مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نقشبندیه
حوزه های تخصصی:
نقشبندیه از معدود طریقتهاى ماندگار صوفیه است که در جمهورىهاى تازه استقلال یافته شوروى سابق، نقش بىبدیلى در احیاى فرهنگ حقیقى و هویت ذبح شده مسلمانان این بخش از جهان اسلام داشته است. دانشمندان و متفکران این مناطق در تلاش براى کشف ریشههاى عقیدتى جوامعشان، به اسلام طریقتى و در آن میان به طریقت نقشبندیه رسیدهاند. این طریقت که در زمان حکومت شوراها همچون سایر جنبههاى اسلام تحت سیاست رسمى «الحاد علمى» دولت مورد حملات شدید قرار گرفت، پس از استقلال از پوسته دفاعى خود بیرون آمد و به حیات بالنده خود ادامه داد.
مقاله حاضر که برگرفته از کتاب نقشبندیه در آسیاى غربى و مرکزى است در برگیرنده نشانههاى احیاى طریقت در ازبکستان و اهمیت آن، رواج تذکرههاى تقشبندى و نقش آنها در بازسازى اندیشه دینى مسلمانان آن دیار مىباشد.
نقد و تحلیل کرامات خواجه عبید اله احرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامت عمل خارق عادتی است که از اولیا سر می زند. مباحث مربوط به این اعمال در کتاب های عرفانی از جنبه های مختلفی مطرح شده است. با بررسی علل پیدایش و رواج کرامات می توان کارکردهای گوناگونی برای آنها قایل شد. مشرب و موقعیت اجتماعی صاحب کرامت، اوضاع عصر او و چگونگی ارتباط وی با اقشار گوناگون اجتماع، از نوع کرامت و درون مایه آن قابل استنباط است. در این مقاله کرامات خواجه عبیداله احرار بررسی شده است. بیشتر کرامات او حاوی کنش و واکنش است. نقد و بررسی این اعمال نشان می دهد که احرار بر اساس ویژگی های شخصیتی، اصول طریقت نقشبندیه و اوضاع عصر، در امور سیاسی اجتماعی و اقتصادی فعالیت گسترده داشته و از این راه موقعیت ویژه ای به دست آورده است. بنابراین، حفظ موقعیتِ یادشده، از راه تنبیه و مجازات متجاوزان، کارکرد عمده کرامات اوست.
انیس الطالبین و عده السالکین از کیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انیس الطالبین و عده السالکین کتابی است در شرح احوال و افکار و مقامات خواجه بهاءالدین نقشبند. از این کتاب دو تحریر وجود دارد: مفصّل و مختصر. در تحریر مفصّل، به صراحت از صلاح بن مبارک بخاری به عنوان نویسنده یاد شده است، درحالی که در منابع و در فهرست ها، این کتاب به خواجه محمد پارسا و عمّ او، حسام بن یوسف بخاری نیز منسوب است. انتساب کتاب به حسام بن یوسف بخاری با دلایلی روشن، کاملاً مردود است. همچنین نسبت دادن آن به صلاح بن مبارک، به دلایلی شک و تردید ایجاد می کند، اما به قطع و یقین نیز نمی توان آن را رد کرد. اما انتساب کتاب به خواجه محمد پارسا به دلایلی درست می نماید یا اینکه حداقل باید انتساب تحریر مفصّل را به صلاح بن مبارک با اندکی تردید پذیرفت و انتساب تحریر مختصر را به خواجه محمد پارسا قطعی دانست. نویسندگان مقاله به بررسی این موضوع پرداخته اند.
تصوف در آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
تصوف بخش مهمی از فرهنگ دینی مردم کشورهای آسیای مرکزی است که سبب گردیده این منطقه به یکی از کانون های مهم جریان های صوفیه بدل گردد. این پژوهش، با روشی توصیفی تحلیلی، در پی پاسخ به سؤالات زیر می باشد: 1. مهم ترین فرقه های صوفی در تاریخ آسیای مرکزی کدام اند؟ 2. هر یک از جریان های صوفی چگونه شکل گرفته و رونق یافته اند و وضع فعلی آنها چگونه است؟ 3. آیا رواج و رونق تصوف در آسیای مرکزی برای جمهوری اسلامی ایران تهدید است یا فرصت؟
معرفی نسخه خطّی «حدایق الدقایق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب حدایق الدقایق نسخه منحصر به فردی است که ابوالحسن وحیدالدین ابن زین الدین حاجز بن اسفرغابادی نگاشته است. تاریخ دقیق تألیف کتاب مشخص نیست اما آنچه مسلم است، میرجان آن را در نیمه اول قرن دهم تألیف کرده است. میرجان در حدایق به شرح سخنان شیخ جلال الدین محمد، پیر و مراد خود پرداخته است. مؤلف از بزرگان سلسله نقشبندیه بوده، به ناصرالدین عبیدالله، از خواجگان نقشبندیه نیز ارادت داشته است. از حدایق تنها یک نسخه منحصر به فرد نفیس و به خط نستعلیق در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران موجود است.
این کتاب حاوی مطالب عرفانی است که به منزله آیینه روشنی، فضای عرفانی قرنهای نهم و دهم را به خوبی فرا روی پژوهشگران آشکار می سازد. میرجان در تبیین آرای خود از فصوص الحکم ابن عربی و گفتار و نوشته های عارفان سلسله نقشبندیه بهره برده است؛ گاه نیز خود مسائل طالبان و سالکان را رمزگشایی کرده که در این راه از توفیق نسبی نیز برخوردار بوده است. نثر میرجان در برخی قسمت های کتاب، مسجّع و در اکثر موارد ساده و روان است. مسایل بنیادین این اثر عبارتند از: عوامل و موانع معرفت عرفانی، چگونگی تمسّک به پیامبر(ص) در سلوک عرفانی، نقش مراقبت و تأثیر نظر پیر در سلوک مرید و... . این اثر به تمامی در حوزه فرهنگ عرفانی نقشبندیه به کمال رسیده است و از جهت تبیین اندیشه های این سلسله حایز اهمیت است.
رویکرد آلوسی به تفسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوالثناء شهاب الدین محمود آلوسی بغدادی از مفسران سده سیزدهم هجری و وابسته به طریقت نقشبندیه و مؤلف تفسیر روح المعانی است. یکی از جنبه های مهم این تفسیر، رویکرد مفسر نسبت به سنت تفسیر عرفانی است. آلوسی از گرایش های عرفانی استقبال کرده و در مواضعی بر اساس تخصص و دانش، روحیات و ذوقیات و احوال بیرونی و نیازهای مخاطبان، به بازتاب آراء مفسران منتسب به عرفان نظری و عرفان سیر و سلوکی اقدام نموده است. دربرابر جریان و سنت تفسیر عرفانی، مواجهه آلوسی با آراء تفسیری عارفان گزینشی است. بر این اساس، کوشش برای توافق بین شریعت و عرفان و برمبنای آموزه های طریقت نقشبندیه روح حاکم بر این نگرش را در سنت تفسیر عرفانی تشکیل می دهد. افزون براین، نباید از مواجهة انتقادی و محققانة وی با برخی آرای دیگر تفسیر عرفانی در روح المعانی، همچون مواجهه با نظریة وحدت وجود ابن عربی غفلت ورزید. این نوع رویارویی ها که در جای خود از استقلال و قوت اجتهادی وی در تفسیر به معنای اعم و تفسیر عرفانی به معنای اخص آن حکایت می کند، تنها در پرتو رویکرد ویژة او و با عنایت به مؤلفة دانش و تخصص آلوسی قابل تبیین و تشخیص است.
جریان شناسی فکری- سیاسی تصوف در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرقه های تصوف در افغانستان کمتر از منظر جایگاه سیاسی آن مورد توجه قرار گرفته اند. این نوشتار به دنبال تبیین و تحلیل سلسله هایی از تصوف در افغانستان است که از عمارت خانقاه بیرون آمده اند، وارد عرصه سیاست و قدرت شده اند و جریان های فکری-سیاسی خاصی را پدید آورده اند. با توجه به حضور سه فرقه نقشبندیه، قادریه و اسماعیلیه در فضای صوفیگری و باطنی گری افغانستان، بحث جریان شناسی فکری- سیاسی تصوف در سلسله نقشبندیه را می توان منتهی به جریانی دانست که خاندان مجددی رهبری معنوی و سیاسی آن را بر عهده داشته و سازمان سیاسی آن «جبهه ملی نجات» است؛ سلسله قادریه را می توان جریانی دانست که خانواده گیلانی در آن پیر طریقت و زعیم سیاست شناخته می شود و «حزب محاذ ملی اسلامی» پایگاه سازمانی آن است. فرقه اسماعیلیه که به دلیل مشرب صوفی گرایانه اش در زمره متصوفه قرار گرفته، به جریانی کوچک اما منسجم ختم می شود که رهبری آن را خاندان سادات نادری برعهده دارد و «حزب پیوند ملی» به عنوان بازوی سیاسی آن عمل می کند.
نقش شیوخ اورامان در تحولات سیاسی تاریخ معاصر، با تکیه بر جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاستگاه نقشبندیه، ماوراءالنهر و خراسان بود و از این مراکز به سایر مناطق، از جمله کردستان نفوذ پیدا کرد؛ که این مهم در کردستان توسط مولانا خالد شهرزوری بود. چرایی و چگونگی نفوذ شیوخ اورامان بین مردم و نقش آنها در تحولات سیاسی قرن بیستم مسئلة محوری این پژوهش می باشد. مشایخ و بزرگان طریقت ها در کردستان به ویژه نقشبندیه، به واسطة حمایت و پشتیبانی مردم از آنها و همچنین با حذف حکومت های محلی، در راستای افزایش نفوذ و اعتبار سیاسی و اجتماعی در عرصه های گوناگون بودند. نفوذ سیاسی شیوخ اورامان در دوران قاجار و به خصوص در زمان مشروطه و پس از آن افزایش یافت. با وقوع جنگ جهانی اول فرمان جهاد در مقابل روس و انگلیس صادر کردند و با جذب مریدان و پیروان بیشتر آنان را به جنگ تشویق نمودند. به طور کلی فعالیت سیاسی طریقت نقشبندیه به خصوص شیوخ اورامان در دورة قاجاریه به بالاترین سطح خود رسیده بود.
جایگاه موسیقی نزد اقطاب نقشبندیه (مطالعه موردی عبدالرحمن جامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره سلطان حسین بایقرا (875 911 ق)، اقطاب فرقه نقشبندیه، به دلیل سیاست تسامح مذهبی دربار، از آزادی عمل نسبی، به ویژه در زمینه برپایی مراسمی همچون سماع برخوردار بودند. در این بین، عبدالرحمان جامی (817 898 ق) از جمله اقطاب نقشبندی، در برگزاری این مجالس، رویکردی متمایز داشت. این پژوهش، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و بررسی اشعار برجای مانده از جامی (دیوان کامل و مثنوی هفت اورنگ)، درصدد پاسخ به این پرسش است که با وجود تبحر علمی و عملی جامی در موسیقی، سماع و سازهای مربوط به آن در دوره وی، چه تغییراتی یافت. یافته ها حاکی از آن است که بنا بر کوشش جامی در اثبات تأثیر معنوی و روحانی موسیقی و رد نظریات افراطی درباره کاربرد ساز در حلقه های تصوف، دگردیسی بنیادینی در سازبندی مجالس سماع به وقوع پیوست، به نحوی که سازهای موسیقی بزمی، که تا پیش از آن در میان اهل تصوف چندان مورد توجه نبودند، به آن راه یافته و رواج فراوان یافتند.
آموزه های عرفانی عبدالخالق غجدوانی (بررسی نسخه شناسی و تحلیل وصیتنامه مؤسس طریقت خواجگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۳
55-76
حوزه های تخصصی:
از عبدالخالق غجدوانی، عارف مشهور سده ششم قمری و مؤسس «طریقت خواجگان»، وصیت نامه ای خطاب به خواجه اولیاء باقی مانده که با وجود نسخ متعدّد، تاکنون بررسی نشده است. اهمیت این وصیت نامه کوتاه، از آن جهت است که قدیمی ترین مکتوب موجود از طریقت خواجگان و بیانگر اصول این طریقت از زبان مؤسس آن است. منابع و فهارس، در معرفی آثار غجدوانی دچار اشتباه شده و از سویی چندین اثر را به خواجه نسبت داده اند؛ از سوی دیگر، با ذکر نام های متفاوت برای وصیت نامه، سبب شده اند این اثر به اشتباه چند مکتوب جداگانه دانسته شود. همچنین با بررسی نسخ مختلف وصیت نامه مشخص می شود که برخی از کاتبان به شرح و تفصیل یا مجمل کردن سفارش های خواجه پرداخته و مسبّب گمراه شدن منابع در معرفی اثر شده اند. در این مقاله، ضمن معرفی و تصحیح وصیت نامه مذکور، سعی شده با بررسی نسخ موجود و تحلیل محتوایی و سبک شناختی آن، اغلاط راه یافته در فهارس برطرف شود و بازشناسی صحیحی با حذف اشتباه در تعدد منابع منتسب به غجدوانی، صورت گیرد.
گفتمان فکری و سیاسی طریقت نقشبندیه در عصر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۱
155-179
حوزه های تخصصی:
عصر تیموریان دوره ظهور، اوج گیری و فعالیت هر چه بیشتر فرقه های صوفیانه در جامعه بود. از این رو مردم نیز در این عصر در قیاس با اعصار پیشین هر چه بیشتر به این فرقه ها علاقه نشان داده و از دین رسمی فاصله گرفتند. در این میان اما میزان محبوبیت و شهرت سلسله های طریقتی صوفیه در جامعه عصر تیموری به هیچ وجه یکسان نبود. یکی از این طریقت ها که توانست جایگاه بسیار قابل توجهی چه در میان مردم و چه در میان طبقات بالای جامعه عصر تیموری بدست آورد، سلسله نقشبندیه بود.طریقتی که به وفور میتوان نامش، فعالیت هایش، محبوبیت رهبرانش، جمع مریدانش و پیوستگی و همبستگیش با حکومت تیموریان را در منابع این دوره یافت.
بررسی روند مطالعات نقشبندیه در غرب و روسیه
حوزه های تخصصی:
طریقت صوفی نقشبندیه که به سبب ماهیت و عملکرد خاص اعتقادی و سیاسی اش، در چند سده اخیر مورد توجه شرق شناسان بوده است در حال حاضر نیز به عنوان پدیده ای زنده و تأثیرگذار، موضوع ویژه ای برای پژوهش در محافل علمی و سیاسی غرب به شمار می آید. روند مطالعات غرب در این باب، بنا بر سیاست ها و راهبردی های دول غربی در شرق، در دوره های مختلف و همچنین در پی تحولات علمی- فرهنگی آنها، تغییر و تحولاتی را از سر گذرانده است. بنا بر یافته های پژوهش حاضر، اگرچه تا نیمه نخست قرن نوزده اطلاعات غرب در باب طریقت صوفی نقشبندیه بسیار کلی و آشفته بود اما در پی شکل گیری و توسعه علایق و منافع کشورهای غربی در شرق و نمودار شدن نقشبندیه به عنوان سردمدار برخی مقاومت های محلی، وضع تغییر کرد. چالشی که نقشبندیه آسیای مرکزی، برای قدرت روزافزون روسیه در آن منطقه ایجاد می کرد، موجب شد تا در آثار نویسندگان روسی، با نوعی تعصّب و یکجانبه نگری به آنها پرداخته شود. در قرن بیست و به دنبال شکل گیری شوروی این وضع ادامه یافت. اواخر قرن بیست و متعاقب فروپاشی شوروی و تأسیس جمهوری های مستقل در آسیای مرکزی، نقطه عطفی در تاریخ مطالعات نقشبندیه به شمار می آید. از یکسو چالش هویتی در دولت-ملت های تازه تاسیس، توجه به پیشینه تاریخی و فرهنگی- که نقشبندیه جزو جدایی ناپذیر آن به شمار می آمد- را ضرورت می بخشید و از طرف دیگر غرب برای فهم دقیق چگونگی تعامل با این دولت ها به پژوهش هایی گسترده در این زمینه اقدام کرد ضمن اینکه خود نیز در نتیجه توسعه روزافزون نقشبندیه و حضور قابل توجه آنها در جهان غرب به نوعی مبتلا به آن محسوب می شد.
تصوف و صوفیان آذربایجان مقارن حضور شاه اسماعیل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال دوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۵
87-108
حوزه های تخصصی:
تصوف، با مجموعه ای از افکار، آداب و اعمال ویژه خود، که نوعی واکنش مذهبی نسبت به اوضاع سیاسی اجتماعی محسوب می شد، در طول تاریخ پر فراز و نشیب اسلام و ایران، از فرهنگ معنوی طبقات جامعه اسلامی تأثیر پذیرفت و در قرن دهم هجری، موفق به احراز قدرت دنیوی شد؛ که مصداق بارز آن، ظهور خاندان صوفی مسلک صفوی در سپهر سیاسی ایران بود. دردوره یاد شده، سیاست مبارزه با تسنن، رفتارهای غالیانه صوفیان مهاجم قزلباش، رقابت منفی سلسله های صوفی و سخت گیری اصحاب شریعت، ضربه های جبران ناپذیری بر پیکره تصوف وارد کرد. پرسش اساسی که این مقاله، حول محور آن سامان یافته، این است که: جریان تصوف آذربایجان، تا چه میزان از چنین وضعیتی، تأثیر پذیرفت؟ یافته های این پژوهش، ناظر به این معناست که رفتارهای یاد شده، به شدت بر تصوف آذربایجان اثر گذاشت. طریقت های منتسب به تسنن، مورد تعرض قرار گرفتند؛ بقایای سلسله های صوفی شیعی، در گوشه وکنار آذربایجان، حضوری کمرنگ یافتند و صوفیان این منطقه، به بهانه های مختلف، به قتل رسیدند. برخی نیز، در گمنامی به سر بردند و یا از خوف جان، با سیاست صفویان همگام شدند. گروهی نیز که حاضر به این کار نشدند، در پی افزایش تنگناهای داخلی، راه مهاجرت به آناتولی و هندوستان را در پیش گرفتند و زمینه را برای رشد علوم نقلی در دارالهجره خود فراهم نمودند. این مقاله می کوشد تا به روش توصیفی-تحلیلی، سرگذشت، آراء و اندیشه های شماری از مشایخ صوفیه آذربایجان- مقارن حضور شاه اسماعیل صفوی- را مورد بررسی قرار دهد.
تاریخ نگاری عقلانیت نقاد: موردکاوی نهاد های علمی و فرهنگی دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
55 - 79
حوزه های تخصصی:
در رویکرد عقلانیتِ نقاد، نهاد های علمی به مثابه فنّاوری های اجتماعی در نظر گرفته می شوند. عقلانیت نقاد ظرفیت های مناسبی برای تحلیل نهاد ها و بررسی ابعاد اجتماعی آنها و منطق تحول آنها در اختیار ما قرار می دهد. تاریخ نگاری عقلانیت نقاد نیز مستلزم بررسی مسائل تاریخی از طریق شناخت «موقعیت مسائل» است. در مقاله حاضر با عنایت به آموزه های عقلانیت نقاد درخصوص فنّاوری ها و همچنین در پرتو ملاحظات تاریخ نگارانه این رویکرد، به بررسی وضعیت نهاد های علمی و فرهنگی دوره تیموری می پردازیم. گزارش های تاریخی نشان دهنده حمایت تیموریان از نهاد های علمی و فرهنگی در دوره مذکور است. آموزه های عقلانیت نقاد درخصوص فنّاوری های اجتماعی (یعنی نهادها) و ملاحظات تاریخ نگارانه این رویکرد، ما را به سمت این فرضیه هدایت می کند که حمایت از علم و فرهنگ در این دوره با توجه به شرایط سیاسی و مذهبی و خصوصاً صف بندی های فرقه ای قابل فهم است و صرفاً نتیجه علاقه شخصی حاکمان به علم و فرهنگ نیست.
درد بر گرفتن؛ بازتاب آیینی اسطوره ای در متون عرفانی نقشبندیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
179 - 210
حوزه های تخصصی:
یکی از خوارق عاداتی که در متون متصوفه به چشم می خورد شفابخشی است که به گونه های متفاوتی بروز و ظهور یافته است. در این میان به نظر می رسد مقوله درد برگرفتن یا به تعبیر شاعرانه آن درد برچیدن، بازمانده آیین و رسمی اسطوره ای است که اسطوره شناسان، از آن با عنوان بلاگردانی یاد کرده اند. بلاگردان های اسطوره ای عمدتاً با هدف راندن بیماری، عوارض و آثار گناه، مصیبت، قحطی و خشکسالی و به طور کلی هر نوع شرّ از شخص یا مردم، عمل می کردند. یکی از این بلاگردان ها وقتی به کار می آمده که می خواستند بیماری یا مرضی را از وجود بیمار بیرون برانند. بر این اساس، بلاگردان با پذیرش بیماری فرد مذکور به خود، موجب شفا یا بهبود آن شخص می شده است. این شیوه از شفابخشی در قالب نوعی کرامت عرفانی در برخی از متون متصوفه نیز دیده شده است. هدف از این پژوهش با شیوه تحلیلی توصیفی، بررسی کرامتِ درد برچیدن در متون عرفانی نقشبندیه و مقایسه آن با آیین های اسطوره ای است. در این پژوهش برخی نمونه ها از این رسم و آیین بررسی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که متون طریقت نقشبندیه بیشتر از سایر متون صوفیانه، از این باور اسطوره ای تأثیر پذیرفته است.
خواجه احمد کاسانی؛ دیدگاه ها و اصطلاحات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
125 - 152
حوزه های تخصصی:
خواجه احمد کاسانی (866 949 ق) از عارفان معروف نقشبندیه ماوراءالنهر است که بیش از سی رساله در حوزه عرفان تألیف کرده است. بیشتر این رساله ها به صورت نسخه خطی در کتابخانه های مختلف موجود و به صورت معدود و پراکنده در چند مقاله یا پایان نامه معرفی و یا تصحیح شده اند. موضوع رساله ها، عرفانی و تعاریف اصطلاحات گاه مشابه کشف المحجوب و گاه شرح دیدگاه های بهاءالدین نقشبند است. البته در این میان دیدگاه های خاص و متفاوت عرفانی وی نیز دیده می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی، تلاش دارد ضمن مطالعه رساله های کاسانی، دیدگاه های عرفانی وی و تعاریفش را از برخی اصطلاحات بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد کاسانی در بیان دیدگاه ها و اصطلاحات عرفانی، از الگوی معرفتی خاصی پیروی نمی کند و در هر رساله، موضوعی مشخص را محور قرار داده است. در بیشتر رساله های وی به صورت تقریبی مطالب پراکنده و پرتکرار درباره برخی اصطلاحات عرفانی چون: فنا و بقا، غیبت و حضور و... دیده می شود. تعاریف وی از این اصطلاحات گاه برگرفته از کتاب های عرفانی پیشین و گاه برساخته خودش است. کاسانی در شرح موضوعات عرفانی به شدت تحت تأثیر مولانا است و در رساله های وی استشهاد به ابیات مثنوی بسیار دیده می شود.
خواجه احمد کاسانی دهبیدی: سیاست در اندیشه و کردار شیخ صوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
96 - 77
حوزه های تخصصی:
فضای متفاوت حاکمیت مغولان زمینۀ تغییر وضع جریان های اعتقادی غیررسمی همچون تصوف را در قلمرو پهناور ایران فراهم کرد. چنین فضایی خروج تصوف از انزوای سیاسی، برآمدن طریقت های متعدد و به تبع، بازاندیشی در اندیشۀ صوفیان نسبت به کنشگری سیاسی و اجتماعی را سبب شد. کنشگری نقشبندیه که در قرن نهم هجری تحت تأثیر شیوخی چون خواجه عبیدالله احرار در شمال شرق ایران تثبیت شده بود، در دورۀ شیبانیان با تلاش نظری و عملی خواجه احمد کاسانی، تغییر، توسعه و تداوم یافت. پژوهش حاضر به تحلیل رویکرد سیاسی متفاوت کاسانی و عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. بنا بر یافته های این پژوهش، رقابت و مخالفت علمای دینی با صوفیه در نیمۀ نخست حکومت شیبانی، تغییر نسبی سیاست دینی شیبانیان در دورۀ دوم و رقابت شیوخ نقشبندی بر سر پیشوایی از پی فروپاشی تیموریان، کاسانی را به تغییر در جریان معمول اندیشۀ نقشبدیه واداشت. جایگاهی که کاسانی برای جلب حمایت خان در سلوک صوفیانه در نظر گرفت، کاملاً با دیدگاه سنتی و محتاطانۀ شیوخ نقشبندی تفاوت داشت. طرح نقش اجتهادی برای شیوخ صوفی، جایگاه معنوی برای خان و همچنین بازتعریف کلیت سنت خواجگان از جملۀ دیگر تغییرات صورت گرفته توسط او بود.
تصحیح رساله محبوبیه خواجه محمد پارسا
دستینه های صوفیانه رساله هایی با حجم کم و گاه زیادی است که نگارش آنها از اواسط قرن چهارم به بعد در میان طریقت های صوفیه رواج یافت. این رساله ها حاوی معارفی بود که مشایخ صوفیه می خواستند شاگردان و مریدانشان آنها را بدانند و در دسترس داشته باشند. در میان دستینه های صوفیان، دستینه های نقشبندیان رویکرد و اهمیتی متفاوت از سایر دستینه ها به خود گرفت. دو اصل «سفر در وطن و خلوت در انجمن» در طریقت نقشبندی سبب شد تا از سوی مشایخ این طریقت دستینه های بسیاری برای صوفیان سالک نوشته شده و در اختیار آنان قرار گیرد. چرا که صوفیان نقشبندی، مانند صوفیان گذشته و یا دیگر طریقت ها، فرصت سفرهای متعدد و حضور در نزد مشایخ را نداشتند و با ترک سنت پرسه باید در دیار خود طی طریق می کردند. یکی از این دستینه های کوتاه، «رساله محبوبیه» تالیف خواجه محمد پارسا است که تاکنون تصحیح و منتشر نگردیده است. از این رساله 5 نسخه در کتابخانه های ایران، هلند و تفلیس شناسایی شده است که مصححین تنها به 3 نسخه موجود در کتابخانه های ایران دست یافته و در پژوهش حاضر اقدام به تصحیح و انتشار این اثر گران قدر کرده اند.
فرقه گرایی جدید معنویی: عرفان نورسی بر اسلام گرایی ترکیه
منبع:
پژوهش ملل اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۷۵
79-98
در بررسی عرفان های نوظهور و اندیشه های مطرح آنها در دنیای اسلام، رابطه سلبی میان عرفان و سیاست همواره یکی از مباحث چالش برانگیز محسوب می گردد. این در حالی است که برخی از دولت ها و جنبش ها در تاریخ اسلام ساختار و ماهیتی عرفانی دارند. از جمله این ارتباط ایجابی می توان به اسلام در ترکیه اشاره نمود که امروزه این نظریه در قالب دولت، در ترکیه حکمفرمایی می کند. این دیدگاه به شدت تحت تأثیر عرفان نورسیه است. در این مقاله ضمن بررسی فرقه گرایی جدید، به محوریت عرفان نورسی بر اسلام گرایی، با مطالعه موردی کشور ترکیه خواهیم پرداخت. سوال اصلی مقاله این است که آرای عرفانی نورسی و جایگاه مهم این آراء، در جامعه ترکیه چگونه باعث گردیده تا طریقت نورسیه در ترکیه و سایر نقاط جهان طرفداران بیشتری پیدا نماید؟ روش انجام تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد. از جمله نتایج ملموس این است که طرفداران این عرفان معتقدند راه حل مشکلات، تنها در جریان اسلام گرایی فرهنگی - اجتماعی و همچنین روشنگری عقلی و قلبی بوده و این دیدگاه توانسته طرفداران بی شماری را در ترکیه و حتی جهان اسلام به خود جلب نماید. این جریان سیاسی - اجتماعی با تأکید بر مولفه هایی همچون توجه بر اتحاد جهان اسلام، رویکرد مثبت به دستاوردهای تمدن غرب، نقش پررنگ ابعاد اجتماعی اسلام، توجه به خدمت و رساندن منفعت به مردم، قرائت میانه روانه از اسلام، تأکید بر اسلام فرهنگی، مبارزه با جهل و تفرقه و تساهل نسبت به اقلیت های مذهبی به شدت متأثر از دیدگاه های عرفانی هست.
مقایسه تطبیقی دو کتاب انیس الطالبین و مقامات خواجه بهاءالدین نقشبند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۳
35 - 64
حوزه های تخصصی:
دو کتاب انیس الطالبین و مقامات خواجه نقشبند، ازجمله قدیم ترین و مهم ترین منابع درباره بهاءالدین نقشبند (718 -791) و اصول طریقت اوست. اطلاعات بیشتر منابع درباره بهاءالدین نقشبند اغلب از کتاب انیس الطالبین گرفته شده و بسیاری از مضامین موجود در مقامات وی با کتاب انیس الطالبین مشترک است. در این مقاله سعی شد، بهاءالدین و طریقت او از منظر نگاه مؤلفان دو کتاب معرفی شود و سپس ضمن تحلیل و مقایسه تطبیقی دو اثر، سبک نگارش، میزان اشعار، عقاید و مضامین مشترک، جایگاه زن، کرامات و همچنین نوع و جهت کرامات موجود در آن ها، موردبررسی قرارگیرد. مقایسه تطبیقی دو کتاب نشان داد که بخش های زیادی از مقامات نقشبند با انیس الطالبین مشترک است و این امر نشان دهنده این است که احتمالاً انیس الطالبین یکی ازجمله منابع عمده مؤلف مقامات نقشبند بوده است. همچنین در انیس الطالبین درصد کرامات معنوی و در مقامات نقشبند، کرامات مادی بیشتر است. در هر دو کتاب آگاهی از آنچه برای دیگران رخ داده در میان کرامات معنوی، و از هوش بردن و باز به هوش آوردن افراد در میان کرامات مادی، بیش از سایر کرامت ها است.