فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۵٬۷۰۱ تا ۱۵٬۷۲۰ مورد از کل ۴۹۵٬۶۰۳ مورد.
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
161 - 195
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه مسکن حداقل باهدف استطاعت پذیری طراحی می شود، عموماً مؤلفه های کمی و کیفی در آن توأمان لحاظ نمی شود. لذا هدف از این پژوهش، تحلیل رابطه ی بین کمیت و کیفیت در مسکن حداقل است. ابتدا مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل و فراوانی و وزن آن ها با روش توصیفی و آنتروپی شانون استخراج شد. سپس از طریق روش پیمایشی (مصاحبه ساختاریافته) راهبرد های طراحی ذیل هر مؤلفه مشخص شد که بر اساس آن، مجموعه ی ضوابط نمره دهی در تحلیل پلان تنظیم گردید. در گام بعد، 9 تیپ پلان برگزیده در شهر جدید پرند طبق ضوابط توسط متخصصین نمره داده شدند. درنهایت، رابطه ی بین مساحت و کیفیت در پلان های برگزیده کیفی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد در واحد های یک و سه خوابه برگزیده، فضای عمومی و در واحد های دو خوابه فضای خدماتی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر فضاها برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برخلاف تصور عموم، الزاماً با افزایش مساحت، کیفیت واحد مسکونی افزایش نمی یابد.
نقش تحول آفرین طراحی برای نوآوری اجتماعی در توسعه جوامع محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی برای نوآوری اجتماعی به عنوان رویکردی مؤثر برای مقابله با مسائل پیچیده اجتماعی و ترویج توسعه جامعه پایدار در سراسر جهان ظهور کرده است. این مقاله یافته های حاصل از یک تحلیل جامع از 14 ابتکار طراحی برای نوآوری اجتماعی را تلفیق می کند که از طریق رویکردها و فرآیندهای مشارکتی متنوع، به مسائل پیچیده اجتماعی ازجمله انسجام اجتماعی، توانمندسازی اقتصادی، پایداری محیطی و سلامت و رفاه می پردازند. این مطالعه از روش های پژوهش کیفی، ازجمله تحلیل مضمون و تحلیل مطالعات موردی تطبیقی استفاده می کند. داده ها از مستندات پروژه و مقالات مرتبط با آن ها جمع آوری شده اند و درک جامعی از تأثیرات چندوجهی طراحی برای نوآوری اجتماعی در زمینه های مختلف ارائه می دهند. یافته های کلیدی بر اثربخشی طراحی انسان محور و سازوکارهای مشارکت جامعه در دستیابی به نتایج پایدار تأکید می کنند. پروژه ها، تأثیرات قابل توجهی مانند تقویت پیوندهای اجتماعی، ارتقاء حفاظت محیطی، بهبود نتایج سلامتی و تقویت اقتصاد محلی از طریق فعالیت های کارآفرینی را نشان می دهند. این مقاله با ارائه بینش هایی در مورد ظرفیت تحول آفرین طراحی برای نوآوری اجتماعی در مواجهه با چالش های مختلف اجتماعی، بر اهمیت استراتژی های تطبیقی، مشارکت های اجتماعی و مدل های مقیاس پذیر برای پیشبرد توسعه جامعه پایدار از طریق رویکردهای مبتنی بر طراحی تأکید می کند.
تمایز و بازتولید اجتماعی در میدان آموزشی: پدیدارشناسی درک تمایز اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
397 - 426
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درپی پدیدارشناسی درک تمایز اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه کردستان از بازتولید اجتماعی در میدان آموزش است. با درنظر داشتن نظریات مربوط به بازتولید اجتماعی نظریه پردازانی هم چون: «بوردیو»، «اپل»، «باولز» و «جینتیس» به تفسیر وضعیت تمایز اجتماعی و چگونگی بازتولید آن در میدان آموزش پرداخته شده است. آنان بر آن هستند که آموزش رسمی وسیله ای است در دست اقشار و طبقات خاص جامعه برای تحکیم ارزش ها و هنجارهای موردنظرشان، دوام و قوام قدرت خود در درون جامعه، که میدان آموزش آن را بازتولید می کند. برای دستیابی به این هدف، درک دانشجویان را مورد تفسیر قرار داده و از روش پدیدارشناسی که در آن درپی کشف تجربه مشترک تغییرناپذیر همه مشارکت کنندگان از این امر می باشد، استفاده شده است. در این راستا با ۳۰نفر از دانشجویان دانشکده های دانشگاه کردستان در رشته های مختلف مصاحبه عمیق به عمل آمد و داده ها از طریق مراحل چهارگانه خواندن و درک کلیت متن داده ها، افق سازی و تلخیص داده ها، تشکیل واحدهای معنایی و توصیف مضامین گردآوری، تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که تمایز در انتخاب رشته، اولین نمود تمایزی است که دانشجویان طبقات بالا برای دستیابی و تسلط برای میدان آموزشی انجام می دهند. این امر گرچه در دوران دبیرستان با گرایش به آموزش خصوصی شروع شده است، اما به جهت دسترسی به منابع، امکانات و فرصت ها در دوران آموزش عالی تمایز پررنگ شده و در نهایت به تداوم جایگاه طبقاتی آن ها منجر می شود؛ هم چنین نتایج نشان می دهد که پیوند سرمایه اقتصادی و فرهنگی دانشجویان طبقات بالا در میدان آموزش دانشگاهی سبب حفظ تمایزات طبقاتی و خانوادگی و هم چنین هموار شدن ورود آن ها به بازار کار می شود.
فسخ نکاح و آثار آن بر حیات اجتماعی زنان با عنایت به نگاه مذاهب خمسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
31-50
حوزههای تخصصی:
در مذاهب خمسه فسخ نکاح به موجب عیوب معین، یکی از حقوق تعریف شده برای تفریق میان زوجین است. این موضوع به جهت ویژگی های خود بر حیات اجتماعی زنان تأثیراتی دارد که در میان نظرات فقهای مذاهب به صورت مجزا مورد بررسی قرار نگرفته است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی نشان می دهد که حق فسخ به واسطه برخی عیوب و توسعه حق فسخ به واسطه بیماری هایی نوین دارای مناط عقلی است. قاعده عسر و حرج و قواعد عام لاضرر و استصحاب، حق فسخ نکاح بعد از عقد را هموار می کند. فرضیه آن است که این رویه می تواند منجر به رسمیت شناختن حیات اجتماعی مستقل تری برای زنان براساس قانون مدنی گردد. در یک فرضیه رقیب ممکن است به دنبال این تفسیر، حق فسخ نکاح به صورت چشمگیری کاهش یابد و زمینه تأثیر آن بر نقش اجتماعی زنان در جامعه کمرنگ تر گردد.
تجربه زیسته کودک همسران از کودک همسری و مسائل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالشهای اساسی که جامعه ما با آن مواجه است پدیده کودک همسری است. پدیده کودک همسری علیرغم مخالفتهای حقوقی و روان شناختی با آن، نیازمند مطالعه و بررسی است. هدف پژوهش حاضرتبیین و بازنمائی تجربیات زیسته کودک همسران از کودک همسری و مسائل و چالشهای آن است. روش مورد استفاده در این پژوهش از نوع پارادایم کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. شرکت کنندگان در این پژوهش15 نفر از کودک همسران شهر شبستر بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با توجه به مصاحبه های عمیق، فردی و نیمه ساختاریافته گردآوری شد و تا زمان اشباع داده ها مصاحبه ها تداوم پیدا کرد. پس از پیاده سازی مکتوب مصاحبه ها، داده ها ی مصاحبه ها بر اساس رویکرد هرمنیوتیک و بر اساس روش دیکلمن،تانر و الن(1989) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از تجزیه و تحلیل تجربیات کودک همسران894کد، 5 مضمون اصلی "عوامل کودک همسری"، "آمال و آرزوهای کودک همسران"، "آسیب های ادراک شده"، "مزایای کودک همسری" و "راهبردهای توانمندسازی کودک همسران" و 19مضمون فرعی حاصل شد. می توان با اتخاذ تدابیری نظیر توانمندسازی کودک همسران در باب تنظیم هیجان، تقویت روابط عاطفی زوجین، موفقیت در کنترل و مدیریت تعامل ها و ارتقای سطح دانش، نگرش و مهارت کودک همسران در حوزه روان شناختی و روابط بین فردی زوجین چالشهای کودک همسران را کاهش داد.
تبیین جامعه شناختی خشونت علیه همسر از دریچه تئوری کنش موقعیت مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی چرایی مبادرت افراد به خشونت علیه همسر با استفاده از تئوری کنش موقعیتمند است. بدین منظور با استفاده از نمونه 450 نفری از زنان و مردان متأهل مراجعه کننده به دادگاه های خانواده، مراکز بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی شهر رشت که به روش نمونه گیری در دسترس اننخاب شدند، مفروضه های تئوری کنش موقعیتمند مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که اخلاقیات فردی ضعیف (ضریب بتا: 142/0)، خودکنترلی پایین (ضریب بتا: 180/0)، اخلاقیات موقعیتمند ضعیف (ضریب بتا: 131/0)، بازدارندگی ادراکی پایین (ضریب بتا: 198/0) تأثیر معناداری بر مشارکت افراد در خشونت علیه همسر دارند. همچنین، جنسیت (ضریب بتا: 187/0)، سن (ضریب بتا: 111/0-) و سطح تحصیلات (ضریب بتا: 223/0-) بر خشونت علیه همسر تأثیرگذار هستند. در ادامه ضریب تعیین مدل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای مورد بحث قادرند 37 درصد از واریانس خشونت علیه همسر را پیش بینی نمایند. همچنین تمایل به جرم رابطه بستر مجرمانه و خشونت علیه همسر را تعدیل می کند.
تاثیر تغییرات پوشش گیاهی بر شدت جزیره گرمایی در شهر؛ نمونه موردی: کلانشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
3 - 16
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات اقلیمی و همچنین توسعه های شهری بدون توجه به کیفیت زیست محیطی، شکل گیری جزیره گرمای شهری به یکی از چالش های جدی عصر حاضر تبدیل شده است. هدف عمده این پژوهش، تحلیل وضعیت پوشش گیاهی و دمای سطح زمین برای بررسی شکل گیری جزایر حرارتی شهری در شهر کرج است. به این منظور و در راستای آشکارسازی تأثیر فضاهای سبز در محیط های حرارتی شهر کرج، از داده های سنجش از دور برای استخراج فضاهای سبز، دمای سطح زمین و پوشش زمین استفاده شده است. دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر مودیس محاسبه شد. تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از اطلاعات برداشت شده توسط سنجنده های مربوطه ماهواره لندست 7 و 8 مربوط به سال های 2001 و 2021 استخراج شده و بعد از اعمال تصحیحات لازم و بررسی تصاویر، اقدام به شناسایی تغییرات کاربری اراضی و نوع تغییرات آن گردید. نتایج بررسی ها نشان داد که اراضی بایر پیرامون شهر به صورت پیوسته دارای بالاترین دما و لکه های گرم هستند و محدوده های دمایی بسیار گرم را تشکیل می دهند. در محدوده مسکونی شهر نیز جزایر حرارتی بر بافت فرسوده و محدوده های متراکم منطبق است. همچنین تحلیل و بررسی نقشه های دمای سطح زمین نشان دهنده افزایش دمای سطح در شهر کرج است. درعین حال، واکاوی نقشه ها حکایت از رابطه قوی بین پوشش گیاهی و دمای سطح زمین در کلانشهر کرج دارد. نقشه های کاربری اراضی نیز نشان از کاهش مساحت پوشش گیاهی و افزایش کاربری انسان ساخت دارد. این موضوع به طور واضح نشان دهنده این است که مهم ترین عامل در گسترش جزایر گرمایی و افزایش دما در بازه زمانی مورد بررسی، کمبود پوشش گیاهی بوده است. در نتیجه فضاهای سبز و پوشش گیاهی در شهرها به طور چشمگیری سبب تعدیل جزایر حرارتی شهری هستند. به این صورت که نواحی همچون اراضی بایر و نواحی دارای پوشش گیاهی کمتر، دارای دمای بیشتری نیز هستند. بنابراین گسترش بام سبز و استفاده از پوشش گیاهی سازگار با اقلیم هر منطقه به عنوان راه حلی برای کاهش جزیره گرمایی پیشنهاد می شود.
تحلیل کتاب سنجی و مرور ادبیات شهر اسفنجی به عنوان مفهومی نوظهور در مدیریت پایدار آب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
17 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر اسفنجی رویکردی جامع از مدیریت پایدار آب شهری است که در چند سال اخیر به منزله راهبردی اساسی در راستای حل چالش های آبی و زیست محیطی مورد توجه پژوهشگران سراسر جهان قرار گرفته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روند پیشرفت تحقیقات مرتبط با شهر اسفنجی به روش کتاب سنجی انجام شد.
روش: جامعه آماری کلیه اسناد مرتبط با شهر اسفنجی است که در پایگاه استنادی WOS نمایه شده اند. در این راستا به منظور دستیابی به تعداد پژوهش های انجام شده، جستجوی اصطلاح "Sponge City" بدون محدودیت زمانی و یا نوع سند صورت گرفت و در نهایت اسناد گردآوری شده با استفاده از نرم افزار Vosviewer تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، 614 سند در سال های 2005 تا 2023 در حوزه شهر اسفنجی منتشر شده که پژوهش ها به طور مستمر افزایش داشته است. 8/99 درصد اسناد به زبان انگلیسی است. از طرفی با افزایش تعداد اسناد، تعداد استنادهایی هم که توسط مقالات کسب شده، افزایش یافته که پراستنادترین مقاله با 260 استناد در سال 2018 منتشر شده است. همچنین مجله Water با انتشار 88 سند، پژوهشگری با نام Jia, H. F. با انتشار 17 سند و کشور چین با انتشار 388 سند بیش ترین تولیدات علمی مرتبط با شهر اسفنجی را داشته اند. بر اساس نقشه هم رخدادی کلمات کلیدی؛ شهر اسفنجی، مدیریت، توسعه کم اثر، کارایی و عملکرد و مدیریت رواناب رگبارها، پرتکرارترین کلمات کلیدی شدند.
نتیجه گیری: پژوهش حاضر توانسته است با شناسایی روندهای نوظهور و در حال رشد حوزه شهر اسفنجی راه گشای سایر پژوهشگران برای انجام پژوهش های کاربردی بیش تر و موفقیت مدیران و متخصصین شهری در به کارگیری مفهوم شهر اسفنجی به عنوان زیربنای اندیشه فراگیر مدیریت پایدار آب شهری باشد.
خط و هندسه پنهان در زوایای کتیبه های مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی (مطالعه موردی گنبد الله الله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان شاخه های گوناگون هنرهای اسلامی، معمای اسلامی و مخصوصاً تزیینات وابسته به آن، دارای جایگاه شاخصی می باشد. بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی نمونه بازری از این شاهکارهای معماری اسلامی می باشد این مجموعه دارای چندین بخش است که مهم ترین بخش آن مقبره شیخ صفی الدین(گنبد الله الله) می باشد. مقبره شیخ صفی الدین که در ضلع جنوبی و شمالی آن دارای دو درگاه موسوم به قبله قاپوسی می باشد، دارای 16 کتیبه محصور شده در قاب 6 ضلعی می باشد که 8 عدد آن دورتادور درگاه ضلع شمالی و 8 عدد دیگر در درگاه جنوبی نقش گردیده اند. هدف اصلی از این پژوهش دستیابی و ترسیم هندسه پنهان در ساختار این کتیبه ها و نیز تفسیر و تحلیل آن ها به جهت بیان ارتباط مستقیم هندسه در بطن کتیبه و مفاهیم نهفته در متون آن می باشد. همچنین از اهداف دیگر پژوهش حاضر دسته بندی حروف به کار برده شده در کتیبه ها به لحاظ فرم حروف ونیزخوانش تعدادی از متون کتیبه های مذکور است که تاکنون خوانده نشده اند. روش جمع آوری داده ها بر پایه پژوهشی میدانی(عکاسی، طرح خطی، تصاویر) و با استناد به منابع مکتوب صورت گرفته است که به روش تاریخی_ تطبیقی بر مبنای الگوهای هندسی و تجزیه حرف های متون به جهت خوانش آن ها صورت پذیرفته است. نتایج حاصله نمایانگر آن است که اکثر این کتیبه ها دارای زیرساخت های هندسی منسجم بوده و نیز تنوع زیادی در طراحی حروف ها با در نظر گرفتن در فضا و زاویه ای که واقع هستند، مشاهده می شود. همچنین از یافته های مهم دیگر این پژوهش دست یابی به مفاهیمی است که ارتباط عمیق و شگرف میان متن و هندسه بکار رفته در مرکز اثر آن را اثبات می نماید. به طور کلی در این کتیبه ها به نوعی ساختار شکنی و منحصر به فرد بودن به جهت نحوه ادغام دو عنصر متفاوت یعنی خط و هندسه در یک قاب 6 ضلعی منتظم مشاهده می شود.
بررسی تطبیقی منظومه های ویس و رامین و خسرو و شیرین بر پایه نظریه قصه عشق رابرت استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منظومه های عاشقانه شاهد اتفاقات گسترده ای هستیم که حول محور عشق در حال رخ دادن هستند. هر یک از شاعران و نویسندگان در بیان قصه عشق، نظر و دیدگاه خود را غالباً در قالب سلسله حوادث داستانی بیان می کنند. رابرت استرنبرگ یکی از قابل اعتناترین و چهارچوب مندترین نظریه ها را درباره داستان های عاشقانه مطرح کرده است. او برای قصه های عشق، پنج محور اصلی ترسیم کرده است و برای هرکدام از این قصه های عشقی خود نیز بیست و شش زیرشاخه متعدد برشمرده است. در این جُستار براساس نظریه قصه عشق رابرت استرنبرگ تلاش شده است منظومه های ویس و رامین و خسرو و شیرین مورد بررسی و واکاوی قرار گیرند. با توجه به اینکه تعداد قصه های عشق استرنبرگ بخش های زیادی دارد، در این تحقیق تلاش شده است غالباً به قصه های عشق مهم و برجسته این منظومه ها پرداخته شود. نتیجه تحقیق نشان می دهد که در این دو منظومه انواع قصه های عشق استرنبرگ قابل مشاهده و تطبیق است. کنش های روانی شخصیت ها که در این داستان ها غالباً حول محور عشق شکل گرفته است، همچنین تعاملات و نوع رویکرد عاشق و معشوق به مسئله روابط عاشقانه و زناشویی آن ها و تطابق آن ها با نظریه قصه عشق استرنبرگ، ابعاد پنهان روان شناختی شخصیت ها را تا حدود بسیاری آشکار می کند. براساس قصه های مختلف عشق استرنبرگ و بررسی منظومه های خسرو و شیرین و ویس و رامین، مشخص می شود که جنبه ها و خصوصیاتِ نظریه قصه عشق در خسرو و شیرین به نسبت ویس و رامین از نمود و غلبه بیشتری برخوردار است.
معرفت شناسی دیجیتال به مثابه شیوه نگرش، براساس آرای مک لوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در دنیای جدید، «دیجیتال» به چیزی فراتر از ابزارهایی بی طرف تبدیل شده است. عصر دیجیتال، مفهوم «معرفت شناسی دیجیتال» را وارد زندگی انسان ها کرده است. این معرفت شناسی آن گونه که مک لوهان «منطق موزاییکی» و کارکرد رسانه به مثابه یک «رابط» در تقابل بین کهکشان های فرهنگی را شرح می دهد، رویکردی از جنس «عدسی» دارد. انسان معاصر، به کلیتِ هستی از طریق این عدسی می نگرد و آن را درک می کند. سؤالات اساسی که مطرح می شود بدین شرح است:آیا دیجیتال صرفاً شامل ابزارها و مفاهیم خنثی است یا نگاه انسان و درک انسان از زندگی را نیز تحت تأثیر قرار داده است؟ آیا تأثیرات «معرفت شناسی دیجیتال»، بر زمان حال و آینده اعمال می شود یا گذشته و تاریخ را نیز تحت تأثیر قرار می دهد؟ و «نشان»ها در عصر دیجیتال، چگونه زیست انسان ها را متأثر ساخته اند؟هدف پژوهش: این پژوهش در پی آن است با دیجیتال به عنوان «چیزی برای اندیشیدن» مواجه شود و به توصیف معرفت شناسی دیجیتال بپردازد. روش پژوهش: روش این پژوهش بر مبنای تبارشناسی است. موضوع بررسی شده در تبارشناسی، سیر تاریخ نیست و مطالعه منفرد سوژه های تاریخی را مدنظر ندارد. تبارشناسی رخدادها و پراکندگی را بررسی می کند که حاصل منازعات و تعامل نیروها است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد در عصر حاضر، دیجیتال چیزی خنثی نیست، بلکه فراتر از ابزارهای بی طرف رفتار کرده و معرفت شناسی دیجیتال را وارد زندگی انسان ها کرده است؛ این معرفت شناسی، نگاه انسان به مفاهیم گذشته و حال را تحت تأثیر قرار می دهد. همچنین زندگی انسان در عصر دیجیتال، چنان تحت تأثیر نشان ها قرار گرفته است که این نشان ها کارکردی از جنس معرفت شناسی یافته اند.
تأثیر تغییر مسیرهای تجاری دوره صفویه بر دگرگونی ساختار کاروان سراهای مرکز و جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:کاروان سراهای دوره صفویه از ابتدا تا اواخر این سلسله، دست خوش تغییرات چشم گیری در گونه شناسی و ساختار معماری خود شده اند. این تغییرات گونه شناختی، تحت تأثیر عوامل مختلفی بوده است که شناسایی و بررسی این عوامل تأثیرگذار مهم است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تغییرات اجزای مختلف گونه معماری کاروان سرا در دوره صفویه با توجه به تغییر مسافت و حجم تجارت در مسیرهای تجاری منتهی به مقاصد زمینی به دریایی است. حال سؤال پژوهش این است که تغییر مسیرهای تجاری در دوره صفویه، منجربه چه تغییراتی در گونه شناسی و ساختار کاروان سراهای این دوره شده است؟روش پژوهش: این پژوهش با تکیه بر نظریه گونه شناسی تکاملی و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک مجموعه داده های کمی و کیفی، تأثیر تغییر مکان مسیرهای تجاری کاروانی در دوره صفویه را بر تغییر مشخصات کالبدی 15 کاروان سرای مهم احداث شده در مسیرهای مزبور که با توجه به امکان بررسی متغیرهای گوناگون هدفمند انتخاب شده اند را بررسی کرده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که تغییر حجم تردد و تجارت از مسیرهای زمینی پیشین جاده ابریشم به مسیرهای منتهی به بنادر به عنوان پایانه های تجارت دریایی، بر ساختار و گونه کاروان سراهای احداث شده در این مسیرها تأثیر گذاشته است. برخلاف ساختار متداول کاروان سراهای مسیر تجارت زمینی جاده ابریشم که ساختار و حجم آ ن ها متناسب با اقامت طولانی مدت کاروان های بزرگ بوده است، کاروان سراهای مسیرهای دریایی، دارای پلان ساده تر و متناسب با اقامت های کوتاه مدت و حجم مال التجاره بالاتر ساخته شده اند.
تحلیل مفهوم جنسیت در نمایشنامه «خشکسالی و دروغ» با استفاده از رویکرد تاریخی-گفتمانی روث وداک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
567 - 584
حوزههای تخصصی:
آثار هنری، بخشی اساسی از فرهنگ یک جامعه و منعکس کننده وضعیت فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه هستند. پژوهش پیش رو به تحلیل گفتمان انتقادی نمایشنامه خشکسالی و دروغ نوشته محمد یعقوبی می پردازد تا مطالعه کند که مفهوم جنسیت در این متن زبانی در قالب چه گفتمان هایی تولید یا بازتولید می شود. یعقوبی از نمایشنامه نویسانی است که در بیشتر آثارش، مضمون روابط میان زن و مرد در محیط خانواده و نقش های جنسیتی، برجسته است. برای نیل به هدف پژوهش، نظریه های مربوط به جنسیت از بعد زیست شناختی، فرهنگی و گفتمانی مطرح شده اند و در بخش روش تحقیق، رویکرد تاریخی-گفتمانی روث وداک که پس زمینه های تاریخی-اجتماعی متون را برای تحلیل درنظر می گیرد، انتخاب شده است. بهره گیری از افق تاریخی-اجتماعی دهه هشتاد و تحلیل متن نمایشنامه با استفاده از راهبرد های پنج گانه وداک و بررسی مضامین کلیدی مندرج در آن نشان می دهد در نمایشنامه خشکسالی و دروغ، تعریف جنسیت و نقش های جنسیتی در وضعیتی میان گفتمان سنتی رسمی مسلط و گفتمان مدرن (به عنوان گفتمان رقیب) که امکان بروز آن در دهه هشتاد فراهم شد، تولید می شود. همچنین نویسنده متن به خوبی توانسته موقعیت جامعه در حال گذار به سمت مدرنیته ایران در دهه هشتاد و پیامدها و تحولات ایجادشده به سبب آن در عرصه خصوصی خانواده و روابط زناشویی را در خصایص شخصیت هایش بازنمایی کند.
شناسایی عوامل مؤثر بر تاب آوری زنان مطلقه و سرپرست فرزند: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین کیفی عوامل مؤثر بر تاب آوری زنان مطلقه که حضانت فرزندان را نیز قبول کرده اند ، انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان تحت حمایت مراکز بهزیستی وکمیته امداد شهرستان فیروزآباد در سال 1400 بود. با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند از میان جامعه مذکور نمونهگیری تا حد اشباع (10 زن مطلقه تابآور) ادامه یافت. پژوهش به صورت کیفی با استفاده از رویکرد پدیدارشناسانه انجام شد. استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شدند و پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری نهایی آن ها به روش تحلیل مضمون، سه شاخص اصلی در زنان مطلقه تاب آور استخراج شد: 1- عوامل فردی 2- عوامل حمایتی و 3- عامل حضور فرزند. نتایج نشان داد عوامل فردی شامل خودتنظیمی شناختی ، خودتنظیمی رفتاری ، راهبردهای معنوی-مذهبی و ویژگی شخصیتی است. عوامل حمایتی شامل حمایت خانواده و حمایت اجتماعی است و مقوله هسته ای آخر که عامل حضور فرزند است شامل مضامینی از جمله معنا آفرینی حضور فرزند و تمرکز بر نقش والدی است، از عوامل مؤثر در تاب آوری زنان مطلقه با حضور فرزندان محسوب می شوند. پژوهش حاضر به شناخت تجربه تاب آوری زنان مطلقه و سرپرست فرزند و هم چنین طراحی مداخلات اختصاصی جهت تسهیل تاب آوری آن ها کمک می کند.
شناسایی چرخه ی پرخاشگری در میان زوجین ایرانی: مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی چرخه ی پرخاشگری در میان زوجین ایرانی انجام شد. جامعه ی آماری زوجینی را شامل شد که از پرخاشگری فیزیکی شکایت داشته و جهت دریافت خدمات درمانی به مراکز مشاوره ی وابسته به دادگستری شعبه ی دوم قوه قضاییه ی شهر تهران در سال 1399مراجعه کردند. جهت شناسایی چرخه ی پرخاشگری زوجین از روش تحلیل کیفی استفاده گردید. بدین ترتیب که در ابتدا، سوالات مصاحبه به منظور شناسایی و دستیابی به سوالات پژوهش توسط محقق به شکل مصاحبه نیمه ساخت یافته تنظیم شد. سپس، مصاحبه با زنان و مردانی انجام شد که در طول مدت زندگی زناشویی خود، با مشکل پرخاشگری فیزیکی مکرر مواجه بودند. مصاحبه ها تا جایی ادامه یافت که محقق در سه مورد متوالی تکرار نتایج را مشاهده کرد. به عبارتی، نتایج به اشباع نظری رسید، که در این مطالعه تعداد ده زوج می باشد. با توجه به مصاحبه ها و تحلیل یافته های حاصل از کدگذاری های انجام شده، چهار مرحله عمده در چرخه ی پرخاشگری زوجین مشاهده شد که به ترتیب با این عناوین نام گذاری شد: بازتجربه ی هیجانات منفی، پافشاری برای احقاق خواسته و تحکیم قدرت، حمله ی فیزیکی و تغییر موضع قدرت در رابطه. بحث: مطالعه ی حاضر اهمیت پرداختن به متغیرهایی هم چون قدرتُ، الگوهای ارتباطی، سبک اسنادی، سبک دلبستگی، و مهارت های حل مسئله را در میان زوجین پرخاشگر را پررنگ کرد.
طرد فقرا از شهر مرکزی به نواحی پیرامونی در کلان شهرهای ایران، مطالعه موردی: کلان شهر مشهد و نواحی پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تحولات شهری در دهه های اخیر به ویژه در کشورهای در حال توسعه، پدیده ای به نام "طرد فقرا از شهر مرکزی به نواحی پیرامونی" را به وجود آورده است. این پدیده که به عنوان یکی از چالش های اساسی شهرسازی مطرح شده، ناشی از وجود بخش هایی از جامعه است که به دلیل شرایط اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، ناتوان در دسترسی به منابع و خدمات اساسی شهری هستند. درک این پدیده نیازمند بررسی دقیقی از تعامل پیچیده بین مورفولوژی شهری، ساختارهای حکومتی و دینامیک های اجتماعی است. در همین راستا هدف این پژوهش تبیین انتقادی طرد فقرا از شهر مرکزی به نواحی پیرامونی در کلان شهرهای ایران مشخصا بر روی نمونه موردی کلان شهر مشهد و نواحی پیرامونی آن است. در این باره، تحلیل اطلاعات با دو رویکرد مصاحبه و بررسی اسناد، با بهره گیری از پارادایم انتقادی و روش تحلیل گفتمان انتقادی، انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که فرصت های شغلی محدود، سوداگرایی زمین، نیروهای نامرئی، قیمت مسکن و هزینه های زندگی، قدرت، احساس عدم تعلق، حق به شهر، هویت، تفاوت فرهنگی، تصمیمات بالا به پایین، عدالت اجتماعی، اقتصاد رانتی، سیاست ها و تصمیم ها، توسعه نامتوازن، حمایت غیر رسمی حداقلی و عدم خدمات رسانی مطلوب از محورهای اصلی در این حوزه تلقی می شود.
تامس گرینفیلد و حوزه مطالعاتی مدیریت آموزشی: از جنبش تئوری تا علم انسانی
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر معرفی محوری ترین بخش از اندیشه های پروفسور "تامس بارگرینفیلد" به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نظریه پردازان مدیریت و رهبری آموزشی است. گرینفیلد نظریه پردازی مطرح و منتقد در سن شصت سالگی بین سال های 1991 تا 1996 با تدوین ده مقاله مهم پس از بازنشستگی از انسیتیتوی مطالعات آموزشی آنتاریو کانادا، تحول بزرگی در مدیریت آموزشی ایجاد کرد. برای نگارش مقاله حاضر، با مبنا قراردادن مقاله فزال ریزوی(1994) استاد بازنشسته دانشگاه ملبورن استرالیا، و رساله دکترای جان آلن کرکام(1994) در دانشگاه گلاسکو اسکاتلند و چند اثر اولیه گرینفیلد (1954 و 1993) و نیز تعدادی از مقاله های مرتبط دیگر که در دوره ای نزدیک به هم منتشر شده بودند، تصویری منسجم از اندیشه های گرینفیلد، به ویژه سیر تحول فکری وی از جنبش تئوری تا ظهور علم انسانی در حوزه مطالعاتی مدیریت آموزشی، ارائه گردد. یکی از نکات مهم در اندیشه های گرینفیلد، تاکید بر اهمیت ارزش ها در مدیریت آموزشی است. گرینفیلد معتقد بود که تصمیات مدیریتی باید مبتنی بر ارزش های انسانی و اخلاقی باشد. او معتقد بود که ارزش های فردی و اجتماعی مدیران و معلمان نقش اساسی در موفقیت یا شکست سیستم آموزش و پرورش دارد. گرینفیلد براین باور بود که در نظر و عمل مدیریت و رهبری آموزشی، ارزش گذاری، بر خردگرایی مقدم است. افراد می توانند در حدود محدودیت های اعمال شده توسط ارزش ها، خردمند باشند. گرینفیلد مدیریت آموزشی را یک فرآیند اجتماعی می دانست که باید بر اساس روابط انسانی و تعاملات اجتماع شکل گیرد. او معتقدبود رهبران سعی می کنند رهبری کنند، نظم اجتماعی اطراف خود را بسازند، واقعیت های جدیدی ایجاد کنند و اراده خود را به واقعیت تبدیل کنند؛ از این رو رهبران آموزشی، خود سازندگان واقعیت اجتماعی هستند. به زعم گرینفیلد، مدیریت و رهبری آموزشی، یک فعالیت اخلاقی است. گرینفیلد، در جهانی که سازمان ها نگران ارزش ها و قضاوت های ارزشی هستند، خاطر نشان می کند که پیامد عملی این مفهوم از سازمان ها و رهبران، این است که سعی می کنند تا دیگران به ارزش هایی که خودشان معتقدند، متعهدکننده خوبی باشند. و بالاخره رهبران به کار آفرینان ارزش ها تبدیل می شوند که وظیفه انها ایجاد وحدت و انسجام بین افراد است. البته در بخش پایانی مقاله حاضر، هرچند دیدگاه های انتقادی نسبت به سوبژکتیویسم گرین فیلد، به ویژه از منظر معرفت شناختی، نیز معرفی شده است، اما تاکیدشده است که درک مناقشات روش شناختی در حوزه مطالعاتی مدیریت آموزشی، بدون ارجاع به اندیشه های گرینفیلد ناقص خواهدبود.
مطالع تحلیلی تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۱-۱۲
حوزههای تخصصی:
هندسه در معماری به عنوان یک ابزار برای ایجاد تنوع و حرکت در طراحی ها استفاده می شود. منابر چوبی یکی از عناصر ویژه آثار دوران اسلامی ایران است که خلاقیت ها، نوآوری ها و زیبایی های هنر کار با چوب را به نمایش می گذارند. مسجد جامع اصفهان با داشتن چندین منبر چوبی که در دوران متفاوتی ساخته شده دارای ارزش ویژه ای در مطالعه تزیینات منبرهای تاریخی است. از این جمله می توان به منبر محراب الجایتو اشاره کرد که در شبستان الجایتو مسجد جامع اصفهان قرار دارد. در پژوهش پیش رو نویسندگان سعی در تحلیل ساختار تزیینات چوبی این منبر دارند. سؤالات این پژوهش عبارتند از: 1. تزیینات گره چینی منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه شاخصه و ویژگی هایی است؟ 2. منبر محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان دارای چه نوآوری هایی براساس ویژگی های فنی و هنری است؟ اهداف پژوهش شامل تحلیل هندسی، شناخت هندسه گره ها و بررسی ویژگی های فیزیکی و ظاهری منبر محراب الجایتو و نوآوری های آن براساس ویژگی های فنی و هنری این اثر هنری است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، منبر مسجد جامع اصفهان را مطالعه و اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی را به صورت کیفی تجزبه و تحلیل کرده است. یافته های این مقاله نشان می دهد منبر مسجد جامع اصفهان با گره های هشت وطبل، ده تند، ده کند و شل و هشت و چهارلنگه تزیین شده است. در انتها، این تزیینات گره چینی به صورت دقیق ترسیم و ارائه شده است. تحلیل هندسی گره های کارشده در منبر مسجد جامع اصفهان نقش مهمی در شناخت تزیینات هندسی دوره تاریخی خود ایفا می کنند. این تحلیل می تواند به درک بهتری از نحوه ساخت و طراحی سازه های چوبی در گذشته بیانجامد و به حفظ تزیینات چوبی تاریخی کمک کند.
ساخت و رواسازی فرم کوتاه پرسشنامه سلامت اجتماعی در ایران (SHQ16)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴
257-278
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بر سلامت اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد کلیدی سلامت، نقش مهمی در آسایش افراد و جامعه ایفاء می کند. تحقیق در این حوزه نیازمند داشتن ابزارهایی متناسب با جامعه ایرانی و دارای روایی و پایایی مناسب است. این پژوهش با هدف ساخت و رواسازی فرم کوتاه پرسشنامه سلامت اجتماعی انجام شده است. روش: این مطالعه از نوع تحلیل ثانویه بود که داده های آن بخشی از تحقیق کشوری در 31 استان بوده است. حجم نمونه 60853 نفر بود. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود که از هر استان 3 شهر انتخاب و طی چندمرحله متناسب با ترکیب سنی و جنسی پاسخگویان انتخاب شدند. مخزن اولیه گویه ها بر اساس مطالعات قبلی با 40 گویه طراحی و روایی محتوای آن توسط ده نفر از صاحبنظران مورد تأیید قرار گرفت و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و با روش تحلیل عاملی اکتشافی (EFA) انجام شد. یافته ها: از مجموع گویه های اولیه بعد از انجام تحلیل عاملی اکتشافی، 16 گویه در مدل باقی ماندند که روی 4 عامل مسئولیت پذیری اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت سیاسی و حمایت سازمانی بار شدند. این 4 عامل درمجموع 69.38 درصد از واریانس کل سازه را تبیین می کنند. همچنین همخوانی درونی سؤالات پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ 0.88 نیز تأیید شد. بحث: حجم و تنوع پاسخگویان، مقیاس ملی، نتایج مطلوب روایی و پایایی، متناسب بودن با فرهنگ ایرانی و تعداد مناسب سؤالات پرسشنامه نسبت به پرسشنامه های قبلی، آن را به ابزار مناسبی برای سنجش سلامت اجتماعی در سطح فردی تبدیل کرده است.
تحلیل نقادانه مرمت کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز با تأکید بر اصالت فرم
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۲۸۷-۲۵۷
حوزههای تخصصی:
مسجد عتیق شیراز از مساجد تاریخی ایران است و دارای تزئینات منحصربه فردی ازجمله کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه است که توسط «پیر یحیی صوفی» از خوشنویسان به نام قرن هشتم هجری قمری نوشته شده است. این کتیبه با توجه به منابع تاریخی، بارها بازسازی شده، اما در این کتیبه برخی از موارد با مرمت هایی مواجه هستند که بدون رعایت اسلوب نگارش کتیبه اصلی، کتیبه موردنظر بازسازی شده است که باعث خدشه وارد کردن به اصالت اثر تاریخی و منجر به بروز اشتباه شده است؛ برای این اساس، پرسش های پژوهش عبارتنداز: در بازسازی های انجام شده برروی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز تا چه میزان به موضوع اصالت و ممانعت از جعل کتیبه توجه شده است؟ در بازسازی کتیبه معرق سنگ و کاشی خدایخانه مسجد عتیق شیراز مرمتگر تا چه میزان اصول کتیبه نویسی پیر یحیی صوفی را رعایت کرده است؟ در راستای پاسخ به پرسش های مطرح شده در این پژوهش، به بررسی بخش های بازسازی شده کتیبه معرق خدایخانه پرداخته شده است. بخش های مرمتی بازبینی شدند و با دیگر آثار پیریحیی صوفی مقایسه گردید. روش پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی، گردآوری مبتنی بر مطالعات کتابخانه ایی و میدانی و روش مطالعه داده ها تطبیقی و تحلیلی است. نتایج یافته ها، نشان دهنده این موضوع است که در بازسازی کتیبه معرق برخی بخش ها ، تفاوت هایی با خط پیر یحیی صوفی وجود دارد؛ این مسئله نشان دهنده عدم شناخت کتیبه از نظر ساختاری و یا رویکرد سلیقه ای در مرمت کتیبه و مداخله افراطی در مرمت کتیبه ها که باعث خدشه وارد نمودن به اصالت اثر موردنظر است.