مطالب مرتبط با کلیدواژه

نثر مرسل


۱.

بازخوانی بلاغتِ «واو آغازین» در نثر مرسل با تأکید بر قطب مجازی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واو آغازین نثر مرسل قطب مجازی زبان زیبایی شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۴۲۱
واو آغازین در دوره نثر فارسی مرسل بسامد بالایی دارد و با عدول از زبان معیار یک پدیده سبکی به شمار می آید. قرار گرفتن این حرف در آغاز جمله ها، چه نقشِ زیبایی شناختی در نثر مرسل دارد؟ این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب با روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر سبک شناسی ساختارگرا با تأکید بر علم معانی، آرای بلاغیون و نحویون را مطالعه نموده و با تکیه بر نظریه قطب مجازی زبان به شیوه استقرایی متون نثر مرسل را تحلیل کرده است. نتایج نشان می دهد که واو آغازین در ساختار نثر مرسل تحت تأثیر زبان عربی نبوده، بلکه به عنوان ابزار مهمِ فارسی، درونه زبان را متحول کرده و ضمن مجازی کردن زبان از طریق جای گردانی نحوی، با کارکرد عاطفی، موسیقایی، ایجاز، انسجام متن، ایجاد توازن نحوی، تحمیل دلالت های ثانویه بر متن، آرایش واژگان و تقویت امکانات ادبی به شکل معناداری نثر مرسل را هنری و زیبا کرده است.
۲.

سیر تحوّل زیبایی شناسی نثر مرسل در برونه زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نثر مرسل برونه زبان زیبایی شناسی امکانات ادبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۶۶
هر چند زیباییِ نثر مرسل مبتنی بر درونه زبان است امّا صناعات ادبی نیز نقشِ جمال شناسی ویژه ای در آن دارند. کیفیّت و کمیّت بهره مندی از آن موجب تحولات تدریجیِ زیبایی شناسیِ نثر فارسی شده است. هدف مقاله حاضر این است تا سیر تحوّل مؤلّفه های زیبایی شناسی نثر مرسل را در برونه زبان اندازه گیری کند و به این پرسش پاسخ بدهد که چگونه فراوانیِ این مؤلّفه ها به تدریج برونه زبان را زینت بخشیده و از زیبایی های درونه زبان کاسته تا شرایط برای ظهور نثر فنی آماده گردد؟ برای دستیابی به این هدف، چهار اثر: مقدمه شاهنامه ابومنصوری، تاریخ بلعمی، تاریخ سیستان و نوروزنامه به روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات سبک-شناسی بررسی شده اند و مؤلّفه های زیبایی شناسیِ برونه زبان در این آثار استخراج گردیده اند. برای نشان دادن خط سیر تحوّلات ادبیِ زبان فارسی، چهار اثر با هم مقایسه شده اند. نتایج بیانگر آن است که در آغاز صناعات ادبی در این متون بسآمد پایینی دارند و کاربردشان به گونه ای است که هم خودْ به زیباییِ نثر کمک کرده، هم ساختارِ جمله ها را تحت تأثیرِ جمال شناسیِ خود قرار داده اند و با تلاقیِ علم معانی، بیان و بدیع قدرت هنریِ بیشتری بدان آثار بخشیده اند؛ امّا به مرور زمان بر تعداد آرایه های ادبی افزوده شده و تأثیر عمیقی بر تقویت برونه زبان گذاشته و با گسستن رابطه آنها با علم معانی از قدرت درونه زبان نیز کاسته شده است؛ به گونه ای که شرایط برای ظهور نثر فنی مهیّا شده و به شکل معناداری نگرش هنری ایرانیان را تغییر داده است.
۳.

جمال شناسی ضمایرِ تاریخ سیستان با تأکید بر قطب مجازی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نثر مرسل دستور زبان قطب مجازی یاکوبسن زیبایی شناسی ضمیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۰۳
هر چند به طور طبیعی زیبایی هایی در برونه زبان نثر مرسل دیده می شود، امّا بیشتر زیبایی های آن مبتنی بر درونه زبان است که از طریق علم معانی ایجاد شده است. زبان شناسیِ متن بنیاد بر این باور است که این نوع زیبایی ها از طریق گرایش زبان به قطب مجازی زبان محقق می شود. در متون نثر مرسل، ضمایر یکی از عناصر مهمی است که جایگاه لغزان آن در ساختار جمله موجب شده تا کارکردِ هنری ویژه ای پیدا کند. نویسندگان آثاری چون: تاریخ بلعمی، تاریخ سیستان و... با جای گردانی نحویِ ضمیر، مقاصد هنریِ متنوّعی را تولید می کنند. از این رو، نظریه قطب مجازی یاکوبسن می تواند روش مناسبی برای باز خوانی زیبایی های ضمیر در این متون باشد. هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که ضمایر چگونه در هم نشینی با واژه های دیگر، کارکردِ هنری و زیبایی شناختی پیدا می کنند؟ نویسنده این مقاله برای یافتن پاسخ مناسب، با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه قطب مجازی یاکوبسن، از میان آثار نثر مرسل، تاریخ سیستان را به دقّت بررسی کرده و هرگاه نیاز به مطالعه تطبیقی شده، از تاریخ بلعمی نیز بهره برده است. نتایج این پژوهشِ دستوری- بلاغی نشان می دهد که نویسنده تاریخ سیستان برای ایجاد زبان هنری از ضمایر پیوسته و جدا به شکل متنوّعی در جایگاه آغازین و پایانیِ جمله بهره برده و از این طریق در ایجاد اغراض ثانویّه ای مانند: تکریم، تحقیر، تعجّب، تأکید، ایجاز، توازن نحوی، طرد و عکس، لفّ و نشر، تضاد، کنایه ، آرایه تکرار، ایجاد نثری موزیکال و موسیقایی و... بهره برده اند و علاوه بر تزئین معتدل برونه زبان، درونه زبان را به شکل معنا داری زیبا و هنری کرده اند. طبیعی است که شناخت و کار بست ویژگی های بلاغی- دستوریِ ضمایر می تواند بر ظرفیّت ادبی زبان فارسی معاصر بیفزاید و ضمایر خشک و کم تحرّک را غنی کند.
۴.

خاستگاه موسیقی زبان در متون نثر مرسل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نثر مرسل زبان شناسی موسیقی زبان موسیقی نثر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
مؤلّفه های جمال شناسیِ نثر مرسل بسیار متنوّع است. موسیقی زبان یکی از آن هاست که به شکل معناداری این متون را هنری کرده است. این نوع موسیقی که موجب زیبایی نثر مرسل شده، از کجا نشأت می گیرد؟ در این مقاله آثار نثر مرسل به روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از زبان شناسیِ ساختارگرا و علم معانی بررسی شده اند تا پاسخ مناسبی به پرسش تحقیق داده شود. نتایج نشان می دهد که جمال شناسی موسیقاییِ نثر مرسل مبتنی بر درونه زبان است و برای تقویّت موسیقی زبان از دو مؤلّفه موسیقی ترتیل قرآن و شعر هجایی دوره باستان تأثیر پذیرفته است. نثر مرسل تحت تأثیر موسیقی ترتیل با آرایش خاصِ نحوی، آزادی عمل در آغاز و پایان جمله ، استفاده مناسب از واژگان، حروف و وندها توازن نحویِ قدرتمندی ایجاد کرده و از این طریق، به موسیقی نثر دست یافته است. یکی دیگر از عوامل موسیقایی نثر مرسل، بهره مندی از وزن هجایی و متون آهنگین زبان های باستان است. این مطالعه نشان می دهد که با ورود وزن عروضی به عرصه زبان  فارسی، شعر هجایی از بین نرفته؛ بلکه به دلیل هم خوانی نداشتن با شعر عروضی و نیز عدم آشنایی بلاغیَون اسلامی با آن، نوعی نثر تلقی شده و به درون نثر فارسی وارد شده و به کمک سایر مؤلّفه ها، موسیقی نثر مرسل را تقویّت کرده است. علاوه بر آن، خصلت های ذاتیِ زبان فارسی و مؤلّفه های اجتماعی-فرهنگیِ دوره سامانی نیز باعث رهایی و آزادی عمل در زبان شده و در موسیقی نثر مرسل تأثیر معناداری گذاشته است.
۵.

کارکرد ساختهای همپایه در مقدمه شاهنامه ابومنصوری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نثر مرسل مقدمه شاهنامه ابومنصوری ساخت های همپایه تبیین رفع ابهام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۰
یکی از ویژگی های نثر فنی، طولانی بودن و ناهم پایگی بندهای وابسته در جملات مرکب است که با تکرار لفظ و معنا و حذف فعل، و کاربست موسیقی های واژگانی و گاهی تکرار ساخت جمله ها و کلمات همراه می شود تا سخنوری نویسنده را بنمایاند ولی گمان می رود که در نثر مرسل، از کاربرد ساخت های هم پایه و مترادفات و بندهای هم معنا خودداری می شود چراکه ساخت های هم پایه سبب اطناب -می شوند. این جستار توصیفی-تحلیلی با بررسی مقدمه شاهنامه ابومنصوری(مقدمه قدیم شاهنامه) که از نخستین متون نوشته شده در نثر مرسل است به این پرسش پاسخ می دهد که ساخت های هم پایه در نثر مرسل، چگونه و با چه کارکردی به کار گرفته می شوند. یافته-ها نشان می دهد که ساخت های هم پایه از اسم ها، قیدها و صفت ها به شکل کلمه، ترکیب یا جمله، در نثر مرسل هم، نه برای تکرار معنای جمله و بیان دیگرسان و شیوه متفاوت بیان، بلکه برای روشن کردن معنا و محدوده سخن و رفع ابهام، به کاربرده می شوند. این ساخت ها، از طریق ترادف یا تضاد، بدلیت، تقیید و...در تبیین محتوا و گستره معنای متن، نقش اساسی را دارند و هرچندکه ممکن است سبب دور شدن از ایجاز گردند؛ اما، ، اطناب به حساب نمی آیند چون بودنشان لازم است و قابل حذف بخاطر اجزای دیگر جمله نیستند و تکرار معنا هم نیستند، بسامدی ندارند و تمام جمله ها و بندها و عبارت ها و گروه ها را دربرنمی گیرند.