علیرضا کیامنش

علیرضا کیامنش

مدرک تحصیلی: استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۵۰ مورد.
۱.

تجارب زیسته زوجین بی فرزند انتخابی: یک مطالعه پدیدارشناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی فرزندی انتخابی پدیدارشناسی تفسیری تجربه زیسته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۷۶
زمینه: امروزه تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بیش از گذشته گزینه های جدیدی را پیش روی زوجین قرار داده است. بی فرزندی انتخابی یک سبک زندگی نوظهور و در حال رشد در ایران است و شناخت کمی درباره این پدیده وجود دارد. هدف: این پژوهش سعی دارد به روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی به شناخت تجارب زیسته زوجین ایرانی بی فرزند انتخابی بپردازد. روش: انتخاب شرکت کنندگان به روش هدفمند صورت گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شد و اشباع داده ها پس از مصاحبه با 17 نفر (7 زوج و 3 زن) حاصل شد. تحلیل اطلاعات به روش پدیدارشناسی تفسیری اسمیت و همکاران (2009) صورت گرفت. یافته ها: تحلیل مصاحبه ها به استخراج 7 مضمون؛ نابسندگی فردی، نابسندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، دنیای نابسنده و ناایمن، چالش با هنجارهای خانواده کلاسیک، فشار اجتماعی و استراتژی های مقابله با فشار شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، بی فرزندی انتخابی شکل نوظهور از خانواده است که شیوه معنادهی و ارزش گذاری متفاوتی از خانواده سنتی دارد. شناخت چشم انداز زوجین بی فرزند انتخابی به متخصصان سلامت روان و خانواده در ارائه خدمات مفیدتر کمک می کند.
۲.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار درمان شناختی - رفتاری سازگاری پس از طلاق حرمت خود زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۲۱۳
زمینه: نگاه های تلخ و گزنده ای جامعه و طرد زنان مطلقه، سازگاری آنان را با این شرایط مشکل و به حرمت خود شان آسیب می زند. تحقیقات نشان داده است که درمان های هیجان مدار و شناختی-رفتاری می توانند بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنان مطلقه مؤثر باشند، اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی آن ها پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه بود. روش: تحقیق حاضر مطالعه ای شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش متشکل از زنان مطلقه تحت پوشش پایگاه های خدمات اجتماعی منطقه 2 شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه این مطالعه 60 زن بودند که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس سازگاری پس از طلاق فیشر (1976) و مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1965) بودند. برای گروه آزمایشی اول، درمان هیجان مدار (میرزازاده و همکاران، 1391) و برای گروه آزمایشی دوم درمان شناختی-رفتاری (موناز و همکاران، 2007) در 9 جلسه 120 دقیقه ای برگزار گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بانفرونی انجام شد. یافته ها: هر دو درمان باعث بهبود سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه در پایان مداخلات و دوره پیگیری شدند (01/0>p)، ولی درمان هیجان مدار در بهبود سازگاری آنان نسبت به درمان شناختی-رفتاری اثربخش تر بود (01/0>p). بین این دو روش درمانی در افزایش حرمت خود زنانِ مطلقه تفاوتی مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: زنان مطلقه ای که در جلسات درمان های هیجان مدار و شناختی-رفتاری شرکت کردند سازگاری پس از طلاق و حرمت خود بیشتری را تجربه کردند.
۳.

نقش نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج زنان و مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سن ازدواج بی ثباتی ازدواج بلوغ عاطفی نگرش به ازدواج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۵ تعداد دانلود : ۲۹۶
زمینه: بی ثباتی ازدواج تأثیر عمیقی بر روابط زوجین و بافت خانواده می گذارد. اگرچه پژوهش های متعددی بر روی بی ثباتی ازدواج انجام شده است، نقش نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج، کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: این پژوهش به هدف شناسایی سهم عوامل بلوغ عاطفی، نگرش به ازدواج، سن هنگام ازدواج و میزان درآمد بر بی ثباتی ازدواج زنان و مردان متأهل با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک، انجام شد. همچنین شناسایی نقش مؤلفه های عامل نگرش به ازدواج و مؤلفه های عامل بلوغ عاطفی در پیش بینی بی ثباتی ازدواج دو گروه مورد مطالعه، از اهداف این مطالعه است. روش: در این پژوهش، از روش توصیفی، همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. تعداد 197 مرد و زن با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک و دارای حداقل یک فرزند، با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند تا به پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج (بوث و همکاران، 1987)، نگرش به ازدواج (روزون و براتون، 1998) و بلوغ عاطفی (بهارگاوا و سینگ، 1974) پاسخ دهند. همچنین، سن زمان ازدواج و میزان در آمد از طریق مصاحبه گرد آوری شده است. داده ها با استفاده از آزمون های تی، همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد در زنان، دو متغیر نگرش به ازدواج و بلوغ عاطفی در مجموع 17/5 درصد و در مردان تنها متغیر نگرش به ازدواج، 21 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را تبیین می کنند (0/01 >p). مؤلفه بدبینی در زنان، بی ثباتی ازدواج را به میزان 7/6 درصد پیش بینی کرده و مؤلفه بدبینی در در مردان، بی ثباتی ازدواج را به میزان 26/1 درصد پیش بینی کرد. دیگر مؤلفه ها در هر 2 گروه با بی ثباتی ازدواج رابطه نداشتند. مؤلفه عدم ثبات هیجانی (بلوغ عاطفی)، در زنان با 17/1 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را پیش بینی کرده و مؤلفه سازگاری اجتماعی (بلوغ عاطفی) در مردان، 7/9 درصد از واریانس بی ثباتی ازدواج را پیش بینی کرد (0/05 >p). همچنین متغیر های سن و درآمد ارتباط معنی داری با بی ثباتی ازدواج نداشتند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد بدبینی در زنان و مردان، عدم ثبات هیجانی در زنان و سازگاری اجتماعی در مردان بر میزان بی ثباتی ازدواج تأثیرگذار هستند. از نتایج این پژوهش می توان در راستای تدوین و اجرای برنامه های آموزشی و درمانی به منظور کاهش بدبینی زوجین و افزایش ثبات هیجانی زنان و سازگاری اجتماعی مردان به منظور کاهش بی ثباتی ازدواج زوج ها استفاده نمود.
۴.

تأثیر بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری بر عملکرد و باورهای جنسیتی ریاضی دانش آموزان دختر (با عملکرد پایین در درس ریاضی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی خودتعیین گری عملکرد ریاضی باورهای جنسیتی ریاضی دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۱۸۲
زمینه: مطالعات متعددی نشان داده اند که باورهای جنسیتی ریاضی بر عملکرد ریاضی دختران اثر گذاشته و منجر به افت نمرات ریاضی و علاقه آنان به سودمندی ریاضی می شود. اما پیرامون بررسی تأثیر بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خود تعیین گری بر عملکرد و باورهای نسیتی ریاضی دانش آموزان دختر شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری بر عملکرد و باورهای جنسیتی ریاضی دانش آموزان دختر با عملکرد پایین انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها آزمایشی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر پایه نهم (دارای عملکرد پایین در درس ریاضی) منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران سال تحصیلی 98-99 بودند، 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (16 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه باورهای تحصیلی لدر و فورگز (2002) بود، برای گروه آزمایش، آموزش بسته توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد. برای آموزش توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری از بسته ملک زاده، حجازی وکیامنش (1400) استفاده شد. تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس مختلط انجام گرفت. یافته ها: یافته های آماری نشان دادکه استفاده از بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خود تعیین گری در بهبود عملکرد و باورهای جنسیتی ریاضی دانش آموزان دختر با عملکرد پایین در این درس مؤثر بوده است (0/01>P). نتیجه گیری: دانش آموزان دختر که در جلسات آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری شرکت کردند در درس ریاضی، عملکرد بهتری نشان داده و باورهای جنسیتی ریاضی آن ها در این درس بهبود یافت، باتوجه به تأثیر بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری بر عملکرد و باورهای جنسیتی ریاضی دانش آموزان دختر، استفاده از این برنامه آموزشی برای بهبود عملکرد و باورهای جنسیتی ریاضی دانش آموزان در مدارس با گروه های مختلف و تعداد بیشتر پیشنهاد می شود.
۵.

تأملی در مؤلفه های برنامه درسی ریاضی مدرسه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی ریاضی بنیان های منطقیِ یادگیری ریاضی سند برنامه درسی ملی در ایران ملاک ها و نشانگرهای برنامه درسی ریاضی مدرسه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۷۴
این مطالعه به دنبال تبیین ملاک ها و نشانگرهای وضع مطلوب برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در ایران است. برای این منظور اسناد بالادستی نظام تعلیم و تربیت در ایران و یافته های تحقیقی و ابتکارهای موجود در حوزه برنامه درسی ریاضی مدرسه ای مورد بررسی قرار گرفت. چارچوب انتخابی برای این مطالعه مدل ده مولفه ای اکر برای برنامه درسی است. بر اساس این مدل، برای اطمینان از تعادل و اثربخشیِ برنامه درسی، با پاسخ به ده سوال مشخص و مبتنی بر برنامه درسی، ملاک هایی برای مولفه های برنامه درسی ریاضی مدرسه ای در ایران ارائه و اعتبارسنجی شدند. مطالعه حاضر با استفاده از روش تحلیل اسنادی، و روش تحلیل کیفی، به شیوه استنباطی انجام شد. شرکت کنند گان در این مطالعه، به صورت هدفمند از بین متخصصان مربوط انتخاب شدند. در نهایت، ملاک ها و نشانگرهای برنامه درسی ریاضی به تفکیک مؤلفه ها تعیین شد. به توصیه این مطالعه، برای بازنگری برنامه درسی ریاضی، توجه به این ملاک ها و نشانگرها، یک ضرورت است.
۶.

اثربخشی درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه زوجین در دوران عقد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: طرح واره های ناسازگار اولیه درمان هیجان مدار زوجین دوران عقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۱۷۵
زمینه و هدف: ازدواج یکی از مهمترین رویدادهای زندگی هرفرد است که تحت تاثیر ویژگی ها و خصوصیات فرد پیش از ازدواج مانند طرح واره های ناسازگار اولیه است. یکی از رویکردهای درمانی که برای طرح واره های ناسازگار اولیه ارایه شده است، درمان هیجان مدار است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر اثر بخشی درمان هیجان مدار بر طرحواره های ناسازگار اولیه در دوران عقد است. مواد و روش ها: طرح پزوهش حاضر از بعد هدف کاربردی و از بعد روش اجرا شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ۲ ماه است. از جامعه زوجین در دوران عقد شهر تهران نمونه ای ۴۰ نفری از زوجین به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. آموزش درمان هیجان مدار به مدت ۱۲ جلسه به گروه آزمایش ارایه شد. از پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (۱۹۹۰) برای گردآوری داده ها استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد درمان هیجان مدار بر طرح واره های ناسازگار اولیه اثربخش بوده است(p=۰.۰۵). نتایج نشان داد که اثر تعاملی زمان*گروه و منبع بین گروهی در نمرات شرکت کنندگان در خصوص طرحواره های ناسازگار اولیه تفاوت معناداری وجود دارد (p=۰.۰۱). نتیجه گیری: بنابراین درمان هیجان مدار با بهبود آگاهی، شناخت و تنظیم هیجانی، عاملیت زوجین را در تنظیم هیجان ها افزایش می دهد و انحرافات شناختی ناشی از طرح واره های ناسازگار اولیه را کاهش می دهد و پیشنهاد میگردد به عنوان رویکرد درمانی در مسائل زوجین استفاده گردد.
۷.

طراحی و تدوین بسته آموزشی توانمندسازی (با رویکرد خودتعیین گری) و اثربخشی آن بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر (با عملکرد پایین در درس ریاضی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بسته آموزشی توانمندسازی خودتعیین گری عملکرد تحصیلی باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۵ تعداد دانلود : ۴۰۵
زمینه: تحقیقات متعددی به تأثیر آموزش خودتعیین گری بر یادگیری دانش آموزان پرداخته اند اما پژوهشی که به طراحی و تدوین بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و تدوین بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری و بررسی اثربخشی آن بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر با عملکرد پایین در این درس انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش از نوع ترکیبی (کیفی و کمی) بخش کیفی تدوین و طراحی بسته آموزشی و بخش کمی از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه نهم (دارای عملکرد پایین در درس ریاضی) منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران سال تحصیلی 98-99 بودند، 32 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (16 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارت بودند از: پرسشنامه باورهای تحصیلی لدر و فورگز (2002)، برای گروه آزمایش، آموزش بسته توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری در 8 جلسه 60 دقیقه ای برگزار شد در حالی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکرد. بسته پیشنهادی پژوهش برای آموزش توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری با تکیه بر نظریه دسی و رایان (2004) طراحی گردید. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام گرفت. یافته ها: بسته آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری طراحی شده بر عملکرد و باورهای ریاضی دانش آموزان دختر و پسر (با عملکرد پایین در این درس) تأثیر معنادار داشت (0/01 > P ). نتیجه گیری: دانش آموزان دختر و پسری که در جلسات آموزشی توانمندسازی با رویکرد خودتعیین گری شرکت کردند در درس ریاضی، عملکرد بهتری نشان داده و باورهای تحصیلی آنها در این درس بهبود یافت، بنابراین پیشنهاد می شود جزء برنامه های آموزشی نهادهای تعلیم و تربیتی از جمله سازمان آموزش و پرورش در نظر گرفته شود.
۸.

مقایسه تأثیر آموزش راهبردهای تبادلی، ارائه بازخورد مؤثر و شیوه رایج در درک مطلب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش راهبردهای تبادلیِ خواندن بازخورد درک مطلب سواد خواندن مطالعه پرلز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۲۳۵
این پژوهش با هدف بررسی و مقایسه تأثیر آموزش راهبردهای تبادلی، ارائه بازخورد مؤثر و تأثیر به کارگیری ترکیبی این دو شیوه در بهبود و ارتقای عملکرد درک مطلب دانش آموزان پایه پنجم است که در قالب طرح آمیخته پیچیده با دو عامل بین آزمودنی «نوع آموزش و جنسیت» و یک عامل درون آزمودنی «آزمون» انجام شده است. جامعه پژوهش دربردارنده دانش آموزان دختر و پسر پایه پنجم شهر اراک بوده است که با نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ایْ هشت مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس (درمجموع چهار کلاس دختران و چهار کلاس پسران) برای نمونه انتخاب شدند. عملکرد درک مطلب با استفاده از سؤال های قابل انتشار مطالعه پرلز 2016 اندازه گیری شد. روایی ابزار با نظر متخصصان تأیید شد و ضریب پایایی، با محاسبه آلفای کرونباخ، 83/0 به دست آمد.پس از اجرای پیش آزمون، در دوازده جلسه، به معلمان کلاس های مشارکت کننده آموزش های لازم داده شد. آن ها به مدت ده هفته، بر اساس دستورالعمل هر شیوه، به آموزش دانش آموزان پرداختند و گروه کنترل به شیوه رایج مدارس آموزش دید. سپس همه دانش آموزان در پس آزمون و شش هفته بعد در آزمون پیگیری شرکت کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس دوعاملی با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر سه شیوه آموزشی به کارگرفته شده تأثیر معناداری در بهبود عملکرد درک مطلب دانش آموزان داشته است (0001/0> P ). با توجه به معناداری اثر متقابل میان شیوه های آموزش و جنسیت (05/0> P )، جنسیت دانش آموزان در عملکرد درک مطلب آن ها تأثیر نداشته (179/0= P )، اما شیوه آموزش ترکیبی تأثیری شگرف در عملکرد دختران داشته است. نتایج آزمون پیگیری نشان داد که تداوم اثربخشی شیوه های به کار گرفته شده پذیرفتنی بوده است و تفاوت معناداری میان نمرات پس آزمون و پیگیری وجود نداشت.
۹.

مطالعه تطبیقی برنامه های رشد و توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی در دانشگاه های مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعضای هیئت علمی رشد و توسعه حرفه ای برنامه ساختار محتوا عناصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۵
هدف از اجرای پژوهش حاضر، توصیف برنامه های رشد و توسعه حرفه ای اعضای هیئت علمی بود. این پژوهش، مطالعه ای تطبیقی از نوع توصیفی است. برنامه های 53 دانشگاه ایران، آمریکا، کانادا، استرالیا، انگلستان، هنگ کنگ، به شیوه فرا ترکیب کیفی در MAXQDA10  کدگذاری خط به خط شد. مؤلفه های شناسایی شده به صورت قیاسی، تلفیق و توصیف شدند. بر اساس یافته های پژوهش، شیوه های ارائه برنامه ها عبارت اند از: برگزاری کارگاه، ارشادگری، درس های بلندمدت، سمینار، کارورزی زیر نظر ارشادگر، جلسات گفتگو، معارفه، نقد تدریس های نمونه ، مشاوره فردی، شرکت در جلسات دانشگاه، شبکه سازی تجارب، نقد همتایان، گروه های مطالعاتی، دوره های کوتاه مدت، مشارکت اجتماعی، سایه استاد، کارپوشه تدریس، مصاحبه با اعضای هیئت علمی، مشاوره گروهی، کار گروهی، خودآموز، در باز کلاس درس. محتوای دوره ها عبارت اند از: موضوعات مرتبط با تعلیم وتربیت، مدیریت، شایستگی های بین فردی اجتماعی، نگارشی، پژوهش اخلاق پژوهش، آینده پژوهی، آشنایی با نقش های سازمانی، شایستگی های فردی، ارائه خدمات، اخلاق حرفه ای، تأیید جامعه علمی. موضوعات با مخاطب عام به صورت مرکزی، عموماً در مرکز تحصیلات تکمیلی و با همکاری مراکز فناوری، کتابخانه ها، دانشکده های همکار مانند دانشکده مدیریت و موضوعات با مخاطب خاص در دانشکده های موضوعی ارائه می شوند. شیوه های ارائه دوره با توجه به هدف ها، امکانات و فرهنگ حاکم بر مؤسسه و محتوای دوره ها با توجه به هدف های مؤسسه تعیین می شوند. به منظور طراحی و اجرای موفق دوره ها لازم است نیازهای اعضای هیئت علمی و فرهنگ یادگیری آنها شناسایی شود.   
۱۰.

پدیدارنگاری تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی با تأکید بر سطوح "توضیح دادن" و "تحلیل کردن" از دیدگاه پل و الدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توضیح دادن تحلیل کردن تفکر انتقادی پدیدارنگاری دانشجویان تحصیلات تکمیلی چارچوب پل و الدر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۱۶
زمینه و هدف: امروزه جایگاه تفکر انتقادی در پیشبرد موفقیت تحصیلی و شغلیِ دانشجویان، اهمیتی دوچندان یافته است و بر همین اساس بسیاری از مؤسسات آموزش عالی، تقویت تفکر انتقادی دانشجویان را یکی از اهداف نهایی خود قلمداد می کنند. پژوهش حاضر، با هدف توصیف ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از سطح دوم «توضیح دادن موضوع متن» و سوم «تحلیل منطق متن» تفکر انتقادی بر مبنای چارچوب پل و الدر (2012) صورت گرفت.روش پژوهش: این پژوهش براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارنگاری انجام شد. مشارکت کنندگان 15 نفر، دانشجوی سال اول، دوم و فارغ التحصیلان رشته روان شناسی تربیتی دوره کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا (س) در سال های تحصیلی 97-1395 بودند که براساس تمایل داوطلبانه، در این پژوهش شرکت کردند. ابتدا از آن ها خواسته شد تا بخشی از متن کتاب "هنر عشق ورزیدن" را بخوانند و سپس به سؤال های موجود در سطح دوم و سوم تفکر انتقادی پاسخ دهند. اطلاعات، بر مبنای روش استقرایی تحلیل شدند. طبقه های توصیفی با افق های درونی و بیرونی و نیز فضای نتیجه ترسیم شد.یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر هشت طبقه توصیفی شامل؛ توضیح دادن موضوع متن بر مبنای راهبرد بسط معنایی، به کارگیری استدلال قیاسی، یادآوری دانش ادبی پیشین، تحلیل متن با توجه به مؤلفه های تفکر انتقادی، تشخیص نامناسب مؤلفه های تفکر انتقادی، پرسش های اکتشافی در مقابل پرسش های غیر اکتشافی،  بیان کلی از محتوای متن و غلبه دیدگاه فرد بر نویسنده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به منظور ارتقاء سطوح تفکر انتقادی دانشجویان توصیه می شود، آموزش مؤلفه های تفکر انتقادی و تقویت مهارت خواندن انتقادی مورد توجه سیاست گذاران نظام آموزش عالی قرار گیرد.
۱۱.

اثربخشی فن رهاسازی هیجانی در کاهش اضطراب بیماران دچار اختلال استرس پس از سانحه

کلیدواژه‌ها: اضطراب استرس پس از سانحه رهاسازی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۳۲۳
زمینه و هدف: رهاسازی هیجانی، فنی جدید و بر پایه طب سوزنی و شناخت درمانی است که نقش اساسی در برطرف نمودن اختلال های انرژی در بدن و کمک به بهبود فردی ایفا می کند؛ هدف پژوهش تعیین اثربخشی فن رهاسازی هیجانی در کاهش اضطراب بیماران دچار اختلال استرس پس از سانحه بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری 486 بیماری بود که به بیمارستان اعصاب و روان نوریه کرمان در سال 1397 مراجعه کرده و به تشخیص روان پزشک بیمارستان به علت اختلال استرس پس از سانحه در بیمارستان بستری شده بودند؛ از میان آن ها 30 مرد که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند؛ با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در گروه آزمایش (15 مرد) و گروه گواه (15 مرد) گمارش تصادفی شدند. افراد گروه آزمایش طی شش جلسه یک ساعته و به صورت فردی فن رهاسازی هیجانی چورچ (2014) را دریافت کردند؛ همه آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به وسیله سیاهه اضطراب اشپیل برگر (1983) ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه آزمایشی اضطراب حالت (14/23= F ، 0/008= P ) و اضطراب صفت (3/07= F ، 0/031 = P ) کاهش یافته و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار مانده است . نتیجه گیری: از آنجا که مداخله فن رهاسازی هیجانی با هدف قرار دادن رهاسازی هیجان ها باعث کاهش اضطراب در افراد دچار استرس پس از ضربه می شوند؛ بنابراین پیشنهاد می شود که بالینی گران از فن رهاسازی هیجانی یاد شده برای کاهش اضطراب افراد استفاده کنند.
۱۲.

نقش حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در پیش بینی فرسودگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی رضایت از زندگی فرسودگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۷۶
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در فرسودگی تحصیلی صورت گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تهران، تشکیل می دادند. از این جامعه، 393 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های سیاهه فرسودگی تحصیلی (نسخه دانشجویان) (شافلی و دیگران، 2002)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) و مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت و دیگران، 1988) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون تحلیل شدند. نتایج نشان دادند حمایت اجتماعی (131/0- =β، 020/0≥ P) و رضایت از زندگی تأثیر معکوس و معنادار (293/0- =β، 000/0≥ P) بر فرسودگی تحصیلی دارند. همچنین یافته ها نشان دادند حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در مجموع، 14 درصد واریانس فرسودگی تحصیلی را تبیین می کنند. با توجه به یافته ها، با افزایش میزان حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی فرسودگی تحصیلی کاهش می یابد. بنابراین حمایت دانشجویان از سوی خانواده، دوستان و محیط آموزشی، همچنین بکارگیری راهبردهایی که موجب افزایش رضایت از زندگی می شود، می تواند فرسودگی تحصیلی دانشجویان را که عامل مهمی در ترک تحصیل محسوب می شود، کاهش دهد. واژه های کلیدی: حمایت اجتماعی، رضایت از زندگی، فرسودگی تحصیلی
۱۳.

شناسایی و سنجش عوامل محوری و پیرامونی تعارضات زناشویی در جمعیت فارسی زبان (مطالعه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارض زناشویی مسائل پیش از ازدواج عدم حمایت و مراقبت عدم صمیمت خانواده های مبدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۱۷۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش عوامل محوری و پیرامونی تعارضات زناشویی در جمعیت فارسی زبان ایران انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف بنیادی و توسعه ای بود. طرح پژوهش، روش هایترکیبی اکتشافی<sup> </sup>متوالی (کیفی- کمی) بود. در پژوهش حاضر برای شناسایی عوامل محوری و پیرامونی، 58 مقاله علمی در بازه زمانی (1398-1370) برای مرور نظام مند و 23 زوج متعارض برای مصاحبه اکتشافی با روش نمونه گیری در دسترس، 10 متخصص برای نظرسنجی به روش دلفی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند، سپس فهرست جامعی از تعارضات زناشویی در قالب چک لیست 344 گویه ای تدوین شد و در مرحله بعد با انتخاب نمونه به تعداد 450 نفر (225 زوج) مورد سنجش قرار گرفت و سپس با تلفیق نتایج حاصل از چهار مرحله، عوامل محوری و پیرامونی با استفاده از کدگذاری و تحلیل عاملی در قالب عوامل محوری پیرامونی طبقه بندی شدند. یافته ها: پس از تحلیل عاملی تعداد 17 گویه حذف شد، در نهایت 19 عامل محوری و 235 عامل پیرامونی شناسایی شد که به ترتیب مسائل مربوط به پیش از ازدواج و فرایند (0.31=β)، عدم حمایت و مراقبت از یکدیگر (0.22=β)، عدم صمیمت (0.22=β)، مسائل مربوط به خانواده های مبدأ (0.21=β)، عدم جذابیت (0.16=β)، نارضایتی جنسی (0.13=β)، سرخوردگی (0.11=β)، عدم روراستی (0.11=β)، الگوهای ارتباطی و حل تعارض ناکارآمد (0.11=β)، مشکلات اقتصادی و شغلی (0.09=β)، مشکلات مربوط به روابط عاطفی قبلی (0.08=β) و ساختار قدرت (0.07=β) بیشترین سهم را در تعارضات زناشویی داشتند و سپس روابط خارج از عرف و خیانت، مشکلات شخصیتی و رفتاری، عوامل مربوط به فرزندان، عدم وظیفه شناسی، عوامل مذهبی و عدم جرات مندی زوجین تبیین کننده تعارضات زناشویی بودند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که مجموعه عوامل مرتبط با تعارضات زناشویی ناشی از تعدادی عوامل محوری بودند که ضروری است در مداخلات پیشگیرانه، تشخیص و مداخله در زوجین مورد توجه قرار گیرد.
۱۴.

رابطه بین حمایت اجتماعی و هسته ارزشیابی خود با ازکارافتادگی تحصیلی: نقش واسطه ای رضایت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: از کارافتادگی تحصیلی حمایت اجتماعی رضایت زندگی هسته ارزشیابی خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۲۹۸
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای رضایت از زندگی در رابطه حمایت اجتماعی و هسته ارزشیابی خود با ازکارافتادگی تحصیلی در یک طرح همبستگی انجام شد. 407 دانشجوی رشته علوم انسانی دانشگاه های آزاد شهر تهران، با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به سیاهه ازکارافتادگی مزلاک زمینه یابی دانشجویی (شافلی، مارتینز، مارکز پینتو، سالوانوو و بککر، 2002 الف)، مقیاس رضایت زندگی (دینر، ایمونز، لارسن و گریفین، 1985)، مقیاس هسته ارزشیابی خود (جاج، ارز، بونو و تورسن، 2003) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دال، زیمت و فارلی، 1988) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که هسته ارزشیابی خود و حمایت اجتماعی بر ازکارافتادگی تحصیلی اثر مستقیم دارد. همچنین هسته ارزشیابی خود و حمایت اجتماعی به طور غیرستقیم از طریق رضایت زندگی، ازکارافتادگی تحصیلی را کاهش می دهد. هسته ارزشیابی خود و حمایت اجتماعی 32 درصد از واریانس رضایت زندگی و هسته ارزشیابی خود، حمایت اجتماعی و رضایت زندگی، 27 درصد از واریانس ازکارافتادگی تحصیلی را تبیین می کنند. درمجموع، یافته ها نقش حمایت اجتماعی و هسته ارزشیابی خود را در افزایش رضایت زندگی و کاهش ازکارافتادگی به عنوان یکی از عوامل افت تحصیلی آشکار می کند.
۱۵.

اثربخشی بسته آموزشی ارتقای کارکردهای اجرایی در افزایش خودتنظیمی: نقش واسطه ای برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی MIMIC برنامهریزی خودتنظیمی کارکردهای اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۱ تعداد دانلود : ۳۵۳
توانایی خودتنظیمی یکی از عاملهای مهم در رابطه با بسیاری از پیامدهای مثبت روانشناختی است ازاینرو ارتقا و آموزش آن به دانشآموزان یک ضرورت است. هدف اصلی پژوهش حاضر آزمون اثربخشی آموزش ارتقای کارکردهای اجرایی بر خودتنظیمی بر اساس نقش واسطهای برنامهریزی بود. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع 2 شهر تهران میشد و شرکتکنندگان در پژوهش شامل 40 دانشآموز میشد که در سال تحصیلی 98-1397 در مدارس دولتی ثبتنام کرده بودند. شرکتکنندگان از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. در گروه آزمایش 20 دانشآموز 8 جلسه 90 دقیقهای آموزش دریافت کردند. درحالیکه اعضای گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه کارکردهای اجرایی (BRIEF) است. برای تحلیل دادهها از مدلهای ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در قالب الگوی MIMIC استفاده شد. از یافتههای قابلتوجه این پژوهش میتوان به برازش مدل مفهومی و نیز تأثیر مستقیم و غیرمستقیم آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودتنظیمی اشاره کرد. درمجموع برازش مدل نشاندهنده آموزش پذیری خودتنظیمی و نقش متغیر واسطهای است.
۱۶.

پیش بینی خوشنودی زناشویی بر پایه پختگی هیجانی و نگرش به پیوند زناشویی در زنان و مردان با همسرگیری زودهنگام و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سن ازدواج خوشنودی زناشویی پختگی هیجانی نگرش به پیوند زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۴۹
کامیابی خانواده و روابط زوجی از ازدواج بهنگام و آگاهانه و انتخاب همسر با سنجه های درست اثر می پذیرد. در این پژوهش بر پایه پختگی هیجانی و نگرش به پیوند زناشویی در زنان و مردان با همسرگیری زودهنگام و بهنجار خوشنودی زناشویی پیش بینی شده است. با به کارگیری روش توصیفی و بهره گیری از همبستگی و رگرسیون، یک نمونه 197 نفری زن و مرد متأهل با حداقل 5 و حداکثر 10 سال زندگی مشترک که به صورت در دسترس انتخاب شده بودند، موردبررسی نهاده شد. از پرسشنامه های خوشنودی زناشویی اینرچ (Olson & Fowers, 1989) نگرش به پیوند زناشویی <span style="text-decoration: underline;">(Bratton and Rozen, 1998) و پختگی هیجانی (Singh and Bahargawa, 1974)برای داده گیری استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های تی، همبستگی و رگرسیون تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که میان سن ازدواج زنان و مردان در دو عامل موردبررسی تفاوت معنی داری وجود ندارد P≥ 0/05).) نگرش به پیوند زناشویی و مؤلفه بدبینی در هر چهار گروه موردبررسی خوشنودی زناشویی را پیش بینی می کنند. با افزایش سن ازدواج در هر چهار گروه نگرش بدبینانه به ازدواج کاهش می یابد. رویهمرفته می توان نتیجه گرفت که با افزایش سن،ازدواج نگرش به پیوند زناشویی در زنان کاهش و واقع گرایانه می شود، ضمن آنکه استواری هیجانی افزایش می یابد. در مردان با افزایش سن ازدواج نگرش به پیوند زناشویی افزایش و نگرش بدبینانه کاهش می یابد. افزایش سن ازدواج در هر چهار گروه با کاهش ازدواج سنتی و افزایش ازدواج نوین همراه است.
۱۷.

مقایسه اثر بخشی آموزش راهبرد یادگیری تجسم کردن و آموزش خود نظم دهی بر تفکر خلاق دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خلاقیت خودنظم دهی راهبردیادگیری تجسم کردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۳۷۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش راهبرد یادگیری تجسم کردن و آموزش خودنظم دهی بر خلاقیت دانش آموزان انجام شد. روش ها: روش پژوهش حاضر آزمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه ی هفتم شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 120 دانش آموز (60 دانش آموز دختر- 60 دانش آموز پسر) به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت تورنس استفاده شد که در مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که دو روش آموزشی راهبرد تجسم کردن و آموزش خودنظم دهی بر افزایش خلاقیت دانش آموزان تأثیر معنی داری دارد. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین دانش آموزان دختر و پسر از لحاظ اثر بخشی این دو روش آزمایشی بر خلاقیت دانش آموزان وجود ندارد. لیکن نتایج نشان داد که بین اثر بخشی دو روش آزمایشی آموزش راهبرد یادگیری تجسم کردن و آموزش خود نظم دهی بر خلاقیت دانش آموزان تفاوت معناداری وجود ندارد و می توان گفت که این دو روش آموزش به یک میزان اثر بخش بوده اند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش راهبرد یادگیری تجسم کردن و آموزش خودنظم دهی در باعث افزایش خلاقیت دانش آموزان می شود و اثر این دو روش بر خلاقیت دانش آموزان دختر و پسر یکسان است.
۱۸.

طراحی و اعتباریابی الگوی مطلوب برنامه درسی درهم تنیده (تلفیقی) آموزش سواد بوم شناختی در دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی درهم تنیده (تلفیقی) سواد بوم شناختی دوره ابتدایی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۲ تعداد دانلود : ۴۳۶
هدف این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه درسی تلفیقی سواد بوم شناختی در دوره ابتدایی است. برای دستیابی به این هدف در طراحی الگو با روش توصیفی – تحلیلی-تطبیقی و در اعتباریابی از تکنیک دلفی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در طراحی الگو، شامل هشت کشور پیشرو در حوزه بوم شناختی (کاستاریکا، کانادا، سوئد، نروژ، فرانسه، اتریش، کلمبیا، فنلاند) و در اعتباریابی 15 نفر از متخصصان برنامه درسی و نیز، کارشناسان حوزه بوم شناختی به صورت هدفمند بودند. الگوی مطلوب بر اساس عناصر 4 گانه برنامه ریزی درسی تایلر طراحی گردید که عناصر اصلی شامل هدف (حفظ تنوع زیستی و..) محتوا (تلفیق آموزش نظری و عملی بوم شناختی و..)، فعالیت های یادگیری (فعالیت ها-تکالیف پژوهش محور به صورت گروهی و..) و ارزشیابی (آزمون هوش طبیعت گرا و..) می باشند. نتایج اعتبارسنجی نشان داد که الگوی پیشنهادی از نظر متخصصان مطالعات برنامه درسی و آموزش محیط زیست مناسب بوده و این افراد الگوی پیشنهادی را در سطح بالایی تأیید کردند.
۱۹.

مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر رایانه با آموزش به روش سنتی برعملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش مبتنی بر رایانه آموزش سنتی اختلال یادگیری ریاضی عملکرد ریاضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۹۵
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش مبتنی بر رایانه با آموزش به روش سنتی برعملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی پایه سوم شهرستان اهواز بود. روش پژوهش از لحاظ هدف کاریردی، از نظر مدت اجرا مقطعی و از نظر روش اجرا آزمایشی-میدانی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دچار اختلال یادگیری ریاضی، در طیف سنی 9-8 سال شهرستان بود، به نمونه ای متشکل از 60 آزمودنی و سه گروه (دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل) که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی معرفی شده به مراکز 4 گانه اختلالات یادگیری شهر اهواز انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون ریاضی ایران کی مت جمع آوری شدند. یافته ها نشان داد که هر دو روش آموزش به روش سنتی وآموزش مبتنی بر رایانه بر بهبود عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلالات ریاضی تأثیر دارند (01/0>P,052/8=(53،2)F)، اما داده های توصیفی و میانگین ها حاکی از نقش مؤثرتر آموزش به کمک رایانه در بهبود عملکرد ریاضی این دانش آموزان بود.
۲۰.

تدوین بسته آموزشی ارتقای کارکردهای اجرایی و بررسی اثربخشی آن در افزایش خودتنظیمی با تاکید بر نقش واسطه ای بازداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازداری خودتنظیمی کارکردهای اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۲۱۷
خودتنظیمی دانش آموزان را قادر می سازد تا به روشی هدفمند افکار، احساسات و رفتارهای خویش را هدایت کنند. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر ارتقای سطح خودتنظیمی از طریق آموزش کارکردهای اجرایی بود که بر نقش واسطه ای بازداری تاکید می کرد زیراکه بازداری نوعی خودهشیاری است که می تواند خودتنظیمی را به همراه داشته باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پایه پنجم، ششم و هفتم در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از طریق نمونه گیری از نوع در دسترس انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری 45 روزه با گروه کنترل بود. در گروه آزمایش 20 دانش آموز 8 جلسه 90 دقیقه ای بر اساس یک بسته آموزشی محقق ساخته آموزش دریافت کردند. در حالی که اعضای گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسش نامه کارکردهای اجرایی (BRIEF) بود. برای تحلیل داده ها از مدل های ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی در قالب الگوی MIMIC استفاده شد. از یافته های قابل توجه این پژوهش می توان به برازش مطلوب مدل مفهومی و نیز تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بسته آموزشی ارتقای کارکردهای اجرایی بر خودتنظیمی اشاره کرد. این تاثیرات در مرحله پیگیری پایدار ماند. بنابراین با توجه به اهمیت خودتنظیمی در زندگی تحصیلی و غیر تحصیلی دانش آموزان می توان نتیجه گرفت که می توان از بسته آموزشی محقق ساخته در جهت ارتقای این سازه استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان