ویراست 23 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله روان شناسی مثبت گرا بر خود بخشایشگری و تاب آوری مادران کودکان دارای ناتوانی یادگیری سبزوار تأثیر مثبت و معنا داری داشته است (001/ 0 P ≤ ) . نتیجه گیری: مداخله روان شناسی مثبت گرا یک برنامه آموزشی مؤثر برای کمک به مادران کودکان دارای اختلال یادگیری است.
تبیین جایگاه شکر و قدردانی در آموز ه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آموزه های اسلامی، قدردانی و شکرگزاری از جایگاه رفیعی برخوردار است، به گونه ای که آیات و روایات متعددی در فضلیت و ضرورت آن ذکر شده است. در سال های اخیر نیز با ایجاد شاخه «روان شناسی مثبت نگر» این مهم مطمح نظر جدی روان شناسان مثبت گرا واقع شده و تحقیقات نظری و میدانی زیادی به آن اختصاص داده شده است. بر این مبنا، هدف پژوهش حاضر، که به روش «توصیفی - تحلیلی» صورت گرفته، این است که ضمن مقایسة آموزه های اسلامی و روان شناسی در خصوص قدردانی، عوامل و آثار و نشانگان قدردانی در آموزه های دینی را تبیین نماید. نتایج نشان می دهد متناسب با بروز یا عدم بروز علل، قدردانی قابل کاهش و یا افزایش است و علاوه بر آثار اخروی، دارای آثار مادی و دنیوی هست و نشانگان آن در سه بعد «شناختی»، «رفتاری» و «هیجانی» قابلیت بروز دارد.
اثربخشی روش مداخله ای روان شناسی مثبت گرا بر بهزیستی روان شناختی نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روش مداخله ای روان شناسی مثبت گرا بر بهزیستی روان شناختی نوجوانان اجرا شد. مواد و روش ها این پژوهش آزمایشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه سریش آباد کردستان بودند که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند. نمونه های این پژوهش شامل 30 دانش آموز دختر دوره متوسطه بودند که به طور نمونه گیری دردسترس گزینش شدند. سپس این تعداد نمونه به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسش نامه 84 سؤالی بهزیستی روان شناختی ریف بود. پیش آزمون در هر دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. سپس روش مداخله ای روان شناسی مثبت گرا به مدت 10 جلسه روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد و پس آزمون بعد از اجرای روش مداخله ای در هر دو گروه کنترل و آزمایش انجام شد. داده ها به روش تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها نتایج تحلیل واریانس چند متغیری مانوا نشان داد آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغیر بهزیستی روان شناختی بعد از اجرای روش مداخله ای روان شناسی مثبت گرا افزایش معناداری را نشان دادند (001/0>P). نتایج این پژوهش نشان داد روش مداخله ای مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا، بهزیستی روان شناختی نوجوانان را افزایش می دهد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد روش مداخله ای روان شناسی مثبت گرا بر رشد شخصی، خودمختاری، تسلط بر محیط، روابط مثبت با دیگری، هدف در زندگی و پذیرش خود، تأثیر معناداری داشت (001/0>P). نتیجه گیری روش مداخله ای روان شناسی مثبت گرا می تواند بهزیستی روان شناختی نوجوانان را افزایش دهد.
بازخوانی حکایت های عرفانی اسرارالتوحید با رویکرد روانشناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روانشناسی مثبت گرا با تکیه بر فضیلت ها و قابلیت ها، توانمندی انسان را تقویت می کند و در پی آن است که با شناخت و طبقه بندی قابلیت ها و فضیلت ها، و کشف زوایای پنهان وجودی انسان، او را در بهره گیری از نیروهای نهفته درون و بیرونش بهتر یاری کند. خردورزی، عدالت طلبی، خوش بینی، تعالی، شادمانی، امید، شجاعت و... شاخص هایی هستند که روانشناسی مثبت گرا در تعمیم و تثبیت آن ها می کوشد. تعمیم و گسترش فضیلت ها از یک سو موجب ظهور و بروز ایدئال های زندگی انسان و از سوی دیگر باعث تحدید و حتی زوال رذیلت ها در عرصه حیات وی می شود. هدف مقاله حاضر بازخوانی متون کهن ادبی از منظر علوم شناختی است. به این منظور حکایت های اسرارالتوحید را که بازتابِ زندگی و حالات ابوسعیدِ ابوالخیر است، برمبنای پاره ای مفاهیم روانشناسیِ مثبت گرا و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می کنیم . بینشِ ناشی از معرفت کمال جویانه، گذشته از اینکه حسِ نوع دوستی، سخاوت، امید، شادی، تعالی و بسیاری فضایل دیگر را در نهاد انسان برمی انگیزد، موجبِ دگرگونگی جهان بینی و رفتار انسان شده، به زندگیِ او معنا می بخشد و با ایجاد گرایش مثبت در همه جوانب حیات، سبب پرهیز از بداندیشی ، بدمنشی، سستی، کج خلقی و قضاوت های ناروا می شود. مطالعه متون ادبی که محصول تجارب زیسته جامعه ایرانی است، می تواند روند تقویت این مسئله مهم را تسریع کند و پایه های ساختار اجتماعی را قوام بخشد.
بررسی و تحلیل مفهوم رضایت از زندگی در مثنوی مولوی با استفاده از روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روان شناسی مثبت گرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوه ادراک و ارزیابی انسان از همه موقعیت های زندگی اش است. این مفهوم در مثنوی معنوی به شکلی فضیلت خواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همه موقعیت های زندگی انسان را فرامی گیرد. از نظر مولوی می توان با وجود موقعیت های نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از زندگی به دست آورد؛ شیوه کسب آن نیز ارزیابی شناختی صحیح از دنیا، باور و پایبندی به جهان بینی الهی اسلام و عمل به راهکارهایی خاص است. نویسندگان این پژوهش با استناد به عرفان مولوی، مبانی رضایتمندی از زندگی را از مثنوی استخراج و با مبانی روان شناسی مثبت گرا پیوند می دهند. ارزش های معنوی و الهی در سیروسلوک عرفانی مولوی، زمینه ساز سلامت روان و رضایتمندی انسان از زندگی است. برپایه این پژوهش مشخص می شود که مولوی رضایتمندی را هیجانی ربّانی می داند که با آموزش و ایجاد باورهای سازگارانه و عملکرد مبتنی بر ارزش های الهی به دست می آید؛ سالک با کسب آن شایسته فنای صفاتی و اتصاف به صفات الهی می شود و سرانجام در زندگی چیزی به جز اراده خداوند طلب نمی کند. هدف در این پژوهش شناخت و تحلیل این مفهوم کلی و مؤلفه های مرتبط با آن در اندیشه های مولوی با استفاده از آموزه های روان شناسی مثبت گراست. نتایج این بررسی نشان می دهد رضایتمندی از زندگی یکی از مفاهیم متعالی تمدن و عرفان اسلامی است؛ همچنین یک مفهوم تعلیمی عمومی و ثابت در مثنوی معنوی است؛ این مفهوم با ترویج باورها و مهارت های کنترل هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در قالب حکایات و مواعظ و تمثیل ها و با تبیین مفاهیمی مانند رضایت به مقدَّرات و صبر و شکر و قناعت ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیلِ محتوای مثنوی مولوی است.
مهاجرت و موتیوونیا: نقش بهزیستی و بهخواستی در تمایل زبان آموزان به مهاجرت از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ پاییز و زسمتان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۲)
147 - 181
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تمایل به مهاجرت در بین ایرانیان به شدت گسترش یافته است. ازاین رو، در این مطالعه ، با بهره گیری از رویکرد موتیوونیا (بهزیستی انگیزشی) به عنوان چارچوب نظری جدیدی درحوزه بهزیستی، به بررسی تأثیر بهزیستی و بهخواستی بر تمایل زبان آموزان به مهاجرت از ایران پرداخته شده است. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 193 فراگیر زبان انگلیسی اعم از دانشجویان رشته زبان انگلیسی در دانشگاه آزاد اسلامشهر و دانش آموزان شش دبیرستان واقع در شهرستان بهارستان که علاوه بر کلاس های زبان مدرسه در مؤسسات زبان نیز مشغول یادگیری زبان انگلیسی بودند، جهت ورود به مطالعه انتخاب شدند. داده ها با پرسش نامه محقق ساخته و در بازه زمانی مهر تا پایان آذر ماه سال 1398 جمع آوری گردید. با تحلیل مدل رگرسیونی چندگانه خطی، یافته های تحقیق نشان داد بهزیستی عملیاتی فراگیران در بستر آموزش زبان، میل فراگیران به ارتقاء بهزیستی آتی (به عنوان شاخص بهخواستی) و دو بُعد بهزیستی کلان (شامل روابط اجتماعی و بهزیستی روان شناختی) تأثیر معناداری بر تمایل آن ها به مهاجرت دارند. بنابراین، برای جلوگیری از مهاجرت سرمایه های انسانی، دولتمردان می توانند با سیاست گذاری های مبتنی بر واقعیت، نگاه ایرانیان برای ارتقاء بهزیستی را به درون مرزها معطوف نمایند.
بررسی و تحلیل مفهوم رضایت از زندگی در مثنوی مولوی با استفاده از روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روان شناسی مثبت گرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوه ادراک و ارزیابی انسان از همه موقعیت های زندگی اش است. این مفهوم در مثنوی معنوی به شکلی فضیلت خواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همه موقعیت های زندگی انسان را فرامی گیرد. از نظر مولوی می توان با وجود موقعیت های نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از زندگی به دست آورد؛ شیوه کسب آن نیز ارزیابی شناختی صحیح از دنیا، باور و پایبندی به جهان بینی الهی اسلام و عمل به راهکارهایی خاص است. نویسندگان این پژوهش با استناد به عرفان مولوی، مبانی رضایتمندی از زندگی را از مثنوی استخراج و با مبانی روان شناسی مثبت گرا پیوند می دهند. ارزش های معنوی و الهی در سیروسلوک عرفانی مولوی، زمینه ساز سلامت روان و رضایتمندی انسان از زندگی است. برپایه این پژوهش مشخص می شود که مولوی رضایتمندی را هیجانی ربّانی می داند که با آموزش و ایجاد باورهای سازگارانه و عملکرد مبتنی بر ارزش های الهی به دست می آید؛ سالک با کسب آن شایسته فنای صفاتی و اتصاف به صفات الهی می شود و سرانجام در زندگی چیزی به جز اراده خداوند طلب نمی کند. هدف در این پژوهش شناخت و تحلیل این مفهوم کلی و مؤلفه های مرتبط با آن در اندیشه های مولوی با استفاده از آموزه های روان شناسی مثبت گراست. نتایج این بررسی نشان می دهد رضایتمندی از زندگی یکی از مفاهیم متعالی تمدن و عرفان اسلامی است؛ همچنین یک مفهوم تعلیمی عمومی و ثابت در مثنوی معنوی است؛ این مفهوم با ترویج باورها و مهارت های کنترل هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در قالب حکایات و مواعظ و تمثیل ها و با تبیین مفاهیمی مانند رضایت به مقدَّرات و صبر و شکر و قناعت ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و بر مبنای روش اسنادی و برپایه تحلیلِ محتوای مثنوی مولوی است.
واکاوی تأثیر نعمت شناسی بر هیجان های مثبت از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
3 - 31
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای مطالعات بین رشته ای و توسعه نگاه کاربردی به مباحث قرآن انجام گرفته است. یکی از موضوعات کاربردی و میان رشته ای، هیجان های مثبت است. پژوهشگران روان شناسی مثبت گرا معتقدند که وقتی افراد، هیجانات مثبت را تجربه می کنند، در معرض هیجان های منفی مانند ترس، اضطراب و افسردگی قرار ندارند؛ در نتیجه، توازن کلی میان هیجان های مثبت و منفی افراد، پیش بینی کننده احساس به زیستن آنان است. در فرایند این پژوهش، سعی نگارندگان بر آن بوده است که با تکیه بر داده های کتابخانه ای و سامانه های رایانه ای، پس از جمع آوری، دسته بندی مباحث، تحلیل و توصیف دقیق آن ها، ابتدا «چیستی نعمت»، «چیستی هیجان» و «رابطه نعمت شناسی با هیجان های مثبت» از متون معتبر استنباط گردد؛ سپس نحوه تأثیر نعمت شناسی بر هیجان های مثبت از دیدگاه قرآن کریم بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم به دیدن و شناخت داشته ها تأکید می نماید؛ اما از اصطلاح نعمت استفاده می کند. اصطلاح نعمت چیزی فراتر از داشته هاست. بین «دیدن داشته ها» و «دیدن نعمت» تفاوت هایی وجود دارد. در «دیدن داشته ها» هیجان های مثبت انسان فقط به خاطر «دیدن داشته ها»ست؛ اما در «دیدن نعمت» هیجان های مثبت به خاطر «وجود داشته ها»، «جایگاه نعمت دهنده»، «انگیزه نعمت دهنده» و «اثر شکر» است. همچنین نعمت شناسی نوعی جهان بینی و شناخت است که بینش ها و نگرش های انسان را اصلاح می کند و باعث ایجاد، تقویت و افزایش هیجان های مثبت می گردد. این نوع نگرش، احساس بالیدن و ارزشمند بودن را در او ایجاد می کند و از او انسانی شادمان، امیدوار، شاکر و راضی از زندگی خواهد ساخت. در نتیجه، رفتار فردی و اجتماعی او نیز بر اساس همان نگرش تغییر خواهد کرد.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
337 - 360
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی 8 تا 12 ساله پسر شهر تهران بودند که پس از غربالگری با مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا (2011) به شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس، 45 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل کوین و مورل (2009) و گروه آزمایشی روان شناسی مثبت گرا بر اساس پروتکل سلیگمن (2005) به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: بین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری (38/5=F، 029/0=P) و رابطه مادر-کودک (95/7=F، 009/0=P) و آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری (59/5=F، 027/0=P) و رابطه مادر-کودک (07/6=F، 021/0=P) مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0 p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش هر دو رویکرد بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثرند؛ بنابراین به مشاوران و درمانگران توصیه می شود از یافته های مطالعه حاضر در راستای مداخلات بالینی و درمانی جهت کمک به افزایش تاب آوری و ارتقا کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی استفاده نمایند.
بررسی ابعاد و مؤلفه های سرمایه روان شناختی در آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر، روان شناسی مثبت گرا چشم اندازی متفاوت از آنچه تاکنون به اشتباه درباره کارکنان تصور می شده است ، در زمینه بهینه سازی عملکرد، شکوفایی و غنی سازی قابلیت ها و توانمندی های نیروی انسانی ارائه کرده است. بر اثر ایجاد موج هایی همچون روان شناسی مثبت گرا، رفتار سازمانی مثبت گرا و پژوهش های سازمانی مثبت گرا، مفهوم «سرمایه روان شناختی» مطرح گردیده است. پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، بر اهمیت شناخت این سرمایه جدید و تقویت آن به منظور حداکثر کردن کارکرد افراد در نقش های متفاوت در محل کار تأکید دارد. با نگاهی به مضامین و مؤلفه های سرمایه روان شناختی، متوجه می شویم در آموزه های دینی نیز بر برخی مفاهیم موجود در نظریه «سرمایه روان شناختی»، در قالب مفاهیمی مشابه و نزدیک تأکید شده است. در این مقال، ضمن توجه به مفروضات بنیادی متمایز کننده ادبیات دینی و آموزه های اسلامی، با ادبیات رایج روان شناسی و مدیریت ، سازه های اصلی سرمایه روان شناختی براساس ادبیات نظری و تجربی با مفاهیم مشابه دینی آنها و آموزه های مرتبط در دین اسلام بررسی شده است.
اثربخشی آموزش شکوفایی بر افسردگی و اضطراب و تاب آوری دانش آموزان مدارس تیزهوشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا و به طور ویژه آموزش شکوفایی بر اضطراب و افسردگی و تاب آوری دانش آموزان مدارس تیزهوشان است. روش : به منظور نیل به هدف پژوهش و تعیین اثر بخشی از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 50 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان فرزانگان تربت حیدریه بود. ابتدا از جامعه ی آماری (کلیه ی دانش آموزان دبیرستان مذکور)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه تاب آوری به عمل آمد. تعداد 50 نفر که بیشترین نمره را در مقیاس اول و کمترین نمره را در مقیاس دوم کسب کرده بودند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، آموزش شکوفایی در 14 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) اجرا شد، اما گروه کنترل ابتدا هیچ نوع درمانی دریافت نکرد و در پایان پژوهش، آموزش جهت گروه کنترل نیز اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-26 و از طریق آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج آزمون کوواریانس نشان داد که با توجه به معنی دار شدن مقدار F فرضیه ی پژوهش مبنی بر اثربخشی پروتکل آموزشی مبتنی بر شکوفایی بر متغیر اضطراب، افسردگی و تاب آوری در سطح اطمینان 99 درصد تأیید می شود. آموزش شکوفایی موجب کاهش اضطراب و افسردگی و افزایش تاب آوری دانش آموزان گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل شده است.
تدوین مدل اضطراب کرونا در دانش آموزان براساس ابعاد روان شناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
110 - 119
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل اضطراب کرونا در دانش آموزان براساس ابعاد روان شناسی مثبت گرا بود. روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان متوسطه دوره دوم ناحیه سه شهر مشهد در سال تحصیلی 1400-1401 به حجم 983 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 276 نفر انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده های پژوهش پرسشنامه های اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و روان شناسی مثبت گرا Arjiel (2011) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از تکنیک های آماری همچون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که ابعاد روان شناسی مثبت گرا بر اضطراب کرونا دانش آموزان تأثیر منفی و معناداری در سطح 05/0 دارد. نتایج شاخص های مدل برازنده حاکی از برازش مطلوب مدل بود. با توجه به یافته ها، با افزایش میزان شادی، بهزیستی روانی، خوش بینی، خودارزشمندی، امیدواری، مهارت های بین فردی و مسئولیت پذیری، میزان اضطراب کرونا در دانش آموزان کاهش می یابد؛ بنابراین به کارگیری راهبردهایی که موجب افزایش ابعاد روان شناسی مثبت گرا می شود، می تواند اضطراب کرونا ر کاهش دهد.
اثربخشی مداخله گروهی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر بهبود استرس شغلی کارمندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
103 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله گروهی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر استرس شغلی کارکنان شاغل در قوه قضاییه در شهر تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و پی گیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان تحت استرس قوه قضاییه شهر تهران بود که در سال 96 به مرکز سلامت قوه قضاییه مراجعه کردند. تعداد30 نفر از کارکنان قوه قضاییه در شهر تهران به صورت نمونه گیری دردسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل اختصاص یافتند. گروه آزمایش در هشت جلسه 5/1 ساعته مداخله گروهی مثبت گرا را دریافت کرد. برای گروه کنترل، هشت جلسه 5/1 ساعته با موضوعات بی ربط به مداخله مانند صحبت در باره سیگار، الکل و تصادفات برگزار گردید. آزمودنی ها پیش و پس از مداخله و در مرحله پی گیری به پرسش نامه استرس شغلی (اسپیو، 1987) پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مداخله گروهی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا، منجر به کاهش معنی دار نمره استرس شغلی گردید (01/0>P). نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در کنار دیگر راهبردهای مقابله ای موثر، مداخله گروهی مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر روی کارمندان شاغل تحت استرس شغلی صورت گیرد.
مثبت گرایی و شادمانی از دیدگاه مولوی و سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا (Positive psychology) علمی است که با هدف بهبود زندگی، به توانمندی های انسان توجه می کند. مارتین ای.پی. سلیگمن (Martin E.P Seligman, 1942) بنیان گذار روان شناسی مثبت گرا، هیجانات انسان را در سه مسیر «حال-گذشته-آینده» مورد مطالعه قرارمی دهد. از نظر او شادمانی از هیجانات مثبتِ مربوط به زمان حال است. او برای دستیابی به شادمانی علاوه بر تجربه هیجانات مثبت در زمان گذشته و آینده و حال به تقویت فضایل اخلاقی ششگانه از دستاوردهای خویشتن شناسی توصیه می کند. مولانا نیز از بُعد انسان شناسی، همگان را به شناخت خویشتن دعوت می کند. درکِ زمان حال نیز از دیدگاه او دارای اهمیت زیادی است. مولانا آینده را فقط با امید به خدا و گذشته را برای دستیابی به رضایت دارای اهمیت می داند. هدف از این پژوهش پاسخ به این سوال است که آیا شادمانی از دیدگاه مولانا دست یافتنی است؟ آیا مؤلفه های شادمانی و مثبت گرایی در مثنوی، با نظریه روان شناسی مثبت گرایِ سلیگمن قابل سنجش است؟ دستاوردهای پژوهش در رسیدن به شادمانی در مثنوی علاوه بر همپوشانی متغیرهای مثبت گرایی، به برتری وجه اندیشگانی و عرفانی مولانا می انجامد. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی و تطبیق متغیرهای شادمانی و مثبت گرایی در مثنوی و یافتن شباهت ها و تفاوت ها پرداخته است.
کسب رضایتمندی در مثنوی مولوی با رویکرد نظریه مثبت گرایی سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان شناسی مثبت با تمرکز بر توانایی های انسان مسیر رسیدن به آرامش را به جوامع بشری معرفی می کند. سلیگمن (Seligman) بنیان گذار این علم، با تبیین هیجان های مربوط به زمان (حال، گذشته، آینده) درصدد بیان چیزی است که ارسطو آن را «زندگی خوب» نامید. لذا، از نظر سلیگمن ماهیت شادی پایدار در گذشته، کسب «رضایتمندی» است. لکن او در زمان گذشته با به کارگیری مؤلفه های ذیل: «شیوه تغییر اندیشه افزایش شکرگزاری آموختن گذشت و بخشش»، رسیدن به رضایتمندی را قابل حصول بیان می کند. بر این اساس رضایت از زندگی بر مؤلفه های شناختیِ فرد استوار است. از طرفی، یکی از مفاهیم متعالی عرفان اسلامی نیز «رضایتمندی» است که با شناخت خویشتن و تبیین آموزه های مثبت گرایانه قابل دستیابی است. مولانا نیز با نگرشی مثبت و با محوریت انسان کامل، به آموزه های اخلاقی عنایت ویژه ای دارد. مطالعه چنین میراث گرانبهایی با رویکرد نوین، مبیّن این حقیقت است که مسائل نظری از جهان بینی و مواریث فرهنگی جدا و ناآشنا نیستند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی ، برای دستیابی به رضایتمندی، به شناسایی و تطابق مؤلفه های روان شناسی مثبت در مثنوی پرداخته شده است. پرسش اصلی مقاله حاضر در متن مثنوی این است که، کسب رضایتمندی به عنوان نیاز بنیادی انسان امروزی، به چه میزان با مؤلفه های مطرح شده سلیگمن تطابق دارد؟ نتیجه یافته های تحقیق نشان می دهد دستاوردهای مشترک هر دو اندیشمند حاصل پیوند عمیق با «ایمان» و «معنویت» است. اما دیدگاه مولانا در این سنجه فربه تر می نماید زیرا با تکیه بر ارزش های معنوی الهی و عرفان اسلامی، رهنمونی برای رسیدن به سعادت ابدی است.