خانواده درمانی کاربردی

خانواده درمانی کاربردی

خانواده درمانی کاربردی دوره 4 زمستان 1402 شماره 5 (پیاپی 19) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مدل پیش بینی اختلال شخصیت مرزی بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرزی تروما روابط ابژه توانمندی خود زوج های متعارض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۷۵
هدف: پژوهش حاضر به منظور مطالعه مدل پیش بینی اختلال شخصیت مرزی بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زوج های مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان شناسی در سال 1400در شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بر اساس نقطه برش 75 به بالا در پرسشنامه میلون-3 ، 205 شرکت کننده با اختلال شخصیت مرزی و دارای ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و داده ها با استفاده از پرسشنامه های چندمحوری بالینی میلون-3، روابط ابژه بل، ترومای دوران کودکی برنشتاین و همکاران و توانمندی خود مارکستروم و همکاران جمع آوری شدند و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: بین روابط ابژه و ترومای پیچیده با اختلال شخصیت مرزی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد و بین توانمندی خود با اختلال شخصیت مرزی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>p). همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیش بینی اختلال شخصیت مرزی بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود از برازش مطلوبی برخوردار است (01/0P<). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که توانمندی خود از طریق تعدیل روابط ابژه و تغییر ابعاد شناختی و عاطفی تجارب آسیب زای دوران کودکی روی اختلال شخصیت مرزی تاثیر می گذارد. بنابراین پیشنهاد می شود در سبب شناسی و درمان اختلال شخصیت مرزی به تاثیر ریشه ای ترومای دوران کودکی و روابط ابژه توجه شود و بوسیله آموزش و مشاوره، زمینه ارتقاء توانمندی خود فراهم شود.
۲.

اثربخشی درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی تنظیم شناختی هیجان استرس ادراک شده اضطراب دندانپزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۴۹
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی در شهر تهران می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر) گروه آزمایش و (15 نفر) گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سگال و همکاران (2004) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های اضطراب دندانپزشکی استوتارد، ملنبرگ و هوگاستراتن (1993)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهوون (2001) و استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) بوده است. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS.22 تحلیل شد. یافته ها: نشان داد که درمان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش تنظیم شناختی هیجان (53/51=F، 001/0>P) و کاهش استرس ادراک شده (25/15=F، 001/0>P) در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی تاثیر معناداری داشته است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و استرس ادراک شده در زنان مبتلا به اضطراب دندانپزشکی موثر بود.
۳.

تعیین تاثیر درمان شناختی- رفتاری، حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش و پسخوراند زیستی برحملات (تعداد، مدت و شدت) میگرن، حساسیت اضطرابی،کیفیت خواب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش پسخوراند زیستی حملات میگرن حساسیت اضطرابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۷۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تاثیر درمان شناختی رفتاری، حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش و پسخوراند زیستی برحملات (تعداد، مدت و شدت) میگرن، حساسیت اضطرابی، کیفیت خواب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به میگرن می باشد. روش پژوهش: پژوهش از نوع نیمه تجربی بوده و با استفاده از طرح پیش-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنانی بوده که به دلیل سردرد به کلینیک چشم انداز آینده شهر تهران در سال 1399 مراجعه کرده اند. از بین افرادی که مبتلا به میگرن تشخیص داده شدند، 60  نفر انتخاب و به صورت تصادفی در3 گروه آزمایش و یک گروه کنترل معادل شدند. سپس افراد گروه شناختی رفتاری 11 جلسه هر هفته 90 دقیقه تحت درمان گروهی قرارگرفتند و افراد گروه حساسیت زدایی با حرکات سریع چشم و بازپردازش به صورت فردی در 3 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت هفته ای یک بار و افراد گروه درمان پسخوراند زیستی به صورت فردی در هفته 3 جلسه 45 دقیقه ای به مدت 15 جلسه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها توسط نرم افزار  25SPSS-  و از طریق تحلیل واریانس چندگانه مورد تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش می توان اظهار داشت که درمان شناختی – رفتاری، حساسیت زدایی با حرکات چشم و بازپردازش و پسخوراند زیستی بر حملات (تعداد، مدت و شدت)، حساسیت اضطرابی،کیفیت خواب و کیفیت زندگی زنان مبتلا به میگرن موثر است و می تواند برای بهبود این بیماری مورد استفاده قرار گیرد.
۴.

پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان مثبت و منفی شفقت به خود حل مشکل شرمساری نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۷۸
هدف: پژوهش حاضر باهدف پیش بینی شرمساری نوجوانان بر اساس شفقت به خود و تنظیم هیجان با توجه به نقش میانجی حل مشکل در نوجوانان 12 تا 15 سال شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: در قالب یک طرح همبستگی به شیوه مقطعی، 320 نفر (دختر و پسر) از نوجوانان شهر تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که پس از جمع آوری داده ها، تعداد 312 پرسشنامه قابل تجزیه و تحلیل بوده است و از شرکت کنندگان خواسته شد به پرسشنامه های استاندارد تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، حل مشکل هپنر و پترسون (1982)، شفقت به خود نف (2003) و احساس شرم و گناه کوهن و همکاران (2011) پاسخ دهند. به منظور تحلیل داده از نرم افزارهای Spss و Smart-PLS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 65.9 درصد از تغییرات شرمساری ناشی از تغییرات متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی است و تمامی متغیر های مذکور تأثیر معناداری بر شرمساری دارند (001/0P<). همچنین نتایج مرتبط با نقش میانجی گری حل مشکل، نشان داد که صرفاً تنظیم هیجان منفی از طریق حل مشکل بر شرمساری با شدت 0.45 اثر غیرمستقیم دارد (001/0P<) و دو متغیر تنظیم هیجان مثبت و شفقت به خود از طریق حل مشکل بر شرمساری دارای تأثیر غیرمستقیم نمی باشند (05/0P>). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که متغیرهای شفقت به خود و تنظیم هیجانی بر شرمساری نوجوانان تأثیرگذار می باشند و حل مشکل در رابطه بین تنظیم هیجان منفی و شرمساری نوجوانان نقش میانجی دارد؛ بنابراین، توجه به این مکانیسم ها می تواند در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانیِ کارآمد برای نوجوان در مقابله با شرمساری نوجوانان و ابتلا به نشانه های افسردگی مفید باشد.
۵.

پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ثبات زناشویی سازگاری زناشویی تمایزیافتگی خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۸۵
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی ثبات زناشویی و سازگاری زناشویی بر اساس تمایزیافتگی خود بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر شیوه پژوهش، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 5 شهر تهران در بازه زمانی زمستان 1400 که بطور تقریبی 320 نفر بود. تعداد نمونه از دو مرکز نیز با توجه به جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان به تعداد 175 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، این تعداد از کل جامعه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ثبات زناشویی ادواردز، جانسون و بوث (1987)، سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) و تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (۱۹۹۸) بود. داده های حاصل از پرسشنامه در دو بخش توصیف شامل میانگین و انحراف استاندارد و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیر تمایزیافتگی خود قادر به پیش بینی ثبات زناشویی (31/0=β، 003/0=P) و سازگاری زناشویی (22/0=β، 006/0=P) می باشد. با توجه به مقدار Beta تمایزیافتگی خود سهم بیشتری در پیش بینی ثبات زناشویی زوجین دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تمایزیافتگی خود قادر به پیش بینی ثبات زناشویی و سازگاری زناشویی می باشد. 
۶.

اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر بر کیفیت روابط زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم شناختی هیجان زوج درمانی زوجین ناسازگار کیفیت روابط زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۵۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر بر کیفیت روابط زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین ناسازگار بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان آمل طی اردیبهشت ماه سال 1400 که به علت ناسازگاری مراجعه کردند و یا توسط روانشناسان مرکز علت تعارض را ناسازگاری تشخیص دادند، بود. حجم نمونه، تعداد 20 زوج (40 نفر) (10 زوج گروه آزمایش و 10 زوج دیگر برای گروه گواه) از کل جامعه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد که در نهایت با این شیوه از پنج مرکز برای انتخاب نمونه ها استفاده شدند. جلسات آموزشی گروه زوج درمانی یکپارچه نگر با استفاده از زوج درمانی یکپارچه نگر کریستنسن و جاکوبسون (2000) اجرا شد. پرسشنامه های مورد نظر پژوهش، پرسشنامه روابط زناشویی باسبی و همکاران (1995) و تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از اندازه گیری مکرر با طرح مختلط انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نتایج نشان داد که آموزش زوج درمانی یکپارچه نگر بر افزایش کیفیت روابط زناشویی (001/0>P، 30/46=F) و تنظیم شناختی هیجانی مثبت (001/0>P، 62/35=F) و منفی (001/0>P، 80/137=F) اثرگذار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت زوج درمانی یکپارچه نگر بر بهبود کیفیت روابط زناشویی و تنظیم شناختی زوجین ناسازگار موثر بود.
۷.

پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای ارتباطی تعهد زناشویی رضایت جنسی خودکنترلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس باورهای ارتباطی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خانه های سلامت شهر تهران در سال 1399-1400 می باشد و 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، باورهای ارتباطی در زندگی زناشویی ایدلسون و اپشتاین (1982)، پرسشنامه رضایت جنسی لارسون و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه خودکنترلی تانجی و همکاران (2004) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از الگویابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار AMOS 14 و SPSS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم باورهای ارتباطی بر رضایت جنسی (13/0-=β)، خودکنترلی (47/0-=β) و تعهد زناشویی (46/0-=β) معنادار می باشد. اثر مستقیم رضایت جنسی بر تعهد زناشویی (22/0=β) و خودکنترلی بر تعهد زناشویی (54/0=β) نیز مثبت و معنادار است. در این میان خودکنترلی در ارتباط بین باورهای ارتباطی و تعهد زناشویی نقش میانجی را می تواند ایفای کند (001/0≥P). نتیجه گیری: باورهای ارتباطی، الگوهای ارتباطی، رضایت جنسی و خودکنترلی در صورت شکل گیری در ابعاد مثبت و کارآمد، می تواند تعهدات زوج ها را افزایش و حفظ کند.
۸.

تدوین و اعتبارسنجی بسته والدگری مبتنی بر نظریه انسان سالم ویژه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات برونسازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: والدگری نظریه انسان سالم تحلیل مضمون اختلالات برونسازی شده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۸
هدف: پژوهش حاضر با توجه به گستردگی و جامعیت نظریه انسان سالم و مبتنی بر فرهنگ بودن آن با هدف تدوین و اعتبارسنجی بسته والدگری مبتنی بر نظریه انسان سالم ویژه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات برونسازی شده انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی از نوع اکتشافی (تحلیل موضوعی) استقرایی مسئله و نیاز محور با تکیه بر فرآیند و قواعد تحلیل مضمون استراوس و کوربین، بود که برای تدوین بسته ی والدگری مبتنی بر نظریه ی انسان سالم از روش تحلیل مضمون استفاده شد. حوزه پژوهش شامل 34 متون علمی که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ارتباط محتوا با راهبردهای آموزش انسان سالم انتخاب شد؛ همچنین اساتید و هیئت علمی گروه روان شناسی و مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان که در راستای ارزیابی بسته والدگری مبتنی بر انسان سالم، از بین آن ها 6 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: نتایج روش اشتراوس و کوربین (1998) نشان داد که 9 کد انتخابی (جاری بودن، مهربانی با مخلوق، رضایت از زندگی و لذت بردن، شادی، فراشناخت، بخشش و گذشت، فراموشی، آرامش و معنا، امید) به دست آمد و بسته ی والدگری مبتنی بر نظریه ی انسان سالم بر اساس این ابعاد با توجه به درصد فراوانی واحدهای معنایی کدهای انتخابی تنظیم گردید و پایایی و روایی آن بر اساس تائید متخصصان و ضریب توافق ارزیاب ها که 99/0 به دست آمد، تائید گردید. نتیجه گیری: بنابراین از بسته تدوین شده که مبتنی بر فرهنگ خانواده های ایرانی می باشد، می توان برای آموزش به والدین بالاخص مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری در راستای ارتقای کیفیت زندگی آنان استفاده نمود.
۹.

ارائه مدل ساختاری اختلال های اضطرابی بر اساس اضطراب کووید-19 با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال های اضطرابی اضطراب کرونا راهبردهای مقابله ای زنان باردار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری اختلال های اضطرابی بر اساس اضطراب کرونا با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در زنان باردار انجام شده است. روش پژوهش: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، توصیفی از همبستگی و معادلات ساختاری است. در حوزه جمع آوری اطلاعات پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. در بخش میدانی برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش، پرسشنامه های اختلال اضطراب فراگیر (GAD-13) اسپیتزر و همکاران (2006)، اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1988) استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS22 و AMOS استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد، اختلال های اضطرابی بر اساس اضطراب کرونا پیش بینی می شود (0.01>p). همچنین نتایج نشان داد، راهبردهای مقابله ای در ارتباط بین اختلال های اضطرابی و اضطراب کرونا نقش میانجی دارد (0.01>p). نتایج دیگر نشان داد، بین اختلال های اضطرابی یا اضطراب کرونا با نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در زنان باردار، ارتباط وجود دارد (0.01>p). نتیجه گیری: بنابراین، می توان نتیجه گرفت که اختلال های اضطرابی می تواند توسط اضطراب کرونا با میانجی گری راهبردهای مقابله ای در زنان باردار پیش بینی شود.
۱۰.

همسنجی تأثیر روان درمانی تحلیل عملکرد (FAP) و طرحواره درمانی بر تجربه هیجانی نسبت به همسر، الگوهای ارتباطی و نشخوار فکری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل عملکرد طرحواره درمانی تجربه هیجانی الگوهای ارتباطی نشخوار فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۶۶
هدف: هدف پژوهش حاضر، همسنجی تأثیر روان درمانی تحلیل عملکرد (FAP) و طرحواره درمانی بر تجربه هیجانی نسبت به همسر، الگوهای ارتباطی و نشخوار فکری زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آمار ی شامل کلیه زوجین گروه سنی 25 تا 45 سال شهر اصفهان که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 زوج (10 زوج در گروه آزمایش اول، 10 زوج در گروه آزمایش دوم، و 10 زوج در گروه گواه) انتخاب شدند و برای گروه اول آزمایش درمان تحلیل عملکرد برگرفته از پژوهش اندری رویز 2020 طی 12جلسه و برای گروه دوم آزمایش طرحواره درمانی بر اساس دستورالعمل طرحواره درمانی در کتاب طرحواره درمانی یانگ، گلوسکو و ویشار(۱۳۸۶) نیز طی 8 جلسه ارائه شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه تجربه هیجانی نسبت به همسر، براشاو (2009)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی، کریستینسن و سالاوی (1984)، پرسشنامه نشخوار فکری نولن – هوکسما و مورو (2008) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، بین میزان تأثیرگذاری دو روش روان درمان تحلیل عملکرد و طرح واره درمانی بر تجربه هیجانی نسبت به همسر(33/0=f و 71/0=p) و الگوهای ارتباطی زوجین (004/0=f و 97/0=p) تفاوت معناداری وجود نداشت اما، بین میزان تأثیرگذاری دو روش روان درمانی تحلیل عملکرد و طرح واره درمانی بر نشخوار فکری تفاوت معناداری وجود داشت(40/4=f و 03/0=p). نتیجه گیری: بنابراین، روش طرح واره درمانی در درمان نشخوار فکری و کاهش تعارضات زناشویی، روش مؤثرتری نسبت به روان درمانی تحلیل عملکرد بوده است.
۱۱.

اثربخشی آموزش رشد محور ویژه بزرگسالان 35 تا 45 سال در ارتقای انسجام خود و یادگیری مادام العمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشدمحور تکالیف رشدی آموزش بزرگسالان انسجام خود یادگیری بزرگسالان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رشد محور ویژه بزرگسالان 35 تا 45 سال در ارتقای انسجام خود و یادگیری مادام العمر انجام شده است. روش پژوهش: برای انجام پژوهش، روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل به کار برده شده است. جامعه آماری شامل زنان  35 تا 45 سال شاغل در مراکز بهداشتی درمانی شهرستان اسلامشهر در سال 1401 بود که 30 نفر (15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل) از این افراد که واجد ملاک های ورود بودند به روش در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای وابسته، پرسش نامه احساس انسجام آنتونوسکی (1993) و  یادگیری مادام العمر کربی و همکاران (2010) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره بهره گرفته شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که اجرای بسته آموزشی منجر به افزایش معنادار در انسجام خود (11.18=F و 0.01>p) و یادگیری مادام العمر (10.88=F و 0.01>p) بود. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش رشد محور ویژه بزرگسالان 35 تا 45 سال در ارتقای انسجام خود و یادگیری مادام العمر اثربخش است.
۱۲.

مقایسه اثربخشی بسته ذهن آگاهی مبتنی بر خود شفقتی با بسته شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر خوردن هیجانی در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضافه وزن بسته ذهن آگاهی مبتنی بر خود شفقتی بسته شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی خوردن هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۷۶
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی بسته ذهن آگاهی مبتنی بر خود شفقتی با بسته شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر خوردن هیجانی در زنان دارای اضافه وزن اجرا شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر کاربردی و  از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با دوره پیگیری بود. از بین زنان دارای اضافه وزن در شهر اصفهان مراجعه کننده به مراکز و مطب های کنترل و کاهش وزن در سال 1399، تعداد 45 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های پژوهش گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رفتارهای خوردن هلندی ون استرین و همکاران (1986) بود. هر کدام از گروه های ذهن آگاهی مبتنی بر خود شفقتی از حاجی رستم (1399) و گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهیتیزدل و همکاران (1995) تحت هشت جلسه درمان قرار گرفتند و گروه گواه هیچ درمانی دریافت ننمود. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.  یافته ها: یافته ها نشان داد بسته ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقتی و بسته شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میل به خوردن (15/7= F، 001/0= P) و رفتار خوردن (74/5 = F، 002/0= P) در زنان دارای اضافه وزن تأثیر مثبت ماندگار داشته اند. نتیجه گیری: به این ترتیب می توان به منظور بهبود میل به خوردن و رفتار خوردن در زنان دارای اضافه وزن از بسته ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقتی و بسته شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی استفاده نمود.
۱۳.

بررسی تأثیر مشاوره زوجی هیجان مدار بر استرس زناشویی و هیجانات منفی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشاوره زوجی هیجان مدار استرس زناشویی هیجانات منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۱
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشاوره زوجی هیجان مدار بر استرس زناشویی و هیجانات منفی زوجین بود. روش پژوهش: روش این پژوهش نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زوجین مراجعه کننده به فرهنگ سرای خانواده و مراکز مشاوره شهر اصفهان بود. برای انتخاب نمونه مورد نظر از تعداد 110 زوج، 40 زوج (80 نفر) به صورت داوطلب انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (20 زوج در گروه آزمایش و 20 زوج در گروه کنترل) قرار گرفتند. برای سنجش استرس زناشویی از پرسشنامه مقیاس نواحی تغییر ویس و همکاران (1973) و برای سنجش هیجانات منفی از پرسشنامه واتسون و همکاران(1988) استفاده شد. متغیر مستقل مشاوره زوجی هیجان مدار جانسون (2004) بود که در ده جلسه روی گروه آزمایش اعمال شد و در این مدت هیچ گونه اقدامی برای گروه کنترل انجام نشد؛ داده ها با استفاده از واریانس اندازه مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مشاوره زوجی هیجان مدار بر هیجانات منفی (09/5F=،  013/0 >P) و استرس زناشویی (04/7F=، 031/0>P) تأثیرگذار بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزاش شد (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت مشاوره زوجی هیجان مدار موجب کاهش استرس زناشویی و کاهش هیجانات منفی زوجین مراجعه کننده می شود.
۱۴.

تدوین مدل نگرش به روابط فرازناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با تاکید بر نقش واسطه ای سبک های مقابله ای و صمیمیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط فرازناشویی سبکهای دلبستگی سبک های مقابله ای صمیمیت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۳
هدف: هدف این پژوهش تدوین مدل نگرش به روابط فرازناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با تاکید بر نقش واسطه ای سبک های مقابله ای و صمیمیت زناشویی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه افراد دارای روابط فرازناشویی و یا نگرش افراد عادی مراجعه به بهزیستی، کمیته امداد و مراکز مشاوره استان قم در سال 1400 می باشد. 320 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نمونه پژوهش پرسشنامه نگرش به روابط فرازناشویی (واتلی، 2007)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990)، سبک های مقابله ای (لازاروس فولکمن ، 1988) و پرسشنامه صمیمیت زناشویی (والکر و تامپسون ، 1983)  را تکمیل کردند. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل پژوهش با تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مجذورات جزئی (PLS) و نرم افزارهای آماری SPSS 27 و  Smart PLS 3 انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. بررسی نتایج میانجی گری نشان داد که سبک های مقابله ای نقش میانجی معنی داری در رابطه بین سبک ایمن، سبک اجتنابی و سبک دوسوگرا با نگرش به روابط فرازناشویی دارد (05/0>p). یافته ها نشان داد که راهبرد گریز و اجتناب نقش میانجی معنی داری در رابطه بین سبک ایمن و سبک اجتنابی با نگرش به روابط فرازناشویی دارد (05/0>p).  یافته ها نشان داد که راهبرد ارزیابی مجدد مثبت نقش میانجی معنی داری در رابطه بین سبک ایمن و سبک دوسوگرا و همچنین دوسوگرا با نگرش به روابط فرازناشویی دارد (05/0>p). همچنین نقش میانجی متغیر صمیمیت زناشویی در رابطه بین سبک ایمن، اجتنابی و دوسوگرا تایید شد (05/0>p). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت سبک های مقابله ای و صمیمیت در رابطه با سبک های دلبستگی و نگرش به روابط فرازناشویی  نقش واسطه ای دارد.
۱۵.

مدل یابی رابطه ساختاری ابعاد شخصیت و سبک های دلبستگی با مهارت های ارتباطی و تعارض های زناشویی با میانجی گری طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابعاد شخصیت سبک های دلبستگی مهارت های ارتباطی تعارض زناشویی و طرحواره ناسازگارانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۰
هدف: هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل یابی رابطه ی ساختاری ابعاد شخصیت و سبک های دل بستگی با مهارت های ارتباطی و تعارض های زناشویی با میانجی گری طرح واره های ناسازگار اولیه در زوجین در معرض طلاق بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین در معرض طلاق به مراکز مشاوره ای شهر تاکستان بود که در بازده سال های نیمه دوم 1400 و 1401 به این مراکز مراجعه کرده بودند. در این میان، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه بر اساس نرم افزار سمپل پاور (373 نفر) در نظر گرفته شد. ابزار پژوهش پرسشنامه شخصیتی سنجش صفات پنچ گانه، مهارت های ارتباطی(کوئین دام، 2004)، تعارضات زناشویی (جونز، 1997)، طرح واره ناسازگارانه اولیه یانگ (2007) و سبک دل بستگی هازان و شاور (1987) بود. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با نرم افزارspss  و Amos انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد شخصیت بر تعارض های زناشویی در بین زوجین در معرض طلاق و سبک های دل بستگی بر تعارض زناشویی با توجه به سطح معناداری (05/0<P) رابطه معناداری ندارند. ابعاد شخصیت بر تعارض های زناشویی در بین زوجین در معرض طلاق با توجه به سطح معناداری (05/0<P) رابطه معناداری ندارد. سبک های دل بستگی بر تعارض زناشویی با توجه به سطح معناداری (05/0<P) رابطه معناداری ندارد. طرح واره ناسازگارانه در رابطه با ابعاد شخصیت و تعارض زناشویی نقش میانجی دارد. مقدار t (17.97) سطح معناداری (05/0>P) نقش میانجی دارد. همچنین، طرح واره ناسازگارانه در رابطه با ابعاد شخصیت و مهارت های ارتباطی با مقدار t (17.93) و سطح معناداری (05/0>P) نقش میانجی دارد و دیگر اینکه طرح واره ناسازگارانه در رابطه با سبک های دل بستگی و تعارض های زناشویی با مقدار t (12.87) و سطح معناداری (05/0>P) نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه طرح واره ناسازگارانه اولیه می تواند نقش میانجی را در رابطه زوجین در معرض طلاق ایفاء نماید، یکی از عوامل تأثیرگذار در شکل گیری شخصیت و سبک های دل بستگی و تعارضات زناشویی است.
۱۶.

پدیدارشناسی خودافشایی مادران مطلقه در مورد مسائل مربوط به طلاق نزد فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودافشایی مادران مطلقه پدیدارشناسی خودافشایی طلاق فرزندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۶
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تجربه خود افشایی مادران مطلقه پیرامون مسئله طلاق نزد فرزندان می باشد. روش پژوهش: در این پژوهش کیفی، مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با یک نمونه هدفمند شامل22 مادر مطلقه دارای حداقل یک فرزند 10 تا 38 ساله انجام شد. تحلیل داده ها به روش کلایزی منجر به کشف 2 طبقه اصلی، موضوعات خودافشایی و عوامل تأثیرگذار بر آن گردید. یافته ها: از جمله موضوعات مهم مطرح شده شامل: بیان علت طلاق، تصمیم گیری در مورد طلاق قریب الوقوع و مشکلات ایجاد شده بعد از طلاق، و برخی از عوامل تأثیرگذار بر این خودافشایی ها شامل سن، جنس فرزند و باور مادر بود. نتایج نشان می دهد که استرس های مربوط به طلاق، مادران را جهت خودافشایی منفی نزد فرزندان مستعد تر می کند. نتیجه گیری: از این رو توجه بیشتر مادران به چگونگی وقوع این پدیده در تعاملات خود با فرزندان و استفاده از خدمات مشاوره تخصصی می تواند پیامد های منفی طلاق را کاهش دهد.
۱۷.

مدل پیش بینی انسجام خانواده بر اساس تمایز یافتگی و نگرش به عشق: نقش میانجی صمیمیت زناشویی در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام خانواده تمایز یافتگی نگرش به عشق صمیمیت زناشویی زنان متاهل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۸۱
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی انسجام خانواده بر اساس تمایز یافتگی و نگرش به عشق: نقش میانجی صمیمیت زناشویی در زنان متأهل است. روش: نوع تحقیق توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری است. جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متأهل شهر اصفهان که حدأقل سه سال از ازدواجشان گذشته و در حال حاضر با همسر خود زندگی می کردند، بود که با استفاده از نمونه گیری داوطلبانه 225 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل چهار پرسشنامه انسجام خانواده فیشر و همکاران (1992)، پرسشنامه تمایز یافتگی خود اسکورون و اسمیت (2003)، مقیاس نگرش به عشق هندریک و هندریک (1997)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر (1983) بود که روایی تمامی آن ها تأیید شده است. برای رسیدن به اهداف پژوهش حاضر، در ابتدا به بررسی توصیفی داده های حاصل از پرسشنامه پرداخته شد. سپس در جهت تقلیل گرایی متغیرهای مستقل، از تحلیل معادلات ساختاری ، استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که چهار فرضیه دوم تا پنجم تحقیق در مورد روابط بین متغیرهای پژوهش تأیید شده است. بر اساس این روابط در مجموع، 88 درصد از تغییرات متغیر وابسته (انسجام خانواده) به وسیله متغیرهای مدل نهایی پیش بینی شده است. نتیجه گیری: هم چنین طبق مدل نهایی بدست آمده از تحلیل معادلات ساختاری، متغیر مستقل نگرش به عشق، صمیمیت زناشویی و تمایز یافتگی تأثیر مستقیمی بر انسجام خانواده زنان متأهل داشته است.
۱۸.

اثربخشی واقعیت درمانی بر رفتار منطقی و بهزیستی روانشناختی زنان متاهل ۳۰ تا ۴۵ ساله شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت درمانی رفتار منطقی بهزیستی روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۸۰
هدف پژوهش حاضر، اثربخشی واقعیت درمانی بر رفتار منطقی و بهزیستی روانشناختی زنان متاهل ۳۰ تا ۴۵ ساله شهر کرمان بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با گروه کنترل و جامعه آماری شامل زنان متاهل 30 تا 4۵ ساله مراجع کننده به مرکز مشاوره دامون شهرکرمان بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و نمونه تحقیق شامل 1 گروه کنترل و 1گروه آزمایش که تعداد هر گروه 20 نفر بود. ابزار مورداستفاده در پژوهش شامل پرسش نامه بهزیستی روانشناختی کارل(1989)، پرسشنامه رفتار منطقی-شرکی و وایتمن (1997) و تجزیه وتحلیل داده های این پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی بود و در بخش آمار توصیفی از توصیف ویژگی های نمونه های تحقیق در قالب شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی مانند میانگین، واریانس و انحراف معیار استفاده شد. در بخش آمار استنباطی با توجه به طرح تحقیق از آزمون های پارامتریک و نرمال بودن توزیع داده ها، از آزمون شاپیرو، از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره برای فرضیه اصلی و تحلیل کوواریانس تک متغیره برای فرضیه های فرعی استفاده شد و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSSنسخه ی 24 استفاده شد. یافته ها نشان داد واقعیت درمانی بر رفتار منطقی زنان متاهل ۳۰ تا ۴۵ ساله شهر کرمان در سطح کمتر از 05/0 اثرگذاری می باشد و اندازه اثر این شیوه درمانی بر رفتار منطقی46/0 می باشد واقعیت درمانی بر رفتار منطقی و بهزیستی روانشناختی زنان متاهل ۳۰ تا ۴۵ ساله شهر کرمان اثرگذار می باشد و اندازه اثر این شیوه درمانی بر بهزیستی روانشناختی 43/ 0 می باشد
۱۹.

مقایسه طرحو اره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر و فاصله سنی 15 سال و بیشتر (با برتری سنی مرد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی طرحواره های ناسازگار اولیه رابطه عاطفی برتری سنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۶۸
هدف: مطالعه حاضر با هدف مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر و فاصله سنی 15 سال و بیشتر (با برتری سنی مرد) انجام شد. روش پژوهش: روش این پژوهش از نوع علی-مقایسه ای بود؛ جامعه آماری به حجم 91 نفر که 50 نفر برای گروه اول (زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر) و 41 نفر برای گروه دوم (زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 15 سال و بیشتر) به روش دردسترس و گلوله برفی انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های دلبستگی هازان و شاور (1987) و پرسشنامه 90 سوالی طرحواره یانگ (1990) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه در مولفه سبک دلبستگی اضطرابی/ دوسوگرا و سبک دلبستگی اجتنابی وجود داشت (01/0>P). تفاوت معناداری بین دو گروه در مؤلفه های محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، انزوای اجتماعی، نقص و شرم، شکست، وابستگی، آسیب پذیری، بازداری هیجانی، استحقاق و خویشتن داری وجود داشت (05/0>P). همچنین بین دو گروه در مولفه سبک دلبستگی ایمن و مؤلفه های رهاشدگی، خود گرفتار، اطاعت، ایثارگری، معیارهای سختگیرانه، جلب توجه، منفی گرایی و تنبیه تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتیجه گیری: نتیجه این مطالعه نشان داد بین طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های دلبستگی زنان درگیر در روابط عاطفی با فاصله سنی 10 سال و کمتر و فاصله سنی 15 سال و بیشتر (با برتری سنی مرد) تفاوت وجود دارد. نتایج این مطالعه بر اهمیت رویکردهای طرحواره محور و هیجان مدار در حل تعارضات بین فردی زوجین با فاصله سنی بالا تأکید دارد.
۲۰.

پیش بینی نگرش به خیانت بر اساس نقش ابعاد تاریک شخصیت، تمایزیافتگی خود و نگرش جنسی در زنان متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش به خیانت ابعاد تاریک شخصیت تمایزیافتگی خود نگرش جنسی طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۶۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف اصلی پیش بینی نگرش به خیانت بر اساس نقش ابعاد تاریک شخصیت، تمایزیافتگی خود و نگرش جنسی در افراد متقاضی طلاق انجام شده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز بهزیستی منطقه ۶ شهر تهران در پاییز ۱۴۰۱ بود که از بین آن ها، تعداد آن ها 230 به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش به خیانت زناشویی واتلی (۲۰۰۶)، پرسشنامه سه صفت تاریک شخصیت توسط جانسون و وبستر (۲۰۱۰)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت (۲۰۰۳) و پرسشنامه نگرش جنسی توسط خوشابی و والایی (۱۳۹۷) به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده های خام حاصل از این پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد تاریک شخصیت، تمایزیافتگی خود و نگرش جنسی در نگرش به خیانت تاثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت ابعاد تاریک شخصیت، تمایزیافتگی خود و نگرش جنسی در نگرش به خیانت تاثیرگذار است.
۲۱.

ارائه مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دیابت نوع دو ادراک بیماری BMI ویژگی های جمعیت شناختی رفتارهای خودمراقبتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۶۸
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی بود. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بودند که به بیمارستان های شهر تنکابن و رامسر مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 350 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (باروگز و همکاران، 2004)، ادراک بیماری (واینمن و همکاران، 1996)، رفتارهای خودمراقبتی (توبرت و همکاران، 2000)، شاخص توده بدنی و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی به دست آمد. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل ساختاری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بر اساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سطح تحصیلات، سن شروع بیماری، طول مدت بیماری) با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی با داده های تجربی برازش دارد. نتیجه گیری: بنابراین، ازآنجاکه کیفیت زندگی برآیند مهم سلامتی به شمار می رود، ضرورت دارد که به عنوان یک موضوع اصلی در مراقبت از بیماران مختلف ازجمله بیماران مبتلابه دیابت موردتوجه قرار گیرد.
۲۲.

تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت خانوادگی با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشونت زنان متأهل خشونت خانوادگی مطالعه کیفی نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۸۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر خشونت خانوادگی با رویکرد نظریه زمینه ای بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از نظریه زمینه ای به مطالعه عوامل و پیامدهای خشونت علیه زنان در خانواده پرداخته است. برای گردآوری اطلاعات و انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده و با پیشرفت مطالعه، نمونه گیری موارد مطلوب صورت گرفت که تا رسیدن به اشباع نظری با 21 نفر از زنان مورد خشونت قرار گرفته که به مرکز اورژانس اجتماعی شهر نهاوند مراجعه کرده اند، مصاحبه نیمه ساختار یافته به عمل آمد. که بعد از تحلیل و بررسی محتوای مصاحبه ها، با کدگذاری باز 202 مفهوم اولیه و در کدگذاری محوری، 20 مقوله عمده و درنهایت یک مقوله مرکزی یا هسته ای استخراج گردید. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که عواملی نظیر اعتیاد شوهر، مشکلات و اختلالات شخصیتی، ازدواج اجباری و زودهنگام، نگرش مردسالاری در خانواده، عدم حمایت خانوادگی، نقص جامعه پذیری و تربیت اجتماعی و شرایط نامناسب اقتصادی از عوامل مؤثر و عمده در افزایش و بروز خشونت علیه زنان در خانواده محسوب می شوند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج و یافته های به دست آمده از این پژوهش کیفی، برگزاری کارگاه ها جلسات مهارت های زندگی و مشاوره های پیش از ازدواج جهت افزایش آگاهی و شناخت زوجین از هم و برخورد با یکدیگر مخصوصاً در اوایل زندگی جهت مقابله و کاهش پدیده خشونت علیه زنان پیشنهاد می شود.
۲۳.

پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس هوش هیجانی، هوش معنوی و سلامت روان زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رضایت از زندگی هوش هیجانی هوش معنوی سلامت روان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۳
هدف: هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رضایت از زندگی بر اساس هوش هیجانی، هوش معنوی و سلامت روان زوجین بود. روش پژوهش: این پژوهش با روش همستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهرانا شهر تهران به تعداد 360 نفر و تعداد کل جامعه و مراجعه به جدول کرجسی و مورگان برابر با 186 برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رضایت از زندگی داینر (1985)، هوش هیجانی بارآن (1980)،هوش معنوی کینگ (2008) و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و هیلر (۱۹۷۲) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS21 انجام شد. در این پژوهش از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف معیار متغیرهای پژوهش و نشان دادن فراوانی و نمودار های مربوط به آن استفاده شد و از آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های پژوهش استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که متغییرهای هوش هیجانی (254/0 = Beta)، هوش معنوی (186/0 = Beta) و سلامت روان (429/0 = Beta) قادر به پیش بینی رضایت از زندگی زوجین می باشد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که سلامت روان سهم بیشتری در پیش بینی رضایت از زندگی زوجین دارد.
۲۴.

پیش بینی رشد پس از آسیب براساس بهزیستی معنوی و اجتماعی در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد پس از آسیب بهزیستی معنوی بهزیستی اجتماعی روابط فرازناشویی زنان آسیب دیده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۳
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی رشد پس از آسیب براساس بهزیستی معنوی و اجتماعی در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز سنجش سلامت شهریار بود، که از این میان 282 نفر از زنانی که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سپس بوسیله پرسشنامه رشد پس از آسیب تدسچی و کالون (1996)، پرسشنامه بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون (1982) و پرسشنامه بهزیستی اجتماعی کیز (1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بهزیستی معنوی و بهزیستی اجتماعی به صورت معنادار رشد پس از سانحه در زنان را پیش بینی می کند(01/0 p<). بررسی مجذور همبستگی چندگانه بدست آمده نشان داد که بهزیستی معنوی و بهزیستی اجتماعی 4/24 درصد از واریانس رشد پس از سانحه در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی را تبیین کرده است. همچنین بهزیستی معنوی سهم بیشتر در پیش بینی رشد پس از سانحه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت براساس بهزیستی معنوی و اجتماعی میتوان رشد پس از آسیب در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی را پیش بینی نمود.
۲۵.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه ی همجوشی شناختی-تصویر بدنی( CFQ-BI)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایایی پرسشنامه ی همجوشی شناختی-تصویر بدنی (CFQ-BI) روایی ویژگی‏های روان‏سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۷۳
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه ی همجوشی شناختی تصویر بدن در زنان متقاضی جراحی های زیبایی با روش پژوهش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه ی آماری شامل تمام زنان 20 تا 50 ساله ی مراجعه کننده به کلینک های زیبایی شهر تهران جهت دریافت جراحی های زیبایی بود که 319 نفر با نمونه گیری در دسترس در هآن مشارکت داشتند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های همجوشی شناختی-تصویر بدنی، وسواس فکری جبری ییل-بروان برای اختلال بدریخت انگاری و خودشفقتی-فرم کوتاه استفاده شد. جهت بررسی روایی سازه، از تحلیل عاملی تاییدی، جهت بررسی روایی همگرا و روایی واگرا از ماتریس همبستگی و جهت بررسی پایایی از همسانی درونی با کمک محاسبه ی ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: یافته های تحلیل عاملی تاییدی نشان داد مدل تک عاملی پرسشنامه ی همجوشی شناختی تصویر بدن، با توجه به اندازه ی شاخص های 079/0= RMSEA، 025/0= SRMRو 981/0=CFI، 968/0=TLI و 981/0=IFI از برازش مطلوبی برخوردار است. با توجه به همبستگی معنادار این مقیاس با مقیاس اختلال بدریخت انگاری (629/0=r)، روایی همگرا این ابزار مطلوب ارزیابی شد. روایی واگرای این مقیاس با استفاده از پرسشنامه ی فرم کوتاه خودشفقتی، مورد سنجش قرار گرفت که نتایج، حاکی از همبستگی معنادار این دو ابزار (599/0-=r) و مطلوب بودن روایی واگرا پرسشنامه ی همجوشی شناختی تصویر بدن بود؛ آلفای کرونباخ 95/0 نیز حاکی از پایایی مطلوب این پرسشنامه بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری کرد که پرسشنامه ی حاضر در نمونه ایرانی زنان متقاضی جراحی های زیبایی از ویژگی های روانسنجی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهش های آتی و موقعیت های تشخیصی استفاده کرد.
۲۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنشهای معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش و تعهد خودشفقت گری واکنشهای معنوی اضطراب کرونا دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۷
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنش های معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر با یک دوره پیگیری دو ماهه بود. روش پژوهش: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال ۱400 بر روی 48 نفر معلم زن شهر زاهدان انجام شد. زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی بین سه گروه مداخله ۱ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، مداخله ۲ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با خودشفقت گری توجه آگاهانه) و گروه گواه (16 نفر) تقسیم شدند. از مقیاس اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه مقیاس های رابطه، مقیاس صبر و پرسشنامه کنترل معنوی زبان استفاده شد و داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش کنترل شناختی زبان و صبر شده است (05/0 P<). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه در کنترل شناختی زبان و صبر موثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده است و این تاثیر در پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه به عنوان یک مداخله پایدار در جهت افزایش کنترل شناختی زبان و صبر می تواند در مراکز بهداشتی و درمانی در زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به کار برده شود.
۲۷.

مقایسه ی اثربخشی آموزش تاب آوری خانواده، با آموزش امید به شیوه ی شناختی-معنوی، بر تاب آوری خانواده در مراقبین بیماران کلیوی تحت همودیالیز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری خانواده امید شناختی-معنوی مراقبین بیمار بیماران همودیالیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۲
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه ی اثربخشی آموزش تاب آوری خانواده، با آموزش امید به شیوه ی شناختی-معنوی، بر تاب آوری خانواده در مراقبین بیماران کلیوی تحت همودیالیز بود. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع آزمایشی با دو گروه آزمایش و گواه با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری ۴۵ روزه بود، جامعه ی  آماری، کلیه مراقبین بیماران کلیوی تحت همودیالیز شهر اصفهان در سال 1399- 1400 بود که در این پژوهش 60 نفر از مراقبین به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی به سه گروه آموزش تاب آوری خانواده (20 نفر)، آموزش امید به شیوه ی شناختی – معنوی (اسدی و همکاران، 2022)(20 نفر) و گروه کنترل(20 نفر) تقسیم شدند،افراد شرکت کننده در پژوهش در سه مرحله به پرسشنامه ی تاب آوری خانواده سیکسیبی (2005) پاسخ دادند. یافته ها: داده های گردآوری شده در دوسطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی) تحلیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss ورژن 24 استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داد که در مرحله پیگیری آموزش امید به شیوه ی  شناختی-معنوی  و آموزش تاب آوری خانواده بر تاب آوری خانواده (04/23= Fو 001/0=P)و ابعاد حل مسئله (11/21= Fو 001/0=P)، معنویت، (38/4= F و 003/0=P)و پذیرش (85/10= Fو 001/0=P) تاثیر معناداری داشته است.  نتایج آزمون تعقیبی نشان داد آموزش تاب آوری خانواده بر تاب آوری خانواده و ابعاد آن اثر معنادارتری داشته اند (01/0>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از آموزش امید به شیوه شناختی-معنوی و آموزش تاب آوری خانواده برای افزایش میزان تاب آوری خانواده در بیماران کلیوی تحت همودیالیز استفاده کرد.
۲۸.

اثربخشی درمان مثبت نگر بر نشخوار فکری و راهبردهای مقابله ای زنان مبتلابه سرطان رحم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مثبت نگر نشخوار فکری راهبردهای مقابله ای سرطان رحم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۶۱
هدف: مطالعه حاضر باهدف تعیین اثربخشی درمان مثبت نگر بر نشخوار فکری و راهبردهای مقابله ای زنان مبتلابه سرطان رحم انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه همراه با دوره پیگیری بود. جامعه پژوهش شامل تمامی بیماران زن مبتلابه سرطان رحم مراجعه کننده به مرکز درمانی الزهرا شهر اصفهان در شش ماه نخست سال 1400 بودند که از افراد داوطلب واجد شرایط 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند و به پرسش نامه های نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (1991) و راهبردهای مقابله با استرس اندلر و پارکر (۱۹۹۰) پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه درمان مثبت نگر به صورت گروهی شرکت کردند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت ننمود. در تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 22 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین گروهی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد درمان مثبت نگر در بهبود نشخوار فکری، مقابله مسئله مدار و مقابله هیجان مدار بیماران مبتلابه سرطان رحم مؤثر بود و نتایج در دوره پیگیری تداوم داشت (01/0>p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج مشاوران و درمانگران می توانند از روش درمان مثبت نگر برای مداخله در زمینه بهبود نشخوار فکری و راهبردهای مقابله ای زنان مبتلابه سرطان رحم استفاده کنند.
۲۹.

بررسی تأثیر آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل SYMBIS بر مهارت های ارتباطی و مهارت های حل تعارض نامزدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش پیش از ازدواج مدل سیمبیس مهارت های ارتباطی مهارت های حل تعارض نامزدها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۹
هدف: به عقیده پژوهشگران زیادی دوران نامزدی و سال های اول ازدواج از مقاطع مهم در چرخه زندگی خانوادگی است که در آن سطح تعارض و اختلاف ها افزایش می یابد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل SYMBIS بر مهارت های ارتباطی و مهارت های حل تعارض نامزدها بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. بر این اساس، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه نامزدهای مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 7 تهران جهت دریافت مشاوره پیش از ازدواج در نیمه اول سال 1401 بود. از این رو، از میان این افراد و به شیوه نمونه گیری هدفمند در دسترس تعداد 40 نفر (20 زوج) انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل SYMBIS تهیه شده توسط لس و لسلی پروت (2006) اجرا شد. همچنین، به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه حل تعارض (CRQ) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984) بود. در بخش توصیفی از جدول های توزیع فراوانی استفاده شده و در بخش استنباطی تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که با توجه به مقدار F و سطح معناداری مقدار به دست آمده در متغیر مهارت های ارتباطی (83/7 = F و 004/0 = P) و مهارت های حل تعارض (91/6 = F و 006/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل یعنی آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل SYMBIS به طور معنادار باعث تغییر در متغیرهای وابسته یعنی مهارت های ارتباطی و مهارت های حل تعارض شده و این بدان معناست که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از عضویت در گروه آزمایش یا متغیر مستقل (آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل SYMBIS) بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری نمود که آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل SYMBIS بر مهارت های ارتباطی و مهارت های حل تعارض نامزدها مؤثر است. بنابراین می توان از این مدل در مشاوره های پیش از ازدواج استفاده کرد.
۳۰.

اثربخشی درمان راهبردهای نظم جویی هیجان بر رفتار اجتنابی و برانگیختگی در زنان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان اختلال استرس پس از سانحه رفتاراجتنابی برانگیختگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان راهبردهای راهبردهای نظم جویی هیجان بر رفتار اجتنابی و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 انجام شده است. روش پژوهش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح تک آزمودنی چندخط پایه ای بود. جامعه آماری شامل افرادی که به علت بیماری کوید 19 در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان مسیح دانشور تهران بین سالهای 1399تا 1400 بستری بودند و به اختلال استرس پس از سانحه دچار گشته اند بود. سه زن به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در گروه درمان راهبردهای نظم جویی هیجان گمارش شدند. سپس سه آزمودنی پروتکل 8 جلسه ای درمان راهبردهای نظم جویی هیجان (گروس -2008) دریافت کردند. پرسشنامه های تاثیر رویداد- ویرایش شده (گرمر، 2003) به عنوان ابزار پژوهش در چهار مرحله خط پایه ، چلسه سوم و ششم و بعد از درمان اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 جمع آوری شده به روش تحلیل اندازه گیری های مکرّر و تحلیل داده ها به کمک رسم نمودار تجزیه و تحلیل شدند. از فرمول درصد بهبودی (اوگلز ، 2001) قضاوت درباره میزان بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رویکرد راهبردهای نظم جویی هیجان موجب بهبود اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 شد. میزان درصد بهبودی اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری برای بیماران بین 52 تا 68 درصد بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت رویکرد راهبردهای نظم جویی هیجان موجب بهبود اجتناب، و برانگیختگی در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از بیماری کووید- 19 می شود و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران کووید-19 استفاده کرد.
۳۱.

مقایسه اثربخشی تحریکات چند حسی و توانبخشی شناختی بر وضعیت ذهنی، حافظه و اختلال خواب در زنان سالمند دارای نقایص شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه اختلال خواب وضعیت خواب تحریک چند حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی تحریکات چندحسی و توانبخشی شناختی بر وضعیت ذهنی، حافظه بالینی و اختلال خواب در زنان سالمند دارای نقایص شناختی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری انجام شد. جامعه آماری 30 نفر از سالمندان زن مراجعه کننده به سراهای سالمندان شهر تهران بودند که به روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و گواه، تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وضعیت ذهنی فولشتاین (1975)، پرسشنامه حافظه بالینی وکسلر بلوبر (1939)، پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبورگ بویس و همکاران (1989) و پرسشنامه نقایص شناختی (استاندارد بررسی های کشوری وزارت بهداشت و مرکز آمار ایران) استفاده شد. داده ها، با استفاده از نرم افزار SPSS-21 آزمون های تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شد. یافته ها: طبق نتایج تحریکات چندحسی و توانبخشی شناختی بر بهبود وضعیت ذهنی (58/28=F، 001/0>P)، حافظه بالینی (27/20=F، 001/0>P)، و اختلال خواب (12/43=F، 001/0>P) در سالمندان دارای نقایص شناختی اثر معنادار دارد (01/0>P). اندازه اثربخشی توانبخشی شناختی در مقایسه با تحریکات چندحسی بر وضعیت ذهنی و حافظه بالینی سالمندان، بیشتر است (01/0>P)؛ اما میزان اثربخشی تحریکات چندحسی بر اختلال خواب سالمندان بیشتر از اثربخشی توانبخشی شناختی است (01/0>P). نتیجه گیری: می توان از این روش برای بهبود توان شناختی و در نتیجه کیفیت زندگی سالمندان به صورت مستقل و همراه با درمان های شناختی بالینی و تحت بالینی بهره جست.
۳۲.

بررسی نقش میانجی طرحواره های ناسازگار و ابراز گری هیجانی در ارتباط بین ترومای کودکی و صمیمیت جنسی در زنان خانواده های کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرازگری هیجانی ترومای کودکی صمیمیت جنسی طرحواره های ناسازگار اولیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۹۶
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی طرحواره های ناسازگار و ابراز گری هیجانی در ارتباط بین ترومای کودکی و صمیمیت جنسی در زنان خانواده های کم درآمد انجام شد. روش: این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی بود که به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان خانواده های کم درآمد تحت پوشش کمیته امداد شهر اصفهان بود که 209 نفر از آنان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های صمیمیت جنسی بطلانی، احمدی و بهرامی (1389)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1994)، ترومای کودکی برنشتاین و فنیک (1998) و ابرازگری هیجانی کینگ و آمونز (1990) پاسخ دادند. داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی به ویژه مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد ترومای کودکی به طور مستقیم بر صمیمیت جنسی زنان متأهل خانواده های کم درآمد تأثیر معنی داری ندارد (05/0<P)؛ ولی بر ابرازگری هیجانی و حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه به صورت معنی داری مؤثر است (01/0>P). همچنین، از بین حوزه های طرحواره های ناسازگار اولیه، فقط حوزه گوش بزنگی و بازداری بر ابرازگری هیجانی تأثیر مستقیم معنی داری دارد و ابرازگری هیجانی بر صمیمیت جنسی تأثیر معنی دار دارد (01/0>P). علاوه بر این، ترومای کودکی تنها به واسطه حوزه گوش بزنگی و بازداری و ابرازگری هیجانی بر صمیمیت جنسی تأثیر غیرمستقیم معنی داری دارد (01/0>P). از سوی دیگر، ترومای کودکی ازطریق تأثیرگذاری بر ابرازگری هیجانی بر صمیمیت جنسی اثرگذار است (01/0>P). نتیجه گیری: بنابراین، ترومای کودکی می تواند بر صمیمیت جنسی به واسطه تأثیرگذاری بر حوزه گوش بزنگی و بازداری و ابرازگری هیجانات اثرگذار باشد. توجه به عوامل ذکر شده می تواند به ارتقاء سطح صمیمت جنسی زنان کمک نماید.
۳۳.

تجربه زیسته مادران ایرانی از نقش مادرزن و مادرشوهری: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مادرزن مادرشوهر مادران ایرانی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۶۲
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی تجارب زیسته مادران ایرانی از نقش مادرزن و مادرشوهری بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر کاربردی و از نوع کیفی پدیدارشناسی تفسیری است. نمونه مورد مطالعه شامل 14 نفر از مادران ساکن شهر اصفهان بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از افراد مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد، سپس کلمه به کلمه پیاده سازی شده و به روش اسمیت و اسبورن (2007) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در این مطالعه نقش مادرزن و مادرشوهری در 4 مضمون اصلی شامل ادراک از مادرانگی بعد از ازدواج فرزند، الزامات نقش آفرینی، چالش ها و فرصت ها، مهارت های ارتباطی، 15 مضمون فرعی شامل مادری حامی و راهنما، مادری محافظه کار، مادری فداکار با محدودیت های شخصی، صفات و ویژگی های مطلوب، چالش ها و فرصت های ارتباط با همسر، چالش ها و فرصت های رابطه والد-فرزندی، چالش باورهای فرهنگی، فرصتی برای پاسخ به نیازهای اساسی، چالش مسئولیت های مراقبتی و مدیریتی، چالش های احساسی، حفظ مرزها، سرمایه گذاری ابرازی و ابزاری، پیوستن به خانواده همسر فرزند، پیوستن به عروس و داماد، آگاهانه و هوشمندانه عمل کردن و 69 کد برآورد گردید. نتیجه گیری: مطابق یافته های پژوهش، نقش مادرزن و مادرشوهری با ادراکی از مادری حامی، محافظه کار و فداکار تعریف می شود که برای نقش آفرینی خویش ملزم به ویژگی ها و صفات مطلوب و استفاده از مهارت های ارتباطی می باشد. مادرزن و مادرشوهر بودن در عین ایجاد فرصت ها، چالش هایی را نیز برای مادران به دنبال دارد. به طور کلی تسهیل گری در روابط و انسجام خانواده به عنوان جوهره مشترک تجارب مادران ایرانی از نقش مادرزن و مادرشوهری می باشد
۳۴.

مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن بر اساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نگرش خوردن تمایزیافتگی واکنش پذیری عاطفی اضطرار منفی دشواری تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۳
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی معادلات ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان در دختران انجام گرفت. روش پژوهش: روش انجام پژوهش به صورت همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران جوان بود که از این میان، تعداد 284 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل تست نگرش خوردن گارنر و گارفینکل (1979)، فرم کوتاه سیاهه تمایزیافتگی دریک، مورداک، مارسزالک و باربر (2015)، مقیاس رفتار تکانه ای لینهام و میلر (2004)، مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون، کلارک، و تلگن (1988) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) بود. برای گردآوری داده ها از رو ش های آمار توصیفی و استنباطی و معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. جهت تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مدل ساختاری نگرش خوردن براساس تمایزیافتگی خود، واکنش پذیری عاطفی (عاطفی مثبت و منفی) و اضطرار منفی با میانجی گری دشواری تنظیم هیجان از برازش خوبی برخوردار است (001/0>P). رابطه تمایزیافتگی با نگرش خوردن منفی و معکوس، رابطه دشواری تنظیم هیجان با نگرش خوردن مسقیم و مثبت برآورد شده است (001/0>P). همچنین واکنش پذیری عاطفی مثبت با نگرش خوردن رابطه منفی و معکوس داشت (001/0>P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه به نقش مؤثر تمایزیافتگی، تنظیم هیجان و واکنش پذیری عاطفی در نگرش مختل خوردن در دختران تأکید دارد. لذا باید آموزش های لازم برای تنظیم و کنترل هیجانات در این قشر مهم از جامعه انجام گیرد، تا از عوارض و پیامدهای نگرش مختل خوردن که ابتلا به اختلالات خوردن است، پیشگیری نمود.
۳۵.

مدلیابی معادلات ساختاری تبیین بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه بر اساس سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی با میانجی گری تفکر مثبت بر اساس نظریه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی روانشناختی سلامت عمومی بحران مالی حمایت اجتماعی تفکر مثبت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
چکیدهﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف تدوین مدل بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه بر اساس سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی با میانجی گری تفکر مثبت انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل کلیه زنان مطلقه (20 تا 45 سال) شهرستان اراک و خمین در سال 1401-1400 بود. حجم نمونه 429 نفر بود که ﺑﺎ روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس اﻧﺘﺨﺎب شده اند. همه افراد نمونه پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979)، بحران مالی پراویتز و همکاران (2006)، حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، تفکر مثبت اینگرام و ویسنیکی (1988) و بهزیستی روانشناختی ریف (1989) را تکمیل کرده اند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و AMOSV20 استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر سلامت عمومی (20/0 و 14/0)، بحران مالی (18/0- و 17/0-) و حمایت اجتماعی (33/0 و 20/0) اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر تفکر مثبت و بهزیستی روانشناختی داشته اند. افزون بر آن تفکر مثبت (15/0)، اثرات مستقیم و معنی داری بر بهزیستی روانشناختی داشت. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر سلامت عمومی (10/0)، بحران مالی (10/0-) و حمایت اجتماعی (11/0) بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه اثر غیر مستقیم و معنی داری دارند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، هر سه متغیر سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر بهزیستی روانشناختی به واسطه تفکر مثبت داشته اند. لذا از این مدل می توان برای تقویت و ارتقای بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه استفاده کرد و لذا آگاهی مشاوران، روان شناسان، درمانگران، پژوهشگران علوم اجتماعی و سایر متخصصان از این متغیرها جهت ارتقای بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه حائز اهمیت است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۹