مطالب مرتبط با کلیدواژه

بودریار


۱.

هرزه نگاری و فراواقعیت؛ مطالعه کیفی تجارب کاربران ایرانی در استفاده از محصولات هرزه نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رسانه تئوری زمینه ای بودریار هرزه نگاری فراواقعیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان آسیب شناسی مسایل زنان آسیب شناسی جنسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات آموزش و ارتباطات اقناعی
تعداد بازدید : ۲۹۵۲ تعداد دانلود : ۳۶۴۱
فراواقعیت یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه بودریار است. یکی از زمینه هایی که فراواقعیت به شدت در آن رسوخ کرده، مسائل جنسی است. بر این اساس در پژوهش حاضر با اذعان به هرزه نگاری به عنوان نوعی فراواقعیت در حوزه جنسی و با استفاده از مفاهیم خاص بودریار در این خصوص، تجارب مصرف کنندگان این محصولات، با استفاده از روش تئوری زمینه ای پیگیری می شود. جامعه مورد مطالعه، کاربران محصولات هرزه نگاری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند 20 نفر (10 نفر زن، 10 نفر مرد) از سه کلینیک روان شناسی و همچنین از گروه های مجازی با محتوای جنسی انتخاب و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. تحلیل یافته ها به روش سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام گرفت. یافته های این پژوهش شامل سه مقوله کلی با زیر مقوله های آن، شامل فراواقعیت رابطه ای (کنش جنسی رسانه ای و توهم سرخوشی و رضایت)، فراواقعیت تجربه ای (ماجراجویی جنسی و تداخل تخیل جنسی با امور روزمره) و فراواقعیت پیامدی (زن به مثابه کالای مصرفی و گرفتاری در تسلسل دال های جنسی) بود. نتیجه کلی به دست آمده حاکی از آن است که تقلید از کنش های جنسی نمایش داده شده در هرزه نگاری، به نتایج دلخواه و رضایت جنسی در دنیای واقعی افراد منجر نمی شود چون واقعیت نداشته و ساخته رسانه است، لذا عدم رضایت جنسی در دنیای واقعی به عنوان مفهوم محوری تحقیق حاضر قلمداد می شود. چرا که در هرزه نگاری صرفاً با استفاده از وضوح رنگ های تصاویر، چیزی درخشنده تر، رنگی تر و جنسی تر ارائه می شود.
۲.

نظام نشانه ای حاد واقعیت در اندیشه بودریار و تطبیق آثار پیتر هالی با آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بودریار هالی وانموده حاد واقعیت هنر معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۹ تعداد دانلود : ۹۶۳
بسط نظریات بودریار، فیلسوف فرانسوی، در باب نقدِ اقتصادِ سیاسیِ نشانه در اوایل دهه1970 به این نظریه انجامید که واقعیت به عنوان مقوله ای منفک از نشانه های آن، در جهانِ اشباع شده از اطلاعات و سیطره رسانه، از میان رفته است. او این وضعیت را «حاد واقعیت» نامید. اشاره او به طور عمده، ترسیمی از دنیای هنر بود: از سورئالیسم، هنر پاپ، رمان نو تا اشکال رئالیسم مفرط و عکاسی. آراء او بر این نظریه معطوف بود که با سیطره ایماژها و نشانه ها، امر واقع به طور جدی محو شده است و مرجع حقیقت دیگر وجود خارجی ندارد. وانموده ها رونوشتی از واقعیت هستند و از این طریق، به شکل فزاینده ای مرز میان وانموده و واقعیت را از بین می برند. او دلالت های ساختاری نشانه ای را درنوردید و تا آنجا پیش رفت که دلالت نشانه ها را با واقعیت بی مناسبت پنداشت و نشانه ها را وانموده ای ناب از خود دانست که در غیبت منشاء نشانه میان خود مبادله می شوند. در این میان، نسلی از هنرمندان معروف به نئو-ژئو که در میان آنها پیتر هالی، هنرمند، منتقد و نظریه پردازِ آمریکایی، چهره ای شاخص محسوب می شود پا به عرصه هنر معاصر گذاشتند. آثار هالی که به شیوه پست مدرنیسم آگاهانه خلق شده است، اغلب حوزه هایی وسیع از رنگ هایی است که با نوارهایی باریک به یکدیگر متصل شده اند، و همانندی هایی با سنتِ انتزاعِ مدرنیستی دارد؛ اما به شکلی آیرونیک این سنت مدرنیستی را به باد انتقاد می گیرد. هالی متأثر از اندیشه بودریار مدل هایی حاد واقعی را به تصویر می کشد و با تفکر بازنمایی انتزاعی از نشانه ها به گونه ای بازپیکربندی شده، در پی باز تولید هزلی و پارودیکِ وانموده ها است.
۳.

بازنمایی اسطوره قهرمان مظلوم در روایت های داستانی سینمای دفاع مقدس ) مطالعه موردی چهار فیلم نامه از چهار دهه سینمای ایران )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سینمای دفاع مقدس قهرمان مظلوم تحلیل روایت بودریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۲ تعداد دانلود : ۴۷۸۹
سینما در مقایسه با سایر هنرها سهمی انکار ناپذیر در تجلی، ایجاد و حیات اسطوره های امروزین دارد. این مقاله با مطالعه چهار فیلم نامه مرز، دو چشم بی سو، آژانس شیشه ای و اتوبوس شب به روش تحلیل روایت، بر آن است که بخشی از بازنمایی قهرمان مظلوم در سینمای دفاع مقدس را شرح و تحلیل کند و برای این منظور نظریه سطوح بازنمایی واقعیت بودریار را به عنوان چارچوب خود انتخاب کرده است. این مقاله در جستجوی یافتن ماهیت اسطوره امروزین قهرمان در سینمای دفاع مقدس است و به این نتیجه می رسد که قهرمان فیلم های مورد مطالعه، قهرمانی توانمند نیست که بتواند برای مخاطبش به عنوان الگو و اسطوره مطرح شود و اگر دو روی توانمندی و مظلومیت داشته باشد، در فیلم نامه های مورد مطالعه مقاله حاضر، عنصر مظلومیت است که خود را بیشتر بروز می دهد و توانمندی اگر نگوییم موجودیتی غایب داشته، همواره در پس پرده و در اندرونی محتوای داستان، جایگاهش را یافته است.
۴.

از آن خودسازی و فلسفه ژیل دلوز: جستاری درباره ارتباط تفکر و ضد افلاطون گراییِ دلوزی با هنر مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلوز هنر مدرن ضد افلاطون گرایی بدیو سیمولاکروم بودریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۵ تعداد دانلود : ۸۶۴
جستار حاضر تلاشی است برای نشان دادن چند پیوند احتمالی میان نحوه تفکر دلوز و شیوه کار هنرمندان مدرن و پست مدرن. این قیاس در بستر ضد افلاطونگرایی دلوزی تعریف و تبیین می شود تا ببینیم که آیا می توان نسبتی برقرار کرد میان تلاش دلوز برای ضدیت با افلاطون گرایی، خواست او مبنی بر ایجاد یک شیوه تفکر جدید، و آنچه هنرمندان مدرن در عمل انجام داده اند یا خیر؟ در این مسیر پس از تعریف بعضی مفاهیم و نشان دادن اهمیت و کارکرد آنها در هنر مدرن، سعی خواهیم کرد رد پای همان مفاهیم را در اندیشه دلوزی نیز بیابیم. سپس ضدیت دلوز با افلاطون گرایی را با تکیه بر مفهوم وانموده یا سیمولاکروم تبیین خواهیم کرد و به انتقاد بدیو به افلاطون گرایی دلوز نیز به طور مختصر جواب خواهیم داد. در نهایت نیز نشان خواهیم داد که دلوز با تکیه بر این ضدیت و در واقع با استفاده از فرایند هایی فکری که متأثر از نوع مواجهه هنرمندان پست مدرن با موضوع کار خویش است، راه سومی را برای اندیشیدن به دنیای پر از تصویر معرفی می کند؛ راهی که نه رأی به بازگشت و ارتجاع می دهد و نه همچون بودریار آدمی را یکسر در جهانی آخرالزمانی که از تصاویر آگنده است به حال خود وامی نهد.
۵.

روش شناسی بنیادین و بررسی انتقادی اندیشه های بودریار(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی بنیادین بودریار فراواقعیت نشانه شناسی پست مدرنیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۱ تعداد دانلود : ۸۹۳
رو ش شناسی بنیادین با نشان دادن زمینه های معرفتی و غیرمعرفتی نظریه، شناخت عمیقی از نظریه نصیب ما می کند. در این مقاله، به دنبال روش شناسی بنیادین و بررسی انتقادی اندیشه یکی از صاحب نظران مهم پست مدرن، یعنی ژان بودریار هستیم. مواجهه انتقادی با متفکرانی که تلاش کرده اند درباره جهان مدرن و مسائل آن تفکر کنند، هم شناخت ما را از غرب عمیق تر می کند و هم موجب خودآگاهی از وضع کنونی کشورهایی می شود که با اندیشه های مدرن روبه رو هستند. مسئله اصلی بودریار، واقعیت در جهان مدرن است و اینکه این واقعیت دیگر واقعیت اصیل و حقیقی نیست. اکنون فراواقعیت و وانموده بر زندگی انسان سیطره یافته است و او را راه می برد. ازنظر بودریار، جهان مدرن در سیر خود واقعیت اصیل را فراموش و به چیز دیگری بسنده کرده است که می توان نام آن را واقعیت برساخته انسان گذاشت. ازآنجاکه ابتدا به توصیف اندیشه و سپس به تحلیل آن می پردازیم، روش این تحقیق تحلیلی- توصیفی است.
۶.

آرایش مردان و زنان و امر پست مدرن "حاد- جنسیت"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بودریار فراجنسیت ادبیات زنانه جامعه مصرفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۳۲۳
 ما  براساس ادبیات تحقیقی که در زیبایی و آرایش صورت وجود دارد کار خود را در مورد زنان آغاز کردیم. رویکرد نظری بودریار در خصوص جامعه مصرفی را بکار گرفته ایم و با استفاده از روش "مصاحبه گروه متمرکز" کسانی را که به مصرف لوازم آرایشی و کالای بدن می پردازند، مورد تحقیق قرار داده ایم. بر این اساس همان طوری که بودریار در جامعه مصرفی آن را مطرح می کند ما می بینیم که زنان همراه با رواج ایده زیبایی در رسانه ها، به مصرف نشانه ها و ایده های زیبایی برای رسیدن به "خوشبختی انتزاعی" می پردازند. ما براساس مصرف زیاد صورت و آرایش و ایده زیبایی، آن را به عنوان یک غذای فرهنگی و "نیاز اولیه پست مدرن" و به عبارتی "حاد – نیاز" برای زنان معرفی می کنیم که منجر به پدیدآوری امری به نام "اعتیاد پست مدرن" در میان زنان شده است. ما که پژوهش خود را در مراکز خرید و پاساژها انجام داده ایم؛ آنها را به عنوان "کافه ها و حوزه عمومی های پست مدرن" می شناساند که در آنها به جای گفتگوی مبتنی بر نظام زبانی و عقلانیت شاهد گفتگوی مبتنی بر نشانه های زیبایی و سیالیت در میان پاساژگردها هستیم. در این جا آرایش و زیبایی صورت به عنوان یک امر پست مدرن "فرا- جنسیتی" معرفی می شود که حاد شدگی جنسیت را در پست مدرنیته مطرح می کند. امر پست مدرن "حاد– جنسیت" در آرایش و زیبایی مبین این است که ما دیگر تفاوتی را در زنانه یا مردانه بودن امر آرایش و زیبایی نمی بینیم. به عبارتی در پست مدرنیته بایستی در معرفی آرایش و زیبایی صورت به عنوان امر زنانه تجدید نظر شود چرا که دیگر  به  عنوان یک امر "فرا-جنسیتی" وجود دارد.
۷.

بازنمایی خاورمیانه در بازی های رایانه ای مطالعه موردی بازی ندای وظیفه4(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بودریار پساساختارگرایی پسامدرنیسم فوق واقعیت رسانه ها جنگ خلیج فارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۸ تعداد دانلود : ۳۷۶
بازی های رایانه ای به شکلی نشانه شناختی حامل نشانه هایی اند که مبین روابط گفتمانی و ایدئولوژیکی میان سازندگان آن و دیگران است. ندای وظیفه یکی از بازی های رایانه ای است که حامل این نشانگان ایدئولوژیکی است؛ و می توان با رویکرد پسااستعماری به نقل آن پرداخت. نشانگانی از سلطه ی امپریالیسم غرب و آمریکا در برابر جهان سوم و بالاخص خاورمیانه. این پژوهش در سنت نظری مطالعات فرهنگی و با تاکید بر آراء متفکران مطالعات پسااستعماری بالاخص ادوارد سعید و نظریات نشانه شناختی با تاکید بر آراء جان فیسک انجام گرفته است. این دو سنت با رویکردی انتقادی ما را به جایگاه ایدئولوژیک و تاریخی نشانه های بازی ها به مثابه ی تولیداتی پسااستعماری رهنمون می سازند. روش تحلیل متون در این تحقیق با استفاده از تکنیک پژوهشی نشانه شناسی است. با به کارگیری رویکرد فیسک و رمزگشایی از رمزگان موجود درون بازی ها و همچنین با تاکید بر ارتباط میان رمزگان اجتماعی، فنی و ایدئولوژیک در بازنمایی خاورمیانه و فرآیند شکل گیری تروریسم، این بازی فراتر از یک سرگرمی به شکل پدیده ای اجتماعی دارای ابعاد گفتمانی/ ایدئولوژیک مطالعه شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد وجود مراحل در این بازی، سکانس بندی های متن، و نماها و استفاده از افکت های صوتی، نورپردازی، سایه روشن ها و ... در بیان روایتی استراتژیک و کنش محور به طور توأمان از جهان شرق/ خاورمیانه توانسته است این بازی را فراتر از یک سرگرمی، به شکلی گفتمانی و ایدئولوژیک به یک متن با شاخصه های پسااستعماری مبدل کند.
۸.

مطالعه تحلیلی پایان بازنمایی واقعیت در نقاشی پاپ آرت با تکیه بر رویکرد پُست مدرن بودریار

کلیدواژه‌ها: بازنمایی پاپ آرت بازتولید بودریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۴۷۸
«بازنمایی» یکی از مهمترین نظریه ها در باب ماهیت هنرها است. براساس این نظریه که شکل اولیه آن ذیل طرح پرسش از نسبت هنر با واقعیت در آثار افلاطون نمود یافته است، هر اثر هنری ناگزیر محاکاتی از طبیعت است. پس از اختراع دوربین و امکان بازتولید مکانیکی این رویکرد با چالش جدی مواجه شد و سخن از تغییر ماهیت هنرها به میان آمد. این رخداد منجر به شکل گیری جنبش هایی در نقاشی مدرن شد که از تصویرکردن عناصر آشنا و شبیه سازی آنها اجتناب ورزیدند. با گسترش فن آوری های جدید بحران بازنمایی در عصر پست مدرن تشدید و منجر به طرح مباحثی پیرامون پایان نظام بازنمایی از سوی نظریه پردازی چون بودریار گردید؛ لیکن برخلاف چنین جریانی واقعیت عینی با جنبش پاپ آرت دوباره به بوم نقاشی بازگشت، در نتیجه این پرسش مطرح شد که آیا پاپ آرت تبلور بازگشت نقاشی به سنت بازنمایانه خویش است؟ بر این اساس، مقاله حاضر که با استناد به منابع معتبر و به شیوه کیفی انجام گرفته، درصدد است تا با روش توصیفی-تحلیلی ضمن تبیین اندیشه های بودریار در باب پایان نظام بازنمایی نشان دهد، آنچه در زیر متن سبک پاپ آرت جریان داشت، پذیرش ماهیت تکثیری و تولیدی هنرها و جایگزینی منطق بازتولید نشانه های واقعیت به جای بازنمایی آن است.
۹.

مرگ سوبژه در عصر شبکه های اجتماعی بر اساس مفهوم «واقعیت فرکتال» ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژه ابژه بودریار فراواقعیت واقعیت فرکتال واقعیت متورم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۰ تعداد دانلود : ۷۱۶
فلسفه مدرن همواره با دو مفهوم سوبژه و ابژه مواجه بوده و هر فیلسوفی در نظام فلسفی خود به تعریف این مفاهیم پرداخته است. دکارت به عنوان مبدع مفهوم سوبژه در شکل مدرن آن و کانت به عنوان فیلسوفی که سوبژه دکارتی را تعمیق بخشید، توانستند تلقی خود را از این دو مفهوم به مثابه اموری غیرقابل خدشه تثبیت کنند. ژان بودریار متأثر از آن، با بررسی وانموده ها در ادوار گوناگون، پس از بیان سه رده نمادین، تولید و فراواقعیت، به نحو ضمنی به تحلیل مواجهه میان سوبژه و ابژه پرداخته است. او تصویر واقعیت را به مثابه ابژه ای قلمداد می کند که با پیشرفت تکنولوژی، جایگزین واقعیت ابژکتیو می شود و فراواقعیت، این جایگزینی را کتمان می کند. در قرن جاری، استیلای رسانه های تصویری باعث شد، بودریار رده دیگری را با نام فرکتال اضافه کند که محصول فراوانی تکثیر تصویر واقعیت و تهی شدن آن از معنا بوده است. در دهه گذشته و پس از درگذشت بودریار، با روی کار آمدن تکنولوژی جدیدِ گوشی های تلفن همراه و ظهور شبکه های اجتماعی، واقعیت فرکتال، در وضع بسط یافته ای قرار گرفت که معلول تورم بی پایان تصاویر در شبکه های اجتماعی مجازی است و از فرط این تورم، فاصله میان سوبژه و ابژه به کلی از بین رفته، سوبژه معنای خود را از دست داده و شبکه جای هر واقعیتی را پر کرده است. این شرایط را که محصول تورم بی پایان تصاویر در شبکه های اجتماعی است، می توان نظم جدیدی در بسط رده چهارم نظریه بودریار قلمداد کرد و نام واقعیت متورم را برای آن پیشنهاد داد.
۱۰.

تحلیل شگردهای وانمودگی و بی مرزی در تفکر کودکان با نگاهی به داستان های کودکانه احمدرضا احمدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داستان های کودکانه تفکر کودک بودریار وانموده بی مرزی آثار کودکانه احمدرضا احمدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۶۴۶
واژه پسامدرن در رشته های گوناگون علوم انسانی چون جامعه شناسی، روان شناسی و فلسفه وارد شد. یکی از نظریه پردازان پسامدرن ژان بودریار است که نظریه وانموده به جای واقعیت و بی مرزی را مطرح کرد که از طریق تخیل فلسفی قابل دریافت است. کودکان داستانهای کودکانه احمدرضا احمدی با تجربه انسان معاصر برای زیستن در جهانی که قطعیت ها را مورد تردید قرار می دهد و او را وارد حیطه بی مرزی می سازد، آشنا می شوند. آنان با خوانش آثار کودکانه احمدی همواره در دنیای خیال و واقعیت، کودکی و بلوغ، مرزها و بی مرزی ها نوسانی تعلیق گونه را تجربه می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی شگردهای وانمودگی و بی مرزی در آثار احمدی بر مبنای دیدگاه بودریار، از دیدگاه تفکر کودکان و به روش توصیفی تحلیلی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که نویسنده می خواهد با وانموده هایی مانند وارد کردن اتفاقات دنیای خواب به دنیای واقعی، استفاده از نوشتار جادویی و شگردهای سورئالیستی و... تفکر کودکان را به سمت فلسفیدن درباره زندگی در دوران آشفتگی ها و سرگردانی های حاصل از بحران مدرنیته هدایت کند تا بدین طریق ذهن آنها را برای دست یافتن به دنیایی که امید را القا می کند و تلخی زیستن را کاهش می دهد، مهیا سازد.
۱۱.

ماهیت و مختصات مفهوم «مسئله اجتماعی» در دوره های مدرن و پست مدرن (مورد مطالعه: آراء امیل دورکیم و ژان بودریار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دورکیم بودریار مسئله اجتماعی واقعیت اجتماعی فراواقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۰ تعداد دانلود : ۵۷۸
مسئله اجتماعی یکی از مهم ترین مفاهیم حوزه مطالعات جامعه شناختی است که فاقد مختصات معنایی مشترک است. به گونه ای که در هر یک از رویکردهای مدرن و پست مدرن این مفهوم دارای تعریف متفاوتی است. تفاوتی که امکان هرگونه تجمیع نظری را سلب و تباینی فکری را پیش روی قرار می دهد. برهمین اساس، در این مقاله کوشش شده است که ماهیت و تعریف مسئله اجتماعی و شاخص های تشخیص یک پدیده به مثابه مسئله اجتماعی با اتکای به مواضع هستی شناختی برجسته ترین متفکران رویکرد مدرن و پست مدرن، یعنی امیل دورکیم و ژان بودریار پاسخ داده شود. در نتیجه پاسخ به این پرسش ها که از طریق روش مطالعه تطبیقی این دو صاحب نظر اجتماعی حاصل آمده است، مشخص شد که از دید دورکیم، مسئله اجتماعی همچون سایر واقعیت های اجتماعی امری عینی و مستقل است که به جهت عمومی نبودن، فقدان کارکرد و فراتر رفتن از حدود طبیعی با توجه به نوع و دوره تحول جامعه تشخیص داده می شود. در مقابل، بودریار به استناد عدم باور به واقعیت عینی، جهان اجتماعی و مسئله اجتماعی را برساختی ذهنی می داند که ریشه در منافع مراکز قدرت داشته و بر پایه نظام زبانی هر گروه اجتماعی و از طریق رسانه خلق می شود.
۱۲.

بررسی تأثیرات منفی رسانه های اینترنتی در زمینه های فردی و فرهنگی از دو منظر عصب شناسی و پدیدارشناسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اینترنت رسانه شبکه های اجتماعی فرهنگ بودریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۲۶۹
رسانه ها یکی از مهم ترین پدیده هایی هستند که اثرات اجتماعی تولید می کنند و بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره انسان ها و ایفاگر نقشی اساسی در شکل دادن به سبک زندگی و فرهنگ ما هستند و امکان ندارد در مطالعات اجتماعی، نقش رسانه را نادیده گرفت. رسانه ها صرف نظر از اینکه چه محتوایی را انتقال می دهند، به صورتبندی های خاص فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منجر می شوند. به عبارتی، شیوه ی انتقال فرهنگ بر محتوای آن فرهنگ تأثیر می گذارد. یک رسانه ی ارتباطی، تأثیر مهمی بر انتشار دانش در مکان و زمان دارد و مطالعه ی ویژگی های آن برای ارزیابی تأثیرش بر محیط فرهنگی ضروری است. پدیده ای همچون اینترنت، مانند سایر رسانه ها، فرصت ها و تهدیدهایی –به صورت توأمان– با خود به همراه داشته باشد و اندیشمندان مختلف هر یک از منظری به موضوع نگریسته اند و تحلیل خاص خود را ارائه داده اند. این مقاله تلاش می کند گزارشی مختصر از تأثیرات منفی و مخرب رسانه های اینترنتی، از دو منظر و در دو چهارچوب تحلیلی ارائه دهد. یکی از منظر تأثیرات عصب شناختی، و دو دیگر از نگاه فلسفی یا پدیدارشناختی، با تکیه بر نظریات ژان بودریار.
۱۳.

بررسی نقّادانه نظریه "وانمایی" دراندیشه بودریار با نگاهی به پراگماتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بودریار اطلاعات وانمایی معنا پراگماتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۹
کانون این مقاله بررسی مساله تکنولوژی در عصر اطلاعات و در پی آن برآمدن امری به نام وانمایی در اندیشه ژان بودریار است. این مقاله با رویکرد تحلیل و بررسی، به مسائلِ ذیل اشاره دارد: رابطه اطلاعات و معنا چگونه است؟ اطلاعت چگونه امر واقع را فرو می بلعد؟ وانمایی چیست و تفاوت آن با بازنمایی و تظاهر در چیست و سرانجام جهان وانمایی چگونه جهانی است؟ به باور بودریار ما، با گذار از سامان بازنمایی، وارد عصری شده ایم که می توان آن را عصر وانمایی نامید و این عصر تفاوت شگرفی با عصرهای پیشین داشته و سراسر گفتمان های پیشین را می سترد و همچنین بازتعریفی از انسان پیش می نهد. این رویداد، یعنی برآمدن سامان وانمایی، پیامد سرریزی اطلاعات به زیست و تجربه انسانی است. در این راه ما نخست؛ پیش زمینه ها و خاستگاه های اندیشه بودریار را بررسی می کنیم و سپس به مساله اطلاعات و ارتباط آن با معنا و وانمایی می پردازیم و در بخشِ پایانیِ نوشتار تلاش میکنیم تا نقدی را از چشم-اندازِ رویکردِ پراگماتیستی، بر اندیشه بودریار پی افگنیم.
۱۴.

جستاری در باب نمود پیکر انسان در هنر معاصر، با تأکید بر نظریات بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بودریار شیء شدگی هنر پیکرنما هنر معاصر نظریه پایان جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۴۴
انگاره های مرتبط با پیکر انسان، بدنمندی و تقابل های جنسیتی از دیرباز در بازنمود انسان در هنر نقشی تعیین کننده داشته اند. پس از دهه 1970، پژوهش پیرامون جایگاه تن و واکاوی گستره های معنایی آن، دامنه وسیع تری یافت. هدف این جستار، تطبیق معانی مذکور در دو حوزه فلسفه، مشخصاً با تأکید بر اندیشه بودریار و نیز مصادیق هنری ملهم از آن معانی است. در این زمینه نظریاتی همچون شی ء شدگی، مفهوم عضو شیء، پایان جنسیت و... با آثار تجسمی هنرمندانی همچون کروگر، گُبر، شرمن، هاگنز، لونا و آبراموویچ تطبیق داده می شود. روش این تحقیق به صورت تحلیلی توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها به شیوه استقرایی است. طبق یافته های پژوهش مشخص خواهد شد که اولاً تکرار نشانه ها در نظام های مختلف معنایی، سبب شده تا خرد جنسی پست مدرن رو به محوشدگی گذاشته شود و به وانمودهبدل شود که نمود تن در هنرها نیز تابع همین فلسفه است. ثانیاً عرضه وسیع مفاهیم جنسی در تمامی نظام های معنایی همه چیز را به نشانه ای جنسیتی بدل کرده است؛ از این رو درواقع دیگر هیچ چیز جنسیت نیست. لذا نشانه های جنسیتی، در هنر نیز جنبه بت وارگی خود را از دست داده اند. ثالثاً عنصر عضو شیء در هنر معاصر را می توان در جایگاه ژانر طبیعت بی جان از سویی و انسان قربانی عصر پست مدرن از سوی دیگر مدنظر قرار داد.      
۱۵.

تحلیل تطبیقی بازنمایی سوژه زن در عکس های شبکه اینستاگرام بر اساس مفهوم حادواقعیت ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازنمایی رسانه ای شبکه اجتماعی اینستاگرام بودریار حادواقعیت سوژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
بازنمایی تصویری در جهانِ رسانه در ساحت عکس های ساخته و پرداخته شده دیجیتال، امری نوین است که دست یابی به آن، نیازمند شناسایی نظام معرفتی و تکنولوژیک هنر پسامدرن و رسانه ای و نیز تحولاتی است که در مسیر دگرگونی سوبژکتیویته پدید آمده اند. بازنمایی تصویری سوژه زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام می تواند منظر مناسبی برای بررسی امر بازنمایی معاصر فراهم آورده و با فاصله گرفتن از سوژه محوریِ مدرن، جایگاه سوژه زن در حادفضای رسانه را نمایان سازد. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب آرای ژان بودریار در باب رسانه، در پی پاسخ به این پرسش ها است که چگونه شبکه اجتماعی اینستاگرام با ساختار تکنولوژیک و گردش رسانه ای خود بر بازنمایی تصویری سوژه زن معاصر ایران تأثیر گذاشته و چه جایگاهی را می توان برای سوژه هنرمند و ابژه تصویر در بازنمایی رسانه ای معاصر قائل شد؟ هدف از این نوشتار، تحلیل تطبیقی بازنمایی سوژه زن معاصر ایران در حادفضای اینستاگرام با تکیه بر آرای بودریار است. جامعه هدف، عکس های منتشرشده از زنان در این شبکه بوده که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده؛ معیارهای انتخاب تصاویر مبتنی بر دریچه مفهومی بودریار تعیین شده اند. نتایج حاصل از پژوهش به روشنی نشان می دهند که جهانِ بازنمایی رسانه ای زنان معاصر ایران، همان جهانِ بی مرجعِ رسانه و حادواقعیتی است که در گسست از واقعیت، امکانِ فاعلیتِ سوژه را سلب کرده و او را با ابژه هایی روبه رو ساخته است که رسانه و ساختار تکنولوژیکِ آن پیش روی او نهاده اند؛ ابژه هایی فرازیباشناختی و فراجنسیتی که بدل به وانموده هایی تهی شده و هویت و واقعیتِ جدید خود را مبتنی بر جهانِ رسانه جست و جو می کنند.
۱۶.

خوانش مفهوم وانموده در تیزرها و آگهی های تبلیغاتی تلویزیون ایران (دهه 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وانموده رسانه تبلیغات تلویزیونی بودریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۹
 نظریه شبیه سازی واقعیت بودریار در تبلیغات تلویزیونی، شبیه سازی از نوع سوم است. از واقعیت، فقط علائم و نشانه ها باقی مانده و تصویر در حال پنهان کردنِ عدم وجود واقعیت در آنهاست. این پژوهش، درصدد است با مروری بر فلسفه بودریار و خوانش مفهوم وانموده، به این سؤال، پاسخ دهد که مفهوم وانموده در آگهی های تلویزیون ایران چه نقشی دارد؟ تبلیغات باید بتواند برای ساخت وانموده، حداکثر توانایی شبیه سازی را با کاربرد نشانه ها و علائم واقعیت در تصاویر ایجاد کند و یک حادواقعیت بسازد که خط مابین خیال و واقعیت را مخدوش و مبهم کند. براساس آنچه بودریار از تصاویر وانمودگی بیان می کند، تیزرها و آگهی های بازرگانی تلویزیون، یکی از واقعیت های ساختگی و تصاویری در حال وانمود کردن به واقعیت است. در اصل با این روش، فقدان واقعیت را در تصاویر پنهان می کنند. هدف تحقیق، مشخص کردن ساختار یک وانموده قدرتمند در آگهی ها و تیزرهای تبلیغاتی تلویزیون ایران است. روش تحقیق از منظر هدف، کاربردی و روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از اسنادی، کتابخانه ای منابع معتبر اینترنتی، توصیف، تبیین، مشاهده و بازبینی آگهی های بازرگانی تلویزیون ایران است. روش تحلیل یافته ها نیز توصیفی- تحلیلی است. در ابتدا، مفهوم وانموده بودریار، توصیف می شود و با توجه به مؤلفه های استراتژیک و مهمی که بودریار در تبلیغات بیان می کند، مواردی از تبلیغات تلویزیون ایران به صورت تصادفی انتخاب و تحلیل می شوند.                                                                                                               
۱۷.

تبیین تربیت رسانه ای از منظر اندیشمندان پست مدرن با توجه به راهبردهای سند تحول بنیادین آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت رسانه ای پست مدرن بودریار لیوتار سند تحول بنیادین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف پژوهش حاضر، تبیین موضع رسانه در سند تحول بنیادین آموزش وپرورش در راستای استخراج مضامین تربیت رسانه ای با تکیه بر تأملات ژان فرانسوا لیوتار و ژان بودریار در مقام دو تن از برجستگان پست مدرن است. با توجه به چالش های رسانه نوین، پست مدرنیسم به خوانش انتقادی امپریالیسم روشنگرانه مدرن، به طور عام و رسانه مدرن به طور خاص می پردازد. پارادایم پژوهش کیفی، روش جمع آوری داده ها اسنادی و روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون است. یافته های پژوهش حاکی از اهمیت توجه سند تحول به رسانه تربیتی و تربیت رسانه ای است. توجه به جایگاه رکنی رسانه، هماهنگی و مشارکت تربیتی و تولید هدفمند در حوزه درون سازمانی، دسترسی و بهره گیری و مواجهه فعالانه با رسانه های نوین در حوزه برون سازمانی آموزش وپرورش ازجمله راهبردهای ارائه شده هستند. در گام بعدی، دیدگاه لیوتار و بودریار براساس مؤلفه های گام اول، میزان و نوع دسترسی به دو دسته سازنده و مخرب تقسیم بندی شدند. نسبیت گرایی معرفتی، آشنایی با فنون اقناع، شگردهای تبلیغات و رویکرد انتقادی به پیام های رسانه ای در مواجهه فعالانه مطرح شدند. درنهایت از منظر تولید هدفمند، پلورالیسم فرهنگی و پذیرش تفاوت ها، پویایی درونی و سنخیت با نیازهای جامعه بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند کاربست مضامین اندیشمندان پست مدرن در راستای تربیت رسانه ای، متناسب با معیارهای سند تحول بنیادین امری ممکن و لازم است.
۱۸.

هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار و تطبیق آن با رئالیسم در هنر رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقعیت رسانه شبکه های اجتماعی بودریار تکنولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۴
رسانه و به ویژه شبکه های اجتماعی در جهان امروز ازجمله حوزه های حائز اهمیت و تأثیرگذاری است که ذهن بسیاری از صاحبان اندیشه و متفکران را به خود مشغول کرده و توان فکری قابل توجهی را جهت فهم ابعاد و زوایای مختلف آن به خود اختصاص داده است. هدف این پژوهش ایجاد درکی فلسفی از مفهوم واقعیت در جهان امروز، خصوصاً در حوزه هنر رسانه بوده است. پژوهشگر با استناد به تحولات مفهوم واقعیت در پارادایم های فلسفی و بررسی نظرات متفکران هر دوره و به طور خاص ژان بودریار، هستی شناسی واقعیت را مورد تحقیق قرار داده است. نگارنده با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی سعی داشته به تحولات مفهوم واقعیت، تحت تأثیر رسانه ها بپردازد. نتیجه این است؛ آنچه در رسانه به نمایش درمی آید، نه واقعیت را می پوشاند، نه آن را تحریف می کند و نه حتی دیگر آن را بازنمایی می نماید، بلکه واقعیت را تولید کرده و مفهوم نوینی از آن را به نمایش می گذارد. همان طورکه تکنولوژی ضریب نفوذ بالایی در عصر حاضر دارد، به نظر می رسد رسانه توانسته مفهوم واقعیت و دیگر مفاهیم بنیادین هستی را به طرز اغواکننده ای از نو ابداع کند و حیات جهانی نوینی را تداوم بخشیده و سیر حرکتی آن را به گونه ای که خود می خواهد، تضمین نماید.اهداف پژوهش:بررسی هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار.انطباق و انعکاس مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار.سؤالات پژوهش:هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار چگونه است؟مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار چگونه منعکس می شود؟
۱۹.

مطالعه ی تطبیقی عکاسی درباری قاجار و نقوش کاشی قاجاری از منظر وانمایی بودریار (مورد پژوهی عمارت قاجاری در استان کرمانشاه)

کلیدواژه‌ها: پیکرنگاری درباری عکاسی قاجار نظریه وانمایی بودریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۱
بیان مسئله: در دوران قاجار، نوعی از نقاشی با عنوان پیکرنگاری درباری با مختصات زیبایی شناسی جدید پدیدار شد که انفصالی از سنت نگارگری ایرانی را به همراه داشت. این سنت جدید، در نمایش واقعیت، متفاوت از گذشته عمل می کرد که بیشتر شبیه به واقع نمایی عکاسانه بود. هدف: پژوهش حاضر با ترسیم نمایی تاریخی از نقاشی پیکرنگاری درباری و عکاسی قاجار، تاثیر زیبایی شناسی عکاسانه را بر واقع نمایی پیکرنگاری درباری بررسی می کند و آن را بر اساس نظریه وانمایی بودریار مطالعه می نماید.سوال: مسئله اصلی پژوهش بررسی تاثیر واقع نمایی عکاسانه بر تغییر زیبایی شناسی نقاشی پیکرنگاری درباری است. روش تحقیق: برای رسیدن به پاسخ پژوهش از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده و شیوه ی دستیابی به اطلاعات، با استناد به منابع کتابخانه ای و براساس مطالعات نظری بوده است. نقاشی های بنای صارم الدوله به عنوان مورد پژوهشی مورد مطالعه قرار گرفتند.نتیجه گیری: با بررسی انجام گرفته میان عکاسی دوره قاجار و نقاشی های بنای صارم الدوله این نکته مشخص شد که عکاسی با ورودش به ایران در زمینه شبیه سازی و واقع نمایی بسیار مؤثر بوده است. شباهت های نقاشی های این بنا با مختصات زیبایی شناسی عکاسانه در ارائه شبیه سازی و مفاهیم، بسیار حائز اهمیت بوده و نشان دهنده آن است که هنرمندان برای رسیدن به شباهت ظاهری عکس و نقاشی بر پایه واقع گرایی تلاش کردند و تفاوت ها را به حداقل رساندند. در نهایت از منظر نظام سه گانه بودریار چنین نتیجه شد که نقاشی های پیکره نگاری درباری، به طور خاص آثار بنای صارم الدوله در مرحله آغاز مدرنیته تولید شده اند و به زعم بودریار به مرحله ی تولید، تکثیر و شبیه سازی تعلق دارند. هنرمند برای رسیدن به این شبیه سازی از تکنیک های چاپ و عکاسی کمک گرفته است و از نظر مفهومی نیز، حضور واقعیت و سوژه به طور توامان وجود داشته و در آخر به کمرنگ شدن رابطه ی واقعیت و سوژه منتج شده است.