مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
جنگ نامتقارن
حملات 11 سپتامبر ، به دولت آمریکا نشان داد که محیط استراتژیک جهانی با تغییرات ژرفی روبرو بوده و تهدیدات جدیدی در عرصه بین المللی ظهور کرده است . بازیگران دیگری وارد عرصه شده اند که ویژگی های دولت ملی را ندارند و مقابله با تهدیدات استراتژی های قبلی در این حوزه نیز چندان کارا نیست . آمریکا برای مقابله با تهدیدات جدید و تامین اهداف و منافع ملی خود ، ناگزیر به تغییر در استراتژی دفاعی است . این تغییر در حوزه ها و ابعاد گوناگون صورت گرفت . محیط امنیتی و بازیگران آن مورد بررسی قرار گرفتند ...
اطلاعات در جنگ نامتقارن: درسی از یازده سپتامبر
حوزههای تخصصی:
تحول در جنگهای رخ داده در طول تاریخ تمدنها همواره یکی از عوامل تحول در روابط و تعامل میان ملتها بوده است. جنگ نامتقارن را شاید بتوان هم ناشی از همه این تحولات و هم پیامد تحول در تقابل میان کشورهای قوی و کشورهای ضعیفتر برشمرد. نقش اطلاعات در جنگها نیز همواره عامل ایجاد برتریهای استراتژیکی و تاکتیکی به شمار می آمده است. روشن است نقش اطلاعات در این نوع جنگ نیز نمی تواند از مباحث بسیار مهمی باشد که هم در سرنوشت جنگ و هم در تحولات ناشی از آن تاثیرگذار باشد.
تهدید نامتقارن از نگاه آمریکا
در این مقاله تلاش شده است تا تهدیدات نامتقارن، تفکر نامتقارن و جنگ نامتقارن با نگاهی به مسئله تروریسم مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در این مسیر، نویسنده ابتدا به مشکلات تعریف مفهوم نامتقارن و برشمردن ویژگیهای تهدیدات نامتقارن پرداخته است....
روند گفتمان سازی سبک زندگی رهبر الهی در جامعه (با تأکید بر دیدگاه رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی رهبران الهی در ابعاد مختلف فردی، خانوادگی و اجتماعی بر پایه آموزه های قرآن و سنت است و الگویی مناسب برای تمامی افراد جامعه اسلامی است. در مدل گفتمان سازی سبک زندگی رهبر الهی تا گفتمان غالب جامعه گردد، نخست، ارزشمندی موضوع گفتمان شناسانده می شود، سپس تلاش می شود آن ارزش با استفاده از سه راه حکمت، موعظه و مجادله که همگی در راستای تبیین عالمانه منطقیِ سخن است به معرفت عمومی تبدیل گردد، آنگاه، با ایجاد دغدغه و به فکر واداشتن افراد، آن معرفت به فکر رایج و باور عمومی بدل شود، در گام بعدی، با استفاده از مسیریابی چشمه ای و ایجاد یک جریان فکری در جامعه به دست نخبگان و خواص و اندیشمندان جامعه، تغییر در رفتار آحاد جامعه زمینه سازی شود و از دل آن باور، رفتاری ویژه بجوشد و درنهایت، این رفتارهای ویژه، با تأکید و تکرار، بدل به فرهنگ اجتماعی گردد. راهکارهایی که برای فراگیر شدن یک گفتمان در سطح جامعه پیشنهاد می شود عبارت است از: ارائه تعریف واضح، بهره گیری از معانی هم تراز، واژه سازی، نهادسازی، شاخص سازی کیفی، معرفی افراد شاخص، پاسخگویی به گفتمان های معارض، استمرار در انتقال پیام، ارائه منطق مستحکم انقلاب، استفاده از مشارکت عمومی در خلق پیام و اقدام نامتقارن. روش تحقیق در این پژوهش توسعه ای است و روش گردآوری، طبقه بندی و تحلیل اطلاعات در آن توصیفی تحلیلی است.
ظرفیت های نظامی جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به اهداف سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
از گذشته دور ایران همواره به دنبال هژمونی منطقه ای و بازیگری جهانی بوده است که در دوره جمهوری اسلامی ایران نیز این اهداف سیاسی پیگری می شوند. هدف مقاله حاضر این است که به روش کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به این سؤال پاسخ دهدکه آیا ظرفیت های نظامی ج.ا. ایران با انتظارات عقیدتی و دکترین ها ی نظامی مبتنی بر اهداف سیاسی مذکور مطابقت دارند؟ در پاسخ به سؤال اصلی،این فرضیه مطرح می شود، ج.ا. ایران وظیفه تدوین دکترین ها ی نظامی مبتنی بر اهداف سیاسی را خوب انجام داده؛درس هایی فراگرفته و دریافته به دلیل ظرفیت نظامی درحد متوسط جهانی و کمتر از انتظارات عقیدتی در حال حاضر قادر به رقابت در برابر ارتش امریکا در جنگ مستقیم نیست. بهترین کاری که می توان برای تحقق اهداف سیاسی انتظار داشت، تحمیل هزینه هایی بر اقدامات امریکا و اراده عالی فراتر از اراده این کشور، برای جلوگیری از دستیابی واشنگتن به اهداف خود در جنگ احتمالی با ایران است.نتایج تحقیق حاکی از آن است جمهوری اسلامی ایران بر نقاط ضعف دشمنان خود متمرکز شده است تا محاسبات هزینه-فایده دشمنان برای حمله به ایران را نامطلوب و پرهزینه نشان دهد. از نظر مقامات سیاسی-نظامی و مردم ایران نیز کشته شدن سربازان امریکایی پیامدهای سیاسی داخلیِ سنگینی برای رئیس جمهور امریکا نسبت به تلفات نظامی ایرانیان برای رهبران سیاسی ایران دارند؛زیرا مردم ایران در مکتب ایثار و شهادت بزرگ شده اند. این نگرش، دکترین چند لایه نظامی تهران را شکل داده است.
تحول مفهوم بازدارندگی در چارچوب راهبرد امنیتی رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
875 - 898
حوزههای تخصصی:
ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی به دلیل ماهیت متفاوت شکل گیری که اساساً مبتنی بر اشغال و تصرف زورمندانه معنا یافته، همواره نگران تهدیداتی بوده که از محیط درونی و پیرامونی، متوجه آن بوده است. از این رو «امنیت» دغدغه اصلی مقامات رژیم صهیونیستی طی شش دهه گذشته بوده است. آن ها برای تضمین امنیت خود، راهبردها و ابزارهای متفاوتی به کار برده اند. در این میان بازدارندگی به عنوان رکن مهم دکترین استراتژیک رژیم صهیونیستی شناخته می شود که با توسل به آن این رژیم می کوشد به نوعی احساس آرامش و ثبات دست یابد. بازدارندگی به عنوان یک اصل اساسی در دکترین استراتژیک رژیم صهیونیستی، برداری از اهداف را نشانه رفته است که از «تأمین امنیت روزمره» شروع می شود و به «جلوگیری از جنگ های متعارف» از سوی ارتش های عربی می رسد و سرانجام به «ممانعت از جنگ غیرمتعارف و وادار کردن مسلمانان منطقه به پذیرفتن موجودیت رژیم صهیونیستی» ختم می شود. اما این بازدارندگی صرفاً در جلوگیری از جنگ های متعارف به موفقیت هایی رسیده و در وضعیت جلوگیری از تهدیدات روزمره و نیز ناگزیر ساختن کشورهای منطقه به شناسایی اسرائیل، با وجود برخی دستاوردهای محدود، نتوانسته است دستاوردهای چشمگیری داشته باشد. در این مقاله سعی بر این خواهد بود که با بهره گیری از نظریه جنگ های نامتقارن و با تأکید بر جنگ 33 روزه اسرائیل علیه حزب الله به تحول مفهوم بازدارندگی در چارچوب راهبرد امنیت رژیم صهیونیستی پرداخته شود.
قدرت نرم و بازدارندگی: مطالعه موردی توان موشکی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
229 - 247
حوزههای تخصصی:
در تقابل بین ایران و ایالات متحده آمریکا، جلوگیری از توسعه توان نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران یکی از چالش های مهم سیاست خارجی آمریکا است. یکی از موضوعات بحث برانگیز این تقابل، بازدارندگی قدرت موشکی ایران در مقابل ایالات متحده آمریکا است؛ اینکه توان موشکی چه قابلیتی برای امنیت و منافع ملی ایران در صحنه بین المللی دارد. بنابراین، در چارچوب نظریه واقع گرایی و با تأکید بر مفهوم قدرت نرم جوزف نای و با استفاده از تحلیل کیفی اسناد و متون یعنی روش اسنادی، این مقاله تلاش می کند تا به این سؤالات پاسخ دهد که چرا ایران برای افزایش قدرت نرم و ایجاد بازدارندگی، قدرت موشکی را انتخاب کرده است و آیا توان موشکی قابلیت تقویت قدرت نرم ایران و ایجاد بازدارندگی در مقابل ایالات متحده آمریکا را دارد؟ نتایج حاصل از مطالعه نمونه های عینی تقابل ایران و آمریکا نشان می دهد که با وجود برتری آمریکا از لحاظ نظامی، ایران توانسته با گسترش قدرت موشکی، توازن نامتقارنی را در مقابل آن ایجاد نماید که به افزایش بازدارندگی و چانه زنی بین المللی به عنوان دو مؤلفه قدرت نرم منجر شده است.
تبیین الگوی جنگ نامتقارن در دکترین امنیتی ج.ا.ایران درخلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت و تبیین الگوی جنگ نامتقارن در دکترین امنیتی ج.ا.ایران در مقابل تهدیدات احتمالی پیش رو در خلیج فارس می باشد؛ این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که الگوی جنگ نامتقارن در دکترین امنیتی ایران در خلیج فارس چیست؟ لذا فرضیه پژوهش بدین صورت تدوین شده است که به دلیل عدم تقارن در توانمندی های نظامی از حیث کمی وکیفی میان ایران و کشورهای معارض از جمله آمریکا در منطقه خلیج فارس، شیوه جنگ نامتقارن در قالب استفاده از ادوات جنگی همچون قایق های تندرو، مین و موشک های کروز از سوی ایران به عنوان رکن دکترین امنیتی اتخاذ شده که از رهگذر کاربست آن، ایران سعی دارد بازدارندگی لازم را برای خود به ارمغان بیاورد. یافته های این پژوهش نشان دهنده این است که ایران به دلیل محدودیت ها و الزامات، این شیوه جنگ را انتخاب نموده و بهره گیری از آن باعث تولید بازدارندگی، خودکفایی، خوداتکایی، تغییر ساختار و نهایتاً تغییر در استراتژی دشمن شده است. در این پژوهش، محققان از تئوری های «جنگ نامتقارن» به عنوان چارچوب نظری استفاده نموده اند. از مطالعه کتب، مقالات، پایان نامه ها و اسناد و مدارک علمی و نظامی در دسترس نیز استفاده شده است. ماهیت این پژوهش از نوع توصیفی و بعضاً تبیینی، و شیوه گردآوری داده ها نیز اسنادی کتابخانه ای است.
علل شکل گیری گروه های ضدسیستمی در روابط بین الملل؛ مطالعه موردی خاورمیانه(داعش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۵
5 - 44
حوزههای تخصصی:
هم زمان با افزایش قدرت ژئوپلیتیک منطقه ای ایران از سال 2006 در جغرافیای سیاسی غرب آسیا تا سواحل مدیترانه شرقی، ما شاهد ارتقای جایگاه ژئوپلیتیکی این منطقه در نظام بین الملل و برهم خوردن توازن منابع قدرت، به شکل فعال شدن نیروهای ژرف سیستمی شامل نیروهای اقتصادی(ژئو اکونومیکی)، هویتی(فرهنگ و ایدئولوژیک) و سیاسی (جغرافیایی، نظامی) در نظم خاورمیانه هستیم. نیروهای ژرف سیستمی با تحول دو مفهوم نظم و الگوهای رفتاری از طریق ایجاد فرآیندها و ساختارها، محیط سیستمی و نظام بین الملل نوینی را سبب شده اند که در آن، منافع متعارض بازیگران در حوزه های موضوعی مختلف باعث شکل گیری پویش های واگرایانه به همراه پذیرش نقش های متنوع بازیگران منطقه ای متناسب با تغییرات ژئوپلیتیکی به منظور ایجاد توازن قوای منطقه ای شده است. در این مقاله، تلاش شده است تا عمده عوامل شکل گیری گروه های ضدسیستمی مانند داعش در منطقه خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد. در پاسخ به پرسش فوق، این فرضیه مطرح می شود که ظهور گروه های ضدسیستمی در منطقه خاورمیانه ناشی از پیوند تغییرات در هر سه سطح (سیستمی، منطقه ای و سطح دولت ملتی) در راستای موازنه قوای نیروهای سیاسی می باشد. در این زمینه، ابتدا می توان به تحولات ساختاری ژئوپلیتیکی نظام بین الملل نوین، نقش قدرت های بزرگ نظام بین الملل از جمله تغییر تاکتیک آمریکا از "حمله پیشگیرانه" و استراتژی "تغییر رژیم"دوران بوش به بهره گیری از سیاست "دیپلماسی اجبار" و راه اندازی "جنگ نامتقارن" در قالب ائتلاف سازی منطقه ای و طرح "بی ثبات سازی" و ناامن کردن کشورهای امن و تبدیل آنها به "دولت های فرومانده " از طریق مهندسی ژئوپلیتیکی در مناطق آشوب، در دولت اوباما اشاره داشت. همچنین، در سطح منطقه ای نیز می توان به ویژگی نظم بی ساختار منطقه خاورمیانه همراه با جدال ژئوپلیتیک هویتی در قالب جنگ درون تمدنی اشاره داشت. سرانجام، در سطح داخلی می توان به عواملی چون فرآیند شکننده دولت ملت سازی در خاورمیانه و ساختار سیاسی داخلی که موجب ظهور عوامل گریز از مرکز و میکروپولیتیکی به شکل خرده ناسیونالیستی و خرده دولتی همانند افراط گرایان مذهبی در قالب داعش شده اند، اشاره کرد.