فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
شناخت روش های بررسی و فهم هنر و معماری اسلامی، چالشی مستمر است. سؤال این است که برای نیل به این فهم، تا چه اندازه باید به دانش جهانی(علم و عقل) و تا چه میزان بر راهکارهای مبتنی بر آموزه های اسلامی (دین و وحی) اتکا کرد؟ مقاله حاضر، برای پاسخ گویی به این سؤالات در بخش اول، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه بنیان های مهم شناخت شناسی معاصر که عمدتاً از طریق مطالعات اسنادی گردآوری شده است، به نقد و بررسی هریک از این روش ها در فهم فضاهای معماری به طور عام و فضاهای معماری اسلامی به طور خاص، می پردازد. نتایج بررسی، نشان می دهد که بنیان های شناخت ماده محور و حتی بنیان های معتقد به وجود شناسی در هنر، هرچند دستاوردهای قابل توجهی از فهم را به ارمغان می آورند اما قادر به شناسایی همه جانبه یک اثر معماری خصوصاً معماری اسلامی نیستند. شیوه پیشنهادی این مقاله، حکمت متعالیه اسلام است زیرا جامع ومانع محسوب می شود و می تواند معرفتی یقینی را نسبت به درک هنر و معماری اسلامی، فراهم آورد. در بخش دوم مقاله، با استناد بر آیات و روایات، نسبت بین دین اسلام و مدرنیته بررسی و مشخص می شود که اگر عقل حجت دینی است و حکم دین را می رساند، پس محصولات عقلی به معنای وسیع آن ، که شامل تمامی علوم در حوزه های مختلف می شود، مطالب دینی را می رسانند؛ نه آنکه بیگانه و متمایز از دین باشند. درنهایت، پیشنهاد شد که فهم صحیح از هنر و معماری اسلامی، درگرو تغییر اساسی در نگاه به حکمت عملی اسلام و تولید دانشی با انگاره های اسلامی است که بدون تعقل و وحی شناسی (ملازمه عقل و شرع) امکان نخواهد داشت.
تحلیل طبقه بندی های ارائه شده طرح و نقش قالی ایران و ارائه ی الگوی نوین طبقه بندی بر اساس طرح و نقش قالی
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
فرش یکی از کهن ترین هنرهای ایرانی است که نقوش متنوع و غنی آن بیانگر پیشینه ی تاریخی آن است. نقش و رنگ فرش متاثر از شرایط اقلیمی، فرهنگی، تاریخی هر منطقه ای است. که با توجه به وجود معیارهای مختلف در این تنوع دسته بندی و طبقه بندی های گوناگونی از دیدگاه های مختلف ارائه شده است. در این پژوهش سعی بر آن بوده که با توجه به مطالعات و بررسی های صورت گرفته و نقد طبقه-بندی های موجود در حوزه طرح و نقش قالی ایران، بتوان به طرحی مشخص و معین متکی بر چهارچوب و منطق و همچنین قابل خوانش و از لحاظ بصری ماندگار در حافظه و ذهن رسید. پس از تحلیل و مطالعات صورت گرفته نهایتا موفق به ارائه طبقه بندی ای تحت عنوان "هفت رخ " که بر دو محور طرح و نقش استوار بوده و عبارتند از: محرمات، قابی، واگیره ای، لچک ترنج، باغی، محرابی و افشان شده و نتایج تحلیل و نقد این طبقه بندی حاکی از جامع و شامل بودن طبقه بندی هفت رخ قالی دارد. این مقاله با بهره گیری از نظام طبقه بندی مبتنی بر اصول منطق نظری و با استفاده از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای و مشاهده انجام یافته است و در پی ارائه طبقه بندی فراگیر و قابل گسترش در طرح-های جدید می باشد.
گبه ها: نقاشی های بافته شده در عشایر بررسی فرآیند بافت، تحلیل و تطبیق گبه های قدیم و جدید با نقاشی مدرن
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 157
حوزههای تخصصی:
گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.
بررسی اهمیت فضاهای باز در کیفیت مسکن معاصر (نمونه موردی شهرک اکباتان تهران و مجتمع زیتون اصفهان)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین فضاهایی که در مسکن گذشته وجود داشته وجود فضاهای باز و نیمه باز بوده است. اما در معماری معاصر این فضاها مبدل به فضاهای کوچکی شده است که در آنها نقش اجتماعی این فضاها کم رنگ شده است.کیفیت محیط کالبدی بر رفتار انسان ها موثر است، اجتماع های کوچک که انسان ها را در خود پرورش می-دهند نیازمند توجه و طراحی معمارانه ارزشمند هستند. محیط های اجتماعی اثر قابل ملاحظه ایی را در رفتارهای جمعی و تعاملات اجتماعی دارند. رسیدن به شاخص های اجتماعی در مسکن با رویکرد پایداری از جمله اهدافی است که امروزه مورد توجه قرار داده شده است. مهمترین چالش در عرصه پژوهش مورد نظر شناخت و بررسی ارزش فضاهای باز و نیمه باز در محیط های مسکونی برای رسیدن به زندگی اجتماعی است، که در آن انسان را رو به سوی اجتماعی بودن در فضاهای مسکونی عمومی می برد. پژوهش فوق با روش توصیفی – تحلیلی به ارزشمند نمودن فضاهای زندگی برای انسان خواهد پرداخت، تحلیل نمونه موردی شهرک اکباتان تهران و مجتمع زیتون در اصفهان می باشند که از جمله محیط های اجتماعی است که می توان در این راستا به آن پرداخت. نتیجه تحقیق نشان می دهد که تقویت عرصه های باز و نیمه باز مسکن در جهت ارزشمند نمودن هویت انسانی معماری معاصر را رو به ساختن محیط های اجتماعی برده و نیز ارائه الگویی برای مسکن های اجتماعی امروزی در راستای ایجاد فضاهای تعاملی خواهد داشت.
بررسی معماری فضاهای آموزشی با تأکید بر ارتقاء کیفیت های فضایی (مدارس دخترانه متوسطه دوم شیراز)
حوزههای تخصصی:
طراحی فضاهای آموزشی از آن جهت که به عنوان یکی از کاربری های مورد استفاده مداوم است، هم از نظر معماری و هم از نظر سازه، بسیار حائز اهمیت می باشد. پژوهشگران اصول مهمی را به صورت پراکنده برای طراحی این گونه کاربری ها معرفی کرده اند که رعایت آن ها، می تواند اماکن مطلوب و متناسبی را از لحاظ کیفیت فضایی به وجود آورد. پژوهش حاضر با هدف ارائه اصول کلی و جامع به منظور بررسی کیفیت فضایی در محیط های آموزشی و بررسی کیفیت فضایی چند مدرسه موجود انجام شده است. ابتدا اصول کلی با روش گردآوری مطالعات کتابخانه ای با کمک مدارک مرتبط در این حیطه، جمع بندی شده اند و پس از آن، ده مدرسه طراحی شده در شهر شیراز به صورت نمونه گیری احتمالی از نوع خوشه ای از نواحی یک و سه آموزش و پرورش این شهر انتخاب شده و با روش ترکیبی (توصیفی- تحلیلی و نمونه موردی) به صورت میدانی از طریق مشاهده فردی مورد بررسی قرار گرفته اند تا مشخص شود که طراح یا طراحان این کاربری ها بیش تر به کدامیک از این اصول توجه نموده اند. نتایج حاکی از آن بود که طراح یا طراحان، بیش تر به خوانایی و نفوذپذیری فضاها توجه نموده اند و نسبت به دیگر شاخص های طراحی، بی توجه یا کم توجه بوده اند.
بازخوانی وقف نامه حاجی رجبعلی بر مسجد جامع میبد، از دریچه تاریخ معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقف نامه حاجی رجبعلی به تاریخ 1247ق بر شبستان زمستانی مسجد جامع میبد و دیگر آثار مورد حمایت و ساخته شده واقف تنظیم شده است. این وقف نامه، سندی تاریخی است که حاوی اطلاعاتی از میانه سده سیزدهم هجری درباره شهر میبد، اماکن و آثار معماری آن است. تاریخ وقف نامه هم زمان با دهه آخر حکومت فتحعلی شاه قاجار است و روشن کردن سیمای کهن شهر میبد در این دوره تاریخی پراهمیت است. مسجد جامع شواهدی از این دوره دارد. وقف نامه، سندی حقوقی به شمار می رود و واقف به قصد تضمین حیات شبستان و بناهای دیگری، که خود ساخته، دست به تنظیم آن زده؛ اما در این تحقیق در مقام یک سند تاریخِ معماری بررسی و نمایانده شده است. در واقع استعداد یک متن حقوقی تاریخی برای بهره بردن در راه مطالعه تاریخ معماری بررسی شده و ویژگی های آن معلوم می شود. با طرح این پرسش که، اماکن و شواهد معماری مذکور در وقف نامه چیست و چه آگاهی های تازه ای در حوزه تاریخ معماریِ شهر میبد به دست می دهد؟ این تحقیق که به روش توصیفی تاریخی به انجام رسیده، با بازخوانی متن وقف نامه و بررسی و تحلیل آن، مشاهدات میدانی و ذکر شواهدی در کتب تاریخی همراه شده است. این تحقیق به نوعی سندپژوهی محسوب می شود، زیرا تمرکز بر یک سند تاریخی دست اول دارد. هدف از تحقیق، بازخوانی نکات روشن و تاریک مربوط به اماکن و تاریخ معماری مذکور در وقف نامه است. نتیجه تحقیق نشان داده، این وقف نامه کوتاه، امّا حاوی مطالب با اهمیتی از حیث ثبتِ نام و تواریخِ اماکن است. یک یک اعلام جغرافی که در وقف نامه از آن ها نام برده شده همه مربوط به میبد است، بنابراین در روند تحقیق، با مراجعه به محل مربوط، اصل اثر یا بقایای برجا مانده شناسایی و مشاهده شد. مجموع آثار قابل بررسی به 22 اثر می رسد که مشتمل بر محله ها، قنوات، دکان ها، مزار (گورستان)، آسیاب، باغات و خانه ها و موارد دیگر است. تاریخ ساخت شبستان زمستانی مسجد جامع، حدود تاریخ و بانی ساخت مسجد و آب انباری در میدان کَرَم واقع در داخل شارستان میبد که از بناهای واقف است، از این وقف نامه به دست می آید که مربوط به دهه 1240ق است.
تحلیلی بر قلمرو نظری شهر هوشمند تاب آور و تدوین چارچوب کاربست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت چهارنسل تحول نظری و تجربی شهر هوشمند، انتظار بر این بود که با اتکا بر تکنولوژی هایی نظیر اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، رایانش ابری و نظایرآن، این نظریه راه کار مواجهه با مسئله و حل پیچیدگی های برنامه ریزی تاب آوری باشد. لکن پژوهش های بی شمار اخیر، مبین خلاف آن است. ریشه مساله نه درکاربست تکنولوژی بلکه درتلفیق نظری شهر هوشمند و تاب آوری شهری است. چگونگی دستیابی به فرمول بندی مناسب برای گونه شناسی رویکردهای قلمرو نظری شهرهوشمند تاب آور( با ترکیب مناسب ابعاد رویه ای و محتوایی) و پیشنهاد برای نحوه تلفیق، سوال این پژوهش است. لذا، هدف پژوهش حاضر، تبیین قلمرو نظری شهر هوشمند تاب آور بین دو نظریه شهر هوشمند و تاب آوری شهری است که با روش تحلیل محتوای سیستماتیک کمی وکیفی 42 سند از اسناد پژوهشی منتشره بین سالهای 2020-2010 و با استفاده از نرم افزار MAXQDA20 انجام گرفته است. مطالعات نشان داد که سه گونه اصلی مطالعه تبیینی شهر هوشمند تاب آور وجود دارد که از حیث پیوند شناختی، ارتباط عناصر، ابعاد و مولفه های دو نظریه کمتر کار شده و جامعیت تلفیقی یک نظریه واحد زیر سوال است. لذا سعی گردید پیشنهاد روشنی برای تلفیق جامعی از دو نظریه برای تعیین چارچوب نظری در تدوین سازوکار یک شهر هوشمند تاب آور تدوین و مستدل گردد.
سنجش تابآوری زیر ساختی و کالبدی شهرها در مدیریت سوانح طبیعی (زلزله) ، نمونه موردی: شهر نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
130 - 146
حوزههای تخصصی:
حوادث طبیعی که جزیی از فرآیند زندگی بشر به شمار میرود و هر روزه بر تعداد و تنوع آنها افزوده میشود، به عنوان چالشی اساسی در جهت نیل به توسعه پایدار جوامع انسانی مطرح میباشند. از این رو در حال حاضر دیدگاه غالب از تمرکز بر روی صرفاً کاهش آسیب پذیری به افزایش تابآوری در مقابل سوانح تغییر پیدا کرده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل تاب آوری زیرساختی و کالبدی شهر نوشهر در مدیریت سوانح طبیعی (زلزله) میباشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات علاوه بر اسناد و مطالعات کتابخانه ای، از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که در بین نمونه ها به تعداد 382 نفر توزیع شده است. به سبب تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمونهای همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و همچنین تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. نتایج حاصل از یافته ها نشان میدهد که تابآوری شهر نوشهر در ابعاد چهارگانه کالبدی – زیرساختی از نظر کارشناسان پایینتر از سطح مطلوب میباشد. به طوری که مقدار محاسبه شده تابآوری کلی جامعه 2.74 کمتر از حد مبنا (3) میباشد. سپس نقاط خطرآفرین شهر و میزان دسترسیها به کاربریهای مختلف در سطح شهر محاسبه شده و بر اساس آن میزان تابآوری شهر نوشهر در نقاط مختلف نشان داده شده است. لذا پیشنهاد میگردد برنامه های با توجه به پتانسیلهای درونی شهر نوشهر برای تقویت زیرساختهای لازم جهت تابآورترسازی شهر نوشهر در برابر حوادث طبیعی (زلزله) ارائه گردد.
سنجش میزان آسیب پذیری سکونتگاههای شهری در مخاطرات محیطی در جهت حرکت به سمت شهرهای پایدار(مطالعه موردی:سکونتگاههای سنتی دزفول و بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
31 - 47
حوزههای تخصصی:
امنیت در سکونتگاه های سنتی و قدیمی به خاطر شرایط ویژه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی که دارند از جایگاه منحصر به فردی برخوردار است به طوری که کمبود و یا عدم امنیت در سکونتگاه های سنتی و قدیمی سبب وجود مشکلات جبران ناپذیری در بافت و محلات شهری می شود. یکی از مهم ترین عوامل بهبود و ارتقای امنیت محیطی شناخت ساختار و درک فضایی محیط است. یکی از اصلی ترین روش ها برای شناخت ساختار فضایی محیط، نظریه ی پیکره بندی فضایی و روش آن یعنی نحو فضاست. هدف اصلی این پژوهش شناخت امنیت در سکونتگاه های سنتی و قدیمی دزفول و بروجرد و مشخص شدن تفاوت های آن هاست. روش انجام این پژوهش تحلیلی-تفسیری است که در آن تلاش شده تا با استفاده از پارامترهای پیکره بندی فضایی که عبارتند از: هم پیوندی کلان، هم پیوندی محلی، عمق، اتصال و کنترل و تهیه ی نقشه های آن ها به وسیل ه ی نرم افزار اسپیس سینتکس که نرم افزار تخصصی نحو فضاست، امنیت محیطی در سکونتگاه های سنتی در دزفول و بروجرد را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد. پس از آنالیز پیکره بندی فضایی محلات به وسیله ی نرم افزار اسپیس سینتکس نتایج این پژوهش نشان می دهد که امنیت محیطی در سکونتگاه های سنتی و قدیمی بروجرد به دلیل وجود خوانایی، انسجام فضایی و نفوذپذیری به مراتب بیشتر از سکونتگاه های سنتی دزفول می باشد.
بررسی تطبیقی الگوی فضایی سکونتگاه روستایی و علل شکل گیری آن نمونه های (موردمطالعه: روستای شلحه امام حسن آبادان و روستای حدبه ی خنافره شادگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستا، نوعی دیرین از سکونتگاه های بشری است که مأمن الگوی بومی سکونت بشر و شیوه های بدیع سازگاری با محیط است. روستاییان خالق مناظر فرهنگی بی بدیل هستند، مناظری که میراثی ماندگار برای نسل های آینده اند. به همین دلیل شناخت الگوهای غالب در مناظر روستایی همواره موردتوجه پژوهشگران بوده است. سازمان فضایی زیستگاه های انسانی را نتیجه ی مستقیم فرایندهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نهادی می دانند. هدف از این مطالعه، بررسی الگوی فضایی و پیکربندی کالبد روستایی و واکاوی تأثیر سبک زندگی و معیشت روستاییان در شکل گیری آن با مطالعه و قیاس دو روستا در جنوب غربی ایران می باشد. روستاهای موردمطالعه، روستای شلحه امام حسن در شهرستان آبادان، در امتداد رودخانه جزرومدی اروند و روستای حدبه ی خنافره در شهرستان شادگان در جوار تالاب شادگان می باشند که دارای محیط فرهنگی مشابه لیکن از نظر نوع معیشت متفاوت اند. روش این پژوهش از نوع مدل سازی و مطالعه موردی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) می باشد. با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در دو مقیاس منظر و بافت، الگوی فضایی روستاهای موردمطالعه کمی و مورد تجزیه وتحلیل هندسی قرار گرفت. مطالعه و قیاس نتایج حاکی از وجود تفاوت هایی در الگوی فضایی و پیکربندی کالبد روستا به رغم محیط فرهنگی و بستر اجتماعی مشابه هر دو روستا است. تجربه حاضر نشان داد که عوامل فرهنگی اجتماعی اگرچه در مقیاس مسکن بسیار تأثیرگذارند، اما در مقیاس منظر آنچه بیشتر می تواند نظام فضایی و الگوی سکونتگاه روستایی را تعیین کند، ظرفیت بهره برداری معیشتی از بستر جغرافیایی است. با توجه به ریشه های اقتصادی شکل گیری الگوی منحصربه فرد کالبد هر دو روستا، هرگونه تغییر در معیشت یا طبیعت مورد بهره برداری معیشتی روستاییان می تواند منجر به تغییر در ساخت و الگوی کالبد روستاهای موردمطالعه شود و تبعاتی چون آسیب های اجتماعی و مهاجرت به دنبال داشته باشد. این مهم، ضرورت شناخت الگوی فضایی سکونتگاه را پیش از هرگونه سیاست گذاری جدید و طرح های توسعه ای در سطح روستاها و یا در سطوح کلان و تأثیرگذار بر بستر جغرافیایی روشن می سازد.
مطالعه مقایسه ای میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران در گستره نمای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گستره حوزه نمای شهری عرصه ای است برای دسته بندی میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران که شباهت ها و تفاوت های گوناگونی را در این زمینه پدید می آورد. تحلیل شباهت ها و تفاوت ها می تواند ویژگی های خاص و عام میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزه های نمای شهری آشکار سازد. مطالعه مقایسه ای، راهکاری برای تحلیل چگونگی و چرایی تفاوت میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران در گستره نمای شهری با وجود شباهت های ارائه می دهد. دیگر پژوهشگران حوزه های نمای شهری، با رویکرد منظر تاکنون برای یک مطالعه مقایسه ای در میدان های تهران به کار نبسته اند. هدف: این مقاله بر آن است تا چگونگی و چرایی تفاوت ها و شباهت های پدیدآمده در حوزه نمای شهری را مورد تحلیل قرار دهد. روش تحقیق: این پژوهش از نوع کیفی و براساس هدف کاربردی است. مقاله پیش روی برای نخستین بار روش مطالعه مقایسه ای میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزه نمای شهری مورد تحلیل قرارمی دهد. پژوهش بر پایه داده های کتابخانه ای از یک سو و داده های میدانی از سوی دیگر استوار است. از این روی پس از به دست آوردن داده ها، فرم های گوناگون و اشکال به کاررفته در ساختار معماری و نما از لحاظ چگونگی چینش در کنار یکدیگر نسبت های طولی و عرضی، شکل مورد استفاده، مورد مقایسه قرارخواهد گرفت و تأثیرات این شکل ها در نماهای میدان به دست خواهد آمد. نتیجه گیری: تحلیل های انجام شده آشکار ساخت که نظام های شکل دهنده میدان منتج از تناسبات ابعاد و سطوح بازشوها، جانمایی آن ها و هندسه نما بوده که متأثر از کارکرد و جانمایی آن میدان هاست. این نظام ها هرچند ممکن است درصورت خود در طول تاریخ میادین ایرانی دچار تغییراتی شده باشد، لیکن از لحاظ محتوا تا چند دهه اخیر تداوم داشته است و می تواند به عنوان مجموعه شاخص هایی جهت طراحی مورد استفاده معماران منظر و شهرسازان قرارگیرد.
میراث باغ ایرانی، در جست وجوی ردپای باغ ایرانی از شرق تا غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
6 - 15
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی یک کالبد نیست، یک فرهنگ است. مجموعه ای است از هنر، معماری، نظام گیاهی، نظام آبیاری، اعتقادات، ادبیات شفاهی، سبک زندگی و قواعد زیبایی شناسی. در نتیجه ردپای باغ ایرانی را تا جایی که این فرهنگ حضور دارد، می توان دنبال کرد. اگرچه گستره باغ ایرانی غالباً به سرزمین ایران محدود شده، اما اگر باغ را یک امر فرهنگی در نظر بگیریم، می تواند حوزه نفوذ وسیع تری را در بر گیرد. شواهد ارائه شده در این پژوهش که جوانب تازه تری از باغ ایرانی را بررسی کرده، حاکی از گسترش باغ ایرانی تا کرانه اقیانوس اطلس از غرب و تا میانه چین از شرق است. همچنین ردپاهایی از آن در شرق آفریقا و منطقه سواحیلی قابل رؤیت است. بنابراین می توان تصویری نو از میراث باغ ایرانی ترسیم کرد که اصالت، غنا و تعامل آن با جهان را توضیح می دهد و دلیل ماندگاری آن در طول تاریخ را آشکار می کند.
بررسی راهکارهای کاهش اثرات مخرب زیست محیطی انسانی و افزایش رابطه ی انسان با طبیعت از طریق اصلاح الگوی طراحی معماری
حوزههای تخصصی:
امروزه مساله ی انرژی به مساله ی اصلی جهان تبدیل شده است و دولت ها با تبیین برنامه های بلند مدت سعی در کاهش مصارف سوخت های فسیلی دارند. طبعاتی که زمین، از این ازدیاد مصرف متحمل شده است ابعاد گسترده ای، مانند گرمایش زمین و آلودگی های زیست محیطی را شامل شده است؛ اما قدر مسلم اینکه ساختمان ها به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان مصرف، سهم به سزایی در مصرف انرژی را به خود اختصاص داده اند که همین امر سبب شده است توجه معماران و طراحان شهری به اصلاح الگوی مصرف جلب شود. از دیگر سو پیوند انسان با طبیعت در جهت ارتقا سطح سلامت روحی و جسمی، امری کتمان ناپذیر است؛ به همین دلیل است که معماران علاوه بر اندیشیدن تدابیر طراحی در راستای کاهش مصرف انرژی های تجدید ناپذیر، بر آن شدند که کابران را به محیطی دلچسب فراخوانند، که هم پاسخگویی شرایط آسایش جسمانی باشد، هم نیازهای معنوی را پوشش دهد. در این پژوهش تلاش می شود جنبه های کالبدی کاهش آسیب های زیست محیطی به وسیله ی یک طراحی مناسب بررسی و معرفی شود که در عین حال می توانند سازوکار بسترسازی رفع نیازهای روحی کاربران در برقراری ارتباط با طبیعت باشد.
مقایسه اجرای بناهای مسکونی پس از جنگ به روش صنعتی سازی با روش های درجاسازی ازنقطه نظر زمان
حوزههای تخصصی:
از پایان قرن گذشته، جهان شاهد پیشرفت بسیاری درروش های صنعتی ساختمان بوده است که در انواع ساخت وساز می تواند مورداستفاده قرار گیرد، با توجه به مزیت های بسیار این روش که در مقایسه با روش های سنتی برخوردار است باعث می شود که سرمایه گذاران، کارفرمایان، مدیرهای پروژه، مهندسین و ذی نفعان به دنبال این پیشرفت باشند و از آن بهره ببرند تا بتوانند بیشترین مزایا را به دست بیاورند. می توان گفت که روش های جدید صنعتی سازی ساختمان در سوریه، یکی از نیازهایی است که در کارهای ساخت وساز امروز باید مورداستفاده قرار بگیرد. به ویژه ازآنجایی که در حال حاضر سوریه در شرایط بحرانی است و نیازمند ساخت سریع مسکن است. پس ازاین رو، می توان به بهره برداری از این روش های جدید در این حوزه پرداخت. هدف این تحقیق تلاش برای شناسایی امکان استفاده از روش های جدید به جای روش در جاسازی برای ساخت وساز مسکن جدید پس از جنگ است. برای دستیابی به این هدف در این تحقیق، در مرحله اول مفاهیم اصلی روش صنعتی ساختمان را بیان کرده ایم سپس در واقعیت و اجرا با امکان استفاده از این روش در ساخت وساز در سوریه مواجه می شویم. روش این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، اسناد و مدارک و مشاهدات میدانی به نتایجی رسیده است که استفاده از روش صنعتی ساختمان به جای روش های سنتی برای ساخت مسکن پس از جنگ شهر حمص در کشور سوریه، می تواند روش بسیار مناسب باشد که روشی سریع، اقتصادی و دقیق برای ساخت وساز بناهاست.
بازتاب فرهنگ در معماری سکونتگاه های ایلات، نمونه مورد بررسی: عشایر ترکمن
حوزههای تخصصی:
در پهنه وسیع ایران زمین اقوام گوناگونی با فرهنگ ها، باورها و اعتقادات مختلف ساکن هستند. مطالعه و بررسی فرهنگ اقوام مختلف و حفظ میراث فرهنگی و تمدن یک قوم در هر کشوری از اهمیت به سزایی برخوردار است. در میان اقوام مختلف ایرانی ترکمن ها یکی از بزرگ ترین و قدیمی ترین قوم های ایرانی هستند، که عمدتا در کناره های شرقی دریای خزر شامل بخش های شمالی و شرقی استان گلستان و در بخش هایی از خراسان موسوم به ترکمن صحرا سکونت دارند. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت بازتاب مولفه های فرهنگی در سکونتگاه های قوم ترکمن که با تمرکز بر واحدهای سکونتی، مصالح، نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در آن، محل استقرار زنان و مردان، دست بافت ها و فعالیت آن ها شکل گرفته است. مهم ترین سکونتگاه ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ، آﻻﭼیﻖ ایﺸﺎن ﺷﻤﺮده ﻣیﺷﺪ که شباهت بسیاری به یک مسکن دائمی دارد. ﺳﺎﺧﺖ آلاچیق ها مراسم همراه آﻧ ﻬﺎ ، ﺗﺰییﻨﺎت داﺧﻠی آﻻﭼیﻖ ﻫﺎ، ﻧﻮع ﺧﺎص زﻧﺪﮔی ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ را ﻧﺸﺎن ﻣی دﻫﺪ. بر این اساس پژوهش زیر از طریق روش کیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است تا مولفه های فرهنگی قوم ترکمن را بر اساس نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در معماری سکونتگاه های این قوم را شناسایی کرده باشد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که نحوه ساخت، تفکیک فضایی، چیدمان و تزئینات فضای داخلی آلاچیق ترکمن ها ریشه در نمادها و نشانه های فرهنگی این قوم دارد.
بازنمایش ساختار کالبدی باغ ایرانی در نگارگری و قالی های باغی در دوره صفویه
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
73 - 96
حوزههای تخصصی:
در ذهنیت ایرانی، باغ تصویری فراگیر دارد؛ به صورتی که آرمان باغ تقریبا در همه هنرها نفوذ کرده است و به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایران زمین مطرح شده است. باغ ایرانی یکی از نمودهای تجسم باور ایرانیان از بهشت موعود می باشد، و این عامل حضور پردیس ها را در آثار هنری پر رنگ کرده است. به همین دلیل گونه های مختلف هنر ایرانی توجه خاصی به بازنمایی باغ ایرانی داشته اند. دو حوزه ای که به وفور به این امر پرداخته اند قالی و نگارگری ایرانی است. در این پژوهش ساختارشناسی طرح، نقش و ترکیب بندی موجود در قالی های باغی و نگارگری ها در دوره صفویه و ارتباط آنها با ساختار باغ شهر های اصفهان و باغ فین کاشان بررسی شده است، تا از این طریق بتوان به تأثیر گذاری نحوه طراحی باغ و عناصر آن، در این دو حوزه تصویری دست یافت. در این راستا مسئله پژوهش این است که الگوی ساختاری و اجزای باغ ایرانی در دوره صفوی، بر طراحی فرش و نگاره در این دوره چه تأثیری گذاشته اند و باغ ایرانی، فرش و نگاره ها در چه ویژگی هایی مشترک هستند و تفاوت های موجود بین این سه گونه هنری را در یابیم تا به درکی صحیح از الگوبرداری این سه حوزه هنری از یکدیگر برسیم. ضرورت و اهمیت این مسئله از این جهت است که اصول صحیح به کار رفته در سه جنبه هنری مختلف و تاثیرگذاری آن ها بر یکدیگر را در یک دوره تاریخی تبیین می کنیم تا از جدا افتادگی این سه حوزه هنری در دوره ی معاصر جلوگیری کنیم و آن ها را مرتبط و تاثیرپذیر از هم بنماییم، تا در این صورت هویت و اصالت آن ها در هر دوره حفظ شود. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی با رویکرد تطبیقی می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده، و تجزیه و تحلیل اطلاعات به شیوه استقرایی انجام گرفته است. و اطلاعات پژوهش از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش اسنادی جمع آوری شده است. هدف این پژوهش شناسایی جلوه های اصلی تصویر شده از باغ ایرانی و ساختار اصلی آن در نگاره ها و قالی های دوره صفویه و بررسی تاثیرپذیری آن ها و مقایسه تطبیقی میان آن ها است. جامعه آماری مربوط به باغ های ایرانی، قالی های باغی و نگارگری ها که از دوره صفویه انتخاب شده اند، 5 نمونه از هر کدام می باشد، محدوده جغرافیایی پژوهش به این صورت است که چهار نمونه باغ از شهر اصفهان و یک نمونه باغ از شهر کاشان و چهار نمونه قالی باغی از کردستان (شمال غرب ایران) و یک نمونه قالی باغی از کردستان، و نمونه های نگارگری که همگی از دوره صفویه و به صورت تصادفی جهت تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شده اند؛ یافته های بدست آمده نشان می دهد که نقش مایه ها و ساختار شکلی موجود در قالی های باغی و نگارگری های دوره صفویه دارای طرح، نقش و هندسه فضایی یکسانی با باغ ایرانی هستند. در بیشتر قالی ها و نگاره ها استفاده از اصول هندسی، الگوی چهار باغ و هماهنگی بین نقش مایه ها باعث تجلی باغ ایرانی در قالی ها و نگارگری های دوره صفویه گردیده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ترویج طرح باغی در قالی ها و به تصویر کشیدن باغ در نگارگری ها باعث گشته است، طبیعت و نقش مایه های آن مانند درختان، گلها، پرندگان و حیوانات برای نزدیکی به مفهوم باغ بهشت بیشتر استفاده شود. الگوی چهار باغ، فاصله مربعی و باز بودن چشم انداز اصلی به شکل مستطیل در باغ ایرانی، در طراحی قالی های باغی و نگارگری ها مشاهده شده است. با توجه به آنچه که در ساختار اصلی طرح باغ ایرانی وجود دارد و در تطبیق آن با ساختار شکلی دو حوزه نگارگری و قالی های باغی، به این نتیجه می رسیم که ترکیب بندی ساختارها و عناصر به کار رفته در دو حوزه نگارگری و قالی بافی، مشابه و منطبق بر سه نوع ساختار و اصول هندسی (تک محوری، دو محور عمود بر هم و سه کشیدگی موازی) باغ ایرانی است و تنها تفاوت در شیوه نمایش عناصر و نقشمایه ها، توسط هنرمندان است که در قالی های باغی عموما به صورت دو بعدی و در نگارگری ها عموما به صورت دو بعدی و سه بعدی نمایش داده می شوند. امید است تا استفاده از این الگوها و اصول در این سه جنبه هنری در دوره معاصر نیز راه گشای هنرمندان قرار گیرد.
پیوند فضا و جنسیت بر بستر مدرنیته در شهر و معماری ایران
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
90-103
حوزههای تخصصی:
این نوشتار چکیده ی پژوهشی است جامع که برای بررسی چگونگی پیوند میان فضای کالبدی و ساختار جنسیت در دوره ی مدرنیته در ایران انجام شده است. نگرش انتقادی به دگرگونی های فضایی مدرنیته در شهر و معماری ایران پیوسته به پدیده ی گسست میان فرم و محتوی اشاره کرده است. معماران و پژوهش گران شهری از این پدیده به عنوان یک مسئله در روند پویای دگرگونی های فضای کالبدی/اجتماعی یاد کرده اند. روند تحولات مدرن جامعه که از اواخر قرن نوزدهم در ایران چشمگیر می شود، با کمیت و کیفیت های گوناگون تا به امروز هم چنان ادامه دارد. اگرچه مناسبات اجتماعی/جنسیتی و سازمان فضای کالبدی هریک در روند تحولات تاریخی خود در عصر معاصر دچار گسست شده اند، اما به نظر رسیده و چنین ادعا شده است که این دو پیوند دیرینه ی خود را نیز از دست داده اند. این پژوهش با رویکردی جامعه شناختی به روند دگرگونی های فضای معماری و شهر، بار دیگر پدیده ی گسست این دو منظومه، اجتماعی/جنسیتی از یک سو و فضایی/کالبدی از سوی دیگر را به پرسش می کشد. پاسخ این پرسش با تکیه بر نظریه ی "هویت اجتماعی" گیدنز و "تمایز" بوردیو در چرایی و چگونگی هویت مدرن نهفته است، پاسخی که پیوند تاریخی میان فرم و عملکرد یا فضا و متن را تایید می کند، هویت اجتماعی مدرن در حین تحول و در کنشی متقابل مناسبات اجتماعی/جنسیتی و همچنین اشکال فضایی را، آگاهانه یا ناآگاهانه، دگرگون می کند.
نقش فناوری نانو در عایق کاری حرارتی ساختمان های مسکونی شهر تبریز به منظور صرفه جویی در مصرف انرژی
حوزههای تخصصی:
امروزه علم نانو پیشرفت قابل توجهی در میان علوم پیدا کرده و به طور چشمگیری جایگاه مطلوبی در همه رشته ها را برای خود ایجاد نموده است و در این راستا، در صنعت ساختمان نیز کاربرد حائز اهمیتی از خود به جای گذاشته است. عایق کاری یکی از موارد بسیار مهم در سازه ها و ساختمان ها می باشد، به جهت اینکه علاوه بر جلوگیری از هدر رفت انرژی، مقرون به صرفه بوده و سبب کاهش هزینه های اقتصادی می شود. فناوری نانو با توجه به توانایی و ظرفیتی که در تغییر ماهیت مواد بنیادین دارا می باشد موجب ایجاد مصالحی جدید با ویژگی های نوین که در نتیجه موجب دستیابی به طرحی جدید در معماری با توجه به کارایی و عملکرد بیشتر مصالح بسیار تأثیرگذار بوده و از مزیت های آن می توان به افزایش کیفیت مصالح، صرفه جویی در مصرف انرژی که از سوی دیگر معماری پایدار زیست محیطی را به همراه دارد، اشاره نمود هدف از این پژوهش بررسی تأثیر عایق کاری حرارتی ساختمان های مسکونی شهر تبریز با فناوری نانو به منظور ارتقاء کیفیت مصالح ساختمانی و دستیابی به معماری پایدار با استفاده از روش کتابخانه ای می باشد
تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی (مورد مطالعه: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت، در مدیریت شهری یکی از مباحث مهم و پر چالش در شهرسازی است. متأسفانه در کشور ما اکثر اقدامات مدیریت شهری، از بالا و از بیرون انجام شده که اکنون به حرکتی از پایین و از درون، برای بومی شدن آن ها نیاز است. در این پژوهش، هدف اصلی، تبیین الگوی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان است. این پژوهش، با اتخاذ روش استدلال منطقی از رویکرد واقع گرایانه، از استراتژی پس کاوی استفاده می کند. مبنای این پژوهش، مبتنی بر اصل ولایت علامه طباطبائی است و روش تحقیق این پژوهش، به صورت تلفیقی (استدلال منطقی-تحلیلی) خواهد بود. با توجه به رویکرد نظری تحقیق که نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز است؛ الگوی اولیه مبتنی بر مشارکت اسلامی در چهار بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل و نظارت، مطرح شد. با توجه به اینکه عمل تجزیه تحلیل داده ها به عنوان یکی از مهم ترین بخش ها در تحقیقات اجتماعی، به ویژه در حوزه داده های جمع آوری شده از میدان تحقیق، مطرح است، در مرحله بعد داده های حاصل از پرسش نامه های تکمیل شده توسط جامعه آماری مورد جمع بندی قرار گرفت و نتایج آن درنتیجه گیری و ارزیابی فرضیه ها به کار گرفته شد. در همین راستا، پس از ارزیابی الگوی ارائه شده توسط شهروندان، متخصصان و مدیران شهری شهر زنجان، بدنه ارزیابی و پایش نیز به چهار بدنه قبلی الگوی مدیریت شهری اضافه شد. سرانجام، الگوی نهایی مدیریت شهری مبتنی بر مشارکت اسلامی در شهر زنجان در پنج بُعد: بدنه تصمیم گیری، بدنه تصمیم سازی، بدنه اجرایی، بدنه کنترل-نظارت و بدنه ارزیابی و پایش تبیین شد.
تبیین کیفیت مناظر صوتی سراهای بازار تبریز بر اساس ارزیابی های عینی و ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
113-139
حوزههای تخصصی:
منظر صوتی شاخه ای جدید از مطالعات شهری است که در کنار کمیات صوت، به کیفیت صدای شنیده شده نیز می پردازد. منظر صوتی مفهومی ذهنی و ادراکی است و از همین رو شاخصه های متعددی در کیفیت آن دخیل هستند که به طور کلی به دو دسته مؤلفه های عینی و ذهنی تقسیم می شوند. تراز فشار صوت مهم ترین مؤلفه عینی است و در ارتباط مستقیم با بلندی ادارکی صدا و آسایش صوتی در ارتباط قرار می گیرد. پژوهش حاضر در پی آن است که مشخص کند مقادیر تراز فشار صوت و همچنین مدت زمان مواجهه با صدای بازار در سراهای بازار تبریز به چه صورتی در مطلوبیت ادراکی مناظر صوتی آن فضاها اثرگذار هستند. مقادیر تراز فشار صوت در سه سرای حاج حسین قلی قدیم و میانی و میرزامحمد اندازه گیری شده و کیفیت ادارکی افراد حاضر در این فضاها از مناظر صوتی آن ها ارزیابی شده است. با تحلیل همبستگی و تطبیق یافته های تحقیق با علوم بالادست، نحوه اثرگذاری اندازه تراز فشار صوت، مدت و علت حضور در بازار در کیفیت ذهنی منظر صوتی مشخص شده است. نتایج حاکی از آن هستند که هر سه سرای مورد مطالعه به لحاظ عینی جزء فضاهای آرام و آسوده هستند. اما هرچه مدت زمان مواجهه با صدای بازار بیشتر می گردد، از میزان آسایش صوتی و مطلوبیت منظر صوتی کاسته می شود. حفره های معماری و مصالح جداره سراها سبب می شود مقادیر تراز فشار صوت پایین باشد. اما صداهای ناخواسته که بروز ناگهانی و شدت صدای نسبتاً بالا دارند، باعث اخلال در آرامش صوتی شده و اثر سوء در کیفیت منظر صوتی دارند. لذا ضروری است در مطالعه مناظر صوتی فضاهای آرام شهری، به مؤلفه ای تحت عنوان وضوح صدای شهری نیز توجه شود. این مسئله در خصوص افرادی که مدت زمان طولانی تری در مواجهه با یک منظر صوتی خاص قرار دارند، از اهمیت بیشتری برخوردار است.