فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۶۲۱ تا ۴۴٬۶۴۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
فرهنگ پژوهش بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳ ویژه علوم اجتماعی
157 - 186
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر سعی شده است علل، تأثیرات و کارکردهای مختلف نقدی بودن مهریه در ابعاد مختلف زندگی خانوادگی و اجتماعی بررسی شود. در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی و از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته تلاش شده ذهنیت بخشی از افراد جامعه درباره وضعیت کنونی نقدی بودن مهریه و تأثیرات و کارکردهای آن در ازدواج، طلاق و در سطح خانوادگی و اجتماعی به دست آید و معنای اجتماعی نقدی بودن مهریه در تجربه زیسته زوج های معاصر توضیح داده شود. از مجموع مصاحبه ها پنج مضمون زیر استخراج شد: 1) در نوسان کار و زندگی شامل هفت زیرشاخه. 2) زمان پرداخت شامل پنج زیرشاخه. 3) تأثیر قوانین بر کارایی آن، شامل سه زیرشاخه. 4) تأثیر فرهنگ خانواده و شرع شامل شش زیرشاخه. 5) تعادل حقوق زن و مرد با تعیین مهریه شامل هفت زیرشاخه. از خلال این مصاحبه ها به دست می آید که بیشتر زنان اتفاق نظر دارند که مهریه پشتوانه دوام ازدواج است و تعدادی از زنان هم بر این باورند که زنان قوی و خودساخته ای که استقلال مالی دارند نیازی به دریافت مهریه ندارند. برخی نیز بر این باورند که مهریه از جهتی نشانه ابراز محبت مرد به زن است و باعث ایجاد احساس امنیت وی و حتی می تواند سرمایه ای برای فرزندان باشد. بیشتر شرکت کنندگان بر نقش نگرش خانواده در تعیین مهریه در زمان ازدواجشان تأکید کردند، نگرشی که تحت تأثیر شرع و عرف جامعه زمان خود قرار دارد.
ارائه مدل چابکی سازمان و رهبری تحول گرا با توجه به نقش تعدیل گر هوش استراتژیک مدیران در شرکت پایانه های نفتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: محیط کسب و کار پویای امروزی نیروی محرکه چابکی سازمانی، رهبری تحول گرا و هوش استراتژیک است و سازمان ها برای درک تغییر محیطی و سپس پاسخگویی سریع و کارا نیازمند به مؤلفه هاست.هدف پژوهش حاضر ارائه مدل چابکی سازمان و رهبری تحول گرا با توجه به نقش تعدیل گر هوش استراتژیک مدیران شرکت پایانه های نفتی ایران می باشد. روش بررسی: این پژوهش دارای رویکردی آمیخته (کیفی و کمی) است و ابزار گردآوری اطلاعات مراجعه به اسناد، مصاحبه با خبرگان و پرسشنامه می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل 19 نفر از اساتید دانشگاه و مدیران پایانه های نفتی ایران می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدندو با استفاده از روش تحلیل مضمون، به بررسی و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شد. یافته ها: نتایج حاصل از کدگذاری باز منجر به استخراج 108 کد اولیه، 35 مضمون پایه و 13 مضمون سازمان دهنده شامل ایجاد چشم انداز سازمانی پویا، دگرگونی در ارزش های فرهنگی، ایجاد رابطه بین علایق فردی و جمعی در سازمان، ارتقا ظرفیت انطباق پذیری پیروان، چابکی رهبری، چابکی در فرآیندها و فناوری، چابکی کارکنان، چابکی در فرهنگ، چابکی در خدمت رسانی، هوشمندی منابع انسانی، طراحی هوشمند فرآیندها، هوشمندی کلان محیطی و منابع مالی هوشمند گردید. نتیجه گیری: در فضای کسب و کار غیر قابل پیش بینی و متغیر عصر کن ونی، برت ری در رقابت هدف اصلی هر سازمانی است و برای رویارویی با تغییرات غیرقابل پیش بینی، همیشگی و بی سابقه چابکی سازمانی، رهبری تحول گرا و هوش استراتژیک مهمترین نیاز برای راهای از چالش هاست که باید به آن توجه ویژه داشت.
قدرت نرم و بازدارندگی: مطالعه موردی توان موشکی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
229 - 247
حوزههای تخصصی:
در تقابل بین ایران و ایالات متحده آمریکا، جلوگیری از توسعه توان نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران یکی از چالش های مهم سیاست خارجی آمریکا است. یکی از موضوعات بحث برانگیز این تقابل، بازدارندگی قدرت موشکی ایران در مقابل ایالات متحده آمریکا است؛ اینکه توان موشکی چه قابلیتی برای امنیت و منافع ملی ایران در صحنه بین المللی دارد. بنابراین، در چارچوب نظریه واقع گرایی و با تأکید بر مفهوم قدرت نرم جوزف نای و با استفاده از تحلیل کیفی اسناد و متون یعنی روش اسنادی، این مقاله تلاش می کند تا به این سؤالات پاسخ دهد که چرا ایران برای افزایش قدرت نرم و ایجاد بازدارندگی، قدرت موشکی را انتخاب کرده است و آیا توان موشکی قابلیت تقویت قدرت نرم ایران و ایجاد بازدارندگی در مقابل ایالات متحده آمریکا را دارد؟ نتایج حاصل از مطالعه نمونه های عینی تقابل ایران و آمریکا نشان می دهد که با وجود برتری آمریکا از لحاظ نظامی، ایران توانسته با گسترش قدرت موشکی، توازن نامتقارنی را در مقابل آن ایجاد نماید که به افزایش بازدارندگی و چانه زنی بین المللی به عنوان دو مؤلفه قدرت نرم منجر شده است.
حس آمیزی استعاری یا مطابقت های میان وجهی؟ بررسی عبارات چند وجهی در «بوستان» سعدی در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
27-54
حوزههای تخصصی:
حسامیزی یا آمیختگی حسی در زبان به صورت عبارت های میان وجهی تجلی می یابد و در آن، بینِ واژه های مربوط به وجوه حسی مختلف، انتقال معنا صورت می گیرد. تحقیق حاضر با هدف بررسی سازوکارهای دخیل در تفسیر عبارات میان وجهی در بوستان سعدی و با بهره گیری از رویکرد معناشناسی شناختی انجام می شود. در این پژوهش، نقشِ بدنمندی معنا، مؤلفه های فرهنگی و محتوای ارزشی واژه های حسی و همچنین جایگاه معماری ذهن انسان در انتقال گزاره از یک وجه حسی به وجه حسی دیگر و همچنین برداشت معانی تحت اللفظی و غیر تحت اللفظی از عبارات میان وجهی بررسی می شود. داده های این تحقیق از طریق مطالعه بوستان سعدی و استخراج عبارات حسی جمع آوری می شود و به شیوه ای توصیفی تجزیه و تحلیل می شود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان می دهد که درک ما از انتقال معنا بین حوزه های حسی نه از طریق استعاره صرف، بلکه به شیوه ای تلفیقی صورت می گیرد. بر این اساس، انتقال معنا در ساختارهای میان وجهی در بوستان سعدی ممکن است بر پایه همبستگی تجربی میان مفاهیم متفاوت، رابطه مجاز مفهومی بین دو پدیده یا بر پایه محتوای ارزشی واژه های حسّی صورت گیرد. بعلاوه گویشوران زبان فارسی به کمک مفاهیم روان شناختی اولیه ای که همه حوزه های تجربه حسی را در برگرفته و در حضور محرک های مشخص فعال می شود، معانی تحت اللفظی متعددی از واژه های حسی در بوستان سعدی برداشت می کنند. ضمن اینکه مؤلفه های فرهنگی زبان فارسی در پالایش مفاهیم و جلوگیری از بروز و ظهور عناصر ناسازگار در زبان نقش دارند
از ذات گرایی تا پیوندگرایی تاریخی: سهم شرق در سامان نظری تحلیل تمدنی از منظر جامعه شناسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
261-295
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار سعی می کنیم تا نشان دهیم که چارچوب روشی «ذات گرایی تاریخی» (نفی غربی و مفصل بندی خود به عنوان دیگریِ غربی) که مبنای مفهوم پردازی برخی محققان ایرانی از جغرافیای شرق در برابر جغرافیای غرب است، نتیجه ای جز بازتولید چرخه شوم چارچوب های نظری دوگانه «شرق شناسی» و «اروپامحوری» در تحلیل تمدنی ندارد. پرسش اساسی آن است که چطور در زمانه تسلط نظم تمدنیِ مدرنیته غربی، ما غیر غربیان می توانیم بر مبنای ویژگی های تاریخی و جغرافیایی خود سخن گفته، نظم تمدنی خود را مفصل بندی نماییم؟ فرضیه این پژوهش در پاسخ به این پرسش بنیادین، آن است که یک سوژه غیر غربی نمی تواند راه حل «دیگریِ» بودن نظم تمدنیِ مدرنیته غربی را در قالب «ذات گرایی تاریخی» پیش گیرد. استراتژی ذات گرایانه، فرجامی غیر از بازتولید همان مفردات شرق شناسی دانشگاهی غربی به عنوان ماهیت تاریخی شرقی ندارد. برعکس، یک سوژه غیر غربی، زمانی می تواند بر مبنای مفردات تاریخی و جغرافیایی جوامع خود، نظم تمدنی اش را شکل دهد که از یک میراث مشترک جهانی که پیونددهنده او با سوژه غربی است، در قالب یک «پیوندگرایی تاریخی» برای سخن گفتن استفاده کند. یافته های این مقاله نشان می دهد که «جامعه شناسی تطبیقی مبتنی بر تحلیل تمدنی» ساموئل آیزنشتاد متاخر، کاربست پذیرترین نظریه برای بررسی این ادعاست. این نظریه، در عین حالی که از میراثی مشترک به عنوان «شرایط امکانی نظم تمدنی» در تاریخ جهانی سخن می گوید، بر کثرت گرایی «صورت بندی های متمایز نظم ِ تمدنی» و فقدان یک نظم تمدنی هژمونیک در تاریخ جهانی که مدعی «مشروعیت» باشد، تأکید دارد. این نوشتار، چارچوب مفهومی «پیوندگرایی تاریخی» را جایگزین «ذات گرایی تاریخی» در کتاب «آسیا در برابر غرب» شایگان ارائه می دهد. منظور از «پیوندگرایی تاریخی»، بیان یک رابطه «تکاملیِ تک خطی» بین جوامع غربی با غیر غربی نیست که جوامع غیر غربی باید و لاجرم همان مسیر جوامع غربی را در مفصل بندی صورت بندی اجتماعی خود طی کنند؛ بلکه برعکس، «پیوندگرایی تاریخی» به دنبال یک «تاریخ جهانی بدون مرکز» است که غربی و غیر غربی بر مبنای یک میراث مشترک و پیوندگرایانه، هر یک بر مبنای مفردات تاریخی و جغرافیایی جوامع خود، به صورت مستقل سخن بگویند و صورت بندی های متمایز و متفاوتی از نظم تمدنی را در سطح تاریخ جوامع خود تولید کنند. به بیانی «پیوندگرایی تاریخی»، یک «وحدت در عین کثرت» است. روش این مقاله، تاریخ ایده ها یا تاریخ تفکر مبتنی بر رویکرد جامعه شناسی تطبیقی و روش گردآوری داده ها، رجوع به منابع اصیل نظریه پردازان نظم تمدنی است.
آثار تجرد مثالی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم فلسفه اسلامی، بررسی ابعاد و جوانب گوناگون تجرد از دیدگاه فلاسفه است؛ و ازجمله مهمترین مسائل در بحث تجرد، پذیرش یا عدم پذیرش تجرد مثالی است که یکی از دغدغه های اصلی فلاسفه اسلامی در طول تاریخ بوده است. در میان فلاسفه اسلامی، حکمای مشاء، ضمن پذیرش عالم عقول و تجرد عقلی، منکر عالم مثال و تجرد مثالی بودند و قوه خیال را نیز مادی میدانستند، اما سهروردی و ملاصدرا، با توجه به مبانی فلسفی خود، به اثبات عالم مثال پرداختند؛ سهروردی قائل به عالم مثال منفصل بود، اما ملاصدرا علاوه بر عالم مثال منفصل، به عالم مثال متصل و تجرد قوه خیال نیز معتقد بود. مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تجرد مثالی در فلسفه اسلامی و نقش آن در حل معضلات فلسفی است. در این مقاله، یازده اثری که قول به تجرد مثالی در زمینه های گوناگونی فلسفی، در پی دارد، مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از: حشر نفوس ناقص و متوسط، عدم نیاز به بحث افلاک و پذیرش تناسخ در بحث معاد، اثبات معاد جسمانی، تفسیر صحیح و معقول از عجب الذنب، تجرد نفوس حیوانات و حشر آنها، بقای ادراکات جزئی پس از مرگ، حلقه اتصال عالم عقول و عالم ماده، تفسیر دقیق از خواب و رؤیا و مکاشفات و معراج پیامبر(ص)، تفسیر صحیح از احوال قبر و برزخ و قیامت، تفسیر حقیقت جن در حکمت اشراق، قیام صدوری صورتها برای نفس.
نقش زن در شعار«زن،زندگی،آزادی» در اسلام و غرب
حوزههای تخصصی:
دین اسلام همواره برای زنان اهمیت ویژه ای قائل بوده و بخصوص سفارش های فراوانی از ائمه علیهم السلام در مورد زن در متون دینی و روایات وارد شده است و یکی از موضوعات مهم اجتماعی امروز جایگاه و نقش زن در عرصه خانواده و اجتماع است. در روایات اسلامی دختران و زنان بعنوان حسنات الهی ذکر شده اند و این در حالی است که حسنات در اسلام مورد پاداش خدا هستند و نعمت ها مورد بازخواست و سوال خداوند قرار می گیرند با سیری در منابع اسلامی می توان فهمید که زن در اندیشه اسلامی چه جایگاه والایی داشته و دارد اما در غرب و در شعار«زن،زندگی،آزادی» بالعکس این است. میتوان اینگونه بیان کرد که هر چه میزان تعهد به اسلام و زندگی اسلامی بیشتر باشد تداوم آن زندگی بالاتر خواهد بود و به عکس هر چه میزان تعهد کمتر آرامش روانی و اسایش فرد در محیط زندگی و اجتماع کمتر خواهد بودهمچنین باید اینگونه بیان کرد که فروپاشی نظام غرب براساس آزادی نامحدود است. این تحقیق،از روش آمیزه ای و به کمک اسناد نوشتاری وسامانه های رایانه ای و نرم افزارهای علمی و روش داده پردازی توصیفی وتحلیلی بهره می برد. هدف با رجوع به منابع دینی، نقش زن در شعار«زن،زندگی،آزادی» در اسلام و غرب را مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحقیق عبارتند از این که با رجوع به قرآن، روایات ، جایگاه و نقش زن در خانواده و در شعار«زن،زندگی،آزادی» در اسلام و بالعکس غرب را که موجب آرامش و... می شود، مورد بررسی قرار می دهد.
مقایسه دید محیطی و زمان واکنش ساده و انتخابی بین رانندگان خبره و تازه کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
43 - 68
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه دیدمحیطی و زمان واکنش ساده و انتخابی بین رانندگان خبره و تازه کار بود. تعداد 15 راننده خبره و 15 راننده تازه کار به طور داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. دیدمحیطی، زمان واکنش ساده و زمان واکنش انتخابی رانندگان توسط دستگاه وینا اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون های آماری تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج تفاوت معناداری بین قابلیت های دیدمحیطی، زمان واکنش ساده، و زمان واکنش انتخابی افراد خبره و تازه کار نشان داد. افراد خبره در این قابلیت ها نسبت به افراد مبتدی به طور معناداری عملکرد بهتری داشتند. بین قابلیت دیدمحیطی رانندگان خبره با زمان واکنش ساده و انتخابی آنان در عملکردهای صحیح همبستگی وجود داشت. بررسی شیب خط رگرسیون نیز نشان داد که دیدمحیطی می تواند پیش بینی کننده زمان واکنش ساده و انتخابی در رانندگان خبره باشد. بنابراین توصیه می شود برای ارزیابی توانایی های دیدمحیطی، زمان واکنش ساده و انتخابی رانندگان خبره، انتخاب رانندگان خبره با مقاصد ورزشی، و حتی برای آزمون های رانندگی از این آزمون ها استفاده شود.
قیود سه گانه و فعالیت بدنی در دختران نوجوان: نقش میانجی اضطراب بدنی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
189 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مدل سازی معادلات ساختاری رابطه قیود نیوول (قیود فردی، تکلیف و محیط) و میزان فعالیت بدنی در دختران نوجوان و همچنین نقش میانجی اضطراب بدنی اجتماعی در ارتباط بین این دو بود. در این پژوهش مقطعی- همبستگی، 318 آزمودنی دختر (17-15سال) از بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تبریز با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه محقق ساخته عوامل فردی، محیطی و تکلیف، پرسشنامه حمایت اجتماعی والدین و دوستان از ورزش، پرسشنامه فعالیت بدنی نوجوانان و مقیاس اضطراب بدنی اجتماعی هارت استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق روش آماری همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS23 انجام شد. علاوه بر شاخص های آمار توصیفی از مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار LISREL10.20استفاده شد. نتایج نشان داد مسیر مستقیم قیود سه گانه (فرد، محیط و تکلیف) به اضطراب بدنی اجتماعی و میزان فعالیت بدنی؛ مسیر مستقیم اضطراب بدنی اجتماعی به میزان فعالیت بدنی، و مسیر غیرمستقیم قیود سه گانه به میزان فعالیت بدنی با میانجی اضطراب بدنی اجتماعی معنادار است. نتایج این پژوهش نقش حمایت اجتماعی والدین و همچنین دوستان برای مشارکت نوجوانان در فعالیت بدنی را روشن تر می سازد. باید توجه داشت که سطوح متعددی از عوامل مختلف مانند محیط های حمایتی و اجتماعی می توانند با تعامل یکدیگر، بر میزان فعالیت بدنی به عنوان یک رفتار سلامتی مهم در دختران نوجوان تأثیر گذار باشند.
صورت محوری گفتمانی اسطوره بنیان: چارچوبی نظری برای فهم سیاست خارجی غیرواقع گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
595 - 569
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت سیاست های خارجی غیرواقع گرا یعنی سیاست هایی که با پیش بینی ها و تجویزهای واقع گرایی هماهنگی ندارند، در این مقاله چارچوبی نظری برای توضیح چگونگی امکان پذیری این نوع سیاست خارجی ارائه می شود. پرسش اصلی این است که چگونه رفتارهای غیرواقع گرایانه یعنی کمابیش دور از عقلانیت و ملاحظه کاری و ایدئولوژیک در سیاست خارجی امکان پذیر می شود؟ در فرضیه پژوهشی چنین استدلال می شود که چارچوب نظری صورت محور گفتمانی اسطوره بنیان می تواند چگونگی امکان پذیری سیاست خارجی غیرواقع گرا را نشان دهد. در صورت وجود صورت تفکر اسطوره ای و مقولات و عناصر فراعقلانی آن در بستر فرهنگی یک جامعه، در مواردی، این صورت از تفکر می تواند به شکلی ناخودآگاه در سیاست خارجی مستولی شود. در این شرایط، فهم کارگزاران سیاست خارجی از جهان در قالب روایاتی اسطوره بنیان بیان می شود و پایه عمل آنها در روابط خارجی قرار می گیرد. در عین حال، با رویارویی این کارگزاران با محدودیت های ساختار بین المللی، آنها ناگزیر دگرگونی هایی در سیاست خارجی خود ایجاد می کنند، ولی باز هم این دگرگونی ها در محدوده ای است که در قالب تفکر اسطوره ای امکان پذیر و قابل فهم باشد. پژوهش در چارچوب این مبنای نظری می تواند با بهره گیری از روش تحلیل محتوا یا تحلیل گفتمان وجود این صورت تفکر و وجه ناخودآگاهانه آن را احراز کند و رابطه آن را با سیاست خارجی نشان دهد.
مقایسه اثر تمرینات مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده، شدید و غیر خطی بر برخی شاخص های بیوشیمیایی، آنتروپومتریکی و عملکردی مرتبط با قدرت عضلانی در مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : تمرین مقاومتی (RT) نقش مهمی در افزایش حجم و قدرت عضلانی دارد. تحقیق حاضر با هدف مقایسه اثر تمرین مقاومتی حجم آلمانی تعدیل شده (MGVRT)، تمرین مقاومتی شدید (HIRT) و تمرین مقاومتی غیر خطی (NLRT) بر سطوح سرمی میوستاتین (Mstn) ، فولیستاتین (FLS) و عامل هسته ای کاپا B (N F-κB) و حجم و قدرت عضلانی در مردان ورزشکار انجام شد. روش تحقیق : تعداد 40 مرد جوان رشته بدنسازی به طور تصادفی در گروه های مساوی شامل MGVRT، HIRT، NLRT و کنترل قرار گرفتند. پروتکل های تمرینی به مدت هشت هفته (سه جلسه در هفته) انجام شدند. متغیرهای بیوشیمیایی منتخب و حجم و قدرت عضلانی، قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شد. آزمون های تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری، کروسکال-والیس و یو من- ویتنی جهت تحلیل های آماری در سطح معنی داری 05/0 ≥p مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها : سطوح سرمی Mstn و FLS در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل به ترتیب کاهش و افزایش معنی داری یافت. هم چنین، سطح N F-κB در گروه های MGVRT وHIRT به طور معنی داری از گروه NLRT و کنترل پایین تر بود. علاوه بر این، محیط بازو و ران و قدرت عضلانی در حرکات پرس سینه و اسکوات در هر سه گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل، به طور معنی داری افزایش یافت؛ به گونه ای که افزایش محیط بازو در گروه MGVRT در مقایسه با گروه های HIRT و NLRT و قدرت عضلانی در گروه HIRT در مقایسه با گروه های MGVRT و NLRT؛ به طور معنی داری بیشتر بود. نتیجه گیری : هر سه پروتکل RT به بهبود شاخص های بیوشیمیایی، آنتروپومتریکی و عملکردی در مردان ورزشکار منجر شد، اما پروتکل های MGVRT و HIRT به ترتیب افزایش بیشتری در هایپرتروفی و حداکثر قدرت عضلانی در پی داشت. با این وجود به مطالعات بیشتر در زمینه ارتباط پروتکل های RT، با حجم و قدرت عضلانی و شاخص های بیوشیمیایی مرتبط با آن ها، مورد نیاز است.
تأثیر هوش فرهنگی مدیران مالی بر کیفیت گزارشگری مالی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
197 - 218
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش فرهنگی مدیران مالی بر کیفیت گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه استاندارد هوش فرهنگی دیویدلیورمور و اطلاعات صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جهت بررسی کیفیت گزارشگری مالی بوده است. برای این منظور داده های مربوط به 98 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 الی 1396 جمع آوری و مورد پردازش قرارگرفت. در این پژوهش برای اندازه گیری کیفیت گزارشگری مالی از مدل تعدیل شده جونز استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که هوش فرهنگی مدیران مالی تأثیر مثبت و معنی داری بر کیفیت گزارشگری مالی دارد به گونه ای که به ازای هر میزان تغییر در هریک از مؤلفه های هوش فرهنگی (هوش فرهنگی انگیزشی، هوش فرهنگی شناختی، هوش فرهنگی فرا شناختی و هوش فرهنگی رفتاری) موجب تغییرات عمده ای درجهت مثبت و معنی دار درکیفیت گزارشگری مالی شرکت ها شده است
بازخوانی وجود و ماهیت عقل در اثولوجیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله تمایز وجود و ماهیت در فلسفه اسلامی بطور آشکار مطرح شده است؛ اما درمورد ریشه های طرح این مسئله اختلاف نظر وجود دارد. این نوشتار مدعا بر این است در اثولوجیا در مبحث «عقل» می توان رگه هایی از طرح «مسئله تمایز وجود و ماهیت» را یافت. در میمر پنجم اثولوجیا اصطلاح «ماهو» را با «لم هو» در عقل یکی می داند و آنرا در موجودات دیگر در مقابل و متمایز از هم می داند. پرسش این است یکی دانستن «ماهو» و «لم هو» در عقل به چه معناست؟ آیا می توان از دو اصطلاح «ماهو» و«لم هو» در اثولوجیا در مبحث عقل تلقی «وجودی» داشت که بتوان ریشه مسئله تمایز «وجود و ماهیت» را در آن بررسی کرد؟ در این نوشتار برآنیم این مسئله را از حیث مفهومی-مصداقی و ابداع بررسی کنیم. از حیث مفهوم از طریق تعریف، و مصادیق آن در عالم عقل و ماده آنرا تبیین کنیم و از حیث ابداع هم با ابداع دفعی و تام مسئله را بررسی کنیم. براین اساس لازم است ابتدا اصطلاح و واژگانی که برای «وجود» و «ماهیت» در اثولوجیا بکار رفته است و تلقی ای که این کتاب ها از «وجود» و «ماهیت» دارند را تبیین کنیم سپس به بررسی «لم هو» و «ماهو» و مسئله وجود و ماهیت در عقل از حیث مفهوم و مصداق بپردازیم. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
تربیت اقتصادی به مثابه تکنولوژی دینی: چیستی و امکان تحقق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه مربوط به علوم انسانی به مثابه تکنولوژی با هدف اعمال تغییرات مختلف در حوزه ها و موقعیت های مختلف انسانی، اهمیت فراوانی یافته است. در مقاله حاضر استدلال می شود که تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دربردارنده اهداف معرفتی و غیر معرفتی است؛ تربیت اقتصادی پیش گفته، علاوه بر اینکه شناخت صاحب عالم را هدف غایی خود می داند، درصدد آماده کردن یادگیرندگانی به منظور سازماندهی و مقابله با موقعیت های زندگی آینده در شرایط مختلف اقتصادی نیز می باشد و با توجه به اینکه تکنولوژی ها در پی اعمال تغییرات در فرد و جامعه هستند، پرسش این است که آیا می توان تربیت اقتصادی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را به مثابه تکنولوژی قلمداد کرد و با تکنولوژیک کردن تربیت اقتصادی، فضای داوری در مورد پیشرفت با ملاک های پراگماتیستی (توانایی در حل مسائل عملی) را میسور ساخت؟ این پژوهش با رویکرد کیفی و روش اسنادی - تحلیلی به توصیف و تحلیل ابعاد علم و تکنولوژی می پردازد و قابلیت این نوع تکنولوژی نرم انسانی را در تفهیم و تبیین مسائل موجود در نظام تعلیم و تربیت به منظور تغییر واقعیت موجود تبیین می نماید؛ البته بر اساس یافته ها باید گفت که تحقق بخشیدن به چنین فضایی نیازمند داشتن بستر شفافی از اطلاعات است، به طوری که تمام دست اندرکاران حوزه تعلیم و تربیت بتوانند به طور کامل و دقیق به اطلاعات نظام تعلیم و تربیت دست یابند تا بتوانند تکنولوژی مناسب با زمان و مکان را ابداع نمایند.
اعتباریابی مقیاس «حیات طیبه» مبتنی بر منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲
37 - 50
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اعتباریابی مقیاس حیات طیبه» مبتنی بر منابع اسلامی انجام شد. رویکرد پژوهش کمی و روش مورد استفاده توصیفی پیمایشی بود. اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری رشته الهیات، معارف و تعلیم و تربیت اسلامی و دبیران و آموزگاران آموزش و پرورش، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 317 نفر برای نمونه پژوهش انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته، براساسِ مطالعات نظری و پیشینه پژوهشی، استفاده گردید و روایی و پایایی پرسشنامه از طریق روش روایی محتوایی و آلفای کرونباخ تأیید و به شیوه تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر اساسِ نتایج بخش کمی، مقیاس حیات طیبه» به دستِ نمونه پژوهش تأیید و نتایج تحلیل عاملی تأییدی معناداری تمامی مؤلفه های مقیاس و اعتبار آن را نشان داد.
مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی فراتشخیصی، ذهن آگاهی، رفتاردرمانی دیالکتیکی با CBT بر انعطاف ناپذیری روانشناختی درد افراد مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
169 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ترکیبی فراتشخیصی، ذهن آگاهی و رفتاردرمانی دیالکتیکی با درمان شناختی رفتاری بر انعطاف ناپذیری روانشناختی درد در افراد مبتلا به درد مزمن همبود با مشکلات هیجانی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. روش نمونه گیری، هدفمند بود. بدین ترتیب که از میان افراد مبتلا به اختلال درد مزمن همبود با مشکلات هیجانی، تعداد 45 نفر انتخاب شد و سپس در سه گروه درمان ترکیبی، رفتاردرمانی شناختی و گروه گواه گمارده شد. از مقیاس انعطاف ناپذیری روانشناختی درد استفاده شد. از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تأثیر زمان اندازه گیری، اثر متقابل بین زمان اندازه گیری و گروه، و تأثیر گروه بر میانگین نمرات اجتناب از درد، آمیختگی شناختی و انعطاف ناپذیری روانشناختی درد کل معنادار بود. میانگین نمرات اجتناب از درد و انعطاف ناپذیری درد کل در گروه های درمان ترکیبی و درمان شناختی رفتاری، به طور معناداری کمتر از گروه گواه شدند، اما گروه درمان ترکیبی با گروه درمان شناختی رفتاری تفاوت معناداری نداشت. میانگین نمرات آمیختگی شناختی گروه درمان ترکیبی به طور معناداری کمتر از گروه های درمان شناختی رفتاری و گواه شد. نتیجه گیری: درمان ترکیبی و درمان شناختی رفتاری را می توان به صورت درمان کاربردی برای کاهش انعطاف ناپذیری روانشناختی درد در افراد مبتلا به درد مزمن همبود با مشکلات هیجانی استفاده نمود. بنابراین، پیشنهاد می شود این درمان ها در بیماران مبتلا به درد مزمن به کار گرفته شود.
ارائه مدل ساختاری اختلال های اضطرابی بر اساس اضطراب کووید-19 با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
161 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری اختلال های اضطرابی بر اساس اضطراب کرونا با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در زنان باردار انجام شده است. روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از همبستگی و معادلات ساختاری است. در حوزه جمع آوری اطلاعات پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. در بخش میدانی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش، پرسشنامه های اختلال اضطراب فراگیر (GAD-13) اسپیتزر و همکاران (2006)، اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988) استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد، اختلال های اضطرابی بر اساس اضطراب کرونا پیش بینی می شود (0.01>p). همچنین نتایج نشان داد، راهبردهای مقابله ای در ارتباط بین اختلال های اضطرابی و اضطراب کرونا نقش میانجی دارد (0.01>p). نتایج دیگر نشان داد، بین اختلال های اضطرابی یا اضطراب کرونا با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در زنان باردار، ارتباط وجود دارد (0.01>p). نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که اختلال های اضطرابی می تواند توسط اضطراب کرونا با میانجی گری راهبردهای مقابله ای در زنان باردار پیش بینی شود.
مقایسه ارزش های والدینی، رضایت والدینی و بهزیستی بر اساس سطح رفاه ادراک شده در والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
59 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ارزش های والدینی، رضایت والدینی و بهزیستی در والدین ساکن مناطق مختلف شهر تهران انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع علّی-مقایسه ای است. جامعه پژوهش حاضر دوگروه از پدران و مادران ساکن شهر تهران بودند که از آن میان تعداد 447 والد (225 مادر و 222 پدر) به روش دردسترس از نقاط مختلف شمال، جنوب، مرکز، شرق و غرب شهر تهران انتخاب شدند و از حیث سطح رفاه ادراک شده به سه گروه برخوردار، غیربرخوردار و متوسط دسته بندی شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه اهداف و ارزش ها در بزرگسالان (سوئیزو، 2007) با ضرایب همسانی درونی در دامنه 94/0-60/0، شاخص بهزیستی سازمان بهداشت جهانی (WHO-5) با ضرایب همسانی درونی در محدوده 94/0-92/0، مقیاس رضایت والدینی کانزاس (جیمز و همکاران، 1985) با آلفای کرونباخ در دامنه 85/0-82/0 بود.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد سه گروه غیربرخوردار، متوسط و برخوردار در پرورش ارزش های سنت و همنوایی، قدرت و پیشرفت، ارتباط با دیگران، سخاوتمندی و خیرخواهی، منحصربه فردبودن و دینداری در فرزندانشان و نیز میزان رضایت از نقش والدینی ِخود با یکدیگر تفاوت معنادار داشته، اما در بهزیستی با یکدیگر تفاوت آماری معناداری نداشتند (01/0>p). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد گروه برخوردار به پرورش ارزش های همنوایی، پیشرفت، خیرخواهی و منحصربه فردبودن اهمیت داده و رضایت والدینی بیش تری داشتند و گروه غیربرخوردار به پرورش ارزش دینداری در فرزندانشان اهمیت می دادند.
نتیجه گیری: سطح رفاه ادراک شده خانواده ها می تواند به عنوان یکی از عوامل مؤثر بر اولویت دهی به ارزش های فرزندپروری و رضایت والدین از والدگری مورد توجه قرار گیرد.
تأثیر به کارگیری بازی وارسازی بر ارزش ویژه برندهای نوظهور ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
161 - 192
حوزههای تخصصی:
امروزه تولد برندها و کسب وکارهای جدید به شدت درحال افزایش بوده و هرکدام از آنها در صدد شناخته شدن و نفوذ در اذهان عمومی می باشند. در همین راستا یکی ازعوامل بسیار مهم در زمینه محبوبیت و بازاریابی، ارزش ویژه یک برند یا کسب وکار می باشد، ارزش ویژه برند با ایجاد وفاداری در بین مشتریان احتمال انتخاب برند را افزایش می دهد و مشتریان وفادار زیادی را مجذوب خویش می کند. در همین راستا یکی از راه های جذب مشتریان استفاده از فرایند بازی وارسازی هست که در آن ویژگی ها و موارد مربوط به بازی را در یک شرایط غیربازی پیاده سازی می کند تا از این طریق سبب جلب توجه بیشتر افراد به خود شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها بصورت نیمه تجربی می باشد، به گونه ای که آزمودنی ها به دو گروه آزمایش و کنترل، هر کدام به تعداد 20 نفر تقسیم گردیدند، تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس صورت گرفت؛ ابزار گرد آوری داده ها در این تحقیق استفاده از پرسشنامه ارزش ویژه برند کیم و همکاران (2003) می باشد که توسط یوگاناکان و همکاران (2015) اصلاح گردیده است. برای تعیین میزان پایایی بخش های مختلف از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد، این ضریب برای مجموع متغیرها 0.86 بدست آمد که نشان از پایایی مناسب ابزار پژوهش می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل برندهای نوظهور و جدید ورزشی بود که به تازگی اقدام به ثبت برند و ارائه کالا و خدمات به جامعه مربوطه خود کرده و در صدد نفوذ در اذهان عمومی بودند که دو مورد از این برندهای نوظهور به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهد بین میانگین های تعدیل شده نمرات ارزش ویژه برند برحسب عضویت گروه «گواه و آزمایش» در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده نمی شود( 05/0 <P). بنابراین نتیجه گرفته می شود که فرضیه اصلی تحقیق رد شده و بکارگیری بازی وارسازی بر ارزش ویژه برند شرکت های نوظهور ورزشی تاثیر ندارد. میزان این تاثیر معنادار بودن عملی (30/0) بوده است. سایر فرضیه های تحقیق نیز پس از بررسی میزان معناداری آنان رد شده اند. نتایج بدست آمده از تحقیق نشان می دهد که بکارگیری بازی وارسازی بر ارزش ویژه برندهای نوظهور ورزشی تاثیری ندارد و بهتر است برندهای نوظهور در ابتدای پیدایش خود به علت اعتماد کم مردم به صحت پاداش ها و قرعه کشی های برندهای جدید و نوظهور از بازی وارسازی استفاده ننمایند.
ظرفیت سازی سازمانی برای اجرای خط مشی مبارزه با قاچاق کالا و ارز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
37 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: قاچاق تهدیدی علیه نظم و امنیّت هر کشوری است و مبارزه با آن نیازمند سازمانی توانمند است که بتواند اجرای خط مشی را به منصه اجرا بگذارد. پژوهش حاضر با درک اهمیت نیاز به ابزارهایی برای اجرای خط مشی، به دنبال ظرفیت سازی سازمانی در اجرای خط مشی مبارزه با قاچاق کالا و ارز بود.
روش: پژوهش حاضر دارای رویکرد کیفی، در قالب پارادایم تفسیری است که برای تحلیل داده ها از راهبرد تحلیل مضمون استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته از هفده نفر از بازیگران اجرای خط مشی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای اعتبارسنجی یافته های پژوهش از دو راهبرد بازبینی خارجی و تکثرگرایی استفاده شد.
یافته ها: پنج مضمون اصلی و هجده مضمون سازمان دهنده شامل توسعه استراتژی (هدایت و رهبری پایدار، منابع مالی، تدوین و پشتیبانی از برنامه های اجرا، استقلال سازمانی)؛ زیرساخت های سازمانی (نیروی انسانی، جذب و گزینش کارکنان، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، نظام ارتباطی، مهارت فنی)؛ فرهنگ و جو سازمانی (پذیرش تغییر، چشم انداز مشترک، یادگیری سازمانی)؛ تعامل و مشارکت سازمانی (ساختار حمایت از مشارکت، مشارکت در برنامه ریزی و اجرای خط مشی، همکاری فعال در اجرا)؛ انگیزه اجرا (سازگاری و واکنش مناسب، تشویق بازیگران اجرا) بر ارتقای ظرفیت سازمانی در اجرای خط مشی مبارزه با قاچاق کالا و ارز مؤثر است.
نتیجه گیری: دستیابی به اهداف خط مشی مبارزه با قاچاق کالا و ارز نیازمند سازمانی است که از ظرفیت مطلوبی برای اجرا برخوردار باشد. بر این اساس، عوامل شناسایی شده نه تنها منجر به ظرفیت سازی در ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز می شود، بلکه اجرای خط مشی را تسهیل می کند.