فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
39 - 52
حوزههای تخصصی:
در طرح یک شهر، از فرم و هندسه مطلوب تا چگونگی روابط اجتماعی بروز میابد. این نوشتار با تمرکز بر فرم شهرها شامل پیرامون، شبکه های دسترسی و چینش ساختمان ها، به دنبال آن است که دریابد شهرهای ایران باستان تا چه اندازه پیرو طرح از پیش آماده شده بوده اند؟ و این طرح ها بر چه موضوعاتی تمرکز داشته اند؟. بدین منظور با بکارگیری روشهای مطالعه تطبیقی و تفسیری تاریخی، متون تاریخی و نقشه های موجود در مطالعه ای مقایسه ای تحلیل شده اند. به موازات آن نظریات پژوهشگران معاصر برای درک تطبیق یا عدم تطبیق آن ها با شواهد و نقشه ها بررسی شد. نتیجه آن که، اهمیت تهیه نقشه قبل از احداث شهر در اندیشه ایرانیان باستان، نقش کالبد شهر در نمایش اعتقادات، ظهور هندسه راست گوشه در دوره ی هخامنشیان، عدم تناسب صفت دایره ای برای شهرهای اشکانی، تکرار شبکه شطرنجی در شهرهای ساسانی و دسته بندی کالبد شهرها با توجه به هندسی بودن یا نبودن آن ها در این پژوهش تشریح شده است
Comparative Comparison of Common Animal Motifs in the Sheikh Safi Al-Din Complex (Safavid Period) and the Shrine of Imam Reza (AS) (Qajar Period): An intertextual Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
19 - 32
حوزههای تخصصی:
Decorative motifs have evolved significantly in the architecture of the Islamic era in terms of form, s tructure, aes thetic, and doctrinal principles and represent the beliefs of the people in that era. In this s tudy, an attempt has been made to provide a new possibility for a deeper analysis of common animal motifs in the Islamic periods of Safavid and Qajar with an intertextuality approach (with the help of logical reasoning and the Delphi method) to perceive decorative motifs. Therefore, the intertextuality relations between the motifs of the two his torical tombs of the Sheikh Safi al-Din Ardabili complex (Safavid period) and the holy shrine Imam Reza (AS) (Qajar period) were analyzed. According to the findings, the animal motifs identified with intertextual relations included peacock (11 cases), cow (2 cases), pheasant (16 cases), duck (1 case), and dragon (16 cases). In all the motifs of the buildings, the pretext type was of the exclusive type, and the hypertext type was of the transformation type. In addition, in peacock, pheasant, and dragon motifs, the larges t number of additional subs titution, subs titution, and subs titutional -ellipsis types were observed, respectively. It seems that in selected buildings of the Safavid and Qajar periods, the change in the colors of animal motifs is more evident than in other dimensions of intertextuality. This change has had an impact on the spiritual and mys tical content of the motifs, and somehow, in addition to the mys tical and spiritual content, attention to material aspects (increase in wealth and abundance of blessings) has been considered in the use of various colors.
هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار و تطبیق آن با رئالیسم در هنر رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
618 - 634
حوزههای تخصصی:
رسانه و به ویژه شبکه های اجتماعی در جهان امروز ازجمله حوزه های حائز اهمیت و تأثیرگذاری است که ذهن بسیاری از صاحبان اندیشه و متفکران را به خود مشغول کرده و توان فکری قابل توجهی را جهت فهم ابعاد و زوایای مختلف آن به خود اختصاص داده است. هدف این پژوهش ایجاد درکی فلسفی از مفهوم واقعیت در جهان امروز، خصوصاً در حوزه هنر رسانه بوده است. پژوهشگر با استناد به تحولات مفهوم واقعیت در پارادایم های فلسفی و بررسی نظرات متفکران هر دوره و به طور خاص ژان بودریار، هستی شناسی واقعیت را مورد تحقیق قرار داده است. نگارنده با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی سعی داشته به تحولات مفهوم واقعیت، تحت تأثیر رسانه ها بپردازد. نتیجه این است؛ آنچه در رسانه به نمایش درمی آید، نه واقعیت را می پوشاند، نه آن را تحریف می کند و نه حتی دیگر آن را بازنمایی می نماید، بلکه واقعیت را تولید کرده و مفهوم نوینی از آن را به نمایش می گذارد. همان طورکه تکنولوژی ضریب نفوذ بالایی در عصر حاضر دارد، به نظر می رسد رسانه توانسته مفهوم واقعیت و دیگر مفاهیم بنیادین هستی را به طرز اغواکننده ای از نو ابداع کند و حیات جهانی نوینی را تداوم بخشیده و سیر حرکتی آن را به گونه ای که خود می خواهد، تضمین نماید.اهداف پژوهش:بررسی هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار.انطباق و انعکاس مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار.سؤالات پژوهش:هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار چگونه است؟مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار چگونه منعکس می شود؟
تحلیل کارایی عملکردی مدارس ایران براساس شاخص سازگاری فضا (نمونه موردی: مدرسه چهارباغ، دارالفنون، البرز و سلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
706 - 728
حوزههای تخصصی:
هر محیط به طورکلی از منظر فیزیکی و متافیزیکی دارای سه جنبه عملکردی، فرمی و معنایی است. از آنجایی که بین انسان و محیط همواره کنش متقابل وجود دارد، پیکره بندی فضایی آن تأثیر مستقیمی بر ابعاد رفتاری کاربران دارد و به طور کلی منعکس کننده میزان رضایت افراد است. لذا چنین به نظر می رسد که مطلوبیت یک فضا تا حد زیادی تابع عملکردهای مختلفی است که در آن اتفاق می افتد که این موضوع در علم نحو فضا تحت عنوان کارایی عملکردی فضا شناخته می شود؛ به همین منظور، پژوهش حاضر با انتخاب چهار مدرسه تحولات کارایی عملکردی را همگام با تحولات ساختاری فضایی آن ها مورد بررسی قرار داده است سازگاری عملکردی فضا در قالب چهار شاخص؛ نظارت فضایی، سلسله مراتب انواع حوزه های نفوذ، کیفیت همسایگی فعالیت ها، بررسی مفهوم تمایز عملکردی فضاها مورد سنجش قرار گرفته و تأثیر هرکدام از شاخص های مذکور بر کارایی عملکردی مدارس موردنظر تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که در مدارس سنتی، به دلیل استقرار حیاط در مرکز بنا و چینش حجره ها اطراف آن، افزایش یکپارچگی و نظارت و ارتباط فضایی را ایجاد کرده و نیز امکان پیکره بندی فضایی در قالب یک نظام سلسله مراتبی را برای مدرسه فراهم آورده است این درحالیست که در مدارس نوین و معاصر یکپارچگی فضایی میان فضاهای مدرسه و دسترسی فیزیکی فضاها به حیاط کاملاً محدود شده که این امر زمینه حذف عملکردی حیاط از نظام فضایی مدرسه و تبدیل آن به یک فضایی صرفاً برای رسیدن به بنا را ایجاد کرده و راهرو بالاترین نقش را در ساماندهی دسترسی ها ایفا می کند و به عنصر اتصال دهنده فضاها تبدیل شده است.اهداف پژوهش:تحلیل کارایی عملکردی مدارس سنتی ایران براساس شاخص سازگاری فضا.بررسی شاخص سازگاری فضا در مدارس چهارباغ، دارالفنون، البرز و سلمان.سؤالات پژوهش:تحولات ساختار فضایی در مدارس سنتی چه تأثیراتی بر کیفیت عملکرد فضاها داشته است؟تحولات ساختاری فضا چه نقشی در کارایی عملکردی فضاهای مدارس سنتی داشته است؟
خوانش بینامتنی نقاشی پشت شیشه و نگارگری دوره صفوی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
33 - 42
حوزههای تخصصی:
هنر نقاشی پشت شیشه به عنوان هنری تزیینی پس از رواج یافتن در کشورهای اروپایی به کشورهای آسیایی نیز سوق یافت و در دوره صفویه وارد ایران شد. هنرمندان ایرانی، توانایی خاصی در این هنر یافته و همچون نگارگری رنگ وبوی بومی بدان بخشیده و رواج دادند. نگارگری ایران نیز در دوره صفویه با شکل گیری مکاتب مختلف هنری، هم زمان با تحولات سیاسی و اجتماعی آن دوره رونق داشت. علیرغم تقارب زمانی، تأثیر و تأثرات نقاشی پشت شیشه و نگارگری دوره صفوی مورد مطالعه قرار نگرفته، درحالی که بررسی آن و به طورکلی رابطه بین متون تصویری مختلف با رویکرد بینامتنیت می تواند در تبیین بهتر این روابط راهگشا باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط بینامتنی در آثار هنری مذکور دوره صفویه بر مبنای نظریه ریفاتر درصدد پاسخ به این پرسش اصلی که چه رابطه بینامتنی مابین هنر نقاشی پشت شیشه و نگارگری دوره صفوی وجود دارد؟ برآمده است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به نظر ریفاتر و نقش اصلی مخاطب در خوانش متن، بین نقاشی پشت شیشه و نگارگری دوره صفوی بینامتنیت احتمالی برقرار است و نقاشی پشت شیشه این دوره ضمن حفظ ویژگی های منحصربه فرد خود تأثیر متون تصویری دیگر را نمایان می سازد.
کنش و واکنش متقابل سیستم فرمال و سبکی به منظور تبیین اهمیت زمان به مثابه مرگ و زندگی در فیلم بدو لولا بدو (1998)
حوزههای تخصصی:
تحلیل راهبردی تأثیر بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری منطقه یک شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
45 - 64
حوزههای تخصصی:
بیلبوردهای تبلیغاتی بر کیفیت منظر شهری تأثیر چشمگیری دارند که درصورت عدم پیروی از ض وابط و استانداردهای ملی موجود، زائل شدن منظر و بافت شهری را ممکن می سازد. در پژوهش حاضر سعی شده است با مطالعه استانداردهای موجود، مشاهدات میدانی، مصاحبه و با تکنیک های تحلیلی راهبردی سوآت، راهبردهای تدافعی، محافظه کارانه، رقابتی و تهاجمی، مؤلفه های مؤثر در بیلبوردهای تبلیغاتی و تأثیر آن بر منظر شهری منطقه یک شیراز شناسایی شود تا بتوان در راستای بهبود منظر شهری و بهینه سازی تبلیغات بیلبوردهای منطقه یک، راهبرد بهینه ای به کار بست. پرسش پژوهش این است که نقاط قوت و ضعف مرتبط با بیلبوردهای تبلیغاتی و فرصت ها و تهدیدهای عوامل منطقه ای و شهری منطقه یک شیراز منطبق با استانداردهای موجود چیست؟ یافته ها نشان داد به منظور بهینه سازی تبلیغات بیلبوردهای منطقه یک شیراز درجهت بهبود منظر شهری، به راهبردهای محافظه کارانه ای نیاز است. به کارگیری بیشتر از نقاط قوت در تبلیغات بیلبورد و رفع تهدیدهای احتمالی، می تواند راهبرد بهینه ای برای ارتقاء کیفیت منظر شهری و بهبود کیفیت بیلبوردهای تبلیغاتی این منطقه باشد. مطالعات نشان داد مؤلفه های زیبایی شناختی، عملکردی، فنی، فضایی، پایداری اجتماعی، ایمنی و کالبدی در اثربخشی بیلبوردهای تبلیغاتی بر منظر شهری نقش بسزایی دارند. نتایج به دست آمده از تحلیل راهبردی سوآت حاکی از آن است که مؤلفه های فنی بیلبوردهای تبلیغاتی، بالاترین اثربخشی را داشته است. مؤلفه های پایداری و برخی مؤلفه های فضایی فرهنگی در اثرگذاری بیلبوردها بر منظر شهری منطقه یک شیراز تهدیدهایی به شمار می آیند. مؤلفه های فنی، زیبایی شناسی، عملکردی و فرهنگی در بهینه سازی منظر شهری به واسطه بیلبوردها اهمیت والایی دارند. از لحاظ رعایت اصول فنی و علی رغم رعایت بیشتر استانداردها و ضوابط، به دلیل نصب در مکان نامناسب نظیر سمت چپ مسیر، پیاده رو یا در مثلث دید، عدم رعایت استاندارد مشخصات فیزیکی، مانند ابعاد کالبدی تبلیغاتی یا فاصله از کف و... مطلوبیت بصری را ندارند و لازم است ضوابط عام کمّی و کیفی تدوین گردد.
ساختار معماری و دوره بندی تاریخی کالبدی مسجد جامع کبیر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد جامع کبیر تبریز از بناهای با ارزش معماری ایران است و مدت زیادی در طول تاریخ محل اعلان های رسمی وقایع و فتاوی مهم حکومت های بزرگی ایلخانان، ترکمانان، صفویان و قاجاریان بوده است؛ مطابق نوشته های تاریخی، شکل گیری این اثر ارزشمند به صدر اسلام برمی گردد، ولی بطور دقیق برای این ادعا، منابع دست اول وجود ندارد و به دلیل زلزله های شدید در طول حیات آن، تغییرات حکومتی و تغییر بانی مسجد، تغییرات زیادی در کالبد معماری مسجد رخ داده است. علیرغم اهمیت زیاد این مسجد پژوهش های جامع اندکی درمورد تحولات کالبدی آن انجام یافته است و این تحولات به صورت دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر مطالعه جامع، بررسی اسناد و مدارک موجود برای دسته بندی تحولات و ارائه تصویری در باب تغییر و تحولات می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده توصیفی-تحلیلی و تحلیل محتوی اسناد و متون تاریخی و بازدید های میدانی و مطالعات گزارش های باستان شناسی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که بخاطر مسائل مختلف و عمدتا زلزله، شکل مسجد از شبستانی در صدراسلام به تک گنبدی در دوره سلجوقی، دو گنبدی دروه تیموری و ترکمانی و در نهایت بصورت شبستانی در دوره قاجاری دچار تغییرات اساسی شده است.
واکاوی مؤلفه ها و معیارهای مؤثر بر کیفیت زندگی روزانه در فضاهای شهری با تاکید بر حضور خلاقیت های هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
145 - 168
حوزههای تخصصی:
شهر مدرن امروزی علی رغم داعیه بهره مندی از دانش و تکنیک های نوین در برنامه ریزی و مدیریت چالش های پیشِ روی خود، با بحران جدی معنا مواجه است. شهری با فضاهای همگانی کسالت بار و بدون تشخص که با تکرار هر روزه فعالیت های تحمیل شده از سوی قدرت انتظام بخش، در دام «روزمرگی» افتاده است. این مقاله با پذیرش این وضعیت به عنوان ویژگی ذاتی فضاهای شهری، در پی یافتن راهی برای عبور از این روزمرگی نهادینه شده در شهروند مدرن و بازگرداندن معنا به تجربه زیسته او در مواجهه با شهر فضای شهری است. از این رو، در راستای دست یابی به گزینه ای بدیل، به ساحتی به نام «زندگی روزانه» می پردازد. زندگی روزانه وضعیتی است که در ساختار تریالکتیک تولید اجتماعی فضا، در ارتباط با فضای بازنمایی (فضای زیسته) است. فضایی که با آمیزه زمان مکان در ارتباط است و بستری مهیا برای حضور کنش مند فرد و بروز مقاومت او در برابر قواعد تحمیل شده از سوی قدرت حاکم به شمار می آید. از این رو به نظر می رسد ارتقاء کیفیت زندگی روزانه راه کار مناسبی برای بازگرداندن معنا به فضاهای شهری و مقابله با رومزگی تنیده شده در بافت آن ها است. به همین منظور، پژوهش حاضر پس از بررسی بنیان های نظری پژوهش که مبتنی بر نظریه تولید اجتماعی فضا است، با روش مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسنادی، به واکاوی پیشینه پژوهش و نمونه های موجود پرداخته است. بر پایه این مطالعات، هشت عامل اصلی «نوع و ترکیب ضرب آهنگ ها»، «تکثرگرایی اجتماعی و مشارکت پذیری»، «رواداری سیاسی و مطالبات اجتماعی»، «نمادپردازی های آیینی و پدیده چندفرهنگی»، «حضور خلاقیت های هنری»، «سازگاری محیطی»، «مطلوبیت و انعطاف پذیری فضایی» و «خاطره انگیزی و حس مکان» به عنوان مؤلفه های مؤثر بر کیفیت زندگی روزانه در فضای شهری استنتاج شده است.اهداف پژوهش:تبیین اثرات متقابل چندضرب آهنگی (چرخه ای خطی) بر کیفیت زندگی روزانه در فضاهای شهری.واکاوی نقش فرهنگ محلی در اثرات چندضرب آهنگی (چرخه ای خطی) بر کیفیت زندگی روزانه در فضاهای شهری.سؤالات پژوهش:چه مؤلفه ها، معیارها و شاخص هایی بر کیفیت زندگی روزانه استفاده کنندگان از فضای شهری مؤثر است؟فرهنگ محلی به چه میزان در اثرگذاری چندضرب آهنگی (چرخه ای خطی) بر کیفیت زندگی روزانه در فضاهای شهری نقش آفرینی می کند؟
نقش فرهنگ زیارت در توسعه معارف و آموزه های تشیع با تاکید بر آثار معماری صفوی حرم مطهر امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
477 - 490
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ «زیارت» به عنوان یکی از مؤلفه های فرهنگی – مذهبی در توسعه و تبیین آموزه های دینی اثرگذار بوده است. این سنت در جهان اسلام تا پیش از روی کار آمدن عباسیان پیوسته رواج داشته است. اما از دوره دوم خلافت عباسی هم زمان با پیدایش فرقه های مختلف مذهبی این مسئله ازجمله موضوعات چالش برانگیز برخی فرقه ها و حاکمان سنی مذهب؛ به ویژه در تقابل با شیعیان گردید. پژوهش پیش رو، درصدد بررسی و تحلیل نقش فرهنگ زیارت در عصر صفوی است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی–تحلیلی است که براساس اسناد و منابع تاریخی به تجزیه وتحلیل داده های تاریخی می پردازد. ازجمله دستاوردهای فرهنگی حکومت صفوی احیای این سنت به عنوان یکی از مهم ترین شعائر مذهبی شیعه در جامعه ایران بوده است؛ به نظر می رسد زیارت مقابر اهل بیت (ع) نقش به سزایی در تبیین و توسعه معارف مکتب شیعه در ایران داشته است. ازجمله دستاوردهای این پژوهش می توان به گسترش مذهب شیعه، ایجاد مراکز علمی- مذهبی و شکل گیری دولت های شیعی در ایران اشاره کرد. بخشی از این اقدامات را می توان در معماری حرم مطهری رضوی و آثار برجای مانده از معماری صفوی در این مجموعه مشاهده کرد.اهداف پژوهش:تحلیل نقش دولت صفوی در گسترش علوم و معارف تشیع در ایران و معماری حرم رضوی.تحلیل نقش دولت صفوی در توسعه آداب و رسوم مذهبی شیعه در ایران.سؤالات پژوهش:نقش دولت صفوی در گسترش علوم و معارف شیعه در ایران و معماری حرم مطهر رضوی چیست؟نقش دولت صفویه در توسعه آداب و رسوم مذهبی شیعه در ایران چگونه بوده است؟
بررسی و تبیین الگوی راهبردی تحقق برند شهر اسلامی- ایرانی در نظام شهرسازی ایران
حوزههای تخصصی:
رهیافت برندسازی شهری بنا به دلایلی همچون عدم انتقال صحیح مبانی و تجربیات نظری و فقدان یک الگوی راهبردی برندسازی شهری منطبق بر ساختار، ماهیت و محتوای شهرهای ایران، کمتر در راهبردهای کلان مدیران مورد توجه بوده است. در تحقیق پیشِ رو، به روش توصیفی-تحلیلی و با اهداف کاربردی، با مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، تجربیات برندهای شهری و در نهایت کاوش در محتوا و اجزاء هویتیِ شهرهای ایرانی، سعی در تبیین مؤلفه های مؤثر در ظرفیت های برندسازی شهر اسلامی- ایرانی و نیز تبیین ساختار الگوی راهبردی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی نموده ایم. نتایج این مطالعات نشان از این مهم داشت که رهیافت برندسازی شهر اسلامی- ایرانی، عَملی فرایندی است و نه برایندی. به عبارتی دیگر برندسازی شهری و به تبع آن برندسازی شهر اسلامی- ایرانی شامل چرخه ای از مراحل "برنامه ریزی"، "اجرا"، "ارزیابی" و "اصلاح" است و دارای زمینه پارادایم راهبردی و مشارکتی است که روند تحقق آن را در چهار بازه زمانی تولد برند، بلوغ برند، نفوذ برند و تثبیت برند شهر اسلامی- ایرانی ممکن می سازد. درنهایت، الگوی پیشنهادی برندسازی شهر اسلامی- ایرانی در بستر پارادایم های راهبردی و مشارکتی، می تواند به عنوان تجلّیِ مسیر توسعه آتی شهر در بردارنده چشم اندازها، راهبردها، سیاست ها و انواع اقدامات مورد نیاز شهر اسلامی- ایرانی باشد.
باز اندیشی مفهوم قدرت از دیدگاه فوکو در نگاره های جامع التواریخِ رشیدالدین فضل الله همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاکمان ایلخانی به دلیل حضور همراه با جبر در ایران، نیازمند مشروعیت بخشی به خود با هر ابزار ممکن بوده اند. اثبات قدرت و توانایی بالقوه این قوم و حاکمان منتخب آن ها در کشورداری و جنگاوری یکی از وجوه این مشروعیت بوده است؛ بنابراین در این دوره مشروعیت براساس منشأ قدرت شکل می گیرد و «قدرت» در مرکز توجه کتب تاریخی و شاهنامه ها نمایان می شود. بر این اساس نگارش و مصورسازی کتاب های تاریخی به ابزاری برای مشروعیت طلبی مغولان تبدیل می گردد. یکی از این کتب، کتاب جامع التواریخ اثر شیخ فضل الله همدانی است که به عنوان موردمطالعه با رویکرد گفتمانی و با شیوه ی تحلیل گفتمان میشل فوکو بررسی شده است. فوکو علاوه بر قدرت، از طریق اعمال قدرت که از آن به استفاده از زور تعبیر می کند، به اعمال قدرت از طریق کسب مقبولیت نیز اعتقاد دارد. این پژوهش در نظر دارد با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای به این سؤال اصلی پاسخ دهد؛ قدرت و گفتمان حاکمان ایلخانی در نگاره های جامع-التواریخ چگونه نمود پیدا کرده است؟ در این نوشتار قصد داریم با تحلیل نگاره های جامع التواریخ، بازتاب گفتمان قدرت و مقبولیت ایلخانان را در این نگاره ها بررسی کنیم. از طریق انجام این پژوهش می توان چگونگی بهره گیری از هنر برای مشروعیت طلبی توسط حاکمان ایلخانی را بر اساس نظریه ی قدرت و گفتمان فوکو به دست آورد و پی برد که در این دوره تاریخ و هنر به عنوان ابزاری برای نمایش قدرت و مشروعیت طلبی در گفتمان سیاسی به کاررفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نمایش قدرت حاکمان مغول که با استفاده از اِلمان های قدرت در نگاره های جامع التواریخ به کاررفته است در راستای مسائل سیاسی و برای مشروعیت طلبی بوده است. حاکمان ایلخانی با بهره گیری از تسامح مذهبی و پذیرش دین، فرهنگ و هنر قوم مغلوب، سعی در موجه نشان دادن حاکمیت خود داشته اند.
مطالعه تطبیقی شخصیت پردازی در قالی ها و نگاره های مکتب تبریز دوم با موضوع شکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره صفویه، کتاب های بسیاری توسط بهترین نگارگران زمان در کارگاه های سلطنتی برای شاهان صفوی مصور شده است. از طرف دیگر، علاقه پادشاهان صفوی به هنر ایران موجب برپایی کارگاه های درباری بافت قالی تحت نظر خودشان گردیده است. قالی های شکارگاه و نگاره های با مضمون شکار از دوره صفوی گروه مهمی از این آثار هستند که انسان از مهم ترین تصاویر آن ها است. هدف تحقیق حاضر شناخت نسبت های میان تصاویر انسانی در قالی های شکارگاه و نگاره های با مضمون شکار در مکتب تبریز دوم است. بر این اساس، سوال اصلی مقاله این است که چه تناسب تصویری و شخصیت شناختی میان تصاویر انسانیِ قالی های شکارگاه و نگارگری های با مضمون شکار وجود دارد. این تناسب بصری و شخصیت شناسی در راستای سنجش دو فرضیه در مورد شکل گیری طرح شکارگاه در فرش ایران و نحوه شکل گیری جریان طراحی در فرش طرح می شود. برای رسیدن به اهداف پژوهش، از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و از روش تحلیل تطبیقی استفاده شده است. همچنین اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند از نظر بصری، بین تصاویر انسانی به کار رفته در آثار ذکر شده در دوره صفوی شباهت های نزدیکی وجود دارد که می توان دلیل آن را تأثیر نگارگری بر طرح و نقش قالی در نظر گرفت. این نتیجه بر این دستاورد تأکید می کند که نگارگران عصر صفوی در طراحی قالی های این دوره مشارکت داشته اند و این تأثیرگذاری را می توان حاصل این امر در نظر گرفت. علاوه بر شباهت بصری، از نظر شخصیت شناختی، پنج شخصیت انسانی از جمله شکارچی، قورچی، نوازنده، ملازم و تماشاگر در آثار مورد نظر تشخیص داده شد که سه شخصیت یعنی، شکارچی، تماشاگر و ملازم به صورت مشترک در قالی و نگارگری حضور دارند.
چگونگی پیاده سازی TOD در شعاع عملکردی ایستگاه های مترو، نمونه مطالعاتی: ایستگاه مترو منیریه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
155 - 194
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران در سده گذشته با افزایش حدود بیست برابری جمعیت روبرو شده است، ازاین رو دچار مشکلات ترافیکی در غالب روزهای سال است. یکی از الزامات کاهش ترافیک، کاهش سهم سفرهای درون شهری با خودرو شخصی و تغییر به سایر مدهای حمل ونقلی است که این الگو در توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی به عنوان یک راهکار مورداستفاده قرار می گیرد؛ بنابراین افزایش مشکلات ناشی از ازدحام ترافیکی در شهرهای کشور، ضرورت توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی را بیش ازپیش آشکار نموده است. هدف پژوهش، ارزیابی، تحلیل و برنامه ریزی توسعه ی انجام شده در شعاع عملکرد ایستگاه مترو منیریه با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که ابتدا به شناسایی اصول توسعه با محوریت حمل ونقل عمومی می پردازد. سپس، مشخصات محدوده مطالعاتی با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی و استانداردهای موسسه سیاست های توسعه و حمل ونقل ارزیابی می کند. یافته ها نشان می دهد ایستگاه منیریه استاندارهای لازم در جهت پیاده سازی این الگو را طی نکرده است به بیان دیگر، شهر در جهت خودرو محوری برنامه ریزی شده و خودرو نسبت به پیاده در ارجحیت قرار گرفته است.
مؤلفه های مؤثر در طراحی مسکن پیش ساخته: یک مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
63 - 76
حوزههای تخصصی:
رشد سریع جمعیت و افزایش تقاضای مسکن از یک سو و نیاز به کاهش مدت زمان تحویل پروژه های عمرانی و تسریع برگشت سرمایه از سوی دیگر، گذار از شیوه های ساخت وساز سنتی به صنعت ی سازی را ضروری می نماید. با توجه به مزایای گسترده ی بیان شده ی صنعتی سازی ساختمان و تلاش دولت ها برای بهره گیری از آن در جهت برخورداری همه جانبه از این مزایا، به نظر می رسد اجرای موثر آن منوط به شناسایی و بکارگیری مولفه های موثر در طراحی خواهدبود. علی رغم پرداختن مطالعات تجربی متعدد به این مولفه ها، پراکندگی و فقدان چارچوب مفهومی برای دسته بندی آنها، ضرورت انجام بررسی جامع در این خصوص را آشکار می سازد. این پژوهش از الگوی فراترکیب هفت مرحله ای (سندلوسکی و باروس) به منظور بررسی سیستماتیک منابع و تجزیه و تحلیل کلیه ی داده های کیفی در جهت شناسایی مولفه ها استفاده می کند. با استخراج مولفه ها و ادغام موارد مشابه، یک چارچوب طبقه بندی گسترده به منظور گروه بندی مولفه ها در گروه های محیط زیستی، فنی، اقتصادی، کارکردی، اجتماعی-فرهنگی، زیبایی شناسی کالبدی و اقلیمی پیشنهاد گردید. بررسی میزان فراوانی مولفه ها به تفکیک منابع داخلی و خارجی نیز، پرتکرارترین آنها را مشخص نموده است که راهگشای طراحان در اولویت دهی به مولفه های موثر در فرایند طراحی است. این پژوهش ضمن تشکیل چارچوب مفهومی یکپارچه، می تواند مبنایی برای پیشنهاد استراتژی های بهبود طراحی مسکن پیش ساخته فراهم کند.
پیوند و گسست شاهنامه نگاری در مکاتب شیراز آل اینجو و آل مظفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۱
34 - 51
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در میان شاهکارهای ادب پارسی، شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی از جایگاه ویژه ای در حوزه هنرهای تصویری برخوردار است؛ چرا که این اثر حماسی و ملی در طول اعصار بارها به دست نگارگران توانمند و چیره دست این مرز و بوم مصور گردیده و هر کدام از این آثار، به مثابه یکی از مهمترین اسناد شناخت ویژگی های هنری آن دوره به حساب می آید. در میان مکاتب نگارگری ایران، آثار به جا مانده از مکاتب شیراز قرن هشتم هجری در دوران حکومت های آل اینجو و آل مظفر، هم به دلیل نقطه آغازین مصورسازی شاهنامه و هم به دلیل تنوع آثار موجود، حائز اهمیت بسیار هستند. بر این اساس، مسأله پژوهش حاضر بر این پرسش استوار است: در شاهنامه های مصور دو مکتب آل اینجو و آل مظفر، علی رغم وجود نسخ مصور گوناگون و مقارن بودن زمان و مکانی مشترک در خلق آثار، چه تشابه و تفاوت بارزی در شیوه تصویرسازی آثار دو مکتب مشهود است؟هدف: مطالعه تطبیقی ساختار بصری مجالس مشترک در شاهنامه های مصور دو دوره آل اینجو و آل مظفر، از اهداف اصلی این پژوهش است.روش پژوهش: پژوهش حاضر، که ماهیتی تطبیقی دارد به شیوه توصیفی-تحلیلی ارائه شده و اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای است.یافته ها: یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که شباهت های آشکاری در صفحه آرایی، ترکیب بندی و جزئیات تصاویر این دو شاهنامه دیده می شود؛ لیکن ارتقای سطح کیفی نگارگری همچون افزایش جزئیات، ظرافت و دقت در طراحی و تنوع در حرکات در دوره آل مظفر بیشتر به چشم می خورد.
طراز اسلامی یا تراز ساسانی، کلاووس- تابلیون مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
71 - 87
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طراز اسلامی، تراز ساسانی، کلاووس- تابلیون مسیحی بافته هایی هستند که در گذشته به دلیل اعتبار اجتماعی و سیاسی به اشخاص خاص روحانی، درباری، به ویژه خلفای اسلامی، شاهان ساسانی و امپراتوران مسیحی، تعلق داشت. شیوه نقش اندازی و ساخت طراز اسلامی نشانگر تأثیر و تداوم هنر ساسانی و مسیحی است که تاکنون برای انتساب تاریخی آن پژوهشی انجام نشده است. پژوهش حاضر به دو پرسش نقاط تشابه و تفاوت طراز اسلامی با تراز و کلاووس- تابلیون مسیحی چیست؟ و کدام طرح و نقش تراز ساسانی و کلاووس- تابلیون بر طراز اسلامی تأثیر گذاشته است؟ پاسخ می دهد.هدف: هدف این پژوهش توصیف و شناخت تراز ساسانی، کلاووس- تابیلون مسیحی، به منزله شواهدی بر تأثیرپذیری طراز اسلامی، است.روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی- تاریخی است. داده ها از راه کتابخانه ای و سایت موزه ها گردآوری شده است. در ابتدا بافته های اسلامی، ساسانی و مسیحی بر پایه منابع تاریخی و تصویری توصیف و سپس برمبنای اشکال، نقوش و طرح ها، میزان تأثیرپذیری طراز اسلامی مشخص و در بخش ارزیابی پژوهش تحلیل کیفی شده است.یافته ها: طراز اسلامی به لحاظ ساختار و عناصر تزیینی ادامه دهنده سنت پارچه بافی ساسانی و مسیحی است. به این مفهوم که ابتدا از لحاظ نوع بافت، شیوه تولید و نقش اندازی از تراز ساسانی پیروی کردند و سپس در مسیر نهایی تحول و تغییر خود از اشکال کلاووس- تابلیون مسیحی الگو گرفتند. با این تفاوت که خطوط اولیه اسلامی به جای عناصر مسیحی در طراز اسلامی قرار گرفت. طراز اسلامی همانند تراز ساسانی و تابلیون از اهمیت مادی و معنوی بالایی برخوردار بوده است و همانند تابلیون مسیحی شکل تغییر یافته نوارهای تزیینی کلاووس قبطی مسیحی می باشد.
ریخت شناسی رمزها و نمادآواهای بومی در نمایشنامه «پنجره ای بر بادها» با رویکر انسان شناسی تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
43 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جنبه های نمادین و نشانه ای موجود در نمایشنامه ی «پنجره ای بر بادها» نوشته فرهاد ناظرزاده کرمانی با رویکرد انسان شناسی تفسیری است. یافته ها نشان می دهد که درام نوشتِ «پنجره ای بر بادها»، از عنوان تا پایانه با آمیزشِ فرهنگِ دو شخصیتِ صنوبر و مظفر در طبیعتِ موهومِ خودساخته ی بادآباد، به تشکیل مثلثِ انسان شناسی تفسیری مبتنی بر نظریه ی کلیفورد گیرتز به روابط متقابل «انسان»، «فرهنگ» و «طبیعت» بپردازد و آن را در طبقه ی درام نوشت های معناگرای بوم شناخت قرار دهد. مظفر پس از هشت ماه دوری به دیار خود بادآبادِ کرمان، برگشته و تحت تاثیر گزارش های لوطی انتر به دست، نسبت به همسر حامله ی خود صنوبر، بدبین می شود. بنابراین، برای حفظ آبروی خود تصمیم به مجازات صنوبر می گیرد و او را با طنابی در دست و فانوسی در دستی دیگر شبانه به بالای تپه ای در بیابان می برد و او را به سنگی که به شکل سر خر در آمده (خرسنگ)، می بندد که مجازات کند و خود با صدای کفتارگونه ی هموندان از آنجا دور می شود با این پیش فرض که اگر صنوبر بی گناه است، توسط مطربان شبگرد نجات می یابد و اگر گناه کار است طعمه حیوانات وحشی می شود. نشانه ها و معناها در این نمایش نامه بیانگرِ دو وجهه ی مهم انسان شناسی تفسیری و دیداری است. نویسنده توانسته نمادهایی جدید و مناسب منطقه بسازد. در این نمایشنامه حدود بیست و هفت نماد بومی، قبیله ای، ذهنی، دینی و خیالی وچود دارد که آن را در ردیف نمایشنامه های نمادگرای مردمشناسانه قرار می دهد. هر دو شخصیت این نمایشنامه با زبان هم صحبت می کنند اما زبان ذهن آنها تفاوت دارد. این پژوهش بر اساس روش مطالعات توصیفی تحلیلی و کتابخانه ای- اسنادی تهیه شده و به روش تحلیل محتوای کیفی، نیز تجزیه تحلیل گردیده است.
نمادشناسی تطبیقی نقش و مفهوم عقرب در تمدن های باستانی ایران و مصر: جانور موذی یا الوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار باستانی تمدن های گذشته و نقوش متنوع آن ها حامل اندیشه، ارزش های فرهنگی، باورها و کهن الگوها می باشند. بنابراین بررسی آثار برجای مانده راهی برای شناخت کارکرد رمزها، نمادها و اسطوره ها در عهد باستان است. این نمادها و نقوش که تراویده ذهن آدمی برای نشان دادن نیروهای ماورائی است، در طول تاریخ با هم درآمیخته اند و باوجود تمام گوناگونی ها ، نوعی هم خوانی و نزدیکی در بن مایه ها و موتیف های اصلی مشاهده می شود که بررسی تطبیقی این روایات را ممکن می سازد. برخی از این نقش مایه ها شامل نمادهای حیوانی یا موجودات ترکیبی انسان حیوان می باشند. عقرب به عنوان یکی از این نقوش قدیمی در گذشته منشاء افسانه ها بوده و با ویژگی هایی چون موذیگری، شرارت و درد؛ نماد مرگ، جنگ و گاهی نگهبان بوده است. در پژوهش پیش رو با مطالعه تطبیقی به نمادشناسی عقرب در تمدن های باستانی ایران و مصر به عنوان دو نمونه از کهن ترین تمدنهای شناخته شده جهان پرداخته می شود. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای- اسنادی است. پرسش کلیدی تحقیق عبارت از اینست که در نمادشناسی تطبیقی کهن الگوی عقرب چه وجوه اشتراکی بین تمدنهای باستانی ایران و مصر مشهود است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که استفاده از نقش مایه عقرب بر روی آثار و نقش برجسته ها به علت رفع شر و جلب حمایت این موجود در تمدن های باستانی ایران و مصر مورد توجه بوده و در تمدن باستانی مصر نیز به عنوان یک الهه حمایتگر مورد پرستش قرارگرفته است.
تأثیر چرخه نور روز بر معماری مسکونی متداول تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تأثیرات طراحی پلان های مسکونی روی ریتم شبانه روزی تحت تأثیر نور طبیعی در فضاهای مسکونی متداول در دهه های اخیر در تهران مورد بررسی قرار می گیرد. تأثیر قابل توجه نور بر سلول های ملانوپیک مغز و ریتم شبانه روزی بدن انسان، پژوهش بر فاکتوری از روشنایی دریافتی توسط چشم انسان در فضای داخلی را ضروری می سازد. در این تحقیق، در ابتدا تأثیر متغیرهای مختلف مانند جهت های جغرافیایی نما، عمق فضایی و تقسیم بندی فضایی در بازه زمانی ساعت 9 تا 13 در روزهای آغاز فصول یک سال مورد ارزیابی قرار گرفت. پلان های مسکونی متداول تهران به عنوان نمونه هایی انتخاب شدند و تعدادی از این نمونه ها تحت مدل سازی با استفاده از نرم افزار راینو و پلاگین آلفا قرار گرفتند. سپس میزان لوکس ملانوپیک در چهار جهت مختلف جغرافیایی در نقاط بافاصله یک متری از هم در یک شبکه افقی مفروض در فضاهای مسکونی اندازه گیری شد. تحلیل میزان روشنایی با استفاده از معیار لوکس ملانوپیک، درنهایت به توصیه هایی در زمینه طراحی معماری ساختمان های مسکونی منجر شد. این توصیه ها شامل نکاتی مانند تعبیه فضای نشیمن در جهت جنوب و قرارگیری اتاق ها در جبهه شمال، تقسیم بندی واحدها به صورت دو واحد شمالی - جنوبی و اجتناب از عمق بیش ازحد فضا در فضای جبهه شمالی است.