فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه وضعیت زندگی، رشد و بالندگی کودکان روشن ترین نشانه ی توان هر جامعه محسوب می شود؛ هیچ تلاشی ارزشمندتر از بخشیدن فرداهایی روشن به کودکان وجود ندارد، چراکه کودکان شهروندان شریفی هستند که می توانند در ساختن آینده ای بهتر یار و یاورمان باشند. پاسخگویی به نیاز ها و حقوق اولیه کودکان (از جمله تغذیه،آموزش و بازی) در مرحله نخست و سپس بالا بردن کیفیت زندگی کودکان و آماده کردن آنها برای حضور در شهر در مراحل بعد، از اهداف شهرهای دوستدار کودک است. همچنین روز به روز بر اهمیت آموزش و پرورش خلاقیت در کودکان افزوده می شود و این در حالی است که دیدگاه جامعه و سیستم آموزشی ما به خلاقیت صرفا جنبه تزیینی دارد. در اکثر محلات، حتی در شهرهای بزرگ کشور جای خالی فضاهایی برای گردهمایی کودکان و آموزش آن ها در جهت رشد خلاقیت آنها حس می گردد. از نتایج مطالعات صورت گرفته، مصاحبه و مشاهدات میدانی در پژوهش حاضر به این نتیجه می رسیم که محیط تاثیری مستمر و قاطع روی هر موجود زنده دارد، چرا که محیط ارتباط برقرار می کند، برگزینه های رفتاری تاثیر می گذارد و حواس را به کار می گیرد. محیط در بلند کردن یا به زمین زدن کاربران نقش مهمی را ایفا می کند. بنابراین باید به اصل توجه به نیازهای کودکان توجه ویژه داشت و پرداختن به آنها از طریق ایجاد محیط های متناسب با آنان یکی از راه های یادگیری معنادار از محیط و تقویت قوه خلاقانه و تخیل آنها است.
تحلیلِ تفسیری «باغ » در نگاره ی باغچه های درگزینِ مطراقچی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: باز زنده سازی «باغ» به عنوان نمادی از ارتباط همیشگی با طبیعت، نیازمند بازشناسی هندسه باغ ایرانی است. افرادی که درگذشته باغ را با کاربرد اصلی آن تجربه کرده اند، در برخی منابع، تصویری از باغ نقاشی کرده اند که بررسی آثارشان می تواند درک کاملی از هندسه باغ در اختیار ما قرار دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین هندسه «باغچه های درگزین» در نگاره «مطراقچی» است. واضح است که ارائه این هندسه، به معنی قابلیت به کارگیری همان هندسه در زمان و مکان حال و به همان شکل نیست، بلکه تنها بیان بخشی از تاریخ ارتباط انسان و طبیعت است. امید است که ادامه این راه با تکیه بر تلاش ها و تجربیات گذشتگان، صورت گیرد. روش تحقیق: روش انجام پژوهش حاضر، تفسیری-تاریخی و با رویکرد اکتشافی است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که هندسه باغ در زمان و مکان ترسیم نگاره، چه خصوصیاتی داشته است. نتیجه گیری: اطلاعات از روی نگاره در دو سطح بازخوانی شدند. سیستم کاشت، آبیاری و تقسیم بندی عادلانه زمین، اجزای معمارانه عمارت ها، جهت جغرافیایی و شیب زمین، با نگاه و تحلیل اولیه قابل دریافت هستند. اما تدابیر اتخاذشده برای آسایش، آرامش و امنیت، با تحلیل بیشتر بر روی محل قرارگیری کوچه باغ ها، درهای ورودی، کاشت انواع درختان، شکل عبور آب و شکل تأمین آب به دست آمدند.
بررسی راهکارهای بهینه سازی سامانه های گرمایشی ایستا در رسیدن به معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
هرچند امروزه مبحث پایداری مورد توجه معماران و شهرسازان قرار گرفته است، اما مشاهده اجمالی معماری عصر حاضر نشان می دهد در عمل، ساختمان ها با تکیه بر توان تکنولوژی به دنبال رفع نیازهای انسان هستند و قابلیت های اقلیم و محیط زیست در رفع نیازهای انسانی در احداث بناها مغفول مانده است. لذا در این پژوهش با توجه به نقش سامانه های ایستا در کاهش مصرف انرژی که عمده هدف معماری پایدار می باشد و همچنین تلاش در جهت تطبیق معماری با اقلیم منطقه، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی به معرفی این سامانه ها پرداخته و با محدود کردن پژوهش به متداول ترین سامانه های گرمایشی ایستا (پنجره آفتابی، دیوار ترومب و گلخانه)، مزایا و معایب آن ها را مورد بررسی قرار داده است. از آن جایی که معایب و محدودیت های این سامانه ها سبب کاهش اقبال در استفاده از آن ها به عنوان سیستم های پایدار و دوستدار محیط زیست می شود، تلاش در جهت رفع آن ها می تواند نقش موثری در ترغیب طراحان و کارفرمایان در بکار گیری این سامانهها داشته باشد. لذا در ادامه به روش تحلیلی-اسنادی به ارائه راهکارهایی در جهت رفع محدودیت ها و بکارگیری گسترده تر آن ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، می توان به روش های مختلف از جمله، ترکیب سیستم ها، استفاده از مصالح نوین و همچنین خلاقیت در طراحی و قابلیت بخشی به فضاهای موجود در بنا، راهکارهایی در جهت بهینه سازی و بکارگیری عام تر این سامانه ها ارائه نمود.
کاوش ضرباهنگ زندگی روزانه در ساماندهی مصرف فضای شهری (مورد پژوهی: پیاده راه شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
49 - 71
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: مخمصه تولید فضاهای تهی با تلاش نیروهای فرادست برای قبضه فضا شدت بیشتری یافته و پاسخ بدین مسئله، نیازمند راهکاری خلاقانه است. محدوده پژوهش (پیاده راه شهر رشت) ازجمله فضاهای شهری در کشور است که از دیرباز تاکنون، شاهد فرآیندهای تولید و بازتولید آمرانه فضا بوده است. در مقابل، پاسخ خلاقانه در شیوه های مصرف فضا از سوی مردم یافت می شود. هدف: هدف این پژوهش یافتن چگونگی بهره گیری از ضرباهنگ کاوی برای ساماندهی بهتر مصرف فضا است تا با کاوش ضرباهنگ های زندگی روزانه در فضای شهری، به تعدیل نگاه تخصص گرایی کمک و همچنین، مقاومت خلاقانه مردم در مصرف فضا و اعمال نظم خودخواسته و متناسب با زندگی روزانه بهتر درک شود. روش:با رجوع به شاکله مفهومی جدل سه سویه، برای بررسی تأثیر سه مؤلفه اقلیم-فرهنگ-قدرت انتظام بخش بر ضرباهنگ های فضای دریافته-پنداشته-زیسته، از روش پیش رونده-پس رونده و شامل دو راستا، یعنی پیچیدگی عمودی فضا و افقی فضا، بهره گرفته شد. برای مطالعه پیچیدگی عمودی، به تاریخ فضای شهر رشت مراجعه و از روش مطالعات اسنادی و تحلیل آن ها به صورت سند گزینی، تحلیل اسناد و مداقه استفاده شد. در مطالعه پیچیدگی افقی، به ضرباهنگ های مختلف محدوده موردپژوهش در بازه زمانی معین پرداخته و تلاش شد تا فعالیت های گروه های مختلف مصرف کنندگان فضا از طریق پژوهش میدانی (مشاهده با روش ساده و غیرمداخله گر) و روش توصیفی مطالعه شود. سپس، با استفاده از رویکرد ترکیبی و طرح همسوسازی، نتایج حاصل از مطالعه هر سطح، در تفسیری کلی ادغام گردید. یافته ها: یافته های ضرباهنگ کاوی در پیاده راه شهر رشت نشان داد که حضور همزمان و هماهنگ چندین ضرباهنگ، حاصل هماهنگی آیین های قدرت با چرخه های اقلیمی و فرهنگی در فضای موردپژوهش است که موجب شده تا این فضای عمومی یا همان فضای بازنمایی، به رغم طراحی آمرانه خود، فضایی برای سازش و ائتلاف باشد که به شکلی خودانگیخته، به نمایش زمان مردم و ضرباهنگ های حضور آنان اختصاص یافته است. نتیجه گیری: اقلیم و فرهنگ نقش مهمی در تولید ضرباهنگ های ماندگار در فضا دارند. از این رو، به رغم تلاش قدرت برای یکدست سازی فضا، همچنان، ضرباهنگ های پرشوری در فضای موردمطالعه جریان دارد.
خوانش مسابقه کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران به زعم اندیشه هِگِل و مفهوم «روح زمان»
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش بازخوانی مسابقه ایست که برگزاری آن بعنوان یکی از موثرترین جریانات معماری معاصر بعد از انقلاب مطرح بوده است. این بازخوانی براساس یک تئوری تاریخگرا با سوالاتی چون: پایه تاریخی اندیشه طراحان و داوران همچنین معیار انتخاب فرم در مسابقه؟ چگونگی دسته بندی تفکرات طراحان و داوران در تطبیق این معیارها با تاریخگرائی هِگِل بعنوان یکی از پارادایمهای پژوهش تفسیری- تاریخی و نحوه استخراج عوامل مداخله گر غیرمعمارانه در انتخاب رتبه برتر؟ آغاز میگردد. فرض براین است که در تمایز رتبه اول مسابقه با سایر آثار عواملی غیرمعمارانه دخیل بوده اند. پژوهش پس از پردازش تاریخگرائی هِگِل در سه نوع متمایز همچنین مطالعه در آثار و سوابق داوران، با استناد به دسته بندی تفکرات تاریخی در طراحی فرم در چهار گونه متمایز، نتیجه میگیرد که عوامل غیرمعمارانه ای همچون عوامل حکومتی- سیاسی در انتخاب رتبه برتر دخیل بوده است. وجود داورانی از جنس حکومت در فرایند انتخاب اثر مهندسین مشاور پیرراز موثر بوده و علی رغم توجه جامعه و معماران به تاریخ در پارادایمی غیرواقعی و غیراسلامی(روح زمان)، موجودیت تاریخگرائی با رنگ و بوی انتزاع، افسانه و تصوف در بدنه حکومتی جایگاهی نداشته و طراحانی که با پردازش غیرواقعی تاریخ در طراحی فرم توجه داشته اند، نتوانسته اند هیات داوران را اقناع کنند.
واکاوی تعارض ذی نفعان در نواحی تاریخی شهری مورد پژوهی طرح حریم حفاظتی محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
197-218
حوزههای تخصصی:
نواحی شهری تاریخی تبلور کالبدی ارزش ها، سنت ها و ایدئولوژی ساکنان و بیانگر تاریخ اجتماعات، تکامل جامعه و هویت فرهنگی آن هستند. این نواحی به مثابه بخشی از شالوده شهر از یک سو عرصه فعالیت، سکونت و کسب و کار گستره وسیعی از ذی نفعان با منافع و تقاضاهای مختلف و بعضاً متضاد و از سوی دیگر، عرصه اعمال ضوابط حفاظت از میراث فرهنگی هستند که محدودیت هایی را برای ذی نفعان ایجاد می کند و زمینه ساز بروز تعارض منافع خواهد بود. بنابراین وجود تعارض ذی نفعان در چنین نواحی اجتناب ناپذیر خواهد بود و مدیریت تعارض آن به مثابه بخشی از مأموریت های برنامه ریزان شهری ضرورت می یابد. با توجه به اینکه شناخت ذی نفعان موجود در نواحی شهری تاریخی و تحلیل الگوی تعارض آن ها بستر لازم برای مدیریت تعارض ذی نفعان را فراهم می سازد، نوشتار حاضر در پی آن است با انتخاب طرح حریم حفاظتی محله سنگلج به عنوان نمونه مطالعاتی، به شناخت ذی نفعان دخیل در این طرح، سنجش موضع آن ها به طرح و در نهایت تبیین الگوی ساختار تعارضات پیش روی آن بپردازد. این مقاله در چهارچوب پارادایم پژوهش کیفی تدوین و داده های موردنیاز آن با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و انجام مصاحبه های عمیق گردآوری و در چهارچوب نظریه زمینه ای در نر م افزار Nvivo10 کدگذاری و تحلیل شده است. بر پایه یافته های پژوهش، ذی نفعان درگیر در طرح حریم حفاظتی محله سنگلج در دو دسته «عمومی و خصوصی» و موضع آن ها نسبت به طرح نیز در چهار گروه «قدرت گرایانه، تقابل گرایانه، تعاملی و بی طرفانه» قابل دسته بندی است. موضع تقابل گرایانه ذی نفعان شامل «تعارض ارزشی»، «تعارض منافع اقتصادی» و «تعارض رویه ای» است که در دو دسته کلان «تعارض منافع عمومی و خصوصی» و «تعارض سازمانی» دسته بندی شده است. ماهیت اقتدارگرایانه نظام برنامه ریزی حفاظت، مشارکت گریزی و غیرواقع بینانه بودن طرح های حفاظتی، عدم یکپارچگی برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی حفاظت و فقدان مکانیسم های جبران خسارت مالکان، از مهم ترین عوامل بروز تعارض در این طرح به شمار می روند.
بررسی نقش مؤلفه های بصری فرم بر ادراک و تاثیر آن بر ایجاد انگیزش در افراد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
99 - 108
حوزههای تخصصی:
ادراک متفاوت از محرک های مشابه می توان نتیجه ی در آمیختن عوامل متعددی باشد.در ادراک یک بنای معماری عناصر تشکیل دهنده ی فرم بنا در زمره ی عوامل محیطی تاثیرگذار است به گونه ای که میتوان تاثیر این عناصر بر کاربران را پیش بینی و سبب افزایش ویا کاهش کاربران یک بنا شد.در این پژوهش عوامل موثر بر ادراک بصری افراد نسبت به کاربرد فرم در طراحی معماری امروز با تکیه بر نظرات آرنهایم، اداندیس و گروتر دسته بندی شده و محرک های بصری فرمی با توجه به نظرات دونیس اداندیس در چهار جدول باعناوین تنش،ویژگی های کالبدی،وزن و پویایی آورده که زیرمجموعه ی هر یک از عوامل شناسایی و به روش ahp توسط بیست خبره در زمینه ی طراحی معماری مقایسه گردید که ویژگی های کالبدی نسبت به دیگر عوامل مهم تر تشخیص داده شد و عواملی چون پویایی تنش و وزن در جایگاه بعدی اهمیت قرار گرفتند.
شناسایی اصول و تدوین مدل بازآفرینی محله با رویکرد پایداری اجتماعی با بهره گیری از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
29 - 44
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از ابعاد سه گانه توسعه پایدار و بازآفرینی یکی از متأخرترین رویکردهای مواجهه با مسائل و مشکلات محلات شهری، است. هدف این مقاله، تبیین ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی محلات شهری و اصول کلان و سیاست های پشتیبان آن با رویکرد ارتقاء پایداری اجتماعی است. روش تحقیق، بر مبنای مطالعات اسنادی بوده، ضمن بهره گیری از روش دلفی، با استفاده از دیدگاه خبرگان، امتیاز دهی به 4 بعد و 21 عامل مستخرج از مبانی نظری انجام، تحلیل و مدل بازآفرینی محله با رویکرد پایداری اجتماعی ارائه شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است اصول تبیین شده بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی در قالب چهار دسته کالبد و محیط زیست پایدار، اجتماع پایدار، اقتصاد پایدار و حکمروایی صورت بندی شده است. درنهایت سیاست های 32 گانه پشتیبان در راستای تحقق پایداری اجتماعی در فرآیند بازآفرینی محله و مدل پیشنهادی که ترتیب عامل های هر بعد آن معنی دار است، ارائه شد
معاصر سازی مفهوم "محله" در شهر ایرانی با نگاه بر مبانی برنامه ریزی محله مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محلات شهری بخش جدایی ناپذیر از ساختار اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و کالبدی شهرهای سنتی ایران بودند. در دوران معاصر تمرکزگرایی در ساختار مدیریت شهری و تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی موجب از بین رفتن انسجام اجتماعی و کالبدی محلات شده به گونه ای که با ظهور طرح های توسعه شهری محلات صرفا به یک واحد تقسیمات شهری بر اساس جمعیت و برخورداری از خدمات پایه محله ای تبدیل گردیده اند. پژوهش حاضر به دنبال معاصرسازی سازمان اجتماعی-اداری محلات سنتی با ابزار برنامه ریزی محله مبنا در پاسخ به کمرنگ شدن نقش محلات در ساختار برنامه ریزی شهری ایران می باشد. به همین منظور، با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی به تبیین مولفه های اصلی برنامه ریزی محله مبنا پرداخته و همزمان استخراج شاخصه های اصلی مرتبط با سازمان اجتماعی-اداری محلات سنتی و معاصر ایران از طریق منابع اسنادی انجام می گیرد. در ادامه با استفاده از پنل خبرگان مقایسه تطبیقی این شاخصه ها با مولفه های برنامه ریزی محله مبنا صورت گرفته و از این طریق وجه اشتراک شاخص های رویکرد محله مبنا با ماهیت اداری- اجتماعی محلات ایرانی سنتی و معاصر مشخص می شود. نتایج تحلیل نشان می دهند که برخی از اصول برنامه ریزی محله مبنا به صورت توافقی و عرفی در محلات شهرهای سنتی اعمال می شده است. با تحلیل مقایسه صورت گرفته عوامل بستر ساز و عوامل بازدارنده تحقق پذیری رویکرد محله مبنا در محلات سنتی و معاصر ایران شناسایی شده و از این منظر پیشنهاداتی به منظور معاصرسازی محلات سنتی بر اساس رویکرد محله مبنا ارائه می گردند. اگرچه معاصرسازی مفهوم محلات سنتی با توجه به ضوابط و مقررات متمرکز و از بالا به پایین امروزی با چالش فراوان روبرو است، با این حال پیشنهادات مطرح شده می توانند عوامل بسترساز لازم جهت ایجاد محلات خودگردان، خودکفا و خودحامی گر را فراهم سازند.
تبیین الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری در جهت سیاست گذاری و مدیریت زمین شهری کارآمد در کشورهای در حال توسعه (مطالعه موردی: کشورایران و شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
67 - 87
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحول در سیستم های مدیریت زمین شهری از رویکردهای ابزاری به سمت رویکردهای مشارکتی منجر به ایجاد رویکرد نوین حکمروایی زمین شده است. هدف: پژوهش بنیادی حاضر به این پرسش تبیینی می پردازد که الگوی مناسب و کارآمد سیاست گذاری و مدیریت زمین شهری کدامست. مسئله اصلی در اینجا، حل تعارضات و تنش های اساسی ایجا شده در شبکه هایی است که دولت وظیفه تنظیم آنها را به صورت مداخله مستقیم (نظریه وابستگی متقابل) و غیرمستقیم (نظریه قابلیت حکمرانی، نظریه یکپارچگی، نظریه ذهنیت حکمرانی) بر عهده دارد. روش:این پژوهش ترکیبی از روش های کمی پیمایشی و کیفی را در سه سطح فضایی به کار می گیرد. جامعه آماری شامل نهادهای متولی حوزه زمین شهری و مراجعه کنندگان آنهاست. جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی (پرسشنامه) و برای تحلیل داده های کمی از مدل رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیل مسیر و سپس برای تحلیل کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده گردید. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که از میان پنج متغیر مستقل پژوهش شامل هماهنگی و اجماع گرایی، اثربخشی و پاسخگویی، مسئولیت پذیری، تمرکززدایی، و بینش راهبردی متغیر یکپارچگی توافق گرا با ضریب 492/0 بیشترین ضریب تأثیر (مستقیم و غیرمستقیم) را بر کارآمدی مدیریت زمین شهری داشته است. همچنین تحلیل ساختار مدیریت زمین شهری ایران نشان می دهد که این ساختار دارای پراکندگی شدید در تصمیم گیری ها و فقدان یکپارچگی در مدیریت زمین است و این امر دلیل اصلی ایجاد ناهماهنگی و چندپارچگی و در نهایت ناکارآمدی آن است. نتیجه گیری: لذا الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری به عنوان الگوی مناسب و کارآمد پیشنهاد گردید که مبتنی بر یکپارچگی توافق گرا (افقی/عمودی) میان تمام بازیگران و تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایین ترین سطح محلی به همراه ظرفیت سازی می باشد. در نتیجه ضرورت تجدید نظر در رویکرد و ساختار مدیریت زمین از سوی دولت امری ضروری است. در نهایت میزان اثربخشی، تبیین و تعمیم این الگو نیز توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت.
اصطلاح ادبی یا واکنش رفتاری!؛ «انگشت گَزیدن» در ادبیات و نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
55 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هیجان تعجب، شرم و گناه از هیجان های بشری محسوب می شوند. عکس العمل های ناشی از این هیجان ها تابع مسائل زیست شناختی و فرهنگی است. با نگاهی به هنر و ادبیات ایران در بستر تاریخ، این طور به نظرمی رسد که یکی از واکنش های فرد متعجب و نادم، در فرهنگ ایران، «گَزیدن انگشت» بوده است؛ زیرا نمونه های بی شماری از آن را در متون، اشعار کهن و نگارگری ایران می توان دید. از آنجایی که این عکس العمل صرفاً در تاریخ فرهنگی ایران قابل مشاهده است آن را بایست متأثر از مسائل فرهنگی و مختص ایرانیان دانست. بررسی سیر تاریخی این اصطلاح این پرسش را پاسخ خواهد داد که «انگشت گَزیدن» چه تغییراتی در بستر زمان داشته و اصطلاحی صرفاً ادبی است یا واکنشی رفتاری محسوب می شود؟ هدف: سیر تاریخی «انگشت گزیدن» در ادبیات و نقاشی ایرانی و دستیابی به این نکته که اصطلاح مذکور از واکنش رفتاری ایرانیان اخذ شده است یا خیر. روش تحقیق: به روش توصیفی- تاریخی و به صورت کتابخانه ای و اسنادی، اصطلاح «انگشت گزیدن» در ادبیات کهن فارسی و نگارگری ایران، مورد مطالعه قرارگرفت و سعی بر آن بوده از هر سده نمونه ای ادبی یا هنری مربوط با موضوع، انتخاب و مورد مطالعه قرارگیرد و در مقایسه با شرح حال سیاحان درباره رفتار ایرانیان در موقعیت هیجانی دریابد که این اصطلاح یک کنایه ادبی یا واکنشی رفتاری است. نتیجه گیری: «انگشت گزیدن» صرفاً یک اصطلاح ادبی است؛ زیرا هیچ کدام از سیاحانی که از ایران و فرهنگ ایرانیان در بستر تاریخ نوشته اند به این عکس العمل در رفتار آن ها اشاره نکرده اند. شاعر برای اغراق در کلام خود از این کنایه سود جسته و زیبایی این آرایه، آن را در تاریخ ادبیات ایران فراگیر کرده است. پیوستگی ادبیات و نقاشی ایران باعث شده تا این اصطلاح به تصویر درآید و نمود عینی آن برای چندین قرن بدون تغییر موجود باشد.
بررسی جایگاه مشارکت اجتماعی شهروندان در ساختار مدیرت شهری
حوزههای تخصصی:
آن چه امروزه توسعه و بهره وری خدمات شهری را تضمین می کند، مشارکت کلی همه ی شهروندان در فعالیت های شهری است که میتواند مشروعیت، مقبولیت و رضایت مندی شهروندان را برای مدیریت شهری توأمان به ارمغان آورد. در این میان توجه به مشارکت مردم در اداره امور شهرها چندی است که در ایران به صورت علمی و عملی مطرح گردیده و اقدامات خوبی نیز در این راستا انجام گرفته اما به نظرمیرسد این فعالیت ها آنچنان که باید نتوانسته مشارکت های مردمی را به صورت واقعی در اداره امور شهری جذب نماید. با توجه به ماهیت این موضوع، در انجام پژوهش حاضر از روش مطالعه کتابخانه ای - اسنادی و تجزیه و تحلیل ثانویه بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که شهرداری ها در کشورهای پیشرفته، پتانسیل مدیریت مشارکتی، را به بهترین نحو برای ایفای بهتر وظایف خود به کار گرفته اند و بدین ترتیب خود را از یک سازمان صرفاً خدماتی، به یک نهاد اجتماعی تبدیل نموده اند؛ اما شهرداری در جامعه ما بیشتر به عنوان یک سازمان خدماتی مطرح است و اگر شهرداری بخواهد خود را به عنوان یک نهاد اجتماعی فعال مطرح نماید، به دو پیش نیاز احتیاج دارد؛ نخست اینکه نهاد اجتماعی شهرداری در عین وابستگی متقابل با 5 نهاد اصلی جامعه، تا حدودی نیز باید دارای استقلال کارکردی باشد. دومین پیش نیاز اینکه مشارکت اجتماعی شهروندان در شهرداری است و بدین طریق است که این نهاد می تواند در همه شهروندان نهادینه شود. در نهایت پیشنهادهایی ارائه می گردد که بدین طریق شهرداری های کشور بتوانند با نهادینه کردن مشارکت اجتماعی در بین شهروندان، باعث شکل گیری ایده شهرداری به عنوان نهاد اجتماعی گردند.
تاثیر مسکن حداقل بر محرمیت (نمونه موردی مسکن مهر رشت)
حوزههای تخصصی:
بی حد و مرز بودن فضاها در بسیاری موارد سبب از بین رفتن آرامش مورد نیاز افراد و عدم احساس قلمرو و همچنین باعث ارتباطات فضایی ناخواسته با یکدیگر می شود. یکی از مهمترین ابعاد طراحی فضاهای درونی، میزان پیشبینی حریم در آنهاست. از لحاظ کالبدی، درصورت نبود کنترل و مانعی برای ارتباطات در مرز فضایی، سبب ارتباطات بویایی، بصری، صوتی و دسترسی و نقض انواع حریم ها و در نهایت باعث نقض حریم روانی برای کاربران میشود. نوشتار حاضر با تعیین عوامل موثر بر تامین حریم در مسکن حداقل، درصدد ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم است. با هدف درک رابطه حریم خصوصی با عرصه های زندگی اجتماعی، رفتار انسان را مطالعه میکند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش مسکن مهر رشت می باشد. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی کمی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی است و نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل Spss می باشد. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه است. نمود معمارانه شاخص های عرصه بندی فضایی، مرز فضایی، فضای بینابین، سلسله مراتب و عمق فضایی در پاسخ به نیازهای انسانی، شامل ایمنی، احترام، درو نگرایی و قلمروپایی در مسکن حداقل خلاصه می شود. یافته ها نشان می دهد، مرز فضایی مهمترین مهمترین مولفه اثر گذار بر محرمیت فضاهای مسکونی می باشد.
استفاده از بهینه سازی توپولوژی جهت دستیابی به فرم در طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف : یکی از راه حل هایی که در دهه اخیر جهت برقراری ارتباطی مؤثر میان معماری و مهندسی سازه پیشنهاد شده است، طراحی هم زمان سازه و معماری بوسیله بهینه سازی توپولوژی است. بهینه سازی توپولوژی یکی از انواع بهینه سازی سازه ای است که به دلیل تأثیر مستقیم بر فرم در حوزه معماری ظهور نموده است. هدف از این پژوهش آشنایی طراحان با پتانسیل های این روش و بکارگیری آن در طراحی معماری است. روش ها: ابتدا به تشریح مفاهیم نظری بهینه سازی توپولوژی و مدلسازی عددی اجزای محدود پرداخته، سپس کاربردهای استفاده از بهینه سازی توپولوژی در معماری با ذکر مصادیق متنوع مورد بررسی قرار گرفته و فرایند بکارگیری این روش در طراحی معماری با استفاده از الگوریتم های معرفی شده و نرم افزارهای موجود توضیح داده شده است. یافته ها: در طراحی با استفاده از بهینه سازی توپولوژی عموما تاثیر تصمیمات آغازین بر فرم های حاصله از ابتدا مشخص نیست، به همین جهت تهیه دیاگرام های فرم شناسی برای حالات مختلف باعث می شود که طراح بتواند از تسلط بیشتری برفرم های حاصل از روش بهینه سازی توپولوژی برخوردار باشد. تهیه و استفاده از جداول فرم شناسی، که نشان دهنده تاثیر نوع و محل شرایط تکیه گاهی و دیگر عوامل موثر بر طراحی پل های با دهانه های متوسط و بلند با شرایط مشابه هستند، راه حلی جهت شفاف تر نمودن فرآیند طراحی معماری با استفاده از بهینه سازی توپولوژی فراهم خواهد آورد. نتیجه گیری: در این تحقیق چهارچوبی مشخص از روند فرم یابی برای معماران ، اطلاعات مورد نیاز جهت بهره گیری از بهینه سازی توپولوژی در طراحی و چگونگی طراحی یک پل عابرپیاده شهری با استفاده از این روش توضیح داده شده است.
میراث معماری تیموری در خراسان
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117-130
حوزههای تخصصی:
دوران حكومت تیموریان یكی از درخشان ترین ادوار تمدن اسلامی و دوران اعتلای هنر و معماری ایران محسوب می شود. سبک معماری خاص و تزئینات زیبای به جای مانده در ابنیه عصر تیموری قابل توجه است. در این دوره، معماری از نظر عظمت و غنای تزئینات به شكوفایی كم سابقه ای دست یافت که در بناهایی چون مدرسه غیاثیه خرگرد، مدرسه دودر و مسجد گوهرشاد قابل مشاهده هستند. مساجد و مدارس عصر تیموری و نیز آرامگاه های خانوادگی و بناهایی که بر قبور شخصیت های سیاسی و علمی این دوره ساخته شده به نوعی نمایانگر سبک معماری آن همچون سردرها و گنبدهای مرتفع و پیازی شکل و نیز تزئینات زیبا با غلبه رنگ لاجوردی است که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند. زیارتگاه هایی که بر قبور شیخ احمد جامی و ابوبکر تایبادی ساخته شدند از ابنیه آرامگاهی عصر تیموری در خراسان به شمار می روند. همچنین بناهای دیگری چون کاروانسراها، آب انبارها، میل و... در این دوره ساخته شد که اگرچه ممکن است بخش زیادی از این بناها از بین رفته باشد و یا در دوره های بعد بازسازی شده باشد اما همچنان گویای ذوق و هنر معماری عصر تیموری است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی به بررسی معماری و تزیینات این بناها پرداخته شده است.
بازطراحی معماری داخلی مسجد امام حسن مجتبی(ع) شهرجدیدگلبهار با رویکرد ارتقاء تعاملات اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مساجد مهمترین بناهای مذهبی شهرهای اسلامی هستند که همواره نقش مهمی در زندگی مسلمانان داشته اند. اجتماع درمسجد، سبب محبت و الفت دلها و تحکیم پیوندها و روابط و آگاه شدن از حال یکدیگر و تبادل افکار در مسائل دینی و دنیائی و همدردی در غم و شادی یکدیگر است فلذا حضور بیشتر مردم در مسجد موجب افزایش تعاملات اجتماعی است.بطور کلی یکی از عواملی که موجب اشتیاق مضاعف انسان به حضور در اماکن عمومی می شود زیبایی آن و راحتی و آسودگی وی در آنجاست. مسجد نیز از این نظر مستثنی نیست. لذا معماری مطلوب مسجد از نظر عملکردی و زیبایی می تواند به این مهم یاری رساند.در این راستا، این تحقیق که باروش توصیفی – تحلیلی صورت گرفت، در خصوص یکی از مساجد شهر جدید گلبهار(در نزدیکی مشهد) انجام شد. ابتدا با بازدیدهای میدانی و مصاحبه مشکلات معماری آن در دو بخش عملکردی و زیبایی عناصر داخلی بررسی و احصاء وبا روش میانگین گیری وزنی ارزیابی کمی گردید و پس از آن نسبت به باز طراحی آنها اقدام شد. بازطراحی پلان با رویکرد بهبود کمی وکیفی فضاهای عملکردی و بازطراحی عناصر داخلی از جمله محراب،گنبد داخلی، سقف، دربها ، پنجره ها، ستونها و طاق و غیره با ایده استفاده از طرحها و نقوش اصیل اسلامی و اندکی نوگرایی بدون خدشه دار کردن اصول انجام شد. همچنین نورپردازی داخلی با رویکرد ارتقاء جاذبه های بصری و مفاهیم معنوی صورت گرفت. پس از بازطراحی و شبیه سازی سه بعدی ، نسبت به ارزیابی مجدد مسجد با روش قبلی اقدام و همچنین نظر سنجی در خصوص میزان موفقیت آن انجام شد که نهایتا نتیجه مثبت ارزیابی گردید .
مطالعه ی تطبیقی فضای بینابین در معماری ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
در بناهای معماری فضاهای رابطی با معانی فرم ها و عملکردهای مختلف وجود دارد که باعث پیوند فضاها می شود.هرگاه چند بنا در حوزه ی دید ما قرار گیرند، روابطی بین آنها احساس می کنیم که این روابط، تنها از طریق فضاهای بینابین ایجاد می شود.توجه به فضای میانی در ایجاد روابط صحیح در فضای معماری نقش بسیار مهمی دارد. هدف اصلی این پژوهش روشن ساختن و شناسایی نقش فضای بینابینی در معماری، و چگونگی تاثیر آن بر الگوهای رفتاری حاکم در فضای معماری می باشد و همچنین در این پژوهش به بررسی چند نمونه بناهای خارجی و چند نمونه بنا های داخلی که قبل و بعد دوران معاصر ساخته شده اند، پرداخته شده است. در نهایت این مقاله از طریق استفاده از اسناد و مدارک و مطالعات کتابخانه ای به تحلیل و توصیف فضای بینابین پرداخته است و با ارائه راهکارهایی جهت خلق فضاهای بینابین به تبیین و شناختی از موضوع رسیده است.
بهبود کارآیی شیوه آموزش تاریخ معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ معماری ایران و جهان، امروزه در دانشکده های معماری، هنوز با هدف شناخت بیشتر فرآورده های معماری گذشته انجام می شود؛ و محتوا و روش تدریس آن، رابطه روشنی با معماری امروز و فردای دانشجویان نمی یابد. با آنکه حجم بیشتر واحدهای درسی در آموزش معماری به درستی برای آموزش «طراحی معماری» سامان یافته است، دو کاستی جدی در آن دیده می شود: کم توجهی به گام «برنامه ریزی» برای طراحی، و بی توجهی به چگونگی بهره بردن از درس تاریخ معماری برای طراحی کارکردهای مختلف معماری؛ که پیامد آن بر آینده شغلی دانشجویان مؤثر است. این مقاله در پیتدوین هدف و روشی بسامان برای آموزش تاریخ معماری است؛ و اینکه بررسی پیشینه و گذشته معماری ایران و جهان چه سودی در آموزش طراحی معماری دارد؟ و چگونه می توان از معماری گذشته برای معماری امروز و آینده،درس آموخت و آموزش داد؟ این مقاله در شمار پژوهش های استدلال منطقی با رویکرد تحلیلی تفسیری جای دارد. فرضیه مقاله این است که در معماری، آنچه زمان بر آن می گذرد و به تاریخ می پیوندد، «روش ساخت» است، و آنچه فراتر از زمان است، «روش طراحی» یا «چگونگی سامان دهی فضا»ست. گمان می رود با همه پافشاری هایی که بر فاصله گرفتن از گذشته معماری می شود، هنوز هم نمونه ها و درس های ارزشمندی از طراحی را می توان از تاریخ معماری آموخت. «الگوهای فضایی» و «الگوهای سامان دهی فضایی»، تجربه های طراحی گذشتگان هستند که تحلیل آن ها در تدریس طراحی معماری به کار می آید. در این نوشته، ابتدا به نمونه ای از چنین الگوهایی اشاره و سپس راهبردی برای تدریس تاریخ معماری ارائه می شود؛ به گونه ای که در راستای کاربردی کردن آن برای درس طراحی معماری باشد.
بررسی میزان لذت زندگی در ساختمان های پایدار
حوزههای تخصصی:
انسان همواره با طبیعت و دنیای اطراف خود در ارتباط بوده و هست چه قبل از تاریخ که از شاخ و برگ برای پوشاندن خود و یا درختان برای استقرار استفاده میکرد چه بعدها که متوجه شد غارها میتوانند سرپناه بهتری برای زندگی باشند در این بین ارتباط با طبیعت و استفاده حداکثری از ان میتواند یک راه حل ویژه برای تامین بسیاری از نیاز های انسان باشد ساختمان هایی که مردم از ان ها استفاده میکنند بنا بر نوع کاربری تعداد ساکنین مکان مورد نظر و نحوه ی استفاده میتواند از هم متفاوت باشد اما هر ساختمان و بنایی میتواند حداکثر استفاده از محیط اطراف را جهت ارائه بهترین امکانات عرضه دارد یک ساختمان با طراحی مناسب گاه میتواند از نور خورشید بیشترین انرژی را دریافت کند یا تهویه مناسبی داشته باشد گاه نیز پتانسیلی دارد که در کوچکترین مکان بیشترین خدمات را ارائه دهد شاید به همین دلیل است که ساختمان هایی بیشترین بهره گیری و ارتباط با محیط را دارند ساختمان پایدار مینامند با توجه به اینکه هدف تحقیق ارزیابی لذت زندگی در این نوع از ساختمان ها است،موضوع پژوهش لذت زندگی در ساختمان های پایدار است با استناد به مطالب علمی و استفاده از پرسشنامه سعی شده به مهمترین سوال این پژوهش که ساکنین ساختمان پایدار از چه میزان لذت و اسایش برخوردار هستند پاسخی درست داده شود پژوهشگر با ارائه پرسشنامه به ساکنین دو ساختمان پایدار در دو نقطه از شهر رشت که ارکان پایداری در انها موجود است به نتیجه رسیده و اگر معیار سنجش لذت زندگی میزان درصدی است که ساکنین در اختیار ما قرار داده اند نتیجه به این شکل است که ساکنین تا حد بالایی از شاخص های لذت زندگی در این نوع ساختمان ها را برخوردارند و نسبت به ان احساس رضایت مندی دارند
بررسی تاثیر فاکتورهای موثر طراحی سبز در شکل گیری بیمارستان های سبز
حوزههای تخصصی:
با گسترش روزافزون جمعیت و تسلط انسان بر طبیعت، اخلالگری در نظم طبیعت به عنوان یک پدیده نو بروز کرد. در بحبوحه تخریب محیط زیست بوده است که مبحث معماری سبز، با هدف صرفهجویی در مصرف انرژی و استفاده بهینه از طبیعت مطرح گردید؛ و در جهت دستیابی به توسعهای پایدار که مستلزم بهرهوری معقول از منابع طبیعی بوده، شکل گرفت. در این میان، پیوند میان طبیعت و ساختمان نیز به عنوان اصل اساسی معماری سبز مطرح شد؛ که این موضوع توجه بیشتر معماران به طراحی بناها را به دنبال داشت. در این بین، بیمارستانها نیز که به عنوان یکی از منابع آلودهکننده محیطزیست مطرح میشدند، مورد توجه ویژه طراحان قرار گرفتند تا با توجه به فاکتورهای موثر طراحی سبز، بیمارستانهایی در جهت کاهش آلایندههای زیست محیطی با بهرهگیری از متدولوژی بهرهوری سبز، طراحی و ساخته شوند. از اینرو، در پژوهش حاضر، با بهرهمندی از روش کیفی، به تحقیق و بررسی موضوع پرداخته و فاکتورهای موثر طراحی سبز در شکلگیری بیمارستانهای سبز را مورد بررسی قرار دادهایم.