مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
مسجد جامع اصفهان
مساجد و مکان هایی نظیر آن برای ارائه معانی الهی خلق می شوند به همین دلیل معماران از ابزاری مانند هندسه و تناسبات طلایی برای ارائه آن استفاده می نمایند تا مفاهیم را به کاربران آن مکان منتقل نمایند که اثری نظیر این مسجد یکی از نمونه های موفق آن می باشد. در این تحقیق مسجد جامع اصفهان نمونه موردی می باشد که به دلیل دارا بودن معماری دوره های مختلف در خود لقب موزه مساجد را گرفته است. از این رو در این تحقیق به تحلیل هندسی پلان این اثر و عناصر مختلفی که در دوره های مختلف و توسط معماران مختلف نیز بنا شده اند پرداخته شده است. روش انجام پژوهش به صورت تجزیه و تحلیل هندسی و تناسب یابی پلانی صورت پذیرفته است. همچنین به این مسئله که از چه نوع هندسه و تناسبات طلایی در این اثر هنری استفاده شده نیز پرداخته شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشانگر دارا بودن اشتراکات تناسبی و هندسی در بین تمامی سبک های معماری بکار رفته در دوره های مختلف در این بنا می باشد که این اثر را به عنوان یک اثر یکپارچه به عنوان مسجد جامع اصفهان ارائه می دهد.
تجزیه و بازتولید فام های تشکیل دهنده رنگ آبی در کاشی کاری مساجد شیعی دوره صفوی با بررسی نمونه های موردی (مساجد علیقلی آقا، جامع اصفهان، شیخ لطف الله، امام و لنبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درمواجهه با آثار معماری سنتی مشاهده می شود که توجّه ویژه ای به رنگ و نور در فضا و بنا ها می شده است. رنگ ها گاهی به صورت رنگ آمیزی، مصالح رنگی، شیشه های رنگی و یا کاشی های رنگی به کاربرده می شدند. اگرچه امروزه کمتر به این مقوله توجّه می شود امّا شناخت این بخش از معماری می تواند راه گشای استفاده ی مجدد از آن باشد. استفاده از کاشی در معماری قدمتی دیرینه دارد. امّا کاشی ها در آثار معماری کمتر موردبررسی واقع شده اند. از این رو لازم است تا از زوایای مختلف به آن ها توجّه گردد که از جمله می توان به طیف رنگ ها، نقوش و ... که در آن ها به کار گرفته شده است، اشاره کردبا توجّه به ابعاد و گستره وسیع وجوه ابعادی، برای پژوهش در این تحقیق به مطالعه در خصوص طیف رنگ آبی (فیروزه ای، لاجوردی) به کار رفته در مساجد دوران صفوی پرداخته شده است و هدف ازآن شناسایی و تجزیه فام های به کار رفته در رنگ آبی کاشیکاری های این آثاربوده و راهنمایی برای انجام پژوهش های آتی در زمینه نحوه ارتباط رنگ های به کارگرفته شده در کاشی های ایرانی دوره صفوی و تولید رنگ دقیق آبی بکار رفته در این دوران برای مرمت مجدد آثار صفوی می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و با بررسی نمونه های موردی مساجد صفوی سعی در به تصویر کشیدن چگونگی تغییرات طیف رنگ آبی در آن ها پرداخته شده است. روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی با ابزار مشاهده و تکنیک عکسبرداری انجام گرفته است که با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و ابزار نرم افزاریExcel 2007و Photoshop CS4به تجزیه و تحلیل اطلاعات دریافتی مبادرت شده است. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن هستند که کم رنگ ترین رنگ آبی بکار رفته در کاشیکاری نمونه های مورد بررسی دارای مشخصات RGB، 213R=، 246G=، 222B=بوده و پر رنگ ترین رنگ آبی بکار رفته دارای مشخصات RGB، 17R=، 22G=، 78B=می باشد که برای مرمت و تولید دقیق این رنگ ها مطابق با کاشیکاری عصر صفوی باید این اعداد در نظر گرفته شوند.
بررسی حس تعلق به مکان در بناهای مذهبی-تاریخی در راستای افزایش تعامل ساکنین محله با بنا (نمونه موردی: مسجد جامع اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
85 - 100
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان سطح بالاتری از حس مکان است که منجر به محیط های با کیفیت می شود و انسان خود را جزئی از آن می داند و به آن احترام می گذارد. حس تعلق در معماری برآیند سه عامل فرد، دیگران و محیط می باشد که این حس شامل عواملی چون ادراک فرد از محیط، متغیرهای اجتماعی همچون نمادها، نشانه ها و کالبد بنا است و دارای سطوح مختلفی می باشد که شامل "رضایتمندی"، "رجحان مکانی"، "شناخت مکانی"، "نمادگرایی"، "تعلق مکانی"، "دلبستگی به مکان" و "تعهد به مکان" است. در راستای شناخت میزان حس تعلق افراد به مساجد تاریخی، مسجد جامع اصفهان به عنوان نمونه ای شاخص انتخاب شده است. این مسجد یکی از شاهکارهای معماری در دوران مختلف می باشد و در طول ایام دستخوش تغییراتی گشته است امّا همچنان به عنوان فضایی مناسب برای عبادت مورد استفاده افراد زیادی قرار می گیرد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-پیمایشی می باشد که با استفاده از پرسشنامه و توزیع آن در مسجد جامع اصفهان، سطوح مختلف حس تعلق به مکان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که نمادگرایی بیشترین رتبه و شناخت مکانی پایین ترین رتبه را در میان سطوح مختلف دارد و در میانه این دو، مابقی سطوح حس تعلق قرار می گیرند امّا رجحان مکانی در میان پاسخ آزمودنی ها را نمی توان به عنوان یک عامل تأثیرگذار در نظر گرفت. لازم به ذکر است تفاوت معنا داری در زمینه رجحان مکانی در میان مردان و زنان نسبت به مسجد جامع اصفهان وجود دارد و همچنین نمادگرایی به عنوان مهمترین عامل در میان قشر تحصیل کرده و متخصص شناخته می شود.
تأثیر نور و فضا در ساختار مسجد بر حالات معنوی نمازگزار (مسجد جامع اصفهان)
حوزه های تخصصی:
در معماری سنتی ایران، نور طبیعی که به عنوان تنها منبع روشنایی روز بود، به تأمین روشنایی محدود نشده و از نظر کیفیت بصری و زیبایی فضا نیز مورد توجه معماران بوده است. یکی از نمونه های خوب بازی نورپردازی طبیعی در معماری ایرانی را می توان در مجموعه های مذهبی با فضاهای متفاوت آن یافت. وجود بازشوهای متنوع دیواری و سقفی در این نوع معماری شاهد این ادعاست. به منظور بررسی نقش طراحی معماری و تنوع نورگیرهای مختلف در کمیت و کیفیت روشنایی فضا متناسب با کاربری آن، تحقیقی در مسجد جامع اصفهان که دارای حیاط ها و فضاهای متفاوت است، انجام شد. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق اسناد ضمن آشنایی با معماری معاصر ایران و ارتباط بین نور و فضا در این دوران معماری و توضیح هریک از این عناصر تأثیرگذار و همچنین دیدگاه معماران بزرگ ایران و جهان مجموعه فرهنگی، تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم. این مجموعه یکی از مراکز مذهبی شهر اصفهان می باشد. در این مقاله ویژگی نورپردازی تعدادی از فضاهای منتخب این مجموعه که از نظر شکل هندسی فضا، وضعیت و موقعیت نورگیر، محل قرارگیری در مجموعه و کاربری فضا متفاوت هستند، بررسی شده و رابطه بین تصمیمات طراحانه معمار و کیفیت نورپردازی فضا معرفی می گردد. سپس به کمک معیارهای ارائه شده در کتب راهنمای نورپردازی، شرایط نوری هر فضا از نظر میزان روشنایی، تنوع و یکنواختی توزیع نور و کیفیت بصری حاصل از آن با توجه به کاربری فضا تحلیل شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در معماری سنتی ایران، نور روز در کلیه تصمیمات طراحی اعم از انتخاب فضاهای پر و خالی، تناسبات و ابعاد حیاط ها و اتاق ها، جهت گیری هر فضا نسبت به خورشید، میزان دید هر فضا به حیاط و آسمان، عمق هر فضا و شکل و موقعیت نورگیر آن، اهمیت هر فضا از نظر دسترسی و کاربری و غیره نقش تعیین کنندهای داشته و یکی از مهمترین ارکان طراحی محسوب می شده است. راهکارهای طراحانه به کار رفته در این شیوه از معماری، امروز هم می تواند راهگشا و الهام بخش معماران معاصر باشد و امکان بهره مندی هر چه بیشتر از نعمات نورپردازی طبیعی برای مردم را فراهم کند.
عوامل فرهنگی-اجتماعی تأثیرگذار بر مانایی مسجد جامع عتیق اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
79 - 90
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: مسجد جامع اصفهان یکی از مهم ترین ابنیه تاریخی دوره اسلامی است که تا کنون پژوهش های گوناگونی پیرامون آن انجام شده، اما بیشتر این پژوهش ها متوجه وجه کالبدی آن بوده و وجوه فرهنگی و اجتماعی آن، کمتر مورد توجه واقع شده است. از سویی دیگر، مسجد جامع اصفهان بنایی است که در گذر قرن ها همچنان مانا به حیات خویش ادامه داده است؛ بنابراین پژوهش حاضر در جستجوی پاسخ این پرسش هاست: عوامل فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار بر مانایی تاریخی مسجد جامع اصفهان چیست و این عوامل چگونه توانسته اند، در دورانی که هنوز قوانین و علوم حفاظتی و مرمتی شناخته شده نبود، تداوم حیات کالبدی و کارکردی این بنا را سبب شوند؟هدف پژوهش: با توجه به آنچه گفته شد، هدف از این پژوهش شناخت عوامل فرهنگی-اجتماعی تأثیرگذار بر مانایی مسجد جامع عتیق اصفهان در طول تاریخ، با تکیه بر منابع تاریخی و مستندات کالبدی (کتیبه های مسجد) و پژوهش های معاصر است. نتایج این پژوهش می تواند به تدوین راهکارهای مناسب تری جهت نگهداری بافت های تاریخی کمک کند که، علاوه بر حفظ کالبد بافت های تاریخی، مبتنی بر مشارکت اجتماعی و البته توأم با حفظ زندگی باشد.روش پژوهش: در این پژوهش از نظریه زمینه ای استفاده شده که برگرفته از داده هایی است که در طی فرایند پژوهش به صورت نظام مند گردآوری و تحلیل شده اند. براساس این روش، ابتدا کدگذاری باز تا مرحله اشباع نظری صورت پذیرفت و پس از آن، دسته بندی و تجزیه و تحلیل کدها تا مرحله کدهای گزینشی انجام شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که پنج عامل اساسی فرهنگی و اجتماعی، شامل حضورپذیری، مشارکت پذیری، فرهنگ بانی گری و وقف، تغییرپذیری و روزآمدی، نقش پررنگی را در مانایی مسجد جامع اصفهان ایفا کرده و طی قرن ها این مسجد را از زوال و نیستی محافظت کرده اند.
شاخص های مؤثر ایجاد حس خلوت و رازگونگی در مساجد (نمونه موردی مسجد جامع اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حس خلوت در فضاهای عبادی جمعی؛ همچون پرستشگاهها، به عنوان یکی از مهمترین نیازهای روحانی یک عابد برای تمرکز روحی و نهایتا ارتباط مؤثر با پروردگار مطرح است. مساجد دوران اسلامی منطبق بر نگرش اسلامی همزمان به عنوان پایگاهی اجتماعی برای تعاملات افراد با یکدیگر و بستری مطلوب برای تأمل و تفکر و خلوت فردی افراد به منظور ارتباط با پروردگار مطرح بوده اند؛ ولی امروزه شاهد از دست رفتن زمینه های تمرکز حواس و نهایتا خلوت افراد در مساجد معاصر هستیم که این خود می تواند زمینه ساز تقلیل جایگاه مسجد به عبادتگاهی صرف برای معدودی از سالخوردگان باشد؛ عبادتگاه هایی که به شدت روح فردی و جمعی خود را از دست داده اند. در همین راستا هدف این پژوهش بیان اهمیت حس خلوت در مساجد و بررسی شاخصه ها و مؤلفه های محیطی تأثیرگذار در ایجاد این حس مبتنی بر نگرش اسلامی می باشد. اصلی ترین سؤالات این پژوهش را میشود به این صورت تبیین نمود: شاخصه های مؤثر در ایجاد حس خلوت و رازگونگی مساجد کدام اند؟ این شاخص ها چه تأثیری بر نظام فضایی، نور و رنگ، تزیینات و فرمها و کیفیات فضایی داشته اند؟ در این مقاله با بررسی مفهوم و اهمیت خلوت در بینش اجتماع گرای اسلامی و همچنین مراتب ادراک از منظر مکاتب فلسفه اسلامی، کیفیات سلبی، ایجابی و تلفیقی(سلبی و ایجابی) مؤثر بر این مفهوم معرفی شده است که در ادامه با روش توصیفی- تحلیلی و مصداق پژوهی به بررسی موضوع و کشف شاخصه ها در مسجد جامع اصفهان پرداخته شد. نتایج نشان می دهد شاخص هایی چون آشکارگی و پنهانی، خلأ(فضای تهی)، اصل تکرار و زوجیت پویایی و سکون، همه و همه می توانند با حضور در تزیینات، نظام فضایی، نور، رنگ و مصالح و کیفیات فضایی در جهت ایجاد و تقویت حس خلوت و رازگونگی مؤثر واقع گردند و به عنوان معیاری برای طراحی مساجد معاصر به منظور القای چنین مهمی در آنها به کار گرفته شوند.
واکاوی شکل گیری نقوش هندسی شکسته در کاشی کاری های مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
155 - 169
حوزه های تخصصی:
نقوش هندسی همواره بخش مهمی از هویت معماری سنتی ایران است. این نقوش که با استفاده از خطوط مستقیم شکل می گیرند، نقش مایه های گره را بوجود می آورند. نقش مایه هایی که هر یک دارای ویژگی های مخصوص به خود هستند. مسجد جامع اصفهان یکی از مهم ترین ابنیه معماری ایران، به لحاظ حجم تزیینات و استفاده از نقوش هندسی متعدد است. لذا در این مقاله به دلیل اهمیت ویژه ای که این بنا در تاریخ الگو های هندسی داراست به عنوان نمونه مناسب برای الگوی برداری انتخاب شد. در این راستا با جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه کتابخانه ای، اسناد معتبر و تحقیقات میدانی، ابتدا الگوشناسی پیشنهادی مبحث مورد نظر ارائه شد(آلات گره)، سپس نمونه های موجود از نقوش هندسی (گره) کاشی کاری مسجد برداشت، و پس از نام گذاری و ترسیم، زمینه، واگیره و قاب آنها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که زمینه شکل گیری گره ها در کاشی کاری ها مسجد جامع اصفهان به ترتیب شامل زمینه پنج، شش، هشت، ده، یازده، دوازده، چهارده، هشت و گره هشت و دوازده و نه و دوازده است. واگیره های آنها شامل اشکال مستطیل، مربع، مثلث و متوازی الاضلاع است. همچنین شکل قاب ها شامل لچکی، مربع، مستطیل، مثلث، نیم دایره، ستاره چهار پر، ستاره پنج پر، ستاره هفت پر، ستاره هشت پر، پابزی است که قاب لچکی دارای بیشترین شکل قاب گره های موجود است.
تحلیل روش دایره هندی در تعیین جهت قبله مساجد (نمونه موردی: مسجد جامع اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲
۱۱۴-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
کعبه به عنوان قبله نزد مسلمانان از اهمیت والایی برخوردار است. دانشمندان بسیاری در عرصه های ریاضیات، نجوم و جغرافیا سعی کردند تا روش ها و شیوه هایی دقیق را برای تعیین جهت قبله در سراسر قلمرو اسلامی پیدا کنند. یکی از روش هایی که برای تعیین جهت قبله در مساجد از آن استفاده می شود، دایره هندی است. گرچه تاریخچه ابداع این روش مبهم است ولی با مطالعات صورت گرفته می توان ریشه دایره هندی را در دایره جهت یابی معابد هندو جستجو کرد. در این تحقیق برای معرفی دایره هندی و اهمیت آن، از بعضی کتب خطی و تاریخی بهره گیری شده است. برای تعیین زاویه انحراف قبله با دایره هندی، به طول و عرض جغرافیایی کعبه و نقطه موردنظر نیاز است. مختصات کعبه و شهرهای اسلامی در کتبی موسوم به زیج ذکر شده است. ترسیم دایره هندی مبتنی بر حرکت خورشید و نتایج حاصل از زیج هاست. در زیج هایی که در دوره های مختلف گردآوری شده اند، ممکن است که مختصات شهرها یکسان بیان نشده باشد؛ این تفاوت ها بر زاویه انحراف قبله مساجد تأثیرگذار بوده است. در این زمینه، زاویه انحراف قبله مسجد جامع اصفهان که طبق کتاب خطی حسین ابن عبدالصمد حارثی بر اساس دایره هندی مشخص شده، موردبررسی قرار گرفته است. مطابق اندازه گیری ها، راستای شکل گیری این مسجد با زاویه انحراف قبله آن حدود 12 درجه اختلاف دارد. در نهایت، چنین به دست آمد که اختلاف نه از روش دایره هندی بلکه از مختصات استخراج شده از زیج های قدیمی نشأت گرفته است. لازم است بیان شود، اگر از روش دایره هندی در مواقع خاصی از سال استفاده شود، نتایج حاصل از دقت بالاتری برخوردار است.
بررسی ساختار مساجد سنتی، معاصر و پس از انقلاب اسلامی با روش نحو فضا (نمونه مورد مطالعه: مسجد جامع اصفهان، مسجد دانشگاه تهران، مسجد الغدیر، مسجد شهرک غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شهرهای اسلامی، مساجد، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده اند. مسجد از دیرباز، به عنوان عنصری اساسی در جامعه بشری و به صورت های گوناگون مطرح بوده است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی معماری مساجد سنتی، به معرفی برخی از نگرش های موفق ارتباطات فضایی در مقیاس معماری مساجد امروزی بپردازد. در نگرش نحو فضا، با استفاده از سه شاخص "ارتباط"1، "هم پیوندی"2 و "عمق"3، به بررسی ویژگی های فضایی نمونه ها پرداخته می شود؛ لذا هدف از این پژوهش، بررسی و شناخت ارتباط های فضایی در معماری مساجد سه دوره سنتی4، معاصر5 و بعد از انقلاب اسلامی6 است. روش کار در بخش اول، به روش توصیفی- تحلیلی و جستجو در ادبیات پژوهش و در بخش دوم، به روش تحلیل الگوها و مقایسه تطبیقی بوده و از طریق روش آزمایشی (تحلیل الگوی فضایی) در نرم افزار "Space Syntax7"، پلان چهار مسجد در سه دوره ذکرشده، مورد آنالیز قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند که سازمان دهی مرکزی با بهره گیری از حیاط مسجد جامع اصفهان با الگوی ارتباط فضایی (فضا در درون یک فضا)، در مقایسه با سه مسجد دانشگاه تهران (مجموعه ای/ فضای مشترک بین دو فضا)، مسجد شهرک غرب (مجموعه ای/ فضای متداخل) و مسجد الغدیر (خطی/ فضای مجاور)، از لحاظ ارتباط بیشتر است و در مقایسه با جانمایی ریزفضاها در سازمان دهی مسجد جامع اصفهان، ارتباطات در حیاط با سایر فضاها بیشتر هستند. همچنین، هم پیوندی فضاها در مسجد جامع اصفهان با توجه به بالا بودن آن، میزان یکپارچگی و دسترس پذیر بودن فضاها را بازگو می کند. در رابطه با شاخص عمق در هر چهار مسجد، فضاهای خدماتی، دارای بیشترین عمق و دید نسبت به فضای اصلی مسجد (حیاط/ ورودی و گنبدخانه) هستند. این کیفیت در پلان هر چهار مسجد، با کیفیت های مختلف سازمان دهی شده است.
واکاوی کتیبه آب مباح در مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتیبه وقف آب مباح در مسجد جامع اصفهان، یکی از وقف نامه های ارزشمند دوره صفویه است. مضمون کتیبه ، اشاره به نام امیر اصلان بن رستم سلطان لَلِه افشار ارشلو دارد که در زمان شاه طهماسب اول، با حفر نهری، آب مباح را به مسجد آورده و آن را وقف بر این بنا کرده است. این پژوهش برای نخستین بار با هدف تحلیل کتیبه آب مباح و پاسخ به دلایل انتقال آب به مسجد جامع اصفهان و گمانه زنی مسیر آن، به تحریر درآمده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است. همچنین، داده های پژوهش بر پایه اطلاعات میدانی (خوانش کتیبه) و اطلاعات کتابخانه ای (اسناد تصویری، کتاب ها و مقاله ها) جمع آوری شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که شرایط سیاسی، اجتماعی دوره صفویه و گسترش وقف، سبب تشویق و ترغیب بسیاری از حاکمان و درباریان در جهت انجام عمل وقف شده و همچنین نقش و نفوذ علما در ساختار سیاسی و اجتماعی در دوره صفویه نیز نقش مهمی در این زمینه داشته است. کسب ثواب اخروی و برجا گذاشتن نام نیک از خود نیز یکی دیگر از انگیزه های واقفان برای وقف بوده است. همچنین در مورد گمانه زنی مسیر فوق به نظر می رسد این نهر، نهری مستقل صرفاً در جهت جاری ساختن آب در مسجد جامع اصفهان شکل گرفته و با پایتخت شدن شهر اصفهان و ساخت طرح جامع شهری، کتیبه مذکور به دلایل پنهان کاری و یا سهل انگاری در مسجد پنهان شده و همین امر سبب از بین رفتن نهر فوق شده و به همین دلیل است که در دوره های بعد هیچ گاه به عبور نهر آبی روان از درون مسجد جامع اصفهان اشاره نشده است.
تحلیل بازتاب نقشمایه های تزئینی محراب مسجد جامع اصفهان در تزئینات رحل ایلخانی موزه ی متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
25 - 32
حوزه های تخصصی:
محراب اولجایتوی مسجد جامع عتیق اصفهان و رحل منسوب به حسن بن سلیمان الاصفهانی موجود در موزه ی متروپولیتن هر دو از آثار دوره ی ایلخانی هستند که دارای نقشمایه های زیبا و اصیل ایرانی- اسلامی هستند. غنای نقوش تزئینی دو اثر و تاریخ ساخت مشترک آنها، ضرورت انجام پژوهش را ایجاب کرده است. شناسایی انواع نقوش تزئینی رحل ایلخانی و محراب اولجایتو و وجوه اشتراک و افتراق و شناخت تأثیرات و بازتاب نقوش تزئینی در دو اثر، اهداف پژوهش حاضر است. سؤالات پژوهش چنین است: .1چه نوع نقوشی در تزئینات دو اثر رحل ایلخانی و محراب اولجایتو وجود دارد؟ .2چه وجوه اشتراک و افتراقی در بین نقوش دو اثر وجود دارد؟ در پژوهش پیشرو اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی مورد مطالعه قرار گرفته است . نتایج پژوهش نشان میدهد که نقوش تزئینی محراب اولجایتو شامل نقوش گیاهی اسلیمی و ختایی، هندسی و خطی است و نقوش تزئینی رحل ایلخانی شامل درخت سرو، گلدان، محراب، اسلیمی، ختایی، هندسی و خطی است. به طورکلی نقوش رحل ایلخانی از تنوع بیشتری برخوردار است نقوش رحل ایلخانی متأثر از نقوش تزئینی محراب اولجایتو بوده است و این امر نشان دهنده تأثیر متقابل هنر معماری و هنر صناعی چوبی در دوره ایلخانی است.
بررسی سیر تحولات فضا و هندسه در معماری مسجد جامع اصفهان مبتنی بر مبانی حکمت هنر اسلامی
حوزه های تخصصی:
از دغدغه های امروز در حوزه ی معماری این مسئله است که برخی از ساختمان های معاصر، تاثیرگذاری کمتری روی مخاطب دارند. گویا تنها ساختاری تشکیل شده از مصالح هستند، زیرا این بناها در هدف آبادانی و مراقبت از محیط زندگی بشر موفق عمل نکرده اند. معماری به عنوان شناسنامه ای از افکار، پیشرفت و تاثیرات محیطی است که باید به زیر مجموعه های سازنده ی آن توجه گردد. با نظرات متعددی که امروزه در بخش حکمت نظری و عملی وجود دارد، تعریف از معماری دچار نقص هایی شده است. هدف از این پژوهش پرداختن به تعریف کاملی از معماری در ابعاد مادی و معنوی لایه های وجودی انسان و نیازهای او بود و می توان فضا و هندسه را بستری برای پاسخ گویی به نیازها دانست که با نمودار پنج مرحله ای خلق آثار بر اساس حکمت اسلامی روند رسیدن به این مهم پایه ریزی شده است. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و مصداق پژوهی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، هندسه ی مسجد جامع اصفهان را بعنوان نمونه ای موفق در حفظ ارتباط موثر میان بنا و مخاطب مورد بررسی قرار گرفته است تا نمایانگر تعریف جامعی از معماری و هندسه ی ادراکی توسط چهار لایه ی وجودی انسان باشد و نمودی از بکارگیری مبانی صحیح حکمت هنر اسلامی به عنوان یکی از غنی ترین هنرهای کشورمان به احیای میراث بی نظیر از پیشینیان خود رسیده شود. توجه به این امر سبب می شود تا مسائل معماری معاصر را تحلیل کرده و به طور بنیادین به حل آن ها پرداخته شود. معماری اصیل ایرانی به روح و حالات ماورایی آفرینش بها داده و در رساندن هستی به کیمیای وحدت به مثابه رمز جاودانگی تلاش کرده است. با رویکردهای پایه ای می توان تاثیر این وحدت روح را جاودانه ساخت. سرانجام نشان داده شد که در مسجد جامع اصفهان، با استفاده ی درست از هندسه می توان رموز ماورایی را که در قلب و روح انسان نیز سرچشمه دارد رمز پردازی نمود و به سبب تعقل و رمزگشایی مخاطب به تاثیرگذاری آن در نسل های مختلف امیدوار بود، زیرا هر چه در دنیا در حال تغییر باشد «روح» وحدت، اصالت و پاکی خود را در بدو ورود حفظ کرده و آماده ی پذیرش درستی ها و سیر حالات آفاقی و در درجات بالاتر انفسی است.
نقش و تاثیر آیات قرآن در معماری مساجد (با تأکید بر کتیبه های قرانی مسجد جامع اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
468 - 484
حوزه های تخصصی:
مسجد به عنوان یک مکان عبادی-سیاسی، موضوعی است که قرآن با نگرشی کامل و دیدگاهی جامع بدان آن پرداخته است. نوع عبارت، تأکید و میزان پرداختن به هر موضوعی، بیانگر اهمیت و جایگاه آن در قرآن کریم است. یکی از مهم ترین ویژگی در مساجد هم گونه های معماری مذهبی بوده است. به گونه ای که بخش مهمی از آثار ماندگار معماری جهان را فضاهای آرامگاهی و عبادتگاهی تشکیل می دهد. معماری مساجد به عنوان فضاهای عبادتگاهی مخصوص دین اسلام، مهم ترین نمود معماری اسلامی محسوب می شود که در پهنه گسترده جغرافیای سرزمین های اسلامی از تنوع و گونه گونی خاصی ازنظر نحوه طراحی و چگونگی برخورد با اقلیم خاص آن مناطق برخوردار است. روش تحقیق در این پژوهش کیفی و تکنیک تحلیل متن براساس داده های کمی بوده و از مباحث انتزاعی پرهیز شده است. نتیجه این بررسی حاکی از آن است که نمونه ها و گونه های متنوعی از مساجد با کتیبه های قرآنی متنوع در دوره های مختلف تاریخی و نیز در مناطق مختلف اقلیمی-جغرافیایی قابل مشاهده و بررسی است. توجه انحصاری این پژوهش به کتیبه های مسجد جامع اصفهان است. این امر میزان ترقی و تأثیرپذیری و تحولات بنیادین در معماری، خلاقیت سازندگان و هنر طراحی آن را نمایان می کند.اهداف پژوهش:بررسی جایگاه آیات قرآن در معماری اسلامی.بازشناسی مضامین قرآنی در کتیبه های قرآنی مسجد جامع اصفهان.سؤالات پژوهش:آیات قرآنی چه جایگاهی در معماری اسلامی دارد؟مضامین قرآنی چه نقشی در کتیبه های قرآنی مسجد جامع اصفهان دارد؟
بهره گیری از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به منظور تبیین نقش فلسفه اسلامی در شکل گیری معماری متعالی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۳۹۲-۳۷۷
حوزه های تخصصی:
از فلسفه اسلامی به عنوان تلاشی عقلانی و استدلالی، جهت تبیین رابطه خداوند سبحان با عالم وجود و کشف خطوط کلی و امور جهان شناسانه عالم، نام برده شده است. این فلسفه الهی، در حوزه های گوناگون، تلاش دارد تا با بیانی عقلانی، در رفع شبهات از حریم دین کوشا باشد و انسان های غربت زده امروزی را به قرب الهی رهنمون ساخته و موجبات سعادت و رستگاری ایشان را فراهم آورد. در این زمینه به نظر می رسد هنر معماری متعالی، به عنوان دانشی عقلانی، منطبق با روح و فطرت انسانی و سود جسته از اندیشه ا ی الهی، می تواند وسیله ای باشد که فلسفه ی اسلامی را در راه تبیین رابطه ی خداوند سبحان و انسان غربت زده امروزی یاری کند. از اینرو مقاله حاضر بر آن است تا با استفاده از روش های تحقیق توصیفی – تحلیلی و تطبیقی و شیوه های تحقیق مرور متون، منابع و اسناد تصویری و مصاحبه و بهره گیری از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به تبیین رابطه میان فلسفه ی اسلامی و هنر معماری بپردازد و قانونمندی ها و اندیشه ی متعالی موجود در ورای این قانونمندی ها در هنر و معماری متعالی را تبیین نماید. به این منظور مسجد گوهرشاد مشهد و مسجد جامع اصفهان، که از دیرباز برترین بستر تجلی اندیشه های والای قدسی در قالب صور فیزیکی بوده اند، تحلیل شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که به ترتیب حرکت از فرش به عرش؛ عدالت؛ تاکید بر مرکزیت؛ احترام به محیط طبیعی؛ وحدت؛ سادگی فضایی و دوری از الحاقات زائد؛ ضرباهنگ و تکرار؛ حس اکتشاف؛ نظم؛ تنوع (تنوع فرم ها، تنوع گونه ها، تنوع رنگ ها، تنوع عملکرد ها)؛ و ابداع و نوآوری از جمله قانونمندی هایی هستند که زمینه را برای بیانی نمادین و استعاری از تجلی ساحتی مقدس در تار و پود صوری کالبدی فراهم می آورند.