مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تصاویر ماهواره ای
حوزه های تخصصی:
خودسازماندهی در تالاب هورالعظیم / هورالهویزه با تاکید بر اکولوژی سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالاب هورالعظیم / هورالهویزه یکی از مهمترین پناهگاه های حیات وحش و اکوسیستم های آبی مشترک بین کشور ایران (جنوب غرب) و کشور عراق و بخشی از تالاب های بزرگ بین النهرین است که تغییرات مختلف در دو دهه اخیر تاثیرات مهمی بر ساختار و کارکرد این مجموعه گذاشته است. مساحت این تالاب در فاصله زمانی حدود 20 سال (1367-1345) بین 560000 تا 450000 هکتار گزارش شده است (UNEP، 2001). به دلایل مختلف به مرور زمان بخش وسیعی از آن خشک شده و در سال 1991 وسعتی معادل 310000 هکتار داشته است. روند تحولات هور بر اساس تغییرات در عناصر ساختاری تعریف شده در 3 مقیاس (لکه ، پهنه همگن و کل سیمای سرزمین) و در دو دوره زمانی 1991 و 2002 به کمک متریک ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که روند تغییرات مشابه (خرد شدن و ...) به تفکیک مکان، متفاوت و در برخی پهنه ها شدیدتر است. بخش مهمی از این تغییرات بیشتر به علت فعالیت های توسعه ضمن نادیده گرفتن تاثیرات پایین دست آنان در مقیاس کل سیمای سرزمین است، که کلیه کشورهای مرتبط در بروز عوارض و تاثیرات توسعه سهیم اند و از این رو انجام اقدامات اصلاحی به منظور جلوگیری از روند تخریب تالاب هورالعظیم مستلزم اقدامات مشترک دو یا چندجانبه و در برخی موارد با قبول مسئولیت یک کشور اولویت می یابد.
تحلیل همدیدی سامانه های گردوغباری در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بلایای طبیعی که استان خوزستان را به دلیل موقعیت جغرافیایی و همجواری آن با پهنه های بزرگی از مناطق بیابانی تحت تاثیر قرار می دهد، پدیده ی نامطلوب گرد و غبار است. این پژوهش پس از استخراج 50 سامانه ی گردوغباری شاخص و تفکیک آنها به دو دوره ی سرد و گرمِ سال طی دوره ی آماری (2005 – 1996)، با استفاده از نقشه های ترکیبی ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و فشار متوسط تراز دریا، نقشه های بردار باد، خطوط هم سرعت و جریان هوا در دو سطح 500 هکتوپاسکال و سطح متوسط دریا در محدوده ی 0 تا 50 درجه شمالی و 0 تا 70 درجه شرقی و تصاویر ماهواره ای برای دو سامانه ی گردوغباری شاخص انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در دوره ی سرد سال سیستم های مهاجر بادهای غربی و رودباد جبهه ی قطبی (PFJ) همراه آن و در دوره ی گرم سال کم فشارهای حرارتی سطح زمین مهمترین عامل در ایجاد و شکل گیری پدیده ی مذکور دراستان خوزستان می باشند. هنگامی که یک فرود عمیق در غرب منطقه ی مورد مطالعه بر روی بیابان های کشورهای همجوار قرار گیرد و سرعت باد در آن به سرعت رودباد برسد، در صورت فراهم بودن شرایط محیطی، با ایجاد ناپایداری در سطح زمین سبب گرد و غبار و انتقال آن به استان خوزستان می شود. در دوره ی گرم سال نیز کم فشارهای حرارتی سطح زمین و بخصوص کم فشار خلیج فارس با مکش هوای بیابان های اطراف (شبه جزیره عربستان) یکی از عوامل ایجاد گردوغبار می باشد. مسیر حرکت امواج گردوغباری و نحوه ی استقرار محور فرود و مراکز کم فشار سطح زمین و همچنین تصاویر ماهواره ای مورد استفاده نشان می دهد مهمترین منابع گرد و غبارهای وارده به استان خوزستان شامل بیابان های جنوبی عراق، شمال عربستان، جنوب شرق سوریه و تا اندازه ای شمال صحرای آفریقا می باشد.
تحلیل آستانه های اقلیمی برای رشد مراتع با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعة موردی زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییرات عناصر اقلیمی میتوانند بر وضعیت فنولوژی گیاهان مانند تاریخ شروع سبزینگی، اوج رشد و شروع پیری گیاه تأثیرات قابل توجهی بگذارند. تصاویر NOAA/AVHRR و داده های اقلیمی مربوط به سال 2006م است که در مراتع زاگرس در سطوح کم، متوسط و متراکم برای تعیین آستانه های اقلیمی بررسی شده است. نتایج طبقه بندی حاصل از همبستگی ترکیب مقادیر حداکثر شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده (NDVI) و عناصر اقلیمی درون یابی شده (بارش، دما و رطوبت نسبی) به صورت ماهانه عبارت انداز: بالاترین R2 در مراتع متراکم (6478/0) و کمترین R2 در مراتع کم تراکم (136/0). به طور کلی، تراکم مراتع زاگرس براساس ارتفاع زیاد می شود. در عناصر اقلیمی بارش با ارتفاع زیاد و با دما کم میشود؛ اما رطوبت توزیع نامتعادل تری نسبت به ارتفاع دارد. در مراتع کم تراکم، بارش تا 220میلیمتر بر مقدار NDVI میافزاید و دمای 4 درجة سانتی گراد آستانة رشد پوشش گیاهی است. در مراتع نیمه متراکم، بارش 108-38 میلی متر و دمای 21-18 درجة سانتیگراد بر رشد پوشش گیاهی تأثیر میگذارد و در زمستان دمای بالای 12 درجة سانتیگراد مقدار NDVI را افزایش میدهد. در مراتع متراکم، بارش 109- 33 میلی متر و دمای 22- 16 درجة سانتی گراد باعث افزایش NDVI میشود. نتایج این تحقیق نشان میدهد به طور کلی در همة سطوح تراکم مراتع زاگرس، رطوبت نسبی بیش از40درصد باعث افزایش مقدار NDVI می شود، همچنین در زمستان نقش اصلی را در افزایش NDVI عنصر دما، و در تابستان عنصر بارش ایفا می کند، اما در بهار هر دو عنصر بارش و دما تأثیر موازی دارند.
قابلیت های استفاده از داده های سنجش از دور در مطالعه توفان های گرد و خاک، سیلاب ها و بارش های شدید
حوزه های تخصصی:
مخاطرات اقلیمی هر ساله در ایران خسارات جانی و مالی بسیاری بر جای می گذارند. بر همین اساس شناخت و ارزیابی این مخاطرات به منظور کاهش اثرات آن ها، از اهمیت فراوانی برخوردار است. با توجه به گسترش جغرافیایی وسیع کشور ایران و پراکنش نامناسب ایستگاه های سنجش زمینی، دسترسی و جمع آوری داده های مخاطرات اقلیمی همواره با مسایل و مشکلات زیادی مواجه بوده است. امروزه با پیشرفت تکنولوژی سنجش از دور فرصت های بسیار خوبی در زمینه جمع آوری و ارزیابی مخاطرات بوجود آمده است. در این تحقیق مخاطرات توفان گرد و خاک 1 و 2 جولای 2008 در خوزستان، سیلاب 11 فوریه 2005 در چابهار و بارش شدید (گنو) 6 جون 2007 جهت بررسی، انتخاب شده اند. ارزیابی این مخاطرات توسط سنجندهای AVHRR, MODIS, SEAWIFS, VISSR و در مواردی MSS و TM صورت گرفته است. در تحقیق حاضر، جهت تشخیص مخاطرات در تصاویر از روش مشاهده بصری استفاده شده است. در این روش از خصوصیاتی مانند: تن، رنگ، شکل، اندازه، بافت که هرکدام معرف خصوصیات ظاهری پدیده ای می باشند و همچنین از تصاویر ترکیب رنگی (RGB) که سبب بارز شدن مخاطرات با رنگی ویژه می گردد برای آشکارسازی مخاطرات استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهدکه جهت مسیر یابی مخاطرات، سنجنده های دارای قدرت تفکیک زمانی بالاتر و برای اطلاع از جزییات و منبع مخاطرات سنجنده های دارای قدرت تفکیک مکانی بالاتر مفید می باشند. سنجنده MODIS و SEAWIFS برای آشکار سازی توفان های گرد و خاک، همچنین سنجنده MODIS جهت آشکار سازی سیلاب مفیدتر از دیگر سنجنده ها می باشد. برای ارزیابی بارش های شدید نیز سنجنده ماهواره METEOSATبه دلیل قدرت تفکیک زمانی هر 30- 15 دقیقه بهترین سنجنده می باشد.
تجزیه و تحلیل طیفی آتش به منظور شناسایی و برآورد وسعت مناطق دچار حریق با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سالیانه در کشور ما صدها مورد آتش سوزی در جنگل ها و مراتع اتفاق می افتد و هزاران هکتار از درختان، درختچه ها و گیاهان را طعمه خود می سازد. حریق ها علاوه بر خسارات اقتصادی، آثار مخرب زیست محیطی را نیز به دنبال دارند. وقوع آتش سوزی های مکرر در مناطق مختلف ایران در چند سال گذشته پژوهشگران منابع طبیعی را بر آن داشته است تا پژوهش های جدیدی در عرصه های باارزش جنگلی انجام دهند. در پژوهش حاضر از تصاویر ماهواره ای MODIS و Landsat ETM+ به منظور آشکارسازی، و تعیین وسعت مناطق دچار حریق در نخلستان های شهر خور از توابع استان اصفهان استفاده گردیده است. سنجنده MODIS در لحظه عبور از فراز این منطقه، آتش سوزی ای را در تاریخ یازدهم مرداد ماه 1387 ثبت کرد، که با الگوریتم بومی شده کشف آتش، مکان حریق ها مشخص گردید. در روش پیشنهادی، برای شناسایی آتش پس از انجام تصحیحات رادیومتری و هندسی با استفاده از ماسک ابر و آب این دو پدیده از تصویر حذف شدند و سپس با تعیین حد آستانه مناسب، نواحی دارای پتانسیل آتش مشخص گردید. در این نواحی پیکسل هایی که درجه حرارت روشنایی آنها در باند 22 کمتر از 293 درجه کلوین و میزان انعکاس طیفی آنها در باند 2 کمتر از 3/0 و اختلاف دمایی باند 22 و 31 کمتر از 10 درجه کلوین بود، به عنوان پیکسل های دارای پتاسیل آتش علامت گذاری شدند و با تعیین حد آستانه و آزمون های مختلف، اقدام به استخراج پیکسل های آتش گردید. نتایج نشان می دهد که با استفاده از حد آستانه 310 درجه کلوین برای باند 22 که برای مقیاس جهانی در نظر گرفته شده است، آتش های سرد و کوچک آشکار نمی شوند. لذا از حد آستانه بهینه شده استفاده گردید. همچنین به منظور تعیین وسعت منطقه دچار حریق از تصاویر ماهواره ای Landsat ETM استفاده شد. پس از انجام طبقه بندی با روش طبقه بندی بیشترین شباهت، وسعت منطقه سوخته شده تعیین گردید. نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان می دهد که این آتش سوزی وسعتی حدود 9 هکتار را طعمه حریق ساخته است.
کاربرد تکنولوژی RS و GIS در مدیریت آبیاری زمین های کشاورزی
حوزه های تخصصی:
با توجه به محدودیت منابع و روند صعودی توسعه چنانچه این حرکت توام با مدیریت و برنامه ریزی صحیح صورت نگیرد، می تواند مشکلاتی را بوجود آورد. زیرا هرگونه توسعه نیازمند بهره برداری و استفاده از منابع طبیعی است. بنابراین می تواند اثراتی را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در طبیعت بر جای گذارد. استفاده بهینه از خاک و منابع آبی و راه های کاهش و پیش بینی مشکلات مربوط به آنها همواره از اهداف توسعه ی کشاورزی صحیح و اصولی بوده است تا بتوان بیشترین بازده را از حداقل منابع بدست آورد. مدیریت بهینه مصرف آب در چند دهه گذشته موضوع بحث بسیاری از محافل تخصصی گشته، در همه ی این محافل تاکید بر این نکته بوده که پایش و ارزیابی کلید موفقیت در این امر می باشد. بسیاری از شبکه های آبیاری و زهکشی ساخته شده براساس مدیریت عرضه و تقاضا عمل کرده و معمولا بدون در نظر گرفتن میزان آب مورد نیاز واقعی، آب را تحویل می نمایند. در شبکه های آبیاری و زهکشی به دلیل پراکندگی مزارع، وسعت اراضی، تنوع کشت و مسافت بین محل استحصال تا نقطه تحویل آب، مدیریت بهره برداری و نگهداری بدون در نظر گرفتن تاثیر متقابل عوامل فوق امکان پذیر نمی باشد، اضافه بر آن در شبکه های آبیاری، داده های توصیفی با حجم زیادی به صورت روزانه تولید می گردد که نیاز به ساماندهی، تجزیه و تحلیل و تصمیم گیری دارد که انجام آن با روش های سنتی بسیار مشکل بوده و نیاز به استفاده از سیستم های جدید نظیر سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور می باشد. هدف از این مقاله بررسی و شناخت سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور و نحوه ی به کارگیری آن در مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی می باشد.
ارزیابی تغییرات پوشش اراضی در ارتباط با احداث سد طالقان با استفاده از تکنیک های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از ارائه این مقاله، بررسی رابطه میان تغییرات پوشش اراضی با احداث و آبگیری سد مخزنی طالقان به کمک تکنیکهای سنجش از دور می باشد. بدین منظور، ابتدا نقشه پوشش اراضی حاصل از طبقه بندی سه تصویر ماهواره ای به روش هیبرید در یک دوره 20 ساله با سه مقطع زمانی قبل، همزمان و بعد از احداث سد به ترتیب در سالهای 1366، 1381 و 1386 استخراج گردید. سپس بررسی تغییرات 3 نقشه استخراج شده به روش مقایسه پس از طبقه بندی بر مبنای تفاضل، صورت پذیرفت و به منظور بررسی تغییرات مکانی انواع کلاس های مورد نظر از شاخص آماریLQ کمک گرفته شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در بازه زمانی مذکور سطح مراتع تقریباً ثابت بوده اما کیفیت آنها تا حدودی افت داشته است که علت آن تبدیل مراتع به اراضی زراعی و چرای دام می باشد. همچنین، سطح اراضی کشاورزی آبی و دیم به علت مهاجرت و بازگشت مجدد مردم به منطقه در این فاصله دارای نوسان بوده است. در این بازه زمانی،سطح اراضی مسکونی نیز افزایش قابل توجهی داشته که دلیل اصلی آن ویلاسازی و ساخت تفرجگاه توسط افراد بومی و غیر بومی در حوالی دریاچه سد می باشد. بررسی تغییرات الگوی مکانی پوشش های مختلف نیز نشانگر آن است که بیشترین تغییرات در زیرحوضه های اطراف دریاچه سد و حواشی رودخانه اصلی رخ داده است.
ارزیابی و تحلیل تغییرات کاربری اراضی محدوده تالاب های بین المللی آلاگل، آلماگل و آجی گل ترکمن صحرا با استفاده از تصاویر ماهواره ای چند زمانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران با دارا بودن تالاب های متعدد، که 22 تالاب آن در معاهده بین المللی رامسر به ثبت جهانی رسیده است، دارای جایگاه ویژه ای در آسیای جنوب غربی است. سه تالاب بین المللی آجی گل، آلماگل و آلاگل در دشت ترکمن صحرا از اکوسیستم های مهم جهانی بوده که در این تحقیق با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست بررسی شده اند. تصاویر ماهواره ای سنجنده های TM و ETM+ در سال های 1987، 2000، 2005 و 2010 بعد از عملیات تصحیح اتمسفری و هندسی با نمونه های تعلیمی برداشت شده با روش طبقه بندی ماکزیمم احتمال در شش کلاس آب، اراضی نمکی، اراضی بایر، پوشش گیاهی تراکم کم، پوشش گیاهی تراکم متوسط و پوشش گیاهی تراکم زیاد رده بندی شدند و با انتقال به محیط GIS و استفاده از تابع تحلیلی Union ، تغییرات رخداده در قالب ماتریس های اولیه_ثانویه طی دوره مورد مطالعه (1987-2010) ارزیابی شده اند. کاهش سطح آب تالاب ها از 8/2591 هکتار در سال 1987 به 6/1280 هکتار در سال 2010 و همچنین کاهش اراضی نمکی، کاهش پوشش گیاهی با تراکم زیاد و افزایش پوشش گیاهی با تراکم متوسط و کم، و در نهایت، بدون تغییر ماندن میزان مساحت اراضی بایر از اهم این تغییرات است، که از جمله علل اصلی این تغییرات را باید در مسائلی مانند خشکسالی های اخیر، احداث سد، برداشت بی رویه آب تالاب ها برای مصارف کشاورزی، پرورش ماهی و احداث کانال و جاده در منطقه و بین تالاب ها جستجو کرد.
تحلیلی بر توسعه ی کالبدی تبریز و تخریب اراضی کشاورزی و فضاهای سبز شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیّت و توسعه و گسترش شهرنشینی، باعث تخریب اراضی زراعی و فضاهای سبز در داخل شهرها و حواشی آنها شده است. این عامل، شهرنشین ها را به تدریج از طبیعت دور کرده و تراکم بیش از حد جمعیّت و دخالت در محیط طبیعی، نیازهای زیست محیطی انسان به فضاهای سبز را بیشتر بروز داده است.
افزایش جمعیّت شهری و نتیجتاً گسترش و توسعه ی فضایی شهری نامناسب شهر تبریز به پیرامون آن باعث تخریب اراضی و باغات مناسب اطراف شهری گردیده است که برنامه ریزی های نادرست، سیستم مدیریتی نامناسب و نیروی انسانی غیر متخصص در مجموعه مدیریت شهری از عوامل اصلی تخریب این فضاها بوده است. در این پژوهش، اطلاعات اولیه از سازمان های مختلف، همچون سازمان مسکن و شهرسازی استان، شهرداری ها و... جمع آوری و با استفاده از نقشه کاربری منتج از تصاویر ماهواره ای و مصوبات کمیسیون ماده 5 استان، به تجزیه و تحلیل تغییرات کاربری شهری و توسعه کالبدی شهر تبریز پرداخته شده است.
در نهایت با استفاده از مدل هلدرن به بررسی رشد بی قواره شهری پرداخته شد. برای تحلیل میزان تغییرات کاربری اراضی شهری در تبریز، از تصاویر ماهواره ای TM (1989) وSPOT 5 (2005) استفاده شده است و نتایج نشانگر آن است که هدایت نادرست توسعه ی شهری در دوره ی 16 ساله باعث تخریب بیش از 1100 هکتار از فضای سبز و بیش از 3700 هکتار زمین زراعی شده است. عوامل اصلی این توسعه بی برنامه، از یکسو، عدم توجه به راهکارها و پیشنهادات طرح های جامع تبریز در توسعه ی فضایی شهر تبریز که توسعه ی شهر در آن طرح ها به سوی جنوب و شمال غربی پیشنهاد گردیده بود است. ولی شهر برخلاف این پیش بینی ها به طرف شرق و شمال شرق شهر که زمین های کشاورزی و باغات در این قسمت از شهر مستقر بوده است، توسعه یافته و باعث تخریب این زمین ها گردیده است.
از سوی دیگر، سیستم مدیریتی نامناسب شهری و دخالت ارگان ها و مقامات استانی در توسعه ی شهری باعث توسعه ی نامناسب شهری گردیده است بطوری که براساس مصوبات کمیسیون ماده 5 شهر تبریز در سال های 85 و 86، بیش از 56 هکتار از کاربری فضای سبزبه کاربری های دیگر تغییر یافته است. همچنین نتایج حاصل از مدل هلدرن نشانگر آنست که 40 درصد رشد فیزیکی شهر مربوط به افزایش جمعیّت شهر و 60 درصد آن مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر تبریز بوده است.
آشکارسازی تغییرات حوضه کویر میقان با استفاده از تصاویر ETM+, TM ,MSS و داده های اقلیمی در دوره 2011-1973(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر خطر بیابان زایی و رشد کویر یکی از موضوعات مهم در مقیاس محلی و جهانی بوده که می تواند ناشی از نتایج تغییرات اقلیمی و ضعف در مدیریت صحیح محیط باشد. در این میان تکنولوژی سنجش از دور به دلیل تولید تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک طیفی و مکانی بالا، به عنوان وسیله ای کارآمد برای آشکارسازی و ارزیابی تغییرات شناخته شده است. در این تحقیق با استفاده از داده های اقلیمی و همچنین تصاویر, TM, MSS ETM+ماهواره ی لندست مربوط به سال های1973، 1985، 2000 و 2011 ، روند تغییرات اقلیمی و تغییرات اراضیِ کویر میقان مورد بررسی قرار گرفته است. از پارامترهای اقلیمی برای بررسی تغییرات اقلیمی و از روش تفریق باندهای مشابه طیفی و منطق فازی برای بدست آوردن شدت تغییرات ایجاد شده، استفاده شد. تصاویر ماهواره ای، در محیط نرم افزارARC GIS10 به روش طبقه بندی نظارت شده از نوع حداکثر مشابهت(MLC) با انتخاب نمونه های آموزشی، طبقه بندی شدند. نتایج بررسی نشان داد که به تبع تغییرات اقلیمی(کاهش بارش و افزایش دما) شدت تغییرات فازی برای دوره 85-1973 معادل84843/0، برای دوره2000-1985 معادل 92983/0 و برای دوره زمانی2011-2000 معادل 92795/0 بوده است. همچنین مساحت اراضیِ کویری، در طول سه دوره فوق؛ به ترتیب 9/15، 6/8 و 9/9 کیلومتر مربع افزایش یافته و در طول دوره ی 38 ساله، از 8/123 به 4/158 کیلومتر مربع رسیده است. روند گسترش متوسط سالانه کویر0.9052کیلومتر مربع، و میزان همبستگی بین کاهش بارش و افزایش کویر 998/0- بوده است.
نقش مبادلات مرزی بر توسعه ی فیزیکی شهرها با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونه موردی: شهر بانه در مقاطع زمانی 1390-1371-1363)
حوزه های تخصصی:
آشکارسازی تغییرات ناشی از مبادله تجاری و اقتصاد پویای مناطق مرزی یکی از نیازهای اساسی در مدیریت و برنامه ریزی برای رشد و گسترش این شهرها است؛ بنابراین نقشه تغییرات کاربری را که نتیجه فرایند آشکارسازی تغییرات هست، می توان بر اساس تصاویر چند زمانه سنجش از دور تهیه کرد. در این تحقیق تغییرات، کاربری اراضی ناشی از گسترش فیزیکی-کالبدی شهر بانه در مقاطع زمانی 1363،1371 و 1390 با تاکید بر نقش مبادلات مرزی با استفاده از تصاویر سنجنده TM ماهواره لندست اخذ شد؛ سپس پردازش رقومی تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی با بهره گیری از روش های پیشرفته انجام شد. در مرحله اول تصاویر یادشده با استفاده از الگوریتم های مناسب از لحاظ هندسی و رادیومتریک تصحیح شدند؛ آنگاه نمونه های آموزشی به صورت فازی در هشت کلاس کاربری و پوشش به وسیله نرم افزار Idrisi ایجاد شدند، سپس هر تصویر به طور جداگانه با استفاده از الگوریتم حداکثر مشابهت طبقه بندی شد؛ در مرحله بعد تصاویر طبقه بندی شده به کمک روش مقایسه پس از طبقه بندی مقایسه شدند. نتایج تحقیق بیانگر این است که مبادلات مرزی تأثیر شگرفی بر شهر بانه گذاشته و رونق و رکود مبادلات منجر به واکنش شهر نسبت به این تغییرات به صورت رشد فیزیکی، جذب جمعیت، اشتغال و بیکاری، رفاه یا عدم رفاه و ... برای ساکنان شده و همچنین مشخص شد که گسترش شهر بانه در چه ابعاد و مقیاسی به ترتیب شدت عمل، مراتع، تپه ها و دامنه های شیب دار، اراضی زراعی دیم پیرامون خود را تحت گسترش فضایی- کالبدی خود قرار داده است. بر اساس نتایج حاصله مقدار مساحت شهر بانه از 143 هکتار در سال 1363 به عنوان دوره قبل از شروع مبادلات مرزی به 372 هکتار در سال 1371 که همزمان با شروع تعاملات مرزی است و 946 هکتار در سال 1390 که مصادف با رونق مبادلات تجاری مرزی رسمی و غیررسمی است، رسیده است. همچنین روند توسعه شهر نشان دهنده این است که تمایل گسترش کالبدی- فضایی شهر بانه در امتداد غرب و شمال غربی است؛ یعنی منطقه ای که زمین های پست اطراف شهر در آنجا قرار گرفته است.
آشکارسازی تغییرات کاربری/پوشش اراضی با پردازش شئ گرای تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی: شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول زمان، الگوهای پوشش زمین و به تبع آن کاربری اراضی دچار تغییر و دگرگونی اساسی مـیشوند. اصولاً برای استفاده بهینه از قابـلیت های منابع طبیعی، کسب اطـلاعات دقیق از پتانسیلهای کاربری اراضی امری ضروری است. امروزه، فنآوری سنجش از راه دور به عنوان یک راهکار ارزشمند در جهت شناسایی منابع طبیعی، بهویژه در روند تهیه نقشههای کاربری اراضی، در مناطق مختلف جهان به صورت علمی مورد استناد قرار میگیرد. بر این اساس، برای بررسی تغییرات کاربری اراضی شهرستان تبریز طی سال های 2010، 2007، 2001، 1989، تـصاویر ماهوارهایTM1989, ETM2001+2010, IRS1989 پردازش شد و با تکنیک شئ گرا طبقه بندی گردید. سپس در محیط GIS به روش مقایسه پس از طبقه بندی، تغییرات طی این دوره زمانی نمایش داده شـد. نتایج حاصله نشان مـیدهد که میزان تـغییرات طی دوره های زمانی 2010-1989، 2010-2007، 2007-2001، 2001-1989، به ترتیب 80/60، 30/66، 80/56، 40/56 درصـد میباشد، بهطوری که کاربری پوشش گیاهی و سطوح آبی بیشترین میزان کاهش را داشته است. در این میان بیشترین تبدیل کاربری، در اراضی ساخته شده اتفاق افتاده است.
ارزیابی و پیش بینی گسترش افقی شهر قزوین؛ با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی، طی دوره (2011-1986)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش افقی بی رویه شهرها یکی از معضلات کشور ماست که در اثر اهمیت فزاینده شهرها و تمرکز جمعیت در آنها به وجود آمده است. مشکلات شهرهای کشور ما، در هم تنیدگی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از گسترش افقی بی برنامه می باشد. با وجود تمامی مشکلات، این واقعیت را نیز باید قبول کرد که رشد و گسترش افقی شهرها امری اجتناب ناپذیر است. این تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و گسترش کالبدی- فضایی شهر قزوین و تغییرات کاربری اراضی آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. ارزیابی روند گسترش فیزیکی شهر و آگاهی از الگوهای تغییرات کاربری اراضی و به کارگیری نتایج آن، در برنامه ریزی های آینده شهر ضروری می باشد. با توجه به اینکه در حال حاضر، تکنیک سنجش از دور، بهترین وسیله برای پایش تغییرات محیطی و استخراج کاربری های اراضی می باشد که بیشترین سرعت و دقت را دارد، در پژوهش حاضر از تصاویر ماهواره ای لندست سال های 1986 و 2011 منطقه مورد مطالعه، استفاده شده و با استفاده از تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از بررسی تصاویر ماهواره ای، حاکی از آن است که مساحت ساخته شده شهر قزوین از 29/1645 هکتار در سال 1986 به 73/3428 هکتار در سال 2011 رسیده که بر اساس مدل هلدرن، نقش عامل جمعیت 36/58 درصد و رشد نامتوازن شهری 64/41 درصد بوده است که از عوامل مهم تغییرات کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه می باشند.
مقایسه روش های مختلف تهیه مدل ارتفاع رقومی مورد شناسی: حوضه آبخیز نوفرست، شهرستان بیرجند، استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورد دقیق خصوصیات کمی و کیفی پدیده های طبیعی، مستلزم صرف زمان و هزینه زیادی می باشد. بنابراین، روش های درون یابی به عنوان راه حل مناسبی در تخمین محل های بدون اطلاعات و نمونه برداری نشده مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجا که نقشه های مشتق شده از مدل ارتفاع رقومی زیاد است و این نقشه در تحلیل های مختلف کاربرد دارند و ممکن است با وزن های متفاوت در نتایج یک کار تحلیلی، نقش داشته باشند. اگر منبع اصلی که همان نقشه مدل ارتفاع رقومی است، ایرادی داشته باشد؛ اشکال در کل پروژه زیاد خواهد شد. انتخاب مناسب ترین روش ساخت مدل ارتفاع رقومی که با دقت بالاتری بتواند مدل واقعی تری را از شرایط طبیعی زمین ارائه نماید، موضوع اصلی این تحقیق است. هدف از این تحقیق، مقایسه برخی روش های تهیه مدل ارتفاع رقومی شامل؛TIN, TOPOGRID و نیز مدل ارتفاع رقومی استخراج شده از تصاویر ماهواره ای سه بعدی است. روش های مذکور بر روی داده های حوضه آبخیز نوفرست در 40 کیلومتری شرق شهر بیرجند انجام شده و نتایج آن با همدیگر و نیز با داده های برداشت شده از سیستم های تعیین موقعیت جهانی دو فرکانسه مورد ارزیابی دقت، قرار گرفته است. نتایج حاصل از مقایسه مقادیر حداقل و حداکثر اختلافات و نیز مقایسه مقادیر RMSE بین مدل های ارتفاعی رقومی و داده های سیستم موقعیت جهانی دو فرکانسه 4DGPS در 10 محدوده مطالعاتی نشان می دهد که روش TIN با پنج بار کسب مقادیر، حداکثر اختلاف و کسب نکردن هیچ مقدار حداقلی، بیشترین خطا و مدل رقومی SRTM با سه بار کسب مقادیر حداقلی اختلاف و کسب نکردن هیچ مقدار حداکثری از دقت بالاتری برخوردار می باشد. در این مقایسه روش TOPOGRID و TOPOGRID IN5 و مدل رقومی استخراج شده از تصاویر ASTER در رتبه های بعدی قرار دارند
سنجش فضایی گستردگی شهری با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای چندزمانه (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستردگی شهری نوعی الگوی رشد شهر بدون توجه به عواقب و اثرات اقتصادی، اجتماعی و محیطی آن است. این رشد بیرونی در واقع به نوعی توسعه ی شهری برمی گردد که از نظر منتقدان باعث از بین رفتن زمین های کشاورزی، تخریب فضاهای باز و سبز، اتلاف انرژی و تغییرات کاربری اراضی می شود. روش های متعددی برای آشکارسازی تغییرات یک منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای وجود دارد که هر کدام دارای مزایا و محدودیت هایی هستند. روش فازی مبتنی بر شدت انطباق یکی از این روش ها است. هدف اصلی از این مقاله توصیف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در شهر ارومیه در طی یک دوره 27 ساله است؛ و بدین منظور سنجنده TM ماهواره لندست در بازه زمانی 1390- 1363 انتخاب گردید. پس از زمین مرجع کردن تصاویر با روش فازی به طبقه بندی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از جداول متعامد پرداخته شده است؛ و با استفاده از روش ترکیبی زنجیره های مارکوف و سلول های خودکار گستردگی شهری برای سال 1400 پیش بینی شده است. نتایج نشان می دهد طی این دوره 17188.56 از اراضی شهر ارومیه تغییر کاربری داده است؛ که بیش ترین تغییر کاربری اراضی در اراضی کشاورزی آبی با کاهش 7672.41 هکتار صورت گرفته است. هم چنین بررسی ها نشان می دهد در سال 1400 در حدود 2408.55 هکتار به اراضی ساخته شده اضافه خواهد گردید؛ که این امر باعث تغییر کاربری اراضی در شهر ارومیه و ناپایداری شهری در توزیع بهینه خدمات و دسترسی به امکانات زندگی برای ساکنان شهر خواهد شد.
بررسی تاثیر احداث سد در جابجایی مسیر و تغییر الگوی رودخانه با استفاده از GIS و سنجش از دور( مطالعه ی موردی : رودخانه ی اهرچای )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : رودخانه ها از منابع عمده ی تامین آب شیرین در جهان بشمار می روند . کاهش منابع آب و کمبود آب شیرین در جهان لزوم مطالعه و بررسی تغییرات ایجاد شده در ویژگی های آن را آشکار می سازد . حوضه ی آبریز اهرچای در شمال غرب ایران و در محدوده ی جغرافیایی ´ 20 ˙ 46 تا ´ 40 ˙ 47 طول شرقی و´ 13 ˙ 38 تا ´ 45 ˙ 38 عرض شمالی قرار دارد . این حوضه در محل اتصال به رودخانه قره سو با مساحت تقریبی 3168 کیلومتر مربع و با دارا بودن بخش قابل توجهی از حوضه ی آبریز رود ارس ، از اهمیت ویژه ای برخوردار است . از لحاظ مورفولوژی دارای شکل بیضوی بوده وآبراهه ی اصلی آن ، رودخانه ی دائمی اهر چای می باشد که از ارتفاعات 2952 متری کوه کسبه سرچشمه گرفته و در امتداد غربی – شرقی از شهرستان های اهر و ورزقان گذشته و در خروجی حوضه ، در بخش شرقی به قره سو پیوسته و دره رود را تشکیل می دهند . از مهمترین شاخه های فرعی آن می توان به ورزقان چای ، رود کاسین ، علیرضا چای ، رود کردیق ، رود سیه کلان و ... اشاره کرد. مهمترین سازه آبی احداث شده در منطقه ، سد ستارخان است که در فاصله ی 120 کیلومتری شمال شرق تبریز و 15 کیلومتری غرب شهرستان اهر بر روی رودخانه اهر چای ساخته شده و در سال 1377 با اهداف کنترل و تنظیم جریانات سطحی رودخانه ی اهرچای ، تامین آب مورد نیاز 12450 هکتار از اراضی کشاورزی پایین دست ، آب شرب شهرستان اهر و نیز جلوگیری از خروج سالانه ی92 میلیون متر مکعب آب به بهره برداری رسیده است . ...
بررسی تأثیر روند تغییرات کاربری اراضی/ پوشش زمین بر وضعیت منابع آب زیرزمینی، با استفاده از تصاویر ماهواره ای ( مطالعه موردی: دشت گیلانغرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط میزان تغییرات کاربری اراضی با نوسانات سفره آب زیرزمینی یکی از روش های مستقیم تأثیرات کاربری بر وضعیت هیدرولوژیکی هر منطقه ای است که می تواند مدیران را در مدیریت بهینه منابع طبیعی یاری دهد. در این تحقیق به منظور بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر میزان افت آب زیر زمینی دشت گیلانغرب، از تصاویر ماهواره ای سنجنده هایMSS، TM و ETM برای سال های 1364، 1379 و 1389 استفاده گردید. پس از پردازش و تحلیل تصاویر، کاربری های منطقه در پنج طبقة جنگل، مرتع، کشاورزی دیمی و بایر، کشاورزی آبی و مناطق مسکونی طبقه بندی گردیدند. برای بررسی خیزش و افت سفره منطقه نیز از آمار کمی چاه های پیزومتری موجود در دشت طی دوره 89-1378 استفاده گردید و لایه های بدست آمده نیز طبقه بندی شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که کاربری مرتعی با وسعت بیشتر از 50 درصد بیشترین مساحت را به خود اختصاص داده است به طوریکه در سال 1364، 81/61 درصد (9927 هکتار) و در سال 1379، 15/67 درصد(10782 هکتار) از منطقه را تشکیل داده است. در دوره 1379 تا 1389 کاربری مذکور با کاهش مساحت مواجه بوده به طوریکه در سال 1389، 23/50 درصد از مساحت (8066 هکتار) منطقه را پوشش داده است. بررسی کاربری کشاورزی دیمی و بایر نیز نشان داد که طی دوره 1364 تا 1379 با کاهش مساحتی معادل 84/0(130 هکتار) درصد روبرو بوده است اما این تغییرات در دوره 1379 تا 1389 بصورت افزایشی بوده بطوریکه طبق محاسبات انجام شده این افزایش مساحت 1429 هکتار(9/8 درصد) از منطقه را شامل شده است. بررسی میزان افت آب زیرزمینی نشان داد که با جایگزینی طبقه کاربری مرتعی با طبقات کشاورزی آبی و کشاورزی دیم و بایر بر میزان افت آب زیرزمینی افزوده شده است. این تغییرات موجب گردیده است که در سال 1389، 93/83 درصد از منطقه افت آب بیشتر از 50 سانتی متر در سال را داشته به طوریکه مساحت این منطقه در سال 1379، 85/43درصد از منطقه بوده است. بدون شک مداخلات انسانی از مهمترین عوامل تخریب در منطقه مذکور می باشد.
پایش تغییرات فیزیکی سیمای سرزمین شهر کرج با استفاده از تحلیل سینوپتیک و تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی روند تغییرات عناصر ساختاری سیمای سرزمین شهر کرج طی سال های 1368 تا 1392 طراحی و با استفاده از تحلیل سینوپتیک سیمای سرزمین انجام شد. از این رو نقشه های سیمای سرزمین از سه فریم تصویر ماهواره ای سنجنده TM ماهواره لندست سال های 1368، 1380 و 1392 با استفاده از روش تفسیر تلفیقی تهیه شدند. سپس تعدادی از سنجه های سیمای سرزمین در دو سطح سیمای سرزمین و کلاس کاربری و پوشش محاسبه و تغییرات آنها بررسی شد. نتایج نشان داد، سیمای سرزمین شهر کرج در بازه زمانی اول (1380-1368) روند تغییراتی متفاوت از بازه زمانی دوم (1392-1380) را تجربه کرده است، ولی به طور کلی در انتهای بازه زمانی (1392-1368)، سیمای سرزمین منطقه مورد مطالعه تکه تکه تر، از نظر شکلی پیچیده تر، از نظر پیوستگی تکه ها، ناپیوسته تر و از نظر نوع کاربری و پوشش موجود از تنوع آنها کاسته شده است. همچنین نتایج نشان داد گسترش مناطق انسان ساخت موجب افزایش از هم گسیختگی، بی نظمی و پیچیدگی تکه ها و کاهش سطح کلاس کشاورزی منطقه شده است و در صورت ادامه این روند در آینده ممکن است باعث فروافت شدید کارکردها و خدمات اکوسیستم ها، بویژه کاربری کشاورزی شود.