تحلیلی نقادانه بر کتاب تاریخ و نظریه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۱۲ (پیاپی ۸۸)
31-50
هدف این مقاله، ارزیابی کتاب «تاریخ و نظریه اجتماعی» است که توسط غلامرضا جمشیدیها ترجمه شده است. این ارزیابی از نظر شکلی، محتوایی، روش شناختی و نیز ترجمه انجام شده است. در این مقاله متن اصلی در تقابل با متن ترجمه قرارگرفته و نقاط قوت و ضعف آن هم در متن اصلی هم در نسخه ترجمه شده استخراج شده است. نتایج نشان داد این کتاب، ویژگیهای مثبت زیادی دارد. محتوای کتاب سازگاری مناسبی با پیش فرضهای اساسی دارد، زیرا به لحاظ منطقی نویسنده نشان داده است که تاریخ، بخشی از جامعه شناسی و جامعه شناسی بخشی از علوم اجتماعی است پس می توان مانند نویسنده نتیجه گرفت که تاریخ نیز بخشی از علوم اجتماعی است و همچنین مغایرتی با ارزشهای اسلامی و اصول دینی ندارد. از نظر حجم مطالب و اطلاعات و دانش منتقل شده، دانشجویان و افراد مبتدی ناآشنا با این علوم می توانند استفاده های تاریخی زیادی از این کتاب داشته باشند. از این جهت این کتاب می تواند به عنوان منبع کمک درسی و بهره گیری از منابع معتبر آن برای دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته های تحصیلی جامعه شناسی و تاریخ پیشنهاد شود. وجود بیش از 600 منبع ارزشمند تاریخی و جامعه شناسی در کتابشناسی از نکات بسیار ارزشمند دیگر در این کتاب است. همچنین ترجمه روان و کوتاه نسبت به متن سنگین و ثقیل اصلی (صرفنظر از ایرادت آن) نکته قوت دیگر این کتاب است. با این حال، این کتاب با آخرین سرفصل های مصوب وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری به عنوان کتاب اصلی در تدریس دروس دانشگاهی مطابقت ندارد و کتاب جانبی و کمک درسی شمرده می شود و نمی توان از آن به عنوان کتاب درسی استفاده کرد. نبود نتیجه در پایان هر فصل خواننده را سردرگم نگه می دارد. انسجام منطقی در مطالب درون هر فصل و بین مطالب فصول مختلف بسیار ضعیف است. رفع برخی از ایرادات در ترجمه، ایرادات ویرایشی و نگارشی، می تواند به غنای کار بیافزاید. اصلاحات درون متنی مخصوصاً برای دسترسی راحت تر خواننده به منابع و به روزبودن منبع دهی از ایرادات اساسی کار است که امید است در چاپ بعدی اصلاح گردد.