مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
مدیریت مقصد
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت در تمامی عرصه ها و فعّالیت های اقتصادی و اجتماعی، لازم و ضروری بوده و عنصری اجتناب ناپذیر در پیشبرد امور است. مدیریت مقصد، به عنوان یکی از مهم ترین عناصر در عرصه فعّالیت های گردشگری، ایفا کننده نقشی اساسی در دستیابی به توسعه و کسب اهداف در صنعت گردشگری است. این عنصر، به عنوان عاملی تعیین کننده در میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری،برای حفظ و پایداری منابع مختلف اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مقصد، عهده دار وظایف مهمی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی کیفیت مدیریت مقصد به عنوان عاملی برای کسب مزیت رقابتی، در منطقه چابهار است. این پژوهش، به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بازه زمانی1389 –1388 انجام یافته است. با استفاده از روش های آماری، متغیرهای مربوط به مدیریت مقصد همچون بازاریابی، مدیریت بازدید کننده، تحقیق و مطالعه، قیمتگذاری، کاربرد فناوری، همکاری بخش خصوصی و دولتی، مدیریت بحران و غیره، از دو جنبه اولویت و کیفیت، در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. این مؤلفه ها با توجه به مدل رقابت مقصد که توسط کراچ و ریچی (1999) ارائه شده، استخراج گردید. نتایج حاکی از آن است که از نقطه نظر اولویت، مولفه «توسعه، بازاریابی و معرفی محصولات مقصد» از اولویت نخست و مولفه «برگزاری کارگاه ها و سمینارهای تخصصی در زمینه گردشگری»از رتبه نهایی برخوردار است. همچنین از نقطه نظر کیفیت، وضعیت تمامی این مؤلفه ها در منطقه چابهار، نامطلوب ارزیابی شد.
ارزیابی کیفیت اجزای مقاصد گردشگری شهری از جنبه مدیریت مقصد (مطالعه موردی: شهرتوس، خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
53 - 68
حوزههای تخصصی:
نواحی شهری به علت داشتن جاذبه های تاریخی و فرهنگی بسیار، اغلب مقصد گردشگریمهمی به شمار می آید، البته در صنعت نوین گردشگری دنیا یک مقصد تنها به دلیل وجود اماکن تاریخی، جلب کننده گردشگران نیست. مجموعه آرامگاه فردوسی واقع در شهر تاریخی توس، یکی از جاذبه های تاریخی مشهور است که علی رغم استقبال گردشگران و توجه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری (به عنوان مهم ترین متولی امور گردشگری ایران) هنوز جایگاه ویژه ای بین مقاصد گردشگری پیدا نکرده است. یکی از دلایل عمده این مسئله بی توجهی به عناصر کلیدی مقصد و نشناختن و ارزیابی نکردن آن ها به منظور بهبود کیفیت مدیریت مقصد گردشگری این شهر است که در پژوهش حاضر به این مسئله پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به روش های کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه از گردشگران صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش نیز گردشگران داخلی بازدیدکننده توس در سال 1395 هستند که به روش تصادفی ساده 383 نفر از آن ها نمونه گیری شدند، همچنین پرسشنامه با استفاده از مقیاس گذاری لیکرت پنج گزینه ای در قالب شش مؤلفه و نوزده پرسش طراحی، و با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و روش تحلیل مطلوبیت تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که به طورکلی مدیریت مقصد گردشگری در توس موفق نبوده است و گردشگران به بیشتر پرسش ها، نمراتی کمتر از میانگین داده اند. بر اساس این، بهترین وضعیت مؤلفه جاذبه های گردشگری مقصد با میانگین رتبه ای 07/4، و نامطلوب ترین مؤلفه نیز مدیریت منابع انسانی و قیمت است. مؤلفه های دسترسی، تصویر ذهنی گردشگران و تسهیلات رفاهی قلمروهایی است که وضعیت نسبتاً مطلوبی دارند.
ارزیابی کیفیت مدیریت مقصد گردشگری از دیدگاه مزیت رقابتی مطالعه موردی: منطقه چابهار
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت در تمامی عرصه ها و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، لازم و ضروری بوده و عنصری اجتناب ناپذیر در پیشبرد امور است. مدیریت مقصد، به عنوان یکی از مهم ترین عناصر در عرصه فعالیت های گردشگری، ایفا کننده نقشی اساسی در دستیابی به توسعه و کسب اهداف در صنعت گردشگری است. این عنصر، به عنوان عاملی تعیین کننده در میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری، برای حفظ و پایداری منابع مختلف اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مقصد، عهدهدار وظایف مهمی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی کیفیت مدیریت مقصد به عنوان عاملی برای کسب مزیت رقابتی، در 1388 – منطقه چابهار است. این پژوهش، به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بازه زمانی 1389 انجام یافته است. با استفاده از روش های آماری، متغیرهای مربوط به مدیریت مقصد همچون بازاریابی، مدیریت بازدیدکننده، تحقیق و مطالعه، قیمت گذاری، کاربرد فناوری، همکاری بخش خصوصی و دولتی، مدیریت بحران و غیره، از دو جنبه اولویت و کیفیت، در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. این مؤلفه ها با توجه به مدل رقابت مقصد که توسط کراچ و ریچی ( 1999 ) ارائه شده، استخراج گردید. نتایج حاکی از آن است از اولویت نخست و مولفه « توسعه، بازاریابی و معرفی محصولات مقصد » که از نقطه نظر اولویت، مولفه از رتبه نهایی برخوردار است. همچنین از « برگزاری کارگاه ها و سمینارهای تخصصی در زمینه گردشگری » نقطه نظر کیفیت، وضعیت تمامی این مؤلفه ها در منطقه چابهار، نامطلوب ارزیابی شد.
رقابت پذیری گردشگری شهرهای ایران در پرتو مدیریت مقصد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین شاخص های سنجش توسعهٔ گردشگری شهرها رقابت پذیری آن ها است که در توسعهٔ عمومی گردشگری کشور نیز نقش بسزایی ایفا می کند. هدف این پژوهش سنجش رقایت پذیری گردشگری شهرهای ایران با در نظر گرفتن مدیریت مقصد به منزلهٔ متغیر تعدیل گر است. در این پژوهش، با بهره گیری از رویکردی پیشرونگر و مبتنی بر قابلیت های شهرهای ایران برای توسعهٔ گردشگری، ابتدا مدل مفهومی اولیه مبتنی بر ادبیات تحقیق احصا شد و سپس پرسش نامهٔ تدوین شده با دیدگاه های خبرگان دانشگاهی بازنگری و اصلاح شد. سپس، این پرسش نامه به راهنمایان گردشگری مجرب داده شد تا مدل مفهومی با روش تحلیل مسیر مبتنی بر PLS از نظر کمّی آزموده شود. نتایج تحقیق نشان داد که رقابت پذیری گردشگری شهرهای ایران در هیچ یک از شاخص های تدوین شدهٔ رقابت پذیری مبتنی بر قابلیت شامل استانداردهای گردشگری، ظرفیت رشد گردشگری، رقابتی بودن بنگاه های گردشگری و گردشگری آینده نگر در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و نمرات کسب شده در تمامی شاخص ها کمتر از میانگین یعنی عدد 3 است. همچنین، درخصوص رقابت پذیری گردشگری شهرهای ایران، نقش تعدیلگری مدیریت مقصد بر متغیر شرایط تقاضا تأیید شد، ولی درخصوص سایر متغیرها رد شد.
تحلیل اهمیت-عملکرد خدمات گردشگری مذهبی (مورد مطالعه شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تولید خدمات با کیفیت نقش مهمی در اقتصاد کشورها دارد. گردشگری به عنوان یک صنعت خدماتی در صورت ارائه خدمات با کیفیت می تواند اثر قابل ملاحظه ای در اقتصاد یک منطقه داشته باشد. بنابراین ضروری است میزان رضایت گردشگران از خدمات ارزیابی شود. یکی از راه ها برای این مهم سنجش شکاف های موجود میان انتظارات و ادراکات گردشگران از خدمات است. برای افزایش رضایت گردشگران در مقصدهای گردشگری مذهبی باید کیفیت خدمات گردشگری مطلوب باشد، لذا در این تحقیق با استفاده از روش تحلیل اهمیت – عملکرد شش شاخص خدمات گردشگری در مقصدهای مذهبی ارزیابی شد. جامعه مورد مطالعه فرهنگیان شهر بیرجند و حجم نمونه 96 نفر بوده است. نتایج نشان داد مقصدهای مورد مطالعه از نظر امکانات و تسهیلات رفاهی با توجه به اهمیت بالای آن از نظر گردشگران وضعیت مناسب و رضایت بخشی ندارند و بیشترین شکاف بین اهمیت و عملکرد (رضایت) به میزان 69/1 در این رابطه وجود دارد؛ بنابراین اولویت راهبردی دستگاه های متولی دولتی باید در این راستا متمرکز شود. در مورد دو عامل شرایط جغرافیایی و نظم و بهداشت مشخص شد اهمیت آن ها از نظر گردشگران بالاست و عملکرد مقصدها نیز از نظر گردشگران بالاتر از حد متوسط است و مقدار شکاف در این موارد 09/1 و 39/1 است. در خصوص شاخص های حمل و نقل و عوامل فرهنگی علیرغم اهمیت پایین تر از حد متوسط از نظر گردشگران، عملکرد مقصدها بالاتر از میانگین تعیین گردید؛ در این موارد نیز شکاف موجود به ترتیب 93/0 و 65/0 به دست آمد. بنابراین می توان گفت بیشترین رضایت در بین شاخص های خدمات گردشگری مربوط به عوامل فرهنگی و سپس حمل و نقل و شرایط جغرافیایی است.
الگوی مدیریت ازدحام گردشگران در مقصدهای ساحلی مازندران مبتنی بر گردشگری هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازدحام گردشگری یک پدیده در حال رشد در صنعت گردشگری است که تنش های بین جامعه محلی و گردشگران را در مقصدهای گردشگری شهری و روستایی ایجاد می کند. مقصدهای ساحلی به عنوان یکی از مقصدهایی که اغلب با پدیده ازدحام گردشگری مواجه هستند، به مدیریت و برنامه ریزی یکپارچه و پویا برای حفظ و توسعه آن نیاز دارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد و مؤلفه های ازدحام گردشگری با رویکرد گردشگری هوشمند در راستای رسیدن به یک الگوی مدیریتی برای مقصدهای گردشگری انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توسعه ای- کاربردی و به لحاظ روش شناسی در زمره پژوهش آمیخته کیفی و کمی قرار دارد. برای گردآوری داده های کیفی از دو ابزار مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. در بخش کیفی 21 نفر با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه 271 نفر از مسئولان و فعالان گردشگری (مشرف به موضوع) در پژوهش مشارکت کردند. داده های حاصل از مصاحبه با استفاده از روش تحلیل مضمون، تحلیل شد و درنهایت 193 کد باز، 18 کد محوری و 3 کد انتخابی استخراج شد. نتایج نشان می دهد، مدیریت ازدحام گردشگری شامل سه بعد عرضه، تقاضا و ساختاری/مدیریتی است که هریک از این ابعاد دارای شش شاخص هستند. همچنین با استفاده از ماتریس اهمیت-عملکرد، حوزه های پراهمیت برای بهبود فعالیت های مدیریتی مشخص شدند. از نظر اثرات کل، بعد مدیریتی/ساختاری ازبیشترین اهمیت (0.57b=) و تقاضای گردشکری بالاترین عملکرد (64.61c=) را دارند. طبق یافته ها، برای مدیریت ازدحام گردشگری بعد عوامل مدیریتی و ساختاری و سازه های دولت و حاکمیت هوشمند (0.25b=)، ظرفیت تحمل محیطی و روان شناختی بومیان (0.34b=) و فصلی بودن گردشگری (0.39b=) ذیل ابعاد سه گانه، در اولویت بهبود عملکرد قرار دارد.
آینده پژوهی مقصدهای گردشگری روستایی، عنصر کلیدی در توسعه پایدار گردشگری روستایی استان یزد (مورد مطالعه: روستای سریزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
282 - 297
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه رهنمودهایی برای توسعه پایدار گردشگری روستاهای هدف گردشگری ایران مرکزی با استفاده از آینده پژوهی است که با مطالعه روستای هدف گردشگری سریزد استان یزد انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق 10 نفر از خبرگان مرتبط با موضوع، دارای سابقه بیش از 10 سال است که با روش نمونه برداری غیرتصادفی گلوله برفی انتخاب شده اند. داده ها از طریق اسکن رسانه، منابع نوشتاری و دیجیتال، مصاحبه و پرسش نامه جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا و تکنیک تحلیل محتوای کمی تحلیل شده اند. روش تحقیق مبتنی بر تکنیک تایدا در آینده پژوهی و تدوین سناریو است. یافته های پژوهش نشان داد که در سطح مدیریت، مهم ترین استراتژی، ایجاد یک سازمان مدیریت/بازاریابی مقصد (DMO) و تدوین برنامه مدیریت مقصد (DMP) است. در سطح فعالیت، آموزش جامعه محلی و آماده سازی آن ها برای مشارکت در فعالیت گردشگری روستایی از سوی متخصصان و ایجاد تسهیلاتی از سوی بخش عمومی نظیر مشوق های معافیت مالیاتی برای سرمایه گذاران جهت تشویق سرمایه گذاری در روستا و گردشگری روستایی است. در سطح وظیفه نیز تغییر الگوی مصرف آب و آشنایی با روش های نوین مصرف آب و تکنیک های نوین آبیاری از سوی تمامی ذی نفعان، رهنمود پیشنهادی برای رسیدن به سناریوی مطلوب آینده است.