ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
۲۱۶۱.

تأمّلی در چیستی ادبیات آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات فارسی آیین آیین های اسلامی آیین های ایرانی ادبیات آیینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۲ تعداد دانلود : ۳۱۶
ادبیات آیینی سابقه دیرینی در تاریخ ادبیات فارسی دارد که نشان دهنده اهمیت موضوعات و مفاهیم آیینی نزد شاعران و سخن پردازان فارسی زبان است. در گذشته درون مایه ادبیات آیینی کهن بیشتر بر اسطوره ها، سنت ها و آداب ورسوم فرهنگی تأکید می کرد، اما از دوره اسلامی و به ویژه با روی کار آمدن حکومت های شیعی، رنگ و بوی مذهبی گرفت. در دوره معاصر درباره چیستی و ماهیت شعر آیینی تحقیقاتی انجام شده است که معمولاً جامعیت و مانعیت تعریف در آن لحاظ نشده است و گاهی در تعاریف ارائه شده، ادبیات آیینی با ادبیات عرفانی، مذهبی یا تعلیمی خلط شده است. این پژوهش تلاش می کند تا با شیوه کتابخانه ای و سند کاوی به بررسی چیستی ادبیات آیینی بپردازد و در حد توان، تعریفی جامع از ادبیات آیینی ارائه دهد. در ادامه، بعضی از گونه های ادبیات آیینی بررسی و به طور اجمالی به ساختار و محتوای آن اشاره شده است.
۲۱۶۲.

بررسی بازتاب قابلیت از منظر ابن عربی در اشعار شاه داعی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی شاه داعی قابلیت اعیان ثابته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۸۵
چکیدهابن عربی یکی از پیچیده ترین افکار عرفانی-فلسفی را دارد. او در طرح مسائل گوناگون عرفانی غالباً از ساختاری دشوار و با اصطلاح پردازیهای نوین بهره می گیرد. یکی از این مسائل، طرح اعیان ثابته در عدم و به تبع آن قابلیت است. اعیان ثابته در نظام فکری ابن عربی و اخلاف او عبارت است از صور علمی اشیاء در علم او که قبل از تعیّن خارجی متوجه آنها شده است. این صور علمی و یا روح پدیده ها در علم الهی به صورت خوب و بد، بعدها در تعین خارجی تحقق پیدا می-کند. تحقق پیداکردن آنها بر اساس قابلیتی است که آنها دارند. یعنی اگر قابلیت و شایستگی بد بودن را داشت، آن آفریده بد خواهد شد و اگر شایستگی و قابلیت خوب را داشت، آن آفریده خوب خواهد بود. این پژوهش که به روش توصیفی – تحلیلی نوشته شده در پی آن است که قابلیت را از نظر ابن عربی و شاه داعی شیرازی بررسی کند. نتایج حاکی از آن است که شاه داعی در این مسأله مثل بسیاری از مسائل عرفانی دیگر از ابن عربی پیروی کرده و همان دیدگاه را بیان کرده است.کلیدواژه ها: ابن عربی، شاه داعی، قابلیت، اعیان ثابته
۲۱۶۳.

تأمّلی بر یک بدخوانی در تفسیر لطائف التّفسیر زاهد درواجگی و معرّفی بیتی تازه یاب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تصحیح لطائف التفسیر زاهد درواجگی غره الألفاظ و نزهه الألحاظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۸
جستار کوتاه پیشِ رو به بررسی بیتی به کار رفته در لطائف التّفسیر زاهد درواجگی می پردازد. در این زمینه، جدای از اشکالات نسبتاً درخور توجّه که بر شیوه تصحیح و به کارگیری دست نویس ها وارد است، تنها به یک بیت از این تفسیر پرداخته شده که متضمن نکته ای است که از منظر مطالعات نقد متون حائز اهمّیّت بسیاری است و متأسفانه مصحح به دلیل خوانش غلط نسخه های در دسترس، آن را در هاله ای از ابهام برده است. بر اساس نسخ خطّی موجود از لطائف و نیز منابع جانبی دیگر، چنین برمی آید که قسمتی که از لطائف اشتباه خوانده شده، دربرگیرنده ابیاتی از محمّد کاتب عبده است که این اشاره زاهد درواجگی، می تواند یکی از قدیمی ترین منابع برای اشعار این کاتب و شاعر باشد.
۲۱۶۴.

شواهد تاریخی و ادبی نویافته درباره تبار اشکانیِ داستان ویس و رامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی تبار داستان اشکانیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۵۵۹
درباره تبار داستان ویس و رامین از دیرباز مباحث بسیاری مطرح شده است. برخی از پژوهشگران این داستان را متعلق به زمان و مکان خاصی ندانسته و با عنوان «تخیلی» از آن یاد کرده اند. برخی دیگر برای آن هویت تاریخی قائل شده و خاستگاه آن را به روزگار ساسانیان، اشکانیان و دیگر ادوار تاریخی نسبت داده اند. بر مبنای پژوهش مینورسکی، انتساب این داستان به عصر اشکانی محتمل تر از دیگر دوره هاست. در پژوهش حاضر تلاش شده است با واکاوی منابع تاریخی و ادبی از منظری نوین، افزون بر شواهد مینورسکی، شواهد و استناداتی نویافته درباره تبار اشکانی داستان ارائه شود. همچنین شواهد بیشتری در تأیید برخی دیدگاه های او به دست داده شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش پرهیز از کلی گویی و تلاش به منظور به دست دادن جزئیاتی شفاف و مرتبط با تبارِ اشکانی داستان است. ابتدا پیشینه، فرضیه ها و نظریه های مختلف درباره تبار این داستان ذکر شده است؛ سپس با مطالعه تاریخ و منابع مربوط به روزگار اشکانیان، بازتاب وقایع این عصر در ویس و رامین نشان داده می شود. در این راستا، شواهد نویافته ای از دوره اشکانی در پیوند با قلمرو جغرافیایی، سنت های داستانی و حماسی و شفاهی، آیین ها، سرگرمی ها و بازی ها، اهمیت اسب سواری و تیراندازی، ساختار ارتش و مواردی از این دست، مورد ارزیابی و بررسی تحلیلی قرار گرفته است.
۲۱۶۵.

تطوّر مفهوم «فرهنگ» در فرهنگ های فارسی و نقد فرهنگ نویسان از یکدیگر تا بهار عجم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ لغت فرهنگ های فارسی نقد فرهنگ لغت فرهنگ نویسان بهار عجم لاله تیک چند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲ تعداد دانلود : ۲۴۲
در این پژوهش که پس از معرّفی فرهنگ های فارسی و فرهنگ نویسان شاخص، به تطوّر مفهوم «فرهنگ» و نقد فرهنگ نویسان از یکدیگر در فرهنگ های فارسی به فارسی پرداخته، بیست وسه فرهنگ براساسِ بازه زمانی تألیف از لغت فرس تا بهار عجم بررسی شدند و دلایلی از کاربرد واژه «فرهنگ» در معنی «کتاب لغت» بیان شد؛ نتیجه اینکه تطوّر مفهوم «فرهنگ»، به صورت هایِ «نیاوردن مدخل فرهنگ»، «آوردن مدخل فرهنگ با معانی گوناگون از جمله کتاب لغت» و «مدخل سازی های گوناگون از این واژه و معانی آن» بوده است. تطوّر «نقد کردن» نیز در فرهنگ های فارسی به فارسی از ساختار به محتوا و به عبارتی از صورت به معنا بوده است؛ در این بررسی که براساس بازه زمانی تألیف فرهنگ هاست و شامل نقد دوازده فرهنگ نویس از یکدیگر       می شود مشخّص شد که فرهنگ نویسان پس از پرداختن به مواردی مانند شیوه تنظیم واژگان، شیوه تنظیم باب ها و فصل ها و کمّ و کیف شواهد شعری، به درستی یا نادرستی واژگان و در مرحله نهایی به درستی یا نادرستی معنا پرداخته اند و از کلّی گویی به جزئی نگری رسیده اند. برجسته ترین فرهنگ نویس منتقد، لاله تیک چند بهار مؤلّف فرهنگ بهار عجم است که با سه روشِ «آوردن آرای منتقدانه خود»، «آوردن آرای منتقدانه دیگران بدون داوری خود» و «آوردن آرای منتقدانه دیگران با داوری خود» علاوه بر پرداختن بیشتر به مقوله نقد نسبت به دیگران، همراهی خود را با جریان های نقد شبه قاره در قرن دوازدهم نشان داده است.
۲۱۶۶.

مناسبات بینامتنی میان حکایات مثنوی مولوی در دفتر اول با متون نظم و نثر فارسی (بر اساس نظریه ژارژ ژنت)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بینامتنیت خوانش بینامتنی مثنوی معنوی شعر فارسی نثر فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۹۲
بینامتنیت به بررسی روابط موجود در بین متون می پردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ به بیان دیگر، متون جدید زاییده متن های پیش از خود هستند. ازاین رو، می توان گفت که هیچ متن جدید و بکری وجود ندارد و هر نویسنده ای برای خلق اثر خود از آثار پیشینیان الهام می گیرد. در بینامتنیت دو متن باهم مقایسه می شوند: یک متن زیر و یک متن زبر. ژارژ ژنت نظریه بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم می کند که در قالب: حضور صریح و اعلام شده، پنهان و ضمنیِ یک متن در متن دیگر، قابل بررسی است. نگارنده در این نوشتار، ابتدا ریشه حکایات و اندیشه های عرفانی مولوی را در دفتر اول مثنوی در آثار عرفانی، داستانی، تفسیری، دواوین شعر و کتب تاریخی فارسی کاویده، سپس این حکایات را بر اساس نظریه بینامتنیت ژنت به سه دسته تقسیم کرده است. در این مرحله، متن زیرین مثنوی مشخص شده است. این متن زیرین باید هم تقدم زمانی و تاریخی بر متون دیگر داشته و هم بیشترین شباهت را با روایت مثنوی داشته باشد. در نهایت شباهت ها و تفاوت های دو متن بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که مولوی بسیاری از کتب تاریخی، تفسیری، داستانی و عرفانی پیش از خود را خوانده و آن ها را در لابه لای مثنوی آورده است. هرچند در همه موارد بررسی شده، وی اندیشه های عرفانی و حکایات پیشین را برای نیل به اهداف عرفانی، کلامی و اخلاقی خود با تغییراتی همراه ساخته است.
۲۱۶۷.

کارکرد ساختهای همپایه در مقدمه شاهنامه ابومنصوری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نثر مرسل مقدمه شاهنامه ابومنصوری ساخت های همپایه تبیین رفع ابهام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۱۴
یکی از ویژگی های نثر فنی، طولانی بودن و ناهم پایگی بندهای وابسته در جملات مرکب است که با تکرار لفظ و معنا و حذف فعل، و کاربست موسیقی های واژگانی و گاهی تکرار ساخت جمله ها و کلمات همراه می شود تا سخنوری نویسنده را بنمایاند ولی گمان می رود که در نثر مرسل، از کاربرد ساخت های هم پایه و مترادفات و بندهای هم معنا خودداری می شود چراکه ساخت های هم پایه سبب اطناب -می شوند. این جستار توصیفی-تحلیلی با بررسی مقدمه شاهنامه ابومنصوری(مقدمه قدیم شاهنامه) که از نخستین متون نوشته شده در نثر مرسل است به این پرسش پاسخ می دهد که ساخت های هم پایه در نثر مرسل، چگونه و با چه کارکردی به کار گرفته می شوند. یافته-ها نشان می دهد که ساخت های هم پایه از اسم ها، قیدها و صفت ها به شکل کلمه، ترکیب یا جمله، در نثر مرسل هم، نه برای تکرار معنای جمله و بیان دیگرسان و شیوه متفاوت بیان، بلکه برای روشن کردن معنا و محدوده سخن و رفع ابهام، به کاربرده می شوند. این ساخت ها، از طریق ترادف یا تضاد، بدلیت، تقیید و...در تبیین محتوا و گستره معنای متن، نقش اساسی را دارند و هرچندکه ممکن است سبب دور شدن از ایجاز گردند؛ اما، ، اطناب به حساب نمی آیند چون بودنشان لازم است و قابل حذف بخاطر اجزای دیگر جمله نیستند و تکرار معنا هم نیستند، بسامدی ندارند و تمام جمله ها و بندها و عبارت ها و گروه ها را دربرنمی گیرند.
۲۱۶۸.

بررسی زبانی اشعار درویش عباس گزی و فهلویات شیخ صفی الدین اردبیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گویش شناسی گویش گزی فهلویات درویش عباس گزی شیخ صفی الدین اردبیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۰۴
گویش گزی یکی از مهمترین گویش های برجا مانده از پهلوی اشکانی یا پهلوانیک در نواحی مرکزی ایران است که همواره هدف پژوهش بسیاری از محققان داخلی و خارجی قرار گرفته است. دیوان درویش عباس گزی قدیمترین و مهمترین اثر شعری در این زبان است که می تواند منبع موثری در شناخت عمیقتر در بررسی های زبانی این گویش واقع شود. در این تحقیق به بررسی اشعار درویش عباس گزی و فهلویات شیخ صفی الدین اردبیلی در سه سطح واجی، واژگانی و نحوی پرداخته شده است. زبان گزی و آذری کهن، بازماندگان زبان های ایرانی نو و در یک مجموعه زبانی هستند که می توانند به لحاظ زبان شناسی مورد مقایسه قرار گیرند. یافته های این پژوهش شباهت های بسیاری میان کیفیت آوایی و واژگانی دو شاعر نشان می دهد؛ مانند تحول واج «ژ» به «ی» در هر  دوگویش. هرچند تفاوت هایی در ساخت آوایی و نحوی سروده های درویش عباس و شیخ صفی دیده می شود. سخنان برجای مانده از دو متفکر، غالباً به صورت شعر و دارای منطق شعری(و در تنگنای وزن و قافیه) است. علاوه بر این هر دو شاعر  در این اشعار متاثر از ساختار زبان فارسی هستند. به طوری که بسیاری از واژه ها، ترکیب ها و الگوی دستوری برگرفته از فارسی است.
۲۱۶۹.

بررسی تطبیقی شگردهای نام گذاریِ آثار ادبی در ایران و جهان (طبقه بندی نام های ادبی از منظر ساخت های نحوی و ویژگی های زبان شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نام گذاری آثار ادبی رمان نمایشنامه دستور زبان ساخت زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۸۱
تمام مولفان و مصنفان ادبی، از دیرباز به دنبال یافتن نام هایی جذاب و ماندگار برای آثار خود بوده اند و بحث در باره نام آثار ادبی به اندازه بررسی ساختار و محتوای آنها، در مباحث نقد ادبی، در خور اهمیت بوده است. مقاله حاضر به دنبال یافتن شگردهای نام گذاری آثار برجسته و بزرگ ادبی و طبقه بندی آنهاست. رویکرد اصلی مقاله، بر شالوده زمینه ای بینارشته ای، میان ادبیات و زبان شناسی استوار گشته است.. مدّعای این مقاله آن است که نویسندگان ایران و جهان، از روش های کاملاً معین و محدودی در ساخت زبان، برای نام گذاریِ آثار خود، چه در زبان فارسی و چه در زبان های دیگر، بهره برده اند و بسیاری از این روش ها مشابه هستند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از رویکرد تحلیل نامِ آثار ادبی، بر بنیاد «ساخت» و «دستور زبان فارسی» در نوشته شده است. نویسنده این مقاله در طبقه بندیِ نام ها، از روش های طبقه بندیِ نحوی و دستوری بهره گرفته است. ابتدا اسامی خاص و سپس جمله بندی های کامل و پس از آنها مفردات و ترکیبات در نامِ آثار، مورد توجه قرار گرفته است و از همه مهم تر اینکه مقاله حاضر در هر مقوله، آثار ادبی جهان و ایران را در در ساخت های نحوی مشابه، در کنار یکدیگر طبقه بندی کرده است. مقاله می کوشد به این نتیجه برسد، بر خلاف آنکه گمان می رود، نام نهادن بر اثر ادبی، دشوارترین بخشِ آفرینش اثر است؛ نام گذاریِ آثار، از الگوهای ساده و تکرار شونده ای تبعیت می کند که آشنایی با آنها می تواند برای هر نویسنده معاصر، کار نام گذاری اثر ادبی را تسهیل کند.
۲۱۷۰.

رمان زندگینامه ای به مثابه ژانری تلفیقی با نگاهی به روایت قلندر و قلعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان زندگینامه ای ژانر تلفیقی میان رشتگی قلندر و قلعه سهروردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۳۲
رمان زندگینامه ای در جایگاه گونه ای مدرن در تاریخ پردازش های ادبی انسان، برونداد دگرگونی های اندیشگانی و تحولات اجتماعی بوده، روندی تطوری را پیموده است. پژوهش پیش رو، ضمن توجه به فرآیند گذار زندگینامه به رمان زندگینامه ای، بسترهای فکری فلسفی شکل گیری آن را تبیین می کند و در وهله بعد، برخی از ارزش های زیبایی شناختی رمان زندگینامه ای را معرفی می نماید. همچنین، پژوهش حاضر با بهره گیری از الگوی روش شناختی توصیف و تحلیلِ پیکره مورد مطالعه، نشان می دهد رمان زندگینامه ای در پرتو سرشت تلفیقی و خصلت میان رشته ای خود، گستره همکنشی های ادبیات با علم و هنر است به گونه ای که گاهی مفاهیم و نظام های فکری آن قلمروهای معرفتی، پیکره رمان را شکل می دهند و در نتیجه، مفهوم جدیدی با عنوان «ژانر تلفیقی» شکل می گیرد که همساز با جهان چندوجهی مدرن است. بر مبنای پژوهش حاضر، رمان زندگینامه ای در سطح محتوایی، ضمن چرخش از تاریخ به فرد، بر نقش انسان در ساختن تاریخ تأکید دارد و به این ترتیب، ارزش های زیبایی شناختی ویژه ای در آن رقم می خورند و با جایگزین کردن نمادپردازی به جای توصیف، امر ذهنی را به جای امر عینی می نشاند. در این سیاق، رمان قلندر و قلعه نوشته سیدیحیی یثربی به مثابه مصداقی بر رمان زندگینامه ای واکاوی شده است. در روایت موردمطالعه، ضمن کاربست رؤیاپردازی، شاعرانگی زبان که همساز با سرشت فلسفه اشراقی اند، نماد نیز در جایگاه عنصری مرکزی عمل می کند به گونه ای که تقابل نیروهای متعارض فکری در روایت به واسطه پردازش نمادها شکل می گیرد، نمادهایی که خود امتداد شبکه ای از تقابل های گفتمانی در لایه های عمیق تر روایت اند.
۲۱۷۱.

کران بندی اصطلاح روایت جمعی: مطالعه نقش عامل روایی در انگاشت های اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت جمعی ما-روایت عامل روایت جمعی کانونی سازی سوژه جمعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۷۵
با وجود اقبال جهانی به شیوه روایت جمعی که پس از پدیده چرخش روایی سیری پرشتاب یافته است، این گونه روایت در ایران به لحاظ تبیین نظری چندان مورد توجه قرار نگرفته است. خصوصاً در حوزه ادبیات علی رغم تعدّد نمونه های داستانی، مطالعات منسجم در حوزه این شکل روایی انگشت شمارند. این پژوهش بر اساس روش پساسنَت گرایانه در روایت شناسی قصد دارد با رویکردی التقاطی در وهله نخست، با بهره گیری از دیدگاه فلسفه ذهن و عمل، چیستی و حدود این شیوه را بازنمایاند و پس از آن تلاش می کند ضمن نشان دادن اَشکال متفاوت این شیوه روایی، ملاک هایی برای فاصله گذاری میان گونه های روایت معرّفی کند. نتیجه حاصل شده این است که تفاوت اوّلیه شکل های روایت جمعی در گرو کانون روایتگری است؛ کانون روایتگری می تواند خط فارق انواع روایت هایی که جمعی خوانده می شوند در مقابل روایت های دارای عامل روایت جمعی (به صورت مشخّص، ما-روایت ها) باشد. در نگاهِ ثانویه، گونه هایی که این پژوهش بر آن متمرکز هستند یعنی ما-روایت ها بر اساس دیدگاه روایی از یک دیگر متمایز می شوند. دیدگاه روایی معیّن کننده حدود دسترسی/عدم دسترسی به ذهن شخصیّت ها است و در نتیجه سطح وحدت صداهای تشکیل دهنده در روایت ما را تعیین می کند. در نهایت سعی شده است با طبقه بندی پیشنهادی برای سطوح مختلف ما-روایت بر اساس میزان برجسته سازی شخصیّت های تشکیل دهنده ما-راوی، افق روشنی از بافتار روایت جمعی با عامل روایی ضمیر اوّل شخص جمع نشان داده شود.
۲۱۷۲.

تحلیل غنایی داستان سلوک بر اساس نظریه ایلین بالدشویلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان غنایی سلوک محمود دولت آبادی آیلین بالدشویلر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۴
پژوهش درباره رمان و داستان غنایی به عنوان زیرمجموعه ای از ادبیات غنایی، یکی از زمینه های مطالعاتی نوین در نقد داستان محسوب می شود که تاریخچه آن به دهه های اخیر بازمی-گردد. برای نخستین بار، ایلین بالدشویلر در مقاله ای در سال 1969 از عنوان داستان غنایی برای تعدادی از داستان هایی که واجد ویژگی های غنایی بودند، استفاده کرد؛ از آن پس، پژوهشگران برجسته ای چون رالف فریمن و جاناتان کالر، افق های دید این نوع مطالعه را گسترش دادند و بر غنای آن افزودند؛ در نتیجه امروزه معیارهای دقیق تر و علمی تری برای شناسایی و تحلیل آثار داستانی غنایی وجود دارد. نظریه بالدشویلر در اصل مختص به داستان کوتاه غنایی است؛ اما اصول و مولفه هایی که او ارائه کرده است، می تواند به رمان نیز تعمیم داده شود. نظریه وی، شامل تعدادی مصادیق اصلی و بدیع است: مانند «لحن شاعرانه»، «نمادپردازی» و «منحنی عاطفی»؛ همچنین وی، برخی آراء محققان پیش از خود را نیز اخذ کرده و آن را به عنوان یکی از مولفه های نظریه خود، گسترش داده است؛ مانند نظریه «هم پیوندی عینی» که در اصل، تی اس الیوت آن را در سال 1946 برای نخستین بار مطرح کرد. مقاله پیشِ رو، به دنبال بررسی و تحلیل داستان سلوک از محمود دولت آبادی برمبنای نظریه داستان غنایی بالدشویلر است. در مطالعه حاضر، این سوال مطرح است که وجود چه عناصر و مولفه هایی در این اثر باعث شده که یک رمان ِمدرنِ غنایی محسوب شود. نتایج حاکی از آن است که می توان سلوک را یکی از بهترین نمونه های رمان غنایی محسوب کرد؛ زیرا مهمترین ویژگی های داستان غنایی که در نظریه بالدشویلر مطرح شده، مانند نماد پردازی، لحن شاعرانه، منحنی عاطفی، هم پیوندی عینی، فرجام گشوده، پیرنگ نامتعارف، روایت غیر خطی، تنهایی و بیگانگی شخصیت ها، با کیفیت و کمیّت قابل ملاحظه در این اثر به کار رفته است.واژگان کلیدی: داستان غنایی ، سلوک ،محمود دولت آبادی، آیلین بالدشویلر
۲۱۷۳.

تحلیل مفهوم «شاعرانگی» در رمان «شازده احتجاب»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان مدرن گلشیری شازده احتجاب شاعرانگی جنون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۳۲۷
پس از رواج خردگرایی و عقلانیت در رنسانس در آثار ادبی مختلف، اهمیت مفاهیم شعر و شاعرانگی روز به روز کاسته شد و هرگونه خردگریزی و «جنون» در چهارچوب آسایشگاه ها محبوس شد. نویسندگان مدرن نومید از نتایج و ثمرات خردگرایی غربی به جنبه های معنایی و ذهنی و غیرصوری شاعرانگی در ادبیات داستانی مایل شدند تا هم به مقابله با خرد حاکم بپردازند و هم فریاد اعتراض «جنون» دربند و مطرود را در قالب داستان مدرن نمایندگی کنند. از دیدگاه نظریه پردازان مدرن، «شاعرانگی» در تعریف تازه خود عموماً با علاقه مندی به انتزاع و خردگریزی و نفی معیارهای رایج و متعارف در ادبیات همراه بود. در این مقاله کوشیدیم مفهوم «شاعرانگی» و نسبت آن با «جنون» را از طریق مؤلفه های سبکی داستان های مدرن در رمان «شازده احتجاب» نشان دهیم. یافته های تحقیق نشان می دهند که در رمان «شازده احتجاب» گلشیری، «شاعرانگی» از طریق مؤلفه هایی چون روایت گریزی، ابهام، زمان پریشی و توجه به ساخت استعاری جملات و عناصری چون «جنون» و «مرگ»، روایت داستان را از حالت متعارف خارج می کند و علاوه بر شاعرانه ساختن متن و فضای داستان، نسبتی معنادار و اعتراضی با نفی خردگرایی و توجه به «جنون» در دوران مدرن به وجود می آورد.
۲۱۷۴.

مکتوبات فارسی مولانا خالد نقشبندی و نقش آن در گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف زبان فارسی مکتوبات کردستان نقشبندیه مولانا خالد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۶۹
پژوهش های مختلف در مورد عرفان و تصوف معمولاً کارکردهای طریقتی وآیینی این نهادها را بررسی کرده اند، اما نهادهای صوفیانه و خانقاهی علاوه بر نقش دینی، دارای کارکردهای مختلف اجتماعی و سیاسی و ادبی نیز بوده اند. این مقاله در پی آن است با بررسی رویکردهای ادبی طریقت نقشبندیه، یکی دیگر از کارکردهای مهم و غیرآیینی آن را در کانون توجه قرار دهد به همین دلیل در این مقاله به بررسی مکتوبات فارسی مولانا خالد نقشبندی (۱۲۴۲-۱۱۹۳ ه .ش) و تأثیر آن در گسترش زبان و ادبیات فارسی در خارج از مرزهای ایران پرداخته ایم. این پژوهش به شیوه ای توصیفی- تحلیلی ابتدا دلایل و زمینه های بهره گیری مولانا خالد از زبان فارسی در نگارش نامه ها و مکتوبات را تبیین کرده و سپس به بررسی دامنه انتشار این نامه ها در مناطق مختلف جهان اسلام پرداخته است. علاوه بر این، پایگاه اجتماعی مخاطبان نامه های مولانا خالد و نقش آن ها در بازنشر این مکتوبات در خارج از مرزهای ایران مورد توجه و بررسی قرارگرفته است.
۲۱۷۵.

تطور مطالعات ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات ادبی فلسفه ادبیات رشته دانشگاهی ادبیات نقد ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۱۶
رشته ادبیات در دانشگاه های معتبر دنیا با سرفصل هایی به روز و کاربردی پیش می رود. دانشگاه در عصر جدید به نهادی تبدیل شده است که بر کارآفرینی، تولید فکر، نوآوری، ایده محوری و خلاقیت محوری، استفاده از ظرفیت های بینارشته ای و برخوردار از تفکری در تعامل با جهان تأکید دارد. در این میان رشته دانشگاهی ادبیات نیز در بسیاری از دانشگاه های پیشرفته در تلاش است خود را به رویکردهای جدید دانشگاه نزدیک کند؛ موضوعی که بررسی سرفصل های ادبیات در این دانشگاه نمایانگر آن است. با وجود این، این دانشگاه ها همچنان به دنبال کسب مشروعیت آکادمیک بیشتری هستند. بحث هایی که از 150 سال پیش در زمینه هایی همچون تعریف ادبیات به مثابه رشته ای آکادمیک و ماهیتِ علمیِ پژوهش های ادبی آغاز شد، هنوز هم ادامه دارد. استین هاوگم اولسن استاد ادبیات انگلیسی و نویسنده کتاب ها و مقالات زیادی در مجلات معتبر جهان در زمینه فلسفه ادبیات، زیبایی شناسی ادبی و ... است. او در این مقاله بر آن است که سیرِ تطور «مطالعات ادبی» را بررسی کند و این بحث را از گفت وگوهایی که در دهه 1880 در دانشگاه های آکسفورد و کمبریج در زمینه ماهیتِ آکادمیک رشته ادبیات و نقد ادبی آغاز شد تا دهه های اخیر دنبال می کند. تأکید مقاله اولسِن بر این است که مطالعات ادبی اگر بخواهد به دنبال کشف معنای آثار ادبی باشد، این معنا را از هر راهی با هر نظریه ای بخواهد به دست بیاورد، درنهایت چیزی است که هر خواننده خوبی می تواند انجام دهد.
۲۱۷۶.

حفاظت از اشیای آیینی با رویکرد ارزش محور (نمونه پژوهی عروسک های باران خواهی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عروسک های آیینی باران خواهی حفاظت و مرمت علوم نرم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۷۴
میراث فرهنگی و مفاهیم مرتبط با آن در طول تاریخ تکامل یافته است. در مفهوم جدید میراث فرهنگی، تمرکز از روی اشیا و آثار تاریخی گسترش یافته و ساختارهای اجتماعی، روش های زندگی، اعتقادات، آداب و رسوم، شخصیت ها و آیین ها را دربرگرفته است. لازمه این تغییر، تغییر در رویکردها و روش های حفاظت و مرمت است. امروزه حفاظت به عنوان فرایند اجتماعی پیچیده و مداوم شناخته می شود که شامل شناسایی و ارزش گذاری میراث است و نحوه استفاده، مراقبت و تفسیر را دربر می گیرد. فرهنگ عامه به عنوان یکی از مصداق های میراث معنوی ارزشمند است که بایستی تلاش شود چون نمادی از اصالت و هویت به نسل های آینده انتقال پیدا کند. متناسب با این مفهوم، در این مقاله سعی شده است آیین باران خواهی با محوریت عروسک در مناطق مختلف جغرافیایی و در فرهنگ آن ها بررسی شود، سپس درمورد ارزش های این آثار بحث و درنهایت رویکردهای حفاظتی و مرمتی در ارتباط با این آیین و اشیای مورد استفاده در آن بررسی و تحلیل شود. نتایج نشان می دهد که عروسک ها در جایگاه یک شیء آیینی و به عنوان یک شیء فرهنگی هنری، دارای مفاهیم، معانی، ارزش ها و کارکردهای آیینی، هنری، فرهنگی، اعتقادی و نمادین هستند. امروزه جهت حفاظت و حراست از این اشیای آیینی روش ها و رویکردهای متفاوتی لازم است. رویکردهایی که بتواند شناخت و آگاهی نسبت به این اشیا و آیین ها را در جامعه افزایش دهد و از طرفی لازمه این رویکرد استفاده از همه علوم مرتبط با حفاظت و مرمت، اعم از علوم سخت و علوم نرم است. درواقع، هر جامعه برای استمرار بخشیدن به حیات اصیل و واقعی خود، باید در حفاظت از الگوهای فرهنگی کشورش بکوشد.
۲۱۷۷.

تحلیل مفهوم انتظار در دوبیتی های ادب عامه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات عامه دوبیتی مازندران مفهوم انتظار عاشق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۲۰۸
انتظار از مهم ترین درون مایه های ترانه های غریبانه است. این ترانه ها مضامین مهمی از زندگی، کار و رنج آدمی را شامل می شود و در عین حال با عشق و دلدادگی پیوندی دیرینه دارد. ادبیات عامه، علمی برای شناخت آداب و رسوم و عقاید مردم است که افسانه ها، باورداشت ها، داستان ها، ترانه ها را شامل می شود. ترانه های عامه به دلیل پاسداری از هویت فرهنگی ملی و انتقال احساسات و عقاید گذشتگان ما، بخش مهمی از ادبیات شفاهی محسوب می شوند. در اشعار مازندرانی درون مایه هایی ازجمله انتظار نهفته است که در فرهنگ و زندگی روزمره مردم این دیار ریشه دارد، اما تاکنون به آن پرداخته نشده است. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی قصد دارد مفهوم انتظار را در دوبیتی های ادب عامه مازندران بررسی کند. با مطالعه بیش از هزار دوبیتی مازندرانی، 310 دوبیتی یعنی حدود 31 درصد درون مایه انتظار دیده شده است. براساس یافته های کتابخانه ای و میدانی تحقیق، می توان گفت که ترانه هایی با درون مایه مفهوم انتظار و انتظار عاشق برای بازگشت دوباره معشوق بیشترین بسامد را داراست. علاوه بر آن، انتظار عاشق برای آمدن فصل بهار و شکوفا شدن گل ها و دیدن معشوق، انتظار معشوق برای بازگشت عاشق از خدمت سربازی، انتظار اعضای خانواده برای بازگشت عزیزانشان به شهر و دیار، انتظار کشاورز زحمت کش برای برداشت محصول زراعی و همچنین انتظار پایان غم و غصه، رنج غربت و رسیدن به آرامش و آزادی از جایگاه خاصی برخوردارند.
۲۱۷۸.

بازتاب خشونت خانوادگی در قصه های عامه رایج در فرهنگ بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه های عامه بختیاری روان شناسی اجتماعی خشونت خانوادگی الگوسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۲۲
در قصه ها، از طریق الگوسازی نمادین، نگرش های مختص به خشونت خانوادگی، به مخاطب انتقال داده می شود؛ بنابراین با بررسی آن ها، می توان به نگرش های مختلف درباره خشونت دست یافت. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی خشونت خانوادگی، انواع، علل و عوامل کنترل آن، در قصه های عامه بختیاری براساس نظریه های روان شناسان اجتماعی (با تأکید بر نظریه معتقدان به منشأ اجتماعی پرخاشگری و یادگیری اجتماعی) است. روش گردآوری مطالب، اسنادی و جامعه آماری پژوهش، 139 قصه عامه مکتوب در فرهنگ بختیاری است. بعد از استخراج صحنه های خشونت آمیز، براساس چهارچوب نظری و اهداف پژوهش، آن ها را در چند مقوله کلی و اصلی طبقه بندی کرده و در ادامه پس از شمارش و درصدگیری هر مقوله و زیرمقوله، به بررسی کیفی آن ها پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در این قصه ها، بیشتر خشونت های کلامی روانی بازتاب یافته است و اعضای خانواده به دنبال وارد کردن آسیب های روانی و به مخاطره افکندن وجهه دیگری بوده اند. عامل خشونت های خانوادگی، بیشتر همسر/مادر و قربانی آن ها، بیشتر شوهر/پدر و دختر/خواهر بوده است. در این قصه ها، عوامل اجتماعی و فرهنگی (مردسالاری، طمع، فریب، دروغ و خیانت) و روانشناختی (احساس حقارت، ناکامی و عصبانیت)، بیشترین نقش را در ایجاد خشونت های خانوادگی داشته اند. در این قصه ها، دو نوع نگرش منفی و مثبت به خشونت خانوادگی وجود داشته است. در برخی از قصه ها، افراد خطاکار، با رفتار به شدت پرخاشگرانه مجازات شده اند که نگرش به این نوع خشونت ها، مثبت بوده است . این امر سبب می شود مخاطب به این نتیجه برسد که در برابر خطای دیگران، خود نیز رفتارهای پرخاشگرانه انجام دهد؛ بنابراین چنین نگرشی، می توان باعث افزایش پرخاشگری شود.
۲۱۷۹.

کیفیت نقش آفرینی عناصر زبانی و روایی در پیکربندی متن آرش کمانگیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هلیدی و حسن بافت موقعیت آرش کمانگیر ون لیوون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۱۴
تعامل و تناظر مجموعه ای از عناصر زبانی، ادبی، روایی و گفتمانی شبکه ای از روابط را با ضرایب تأثیر متفاوت در پیوند با متن شکل می دهد. ترکیب و تلفیق آرای نظریه پردازان حوزه های زبان، گفتمان و روایت پژوهشگر را از یک سونگری باز می دارد و زمینه دست یافتن به نتایج مطلوب تر را فراهم می سازد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی برخی از مهم ترین عناصر زبانی، گفتمانی و روایی به منزله عوامل مؤثر در شکل گیری معنا برشمرده شده و با توصیف جایگاه و نقش هریک از این عناصر در متن، تلاش شده است سویه های درون متنی و برون متنی درک شود. به این منظور، تحقیق حاضر در حوزه زبان شناسی نظریه سه سطحی هلیدی و حسن (زمینه، عاملان و شیوه گفتمان) را اساس تحلیل قرار داده است. همچنین، جهت توصیف زمینه گفتمان به آرای ریفاتر درباب شعرشناسی رجوع شده است. در حوزه روایت شناسی نیز به برخی روایت شناسان ساختارگرا استناد شده و درنهایت، جهت توصیف عاملان گفتمان آرای ون لیوون (2008) درباب گفتمان و کنشگران به کار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اولاً، بن مایه و زمینه گفتمان در شعر آرش کمانگیر بازتولید کیش انتظار و امید به رهایی ازطریق ظهور قهرمان و منجی است. ثانیاً، عاملان (کارگزاران) گفتمان به دو دسته اصلی عامل فاعلی و پذیرنده عمل تقسیم شده اند. آرش، در نقش قهرمان قربانی، عامل فاعلی روایت است و مردم شهر که منفعل و منتظرند در نقش پذیرنده عمل بازنمایی شده اند. ثالثاً، کسرایی با توجه به میدان گفتمانی و اعتقادی خاصی که به آن تعلق دارد، شخصیت پادشاه را از روایت حذف کرده است.  
۲۱۸۰.

بررسی مفاهیم نور و تاریکی در منظومه آرش کمانگیر کسرایی بر پایۀ نظریۀ همگنه ها و طرح وارۀ کنشی گرمس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرش کمانگیر گرمس همگنه ها نظریه کنشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۹
منظومه آرش کمانگیر کسرایی، که در قالب نیمایی سروده شده، به مضمون هایی مانند میهن، قهرمانی، جوانمردی، و ازخودگذشتگی می پردازد که پیوسته تازگی و مقبولیت عام دارند. این ویژگی ها آرش کمانگیر کسرایی را اثری معنازا ساخته که پیوسته می توان درباب آن گفت و نوشت. هدف این پژوهش، که به روش تحلیلی توصیفی انجام شده است، بررسی این اثر با کاربست نظریه کنشی و نیز مفهوم همگنه های گرمس، معنا/نشانه شناس فرانسوی، است. یافته ها نشان داد که کسرایی در آرش کمانگیر افزون بر نبرد فیزیکی ایران و توران، واژه های مربوط به حوزه معنایی روشنایی و تاریکی را نیز در شعر داخل کرده که نوعی نبرد میان تاریکی و روشنایی را در ذهن خواننده بازسازی می کند. با درنظرگرفتن مفهوم نور به منزله نماد دانایی و آگاهی و مفهوم تاریکی به مثابه نماد نادانی و بی خردی، این اثر را می توان از دیدگاه نشانه معناشناختی میدان نبرد میان دانایی و خرد ازیک سو، و جهل و تاریکی ازدیگرسو دانست. نتایج پژوهش نشان داد که در روایت کسرایی از اسطوره کهن آرش کمانگیر، آرش قهرمانی یگانه است که با قهرمانان نام دار دیگر در کنش و منش تفاوت دارد. در آرش کمانگیر، اسطوره ای کهن به شیوه ای نو به شکلی واقع نمایانه ترسیم شده است. آرش قهرمانی نو و یگانه بازنمایی شده است که خرد و دانایی در کنش های او اهمیت محوری دارند. سرانجام اینکه، آرش کمانگیر با شاهنامه فردوسی، اثری که در آن خرد و دانایی محوریت دارد، در پیوند است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان