مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
حوزههای تخصصی:
این پ ژوه ش با هدف تبیین عوامل مفهومی فرهنگ ایثار و شهادت و تحلیل جایگاه آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی شامل تحلیل اسنادی و نیز تحلیل محتوا است و رویکرد آن نیز کاربردی به شمار می رود. جامعه پژوهشی، شامل دو بخش متون مرتبط با فرهنگ ایثار و شهادت و متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، مصوب آذر ماه 1390، است که با توجه به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه پژوهشی از نمونه گیری صرف نظر، و کل جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل واقع شده است. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و نیز سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده است. داده های اسنادی به شیوه کیفی و داده های تحلیل محتوی با استفاده از شاخصهای توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفته است. ع م ده ت ری ن ی اف ت ه ه ای پ ژوه ش بیانگر این است که: 1. چارچوب مفهومی فرهنگ ایثار و شهادت را می توان بر اساس مدارک و مستندات مرتبط در 4 بُعد و 43 عامل تدوین نمود. 2. در م ج م وع 177 مرتبه به عوامل فرهنگ ایثار و شهادت توجه شده که میزان تراکم آن در بخش هدفهای عملیاتی و راهکارها با 39 فراوانی و 22 درصد زیاد و در بخش چارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین با 2 فراوانی و 1/1 درصد بسیار کم است. 3. بین عوامل مورد بررسی، صفات عملی ایثار و شهادت با میزان بار اطلاعاتی 858/0 و ضریب اهمیت 404/0 بیشترین توجه را به خود اختصاص داده و این در حالی است که به عامل جایگاه و ارزش ایثار و شهادت توجهی نشده است.
جایگاه نظارت و راهنمایی تعلیماتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی و نقد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از بعد نظارت و راهنمایی می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا بهره گرفته شد. برای این منظور با رجوع به ادبیات نظری، مؤلفه های اصلی و زیر مولفه های نظارت و راهنمایی تعلیماتی شناسایی شدند، سپس برمبنای آن متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مورد تحلیل قرار گرفت. به طورکلی، یافته های حاصل از تحلیل سند حاکی از عدم توجه همه جانبه به تمامی مؤلفه های نظارت و راهنمایی تعلیماتی می باشد. با وجود اشاره مستقیم و غیرمستقیم به برخی از مؤلفه ها مانند هدف، روش، معلم، محتوا، برنامه درسی و مسئولان و ناظران آموزشی در مبانی نظری و گزاره های سند، به نظر می رسد مؤلفه های دیگر نظارت و راهنمایی تعلیماتی مانند فرایند نظارت، ویژگی های لازم ناظران، جو مدرسه و محیط آموزشی، اصول و مبانی نظارت و نقش ها و وظایف ناظران مورد توجه قرار نگرفته است.
تحلیل محتوای منطق الطیر بر اساس ساحت های شش گانه تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای منطق الطیر عطار بر اساس ساحت های تربیتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و به روش تحلیل محتوای کیفی و مفهومی صورت پذیرفته است. بدین منظور، ابتدا مؤلفه های سند تحول بنیادین در هر یک از ساحت های تربیتی تبیین شده است؛ بدین صورت که برای ساحت تربیت اعتقادی عبادی 43 مؤلفه، برای ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی 15 مؤلفه، برای ساحت تربیت زیستی و بدنی 4 مؤلفه، برای ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری 7 مؤلفه، برای ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای 7 مؤلفه و برای ساحت تربیت علمی و فناوری 6 مؤلفه تبیین شد و سپس منطق الطیر عطار نیشابوری بر اساس این مؤلفه ها تحلیل شد. یافته ها نشان داد که ارتباط زیادی بین ساحت های تربیتی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و منطق الطیر عطار، به عنوان یکی از ارزشمندترین متون اسلامی عرفانی، وجود دارد و منطق الطیر سرشار از مباحثی است که کل وجود انسان را مورد خطاب قرار داده است و تربیت همه جانبه انسان را شامل می شود و هیچ جنبه ای از وجود انسانی را فروگذار نکرده است؛ پس منبعی این چنین ارزشمند باید در بطن فرایند تعلیم و تربیت و بالأخص اسناد بنیادی نظام تعلیم و تربیت که زمینه ساز تحولی عظیم در کل جامعه است، گنجانده شود و از رهنمودهای آن برای پر ثمر نمودن تحولات آموزشی بهره برده شود.
تحلیل تلئولوژیک مهارت های اجتماعی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
283 - 304
حوزههای تخصصی:
کودکان و نوجوانان از طریق کسب مهارت های اجتماعی هنجارها، انگیزه ها، نگرش ها، و رفتارهای لازم برای تطبیق با نیازهای اجتماعی و نیز حفظ روابط بینِ فردی را فرامی گیرند. مدارس، به منزله مهم ترین پایگاه آموزشی، نقش بسزایی در پرورش این مهارت ها در دانش آموزان دارند. با توجه به اهمیت موضوع و نقش سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سیاست های این نهاد، در تحقیق حاضر، محتوای سند تحول از نظر میزان توجه به مقوله های مهارت های اجتماعی از دیدگاه هدف گزینی تلئولوژیک تحلیل محتوا شد. برای این کار، پس از دسته بندی و شمارش گزاره های آشکار و پنهان و محاسبه شاخص های آمار توصیفی، به منظور برآورد میزان درجه اهمیت شاخص ها، از روش آنتروپی شانون استفاده شد. برای محاسبه ضریب قابلیت اعتماد و پایایی پژوهش، پژوهشگران فصل چهارم سند را مجدداً کُدگذاری کردند و ضریب توافق 75/92درصد به دست آمد. یافته ها نشان داد که بیشترین میزان توجه و اهمیت مربوط به مؤلفه مهارت های ارتباطی (41درصد) و پس از آن مسئولیت پذیری (27درصد) و مهارت های مقابله ای (20درصد) است و به مؤلفه های همدلی (5/0درصد) و جرئت ورزی (68/0درصد) کمترین توجه صورت گرفته است.
مدارس هوشمند: از ادراکات رایج تا آرمان نظام آموزشی (نگاهی به طرح هوشمند سازی مدارس در تهران با رویکرد انتقادی هابرماس و با استفاده از چهارچوب مفهومی مدارس هوشمند مک گیل کرست)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلاحات در یک نظام آموزشی عموماً با چالش ها و مشکلات مختلفی روبه رو خواهد بود؛ برای رفع آن مشکلات لازم است منتقدان به یاری دست اندکاران آن جریان اصلاحی آمده و با نگاه نقادانه راه را برای مجریان هموار نمایند. جریان موسوم به طرح هوشمندسازی مدارس نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با مشکلاتی در اجرا از جمله تعارض با اهداف سند تحول آموزش و پرورش درگیر است و هدف این پژوهش واکاوی این تعارضات با الهام از روش انتقادی هابرماس و با تکیه بر واقعیت های مستخرج از مصاحبه با مسؤولان و مجریان این طرح می باشد. در این پژوهش تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه می توان با الهام از دیدگاه هابرماس در رابطه با فناوری، زمینه های بروز این تعارض ها را تحلیل کرد، راهی برای غلبه بر آن ها یافت و از تبدیل شدن فناوری به عاملی مسلط برای تعیین هذف های آموزش و پرورش جلوگیری کرد. برای دستیابی به این هدف از مصاحبه ساخت نایافته به منظور شناسایی وضع موجود و از تحلیل اسنادی و استنتاجی برای بررسی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران و دیدگاه های هابرماس در باره فناوری استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد که تعارضاتی در طرح هوشمندسازی مدارس، در سه حوزه ی کارایی نظام آموزشی،عدالت و تربیت عمومی وجود دارد. با استناج از مواضع هابرماس ضمن تصریح خاستگاه این تعارضات و تبیین ماهیت سلطه گر فناوری راهبرد رهایی از این سلطه استفاده از رویکرد مک گیل کرست در ساختار مدارس هوشمند پیشنهاد شده است.
شناسایی مؤلفه های معماری مؤثر در ارتقای یادگیری دانش آموزان با تأکید بر فضاهای باز مدارس بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش و پرورش زیربنای ساخت جامعه سالم بوده و در سال های اخیر با توجه به رشد و وسعت تغییرات شیوه های آموزشی، سازگارکردن بستر یادگیری با نیازهای یادگیرنده، بیش از پیش در کانون توجه متخصصان این حیطه قرار گرفته است. توجه صرف به احجام، ساختمان و فضاهای بسته مدارس به جای توجه هم زمان به فضاهای باز از نقاط ضعف اصلی مدارس کشور بوده و فضاهای باز موجود به رفع کامل نیازهای آموزشی، ارتباطات جمعی، بازی و استراحت دانش آموزان نمی پردازد. بازنگری در نحوه برخورد با طراحی فضاهای باز و بسته مدارس موضوعی است که ذهن بسیاری از متخصصان آموزشی را به خود معطوف ساخته است. هدف از انجام پژوهش حاضر شناخت عناصری از فضاهای آموزشی است که از دیدگاه متخصصان دارای اهمیت هستند و موجب افزایش یادگیری دانش آموزان می شوند. در این پژوهش سعی بر آن بود تا عناصر مؤثر در یک قالب کلی ارائه شود تا طراحان و معماران بتوانند با استناد به آن، اهم مفاهیم و موارد موردنیاز را در طراحی فضاهای باز آموزشی در نظر بگیرند و اعمال کنند. در این پژوهش، برای پاسخ به پرسش های تحقیق و شناسایی مؤلفه های مؤثر در ارتقای یادگیری دانش آموزان از دیدگاه متخصصان (تکنیک دلفی)، استفاده شده است. بر اساس ماهیت موضوع، پرسش نامه به عنوان ابزار اصلی گردآوری اطلاعات استفاده شده است. ساختار پرسش نامه بر اساس مؤلفه های مستخرج از ادبیات موضوع و براساس طیف لیکرت تدوین شده است. سپس از طریق تحلیل محتوا، پاسخ هر کدام از سؤالات باز پرسش نامه از جانب متخصصان بررسی شد. با بهره گیری از نظرات طراحان و متخصصان معماری، روان شناسان محیطی، کارشناسان فضاهای آموزشی شاغل در سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور و مسئولان اداره کل آموزش و پرورش، میزان تأثیر عوامل استخراج شده در افزایش یادگیری و خلاقیت دانش آموزان، ارزیابی و اولویت بندی شد. در نهایت اصول طراحی برای سازمان دهی فضایی مدارس ارائه شد که با توجه به نیازهای گوناگون دانش آموزان، می تواند راهنمای طراحی برای معماران و متخصصان باشد.
صد سال تربیت معلم در ایران: فرصتها، تهدیدها و چشم انداز آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳۸
83-106
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخ آموزش و پرورش ایران نشان می دهد که تربیت معلمان در ایران سابقه ای طولانی دارد. تربیت معلم در راستای تغییر نظام آموزش و پرورش به سبک جدید از سال 1297 شمسی آغاز شده است و سابقه آن به صورت رسمی تا سال 1397، به صد سال می رسد. اولین مرکز تربیت معلم در ایران، تحت عنوان دارالمعلمین برای مردان و دارالمعلمات برای زنان، در سال 1297 شمسی تأسیس شد و از نظر ساختاری، برنامه های درسی و مقررات مصوب، تغییرات و تحولات بسیار در آن صورت گرفته است. بر اساس اسناد منتشر شده، 42 نوع مرکز تربیت معلم برای تربیت و تأمین مربیان، آموزگاران، دبیران، هنرآموزان، مشاوران، راهنمایان تعلیماتی و مدیران مدارس، با نامهای گوناگون دایر شده است که از آن میان می توان به دارالمعلمین مرکزی، دانشسراهای مقدماتی، دانشسراهای عالی و دانشگاه تربیت معلم، مرکز تربیت معلم روستایی، عشایری، استثنایی و دانشسراهای راهنمایی، دانشگاه شهید رجایی و دانشگاه فرهنگیان اشاره کرد. بررسی تاریخی حاکی از آن است که با تغییر وزرا و مقامات وزارت معارف، فرهنگ و آموزش و پرورش مراکز تربیت معلم یاد شده در زمانهایی گسترش یا تعطیل و یا تجمیع شده است. در این مقاله، با بهره گیری از اسناد موجود و یافته های پژوهشی مربوط، تاریخ تربیت معلم در ایران در شش بخش بررسی شده است. این شش بخش شامل «اهمیت معلمی و تربیت معلم»، «پیشینه مراکز تربیت معلم»، «سیر تاریخی و تکوینی تربیت معلم»، «مطالعات، تحولات و رویکردهای گوناگون»، «تربیت معلم در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و زیرنظام تربیت و تأمین معلمان» و «فرصتها و تهدیدها و چشم انداز آینده» است.
رویکرد تعلیم و تربیت اسلامی در ساحت های شش گانه سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
pure life, Volume ۷, Issue ۲۱, spring ۲۰۲۰
35 - 64
حوزههای تخصصی:
در پی مطالبه رهبر فرزانه انقلاب مبنی بر ضرورت تحول بنیادین در آموزش و پرورش با تکیه بر فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی– ایرانی و پرهیز از الگوهای وارداتی و تقلیدی، سند تحول بنیادین که نقشه راه قانون اساسی نظام تعلیم و تربیت است، تدوین گردید. بر این اساس، هدف از این تحقیق بررسی رویکرد های دینی و قرآنی در این سند است. در این پژوهش سند تحول بنیادین از دو جنبه تربیت دینی، قرآنی و مؤلفه های آن و نگاه سند به مقوله تربیت دینی از نظرمبانی و ساحت مورد بررسی قرار گرفته است. روش مورد استفاده در تحقیق، کتابخانه ای است که با مراجعه به کتاب ها و منابع و مدارک و سایت های مرتبط با موضوع برای جمع آوری اطلاعات در نمونه مورد مطالعه- دانشگاه پیام نور شهرستان بدره و مدیریت آموزش و پرورش شهرستان- استفاده شده است. نتیجه تحقیق نشان داد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که سندی تربیتی است، از منظر تربیت دینی دارای نقاط قوت و ضعفی است که نقطه کمال آن، فراهم نمودن بستر حیات طیبه اسلامی برای متولیان- به تأسی از قرآن کریم- است. نقاط ضعف سند نیز لازم است با ارائه راهکارها و توجه به همه انواع تربیت بر اساس ساحت های شش گانه وجودی متربیان، عملیاتی کردن سند در سطح خرد مدارس، بکارگیری مربیان تربیتی و قرآنی توانمند و اختصاص بودجه کافی برای فعالیت های تربیتی و دینی و قرآنی در حوزه تعلیم و تربیت برطرف شود.
طراحی مدل اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
اجرای اسناد تحولی در نظام آموزش و پرورش، موضوعی اساسی در نظام تعلیم و تربیت همه کشورهاست و از منظر سیاستگذاری، اهمیت زیادی دارد. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در راستای تحول اساسی مورد نیاز نظام آموزشی کشور ایران، توسط جمعی از متخصصان تعلیم و تربیت تدوین شد؛ اما همانند سایر اسناد تحولی و توسعه ای کشور، برای اجرا چالشها و مشکلاتی دارد. هدف: این پژوهش با هدف دستیابی به مدل اجرای سند تحول ینیادین آموزش و پرورش،انجام شد. روش: این مقاله با روش کیفی و راهبرد داده بنیاد و ابزار مصاحبه عمیق انجام شده است. نمونه گیری از نوع هدفمند(نمونه گیری نظری) و در بین نخبگان اجرایی و دانشگاهی آموزش و پرورش صورت گرفته است. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مدل اجرای سند تحول از نوع اجرا با رویکرد ترکیبی و شبکه ای و توجه به ذی نفعان سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. همچنین اجرای آن نیازمند الزامات ساختاری، اجتماعی، فرهنگی و قانونی است.
تبیین ابعاد و مؤلفه های رشد معنوی انسان و تحلیل آن در محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین ابعاد و مؤلفه های رشد معنوی انسان و تحلیل آن در محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران است. روش پژوهش توصیفی شامل؛ تحلیل اسنادی و نیز تحلیل محتوا بود و رویکرد آن نیز کاربردی محسوب می گردد. جامعه تحلیلی، شامل دو بخش؛ متون مرتبط با ابعاد و مؤلفه های رشد معنوی انسان و متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، مصوب آذر ماه 1390 می باشد که با توجه به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه پژوهشی، از نمونه گیری صرف نظر شده و کل جامعه آماری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. ابزارهای اندازه گیری، فرم فیش برداری و نیز سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود. داده های اسنادی به شیوه کیفی با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند آنتروپی شانون مورد تحلیل قرار گرفت. عمده ترین یافته های پژوهش بیانگر آن است که: - چارچوب مفهومی رشد معنوی انسان را می توان براساس مدارک و مستندات مرتبط در 3 بُعد و 29 مؤلفه تدوین نمود. - میزان تراکم توجه به رشد معنوی در بخش هدف های عملیاتی و راهکارها با 70 فراوانی و 7/41 درصد زیاد و در بخش بیانیه مأموریت با 2 فراوانی و 2/1 درصد بسیار کم می باشد. - در بین ابعاد مورد بررسی، بعد اخلاق با میزان بار اطلاعاتی 839/0 و ضریب اهمیت 373/0 بیشترین توجه را به خود اختصاص داده است، این در حالی است که به بعد تعقل با میزان بار اطلاعاتی 670/0 و ضریب اهمیت 298/0کمتر توجه شده است.
نقد و ارزیابی جایگاه ابعاد و مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پ ژوه ش ح اض ر با هدف نقد و ارزیابی جایگاه ابعاد و مولفه های قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش صورت پذیرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل محتوا است. جامعه پژوهشی، شامل متن سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، مصوب آذر ماه 1390 می باشد که با توجه به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه پژوهشی، از نمونه گیری صرف نظر شده و کل آن مورد بررسی و تحلیل واقع شد.ابزار اندازه گیری، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده است که پس از مطالعه و بررسی منابع نظری در حوزه قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران جهت بررسی سند تحول بنیادین تهیه شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی آنتروپی شانون مورد تحلیل قرار گرفته اند. ع م ده ت ری ن ی اف ت ه ه ای پ ژوه ش بیانگر آن است که: در م ج م وع 226 مرتبه به مؤلفه های قدرت نرم توجه شده که میزان تراکم آن در بخش هدف های عملیاتی و راهکارها با 75 فراوانی و 33/2درصد زیاد و در بخش های بیانیه مأموریت و چارچوب نهادی و نظام اجرایی تحول بنیادین با 7 فراوانی و 3/1 درصد کم است. در بین ابعاد مورد بررسی، بعد سیاسی با میزان بار اطلاعاتی 0/890 و ضریب اهمیت 0/275 بیش ترین و بعد علمی و فناوری با میزان بار اطلاعاتی 0/678 و ضریب اهمیت 0/210 کمترین توجه را به خود اختصاص داده اند.
ارائه مدل برنامه درسی تربیت سیاسی بر اساس ساحت تربیت اجتماعی – سیاسی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش برای دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل برنامه درسی تربیت سیاسی بر اساس ساحت تربیت اجتماعی-سیاسی سند تحول بنیادین برای دانش آموزان دوره متوسطه اول با رویکرد کیفی انجام شد. نمونه مورد مطالعه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده رسیدن به حد اشباع در تحقیقات کیفی، با حضور 14 نفر صاحب نظران حوزه برنامه ریزی درسی و تربیت سیاسی، 9 نفر اعضا گروه تألیف کتاب های درسی و 6 نفر از سرگروه های معلمان، صورت گرفت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوای مقوله ای و مضمون استفاده شد. نتایج نشان داد مبانی فلسفی برنامه درسی تربیت سیاسی رئالیسم اسلامی؛ نظریه مطلوب برنامه درسی، نظریه تحول گرا؛ ساختار مفهومی برنامه درسی تربیت سیاسی شامل عدالت، عزتمندی، قانون مداری، انتخاب، مسئولیت پذیری، شناسایی وظایف نهادهای سیاسی، مشارکت، میهن دوستی؛ ساختار سازمان دهی برنامه، تلفیقی (وحدت در درون یادگیرنده) و ساختار نحوی برنامه درسی تربیت سیاسی تفسیری و انتقادی است. به دنبال این یافته ها کیفیت عناصر نه گانه مورد بررسی و تائید صاحب نظران قرار گرفت و در نهایت نتایج نشان داد دروس مطالعات اجتماعی، فارسی، مهارت های نگارشی و فرهنگ و هنر از بیشترین پتانسیل برای پرداختن به برنامه درسی تربیت سیاسی در دوره متوسطه اول برخوردارند. در نتیجه می توان گفت که جامعیت و توجه به عناصر مؤثر برنامه درسی فوق الذکر می تواند به بهبود سطح دانش، نگرش و بینش سیاسی دانش آموزان متوسطه اول کمک کند.
تبیین جامعه شناختی مواضع سیاسی تربیت دانش آموز به مثابه شهروند مطلوب در اسناد رسمی جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش،سند چشم انداز 20 ساله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهروند مطلوب برای نظام های رسمی به عنوان عنصری خلاق و مستقل شناخته می شود. آنها برای تحت انقیاد درآوردن شان از شیوه های مختلفی استفاده می کنند. نظام تربیت رسمی جمهوری اسلامی نیز با تدوین اسناد «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و سند چشم انداز20 ساله» تلاش می کند شهروند مطلوب خود را تربیت کند. این مقاله ضمن شناسایی بنیان های آماده-سازی شهروندی و ویژگی های شهروند مطلوب تلاش دارد موضع شفاف نظام رسمی تعلیم و تربیت در ایران را از طریق این اسناد نسبت به تربیت شهروند-دانش آموز مشخص سازد. به لحاظ روش شناسی این مقاله از نوع اسنادی تحلیلی است که محتوای اسناد موردنظر به روش تحلیل محتوایی مورد واکاوی قرار گرفت و نمونه ها به صورت نمونه گیری نظری به شیوه ی فیش برداری انتخاب شده اند. در بخش یافته ها نتایج حاصل از تحلیل اسناد نشان می دهد که هر دو سند رسیدن به قرب الهی را هدف غایی آرمان تربیت می دانند. مقوله ی استخراجی شهروند دیندار در محورهای دینی (اعتقادی،عبادی) و مقوله ی شناختی(ارزشی،اخلاقی ،علمی و فرهنگی) در هردو سند این سنخیت را نشان می دهد. اما در بررسی مقوله ی شهروند اجتماعی با محورهای مورد بررسی(منفعت اجتماعی، مشارکت اجتماعی سیاسی، نقش آفرینی مجزای اجتماعی و منشا رشد اجتماعی)مسیر متفاوتی برای رسیدن به هدف معرفی می کنند. بر اساس این نتایج سند تحول دستیابی به ایده ال های شهروند مطلوب را در اولویت دادن به اراده ی فردی می-بیند؛ در حالی که سند چشم انداز ضمن در نظر گرفتن این تفاوتها نقطه آغاز تربیت شهروندی را ایجاد ساختار مناسب و قرار گرفتن افراد در این نهادها برای فراگیری الگوهای رسمی نظام حاکم تدوین می کند.
تحلیل و نقد مفهوم «هویت» در اسناد تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و نقد به کارگیری مفهوم «هویت» در اسناد تحول (سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و مبانی نظری تحول بنیادین)، می باشد. این مفهوم به لحاظ کمّی و کیفی، حضور چشم گیری در این اسناد دارد و تعریف تربیت، که محور هرگونه فعالیت تربیتی است، بر این مفهوم استوار شده است. برای دستیابی به این هدف از روش های تحلیل مفهومی و نقد درونی و بیرونی بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از آن است که اسناد مورد نظر، در به کارگیری مفهوم هویت با ناسازواری و عدم انسجام مواجه اند. به موردی از تناقض گویی در مبانی نظری سند تحول اشاره شده است. همچنین، به سبب کم توجهی به پیشینه پژوهشی علمی و فلسفی مفهوم هویت در اسناد، مرزهای معنایی مفهوم هویت با شخصیت و شاکله دچار درهم آمیختگی شده است که این درهم آمیختگی، منجر به استنتاج های نادرست شده است. عدم توجه کافی به تکثر فرهنگی ایرانیان در اسناد تحول، نقد پایانی این نوشتار، به این اسناد است.
طراحی الگوی برنامه درسی آموزش بهداشت وتوسعه سلامت دوره متوسطه اول براساس شاخص های نظام سلامت و سندتحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۶ (پیاپی ۵۱)
139-146
حوزههای تخصصی:
بهداشت و سلامت به عنوان یک ارزش فردی و اجتماعی، بر طبق اساسنامه سازمان جهانی بهداشت و از دیدگاه همه ملت ها و نزد همه مکاتب، یکی از ابتدایی ترین حقوق و نیازهای بشر تلقی شده است که دست یافتن به بالاترین سطح آن از اهداف اجتماعی و ملی تمامی دولت ها به حساب می آید. دراین میان نظام آموزش و پرورش از بزرگترین و گسترده ترین سیستم های درون هر جامعه ای است که سرنوشت آن جامعه را جهت تأمین سلامت در بلندمدت تعیین می کند. این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی بود که با روش تحقیق زمینه ای انجام شد. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات توصیف مبانی وتحلیل واستنتاج نظری بود. برای اعتباربخشی الگوی پیشنهادی جامعه آماری شامل40 نفر از متخصصان برنامه درسی و 360 نفر از معلمان دوره متوسطه اول شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 بود. به منظور نظرسنجی از متخصصان ومعلمان ذیربط درباره الگوی پیشنهادی متشکل از چهارعنصر برنامه درسی از پرسشنامه محقق ساخته دارای 32 گویه با مقیاس ۵ درجه ای لیکرت ( ازخیلی کم 1 تا خیلی زیاد 5) استفاده شد. به منظور تأمین روایی این پرسشنامه از روایی صوری و محتوایی استفاده شد و بدین ترتیب برای پایایی پرسشنامه طبق نظر استادان راهنما و مشاور و ۹ نفر دیگر از متخصصان برنامه درسی و معلمان با تجربه در دوره متوسطه اوّل مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از آمار توصیفی شامل (توزیع فراوانی ودرصد) و آمار استنباطی شامل (آزمون مجذور خی دو) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند جهت تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از نرم افزار آماری spss استفاده شد . یافته ها و نتایج تحقیق نشان داد که بیش از 85 درصد متخصصان برنامه درسی و دبیران دوره متوسطه اول ویژگی های اهداف،محتوی،راهبردهای یاددهی- یادگیری و ارزشیابی را در این الگو مورد تایید قرار داده اند. همچنین بین دیدگاه متخصصان برنامه درسی و دبیران دوره متوسطه اول در مورد ویژگی های این عناصر تفاوت آماری معناداری وجود ندارد ( 05/0 P> ). بنابراین الگوی موردنظر می تواند در ارتقاء آموزش بهداشت و توسعه سلامت دانش آموزان نقش به سزایی داشته باشد.
احصاء مصادیق ساحت های شش گانه ی تربیتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر در پی آن است که مصادیق ساحت های شش گانه ی تربیتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را در قرآن کریم به روش تحلیل محتوای کیفی از نوع قیاس عملی احصاء نماید. بدین منظور ابتدا به تحلیل مؤلفه های ساحت های شش گانه ی تربیتی بر اساس اهداف مندرج در مبانی نظری تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده و سپس مؤلفه های استخراج شده توسط تعدادی از صاحب نظران علوم تربیتی و دینی مورد اعتبار بخشی قرار گرفتند. برای ساحت تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی 43 مؤلفه، ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی 15 مؤلفه، ساحت تربیت زیستی و بدنی 4 مؤلفه، ساحت تربیت زیبایی شناختی و هنری 4 مؤلفه، ساحت تربیت اقتصادی و حرفه ای 2 مؤلفه و برای ساحت تربیت علمی و فناوری 5 مؤلفه استخراج شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا، متن کامل قرآن کریم بر اساس مؤلفه های هر یک از ساحت های شش گانه تربیتی مورد تحلیل کیفی قرار گرفت و مصادیق مرتبط با هر یک از مؤلفه ها احصاء گردید. یافته ها حاکی از آن است که اولاً گزاره های تربیتی سند تحول بنیادین با آموزه های قرآن کریم همسویی داشته و ثانیاً چنانچه این مصادیق و آموزه ها در فرایند تعلیم و تربیت به کار گرفته و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به درستی عملیاتی شود، می توان انتظار تربیت متربیانی در راستای آموزه های قرآنی را داشت.
تبیین مؤلفه های تربیت اخلاقی فراگیران و تحلیل جایگاه آن در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
129-150
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های تربیت اخلاقی فراگیران در اسناد بالادستی نظام آموزشی کشور و تعیین میزان توجه به این مؤلفه ها در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، انجام شده است. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی استفاده شده است. بدین منظور واحد تحلیل، تمامی جملات اسناد بالا دستی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران می باشد. ابزار تحلیل محتوا، چک لیست تحلیل محتوای نگارنده بوده است. براساس یافته ها، مرحله اول مؤلفه های تربیت اخلاقی دانش آموزان در دو طبقه مفاهیم اخلاقی عام (مشتمل بر ابعادِ اخلاق عمومی و پایه، اخلاق اجتماعی، فردی، اقتصادی و اخلاق سیاسی) و مفاهیم اخلاقی خاص (مشتمل بر ابعادِ مؤلفه های اخلاقی مرتبط با مهارت های زندگی، مهارت های حرفه ای دانش آموزی و اخلاق هنری و زیباشناختی) سازمان یافت. همچنین در مرحله دوم میزان توجه به هرکدام از مؤلفه های تربیت اخلاقی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مشخص شد.
عوامل مؤثر بر توسعه ی حرفه ای مدیران آموزشگاهی در افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
241 - 210
حوزههای تخصصی:
رویکرد تحقیق، کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها مدنظر بوده است. جامعه آماری؛ صاحب نظران رشته ی مدیریت آموزشی است. برای تعیین نمونه های این پژوهش و تعیین گروه خبرگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. در این پژوهش با توجه به مبانی نظری و پیشینه تحقیق و نیز استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد 24 نفر از متخصصان و صاحب نظران رشته مدیریت آموزشی و مدیران میانی و عالی وزارت آموزش وپرورش که دارای مدرک تحصیلی دکتری و کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. درنتیجه، شاخص های استخراج شده از تجزیه وتحلیل مصاحبه ها، با توجه به اصل کفایت نظری داده ها و اشباع نظری محقق، تأیید شد. با تجزیه وتحلیل محتوای مصاحبه ها و با سه مرحله؛ کدگذاری باز، کدگذاری محوری و گزینشی، عوامل مؤثر بر توسعه ی حرفه ای مدیران آموزشگاهی در افق سند چشم انداز 1404، در هشت مقوله اصلی؛ فناوری، دینی، فرهنگی، فردی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و سازمانی گنجانده شده است.
مدل بومی ارتقای آگاهی و نگرش معلمان استان کردستان نسبت به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
264 - 243
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی _تحلیلی است. برای شناسایی عوامل موثر بر نگرش و آگاهی معلمان نسبت به سند تحول بنیادین، پس از تحلیل محتوای کیفی و سندکاوی، برای انتخاب نمونه های مصاحبه از تکنیک گلوله برفی با مشارکت 100 نفر از معلمان و صاحبنظران در زمینه پیاده سازی سند تحول بنیادین، استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمهساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و با در نظر گرفتن شرایط علی، شرایط زمینهای و شرایط مداخلهگر، مجموعه راهکارها و راهبردهای عملیاتی در راستای ارتقای آگاهی و نگرش معلمان استان کردستان نسبت به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در قالب زیر نظامهای ششگانه سند تحول و به صورت یک مدل پیشنهاد شد. برای تامین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل مقبول بودن، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تاییدپذیری استفاده شد. از جمله ویژگیهای این الگو می توان به بومی بودن، توجه به ویژگی های مخاطبان، علمی بودن، اختصاصی بودن، بدیع بودن و واقعنگری اشاره کرد.
اعتباریابی مدل مدیریت استعداد معلمان ابتدایی در نظام آموزش و پرورش رسمی و عمومی(براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اعتباریابی مدل مدیریت استعداد معلمان ابتدایی ایران و تعیین برازش آن بود . روش : روش این پژوهش ترکیبی ار نوع اکتشافی اس ت که درسال تحصیلی 99-1398 انجام شده است. در بخش کیفی روش پژوهش تحلیل مضمون قیاسی بود، 5 مضمون فراگیر جذب و شناسایی، انتخاب، بکارگیری، توسعه و نگهداشت استخراج، سپس با توجه به مضامین فراگیر، 10 مضمون سازمان دهنده شناسایی افراد نخبه، ایجاد انگیزه جهت جذب نخبگان، تناسب فرد با شغل، شایسته گزینی، بهره گیری همه جانبه از قابلیتهای افراد، فراهم سازی شرایط اجرا، دانش افزایی فردی، ارتقای مهارت های شغلی و حرفه ای، تعالی و رفاه معلمان، و عجین سازی افراد با شغل معلمی و 40 مضمون پایه استخراج شدند. پس از تایید روایی و پایایی مضامین با استفاده از نظرات صاحبنظران و متخصصان علوم تربیتی، در بخش کمی پژوهش از روش توصیفی پیمایشی جهت تدوین پرسشنامه استفاده شد. جامعه پژوهش در بخش کمی مدیران و معاونان مدارس ابتدایی و کارشناسان ادارات آموزش و پرورش (کارشناس آموزش ابتدایی، ارتقاء منابع انسانی، امور اداری، و کارشناس پردیس های فرهنگیان، در ادارات آموزش و پرورش) بودند و نمونه براساس جدول کوهن و همکاران به تعداد 377 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. پس از تایید روایی پرسشنامه و پایایی بدست آمده 74/0 با استفاده از آلفای کرونباخ، جهت اعتباریابی مدل پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری کوواریانس محور استفاده گردید. یافته ها : همه مضامین با بار عاملی بالا مورد تأیید قرار گرفتند که نشان دهنده روایی و اعتبار بالای مدل بود . نتیجه گیری: اجرای این مدل می تواند تحقق اهداف آموزش و پرورش را در یافتن، جذب و نگهداشت افراد نخبه و تأثیرگذار، تسهیل نماید.