مطالب مرتبط با کلیدواژه

مسکن حداقل


۱.

تاثیر مسکن حداقل بر محرمیت (نمونه موردی مسکن مهر رشت)

کلیدواژه‌ها: مسکن حداقل محرمیت مسکن مهر رشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۷ تعداد دانلود : ۴۴۸
بی حد و مرز بودن فضاها در بسیاری موارد سبب از بین رفتن آرامش مورد نیاز افراد و عدم احساس قلمرو و همچنین باعث ارتباطات فضایی ناخواسته با یکدیگر می شود. یکی از مهمترین ابعاد طراحی فضاهای درونی، میزان پیشبینی حریم در آنهاست. از لحاظ کالبدی، درصورت نبود کنترل و مانعی برای ارتباطات در مرز فضایی، سبب ارتباطات بویایی، بصری، صوتی و دسترسی و نقض انواع حریم ها و در نهایت باعث نقض حریم روانی برای کاربران میشود. نوشتار حاضر با تعیین عوامل موثر بر تامین حریم در مسکن حداقل، درصدد ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم است. با هدف درک رابطه حریم خصوصی با عرصه های زندگی اجتماعی، رفتار انسان را مطالعه میکند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش مسکن مهر رشت می باشد. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی کمی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی است و نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل Spss می باشد. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه است. نمود معمارانه شاخص های عرصه بندی فضایی، مرز فضایی، فضای بینابین، سلسله مراتب و عمق فضایی در پاسخ به نیازهای انسانی، شامل ایمنی، احترام، درو نگرایی و قلمروپایی در مسکن حداقل خلاصه می شود. یافته ها نشان می دهد، مرز فضایی مهمترین مهمترین مولفه اثر گذار بر محرمیت فضاهای مسکونی می باشد.
۲.

تحلیلی بر عوامل مؤثر در ارتقای سکونتگاه های غیررسمی بر مبنای مؤلفه های مسکن حداقل (بررسی تطبیقی کلان شهرهای اهواز و تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکونتگاه های غیررسمی مسکن حداقل کلان شهر اهواز کلان شهر تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۳۸
فقر مسکن یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه است که اغلب به صورت اسکان غیررسمی جلوه می کند. این گونه سکونتگاه ها، در واقع شکل بی ضابطه ای از تجمع مکانی گروه های کم درآمد در نقاط آسیب پذیر شهر است که به صورت کاملاً سازمان نیافته ایجاد می شود. با توجه به اهمیت مسکن به ویژه در سکونتگاه های غیررسمی، هدف این تحقیق دستیابی به سیاست هایی در راستای تأمین مؤلفه های مسکن حداقل می باشد. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی با ماهیت توصیفی – تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی – میدانی (پیمایشی) و برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری استفاده شده است. جامعه ی آماری تحقیق مدیران و کارشناسان مسائل شهری کلان شهر اهواز و تبریز می باشد که حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده 110 نفر برای هر کدام از کلان شهرها بدست آمده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مهمترین رویکردهای تأمین مسکن حداقل در کلان شهر تبریز ارتقای کیفیت سکونت و توانمندسازی بوده که ضرایب حاصل برای این رویکردها به ترتیب 93/0 و 79/0 می باشد. همچنین در این رویکردها بیشترین تأثیرگذاری مربوط به سیاست های توانمندسازی اجتماع محلی، نوسازی و بازسازی به تریب با ضریب 93/0، 91/0 و 88/0 بوده است. در کلان شهر اهواز نیز مهمترین رویکردهای تأمین مسکن حداقل توانمندسازی و مسکن اجتماعی و حمایتی بوده که به ترتیب ضرایب حاصل برای آن ها 88/0 و 81/0 می باشد. همچنین بیشترین تأثیرگذاری در این رویکردها مربوط به تأسیس صندوق های مختلف مسکن، مشارکت بخش غیردولتی در ساخت مسکن و توانمندسازی اجتماع محلی به ترتیب با ضریب 92/0، 89/0 و 83/0 است.
۳.

تأثیر انعطاف پذیری در ارتقای کیفیت معماری داخلی مسکن حداقل (نمونه موردی: خانه بسیار کوچک هاروکی)

تعداد بازدید : ۵۱۰ تعداد دانلود : ۲۷۴
روﻧﺪ روزاﻓﺰون رﺷﺪ ﺟﻤﻌﯿﺖ و ﻣﻬﺎﺟﺮت ﺑﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎی بزرگ در چند دهه اخیر، در زمینه مسکن بحران ایجاد نموده است و اهمیت تولید انبوه واحدهای مسکونی بیش از پیش مطرح شده است. در شرایط کنونی ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮔﺮاﻧﯽ ﻣﺴﮑﻦ، ﻃﺮاﺣﯽ و ﺗﻮﻟﯿﺪ واﺣﺪﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺑﺎ ﻣﺘﺮاژ ﮐﻮﭼﮏ بیش تر رواج یافته و ﺑﺴﯿﺎری از ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﺎ، علی رغم عدم تأمین نیازهایشان ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ در واﺣﺪﻫﺎیی ﺑﺎ ﻣﺘﺮاژ ﮐﻮﭼﮏ رﺿﺎﯾﺖ داده اند. طراحی واﺣﺪﻫﺎی آﭘﺎرﺗﻤﺎﻧﯽ ﮐﻮﭼﮏ مبتنی ﺑﺮ اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮی، می توانند به استفاده بهینه از فضا منجر شوند و ﺑﺴﯿﺎری از ﻧﯿﺎزﻫﺎی اﻓﺮاد را پاسخ دهند. هدف پژوهش حاضر، دست یابی به ویژگی های مسکن حداقل، واکاوی نحوه عملکرد انعطاف پذیری در مسکن حداقل و بررسی مدل مفهومی انعطاف پذیری در نمونه موردی می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است. در گام اول، از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، به واکاوی مؤلفه های مؤثر در جهت ارتقای انعطاف پذیری مسکن حداقل پرداخته شده و مدل مفهومی استخراج گشته است. در گام دوم، مدل پژوهش در نمونه موردیِ خانه بسیار کوچک هاروکی، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که انعطاف پذیری در فضای مسکن حداقل به تأمین نیاز مخاطب کمک می کند و می توان در سه مرحله الف) طراحی سازه و فضا (سفت کاری)، ب) طراحی پوشش نهایی رو ساختار (نازک کاری) و ج) مبلمان و تجهیزات، از راه کارهایی جهت ارتقای کیفیت فضایی بهره برد. نتایج بیان گر این است که به مؤلفه های انعطاف پذیری در نمونه موردی (خانه بسیار کوچک هاروکی) توجه شده است، در بخش سفت کاری از نیم طبقه، جهت چندعملکردی نمودن فضا، در بخش نازک کاری از جداره های تاشونده و تغییرپذیر جهت تأمین نیاز و کاهش اغتشاشات بصری و در بخش تجهیزات و مبلمان از مبلمان تاشو و متحرک بهره برده شده است.
۴.

امکان سنجی برنامه ها و سیاست های تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش سرزمین (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی مسکن مسکن حداقل آمایش سرزمین استان آذربایجان شرقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۰۹
امروزه برنامه ریزی و سیاست گذاری در بخش مسکن به ویژه مسکن حداقل و قابل استطاعت برای گروه های کم درآمد از اصلی ترین و مهمترین مباحث مطالعات اقتصادی، جمعیتی و اجتماعی به شمار می آید. در این راستا، تأکید بر رویکردهای جامع و سیستمی در برنامه ریزی و سیاست گذاری مسکن ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد. با توجه به اهمیت برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد بر مبنای رویکردهای جامع، هدف از تحقیق حاضر امکان سنجی برنامه ها و سیاست های تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش سرزمین در استان آذربایجان شرقی می باشد. روش تحقیق در مطالعه ی حاضر آمیخته (ترکیب رویکردهای کیفی-کمی)، هدف کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. همچنین جامعه ی آماری تحقیق شامل مدیران، مسئولان و کارشناسان حوزه ی مسکن می باشد که حجم نمونه با استفاده از روش دلفی و نمونه گیری هدفمند 200 نفر برآورد گردیده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات تحقیق نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که رویکرد آمایش سرزمین در برنامه ها و سیاست های تأمین مسکن حداقل استان آذربایجان شرقی به صورت کامل و جامع تحقق نیافته است. از عوامل اصلی عدم تحقق پذیری رویکرد آمایش سرزمین در برنامه ها و سیاست های تأمین مسکن حداقل استان می توان به عدم تثبیت جمعیت و جلوگیری از مهاجرپذیری بیشتر به مادرشهر تبریز، دخالت دلالان (عدم دخالت مناسب دولت) در قیمت گذاری زمین و مسکن و اجاره بها در شهرها و ایجاد مالیات مضاعف بر خانه های خالی از سکنه و عدم شناسایی دقیق و هوشمند گروه های کم درآمد (دهک های اول تا چهارم) و عدم شکل گیری صندوق های مالی اعتباری خاص در راستای تسهیل در دریافت و بازپرداخت تسهیلات اشاره کرد.
۵.

شناسایی عوامل مؤثر در تحقق پذیری تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش منطقه ای (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی مسکن مسکن حداقل آمایش منطقه ای استان آذربایجان شرقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
امروزه دسترسی به مسکن قابل استطاعت «حداقل» یکی از مشکلات اکثر جوامع، به ویژه کشورهای درحال توسعه محسوب می گردد، که به موجب آن، اقشار فقیر در مساکن غیراستاندارد و فاقد کیفیت لازم استقرار می یابند. از این رو، توجه به برنامه ریزی مسکن گروه های کم درآمد یکی از ضرورت های اکثر دولت ها محسوب می گردد که نیازمند طرح های جامع در سطح کلان و منطقه ای و توجه به ساختارهای مختلف کلان و خرد با رویکرد آمایشی می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر در تحقق پذیری تأمین مسکن حداقل با تأکید بر رویکرد آمایش منطقه ای در استان آذربایجان شرقی نگارش شده است. بنابراین، روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت تحلیلی-اکتشافی می باشد که برای جمع آوری و تحلیل داده ها از تکنیک دلفی (30 نفر از نخبگان و متخصصان حوزه ی مسکن استان آذربایجان شرقی) و کاربست تکنیک تحلیل اثرات متقاطع در نرم افزار MICMAC استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیشترین تأثیرگذاری بر تحقق پذیری تأمین مسکن حداقل در استان آذربایجان شرقی با تأکید بر رویکرد آمایش منطقه ای مربوط به مؤلفه های درنظر گرفتن شرایط گروه های کم درآمد شهری در کلیه ی برنامه های توسعه؛ هماهنگی، مدیریت و پیشبرد اقدامات حمایتی در بخش مسکن زیر نظر شورای تأمین مسکن استان با ریاست استاندار و عضویت دستگاه های ذیربط؛ تلفیق و هماهنگی بین برنامه های مسکن، یارانه ها و برنامه های حمایتی وزارت رفاه، وزارت راه و شهرسازی، بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی و هماهنگی بین طرح های توسعه ی استان با هدف تثبیت جمعیت در شهرهای کوچک و میانی و جلوگیری از مهاجرت گروه های کم درآمد به مادرشهر تبریز می باشد.
۶.

شناسایی مؤلفه های کیفی مؤثر در مسکن حداقل از دیدگاه مردم و کارشناسان (نمونه مطالعاتی: محله جمعه مسجد اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولفه های طراحی کیفی مسکن حداقل نظرات مردم نظرات کارشناسان روش داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۹۲
در مسکن حداقل در ایران، به کاهش هزینه توجه شده و مولفه های طراحی این نوع مسکن مبتنی بر نیاز ساکنین مفعول مانده است. هدف پژوهش شناسایی مولفه های کیفی مسکن حداقلی (دهک 7-3) از دیدگاه کاربران می باشد. استخراج مولفه ها و فراوانی آنها با روش توصیفی و تحلیل محتوا سپس، مصاحبه ساختاریافته بر مبنای آنها، با 19 نفر از مردم و کارشناسان محله جمعه مسجد اردبیل، انجام شد. سپس از طریق روش داده بنیاد، با کدگزاری باز و محوری، مقوله های کیفی مسکن حداقل (نظرات کاربران) به دست آمد. مقوله های مهمتر به ترتیب عبارتند از فضای اشتراک در محله، در نظرگیری انباری و فضای باز و نیمه باز. درنهایت در حالیکه دست اندرکاران شخصیت محله، را مورد توجه قرار داده اند، مردم ضمن توجه به شخصیت محله به ویژگیهای محیط زیستی همانند عایق بندی ساختمان و امکان جمع آوری آبهای سطحی نیز نگاه خاصی داشته اند
۷.

تحلیل رابطه ی بین مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن حداقل رابطه کمیت با کیفیت بهینه سازی کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۷۲
 ازآنجاکه مسکن حداقل باهدف استطاعت پذیری طراحی می شود، عموماً مؤلفه های کمی و کیفی در آن توأمان لحاظ نمی شود. لذا هدف از این پژوهش، تحلیل رابطه ی بین کمیت و کیفیت در مسکن حداقل است. ابتدا مؤلفه های کمی و کیفی مسکن حداقل و فراوانی و وزن آن ها با روش توصیفی و آنتروپی شانون استخراج شد. سپس از طریق روش پیمایشی (مصاحبه ساختاریافته) راهبرد های طراحی ذیل هر مؤلفه مشخص شد که بر اساس آن، مجموعه ی ضوابط نمره دهی در تحلیل پلان تنظیم گردید. در گام بعد، 9 تیپ پلان برگزیده در شهر جدید پرند طبق ضوابط توسط متخصصین نمره داده شدند. درنهایت، رابطه ی بین مساحت و کیفیت در پلان های برگزیده کیفی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد در واحد های یک و سه خوابه برگزیده، فضای عمومی و در واحد های دو خوابه فضای خدماتی از اهمیت بیشتری نسبت به سایر فضاها برخوردارند. نتایج نشان می دهد که برخلاف تصور عموم، الزاماً با افزایش مساحت، کیفیت واحد مسکونی افزایش نمی یابد.
۸.

شناسایی چارچوب مفهومی برای گونه های مختلف مسکن با رویکرد اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلفی گونه های مسکن اقتصادی مسکن اجتماعی مسکن استطاعت پذیر مسکن حداقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۳
مقدمه طی زمان و تغییر شرایط و با توجه به شرایط اقتصادی، گونه های دیگری از مسکن که بتواند تمامی اقشار را پوشش دهد، با عناوینی همچون مسکن استطاعت پذیر، مسکن اجتماعی، مسکن عمومی، مسکن ارزان قیمت، مسکن حمایتی، مسکن بهینه و مسکن حداقل پدید آمد. (Islami, 2013) مسکن استطاعت پذیر یکی از مسائل مهم جامعه بشری است. هرگاه هزینه تأمین مسکن از ۳۰ درصد درآمد خانوار بیشتر باشد، خارج از استطاعت مالی آن خانوار محسوب می شود. (Zabetian et al, 2017) اصطلاح مسکن قابل استطاعت در دهه گذشته در اروپا، چه در محافل سیاسی و چه در حوزه های تحقیقاتی به سرعت در حال کسب ارزش است. گرچه اغلب به عنوان مترادف نزدیک اصطلاح مسکن اجتماعی استفاده می شود، اما به تازگی در حال یافتن تعریف و ابزار سیاست گذاری خاص خود در شهرها و کشورهای خاص است. مسکن قابل استطاعت مسکنی اجاره ای است که اجاره آن کمتر از بازار و برای طیف وسیع تری از درآمد خانوار نسبت به پروژه های مسکن اجتماعی، تعریف شده است. (Czischke & Van Brotel, 2018) مفهوم مسکن اجتماعی که گاه با عناوین دیگری همچون مسکن دولتی، عمومی یا مسکن قابل استطاعت هم شناخته می شود، دارای تاریخچه ای به نسبت طولانی در اروپای غربی است. (Saqaei et al, 2019) مسکن اجتماعی در کشورهای اروپایی بیشتر به صورت اجاره ای مورد بهره برداری قرار می گیرد. (Dadjoo, 2023) مسکن عمومی نوعی از تصرف است که در آن تمامی امکانات متعلق به متصدیان دولت است که مسکن عمومی می تواند مرکزی یا محلی باشد. این مسکن برای اقشار کم درآمد و توسط بودجه های دولتی تأمین می شود. (Malek-Mohammadi, 2015) مسکن ارزان قیمت، خانه ای است که نیازمند یارانه دولتی است. (Nasr Isfahani, 2016) این گونه مسکنی است برای اقشار کم درآمد جامعه که توان اقتصادی لازم را برای خرید و در اختیار گرفتن مسکن ندارند. (Modiri & Medghalchi, 2021) به طور کلی، منظور از مسکن ارزان قیمت، مسکنی است که برای اقشار کم درآمد جامعه ساخته می شود تا حداقل نیاز سکونتی آن ها برآورده شود. (Zaheri et al, 2017 Abdi,2022 &) مسکن بهینه پاسخی برای مشکل مسکن اقتصادی و با کیفیت برای قشر متوسط جامعه است. منظور از مساحت بهینه، سطحی محدود است، اما این محدودیت به معنای «حداقل» بودن معماری نیست. (Safar Moghaddam, 2018) مسکن حمایتی خدمات حمایتی برای افراد با مشکل بی خانمانی، شرایط مسکن ناپایدار، معلولیت طولانی مدت و خانواده هایی که با موانع متعدد در دستیابی و نگهداری از مسکن رو به رو هستند را شامل می شود. (Zahir Mottaki et al, 2020) مسکن حداقل نتیجه رشد جمعیت، تورم، مهاجرت به شهرها و تغییر شیوه زندگی در سال های اخیر است. (Sami Yousefi, 2017) ﺩﺭ کشورهای در ﺣﺎﻝ ﺭﺷﺪ، ﻣﺴﮑﻦ ﺣﺪﺍﻗﻞ الزاماً به ﻣﻌﻨﺎی ﯾﮏ واحد مسکونی ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﻧیﺴﺖ. (Sarlak, 2016) تعدد این گونه ها و عدم تعریف دقیق آن ها باعث شده است دستگاه های اجرایی نتوانند برای هر پروژه، گونه و تسهیلات مناسب را انتخاب کنند. این مشکل سبب شکست پروژه می شود. هدف این مقاله، پس از شناسایی گونه ها، یافتن ویژگی های کلیدی برای تعیین تشابه و تمایز میان آن ها است.  مواد و روش ها در مرور ادبیات با روش توصیفی گونه های مختلف مسکن با رویکرد اقتصادی و ویژگی های هر یک شناسایی شد و با استفاده از روش قیاس تطبیقی عناوین و ویژگی های کلیدی این گونه ها شناسایی شد. سپس، چارچوب مفهومی با استفاده از اطلاعات به دست آمده در بخش مرور ادبیات شکل گرفت. در ادامه این روند، چارچوب پیشنهادی با استفاده از تکنیک دلفی به 7 نفر از متخصصان حوزه مسکن به عنوان صاحب نظران تحقیق، ارائه شد تا اعتبار آن مورد سنجش قرار گیرد. پس از اعمال هر مرحله نظرات متخصصان در خصوص محتوا و گرافیک کار اعمال شد و این فرایند 3 مرتبه انجام شد تا اجتماع بین خبرگان صورت گیرد. یافته ها بعد از انجام 3 مرحله نظرخواهی از متخصصان، نتایج نشان می دهد مسکن استطاعت پذیر، مسکن بهینه و مسکن حداقل از نظر حمایت، موقعیت، خدمات زیربنایی، مجری و مالکیت یکسان بوده و از نظر جامعه هدف با یکدیگر متفاوت اند؛ مسکن اجتماعی، مسکن عمومی و مسکن حمایتی از نظر موقعیت، حمایت و خدمات زیربنایی یکسان و از نظر مجری، جامعه هدف و مالکیت متفاوت اند. نتیجه گیری به منظور پاسخ به این سؤال که آن دسته از ویژگی های کلیدی گونه های مختلف مسکن با رویکرد اقتصادی که می توانند مرز بین انواع گونه ها را مشخص کنند، کدام اند، با قیاس تطبیقی بین تمام تعاریف موجود، 6 ویژگی کلیدی شناسایی شد که شامل جامعه هدف، مجری، حمایت، موقعیت، مالکیت و خدمات زیربنایی می شود. برای پاسخ به این سؤال که گونه های مختلف مسکن با رویکرد اقتصادی چه تفاوت و تشابهی دارند، پس از شناسایی ویژگی های کلیدی و انجام 3 مرحله دلفی، این نتیجه حاصل شد که مسکن حداقل زیرمجموعه مسکن بهینه است، چرا که از نظر موقعیت، مجری، مالکیت، حمایت، خدمات زیربنایی و ساکنان با هم اشتراک داشتند. مسکن بهینه نیز زیرمجموعه مسکن استطاعت پذیر است، چرا که علاوه بر اینکه میان واژگان محوری با یکدیگر اشتراک های زیادی دارند، مسکن بهینه از این نظر که دارای مساحت بهینه وکیفیت لازم است، می تواند به عنوان زیرمجموعه ای از مسکن استطاعت پذیر در نظر گرفته شود. مسکن عمومی زیرمجموعه ای از مسکن اجتماعی است، چرا که از نظر موقعیت و حمایت و خدمات زیربنایی با یکدیگر مشترک هستند و مجری مسکن عمومی فقط بخش دولتی است، ولی مجری مسکن اجتماعی بخش خصوصی یا دولتی است و ساکنان مسکن عمومی زیرمجموعه ای از گروه هدف تعریف شده برای مسکن اجتماعی است.