نسترن شهبازی

نسترن شهبازی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

شرحی بر قصیده جَملیّه یا شرحی بر روایت یک خاطره جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ما - راوی شرحی بر قصیده جملیه گلشیری خاطره جمعی روایت جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۷
توجه روایت شناسان به گونه ای از زاویه دید ما-راوی که قابل تقلیل به انواع دیگر روایت نباشد، ریشه در مطالعات میان رشته ای دارد که در آن ها تلاش شده است اثبات گردد اساساً روایتگری به صورت جمعی امکان پذیر است. یکی از ژانرهایی که می تواند بستر کارآمدی برای به کارگیری این شیوه باشد، خاطره گویی به صورت جمعی است. ژانر خاطره با پیروی از الگوی کارکرد ذهن پرداخته می شود و برای باورپذیر شدن روایت، نویسنده حتی خطاهای رایج در فرآیند تداعی معانی در ذهن را نیز شبیه سازی می کند. از سوی دیگر خاطره جمعی که از زبان راوی جمعی روایت می شود، از ظرفیت های منحصر به فردی مثل غلبه بر محدودیّت اوّل شخص مفرد (به شکل کلاسیک) و محصور نبودن در زمان و مکان بهره می برد. این پژوهش با خوانش داستان شرحی بر قصیده جملیه که روایتی در ژانر خاطره با روایتگری جمعی است، نشان می دهد گلشیری چگونه امکانات این دو مقوله را در تلفیق با یک دیگر در داستانی واحد به کار برده و چگونه با افزودن لحن کهن گرایانه و طنزگون، سبکی نوآورانه در ما-روایت ایجاد کرده است که از طرفی موید راوی جمعی باشد و عاملی برای فاصله گذاری قرار گیرد و از طرف دیگر جهت گیری نویسنده را در قبال سوژه مرکزی داستان که تصویری آیینی-شبه مذهبی است، نشان دهد.
۲.

کران بندی اصطلاح روایت جمعی: مطالعه نقش عامل روایی در انگاشت های اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت جمعی ما-روایت عامل روایت جمعی کانونی سازی سوژه جمعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۰
با وجود اقبال جهانی به شیوه روایت جمعی که پس از پدیده چرخش روایی سیری پرشتاب یافته است، این گونه روایت در ایران به لحاظ تبیین نظری چندان مورد توجه قرار نگرفته است. خصوصاً در حوزه ادبیات علی رغم تعدّد نمونه های داستانی، مطالعات منسجم در حوزه این شکل روایی انگشت شمارند. این پژوهش بر اساس روش پساسنَت گرایانه در روایت شناسی قصد دارد با رویکردی التقاطی در وهله نخست، با بهره گیری از دیدگاه فلسفه ذهن و عمل، چیستی و حدود این شیوه را بازنمایاند و پس از آن تلاش می کند ضمن نشان دادن اَشکال متفاوت این شیوه روایی، ملاک هایی برای فاصله گذاری میان گونه های روایت معرّفی کند. نتیجه حاصل شده این است که تفاوت اوّلیه شکل های روایت جمعی در گرو کانون روایتگری است؛ کانون روایتگری می تواند خط فارق انواع روایت هایی که جمعی خوانده می شوند در مقابل روایت های دارای عامل روایت جمعی (به صورت مشخّص، ما-روایت ها) باشد. در نگاهِ ثانویه، گونه هایی که این پژوهش بر آن متمرکز هستند یعنی ما-روایت ها بر اساس دیدگاه روایی از یک دیگر متمایز می شوند. دیدگاه روایی معیّن کننده حدود دسترسی/عدم دسترسی به ذهن شخصیّت ها است و در نتیجه سطح وحدت صداهای تشکیل دهنده در روایت ما را تعیین می کند. در نهایت سعی شده است با طبقه بندی پیشنهادی برای سطوح مختلف ما-روایت بر اساس میزان برجسته سازی شخصیّت های تشکیل دهنده ما-راوی، افق روشنی از بافتار روایت جمعی با عامل روایی ضمیر اوّل شخص جمع نشان داده شود.
۳.

ظرفیت های زبانی ما-راوی: ملاحظات کاربرد ضمیر اوَل شخص جمع در روایتگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ما - روایت زاویه دید ضمیر اول شخص جمع داستان معاصر فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۳
داستان هایی که به شیوه ما-روایت بیان می شوند، به اعتبار بهره گیری از ضمیر اول شخص جمع، از ویژگی های منحصربه فردی در ساخت برخوردارند. بافت این داستان ها حاوی مشخصه هایی است که تا پیش از این به صورت مجزا ذیل زاویه دیدهای اول شخص مفرد و سوم شخص قرار می گرفته است. درواقع به نظر می رسد روایتگر جمعی موقعیتی روایی برای تجمیع امکانات تکنیکی هر دو شکل از زوایه دیدهای یادشده است. درهمین راستا این پژوهش در نظر دارد نشان دهد هریک از ابعاد تعریف منطقی ضمیر «ما» در پدید آمدن ظرفیت های خارق العاده روایتگری چگونه عمل می کنند. برای دستیابی به این منظور متونی از داستان های معاصر فارسی گزینش و مرور شد ند. بررسی الگوهای موجود در این داستان ها نشان می دهد گسترش پیرنگ داستان در گرو سه ویژگی «ضمیربودگی» با فرآیند مرجع یابی، «اول شخص بودگی» با مقوله وجه روایی و «جمع بودگی» با افزودن قابلیت تکثر توام با انسجام در شخصیت پردازی است. هریک از موارد یادشده با امکاناتی که در اختیار روایت داستانی قرار می دهند، باعث شکل گیری و پیشروی طرح داستان می گردند. دیگر برآیند مطالعه مطابق روش مذکور، جدا از تشریح عملکرد این ضمیر در نقش راوی، نوعی طبقه بندی قراردادی از داستان هایی است که با این شیوه روایتگری خلق شده اند.  
۴.

ما - راوی مشوش «خانه روشنانِ» گلشیری: چرایی یک روایتگریِ مبهم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت گرایی زاویه دید هوشنگ گلشیری خانه روشنان روایت شناسی ما-روایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۴ تعداد دانلود : ۷۸۸
براساس دسته ای از نظریه های روایت شناسی، گاه ممکن است راوی و بیننده رخدادهای داستانی با هم تفاوت داشته باشند. پیوند این دست نظریه ها در قالب های داستانی ای که خود به لحاظ ساختمان، صناعت محور و دارای ساختار های غیرمتعارف اند، باعث پیچیدگی فزاینده روایت می شود. «خانه روشنان» از مجموعه داستان نیمه تاریک ماه اثر هوشنگ گلشیری، از این گونه داستان هاست. روایت این داستان با ساختاری مبتنی بر زاویه دید اول شخص جمع، در کنار برهم خوردگی نظم زمانی و ابهام هایی که در فرایند فهم کیستی روایتگر داستان وجود دارد، شناخت راویان را با مشکل مواجه کرده است. این نوشته سعی دارد با تکیه بر زاویه دید این داستان، ویژگی های منحصربه فرد راویان را که شامل سیلان آگاهی و انسان وارگی است، بررسی کند و نشان دهد گزینش هوشمندانه روایتگر جمعی چگونه توانسته است با منسجم نگه داشتن زبان روایی، درعین غیرمتوازن بودن آگاهی راوی در بخش های گوناگون روایت، انسجام ساختاری داستان را حفظ کند.
۵.

دخو در نقش روان درمان گر: تحلیل چرند و پرند دهخدا با استفاده از نظریه راجرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دهخدا چرندوپرند شخصیت پردازی راجرز رویکرد فرد محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۵۲۲
علی اکبر دهخدا از تأثیرگذارترین نویسندگان دوران مشروطه است. هم زمان با تشکیل مجلس دوره نخست، او گزارش ها، دیدگاه ها و انتقادهای خود را در سلسله مقاله های روایی با عنوان چرندوپرند در روزنامه صوراسرافیل منتشر می کرده است. این نوشته ها بسیار محبوب و پرمخاطب بوده اند. به نظر می رسد، جدا از حقیقت مانندی محتوای روایت ها، ساختار بدیع مقاله های چرندوپرند با بهره گیری از زبان طنز و پرداخت راوی قابل اعتماد (دخو)، که در این نوشته ها نقشی کلیدی ایفا می کند، جذابیت و درعین حال باورپذیری روایت ها را تقویت کرده است. شیوه هایی که دهخدا در ساختار منحصربه فرد مقاله ها و شخصیت پردازی دخو از آنها بهره برده است، اشتراکات درخور توجهی با تکنیک های طرح شده در رویکرد انسان گرایانه کارل راجرز دارد، رویکردی که ماهیتی روان شناختی دارد و مسئله شخصیت نقطه ثقل آن است. گزینش و طبقه بندی نمونه های مستخرج از چرندوپرند و انطباق آنها با مؤلفه های نظریه فردمحور راجرز نشان می دهد که دهخدا ویژگی هایی در عرصه متن قرار داده است که مهم ترین پیش فرض راجرز یعنی جهان تجربی را اثبات می کند و به تبع آن شکل و محتوای مقاله ها با روایت گری دخو می تواند با ویژگی های موردنظر راجرز در ترسیم چهره آرمانی درمان گر همسان باشد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان