فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین راه های جهت مقابله با مخاطره سیل پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی می باشد. پژوهش حاضر باهدف پهنه بندی خطر وقوع سیل در شهرستان سبزوار با تأکید بر نقاط شهری و روستایی در سال 1399 انجام پذیرفته؛ این پژوهش از نوع کاربردی و در آن از منطق فازی، تحلیل سلسله مراتبی و سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. در این پژوهش هشت معیار شیب، فاصله از رودخانه، ارتفاع، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارش، تراکم زهکشی و پوشش موردبررسی قرار گرفته اند. جهت پهنه بندی خطر وقوع سیل در شهرستان سبزوار بر اساس معیارهای فوق ابتدا فرآیند رَسترسازی لایه ها انجام و سپس با استفاده از توابع عضویت فازی، فازی و در نهایت نقشه های فازی شده لایه ها به دست آمده است. در ادامه نیز با کمک نرم افزار اکسل فرآیند مقایسه زوجی معیارها نسبت به یکدیگر انجام و سپس وزن نهایی معیارها با لایه های فازی شده ترکیب و در نهایت نقشه های به دست آمده با عملگرهای فازی منطبق و نقشه پهنه بندی استخراج گردیده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد متغیرهای مؤثر در ایجاد سیل در منطقه شامل شیب با ضریب وزنی 340/0 و بارش با ضریب 184/0 می باشد. البته متغیر پوشش گیاهی با ضریب 020/0 از کمترین تأثیر در منطقه برخوردار می باشد. با توجه به نقشه کلاسه بندی خطر سیل خیزی شهر سبزوار به عنوان مهم ترین کانون جمعیتی شهرستان در محدوده خطر کم قرار دارد به لحاظ سکونتگاه های روستایی نیز اکثر آبادی های این شهرستان در پهنه با خطر خیلی کم، کم و متوسط قرار دارند.
آموزش طراحی پایدار در معماری ایران( از دیدگاه فرهاد احمدی)
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که ماهیت محیط زیست به دلیل تاثیرات منفی ناشی از سوخت های فسیلی، انرژی هسته ای، بهره برداری بی رویه از جنگل ها، تخریب زیستگاه ها، گرم شدن کره ی زمین و عوامل مشابه، به شدت در حال تغییر است. ایده ی طراحی پایدار و اصول مربوط به آن، امروزه می تواند به عنوان راهنمایی عمومی به همه ی افراد کمک کند تا مفاهیمی چون حفظ منابع طبیعی و محیط زیست و ارتقاء کیفیت زندگی را در عرصه های گوناگون، مورد توجه قرار دهند. با توجه به تاثیر یک بنا در طیف گسترده ای از موضوعات مرتبط با پایداری و اینکه امروزه ساختمانهای مرسوم بیش ازحد نیاز از منابع، مخصوصًا منابع تجدیدناپذیر استفاده میکنند، تاثیرات منفی بر محیط زیست دارند ، طراحی پایدار می تواند به عنوان راه حلی باشد که به کمک آن طراح بتواند نه تنها نیازهای کاربر فضا را برآورده سازد بلکه در کنار آن نیز از صدمات ناشی از طرح خود به محیط زیست را نیز کاهش داد. حال یکی از اصلی ترین سوال های به وجود آمده این است که برای رسیدن به این مهم روش طراحی چگونه باید باشد تا بتوان بهترین پاسخ را دریافت نمود؟ آیا تنها با رعایت و کاربرد یک سری عوامل اقلیمی و اصول پایداری می توان مدعی طراحی پایدار گردید؟ در این پژوهش به کمک تحقیق و کنکاش به روش توصیفی- تحلیلی در شیوه طراحی یکی از معماران معاصر و صاحب نظر در مبحث طراحی پایدار به بررسی دیدگاه ایشان در این زمینه پرداخته است ونتایج حاصل از این پژوهش حاکی ازاین است که اتخاذ یک رویکرد جامع در آموزش معماری پایدار- خصوصیات ویژه ای را برای ساختار آموزشی تعریف می کند:"آموزش کارآمد در تفکر پایداری، آموزشی را می طلبد که جامع و فرانگر باشد. یعنی: - انعطاف پذیر و انطباق پذیر باشد - مشارکتی باشد.
سیر تاریخ هندسه در جهان شرق (نمونه موردی: تمدن های هند، چین و ژاپن)
حوزههای تخصصی:
بی گمان ریاضیات، هندسه، اشکال، احجام و تقسیم و ترکیب آن ها با یکدیگر مستقیما با معماری ارتباط دارد. تاریخ و تئوری معماری و طراحی شهری در فرهنگ های مختلف نقش ریاضیات و هندسه را در شکل دادن به ساختار شهرها، بناهای تاریخی برجسته و عظیم و نیز بناهای ساده و متعارفی مردم به خوبی نشان می دهد. موضوع ریاضیات و هندسه از ابتدای خلقت بشر و آگاهی او نسبت به محیط اطرافش مطرح بوده و از دیرباز تاکنون مورد پژوهش و بررسی هنرمندان و دانشمندان گوناگون قرار گرفته است. اهمیت هندسه از جمله در نسبت و تناسب، تقارن و نظم در کل و اجزاء بنای معماری از یک سو و ترکیب و ساختار شهر از سوی دیگر آشکار است. این موضوعات قرن هاست که مباحثی را در تئوری معماری به خود اختصاص داده است. این مقاله با هدف بیان سیر تحول تاریخی ریاضیات و هندسه در تمدن های شرقی (تمدن های باستانی هند، چین و ژاپن) به نگارش در آمده و سوال اصلی این پژوهش آن است که دستاوردها در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری به اختصار در هر تمدن باستانی چه مواردی بوده و آیا براساس یافته ها می توان این ویژگی ها را در سه موضوع دستاوردها در ریاضیات، هندسه و معماری طبقه بندی و تبیین نمود. تحقیق از نوع تحقیق های بنیادین و توصیفی بوده و روشی جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. مقاله با مقدمه ای از اهمیت و جایگاه ریاضیات و هندسه و نقش آن در معماری شروع و سپس در سه مرحله به صورت مطالعه موردی تمدن باستانی هند، تمدن باستانی چین و نیز ژاپن؛ دستاوردها در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری تشریح و سپس در مرحله تحلیل آن ها به تفکیک دوره، مهمترین دستاوردها (در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری) تفکیک می شوند. از نتایج این پژوهش می توان به جایگاه ارزشمند و در خور توجه ریاضیات و هندسه در تمدن های هند، چین و ژاپن و شکل گیری مبانی ریاضیات و هندسه و کاربرد آن در معماری اشاره کرد؛ به طوری که خاستگاه عددنویسی و کاربرد عدد صفر در تمدن هند رایج بوده و در تمدن های هند، چین و ژاپن هندسه و تناسبات معمول و طراحی هندسی در ساخت بناها بازتاب می یابند.
بررسی تأثیر فرم جداره های خیابانی بر الگوهای رفتاری انسان (نمونه ی مورد مطالعه: خیابان ولیعصر(عج) تهران)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر میزان تأثیر فرم جداره های خیابانی را بر الگوهای رفتاری انسان در فضاهای فیزیکی شهری مورد ارزیابی قرارد داده است، فرضیه ی پژوهش مدعی آن است که با طراحی هدف مند و مناسب جداره های خیابانی می توان رفتار و کُنش بهره وران در فضاهای فیزیکی شهری را نیز تا حدودی طراحی و یا کنترل نمود و الگوی رفتاری انسان در خیابان های شهری نتیجه ی مولفه های کیفیت فرم جداره های خیابانی است که در طراحی آن خیابان لحاظ شده است. گزاره ی نظری حاضر در دو سکانس از خیابان ولی عصر(عج) تهران مورد آزمون واقع شده است. در سطح نظری روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و در سطح تجربی، پیمایشی است که با بهره گیری از روش تحقیق رفتارنگاری و ابزار پرسش نامه ای انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد، بیشترین میزان تأثیرگذاری جداره های خیابانی، بر الگوی رفتاری مکث بوده و در مقابل کم ترین میزان تأثیرگذاری آن مربوط به الگوی رفتاری گوش سپردن در نمونه ی مورد مطالعه هستند. همچنین برخی از فاکتورهای محیطی دارای تأثیری مستقیم بر واکنش های انسانی هستند؛ نتایج مربوط به جداره های خیابانی در پژوهش حاضر نشان از این دارند محدوده ی مورد مطالعه دچار مشکل در مورد جداره های جذاب خیابانی هستند و هر چه از جنوبی ترین نقطه ی خیابان (میدان راه آهن) به سمت شمال (میدان ولیعصر(عج)) حرکت می کنیم میزان این جداره ها افزایش می یابد.
بررسی ترفندهای طراحی سکونتگاه های مسکونی جهت ارتقا امنیت محیطی
حوزههای تخصصی:
تا پیش از سال 1980 اکثر اطلاعات ما درباره ی جرم وجنایت از آمارهای رسمی جرم می آمد، که تنها شامل جرم های گزارش شده و ثبت شده توسط پلیس می شد. با این حال، در سال های اخیر بررسی های محلی و ملی جرم و جنایت به خوبی میزان اطلاعات موجود را افزایش داده اند. همراه با یکدیگر، این بررسی ها نشان داده اند که جرم و جنایت بسیار گسترده تر از آن که پیش از این ثبت شده است، بیش از دو برابر حد سرقت؛ پنج برابر اکثر جراحت ها و ده برابر بیش تر از خراب کاری. روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی و اسنادی است که با بهره گرفتن از منابع و دست آوردهای صاحب نظران بروز فعال در طراحی محیطی شهر منجر به کاهش جرائم شهری بر آن بوده که در پی تبیین موضوع روش ها و راه کارهایی را در راستای امر فوق، پیش رو گذارد. بر این اساس، رویکردهای جلوگیری از جرائم از طراحی محیطی درحوزه های منظر، شهر و مسکن مورد توجه برنامه ریزان و صاحبان اندیشه حوزه معماری و شهرسازی قرار دارد. مقاله حاضر نیز به امید بهره از تحقیقات و تجارب موجود در سال های پایانی سده بیستم به عنوان پایلوت های تجربی به رشته تحریر درآمده است.
سیاست مطبوعات در مواجهه با هنر تجددگرا در دهه های 1330 و 1340 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
55 - 66
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: بررسی متون مطبوعاتی گام مهمی در جهت مستندنگاری و ترسیم تفسیر محتوای داده های متنی است. تحلیل کیفی محتوای موجود در این متون، ضمن آشکارسازی رویکردها و سیاست های فرهنگی، امکان صورت بندی شرایط را نیز فراهم می کند. در خلال سال های دهه های 1330 و 1340 که هنر تجدد گرا در ایران به تثبیت و بازتعریف خود اشتغال داشت، مطبوعات تخصصی فرهنگ و هنر، ضمن پیگری بحث هایی در باب معنای هنر، آموزش شیوه های نگرستین به هنر را نیز آغاز کرده بودند. در بررسی فضای آن دوران عمدتاً دو الگوی ملی گرایی و ترقی خواهی فرض دانسته شده و این دو به عنوان پارادایم در نسبت با دوگانه سنت و تجدد بررسی می شوند. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن تشریح این دو پارادایم از خلال بررسی بیست سال آرشیو مطبوعات، آشکارترین بروز هریک را شرح داده و در نهایت صورت بندی تازه ای از شرایط آن روزگار پیشنهاد کند. هدف پژوهش: دسته بندی و در نهایت بازنمایی سیاست مطبوعات، راهبردی ترین هدف مقاله پیش روست. به دنبال این مقصود، نیت ها و سیاست ها مقدمه فهم محتوا و درک آثار و نتایج قرار نگرفته اند. پس نوشتار حاضر می کوشد از طریق تحلیل محتوا به بررسی سیاست ها و در نهایت ارائه تصویری از نتایج عینی اعمال آنها بپردازد.روش پژوهش: شیوه اسنادی و کتابخانه ای برای گردآوری مطالب به کار گرفته شده و روش تحلیل محتوا به مثابه مطالعه ارتباط ثبت شده انسان ها، روش تحقیق پژوهش حاضر است.نتیجه گیری: مطبوعات ایران در دهه های 1330 و 1340ذیل سه پارادایم ترقی خواهی، آموزش محور و هنر ملی، مسائل مهمی همچون ایده آزادی هنر، ارتباط و نسبت هنر ایران با مدرنیسم، خویش کاری هنر و هنرمند و ... را صورت بندی کرده اند.
بررسی تطبیقی الگوهای جایگیری فضای خیس درانعطاف پذیری مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
131 - 144
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که امروزه توجه بسیاری از معماران معاصر را به خود جلب نموده، انعطاف پذیری در طراحی مسکن است. مسکن انعطاف پذیر می تواند با پاسخگویی به چرخه زندگی کاربران، نیازهای متعدد و متغیر آنان را در ابعاد گوناگون از جمله ابعاد اجتماعی و اقتصادی برآورده نماید. عوامل بسیاری در طراحی مسکن انعطاف پذیر تاثیرگذار است که یکی از آن ها فضای خیس است. تا آنجا که، در صورت طراحی نامناسب فضای خیس، انعطاف پذیری پروژه می تواند با مشکل مواجه شود. با توجه به اهمیت غیرقابل انکار این فضا در مسکن، نبود پژوهش های کافی در این زمینه، و به منظور افزایش قابلیت انعطاف پذیری در پلان های مسکونی، تمرکز این پژوهش بر روی موضوع فضای خیس است. این مقاله از نوع کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. هدف از این پژوهش، معرفی و مقایسه رایج ترین الگوهای جایگیری فضای خیس در پلان های مسکونیِ انعطاف پذیر از طریق بررسی نمونه پروژه های معاصر طراحی شده توسط پیشگامان این حوزه است. به این ترتیب که ابتدا با جمع آوری و بررسی کیفی پلان های منتخب بر مبنای انواع رویکردهای انعطاف پذیری، به توصیف و سپس مطالعه ی تطبیقی سه الگوی جایگیری فضای خیس در پلان، در دو سطح درون واحدی و میان واحدی، پرداخته شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که فضای خیس می تواند، در قالب جایگیری های مختلفِ بررسی شده، به عنوان عنصر جداکننده و یا آزادکننده ی فضا ایفای نقش کند، و هر یک از این دو حالت، می تواند به انعطاف پذیری پلان منجر گردد.
جستاری بر مخاطرات شهری از باب توسعه پایدار: محیطی و ساختاری
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
121-130
حوزههای تخصصی:
واقعیت آن است که بافت کالبدی امکان بازشناسی هویت شهری را به صورت بصری فراهم و به همین دلیل از میان سایر ابعاد هویتی اهمیت بیشتری دارد، از این شناخت تهدید های کالبد شهری گامی مؤثر برای توسعه پایدار خواهد بود. هر فضای کالبدی به منظور در برگرفتن فعالیتی معین و برای پاسخگویی به نیازها و خواسته های استفاده کنندگان آن پدید می آید. شکل گیری و توسعه شهرها نیز در گذشته بر اساس نیازهای جامعه در زمان خود صورت می گرفته و شکل آن در هر دوره متاثر از جایگاه و نقش فرهنگ مذهب، آداب و رسوم و به طور کلی جهان بینی مردم شهر در آن دوره بوده است. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر ماهیت مساله پژوهش، روش تحقیق علی و همبستگی خواهد بود . تلاش میشود با شناسایی متغییرهای موثر بر مسأله که از طریق مبانی نظری رساله و تجارب مطالعاتی حاصل می شود. ابتدا شاخص های مناسب برای تحلیل مولفه ها را تنظیم نمود. هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است.به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می شود. توسعه پایدار بیش از همه یک مفهوم اجتماعی اقتصادی است که محتوی آن بر اساس فرهنگ، زمان و دور نماگرها تغییر می کند، و فقط با پذیرش یک رویکرد جامع قابل درک است. وقتی مردم فقیر در منطقه ای کاملا مشخص متمرکز می شوند مسایل شهری بطور هندسی رشد می کنند.
تبیین راهبردهای برنامه ریزی شهری از منظر واقع گرایی اسلامی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه های ارزشی و فرهنگی، نظام فکری و فلسفی آن جامعه ای است که مسبب اصلی شکل گیری و هدایت نظریه ها و الگوهای برنامه ریزی شهری خاص خود است. در این میان، مفاهیم و الگوهای شهرسازی در ایران نیز بر اثر موج فراگیر جهانی شدن، تحت تأثیر رویکردهای غربی، دچار نظام فکری متشتت و بحران هویت شده و لزوم بازتعریف الگوها و بنیادهای شهرسازی مبتنی بر فرهنگ و حکمت جامعه اسلامی بیش ازپیش آشکارشده است. هدف از انجام تحقیق، دستیابی به راهبردهای برنامه ریزی شهری برای شهر ایرانی از منظر واقع گرایی اسلامی علامه طباطبایی است. پژوهش حاضر، به روش کیفی و با راهبرد پس کاوی انجام شده است. آزمون مدل، به روش داده بنیاد از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز از ساکنان، متخصصان و مدیران شهر زنجان انجام گرفت که در تعداد 45 نمونه مصاحبه، مفاهیم و مصادیق راهبردها کاملاً تکراری شد و به اشباع نظری رسید. یافته های تحقیق، بیانگر آن است که راهبردهای برنامه ریزی شهری قابل تأملی از مبانی معرفت شهرسازی و دلالت های نظری- مفهومی برنامه ریزی شهری واقع گرایی اسلامی استنباط شده است که این راهبردها مشتمل است بر الزامی بودن توجه به لایه های واقعیت شهری با ویژگی های علّی، تأکید بر ابعاد فطری انسان در تعیین اهداف مطلوب و برنامه ریزی، به کارگیری توأمان عقلانیت علمی، جمعی و ارتباطی، احیای برنامه ریزی بر اساس نیازها و خواسته های واقعی جامعه شهری، به کارگیری خلاقیت ارزشی و توجه به هماهنگی و هم گرایی اجزاء در هنر و زیبایی شهر و غیره. به این ترتیب در این پژوهش تلاش شد تا زاویه ای کوچک از اندیشه واقع گرایی اسلامی به روی دانش برنامه ریزی شهری گشوده شود.
خود مردم نگاری و کاربست آن در مطالعات شهری به منظور فهم فرهنگ شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
33-49
حوزههای تخصصی:
خود مردم نگاری روشی نوظهور در مردم نگاری است که در زمره روشهای کیفی و در حیطه پارادایم تفسیر گرایی قرار می گیرد و هدف آن فهم فرهنگی زندگی روزمره از خلال تجربه زیسته محقق است که در قالب نوشتاری داستان گونه به توصیف غنی این تجربه در بستر فرهنگی آن می پردازد. با اینکه این روش در حوزه های مطالعاتی متنوعی در سالهای اخیر بکار گرفته شده است و در حال گسترش به سایر رشته ها است، در حوزه مطالعات شهری بسیار مهجور بوده است. شهرهای امروزی موزاییکی از خرده فرهنگ های متکثر هستند که پژوهشگران این حوزه می توانند با به کارگیری این روش به فهم لایه های عمیق از آنها از خلال تجربه زیسته خود نائل شوند. هدف این مقاله در گام اول، تشریح ویژگی های اصلی این روش و در گام بعدی، برقراری پیوند آن با حوزه مطالعات شهری در راستای فهم فرهنگی بسترهای شهری است. در این راستا ابتدا با بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسنادی، مبانی فلسفی و روش شناسی خودمرد نگاری معرفی و سپس خود مردم نگاری شهری در محل تلاقی چهار چرخش اصلی(چرخش فرهنگی، چرخش روایی،چرخش فضایی و چرخش خود) در حوزه مطالعات شهری تبیین خواهد شد. تنوع فرهنگی حاکم بر شهرهای ایرانی و ضرورت فهمی عمیق و بومی از ویژگی های ماهوی آن نزد کنشگرانی که آن را به شکل بی واسطه ای تجربه می کنند اهمیت کاربست خودمرم نگاری شهری را در پژوهش های این حوزه دوچندان می کند.
نقش لبه های شهری اکولوژیک در کیفیت فضای شهری
حوزههای تخصصی:
لبه ها عناصری خطی هستند که در شکل گیری سیما و منظر شهری و مشخص کردن مرز میان دو محدوده از شهر ایفای نقش می کنند. لبه های شهری گاه مصنوع و انسان ساختند و گاه طبیعی. انطباق لبه شهری با یک عارضه طبیعی، برای نمونه رودخانه شهری، علاوه بر تأثیری که در ارتقاء کیفیت سیما ومنظر شهری دارد، از دید کاربری نیز پتانسیل بدل شدن به یک فضای شهری تجمع پذیر سرزنده و رویدادمدار را دارد. ارتقاء کیفیت محیطی کناره رودخانه، مستلزم احیای این عنصر ارزشمند اکولوژیک در عرصه شهر و در پیوند با سازمان فضایی-کالبدی و بصری شهر می باشد. طراحی این دست از فضاهای شهری اکولوژیک می تواند افزون بر نقش مثبتی که بر شکل گیری سیمای عینی و ذهنی مطلوب شهر دارد، مکانی را فراهم آورد تا در میان هیاهوی زندگی شلوغ و پر سرعت عصر مدرن، بستری برای کسب آرامش، گذران اوقات و رخ داد رفتارها و تعاملات اجتماعی به دور از مشغله های روزمره باشد. در این پژوهش به بررسی نمونه موردی حاشیه رودخانه زاینده رود که اصلی ترین عنصر ساختار فضایی شهر اصفهان بوده و نمونه ای از انطباق یک لبه شهری با عارضه ای طبیعی می باشد و همچنین نقش و اهمیت آن در کیفیت زیستی فضای شهری پیرامون آن می پردازیم و در نهایت اصولی را به عنوان راهکارهای پیشنهادی جهت ارتقاء کیفیت این لبه شهری اکولوژیک ارایه می دهیم.
واکاوی ریشه های تاریخ در رویکرد بیوگرافی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بیوگرافی منظر یک رویکرد تاریخی و میان رشته ای است که موضوع آن تعامل میان مخاطب و محیط اوست. این رویکرد با نگاهی پدیدارشناسانه به بررسی طبیعت تغییریافته به دست انسان می پردازد و در ایران کمتر شناخته شده است. با توجه به تاریخ غنی کشور، شناخت این رویکرد و بهره بردن از آن در برنامه ریزی منظرهای تاریخی که بخش وسیعی از سرزمین ما را تشکیل می دهد، ضروری به نظر می رسد. برای شناخت هرچه بهتر این رویکرد، واکاوی ریشه های فلسفی آن می تواند مفید باشد. این رویکرد در ابتدا به دلیل مقابله با نگاه های جداسازی عین و ذهن در منظر و با استفاده از مبانی پدیدارشناسی پدید آمد. دیدگاه های هوسرل به عنوان پدر پدیدارشناسی در مورد جهان-زندگی و هایدگر به عنوان فیلسوفی که پدیدارشناسی را به سطح هستی شناسی برده و با هرمنوتیک پیوند داده است و همچنین گادامر به عنوان بسط دهنده هرمنوتیک فلسفی، در این زمینه مورد استفاده بیوگرافی منظر قرار گرفته است. هدف پژوهش: هدف اصلی از این پژوهش، فهم هرچه بهتر ریشه های تاریخ نوین به عنوان شاخصه اصلی این رویکرد است. تاریخ در بیوگرافی منظر به صورت تداوم گذشته، حال و آینده تعریف نشده بلکه به صورت غیرخطی مدنظر قرار گرفته است. روش پژوهش: سؤال اصلی این تحقیق یافتن ریشه های تاریخ غیرخطی و پویای بیوگرافی منظر است. با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی ریشه های مبانی نظری این رویکرد در پدیدارشناسی و هرمنوتیک پرداخته شده و با مقایسه ای تطبیقی، این ریشه ها با شاخصه های تاریخ در بیوگرافی منظر مقایسه شده است. نتیجه گیری: در نهایت تأثیرات ژرف فلسفه زمان از دیدگاه پدیدارشناسی هرمنوتیک، بر دیدگاه های جدید تاریخ در این رویکرد نشان داده شد. تاریخ منظر، همچون زمان برای دازاین بوده و همیشه همراه اوست. زیرا طبق نظریات هایدگر، این گذشته نیست که ارزشمند است؛ بلکه اصالت، با آینده است. بنابراین برنامه ریزی منظر تاریخی، براساس حفظ آثار گذشته با حفظ تمامیت آن در اکنون، ارزشمند خواهد بود.
بررسی و شناخت معماری کاخ ها در دوران عباسیان، نمونه موردی: شهر بغداد و سامرا
حوزههای تخصصی:
ضعف دولت امویان و ناتوانی این حکومت در پذیرش تحولات صورت گرفته در جامعه، زمینه ساز شکل گیری دولتی جدید به نام عباسیان در کشور عراق بود، رشد و توسعه حکومت عباسیان، شورش های داخلی و حملات ترکان شاهد انتقال پایتخت از بغداد به سامرا و ساخت کاخ های متعددی در این دوره هستیم. این پژوهش به بررسی معماری کاخ های دوران عباسیان در شهرهای بغداد و سامرا میپردازد، تا به شناخت کاملی نسبت به معماری و تزئینات این کاخ ها دست پیدا کنیم. حاکمان دولت عباسی به دلیل نزدیکی کشور عراق به ایران تا حد زیادی تحت تاثیر معماری و تزئینات معماری دوران ساسانی و دولت اموی بودند، ضرورت این پژوهش در آشنایی کامل با این نوع از معماری در حکومت عباسیان و تاثیرپذیری های صورت گرفته از حکومت های پیشین است. روشی پژوهش حال حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و به صورت جمع آوری مقالات و منابع به صورت کتابخانه ای به انجام رسیده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که معماری کاخ های دوران عباسیان تا حد زیادی از معماری و تزئینات به خصوص در زمینه گچبری کاخ های دوره ساسانی تاثیر گرفته است که خود باعث شکل گیری سبک های متفاوتی در گچبری و همچنین شاهد نگرش متفاوت حاکمان این دوره و تاثیرات این نگاه به طراحی خاص بنای کاخ های این دوره هستیم.
بررسی فتوت نامه نویسی در میان طراحان فرش عصر صفوی
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
23 - 38
حوزههای تخصصی:
رواج فتوت و فتوت نامه نویسی در میان اصناف عصر صفوی نشان از وجود آداب و معارفی است که لازمه و مشخصه ی هر شغل در آن دوره بوده است. در میان اصناف دوران صفویه عدم حضور فتوت نامه ای برای حرفه ی طراحی فرش علی رغم اهمیت بالای هنر فرش بافی در میان هنرهای آن دوره مسئله ای است که هرگز به علل و چند و چون آن پرداخته نشده است. سؤالاتی که برای رسیدن به هدف می توان طرح کرد، عبارتند از: «علت خالی بودن جای فتوت نامه ی طراحان فرش در میان دیگر اصناف عصر صفوی چیست؟ طراحان فرش آن دوره متعلق به چه صنفی بوده اند؟ فتوت نامه ی طراحان فرش دارای چه ساختار و ویژه گی هایی بوده است؟ در این جستار با روشی توصیفی- تحلیلی به کمک مطالعه و جمع آوری مطالب اسنادی و کتابخانه ایی در حوزه ی نگارگری، فرش و عرفان اسلامی، فعالیت صنفی طراحان فرش و علل نبودن فتوت نامه ایی برای این شغل در عصر صفوی و همچنین ساختار رسالات این صنف مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته های به دست آمده از این پژوهش بیان گر آن است که طراحی فرش در دوران صفوی زیر مجموعه ی فعالیت های حرفه-ای صنف نگارگران و مذهبان بوده است، و بزرگان این صنف رسالات و دیباچه هایی را تصنیف کرده اند که ساختاری همچون فتوت نامه های دیگر اصناف داشته اند. وجه تمایز این رسالات با فتوت نامه های اصناف در ساختار ادبی و نگارشی آن ها بوده است.
Investigating the Relationship between Gender and Perception of Environment and Its Effect on Design from Gestalt Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۱ - Serial Number ۳۵, Winter ۲۰۲۰
27 - 36
حوزههای تخصصی:
Human communication and interaction with architectural spaces need unders tanding and information from their surroundings. Since there is a difference between males' and females' attitudes towards the universe, their priorities lie in unders tanding the environment as well as the process of perceiving and recognizing them. This s tudy aims to inves tigate the relationship between space perception based on gender and its effect on architecture design, which could be identified by recognizing gender's components and unders tanding the perceptions of peripheral people, which decline the difference between perceptions of both genders. Accordingly, this articles tudies the factors affecting the formation of the relationship between gender and perception and the components of perception based on Ges talt's theory and its impact on design quality. The research method used in this paper is a descriptive-analytical method with a visual image ques tionnaire and data collection was conducted through librarydocumentarys tudies of literature review and field s tudies. The population under s tudy in this research is Samarkand Commercial Complex located in Dis trict 5 of Tehran, among which 217 people were examined using Morgan table. Finally, the obtained data were analyzed using SPSS software and considered by inferential and comparative analysis method and the ques tions’ results are identified in the tables. The results show that gender-based perception is that both men and women are in one's perceived desirability, experience, symbiosis and aggregation , however in the perception of other elements of Ges talt, which are known as role and background, common area, common result, similarity, and the proximity is different.
تحلیل شیوه زندگی عشایر و تأثیر آن در نظام سکونت گاهی آنها در طول مسیر کوچ و قرارگاه های تابستانه و زمستانه، مطالعه ی موردی: عشایر بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۸۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
کوچ نشینی، شیوه ای از زندگی مبتنی بر جابجایی سالانه است. در جریان این جابجایی، دو شیوه زندگی متفاوت برای عشایر شکل می گیرد که یکی در طول مسیر کوچ است و دیگری در زمان اسکان در قرارگاه های ییلاقی و قشلاقی شکل می گیرد. ساختار سکونت گاهی عشایر در هر کدام از دو بازه فوق الذکر، تابع شرایط مختلفی است که بررسی نظام کالبدی فضایی محل سکونت عشایر در این دو بازه و چالش های مرتبط با آنها، موضوع پژوهش حاضر به شمار می رود. برهمین اساس با انتخاب چهار طایفه از ایل بویراحمد به عنوان نمونه های موردی و مراجعه حضوری به محل اسکان آنها در دو قلمرو زمستانی و تابستانی و نیز در طول مسیر کوچ، موارد موردنظر استخراج و تحلیل گردید. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر یک تحلیل موردی براساس شیوه زندگی عشایر صورت گرفته و گردآوری اطلاعات در آن به صورت مشاهده مستقیم و نیز مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با اهالی این طوایف انجام شده است. نتایج حاکی از آن بود که مکان یابی مناسب برای اسکان چندروزه در مسیر ایل راه، مهم ترین چالش در پیش روی کوچ نشینان در مسیر کوچ به شمار می رود. به همین منظور استفاده از عوامل طبیعی جهت ایجاد شرایط مناسب برای اسکان چندروزه، امری اجتناب ناپذیر به شمار می رود که در این خصوص می توان به استفاده از صخره ها و موانع طبیعی برای ایجاد محصوریت بیشتر به منظور تأمین امنیت دام، نزدیکی به منابع آب برای استفاده دام و اعضای خانواده، وجود چراگاه مناسب جهت اسکان چندروزه و نیز استفاده از تابش آفتاب و باد مطلوب برای تأمین شرایط آسایش درون چادر اشاره نمود. اما در اسکان عشایر در قرارگاه های تابستانه و زمستانه، تأکید بر سطوح مختلف قلمرو به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل در شکل دهی به نظام کالبدی - فضایی سکونت گاه های عشایری، مطرح می باشد. این مفهوم در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است که در بعد عینی، محدوده تحت مالکیت خانوارهای عشایری را شامل می شود و در بعد ذهنی، سطوحی از قلمرو خصوصی، نیمه عمومی و عمومی به واسطه نوع چیدمان فضایی سیاه چادرها در قرارگاه سکونتی مدنظر قرار دارد.
Evaluating the Effects of Architectural Aspects on Student Sociability (Case Study: Tehran University)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
57 - 66
حوزههای تخصصی:
The sociability and quality of behavior settings, according to general psychology data, are the most significant environmental values, measuring which helps to assess the success of environmental and architectural aspects. The present study was aimed at investigating the efficient environmental characteristics for the achievement of sociability in educational space. This issue has been addressed by examining the type and manner of interactions of students at the University of Tehran as well as qualified environmental factors facilitating, or restricting these interactions. In this study, data were collected as a combination of three methods of interview, observation, and questionnaire; with a population of students at the University of Tehran. With regards to statistical investigations, the sample size was 386 taken with a simple random sampling, and the data were analyzed using SPSS22 software. The one-sample t-test was also used for data analysis in order to find a logical relationship between variables. The results have shown that all environmental indicators are of significant importance for students in the formation of social interactions between students.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی-اجتماعی بر حس مکان در فضاهای باز مجتمع مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
87 - 98
حوزههای تخصصی:
افزایش تصاعدی جمعیت شهری و ساخت و ساز مسکن در قالب مجتمع های مسکونی و نگاه کمی گرایانه به عناصر کالبدی، پیامدهایی نظیر بیگانگی انسان با مکان و کاهش حس مکان را در پی دارد. هدف این تحقیق را می توان «ارائه راهکارهای طراحی فضاهای باز مسکن در جهت افزایش حس مکان در محیط مسکونی» دانست. در مرحله نخست، از مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. عوامل موثر بر حس مکان در 4 دسته شامل عوامل کالبد فیزیکی، محیط اجتماعی، عوامل تداعی کننده معنا و مشخصات جمعیتی شهروندان طبقه بندی شدند. در ادامه پژوهش تکنیک دلفی به کار گرفته شده است و افراد متخصص از اساتید دانشگاه های شهید بهشتی و علم و صنعت ایران در حوزه معماری مسکن انتخاب گردیده اند. از تکنیک دلفی برای «شناسایی» و «غربال» مهم ترین شاخص های تصمیم گیری استفاده شده است. با وجود اینکه روش دلفی یک روش تصمیم گیری چندمعیاره نیست اما در بسیاری موارد قبل از بکارگیری تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره از این تکنیک برای غربال شاخص ها یا رسیدن به یک توافق در زمینه اهمیت شاخص های تصمیم گیری استفاده می شود. براساس یافته ها، عواملی مانند تراکم کم واحدها، کاهش ارتفاع در سمت دارای دید و منظر بهتر، دید واحدها به فضای سبز، روشنایی و نورپردازی در شب، در ارتقای حس مکان در یک مجتمع مسکونی تاثیر بسزایی دارند.
بررسی اثر مؤلفه های کیفیت محیطی بر احساس امنیت شهروندان، مطالعه موردی: پیاده راه مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
105 - 135
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت یکی از مهم ترین عوامل سازنده کیفیت محیطیِ پیاده راه شهری است که در میزان حضور شهروندان نیز مؤثر است. به همین منظور، نمود امنیت باید در حضور و نظارت گروه های سنی و جنسی فعال مردم در فضاهای شهری قابل مشاهده باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر مؤلفه های کیفیت محیطیِ فضای شهری بر احساس امنیت شهروندان و دستیابی به چارچوب منظمی از عوامل مؤثر بر آن می باشد. در راستای دستیابی به این هدف، روش تحقیق، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی و پیمایشی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه 365 نفر محاسبه شد. اعتبار و پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ 853/0 محاسبه گردید. یافته های پژوهش ازاین قرار است که بین مؤلفه های کیفیت محیطیِ فضای شهری بر مؤلفه های احساس امنیت شهروندان در پیاده راه مرکزی شهر همدان رابطه مستقیم، مثبت و معناداری وجود دارد. درمجموع مؤلفه های کیفیت محیطیِ فضای شهری بر احساس امنیت شهروندان در پیاده راه مرکزی شهر همدان تأثیر 76 درصدی دارند. نتایج مربوط به همبستگی ها و تحلیل مسیر رگرسیونی با رویکرد نظری پژوهش مطابقت دارد و فرضیه پژوهش را تأیید می کند. در واقع در فضاهای شهری همچون پیاده راه مرکزی شهر همدان، مشارکت اجتماعی و نظارت اجتماعی به صورت حلقه ای از زنجیر به هم مرتبط و وصل هستند.
راهبردهای احیای پایدار سکونتگاه های روستایی مبتنی بر اصول پدافند غیرعامل با رویکرد ایجاد دهکده شهری؛ محدوده مورد مطالعه: روستاهای شهرستان نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۹
1 - 18
حوزههای تخصصی:
روستاها به عنوان یکی از زیستگاه های انسانی همواره در معرض تهدیدات و مخاطرات طبیعی و مصنوع قرار داشته اند.با توجه به قدمت و گستردگی مناطق روستایی، توجه به اصول پدافند غیرعامل در این زیستگاه ها حائز اهمیت است. با عنایت به این موضوع که رعایت اصول پدافندغیرعامل باعث کاهش آسیب پذیری و کاهش خسارات می شود. هدف اصلی این پژوهش تبیین راهبردهای احیای پایدار روستاهای کوهپایه ای شهرستان نور مبتنی بر اصول پدافند غیرعامل است. در این مسیر نیز از رویکرد دهکده شهری که از ایده های جدید و کارآمد توسعه مناطق روستایی است، بهره گرفته می شود. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و نوع تحقیق کاربردی می باشد. گردآوری اطلاعات بر مبنای مطالعات اسنادی و نیز میدانی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش SWOT انجام گرفته است و راهبردهای لازم برای ارتقاء امنیت و پایداری با توجه به اصول پدافند غیرعامل و رویکرد دهکده شهری با استفاده از ماتریس کمی QSPM ارائه شده است. جامعه هدف این پژوهش مردم محلی، متخصصین، کارشناسان و مسئولین نهادهای متولی ناحیه مورد مطالعه است. یافته ها نشان می دهند که وجود بستر طبیعی مناسب روستاهای کوهپایه ای شهرستان نور از دو منظر پدافند غیرعامل و ایده دهکده شهری فرصت بسیار مناسبی جهت توسعه پایدار این مناطق است که لازم است در وجوه چهارگانه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی از این فرصت و دیگر قوتهای مناطق روستایی استفاده شود.