مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
رودخانه شهری
حوزه های تخصصی:
در اکثر شهرهایمان به دلایل مختلف اقدام به دیواره چینی و بتن ریزی بستر رودخانه ها می نمایند و در مراحل بعد به دلیل بی توجهی و عدم مدیریت صحیح، اینگونه فضاها به زباله دانی شهر تبدیل شده و به عنوان فضایی متروکه مشکلات فراوانی را برای شهر به ارمغان می آورد. این در حالی است که امروزه برخورد با اینگونه فضاها در کشورهای دیگر به گونه ای بالعکس در مقایسه با ایران انجام می گیرد. به طوریکه در اکثر جوامع خارجی به منظور ساماندهی و باز زنده سازی مسیل ها و رودخانه های شهری، عمدتا به تخریب دیواره ها و بستر بتنی رودخانه ها که در گذشته انجام گردیده، و سعی بر این دارند تا وضعیت رودخانه را از حالت کانال بودن به شکل طبیعی و اولیه آن برگردانند. در این راستا پژوهش حاضر به روش تحلیلی- توصیفی به بررسی مقایسه ای نحوه باز زنده سازی مسیل ها و رودخانه های شهری در ایران با تجارب جهانی موفق در این حوزه، می پردازد تا بتوان با شناخت کامل تر از ویژگی های این فضاها و همچنین نحوه باز زنده سازی آن ها، نقشی دیگر را نیز به آن ها واگذار نموده و استفاده بهینه ای از آن ها برد. نتایج این پژوهش ارائه راهبردها و سیاست هایی است تا با اعمال برنامه ریزی صحیح بتوان به وضعیت آشفته مسیل ها و رودخانه های شهری، صورتی دلپذیر و زیبا داد و این فضاها را به کریدوری سبز تبدیل نمود.
ارزیابی ژئومورفیک و بررسی تغییرات بابل رود در محدوده شهر بابل، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر نشینی بیش از سایر فعالیت های انسانی سیستمهای رودخانهای را تغییر میدهند. رودهای شهری به دنبال شهر نشینی مورفولوژی کانال رود را تعدیل مینمایند. در این مقاله، اثرات شهرنشینی در بابل رود با استفاده از ارزیابی سریع ژئومورفیک (RGA) در محدوده شهری بابل مورد بررسی قرار گرفته است. این روش به وسیله مدیریت رواناب رگباری نیویورک طرح شده است. این تکنیک کیفی شاخص های مختلفی دارد که نشان دهنده چهار گروه از فرایندهای ژئومورفیک است. در این تحقیق، بابل رود به هشت بازه تقسیم بندی شد. در کارهای میدانی چهار عامل رسوبگذاری، فروسایی، پهن شدگی کانال و پلانفرم کانال بررسی شدند. سپس با استفاده از تصاویر ماهواره ای گوگل ارث تغییرات عرض کانال رود اندازهگیری شد. بر اساس یافتههای ارزیابی سریع ژئومورفیک همهی بازهها امتیاز کمتر از 25/0 به دست آوردند که نشان دهنده وضعیت پایدار رود است. رسوبگذاری و پهن شدگی کانال امتیاز بیشتری را از سایر عوامل کسب کردند. بررسی عرض رودخانه طی دوره 8 ساله نشان می دهد که پهنای کانال رود بین 7- تا 5 متر تغییر نموده است. ضریب همبستگی بین کاربری اراضی و تغییرات عرض رود، رابطه معناداری را نشان می دهد. بدین صورت که عرض رود درکاربری های مسکونی و کشاورزی به ترتیب تغییرات کاهشی و افزایشی داشته است.
نقش لبه های شهری اکولوژیک در کیفیت فضای شهری
حوزه های تخصصی:
لبه ها عناصری خطی هستند که در شکل گیری سیما و منظر شهری و مشخص کردن مرز میان دو محدوده از شهر ایفای نقش می کنند. لبه های شهری گاه مصنوع و انسان ساختند و گاه طبیعی. انطباق لبه شهری با یک عارضه طبیعی، برای نمونه رودخانه شهری، علاوه بر تأثیری که در ارتقاء کیفیت سیما ومنظر شهری دارد، از دید کاربری نیز پتانسیل بدل شدن به یک فضای شهری تجمع پذیر سرزنده و رویدادمدار را دارد. ارتقاء کیفیت محیطی کناره رودخانه، مستلزم احیای این عنصر ارزشمند اکولوژیک در عرصه شهر و در پیوند با سازمان فضایی-کالبدی و بصری شهر می باشد. طراحی این دست از فضاهای شهری اکولوژیک می تواند افزون بر نقش مثبتی که بر شکل گیری سیمای عینی و ذهنی مطلوب شهر دارد، مکانی را فراهم آورد تا در میان هیاهوی زندگی شلوغ و پر سرعت عصر مدرن، بستری برای کسب آرامش، گذران اوقات و رخ داد رفتارها و تعاملات اجتماعی به دور از مشغله های روزمره باشد. در این پژوهش به بررسی نمونه موردی حاشیه رودخانه زاینده رود که اصلی ترین عنصر ساختار فضایی شهر اصفهان بوده و نمونه ای از انطباق یک لبه شهری با عارضه ای طبیعی می باشد و همچنین نقش و اهمیت آن در کیفیت زیستی فضای شهری پیرامون آن می پردازیم و در نهایت اصولی را به عنوان راهکارهای پیشنهادی جهت ارتقاء کیفیت این لبه شهری اکولوژیک ارایه می دهیم.
تبیین کیفیت های مورد انتظار از رودخانه شهری به عنوان یک مکان عمومی پایدار (مورد شناسی: اصفهان، اردبیل، اهواز و رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
117 - 142
حوزه های تخصصی:
مردم با انگیزه های متفاوتی همچون ارتباط با طبیعت و گذراندن اوقات فراغت خود در فضاهای رودکنار شهری حضور می یابند؛ از این رو تبدیل همه فضاهای شهری مبتنی بر رودخانه ها به «مکان عمومی پایدار» می بایست در زمره رسالت های شهرسازی قرار گیرد. چنین مکان هایی، برای مطلوب ماندن در چرخه حیات خود و اثرگذاری بر شهر، رودخانه، مردم و محیط زیست باید کیفیت های متعددی داشته باشند؛ در پژوهش حاضر نیز نخست از طریق مرور ادبیات شاخص ها و معیارهای کیفیت، مکان های عمومی پایدار رودخانه محور شناسایی و استخراج شد و سپس با بررسی میدانی، نظرات مردم و کارشناسان در نمونه های موردی (رودخانه های بالیقلی اردبیل، زاینده رود اصفهان، کارون اهواز و زرجوب رشت) از طریق مشاهده، مصاحبه نیمه ساختار یافته و تکمیل پرسشنامه بسته، داده های لازم برای نظرسنجی شاخص ها و معیارها در نمونه های موردی گردآوری شدند و برای بررسی اعتبار نتایج، از آزمون اسمیرنف و t تک نمونه ای درجهت تبیین آن ها به کمک تحلیل عاملی در نرم افزار spss پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که برآورده شدن انتظارات و پاسخ به انگیزه های حضور مردم، می تواند به موفقیت و مطلوبیت این مکان ها بیانجامد و سازنده اصلی کیفیت مکان های عمومی پایدار رودخانه محور را می توان در قالب پایداری، تاب آوری، انسان مداری، کارایی و اثربخشی، همگانی و بازبودن، نگهداری و پرورش، انسجام و ارتباط طبقه بندی کرد. در ذیل این شاخص ها، معیارها و سنجه های مرتبط به طور کامل گنجانده شده که ارزیابی نقاط ضعف و قوّت آن ها، برای بهبود وضع موجود یا راهنمایی عام برای توسعه های آتی در سه سطح کلان، میانی و تفصیلی، کارایی زیادی خواهد داشت. به عنوان یک نتیجه کلی می توان گفت کیفیت های موردنیاز، باید با اتکاء بر سازنده های مکان عمومی پایدار تأمین شوند و به محدوده رودکنار خلاصه نمی شوند.
راهبردهای فضایی ساماندهی حاشیه رودخانه درکه با رویکرد ارتقا سلامت شهروندان،حد فاصل پل مدیریت - پل همت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت روددره ها با توجه به افزایش آلودگی شهرهای بزرگی و همچنین کاهش فضاهای تفریحی بیش از هر زمان دیگری احساس می شود و نحوه ساماندهی آن ها ، چالشی برای مدیران ، طراحان و شهروندان به شمار می رود. هدف از این پژوهش ارائه راهبرد به منظور ساماندهی فضایی مکانی حاشیه رودخانه های شهری با رویکرد ارتقا سلامت شهروندان است و به منظور دستیابی به شرایط محیطی مناسب برای ادامه حیات شهری و سرزندگی حاشیه رودخانه درکه تهران (حدفاصل پل مدیریت تا اتوبان همت) است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی با تکنیک پیمایشی بوده است. با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL8.80 داده های توصیفی پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با مصاحبه های میدانی از اهالی عوامل محیطی داخلی و بیرونی سه محله ایران زمین ، ده ونک و محدوده طرح شناسایی شده اند. با استفاده از نتایج حاصل از مدل ساختاری که در نرم افزار لیزرل انجام شده و رابطه بین متغیرهای تحقیق بر اساس ضرایب استانداردشده و دیگری بر اساس ضرایب T روابط بین نتیجه نهایی حاکی از تأثیر مستقیم شاخص های 4 گانه ساماندهی رود دره(امنیت، پیوستگی، سرزندگی و انعطاف پذیری) را برارتقای شاخص های سلامت شهروندان(سلامت فیزیکی ، روانی و اجتماعی) نشان می دهد. همینطور در روش همبستگی و پیوستگی پیرسون ، تاثیر مستقیم شاخص های ساماندهی روددره و سلامت شهروندان به اثبات رسید. مدل مفهومی بر اساس تاثیر متغیرهای مستقل ساماندهی رود دره ها بر متغیر وابسته سلامت شهروندان ارائه و ترسیم گردید و برازش مدل مفهومی با استفاده از مقادیر استاندارد آزمون T مورد تایید قرارگرفت. در پایان به استناد به تاثیر شاخص ها ، 11 راهبرد فضایی و راهکار جهت ارتقا سلامت شهروندان ارائه شده است.
"نوزاینده رود" پژوهشی در بازشناسی رودخانه زاینده رود و تحلیل آن به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
101 - 114
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: رودخانه زاینده رود به عنوان اصلی ترین و مهم ترین عامل اکولوژیک دشت اصفهان، عامل اصلی تداوم سکونت و تنظیم کننده اکوسیستم منطقه، طی چند سال اخیر به دلایل مختلف از جمله تغییرات آب و هوایی، خشکسالی، نگاه سنتی در سدسازی، افزایش جمعیت، اصرار بر الگو های کشاورزی سنتی، صنایع آب بر، برداشت های بی رویه و خارج از برنامه، تفکیک مدیریت یکپارچه و تصمیمات غیرکارشناسانه و غیرقانونی، با کم آبی و بحران خشکی مواجه شده است. این موضوع سبب قطع متناوب جریان آب رودخانه در شهر اصفهان، و به تبع آن نقصان هایی در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و گردشگری شهر شده است.هداف پژوهش: در همین راستا پژوهش حاضر با خاستگاه نظری دیسیپلین منظر و اتخاذ نگاه سیستمی به پدیده طبیعی؛ مهم ترین مسئله پیرامون بحران رودخانه زاینده رود در اصفهان را در تفکیک مؤلفه های سازنده کلیت آن در نتیجه فقدان نگاه سیستمی و کل نگر درتحلیل و مدیریت آن می داند. از این رو به عنوان راهبرد اصلی در مواجهه با این موضوع؛ نگاه کل نگر به رودخانه به مثابه یک سیستم یکپارچه، فهم پیوسته مسائل اکولوژیک و تحلیل تأثیر جامعه بر ادراک از یک رودخانه شهری را مطلوب خود قرار داده است.روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی با تکیه بر منابع کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و اسناد تصویری و انطباق نظریه «فهم و تحلیل رودخانه شهری به مثابه سیستم یکپارچه اجتماعی-اکولوژیک»، به فهم زیرسیستم ها، کشف روابط درونی، شرایط، فشارها و جریان های آن در انطباق با وضعیت رودخانه زاینده رود می پردازد.نتیجه گیری: نتیجه این پژوهش نشان می دهد عدم تناسب میان فشارها و جریان های درونی میان زیرسیستم های اکولوژیک و اجتماعی در این ساختار، این مجموعه را از تعادل خارج و ویژگی تطبیق پذیری و خودسازمان دهی آن را با اختلال مواجه کرده است. موضوعی که می بایست با بازیابی روابط نادیده گرفته شده میان مؤلفه های اجتماعی اصلی (ارزش ها، مردم و حکومت) و روابط از بین رفته میان شرایط و فرآیندهای اکوسیستم و نقش زیرساخت های اجتماعی در تصمیمات کلان، مورد توجه قرار گیرد و با اجرای برنامه ای چندسطحی، زمان مند و راهبردی این تعادل به سیستم بازگردد.
راهبردهای فضایی ساماندهی حاشیه رودخانه درکه با رویکرد ارتقاء سلامت شهروندان: حد فاصل پل مدیریت - پل همت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت روددره ها با توجه به افزایش آلودگی شهرهای بزرگی و همچنین کاهش فضاهای تفریحی بیش از هر زمان دیگری احساس می شود و نحوه ساماندهی آن ها ، چالشی برای مدیران ، طراحان و شهروندان به شمار می رود. هدف از این پژوهش ارائه راهبرد به منظور ساماندهی فضایی مکانی حاشیه رودخانه های شهری با رویکرد ارتقا سلامت شهروندان است و به منظور دستیابی به شرایط محیطی مناسب برای ادامه حیات شهری و سرزندگی حاشیه رودخانه درکه تهران (حدفاصل پل مدیریت تا اتوبان همت) است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی با تکنیک پیمایشی بوده است. با استفاده از نرم افزارهای SPSS و LISREL8.80 داده های توصیفی پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با مصاحبه های میدانی از اهالی عوامل محیطی داخلی و بیرونی سه محله ایران زمین ، ده ونک و محدوده طرح شناسایی شده اند. با استفاده از نتایج حاصل از مدل ساختاری که در نرم افزار لیزرل انجام شده و رابطه بین متغیرهای تحقیق بر اساس ضرایب استانداردشده و دیگری بر اساس ضرایب T روابط بین نتیجه نهایی حاکی از تأثیر مستقیم شاخص های 4 گانه ساماندهی رود دره(امنیت، پیوستگی، سرزندگی و انعطاف پذیری) را برارتقای شاخص های سلامت شهروندان(سلامت فیزیکی ، روانی و اجتماعی) نشان می دهد. همینطور در روش همبستگی و پیوستگی پیرسون ، تاثیر مستقیم شاخص های ساماندهی روددره و سلامت شهروندان به اثبات رسید. مدل مفهومی بر اساس تاثیر متغیرهای مستقل ساماندهی رود دره ها بر متغیر وابسته سلامت شهروندان ارائه و ترسیم گردید و برازش مدل مفهومی با استفاده از مقادیر استاندارد آزمون T مورد تایید قرارگرفت. در پایان به استناد به تاثیر شاخص ها ، 11 راهبرد فضایی و راهکار جهت ارتقا سلامت شهروندان ارائه شده است.
بررسی تحلیلی تجدیدحیات رودخانه های شهری به مثابه مکان عمومی پایدار و تبیین مدل مفهومی آن؛ نمونه موردی: بالقلی چای (اردبیل)، زاینده رود (اصفهان)، کارون (اهواز)، زرجوب (رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
89 - 110
رودخانه های شهری، بر اثر توسعه شتابان شهرنشینی با چالش های فراوانی روبرو شده اند. رویکرد مؤخر «بازآفرینی شهری پایدار آبکنار» در پی احیای آنها در قالب «مکان های پایدار» در توازن با مقوله حفاظت اکولوژیک است. پژوهش حاضر، ضمن بررسی ارزیابی مردم از اقدامات انجام شده روی رودخانه ها و سنجش کلان کیفیت آنها به عنوان مکان های عمومی، در تلاش برای تبیین چگونگی تجدیدحیات رودخانه به مثابه مکان عمومی پایدار است. بنیان فلسفی پژوهش عمل گرایی، رویکرد آن آمیخته پژوهی و روش تحقیق، موردکاوی رودخانه در شهرهای اصفهان، اهواز، اردبیل و رشت است. مفهوم و چگونگی تجدیدحیات پایدار، از طریق ادبیات موضوع و تجارب مشابه واکاوی شده و به واسطه بررسی های میدانی مبتنی بر تحلیل محتوا و تئوری زمینه ای تکمیل شده است. مکان سنجی نمونه های موردی بیانگر آن است که از دیدگاه مردم، کیفیت مکان های عمومی مبتنی بر کارون و زرجوب در سطح متوسط به پایین، بالقلی چای اردبیل در سطح متوسط و زاینده رود اصفهان در سطح متوسط رو به بالا قرار دارد. اقدامات اصلاحی تا حدودی موجب ارتقای وضع رودخانه و مکان های عمومی آن شده است. تجدیدحیات پایدار رودخانه های شهری، به دنبال احیای آن در قالب «مکان عمومی پایدار» است. سازوکارهای کلان این رویکرد شامل: توازن ابعاد رودخانه و مواجهه فعال و جامع نگر با آن، تسهیل عملکردهای مختلف، رویکرد کل نگر نسبت به رودخانه، اولویت سلامت رودخانه به عنوان سامانه زیستی باز و سرشار از تنوع، تمرکز توأمان بر «درونداد، فرایند، برونداد، کیفیات، اثرات»، پیوستگی رودخانه، زمینه سازی حضور انسان برای تجربه مکان، بازتعریف جایگاه رودخانه در نظام های کلان زیست محیطی/ اجتماعی/ اقتصادی، تناظر فرایند با چرخه حیات مکان عمومی و متکی بر سازندهای آن، توجه به انتظارات شهروندان در فرایند مراجعه و تسهیل ارتباط شهر/ شهروندان/ رودخانه است.
تحلیلی بر اثرات رودخانه ها در ارتقاء سرزندگی شهرها (مطالعه موردی: رودخانه آقارود در شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رودخانه اقارود شهر بابل به عنوان یکی از مسیرهای طبیعی می تواند نقش به سزایی در ارتباط انسان با طبیعت، بهبود منظر شهری، ارتقای کیفیت فضاهای شهری و سرزندگی شهری از نظر زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشد. اما از آنجایی که به ساماندهی زیست محیطی این عنصر طبیعی در سطح شهر توجه چندانی نشده، این عنصر طبیعی به عنوان یک معضل زیست محیطی در سطح شهر تبدیل شده است.
داده و روش: روش مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل شهروندان ساکن در محلات پیرامون رودخانه آقارود بابل بوده که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی و مهم ترین ابزار آن پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Smart PLS استفاده شده است.
یافته ها: وضعیت اثرگذاری این عنصر طبیعی به لحاظ زیست محیطی بر روی محیط های پیرامونی و وضعیت سرزندگی شهری در محلات پیرامون رودخانه آقارود بابل بسیار ضعیف ارزیابی شده است. عدم توجه به برنامه ریزی توسعه و مدیریت کاربری اراضی شهری در ساماندهی محیطی رودخانه آقارود، منجر به افزایش اثرات نامطلوب این عنصر طبیعی بر محلات پیرامونی شده است.
نتیجه گیری: کمترین میزان نقش و اثرگذاری مربوط به اختلاط کاربری ها، مؤلفه های تعاملات اجتماعی و هویت برجسته و منحصر به فرد می باشد. که البته عواملی چون عدم اولویت به کاربری های مختلط، عدم وجود فضاهای گردهمایی و تعامل جمعی جوانان، عدم برگزاری مراسم و جشن های خیابانی و عدم نورپردازی مناسب فضاهای پیرامونی رودخانه، منجر به کاهش سرزندگی اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی محلات پیرامونی شده است. براساس مدل ساختاری تحقیق، مؤلفه زیست محیطی رودخانه آقارود با ضریب مسیر 0/583 دارای بیشترین تأثیرگذاری بر مؤلفه سرزندگی محیطی، و با ضریب مسیر 0/453 دارای کمترین اثرگذاری بر روی مؤلفه سرزندگی اقتصادی می باشد.
بازآفرینی بافت های فرسوده حاشیه رودخانه شهری، مطالعه موردی: بافت فرسوده حاشیه رودخانه آبشوران شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
79 - 93
حوزه های تخصصی:
عدم توجه به ملاحظات و نگرش های محیطی در برنامه ریزی شهری و ساده سازی الگوهای طبیعی در بستر شهری ازجمله رودخانه ها، سبب تغییر فرایندهای شکل دهنده آن ها و آسیب جدی به سامانه های طبیعی شان می شود. برخی فضاهای حاشیه رودخانه های درون شهری فضاهایی هستند که معمولاً بافت فرسوده و قدیم شهرها در کنار آن ها شکل گرفته است. این گونه فضاها دارای ظرفیت هایی هستند که می توانند به یک منظر شهری زیبا و هویت مند تبدیل گردند. شهر کرمانشاه ازجمله شهرهایی است که از این عناصر طبیعی بهره برده، اما مورد بی توجهی واقع شده اند، ازجمله این رودخانه ها، رودخانه آبشوران است که بی توجهی به آن باعث معضلات متعدد شده است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که برای بازآفرینی بافت های فرسوده شهری حاشیه رودخانه های شهری باید چه مواردی را مدنظر قرارداد. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات، روش های میدانی و مطالعه اسنادی (کتابخانه ای) می باشد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل عاملی در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. در این پژوهش شاخص های اصلی برای ابعاد عملکردی، هویتی- معنایی، اجتماعی – فرهنگی و ... احصا گردید که این مؤلفه ها در قالب 4 عامل معنادار بارگذاری شده اند. نتایج نشان می دهد، رتبه بندی محلات محدوده مطالعاتی، طبق امتیازات عاملی به دست آمده برای هرکدام از آن ها، به ترتیب عبارت اند از باغ نی، فیض آباد، توپخانه و چال درویشان. یافته اصلی پژوهش این است که هیچ کدام از محلات محدوده مطالعاتی در وضعیت مطلوبی ازنظر مؤلفه های بازآفرینی قرار ندارند و می بایستی برای آن ها برنامه ریزی یکپارچه و جامعی صورت گیرد.
شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر ساماندهی رود و رودکناره های شهری با تأکید بر گردشگری پایدار (مطالعه موردی رودخانه زرجوب رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
158 - 171
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه رودخانه ها دیگر نقشی در تنظیم ساختار فضایی و سازمان اجتماعی شهرها ندارند و در نتیجه، رودکناره ها از شبکه فضاهای عمومی شهرها حذف شده که این روند به پدیده هایی مانند ورود زباله، فاضلاب و پساب به رودخانه ها، تجاوز به حریم و بستر رودخانه ها منجر شده است و تاب آوری شهری را به وسیله مشکلات زیست محیطی فراوان به خطر انداخته اند. در عصری که ارزش های زیست محیطی در اولویت قرار دارند، رود و رودکناره ها از اهمیت ویژه ای در محیط شهری برخوردار هستند. شهرسازی مدرن ضمن تضمین ایمنی و رفاه در یک تجربه شهری ایده آل، دسترسی به آب را به عنوان ارزشی ویژه در نظر می گیرد که در سطح کیفیت زندگی شهری اثرگذار است. در دهه های اخیر، بازسازی رودخانه های شهری با مشکلات متعددی همراه بوده؛ اما پرورش فعالیت های مختلف در رودخانه ها، از نظر اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی، آن ها را به مکان های پویا، سرزنده و کاربردی تبدیل می کند. استفاده پایدار از رودخانه ها در توسعه گردشگری شهری به منظور حفظ تعادل زیست محیطی ضروری است که این موضوع شامل حفظ منابع آبی، حفاظت از تنوع زیستی، جلوگیری از آلودگی و استفاده درست از دانش شهرسازی است، چرا که رودخانه ها به تنهایی قادر به مقابله با آلودگی های ناشی از ناحیه شهری و تطبیق خود با دگرگونی فناوری را ندارد. به این دلیل، برای بازآفرینی رودکناره شهری نیاز به یک چارچوب مناسب راهبردهای ارتقای کیفیت محیطی و ساماندهی رودکناره شهری مطابق با انتظارات جامعه، اهداف توسعه و هماهنگ با سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی حس می شود. ایجاد تسهیلات رفاهی، ساماندهی حریم و افزایش امنیت رودخانه زرجوب به عنوان یک محور قدرتمند در فضای شهری آن، می تواند در توسعه گردشگری پایدار شهر نقش مؤثری داشته باشد و باعث رونق دوباره رودخانه ها و ایجاد ارتباط بین شهروندان و رودخانه ها شود. شهر رشت به عنوان یکی از شهرهای گردشگرپذیر کشور نیازمند توجه بیشتر به این مسئله است. در این راستا رودخانه زرجوب که محوری خطی و قدرتمند در فضای شهری رشت است، با توجه به پتانسیل خود، می تواند در توسعه گردشگری پایدار و بهبود وضعیت در شاخص های مرتبط، نقش مؤثر و حائز اهمیتی داشته باشد، با توجه به این مسئله که در حال حاضر هیچ گونه برنامه مشخصی در جهت ساماندهی و مدیریت مناسب برای این رودخانه شهری به منظور بهره وری اقتصادی پایدار وجود ندارد، لذا تحقیق در این زمینه بسیار ضروری است. به این منظور، این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل مؤلفه های مؤثر بر رودخانه زرجوب رشت و ارائه راهبردهای متناسب در این خصوص، سعی دارد راهکارهایی برای احیای این عنصر باارزش طبیعی ارائه کرده و از پتانسیل های آن برای توسعه پایدار گردشگری استفاده کند. مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر روش، کمی - کیفی؛ از نظر هدف، کاربردی؛ از لحاظ ماهیت، توصیفی و اکتشافی و به لحاظ زمان، مقطعی است. به منظور گرد آوری اطلاعات و داده ها، از دو روش مطالعه کتابخانه ای و مطالعه پیمایشی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. در وهله نخست، بر اساس مطالعات کتابخانه ای به بررسی منابع نظری مرتبط پرداخته و در قدم بعدی با استفاده از اشباع نظری و انجام ۱۵ مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با کارشناسان حوزه های مرتبط با رودخانه شهری زرجوب اعم از شهرسازی، محیط زیست و گردشگری، عوامل مؤثر بر ساماندهی رود زرجوب با تأکید بر توسعه پایدار گردشگری از طریق کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا شناسایی و دسته بندی شد. در ادامه ارتباط بین مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها با استفاده از روش دیمتل شناسایی شد. به این منظور، برای نمونه گیری ماتریس ارتباط مستقیم دیمتل، با استفاده از پرسش نامه، از نظرات چهار تن از متخصصان شهرسازی استفاده شده است. بر این اساس و حسب روابط یافت شده، یک مدل مفهومی به منظور ارائه مؤلفه های مؤثر بر گردشگری پایدار رودهای شهری و روابط بین آن ها ارائه شده و در آخر بر اساس دسته بندی و تحلیل های صورت گرفته، راهبردهای ارائه شده در مصاحبه ها متناسب با ساماندهی رودخانه زرجوب نگارش شده و مورد تأیید روایی جامعه آماری قرار گرفت. همچنین، روش نمونه گیری جامعه آماری این پژوهش، گلوله برفی است.یافته هامسائل گوناگونی در یک ساماندهی مناسب بر پایه توسعه گردشگری تأثیرگذار هستند. به طور کلی، عمده نتایج حاصل از مصاحبه ها پس از کدگذاری در نرم افزار مکس کیودا، در خصوص مطالعه موردی این پژوهش نشان دهنده ۲۹ زیرمؤلفه پرتکرار در بین نظرات جامعه آماری مصاحبه شوندگان در دسته بندی های مختلف است. بر این اساس، برای ارائه دسته بندی مناسب از زیرمؤلفه های شناسایی شده، هفت مؤلفه در حوزه های گوناگون اعم از امکانات و تجهیزات رفاهی و تفریحی، کالبد و زیرساخت ها، مباحث اقتصادی، محیط زیست، حمایت نهادی و قانونی، امنیت و حفاظت، مشارکت عمومی مشخص شد. برای ارائه دسته بندی مناسب از زیرمؤلفه های شناسایی شده، هفت مؤلفه در حوزه های گوناگون مشخص شد. در ادامه با پیاده سازی روش دیمتل، طبق نتایج حاصل از آن در قسمت زیرمؤلفه ها، عامل «پایش مداوم و مستمر اقدامات زیست محیطی لازم برای پیشبرد طرح» در رتبه اول، «پوشش و تأمین نیاز تمامی گروه های سنی فارغ از جنسیت» در رتبه دوم، عامل «مشارکت جامعه» در رتبه سوم بیشترین تأثیر بر عوامل دیگر را دارند. همچنین «امکان سنجی مجوزهای لازم فعالیت های تفریحی گردشگری»، «حفاظت از منابع آب» و عامل «پایش مداوم و مستمر اقدامات زیست محیطی لازم برای پیشبرد طرح» به ترتیب بیشترین تأثیرپذیری از زیرمؤلفه های دیگر را دارند. طبق نتایج حاصل از روش دیمتل در بخش مؤلفه های اصلی، مباحث اقتصادی بیشترین میزان تأثیرگذاری بر سایر مؤلفه ها و امنیت و حفاظت بیشترین میزان تأثیرپذیری از سایرین را دارد. در این خصوص امنیت و حفاظت در کنار مقوله محیط زیست معلول از سایر شناسایی شد و در بین کلیه مؤلفه ها «امنیت و حفاظت» بیشترین تعامل را با سایر مؤلفه ها دارد. نتایج حاصل از روابط علت و معلولی میان مؤلفه های مؤثر بر ساماندهی رودخانه با رویکرد گردشگری پایدار که درباره آن توضیح داده شد، به صورت گرافیکی در شکل 1 نشان داده شده است. نتیجه گیریبر اساس یافته ها در راستای ساماندهی رود/رودکناره شهری زرجوب با رویکرد گردشگری پایدار، هفت مؤلفه اصلی تأثیرگذار بر مطالعه موردی یافت شد که در این خصوص مؤلفه مباحث اقتصادی ضمن بیشترین تأثیرگذاری بر سایرین، بیشترین تعامل با آن ها را داشته است. این در حالی است که از مؤلفه های «حمایت نهادی و قانونی»، «امنیت و حفاظت»، «کالبد و زیرساخت ها» و «امکانات و تجهیزات رفاهی و تفریحی» تأثیر می پذیرد و به عنوان کلیدی ترین مؤلفه اصلی در ساماندهی رود و رودکناره شهری مبتنی بر توسعه پایدار گردشگری مطرح است. همچنین، مؤلفه «محیط زیست» بیشترین تأثیرپذیری از سایرین را داشته و سطح محیط زیستی رودخانه زرجوب تحت الشعاع مؤلفه های «مباحث اقتصادی»، «حمایت نهادی و قانونی»، «امنیت و حفاظت»، «کالبد و زیرساخت ها» قرار می گیرد. در بخش روابط بین زیرمؤلفه ها «پایش مستمر پایداری و مباحث زیست محیطی طرح هنگام بهره برداری»، ضمن بیشترین تأثیرگذاری بر سایرین، در مجموع بیشترین همبستگی با آن ها را داشته و به عنوان کلیدی ترین زیرمؤلفه مطرح شده در این پژوهش، از حیث تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است. در ادامه نتایج زیرمؤلفه ها، «امکان سنجی مجوزهای لازم فعالیت های تفریحی گردشگری» به عنوان تأثیرپذیرترین زیرمؤلفه شناسایی شده و به تعبیری عوامل متعددی در تمامی سطوح بر امکان صدور مجوزهای لازم برای استفاده از بستر و حاشیه رودهای شهری تأثیرگذار است. بر اساس مدل مفهومی ارائه شده لزوم توجه به تمامی عوامل به طور همگام و هماهنگ در بین عرصه های یافت شده الزامی است، چرا که مؤلفه ها و زیرمؤلفه های یافت شده، مستقیم و غیرمستقیم بر یکدیگر تأثیرگذار بوده و نمی توان با چشم پوشی از تعدادی از آن ها به نتیجه پایدار مد نظر رسید. در آخر، از آنجا با توجه به راهبردها برای پیاده سازی رویکرد مورد نظر، برحسب مؤلفه ها و زیرمؤلفه های حاصل از یافته های پژوهش، راهبردهای متناسب در چهار مرحله شناسایی اقدامات لازم، تدوین راهبردها، الزامات اجرا و بررسی و پایش بر اساس اهداف و نظارت و بررسی بر پروژه تدوین و پاسخ سؤال پژوهش نمایان شد.