مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
گویش شناسی
حوزه های تخصصی:
این مقاله بعد از طرح آرا و نظریات مورخان درباره زمان ورود اعراب به جنوب خراسان و منشا قبایل آنان به بررسی علمی گویش عربی موجود در این منطقه می پردازد. محدوده جغرافیایی این گویش، شهرستان در میان واقع در شرق شهرستان بیرجند و به صورت دقیق تر روستاهای (خلف، دره چرم، سراب، محمدیه و رود رباط) است، که هم اکنون نیز به زبان عربی تکلم می کنند. در این جستار سعی کردیم با تحقیق در مسائل زبانی این گویش و ویژگی های آن، به نقد نظرات مورخان بپردازیم، تا در انتها بتوانیم با شناسایی این خصوصیات، پاسخی درخور برای زمان ورود و طایفه این اعراب ارایه کنیم.
بررسی گویش عربی جنوب خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بعد از طرح آرا و نظریات مورخان درباره زمان ورود اعراب به جنوب خراسان و منشا قبایل آنان به بررسی علمی گویش عربی موجود در این منطقه می پردازد. محدوده جغرافیایی این گویش، شهرستان در میان واقع در شرق شهرستان بیرجند و به صورت دقیق تر روستاهای (خلف، دره چرم، سراب، محمدیه و رود رباط) است، که هم اکنون نیز به زبان عربی تکلم می کنند. در این جستار سعی کردیم با تحقیق در مسائل زبانی این گویش و ویژگی های آن، به نقد نظرات مورخان بپردازیم، تا در انتها بتوانیم با شناسایی این خصوصیات، پاسخی درخور برای زمان ورود و طایفه این اعراب ارایه کنیم.
مدیریت زمان در گویش خاوران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی زبان ها و گویش های ایرانی می تواند بسیاری از ویژگی های هویتی اقوام ایرانی را نشان دهد. دستاورد چنین پژوهش هایی می تواند، ضمن تبیین استعدادهای مردمی که در کشور زندگی می کنند، راهنمای صدیقی در خدمت مهندسی فرهنگی به حساب آید. این پژوهش، که با دقت نظر در بخش کوچکی از واژه های گویش خاوران صورت گرفته است، نشان می دهد که گویشوران این گویش تا چه اندازه به تقسیم بندی زمان و انتخاب رمزگان مناسب برای آن اهمیت قائل شده اند. این بررسی نشان می دهد که تقریباً به تعداد ساعات شبانه روز تقسیمات زمان در این گویش صورت گرفته است، ولی این تقسیمات دقیقاً با ساعت رسمی برابری نمی کند. یکی به این دلیل که زمان در طول فصول تغییر می کند و در این گویش بیشتر مبنای زمان، طول شب و روز و طلوع و غروب آفتاب است و از طرف دیگر، در این گویش، تقسیم زمان با توجه به شروع و پایان کار صورت گرفته است؛ به طوری که در برخی از اوقات هر بیست دقیقه یک واحد زمانی دیگر رمزگذاری شده است. در این گویش یکی از واحد های پایدار در تقسیم زمان اوقات شرعی است که نقش مهم دین را در عرصه مدیریت زمان در این گویش نشان می دهد. همچنین، در این گویش، تقویم سال بر مبنای عید نوروز، با توجه به روزهایی که از اول فروردین گذشته است (در نیمه اول سال) و روزهایی که مانده است (در نیمه دوم سال)، صورت می گیرد. در این تقویم برخی از نام ها برگرفته از تقویم برج سال شمسی، نظیر عقرب (آبان) و قوس (آذر) است. طلوع و غروب برخی از ستارگان نیز از جمله مواردی است که در تقویم سالانه مؤثر بوده است.
اعتبارسنجی گویش سنجی کرانه جنوب خاوری دریای مازندران به روش بسامد آوایی هوپنبرووِرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقام بررسی های نوپای گویش شناسی رایانشی، داده های زبان مازندرانی -مستخرج از طرح ملّی اطلس زبانی ایران- با اعمال الگوریتم لِوِنشتین کاوش، و منطقه های گویشی در دامنه شمالی رشته کوه های البرز مکان یابی شده است. در این مقاله کوشیده ایم با واکاوی داده ها به روش تحلیل بسامد واکه، ضمن تشخیص متغیّرهای آواییِ مسبّب تفاوت های گویشی منطقه ای، پایایی و اعتبار یافته های گویش سنجی را بیازماییم؛ پژوهش حاضر، مبتنی بر روش توصیفی هم زمانی و به لحاظ دادگان میدانی است. موادّ زبانی متشکل از 113 مصاحبه است. میانگین سِنّی گویشوران 42 سال، متوسّط سواد آنها در حدّ آموزش ابتدایی و 34% آنها زن بودند. نقشه های بازنمودی و تفسیری حاصل، ضمن تأیید اعتبار یافته های پژوهش های پیشین با آلفای کرنباخ 84/0، تظاهر منطقه های گویشی را پشتیبانی می کند و بیانگر پایایی روش تحقیق و روایی پژوهش است.
بررسی رابطه خویشاوندی زب ان های ای رانی با رویکرد زیست شناسی تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان های رایج امروزی، محصول صدها و هزاران سال تکامل در جوامع بشری هستند. زبان ها یکباره خلق نشده اند بلکه در فرایندی تدریجی، از نیاکان خود فاصله گرفته و انشعاب یافته اند تا اینکه به شکل زبان ها و گویش های کنونی درآمده اند. مطالعه تاریخچه این فرایند تکامل و انشعاب، موضوع تحقیقات بسیاری در سالیان گذشته بوده است. با توجه به شباهت های زیاد فرایند ایجاد گوناگونی و تکامل زبان ها و موجودات زنده و با الهام از مدل های توسعه یافته در زیست شناسی تکاملی، و همچنین ابزارهای محاسباتی حاصل از پیشرفت در علوم رایانه، این امکان فراهم شده است که بتوان از این مدل ها در مطالعه تاریخ زبان ها و کشف روابط خویشاوندی و زمان تقریبی انشعاب آنها از زبان های اجدادی شان استفاده کرد. از این روش ها برای مطالعه بسیاری از زبان ها، به ویژه زبان های هندواروپایی، استفاده شده است. در این مقاله ما به مطالعه خویشاوندی و انشعاب تعدادی از گویش های ایرانی پرداخته و با استفاده از مدل های زیست شناسی تکاملی، درخت تکاملی (شجره نامه) 49 گویش ایرانی را رسم نموده ایم. امیدواریم با توسعه روش پیشنهادی و همچنین گردآوری و مستندسازی گویش های بیشتر بتوان این مطالعه را به تمامی گویش های ایرانی تعمیم داد.
بررسی و توصیف حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان از منظر رده شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های نشان دادن روابط دستوری بین سازه های جملات حالت نمایی است. در این پژوهش به بررسی حالت نمایی در چهار گویش فارسی خوزستان یعنی دزفولی، شوشتری، بهبهانی و هندیجانی پرداخته می شود. داده های این پژوهش به صورت میدانی و با استفاده از پرسش نامه و گفت وگو و مصاحبة حضوری با 33 گویش ور جمع آوری شده است. رویکرد نظری اصلی این پژوهش، نظام پنج گانة حالت نمایی کامری (1978) است که پنج ردة زبانی را از لحاظ حالت نمایی معرفی کرده است. در بررسی داده های پژوهش مشخص شد که نظام حالت نمایی در سه گویش دزفولی، شوشتری و هندیجانی نظام فاعلی-مفعولی بوده و در این سه گویش زمان جمله و وجهیت، جان داری یا بی جانی فاعل یا مفعول تأثیری در نظام حالت ندارند. در مورد گویش بهبهانی مشخص شد که زمان در حالت نمایی در این گویش مؤثر است. در زمان حال و آینده در بندهای لازم و متعدی حالت نمایی به صورت خنثی است؛ یعنی فاعل فعل لازم، فاعل فعل متعدی و مفعول از نظر حالت نمایی نشانة خاصی ندارند و هر سه بی نشان هستند. اما در زمان گذشته فاعل با یک واژه بست غیرفاعلی که میزبان های متفاوتی را بر می گزیند، مضاعف سازی می شود؛ یعنی در زمان گذشته این گویش از نظام حالت کنایی پیروی می کند. این الگو هم در افعال ساده و هم در افعال مرکب حاکم است. علاوه بر این لازم به ذکر است که دو مصدر #خواستن# و #داشتن# در بهبهانی هم در زمان حال و هم در زمان آینده از نظام حالت کنایی برخوردار هستند.
خوشه دوهمخوانی آغازین در گویش سیستانی از دیدگاه واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش سیستانی یکی از گویش های شرقی ایران امروز است که برخی ویژگی های آوایی، واجی، صرفی و نحوی متفاوت با زبان فارسی در آن مشاهده می شود. یکی از ویژگی های واجی منحصر به فرد این گویش، کاربرد متعدد خوشه دوهمخوانی آغازین در ابتدای هجا است. شواهد به دست آمده از گویش سیستانی نشان دهنده وقوع فرایندهای واجی در آغاز هجا و منتهی شدن به خوشه دوهمخوانی آغازین در این جایگاه می باشد. این پژوهش قصد دارد فرایندهای واجی به کاررفته در آغاز هجا را که منجر به ایجاد برخی خوشه های دوهمخوانی آغازین می شوند دریابد و از طریق واج شناسی خودواحد به طور کامل به ساختار درونی هجاهای این گویش نفوذ نموده و آنها را تحلیل و بررسی کند. واج شناسی خودواحد اولین بار توسط گلداسمیت (1976) مطرح گردید. گلداسمیت بازنمایی واجی را به صورت شبکه ای از چند لایه و در فضای چندبعدی که هر بعدش یک یا چند مشخصه آوایی مستقل دارد، مطرح نموده است. در این پژوهش ابتدا هجاهایی که دارای خوشه همخوانی آغازین هستند، جدا گشته و سپس بر طبق نظریه گلداسمیت تحلیل خودواحد بر روی آنها صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که گویش سیستانی علاوه بر ساختار هجایی CV(C)(C) دارای ساختار هجایی C(C)V(C)(C) نیز می باشد و این ساختار که دارای خوشه دوهمخوانی آغازین است، منجر به اعمال دو فرایند واجی مرکزی شدگی و حذف واکه مرکزی به طور پی در پی در بعضی واژه های بسیط و غیربسیط می گردد.
بررسی ضمیر و انواع آن در گویش لشنی
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۱۴۶ – ۱۲۵
حوزه های تخصصی:
گویش شناسی، شاخه ای از زبان شناسی کاربردی است که خود نیز در محدودة دانش نوین زبان-شناسی قرار می گیرد. این علم به بررسی شیوه ها و تکنیک های عملی پژوهش های زبانی اختصاص دارد. گویش لشنی یکی از شاخه های گویش لری و گویش لری هم یکی از گویش-های جنوب غرب ایران و از گویشهای رایج استان فارس است که اکثریت مردم شهرستان ارسنجان به آن صحبت می کنند. این مقاله به بررسی ضمیر و شناسایی انواع آن در گویش لشنی می پردازد. در این مقاله سعی شده است به روش کتابخانه ای و میدانی از طریق مصاحبه با گویشوران کهنسال، انواع ضمیر بررسی، توصیف، تجزیه و تحلیل شود و با ضمیر در زبان فارسی معیار مقایسه گردد. نتایج نشان می دهد که در گویش لشنی ساخت ضمایر و کاربردشان تقریباً شبیه فارسی معیار است؛ گرچه بعضی ضمایر تفاوت هایی در واج دارند به ویژه در حذف «ن» که به علت قاعده کم کوشی می تواند باشد اما مهم ترین تفاوت ضمایر گویش لشنی با فارسی معیار در ضمایر شخصی متصل جمع است که در این ضمایر علاوه بر اینکه نون جمع حذف می شود، هنگامی که این ضمایر به صامت «میم» و «نون» می چسبند این دو صامت تکرار می شوند.
بررسی کنش گفتاری تشکر در گویش کردی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر کنش گفتاری تشکّر را در گویش کردی ایلامی براساس نظریه کنش های گفتاری آستین (1962) و سرل (1969) بررسی کرده است. ابزار جمع آوری داده ها آزمون تکمیل گفتمان بیست گزینه ای بود که موقعیّت هایی را مجسّم می کرد که افراد به طور معمول ابراز تشکّر می کنند؛ سپس این آزمون را (240) گویشور ایلامی تکمیل کردند. با بررسی داده ها درمجموع بیست راهبرد ابراز تشکّر شناسایی شدند که تشکّر ساده، درک زحمت و قول جبران به ترتیب بیشترین فراوانی را داشتند؛ همچنین، چهارده راهبرد مختصّ فرهنگ ایرانی و اسلامی و متأثّر از باورهای دینی تشخیص داده شدند که نُه راهبرد انواع دعاها بودند (درمجموع 7/30%) که به طور عمده از اعتقادات و باورهای دینی سرچشمه می گیرند. پنج راهبرد دیگر نیز بیشتر جنبه اخلاقی و اجتماعی دارند و به ستایش فرد و لطف او در حقّ گوینده معطوف هستند؛ افزون بر این نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین مردان و زنان و گروه های سنّی مختلف و افراد با سطح تحصیلات و مشاغل مختلف در این زمینه وجود ندارد.
صرف فعل در گویش رودانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
283 - 313
حوزه های تخصصی:
رودانی گویش مردم شهرستان رودان، از توابع استان هرمزگان است که دارای گونه های متعددی از جمله جغینی، پاکوهی، رودخانه ای، برنطینی، آبنمایی و خوراجی است. این گویش متعلق به مجموعه گویش های بشگردی است و یکی از گویش های ایرانی نوِ جنوب غربی به شمار می رود. این مقاله به بررسی صرف فعل در این گویش می پردازد. داده های پژوهش به شیوه میدانی، از طریق مصاحبه با گویشوران از گروه های مختلف سنی، تحصیلی و جنسیتی گردآوری شده است. در این پژوهش مقولات ماده فعل، تکواژهای تصریفی فعل، انواع فعل از نظر زمان، وجه، نمود و نوع ساختمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. براساس یافته های این پژوهش، مهم ترین ویژگی های صرف فعل، کاربرد گونه ای از ساخت کنایی (ارگاتیو) در ماضی های متعدی است. وجود نوعی مضارع درجریان که با استفاده از مصدر ساخته می شود از دیگر مختصات این گویش است. همچنین hasten «هستیدن» در این گویش هم در مضارع اخباری و هم در ماضی ساده صورت های واژه بستی و صورت های منفصل دارد.
بررسی فرایندهای آوایی در گویش آباده طشک در مقایسه با فارسی معیار با رویکرد واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان یک ابزار ارتباط و گویش های به عنوان بخش های در معرض تغییر و تکامل یک زبان همواره مورد توجه پژوهشگران بوده اند. از نظر زبان شناسان، عوامل جغرافیایی و اجتماعی در بروز و پیدایش گویش ها تاثیر دارند. گردآوری و مستندسازی گویش های محلی، برای طبقه بندی گویش های ایران، و تدوین فرهنگ تاریخی زبان فارسی اهمیت بسزایی دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تطبیقی ساختار دستوری-واژگانی دو گونه زبانی لری آباده و فارسی نو است و داده ها در این پژوهشِ کیفی به روش میدانی-کتابخانه ای و از طریق مصاحبه با گویشوران این دو گونه زبانی و نیز منابع معتبر گردآوری شده اند. در حقیقت این پژوهش می کوشد تا با مقایسه ساختار دو گویش لری آباده و فارسی نو نشان دهد که ساختار واژگانی و آوایی آن ها چگونه است و در گذر زمان دستخوش چه تغییراتی شده اند؟ با بررسی و تحلیل واژه های گویشی، برخی ابهامات متون فارسی نوشته شده به خطوط ایرانی با خط عربی-فارسی نیز برطرف می شود. نتایج این پژوهش نشان داد که ساخت آوایی گویش آباده (لری) به لحاظ دستوری و واژگانی با فارسی نو پیوند نزدیکی دارد.
باله
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۲ بهمن و اسفند ۱۴۰۰ شماره ۶ (پیاپی ۱۹۲)
41 - 47
حوزه های تخصصی:
باله در عنوان مشایخ و بزرگانِ فتیان آذربایجان، که صورت های دیگر مانند بوله و بله نیز داشته و ظاهراً همان است که در عثمانی صورت بالی پیدا کرده، احتمالاً کلمه ای است به معنی «بزرگ» یا به احتمال دیگر «برادر بزرگ». قرائنی هست که می گوید این کلمه از گویش های راجی وارد زبان آذربایجان شده است. این نوشته کوتاه کوششی است برای یافتن اصل این کلمه.
پیوند تاریخی متون دریِ جنوبی با گویش های امروزینِ خوزستان
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی پیوند زبانیِ متون دریِ جنوبی با گویش های امروزینِ خوزستان می پردازد. منظور از متون جنوبی، متن هایی است که به خط عربی فارسی (قرآن قدس) یا به خط عبری، در حوزه جنوبیِ زبان فارسی، از خوزستان تا سیستان، تا پایان قرن ششم هجری قمری نگاشته شده-اند. مقایسه متون خراسانی و این متون نشان می دهد که دسته اخیر از نظر رده شناختی، قرابت بیشتری با فارسی میانه دارند و برخی از ویژگی های صرفی، آوایی و واژگانیِ متون پهلوی در آن-ها به جا مانده است. نظر به این که برخی از نوشته های فارسی یهودیِ کهن، یعنی نمایندگان اصلیِ دریِ جنوبی، در خوزستان تحریر شده اند، بررسی خویشاوندی آن ها با گویش های امروزینِ این ناحیه، می تواند روشنگرِ وضعیتِ گویشیِ خوزستان در عصر نگارشِ این متون باشد. شواهدی که نگارنده مقاله از گویش های شوشتری، دزفولی، بختیاری و لری فیلی، گردآوری و ریشه یابی کرده، از طرفی مؤید وجود گونه جنوبیِ فارسی نو، و از سوی دیگر، گواه اصالت جغرافیاییِ متونِ جنوبی است.
نگاهی تازه به واژه «گلگشت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶۹)
173 - 191
فرهنگ های فارسی و شروح حافظ برای واژه گلگشت معانی ای برشمرده اند که متون کهن آن ها را تأیید نمی کند. نگارندگان در نوشتار حاضر با بررسی شواهد گوناگون نشان خواهند داد که واژه گلگشت به معنی «گردش، تماشا، سیر، تفرج» است. بر این اساس، اولاً جزء نخست این واژه ربطی به گُل ، چه به معنی حقیقی («وَرد، گل سرخ، رُز») و چه به معانی مجازی («خوشایند»، «عظیم» و ...)، ندارد و ثانیاً گلگشت در ترکیب گلگشت مصلا به معنی اسم مکان نیست بلکه معنی مکانی صرفاً از مصلا استنباط می شود. در بخش دوم مقاله، بر اساس شواهد گویشی و با استناد به برخی تحولات تاریخی زبان های ایرانی، ریشه جدیدی برای جزء نخست این واژه پیشنهاد شده است. به نظر نگارندگان گل در گلگشت گونه ای از گَرد (بن مضارع گشتن ) است و گلگشت در اصل * گردوگشت بوده و ساختاری مشابه گیروگرفت و امثال آن دارد.
موادی در آواشناسی گویش ایرونیِ زبان آسی از گویش های شاخۀ شرقی زبان های ایرانی (مطالعۀ موردی بر پایۀ منابع روسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام های «آلان» / «آس» بر اوست ها، گونه آوایی از «آریا» است که خود بر « ایرونی» بودن ایشان دلالت دارد. زبان آسی در گروه ایرانی زبان های هندواروپایی قرار می گیرد. صورت نوشتاری کنونی زبان آسی به کمک الفبای سیریلیک، به سال 1844 برمی گردد که آ.م. شگرن بنیانگذار آن بود و در ادامه و.ف. میلر آن را تکمیل نمود. مبنای ورود به پژوهش های زبان شناسی زبان آسی، آشنایی و فراگیری خوانش درست این زبان است. ازین رو در این پژوهش به آشنا ساختن خوانندگان و زبان شناسان ایرانی با واکه ها، همخوان ها و نظام آوایی زبان آسی پرداخته ایم. در این مسیر به مواردی چون بی واک شدگی، ابدال، محل قرارگیری ضربه و ... نیز توجه شده است. هدف از این پژوهش فراهم آوردن بستر پژوهش های بعدی در زبان آسی به عنوان شاخه ای از زبان های ایرانی است. در کار حاضر، زبان روسی راهی برای انتقال پژوهش های زبانی در زبان آسی برای زبان شناسان ایرانی گشته است. نتایج نشان داد که نظام الفبایی زبان آسی و نشانه های آوایی این زبان می تواند در مقایسه با نظام آوایی دیگر زبان ها خیلی متفاوت باشد.
نقد و بررسی کتاب واژه نامه گویش تون (فردوس)(مقاله علمی وزارت علوم)
واژه نامه گویش تون (فردوس) کتابی است درباره یکی از گویش های ایرانی که در خراسان رایج است. این کتاب حاصل همکاری چندین ساله محمدجعفر یاحقی و رحمت الله ابریشمی و احمد ارمغانی است. البته تدوین علمی و آماده سازی این اثر برای نشر برعهده محمدجعفر یاحقی بوده است. در این اثر لغات گونه زبانی رایج در فردوس یا همان تون قدیم گردآوری و ضبط شده است. یاحقی در تدوین این کتاب همان گونه که از نامش برمی آید صرفاً لغات این گویش را مدنظر داشته و از پرداختن به ویژگی های دستوری این گویش خودداری کرده است. البته در مقدمه کتاب مطالب اندکی در این باره آمده است. هرچند این کتاب به لحاظ گردآوری و ضبط لغات یکی از گونه های زبانی رایج در خراسان فی نفسه مهم و ارزشمند است، نویسنده در ضبط و ارائه این داده ها مطابق با روش های علمی، که در گردآوری گویش ها مرسوم است، عمل نکرده است و به همین دلیل استفاده از داده های واژگانی ارزشمند این کتاب برای پژوهشگران چندان ساده نیست. در این پژوهش به بررسی لغات جمع آوری شده در این کتاب و شیوه تدوین آنها می پردازیم. در عین حال به ضعف ها و کاستی های روش شناختی این اثر که حاصل عدم توجه نویسندگان به روش های گردآوری علمی گویش هاست اشاره می کنیم.
اطلس زبانی استان بوشهر و تعیین مرز همگویی واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ترسیم اولین اطلس زبانی استان بوشهر است. اطلس زبانی مجموعه ای از نقشه هاست که برای تعیین محدودیت های زبانی روی پهنه جغرافیا تدوین می شود. داده های این پژوهش، براساس پرسشنامه اطلس ملی زبانی ایران (پرمون، 1385) که حاوی 105 واژه و 36 جمله است و نیز، مصاحبه با گویشوران حدود 500 روستای استان بوشهر جمع آوری شده است. در ابتدا، مصاحبه ها براساس حروف آوا نگاری بین المللی (I.P.A.) آوانویسی و تجزیه و تحلیل شد. همچنین سعی گردید واژگانی که بیشترین و کمترین تنوع گویشی را در میان گویش های استان بوشهر دارند، ترسیم شود. در این پژوهش تنوعات گویشی هر واژه و جمله بر روی نقشه های استان بوشهر به صورت گرافیکی و با رنگ های مختلف قابل مشاهده است. در پایان به بررسی و تحلیل تنوعات گویشی استان بوشهر پرداخته شده و سپس به تبیین و توجیه علمی این اتفاقات زبانی پرداخته شده است.
تحول تاریخی برخی واج ها در تالشیِ مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالشی در شمار زبان های حاشیه دریای خزر است که خود به شاخه غربی زبان های ایرانی تعلق دارد. این زبان بر اساس کاربرد جغرافیایی، دارای سه گویش اصلیِ شمالی، مرکزی و جنوبی است. این گویش ها در امتداد کرانه های دریای خزر، در منتهی الیه جنوب شرقی جمهوری آذربایجان، ماسالی، لریک، لنکُران و آستارا، شرق استان آذربایجان و غرب گیلان رایج است. در این پژوهش به تحول تاریخی واج های تالشیِ مرکزی با استفاده از منابع کتابخانه ای پرداخته می شود و تحول تاریخی برخی واج ها به ترتیب در زبان های ایرانی باستان، فارسی میانه و فارسی نو بررسی و مقایسه می گردد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که بیش تر واج ها در تالشی همان دگرگونی های واج های زبان فارسی را دارند اما برخی تحولات ویژه نیز در این گویش رخ داده اند. به عنوان نمونه، واج های /v/، /č/ ، /y/ و /j/ در گویش تالشی مرکزی از لحاظ تاریخی از ایرانی باستان تاکنون تغییری نکرده اند. بنابراین تالشی را می توان از لحاظ تحولات تاریخی واج ها در شمار گویش های محافظه کار قرار داد.
بازتعریف اصطلاحات گویش شناختی شولایی در چهارچوب نظریه مجموعه های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابهام یکی از ویژگی های ذاتی زبان های طبیعی است. بسیاری از مفاهیم و متغیرهای زبان شناختی نیز مبین ارزش دقیقی نیستند و مبهم و غیرقطعی هستند. وانگهی، به کارگیری اصطلاحات نادقیقی چون لهجه ، گویش و گونه زبانی تصور محیطی قطعی از تقسیم بندی مناطق جغرافیایی به دست می دهد. این اصطلاحات با ابهامی از نوع فازی همراه هستند، در حالی که تجربه زیسته ما را به سمت پیوستاری بدون مرزهای مشخص سوق می دهد. لذا در این نوشتار، برای رفع این ابهام داده های زبانی به عنوان شاهد تجربی در قالب مجموعه های فازی صورت بندی و آن گاه رابطه بین زبان گونه ها در الگوهای استدلال های تقریبی مقوله بندی شد. صورت بندی فازی در این پژوهش نشان داد که چگونه یک زبان گونه می تواند بر پایه عضویّت درجه بندی شود تا درجاتی -و نه کاملاً- عضو زیرمجموعه زبان گونه های یک و یا چند زبان باشد. به عبارت دیگر، ارزش هر گزاره یا درجه عضویّت یک زبان گونه همانا عددی گویا بین 0 و 1 است؛ در نتیجه این کمّی سازی، رابطه بین زبان گونه های مختلف دقیق تر و بدون سوگیری بازنمایی می شود و دیگر نیازی به توسل به معیارهای غیرزبان شناختی و نسبی چون وجهه اجتماعی، درک متقابل، و تقسیمات سیاسی و نیز پذیرش مرزبندی مطلق و جزمیت متضمن در اصطلاحات گویش شناسی سنّتی آن ها نیست.
گالشی یا گُداری؟ یک مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کناره باریک بین کرانه جنوبی دریای خزر و دامنه شمالی البرز گویش های گوناگونی موسوم به کاسپی را در خود جای داده است. در اندک مطالعات پراکنده در این حوزه، گالشی و گوداری زبان گونه هایی همگون و زیرشاخه گروه های زبانی مازندرانی یا گیلکی فرض شده اند. هدف این پیمایش سنجش درستی این پیش فرض است زیرا که چندان مورد کنجکاوی پژوهندگان قرار نگرفته است. روش تحقیق میدانی است. مواد زبانی مورد تحلیل به روش مصاحبه هدایت شده در بیست نقطه شهرستان بهشهر در استان مازندران گردآوری و به روش های آماری پردازش شدند. سپس یافته ها مورد تحلیل و بررسی مقابله ای قرار گرفت. میانگین سنی گویشوران 36 سال، میانگین سواد آن ها آموزش ابتدایی و 38% آن ها زن بودند. یافته های پژوهش نشان می دهد که بسیاری از واژه ها و ساخت های دستوری گالشی در بهشهر از زبان مازندرانی اقتباس شده است. وانگهی فرآیندهای آوایی همانند ابدال و کوتاه شدگی، نیز تکثّر وام واژه های فارسی و عربی، آن ها را از دیگر گروه های گویشی مازندرانی متمایز می سازد. گونه های گالشی در نقاط مختلف جغرافیایی، علی رغم فاصله نزدیک، ناهمگون هستند. از یافته های پژوهش کنونی و بررسی مقابله ای آن با نتایج گزارش های پیشین می توان دریافت که گالشی و گوداری زبان های خودایستایی نیستند بلکه به زبان منطقه ای به عنوان زبان پایه متکی هستند. گالش ها و گودارها تغییراتی در زبان پایه ایجاد می کردند و اصطلاحاتی را در میان خود به کار می بردند که منجر به تشکیل گونه ای زبان صنفی گشت. بر خلاف فرضیات پیشین، گالشی و گوداری گونه های زبانی همگونی نیستند و هر یک بر پایه شغل، خرده فرهنگ، و زبان پایه هر منطقه با شگردهای زبانی متفاوتی گسترش پیدا کرده است.