فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۵۱۱٬۳۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شایستگی دیجیتال، تازه ترین مفهومی است که برای توصیف مهارت های مرتبط با فناوری استفاده می شود و به درک و مهارت هایی که افراد باید در این دنیای دیجیتال برخوردار باشند اشاره می کند. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای شایستگی های دیجیتال معلمان جغرافیا در عراق بر اساس استانداردهای انجمن بین المللی فناوری (ISTE) انجام شده است. پژوهش به روش ترکیبی کیفی و با استفاده از روش گراندد تئوری انجام شده است. مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید دانشگاه و متخصصان فناوری در کشور عراق بودند. حجم نمونه شامل 14 نفر بود که طبق اصل اشباع نظری و به روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده های کیفی از روش کدگذاری (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که شایستگی های دیجیتال معلمان جغرافیا در پنج حوزه اصلی قابل طبقه بندی است: شایستگی های تدریس دیجیتال، شایستگی های محتوایی و ابزار، به روزرسانی مستمر مهارت ها، شایستگی های ارتباطی و همکاری آنلاین و ارزیابی و نظارت دیجیتال. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شایستگی های دیجیتال معلمان نقشی حیاتی در ارتقای کیفیت آموزش جغرافیا و افزایش تعامل بین معلمان و دانش آموزان دارد. الگوی ارائه شده بر اساس استانداردهای ISTE می تواند به عنوان مبنایی برای طراحی برنامه های آموزشی و توسعه حرفه ای معلمان استفاده شود و به بهبود کیفیت آموزش و یادگیری در عراق کمک کند.
Designing a Green Routing Network with an Optimized Heterogeneous Fleet through Constrained Clustering: A Case Study in the Food Industry(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Industrial Management Journal, Volume ۱۷, Issue ۲, ۲۰۲۵
175 - 197
حوزههای تخصصی:
Objective : This research aims to propose a large-scale vehicle routing model for the distribution network of a food industry product and apply the model in a real-world case study. Methods : A mathematical model is formulated to minimize the total variable transportation costs. Considering the complexity of the model, a constrained clustering algorithm is used to decompose the problem. Then, vehicles are assigned to demand clusters according to their capacity. Finally, each cluster's symmetric traveling salesman problem (TSP) is solved using a genetic algorithm. The parameters of the proposed genetic algorithm were calibrated based on its widespread application in solving symmetric TSPs. A conservative approach was adopted to ensure the solution's validity by evaluating a worst-case scenario considering the highest node demands. Results : By applying the proposed algorithm to the case study, over 2,000 demand nodes across Tehran were grouped into 91 clusters. Then, based on the demand level of each cluster, the vehicles are assigned, consisting of 26 small and 65 large cars. Within each cluster, the assigned vehicle followed an optimized route among the nodes, designed based on the optimal tour generated by solving the cluster-specific TSP using the genetic algorithm, and then returned to the central warehouse. Conclusion : Comparing the results with the current situation, the size of the proposed transportation fleet showed a 40% reduction. Additionally, reducing fleet size and optimizing the routes improved the total distribution network costs by 25%. Given the model's computational efficiency, this improvement is considered satisfactory.
زیبایی شناسی اضطراب: اکفراسیس و جدال وجودی در بوف کور صادق هدایت از منظر فلسفه هایدگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رمان بوف کور اثر صادق هدایت، به عنوان یکی از شاخص ترین آثار مدرنیسم ادبیات فارسی، به طور عمیق به بحران های وجودی انسان مدرن می پردازد. این مقاله با بهره گیری از دیدگاه فلسفی مارتین هایدگر، تکنیک اکفراسیس در این رمان را تحلیل کرده است و نشان می دهد که چگونه هدایت از این ابزار برای بازنمایی اضطراب وجودی، بیگانگی و مرگ بهره گرفته است. مفاهیمی چون دازاین، هستی برای مرگ و زمانمندی در این اثر به طور ضمنی از فلسفه هایدگر الهام گرفته و در قالب توصیفات بصری و حسی تجسم یافته اند. تحلیل صحنه های کلیدی اکفراسیس در رمان نشان می دهد که هدایت، با استفاده از توصیفات دقیق و تصاویر چندحسی، بحران های فلسفی و روان شناختی شخصیت اصلی را به نمایش می گذارد. از پرده گلدوزی شده و سایه های بی سر گرفته تا خانه مه آلود و نقاشی زن مرده، هدایت پیوندی میان زیبایی شناسی ادبی و مفاهیم فلسفه وجودی برقرار کرده است. این پژوهش با رویکردی بین رشته ای، جایگاه بوف کور را به عنوان اثری فلسفی در ادبیات مدرنیستی ایران برجسته ساخته و ارتباط آن را با جریان های جهانی وجودگرایی آشکار می سازد.
The Effectiveness of Marital Distress Tolerance Training on Marital Adjustment in Conflicting Couples in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The objective of this study was to evaluate the effectiveness of an educational program based on the Marital Distress Tolerance Model on reducing marital conflicts among conflicting couples in Tehran. Methods and Materials: This research employed a quasi-experimental design with a pretest-posttest control group. The statistical population included all conflicting couples who visited psychological and counseling centers in Tehran. One center was randomly selected, and 30 couples were chosen through convenience sampling and randomly assigned to experimental and control groups (15 couples each). The experimental group received a 9-session intervention based on a structured educational package developed from the causal model of marital distress tolerance, focusing on cognitive flexibility, family health, and social problem-solving skills. Data were collected using the Barati and Sanaei Marital Conflict Questionnaire and a researcher-developed content validity instrument evaluated by experts. Descriptive statistics and multivariate analysis of covariance (MANCOVA) were used to analyze the data through SPSS software. Findings: The results of the MANCOVA indicated that the educational program had a statistically significant effect on all dimensions of marital conflict, including reduced sexual relations (F = 28.438, p < .001), increased emotional reactions (F = 18.448, p < .001), separation of financial matters (F = 29.932, p < .001), reduced cooperation (F = 22.822, p < .001), reduced relationships with spouse’s relatives (F = 18.549, p < .001), increased relationships with one’s own relatives (F = 10.030, p = .005), and increased seeking support from children (F = 65.565, p < .001). Conclusion: The study confirmed that the educational program based on the marital distress tolerance model significantly reduced marital conflicts across multiple dimensions, supporting the model’s applicability in therapeutic interventions for couples experiencing relational distress.
ارائه مدل استقرار بازی وار سازی در بازاریابی بنگاه به بنگاه در صنعت تجهیزات پزشکی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی وار سازی در سال های اخیر توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. بازی وار سازی ظرفیت درخور توجهی در افزایش ترغیب مشتریان صنعتی به مشارکت، تعامل و وفاداری آن ها، به عنوان یکی از اهداف اصلی بازاریابی بنگاه به بنگاه دارد؛ اما باوجود توافق محققان بر مزایای بازی وار سازی، همچنان بینش کاملی از عوامل مؤثر بر استقرار آن در بازاریابی بنگاه به بنگاه وجود ندارد؛ در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل استقرار بازی وار سازی در بازاریابی بنگاه به بنگاه در صنعت تجهیزات پزشکی در ایران صورت گرفت. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی از نوع کیفی است. مشارکت کنندگان شامل 15 نفر از خبرگان و متخصصین در حوزه بازاریابی و فروش تجهیزات پزشکی بودند که با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که پایایی و روایی آن تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل از روش نظریه داده بنیاد با رویکرد (Strauss & Corbin, 1998) و نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته ها، در قالب الگوی پارادایمی ارائه شد که شامل شرایط علّی (ویژگی های جمعیتی کاربران، ویژگی های روان شناختی کاربران، ویژگی های شناختی و ویژگی های مدیریتی)، شرایط زمینه ای (زیرساخت های فنی و فناوری، منابع و قابلیت ها و عوامل درون سازمانی)، شرایط مداخله گر (سیاست های کلان و محدودیت های فرهنگی قانونی)، پدیده محوری (عناصر بازی وارسازی و پایش بازی وارسازی)، راهبردها (راهبردهای بازاریابی مشتری محور و راهبردهای آموزشی و اطلاع رسانی) و پیامدها (پیامدهای رفتاری و بازاریابی، پیامدهای مشتری محور، پیامدهای سلامت محور، پیامدهای اطلاعاتی و امنیتی) است. الگوی ارائه شده می تواند به عنوان چارچوبی راهبردی برای مدیران شرکت های فعال در صنعت تجهیزات پزشکی به منظور پیاده سازی برنامه های بازی وار سازی در بازاریابی بنگاه به بنگاه استفاده شود و زمینه ساز افزایش تعامل، وفاداری و مشارکت مشتریان در بازارهای صنعتی شود.
چالش های توسعه گردشگری هوشمند شهری در یک مقصد گردشگری در حال توسعه: مطالعه موردی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای سراسر جهان به طور فزاینده ای مفهوم گردشگری شهری هوشمند و استراتژی های مرتبط را به عنوان ابزاری برای رقابت پذیری بالاتر، رشد بیشتر و بهینه سازی محیط های پایدار می شناسند. بااین حال، اکثر مطالعات انجام شده، محدود به شهرها و کشورهای توسعه یا عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری و مزایای آن بوده است. به طوری که موانع توسعه گردشگری هوشمند در شهرهای درحال توسعه در مطالعات قبلی نادیده گرفته شده است. ازاین رو، برای پر کردن شکاف تحقیقاتی ذکرشده، مطالعه حاضر موانع توسعه گردشگری هوشمند در شهر تبریز را موردبررسی قرارداد. هدف این مطالعه بررسی موانع توسعه گردشگری هوشمند شهری است. روش مصاحبه کیفی (روش داده بنیاد) با استفاده از پرسشنامه نیمه ساختاریافته با سؤالات باز در پژوهش حاضر اتخاذ شد. داده ها از مصاحبه با 16 مطلع کلیدی به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار MAXQDA-2018 انجام شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که موانع توسعه گردشگری هوشمند در شهر تبریز از هفت منظر کلان زیرساخت ها، دولتی-نهادی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، زیست محیطی و بازاریابی قابل بحث است. مطالعه حاضر مباحثی کلیدی را در سطوح مختلف کلان و خرد مورد کنکاش قرارداد که می تواند بینشی جامع به سیاست گذاران و حاکمان مقاصد گردشگری برای اصلاح و بهبود طرح های توسعه گردشگری هوشمند شهری ارائه نماید.
شناسایی و رتبه بندی چالش های اقتصاد دریا محور در ایران بر اساس سند تحول دولت مردمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات علوم مدیریت دریایی دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: این تحقیق باهدف بررسی و اولویت بندی چالش های بخش اقتصاد دریا محور بر اساس سند تحول دولت مردمی ایران انجام صورت گرفته است. روش شناسی: برای نیل به این مقصود از روش تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار اکسپرت چویس نظر خبرگان توسط پرسشنامه مقایسه زوجی صورت گرفته است. یافته ها: نتایج نشان می دهد در میان چالش های اصلی اقتصاد دریا محور ازنظر خبرگان ضعف در شکل گیری زنجیره ارزش خدمات در حوزه دریایی با داشتن ضریب 0.417 مهم ترین چالش اقتصاد دریا محور محسوب می شود. سهم کم ناوگان ملی از تجارت دریا بر در کشور با کسب ضریب 0.350 در رتبه دوم قرار می گیرد و ضعف در مدیریت کلان حوزه دریایی کشور با داشتن ضریب اهمیت0.233 در پایین ترین رتبه از چالش های اقتصاد دریا محور قرار دارد. همچنین نتایج نشان می دهد در بین هفت عامل ، فقدان سیاست گذاری و هماهنگ کننده فرا بخش دریا و تداخل وظایف تنظیم گری وتصدیگرایانه در برخی دستگاه ها مهم ترین عامل ایجاد این چالش ها از دید خبرگان محسوب می شود نتیجه گیری: بنابراین جهت توسعه اقتصاد دریا در بخش اقتصاد و کاهش چالش های آن سیاست گذاران اقتصادی می بایست باز معماری نظام ملی حکمرانی حوزه دریایی با تشکیل شورای عالی دریایی کشور و توسعه همکاری های ظرفیت ساز و صیانتی در معاهدات و عهدنامه های بین المللی با تشکیل کمیته ملی دیپلماسی دریایی در دستور کار مسئولین قرار گیرد.
تأثیر تسهیلات بانکی بر چرخه های تجاری در بخش کشاورزی در اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
447-469
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در این مقاله بررسی تأثیرگذاری تسهیلات بانکی بانک ها بر ادوار تجاری در بخش کشاورزی در اقتصاد ایران است. جامعه آماری در این تحقیق عبارتست از ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت های ثابت سال 1383 ، نیروی کار شاغل، سرمایه ثابت و تسهیلات اعطایی بانک ها به این بخش، در دوره زمانی 1397-1357 که به صورت سالیانه از بانک مرکزی استخراج و با استفاده از نرم افزار ایویوز تحلیل شده است. ابتدا با استفاده از فیلتر هودریک پرسکات ادوار تجاری به صورت مجزا، استخراج و سپس تخمین مدل به روش تصحیح خطای برداری انجام می شود. ضریب تعدیل مرتبط با رابطه تعادلی برآورد شده در بخش کشاورزی برابر 44/0- برآورد شده، بدین معنا که در هر دوره 44 درصد از عدم تعادل های موجود در یک دوره در دوره بعد تعدیل می شود. آنچه مشخص است سیاست های پولی انبساطی در قالب تسهیلات بانکی در اقتصاد ایران، بیش از آن که سیاست هایی فعال و مبتنی بر تشخیص باشد، سیاست هایی منضبط است.
تحلیل سبک های مدیریتی در سازمان های آموزشی مبتنی بر نوع شناسی نسل ها (شکاف نسلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۴
173 - 199
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم آموزشی جهان، عرصه تاخت وتاز ورود نسل های پی درپی یادگیرندگان، یاد دهندگان و مدیران با نیازها و ترجیحات منحصربه فرد خود است. کارآمدی و سازش هوشمندانه سیستم آموزشی با تحولات، نیازمند شناسایی ترجیحات و رویکردهای مدیران با توجه به شکاف نسلی و تنوع میان آنان است. لذا پژوهش حاضر باهدف شناسایی رفتار مدیران مدارس برحسب تنوع نسلی آن ها با روش پژوهش کیفی روایت پژوهی در بخش گردآوری داده ها و تحلیل تماتیک در بخش پردازش داده ها، با روش نمونه گیری هدفمند بر روی دوازده نفر از مدیران نسل ایکس و وای استان البرز و تهران صورت گرفته است. نتایج حاصله ی پژوهش در هشت مقوله ی اصلی از ابعاد کلی مدیریتی شامل نگرش سیستمی، تصمیم گیری، توسعه و ارتقای سیستم، مدیریت تعارض، مدیریت بحران، مدیریت سرمایه و اولویت ها و سبک های ترجیحی مدیران، حاکی از بالاترین میزان اشتراک هر دو نسل مدیران در بخش مدیریت دانش در توسعه ی سیستم است و در مقوله های اولویت و سبک های ترجیحی خود در مدیریت هیچ گونه اشتراک نظر و رویکردی گزارش نشده است، مطابق یافته ها بیشترین مقدار اشتراکات بین دو نسل، در بخش نگرش استراتژیکی، مدیریت بحران و مدیریت سرمایه معنوی و مادی بود.
Dynamic Managerial Capabilities, Firm Context, and Innovation: Evidence from Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research delves into the complex relationship between dynamic managerial capabilities (DMCs) and innovation performance, examining the moderating effects of activity type, export level, and firm size. Employing rigorous ANOVA methodologies, the study elucidates the nuanced and conditional impacts of managerial actions on innovation outcomes. A significant aspect of this investigation is the classification of managers based on their specific DMC components, a novel contribution to the field that enhances our understanding of how different managerial competencies shape innovation. The results indicate substantial interactions between DMCs and the outlined contextual factors. Notably, Type 1 managers, distinguished by their superior managerial human capital, expansive social networks, and propensity for intuitive decision-making, demonstrate a robust positive effect on innovation across varied activities. In contrast, Type 9 managers, who possess limited managerial human capital yet maintain extensive social networks, display performance variability contingent on operational contexts. In export-centric firms, both Type 1 and Type 5 managers emerge as key drivers of innovation, adeptly maneuvering the complexities of international markets through their strategic acumen and flexibility. Moreover, the effectiveness of DMCs is significantly modulated by firm size, with micro and small enterprises deriving optimal benefits from a multifaceted managerial skill set, whereas larger corporations exhibit a greater reliance on established systemic processes. This research lays the groundwork for subsequent inquiries into the strategic deployment of DMCs in diverse organizational scenarios and offers critical insights for enhancing innovation-led development.
کاربرد هوش مصنوعی در عصر رسانه ای و تأثیر آن بر استراتژی های جنگ ترکیبی
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یکی از فناوری های تحول آفرین عصر حاضر، نقش فزاینده ای در تحولات حوزه های امنیتی و نظامی ایفا می کند. در چارچوب جنگ ترکیبی، که تلفیقی از ابزارهای نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی، روانی و اجتماعی برای تأثیرگذاری بر تصمیمات و رفتار دشمن به کار گرفته می شود، کاربردهای هوش مصنوعی تحولی بنیادین ایجاد کرده است. تحلیل کلان داده ها، شبیه سازی رفتارهای جمعی، پیش بینی واکنش های اجتماعی و پشتیبانی از تصمیم گیری های پیچیده، از جمله قابلیت هایی هستند که این فناوری را به ابزاری استراتژیک در جنگ ترکیبی بدل کرده اند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی–تحلیلی و با بهره گیری از چارچوب های نظری علوم شناختی و مطالعات امنیتی، به بررسی نقش هوش مصنوعی در ارتقاء کارایی و دقت استراتژی های جنگ ترکیبی می پردازد. تمرکز ویژه بر کاربردهای این فناوری در تحقیقات کیفی، به ویژه در شناخت عمیق تر زمینه های اجتماعی، فرهنگی و روانی، نشان می دهد که ادغام AI با روش های کیفی مانند تحلیل محتوای رسانه ای، مصاحبه های عمیق و مشاهده مشارکتی، می تواند به طراحی مؤثرتر عملیات اطلاعاتی و روانی کمک کند. بر این اساس، توسعه الگوریتم های تفسیرپذیر، تقویت زیرساخت های امنیتی و تدوین چارچوب های حقوقی و اخلاقی، پیش شرط بهره برداری مسئولانه از هوش مصنوعی در جنگ های آینده محسوب می شود.
جریان شناسی مطالعات سبک شناسی قرآن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر به روش تحلیل محتوا و با مقایسهٔ آثار، سعی در شناخت جریان های شکل گرفته در مطالعات سبک شناسی قرآن در ایران دارد و در همین راستا، جریان های موردنظر را از جهت زمان، افراد و ویژگی ها بررسی می کند. حاصل آنکه، دامنهٔ زمانی اواسط دههٔ هفتاد شمسی تا تابستان 1403 نشان می دهد که مطالعات سبک شناسی قرآن در ایران سه دوره را سپری نموده است: دورهٔ ورود مباحث سبک شناسی، دورهٔ رشد و گسترش این مباحث و دورهٔ ظهور رویکردهای پیچیده تر سبک شناسی در مطالعات قرآنی. این است که دورهٔ اول، از ویژگی هایی چون کلی گویی و مشخص نبودن چهارچوب های مباحث، ابتدایی و غیرکاربردی بودن مطالعات و ضعف در بنیان های نظری برخوردار است؛ دورهٔ دوم، با مشخصه هایی نظیر توجه به بنیادهای نظری، تطبیق مباحث بر آیات قرآن، تکثر پژوهش های صورت گرفته نسبت به دورهٔ اول و نوعاً تکراری و توجه به رویکردهای سبک شناسانهٔ متفاوت شناخته می شود؛ دورهٔ سوم، خصوصیاتی شامل تمرکز بر یک لایهٔ زبانی یا یک مؤلفهٔ خاص از یک لایهٔ زبانی، عمق بخشی به مطالعات، ظهور رویکرد سبک پژوهی انتقادی و ایجاد پیوند میان مباحث سبک شناسی با سایر مطالعات زبان شناسی، ازجمله معناشناسی و کاربردشناسی دارد.
مقایسه «مثبت نگری به انسان» از دیدگاه روان شناسی مثبت و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
263 - 285
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مبانی انسان شناختیِ روان شناسی مثبت نگر، پذیرش نگاه مثبت به انسان است. در پی تبیین چیستی چنین نگاهی به انسان می توان آن را مشتمل بر دو مؤلفه دانست: یکی پذیرش منش و ویژگی های مثبت صفت گونه در انسان و دیگری اصالت توأمان توانمندی ها و ضعف ها در انسان. از نگاه قرآن کریم، طبق برداشت بسیاری از مفسران، شاکله به معنای منش است و پذیرش تحولات قلب، تأکید بر ظهور ویژگی های اخلاقی در ظرف آخرت و تکرار زیاد عباراتی مانند «بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» نشان از پذیرش ویژگی های صفت گونه است. ازسوی دیگر، قرآن کریم نیز نه تنها ویژگی های مثبت صفت گونه را می پذیرد؛ بلکه مفسران بر این باورند که قرآن کریم گرایش های دوگانه ای را درون انسان می پذیرد که با هم تقابل ندارند و مفسران برای جمع میان آن ها از تعابیر مختلفی بهره برده اند. در مجموع به نظر می رسد که نگاه مثبت به انسان در روان شناسی مثبت با قرآن کریم همسویی فراوانی دارد.
هوش مصنوعی در حکمرانی و حکمرانی هوش مصنوعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت سریع هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین (ML) تأثیر بسزایی بر حکمرانی عمومی داشته و پرسش های مهمی درباره شفافیت، تنظیم گری و مسئولیت پذیری این فناوری ها ایجاد کرده است. این پژوهش با هدف بررسی دو بعد "حکمرانی هوش مصنوعی" و "حکمرانی بر هوش مصنوعی"، چارچوبی برای مدیریت چالش های ناشی از این فناوری ارائه می دهد. روش تحقیق این مطالعه فراترکیب بوده و ۳۱ پژوهش کلیدی بین سال های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳ را تحلیل کرده است. یافته ها نشان می دهد که هوش مصنوعی موجب بهبود دقت تصمیم گیری، بهینه سازی تخصیص منابع و افزایش شفافیت در حکمرانی می شود، اما همزمان چالش هایی مانند مسائل اخلاقی، نظارتی و حقوقی را به همراه دارد. در پاسخ به این چالش ها، این پژوهش یک مدل سه بعدی حکمرانی هوش مصنوعی را پیشنهاد می کند که شامل ابعاد فنی، حقوقی و اخلاقی و خط مشی گذاری عمومی است. نتایج این مطالعه می تواند به سیاست گذاران در تدوین چارچوب های قانونی، طراحی مکانیسم های نظارتی و استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی در حکمرانی عمومی کمک کند. پیشنهاد می شود که دولت ها علاوه بر توسعه زیرساخت های AI، روی شفافیت الگوریتمی و ارتقای پاسخگویی نهادهای تصمیم گیرنده تمرکز کنند.
تحلیل تطبیقی مقررات کیفری مرتبط با هوش مصنوعی و وسایل نقلیه خودران: مطالعه ای بر نظام های حقوقی سنگاپور، فرانسه و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه سریع فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی، به ویژه وسایل نقلیه خودکار، نظام های حقوق کیفری با چالش های نوینی درزمینه شناسایی و انتساب مسئولیت کیفری مواجه شده اند. اهمیت این موضوع از آن روست که وسایل نقلیه خودکار، علی رغم ظرفیت بالای خود در ارتقاء ایمنی حمل ونقل و بهبود رفاه اجتماعی، به دلیل بهره گیری از الگوریتم های پیچیده، فقدان کنترل انسانی مستقیم و قابلیت تصمیم گیری مستقل، موجب تغییر در مبانی سنتی مسئولیت کیفری نظیر عنصر روانی، پیش بینی پذیری و قابلیت انتساب می گردند. ضرورت پرداختن به این مسئله ناشی از نیاز به بازنگری در ساختارهای سنتی حقوق کیفری و طراحی الگوهای نوینی است که بتوانند در مواجهه با فناوری های نوظهور، کارآمد باقی بمانند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی سه مدل حقوقی اتخاذ شده در کشورهای فرانسه، سنگاپور و ایران، به بررسی ظرفیت های هریک در تنظیم مسئولیت کیفری در قبال عملکرد نادرست وسایل نقلیه خودکار می پردازد. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسناد حقوقی بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که علی رغم تفاوت های فلسفی و ساختاری در مدل های بررسی شده، هر یک تلاش دارند با ترسیم مرزهای روشن میان مسئولیت و مصونیت، چارچوب های جدیدی متناسب با الزامات دنیای هوش مصنوعی معرفی نمایند. درنتیجه، ضرورت تدوین نظام های آموزش و صدور مجوز برای کاربران فناوری و طراحی سازوکارهای آزمون تجربی پیش از رهاسازی فناوری در محیط واقعی، ازجمله راهکارهای پیشنهادی این تحقیق برای ارتقاء نظام پاسخگویی کیفری در عصر هوش مصنوعی است.
اصول بایسته برای بازتولید امت معیار در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
97 - 117
حوزههای تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی، از اندیشه وران سدیه معاصر، در روزگاری می زیست که بیگانگان بر کشورهای اسلامی تسلط یافته بودند و شرایط اجتماعی مسلمانان آشفته بود. اندیشه های او در باب فهم و تفسیر قرآن، هم سرآغاز رویکرد و گرایش اجتماعی است که از آن با نام گرایش عصری، هدایتی و تربیتی نیز یاد می شود و هم جریان ساز بوده و تأثیری شگرف بر مفسران پس از خود دارد. مسئلیه اصلی این پژوهش، بازیابی و تحلیل مستندات و داده های قرآنی در آثار سید جمال است تا اندیشیه قرآنی او را درباریه اصول تعالی امت ها و مصادیق امت تکامل یافته بازسازی کند. یافته های پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی انجام گرفت، نشان می دهد سید جمال امت نخستین اسلام را امتی باشکوه و تعالی یافته می داند و درصدد است با بازخوانی آیات قرآن و دستیابی به اسباب تعالی امت ها، امت نخستین را بازسازی کند. دستاورد این پژوهش بازسازی پانزده اصل دستیابی به امت معیار در دو حیطیه نظری و رفتاری است. از اصول مهم در اندیشیه سید جمال، جایگاه عالمان و مفسران قرآن است که بایستی افزون بر حکمت، خبرگی و احاطیه علمی در مسائل نظری، در حیطیه اجرا نیز وارد شوند. عالمان نخست باید از چالش های اجتماعی آگاهی یابند و درصدد رفع آن در ساحت های گوناگون سیاسی، تربیتی و اجتماعی برآیند.
وحدت نگاه به فرم موسیقی؛ کاربستِ نظریه آگاوو در صورت بندی رویکردها و تفاسیر متفاوت از فرم در کنسرتو ویولن مندلسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم از مهم ترین مفاهیم در موسیقی و از پرچالش ترین آن ها است. از دیرباز موسیقی شناسان تفاسیر و تعاریف متفاوتی از فرم داشته اند. رویکردهای تحلیلی گوناگون، هرکدام وجوه خاصی از ساختار فرمال یک اثر موسیقایی را روشن می کنند و گاه وجوه دیگری را نادیده می گیرند. بنابراین، انجام تحلیل های متنوع جنبه های بیشتری از یک اثر موسیقایی را آشکار و فهم عمیق تری از آن را حاصل می کند؛ هرچند، این گوناگونی گاه می تواند موجبِ تکثر و ابهام در فهم ساختار موسیقی، به ویژه در دوره رومانتیک، شود. بدین دلیل، آگاوو مبنی بر کهن الگویِ سه جزئی آغاز، میانه و پایان نظریه ای در بابِ تحلیل فرم موسیقی رومانتیک طرح کرده است. پژوهش کیفی حاضر در تلاش است با روشی توصیفی-تحلیلی برپایه نظریه آگاوو، صورت بندی واحدی از دو رویکرد تحلیلی متفاوت به ساختارِ کنسرتو ویولنِ مندلسون ارائه دهد؛ اثری که بداعت های ساختاریش اندک مطالعه شده است. در این راستا، ابتدا ساختار موردِ مطالعاتی با دو رویکردِ فرم سونات و فرم قوسی شکل تحلیل و مشخص شد که این رویکردها چه وجوهی از ساختار را روشن می کنند. سپس، با کاربستِ نظریه آگاوو ساختار مورد مطالعاتی، برپایه دو معیار جایگاه و کارکرد، تحلیل و درنهایت یافته های حاصل از دو تحلیل ابتدایی، ذیل الگوی آگاوو صورت بندی شدند، تا فهم واحدی از رویکردهای تحلیلی متفاوت حاصل شود.
مفهوم ابسنس در عکس های خصوصی تخریب شده: تکمیل روایت های عکاسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
54-65
حوزههای تخصصی:
از پیوندهای عمیق عکاسی با مقوله ابسنس (غیاب)، در حوزه عکس های خصوصی و خانوادگی دیده می شود. ماهیت عکس های خصوصی مبتنی است بر خاطرات زندگی نامه ای افراد و مخاطبان خاص عکس ها و بنابراین، این دسته از آثار در هنگامه تفسیر و تأویل همواره با کنش ها و واکنش های خارج از قاب توسط مخاطب خود همراهند. بسیاری از عکس ها به دلایل مختلف دچار خرابی می شوند از شرایط نامطلوب نگهداری گرفته که موجب تخریب فیزیکیِ آن میشود، تا پارگی و حذف شدگی تعمدی، که با انگیزه های شخصی صورت می گیرد. کارکرد ابسنس در خوانش های مبتنی بر خاطرات و روایت های شخصی پیرامون عکس خواهد بود. از آن جا که این دسته از آثار عکاسانه بسیار بر تفسیرها و تحلیل های شفاهی وابسته اند، می توان از روش تاریخ شفاهی به تحلیل جایگاه ابسنس در تکمیل روایت های عکاسانه در برابر عکس های خصوصی پرداخت. سوال این جاست که یک عکس قدیمی مخدوش، پاره شده و یا حتی به کلی نابود شده چگونه می تواند در خلق روایت های امروزین خود شرکت کند؟ در روند تحقیق حاضر به این نتیجه می رسیم که ابسنس کلیدی ترین عنصر در روایت های شفاهیِ عکس های خصوصی است. چرا که عناصر غایب در متن عکس، آزادانه تر در ساخت روایت ذهنی در حافظه ی مخاطب شرکت کرده، آن را بازسازی نموده و حس همدلیِ عمیق تری را در مخاطب خود نسبت به مصداق برمی انگیزند.
Self-Knowledge and Avicenna’s Floating Man Thought Experiment(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
119 - 136
حوزههای تخصصی:
Avicenna’s floating man thought experiment has been examined and criticized for over a thousand years from various philosophical perspectives. While traditional and modern criticisms exist, the latter primarily focus on the confusion between epistemology and ontology. The ontological dimensions have received significant attention, but the epistemological aspects remain underexplored. I propose a modern critique suggesting that if valid, the thought experiment may not support substance dualism. However, some modest versions could bolster modest dualism, which posits that mental properties are distinct from physical ones, without adhering to Cartesian concepts. I present seven versions of the thought experiment. The first differs from Avicenna’s original and focuses on the individuation of self and body, but is vulnerable to modern critiques due to its conflation of ontological and epistemic aspects. The remaining six versions avoid this issue and do not assert that the mind is an immaterial substance. The second version examines epistemic differences between basic self-knowledge and knowledge of the body. The third addresses self-referential and self-verifying aspects of self-knowledge. The fourth explores modal properties, while the fifth highlights the self's necessary relationship to self-knowledge. The sixth emphasizes the environmental neutrality of basic self-knowledge, and the final version utilizes the self as a critical reasoner. I also support and revise these six versions with eleven general remarks.
ماهیت و گسترلأ مغالطات ناشی از اشتراک لفظی با تأکید بر دیدگاه ارسطو، فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱۱۴
229 - 249
حوزههای تخصصی:
اشتراک اسم، اشتراک در احوال ذاتی لفظ و اشتراک در احوال عرضی لفظ از اقسام مهم مغالطات لفظی است که در طول تاریخ منطق در کانون توجه منطق دانان بوده است. در این نوشتار دیدگاه ارسطو، فارابی و ابن سینا در این سه قسم مغالطه مورد کنکاش قرار گرفته و نقاط مشترک و تمایز دیدگاه ها نشان داده شده است. همه آنان به اهمیت این سه قسم مغالطه واقف بوده و آن ها را در صدر بحث از مغالطات قرار داده اند و در بسیاری از مصادیق این مغالطات، اتفاق نظر دارند اما در نحوه بیان اقسام و تعبیراتی که درباره آن دارند و در گستره برخی اقسام اختلافاتی مشاهده می شود. دو تفاوت در سخن شان دیده می شود یکی در اطلاق اشتراک بر این اقسام که ابن سینا در هر سه از واژه اشتراک بهره برده است، ولی ارسطو و فارابی واژه اشتراک را به قسم اول و دوم اختصاص داده اند. البته مقتضای نگاه دقیق تر اختصاص اشتراک به قسم نخست است و به کار بردن آن برای سایر اقسام نوعی تسامح می طلبد. تفاوت دیگر در اعجام و گستره آن است که ابن سینا آن را مرادف احوال عرضی لفظ دانسته است و در نوشتار و گفتار جاریش می داند اما ارسطو و فارابی آن را مختص نوشتار دانسته اند. اینکه مغالطه اعجام چه معنایی دارد و چرا برخی مختص نوشتارش دانسته اند، هردو، بررسی شده است. از کلمات ارسطو و ابن سینا چهار معنا برای اعجام استفاده می شود و همین تعدد معنا علت اختلاف در گستره اعجام شده است و در حقیقت ارسطو و فارابی و ابن سینا در مغالطه ای که مختص نوشتار است، اختلافی ندارند.