مطالب مرتبط با کلیدواژه

قلمرو فضایی


۱.

مواجهه شهر اردبیل با دریاچه شورابیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریاچه شورابیل شهر اردبیل لبه توسعه ظرفیت طبیعی قلمرو فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۴ تعداد دانلود : ۴۵۲
توسعه شتابان شهر در مسیر خود ناگزیر از تهاجم به طبیعت اطراف است این امر مجال تفکر پارادایمی و پرداختن به ابعاد مختلف در مکان گذار را نمی دهد . در هرلحظه از فرآیند توسعه، برآیند مابه ازای برخورد شهر و طبیعت، مکانی با ویژگی های زیباشناختی خاص است که شتابِ طرح های توسعه توان انطباق با ظرفیت های موجود را نمی دهد، در این هنگام وجهی از منظر - عمدتاً با غلبه زیبایی کارکردی و کالبدی - بر جنبه های دیگر پیشی می جوید . عرصه این توسعه، لبه شهر و طبیعت را به مثابه فضای میانجی متأثر از ویژگی و ارزش های هردوی آن ها تعریف می کند؛ استحاله این لبه، متأثر از روح زمان، خود را گاه در سویه هایی از تهاجم و تقابل و گاه تعامل و تبادل نشان می دهد . در این مقاله لبه گذار توسعه شهر اردبیل و برخورد آن با طبیعتِ دریاچه شورابیل در مقام تنهاترین دریاچه طبیعی داخل شهری ایران، از بعد زیباشناسی موردبررسی قرار می گیرد تا سمت و سوی آن در مطالعات طرح های شهری مشخص شود . می توان تأکید بر رویکرد کارکردی - کالبدی را در طرح های شهری اطراف دریاچه مشاهده کرد که با نادیده گرفتن ابعاد معنایی متأثر از تاریخ و ظرفیت طبیعی، نقش دریاچه را با مرکزیت قوی تفریحی مورد غفلت قرار می دهد . این در صورتی است که هرگونه مداخله و توسعه لبه باید همواره متوجه زیبایی یکپارچه باشد تا علاوه بر پاسخگویی به نیازهای کمی، از خلال مدیریت کیفیت و ظرفیت پنهان، نقش قلمروهای فضایی در سازمان شهر را در نظر گیرد .
۲.

منطق اجتماعی فضا در مسکن بومی قاجار اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن روابط اجتماعی فضا اسپیس سینتکس قلمرو فضایی عمق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۳۷
فرهنگ عاملی تاثیرگذار بر شکل رفتاری هر جامعه است؛ که نمود آن را می توان در پیکره بندی شهر و به دنبال آن در ساختار فضایی هر بنا مشاهده نمود. در این راستا بازخوانی الگوهای پیشین و تسری آن به فضای اجتماعی امروز می تواند نقش مهمی در تقویت هویت اجتماعی ایفا نماید. یکی از شیوه های این داده کاوی نحو فضاست که با کشف روابط ریاضی در ارتباطات فضایی می تواند معیاری برای سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضا فراهم آورد. از سویی مسکن و سکونت به عنوان یکی از اساسی ترین نیاز های انسان و جامعه بشری به عنوان یکی از مهم ترین اشکال سازماندهی اجتماعی فضاست که با کمی تامل در مسکن امروز و مبانی پیوند آن با شهر، می توان دریافت پاسخ فراخوری به آن داده نشده و مفهوم آن به سرپناهی صرف تقلیل یافته است. در این پژوهش ضمن معرفی رویکرد اسپیس سینتکس، به تحلیل مفهوم عمق در مسکن بومی قاجار اصفهان پرداخته شده که ارتباط مستقیمی با قلمروهای فضایی، ترکیب و تعیین فضاهای خصوصی و عمومی، سلسله مراتب فضایی و محرمیت دارد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و در قالب قیاس تطبیقی می باشد؛ که برای کمی کردن آن از افزونه گرس هاپر و اسپیس سینتکس بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حیاط را -به عنوان فضای واسط درون و بیرون در پیکره بندی شهری- به عنوان عمومی ترین فضا و دارای بیشترین ارتباط فضایی و فضاهای خدماتی (انبار، سرویس های بهداشتی، پلکان و راهروها) را با کمترین ارتباط و به عنوان خصوصی ترین فضاها معرفی می نماید. همچنین راهروها و مفصل های ارتباطی، به نسبت اتاق ها از میزان هم پیوندی و ارتباط بیشتر و عمق کمتری برخوردار می باشند. این در حالی است که ارزش عمق در فضای باز حیاط در دوران معاصر کاهش یافته است که نشان دهنده حذف سلسله مراتب فضایی دسترسی و محرمیت فضایی در ارتباط با فضای شهری می باشد.  
۳.

تحلیل شیوه زندگی عشایر و تأثیر آن در نظام سکونت گاهی آنها در طول مسیر کوچ و قرارگاه های تابستانه و زمستانه، مطالعه ی موردی: عشایر بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عشایر شیوه زندگی مسیر کوچ قرارگاه ییلاقی و قشلاقی مکان یابی قلمرو فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۸۱
کوچ نشینی، شیوه ای از زندگی مبتنی بر جابجایی سالانه است. در جریان این جابجایی، دو شیوه زندگی متفاوت برای عشایر شکل می گیرد که یکی در طول مسیر کوچ است و دیگری در زمان اسکان در قرارگاه های ییلاقی و قشلاقی شکل می گیرد. ساختار سکونت گاهی عشایر در هر کدام از دو بازه فوق الذکر، تابع شرایط مختلفی است که بررسی نظام کالبدی فضایی محل سکونت عشایر در این دو بازه و چالش های مرتبط با آنها، موضوع پژوهش حاضر به شمار می رود. برهمین اساس با انتخاب چهار طایفه از ایل بویراحمد به عنوان نمونه های موردی و مراجعه حضوری به محل اسکان آنها در دو قلمرو زمستانی و تابستانی و نیز در طول مسیر کوچ، موارد موردنظر استخراج و تحلیل گردید. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر یک تحلیل موردی براساس شیوه زندگی عشایر صورت گرفته و گردآوری اطلاعات در آن به صورت مشاهده مستقیم و نیز مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با اهالی این طوایف انجام شده است. نتایج حاکی از آن بود که مکان یابی مناسب برای اسکان چندروزه در مسیر ایل راه، مهم ترین چالش در پیش روی کوچ نشینان در مسیر کوچ به شمار می رود. به همین منظور استفاده از عوامل طبیعی جهت ایجاد شرایط مناسب برای اسکان چندروزه، امری اجتناب ناپذیر به شمار می رود که در این خصوص می توان به استفاده از صخره ها و موانع طبیعی برای ایجاد محصوریت بیشتر به منظور تأمین امنیت دام، نزدیکی به منابع آب برای استفاده دام و اعضای خانواده، وجود چراگاه مناسب جهت اسکان چندروزه و نیز استفاده از تابش آفتاب و باد مطلوب برای تأمین شرایط آسایش درون چادر اشاره نمود. اما در اسکان عشایر در قرارگاه های تابستانه و زمستانه، تأکید بر سطوح مختلف قلمرو به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل در شکل دهی به نظام کالبدی - فضایی سکونت گاه های عشایری، مطرح می باشد. این مفهوم در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است که در بعد عینی، محدوده تحت مالکیت خانوارهای عشایری را شامل می شود و در بعد ذهنی، سطوحی از قلمرو خصوصی، نیمه عمومی و عمومی به واسطه نوع چیدمان فضایی سیاه چادرها در قرارگاه سکونتی مدنظر قرار دارد.