مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مخاطرات شهری
حوزه های تخصصی:
ارضای نیازها، احساس شادی و سعادت و رضایت در فرد شکل می گیرد. ویژگی های محل سکونت که بر رضایت مؤثر است دو وجه دارد: محیط اجتماعی و محیط فیزیکی. محیط فرهنگی اجتماعی، با توجه به وابستگی عمیق به فعالیت های جمعی و واقعیت های فرهنگی یک محله خاص، تأثیر عمیقی بر رضایت ساکنان می گذارد، همان گونه که کیفیت فیزیکی محله، از جمله فقدان مخاطرات شهری و دسترسی مطلوب به خدمات، رضایت را تحت تأثیر قرار می دهد. این پژوهش با هدف شناخت تأثیر کیفیت محله مسکونی بر میزان رضایت ساکنان محلات گوناگون انجام شد. جامعه آماری تحقیق حاضر را ساکنان بالای 18 سال شهر کرمان تشکیل می دهند که 396 نفر از ایشان به منزله نمونه انتخاب شدند. یافته ها به کمک پرسش نامه جمع آوری شد و نتایج نشان داد که میزان رضایت در حد متوسط است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که اهمیت کیفیت اجتماعی محله در تأمین رضایت ساکنان بیش از کیفیت فیزیکی محله است. علاوه براین، ابعاد کیفیت فیزیکی محله، دسترسی به خدمات شهری و مخاطرات شهری، بر رضایت افراد از محله اثر مستقیم دارند؛ یعنی، دسترسی به خدمات شهری دارای تأثیر مثبت و مخاطرات شهری حاوی تأثیر منفی است. از طرف دیگر، از میان ابعاد کیفیت اجتماعی محله، مسئولیت پذیری دارای تأثیر مستقیم و مثبت است و تعامل افراد بر متغیر وابسته تأثیر غیرمستقیم دارد.
ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی شبکه معابر منطقه 1 شهر تبریز در برابر مخاطرات شهری
حوزه های تخصصی:
معابر شهری به عنوان یکی از عناصر کالبدی شهر، نقش کلیدی در زمان وقوع مخاطرات شهری و نیز پس آن به عهده دارند. شبکه معابر در نحوه عملکرد و واکنش بافت شهری نسبت به مخاطرات شهری و همچنین ساختار فضایی-کالبدی شهر اثرگذار هستند. در بسیاری از موارد، توزیع فضایی عناصر شهری، بر اساس ساختار و ظرفیت شبکه ارتباطی انتظام می یابد. توجه به شبکه معابر عنوان عنصری مجرد، در آسیب پذیری شهر در برابر مخاطرات شهری از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش به ارزیابی میزان تاب آوری کالبدی شبکه معابر منطقه 1 شهر تبریز در برابر مخاطرات شهری می پردازد. نوع پژوهش با توجه به ماهیت کاربردی و براساس روش توصیفی- تحلیلی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد تاب آوری شبکه ارتباطی به عنوان یکی از عناصر کلیدی کالبدِ شهر، به دلیل تاثیر مستقیمی که بر عملکرد سایر عناصر شهری می گذارد، حائز اهمیت است. نتایج پژوهش در منطقه 1 شهر تبریز حاکی از آن است در حالت کلی 92.8 درصد از مساحت منطقه در وضعیت کم خطر و بسیار کم خطر قرار دارند. از طرفی ویژگی های ساختمانی در ناحیه شمال شرق (ناحیه 5) منطقه 1 شهر تبریز از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. وضعیت معابر منطقه 1 شهر تبریز از بُعد تراکم در نواحی جنوب شرق منطقه که شامل ناحیه 1 می شوند بهتر از نواحی دیگر است. نواحی مرکزی (ناحیه 2) از درجه تاب آوری متوسطی برخوردار است و ناحیه های 5، 4 و 3 منطقه 1 شهر تبریز به ترتیب از جمله مناطق با تاب آوری کم در برابر مخاطرات شهری محسوب می شوند. اگر برنامه ریزی و راهکاهای عملیاتی مناسبی برای این نواحی از سوی مسئولین و دست اندرکاران شهری در نظر گرفته نشود با توجه به روند ساخت وسازهای بی رویه آپارتمان سازی در منطقه یک و بافت های فرسوده و ناکارآمد موجود می توان شرایط ناگواری را انتظار داشت.
جستاری بر مخاطرات شهری از باب توسعه پایدار: محیطی و ساختاری
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
121-130
حوزه های تخصصی:
واقعیت آن است که بافت کالبدی امکان بازشناسی هویت شهری را به صورت بصری فراهم و به همین دلیل از میان سایر ابعاد هویتی اهمیت بیشتری دارد، از این شناخت تهدید های کالبد شهری گامی مؤثر برای توسعه پایدار خواهد بود. هر فضای کالبدی به منظور در برگرفتن فعالیتی معین و برای پاسخگویی به نیازها و خواسته های استفاده کنندگان آن پدید می آید. شکل گیری و توسعه شهرها نیز در گذشته بر اساس نیازهای جامعه در زمان خود صورت می گرفته و شکل آن در هر دوره متاثر از جایگاه و نقش فرهنگ مذهب، آداب و رسوم و به طور کلی جهان بینی مردم شهر در آن دوره بوده است. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر ماهیت مساله پژوهش، روش تحقیق علی و همبستگی خواهد بود . تلاش میشود با شناسایی متغییرهای موثر بر مسأله که از طریق مبانی نظری رساله و تجارب مطالعاتی حاصل می شود. ابتدا شاخص های مناسب برای تحلیل مولفه ها را تنظیم نمود. هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است.به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می شود. توسعه پایدار بیش از همه یک مفهوم اجتماعی اقتصادی است که محتوی آن بر اساس فرهنگ، زمان و دور نماگرها تغییر می کند، و فقط با پذیرش یک رویکرد جامع قابل درک است. وقتی مردم فقیر در منطقه ای کاملا مشخص متمرکز می شوند مسایل شهری بطور هندسی رشد می کنند.
فراتحلیل پیرامون کاربرد مدل های تحلیل فضائی در سنجش مخاطرات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
۱۷۸-۱۵۹
حوزه های تخصصی:
مدل های تحلیل فضایی به ارائه الگو و راهکار واحدی برای حل مسائل مختلف حوزه مطالعه ای می پردازد، یکی از کاربردهای این مدل ها در سنجش مخاطرات شهری است. در سال های اخیر با وقوع بحران های مختلف در جوامع شهری، سیستم مدیریت شهری و طرح های توسعه ای در پی دسترسی به الگوهای پیشگیری و مقابله با این بحران ها هستند، هدف این پژوهش مرور ادبیات پیرامون کاربرد مدل های تحلیل فضائی در سنجش مخاطرات شهری به شیوه فراتحلیل است، بنابراین این پژوهش با بررسی و جمع بندی مقالات خارجی انجام یافته(جامعه آماری پژوهش) در رابطه با این موضوع در پی شناسائی، تجزیه و تحلیل و جمع بندی راهکارهای پیشینه های مورد بررسی است. بحث جامعه آماری با چهار سنجه استاندارد تحلیل فضائی، شامل: توصیف و شناسائی پراکندگی مخاطرات، استدلال پراکندگی مخاطرات، درون یابی و برنامه ریزی فضائی صورت می گیرد. جامعه آماری پژوهش، تحقیقات و مقالات نمایه شده در پایگاه های علمی Sciencdirect، Willey، Web of Science در بازه سال 2021-2000 است که از بین 99 مقاله، 78 مقاله به شیوه غربال گری مطابق اهداف و شاخص های پژوهش انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفته اند. تحلیل به دو صورت آمار توصیفی در نرم افزار SPSS و آمار استنباطی در نرم افزار جامع فراتحلیل CMA2 صورت گرفت. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش که بدنبال چگونگی کاربرد هر یک از این چهار مولفه در پژوهش های گذشته است، محقق برای هر مولفه به سنجش اندازه اثر(شاخص اندازه اثر r)، سوءگیری انتشار تحقیقات(آماره های QوI2)، ناهمگونی تحقیقات(آزمون رگرسیون ایگر، تعداد ناکامل بی خطر و اصلاح و برازش دووال توئیدی) و متغیرهای تعدیل کننده در تحقیقات بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که درمجموع در مولفه توصیفات پراکندگی مخاطرات، اغلب تحقیقات در مدل های بکار برده شده خود نتوانسته اند توصیف عمومی ملموس و مناسبی را ارائه دهند، اما در مولفه های استدلال پراکندگی، درون یابی و برنامه ریزی فضایی مخاطرات شهری بنا به نمره میانگین اندازه اثر، مدل های کاربردی بکار برده شده در تحقیقات به طور نسبی توانسته اند با مدل کاربردی تحلیل فضایی در تحقیقشان توجیه مناسب و نتایج ملموسی ارائه بدهند.
آشفتگی حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی معضلی در مدیریت حوادث غیر مترقبه (زلزله)
حوزه های تخصصی:
افزایش بی رویه جمعیت شهرها به ویژه نخست شهرهای کشورهای درحال توسعه ناشی از رشد طبیعی و مهاجرت، باعث ایجادپدیده اسکان غیررسمی شده که این پدیده معضلات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی را در این شهرها به وجود آورده است. مردم ساکن در این محدوده ها بیشتر به گروه های کم درآمد و میان درآمد پایین تعلق دارند. جمعیت ساکن در بافت های حاشیه ای که در حال حاضر در اولویت بهسازی و توانمندی شرکت بازآفرینی شهری ایران قرار گرفته اند. مشخصات اصلی این سکونتگاه ها که باعث شده به نام سکونتگاه غیررسمی اطلاق شوند هم وضعیت سند رسمی مالکیت و هم اشتغال و اقتصاد غیررسمی است. منظور از اقتصاد غیررسمی، فعالیت مجرمانه و غیرقانونی نیست؛ بلکه منظور، آن گروه های شغلی است که زیر پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار ندارند و بیشتر، کارگران ماهر روزمزد و کارگران فصلی و شاغلان بخش خدمات ساده را شامل می شوند. علاوه بر این وضعیت، امکانات مسکن و کیفیت ساخت نیز در این محدوده ها مسائل جدی دارد. هدف مقاله حاضر بحران حاشیه نشینی و سکونتگاه های غیررسمی معضلی در مدیریت زلزله با روش توصیفی- تحلیلی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد آنچه در مدیریت بحران و کاهش بلایا در مراحل مختلف لازم و ضروری است همکاری های بین بخشی در بین دستگاه های متولی می باشد؛ و در تعیین استراتژی های مربوط به مدیریت بحران سکونتگاه ها، عوامل درونی و بیرونی شاخص اجتماعی، تهدیدات و نقاط قوت و ضعف شاخص محیط زیستی، عوامل بیرونی (فرصت و تهدید) و نقاط ضعف شاخص اقتصادی، باید در اولویت قرار گیرد. در نتیجه تشکیل کارگروه هماهنگی مدیریت بحران در مناطق حاشیه و سکونتگاه های غیررسمی و سایر مناطق هدف می تواند کارساز باشد.
بررسی نقش آموزش های همگانی در کاهش مخاطرات شهری(زلزله) (مطالعه موردی شهر سمنان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۴
1014 - 1037
حوزه های تخصصی:
مقدمه : کشور ایران بر روی کمربند زلزله خیز آلپ - هیمالیا قرار دارد . به موازات تراکم جمعیت و آسیب پذیر تر شدن شهرها در مقابل زلزله، راه های مقابله با این مخاطره طبیعی از اهمیت زیادی برخوردار می باشند. یکی از راه های مقابله با زلزله و کاهش خسارات ناشی از آن آمادگی عموم مردم در برابر این واقعه می باشد و آمادگی جامعه نیازمند آموزش همگانی و آموزش های همگانی شهروندان می باشد. این مطالعه با هدف بررسی نقش آموزش های همگانی در کاهش مخاطرات شهری(زلزله) انجام شد. روش پژوهش حاضر به صورت کتابخانه ای و با مطالعات کتابخانه ای و روش اسنادی و جهت اولویت بندی شاخصها، پرسشنامه تدوین شده است. جامعه آماری شهروندان شهر سمنان می باشند که برای تعیین حداقل حجم نمونه لازم با استفاده از جدول مورگان، 384 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. در جهت رسیدن به اهداف بهینه تر با استفاده از معیارهای مختلف بیان شده در گذشته، نسبت به ارائه یک شیوه نوین اقدام شده است که در آن بین مراحل مختلف وقوع زلزله یعنی قبل از وقوع زلزله، حین وقوع زلزله و پس از وقوع زلزله تمایز قائل شدیم و به هر کدام بر اساس اهمیتی که دارند ضرایبی نسبت داده شد و در نهایت یک مقدار بدست آمد که میزان آمادگی افراد در برابر زلزله را بیان می کندیافته ها: به اقدامات پس از زلزله ضریبی بالاتر از بقیه(قبل زلزله و حین وقوع زلزله) (40/0) دادیم، میزان ضریب هریک از معیارهای بعد از زلزله،قبل از زلزله و خین زلزله را به دست آوردیم. نتیجه گیری : با توجه به اینکه میزان آمادگی مردم شهر سمنان در برابر زلزله بر اساس معیارهایی که بیان شده است، یک میزان متوسط بدست آمد می توان نتیجه گرفت که مردم این شهر نیاز به آموزش های همگانی شهروندان دارند.
بررسی نقش مدیران در قانون مندسازی و فرهنگ سازی شهروندان در رابطه با مخاطرات شهری (مطالعه موردی: شهر نوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
205 - 224
حوزه های تخصصی:
فرآیند مدیریت مخاطرات شهری با تکیه بر اصول قانون مندسازی و فرهنگ سازی به عنوان مهمترین بحث در استراتژی کاهش آسیب های ناشی از مخاطرات محیطی می باشد. مخاطرات طبیعی مانند زمین لرزه و سیلاب های سالیانه از یک سو و مخاطرات انسانی مانند تمرکز بالای ساختمانی و سهل انگاری در رعایت استانداردهای لازم سازه ها از سویی دیگر بررسی آسیب پذیری ناشی از مخاطرات شهری را دوچندان کرده است. در پژوهش حاضر، شاخص های قانون مندسازی و فرهنگ سازی در عملکرد مدیران شهری، با هدف کاهش آسیب های ناشی از مخاطرات شهری در شهر نوشهر برآورد شده است. روش پژوهش حاضر با توجه به مسئله و موضوع مورد بررسی از نوع توصیفی و تحلیلی است و از نوع مطالعات کاربردی، با تأکید بر روشهای کمی می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی و مقایسه میانگین t تک نمونه ی انجام شده است. براساس یافته های تحقیق، بیشترین تأثیر عملکرد مدیران شهری در کاهش آسیب های شهری مربوط به زیر شاخص مصالح ساختمانی و توجه به بافت های فرسوده شهری دارای کمترین تأثیر کلی را داشته است. نتایج این پژوهش این حقیقت را روشن می سازد، علاوه بر شاخص های قانون مندسازی و فرهنگ سازی، توجه به متغیرهای تبیین کننده دیگر مانند خواستگاه طبیعی شهر و زیرساختهای خدماتی شهر و شبکه های حمل ونقل، مقاوم سازی تأسیسات بندری و توزیع مناسب فضاهای پرخطر، در جهت کاهش آسیب های ناشی از مخاطرات محیطی برآمد.