فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
37 - 56
حوزههای تخصصی:
در معماری خانه های تاریخی ایرانی، ابعاد مختلف زندگی همچون جنبه های اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته شده است. فضاهای موجود در یک خانه جهت کارکردهای خاص، برای استفاده کنندگان آنها در کنار یکدیگر شکل گرفته اند. تعاملات اجتماعی موجود در یک محیط را می توان در نحوه چیدمان آن محیط مورد سنجش قرار داد. یکی از روش های کمک کننده به خوانش و فهم معماری، شناخت پیکربندی فضایی است. این پژوهش با هدف پاسخگویی به این سوال انجام شده است که، وضعیت پیکربندی فضایی حوض خانه در خانه های تاریخی اصفهان دوره های صفوی و قاجار چگونه است؟ پژوهش حاضر به صورت ترکیبی (کمی- کیفی)، با هدف کاربردی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. بدین منظور در گام اول 10 خانه تاریخی اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند، در گام بعدی پارامترهایی چون دسترسی فیزیکی (عمق، عمق نسبی، اتصال، انتخاب و هم پیوندی) و دسترسی بصری با استفاده از نرم افزار اسپیس سینتکس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت هایی به لحاظ پیکربندی فضایی در حوض خانه ها وجود دارد؛ به طوری که با توجه به نقشه ها و اعداد به دست آمده از نرم افزار یاد شده، فضای حوض خانه ها دارای کمترین و یا بیشترین میزان هر متغیر مشاهده شد. گروهی از حوض خانه ها دارای ارتباط، انتخاب و هم پیوندی بیشتر و عمق کمتر و گروه دیگر کاملا متفاوت هستند و دارای ارتباط، انتخاب و هم پیوندی کمتر و عمق بیش تری می باشند. از نظر دسترسی بصری تعدادی از حوض خانه ها به واسطه داشتن پنجره ارسی به فضای حیاط دید دارند.
اولویت بندی ارزش کریدورهای اکولوژی منظر شهری بر اساس مدل جاذبه (مطالعه موردی: شمال شرق تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
127 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه افزایش فعالیت انسانی دنیا را به سمت شهرنشینی سوق داده که این امر باعث بروز اختلال های ساختاری ازجمله تکه تکه شدن سرزمین و اراضی طبیعی شده است. عدم یکپارچگی و پیوستگی منظر اکولوژیک شهری و فقدان کریدورهای مرتبط بین زیستگاه های پراکنده در اکوسیستم شهری، خدمات اکوسیستمی را مختل نموده. با احیای کریدورهای سبز شهری و اتصال بقایای جداشده لکه های سبز شهری می توان زمینه پایداری توسعه را در جهت حفظ تنوع زیستی فراهم نمود. هدف این مقاله سنجش پیوستگی منظر اکولوژیک در پهنه شمال شرق تهران و ارائه کریدورهای بالقوه پیشنهادی با استفاده از تئوری گراف است. این تئوری روش جدیدی را برای کمّی سازی و پایش ساختار شبکه منظر اکولوژیک شهری ارائه می دهد. در همین راستا ابتدا سابقه کاربرد این تئوری در مطالعات پیشین اکولوژیک، روش ها، نرم افزارها و سنجه های مختلف جهت مدل سازی و سنجش شبکه بررسی شده اند. سپس با معرفی مدل بهبودیافته جاذبه در نرم افزار GIS و با استفاده از لایه های هزینه، مقاومت و لکه های اصلی به یک شیپ فایل چندنقطه ای که موقعیت کریدور ها و همچنین تعاملات آن ها را ارائه می دهد، دست می یابیم. در مطالعه موردی ما درمجموع ۱53 کریدور پیشنهاد شد که عمدتاً از میان زمین های بایر، فضاهای سبز عمومی، شبکه های جاده ای و حریم درختان عبور می کند. این کریدورها ابتدا رتبه بندی و اولویت بندی سپس شبیه سازی و درنهایت در چهار گروه طبقه بندی می شوند. خروجی مدل جاذبه که مشتمل بر کریدورهای پیشنهادی و اولویت بندی کریدورهای بین دو جفت گره است؛ به عنوان نقشه راه برنامه ریزان و طراحان شهری برای سناریو بندی چند کاربردی و ترکیبی از اولویت های مختلف، مورداستفاده قرار می گیرد تا به بهترین و کاربردی ترین پیشنهاد اجرایی با کمترین هزینه برسد.
نگرش تحلیلی بر آرایه های معماری خانه های قاجار؛ موردشناسی:خانه قاجاری فیض مهدوی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال یازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰
35 - 54
حوزههای تخصصی:
تحولات آرایه های معماری در خانه های قاجاری کرمانشاه، بواسطه ی تغییرات معماری تحت تاثیر و نفوذ گسترده ی الگوهای معماری غرب در ایران پدیدار شد. توسعه تزئینات معماری این خانه ها، با استفاده از مفاهیم زیبایی شناسی، خلاقیت و افکار هنرمندان معمار و مطابق با نیازها و امکانات موجود در این دوره متجلی گردید. در این پژوهش، چگونگی کاربرد آرایه های معماری به طور اخص در خانه فیض مهدوی شهر کرمانشاه به عنوان یک مجموعه ی ارزشمند میراثی- فرهنگی در بافت تاریخی شهر و تحلیل میزان تاثیرگذاری الگوهای توسعه معماری در آرایه های معماری خانه قاجاری به عنوان پرسش های اساسی تحقیق مطرح شده است که تاکنون مورد ارزیابی قرار نگرفته است. این پژوهش با روش تاریخی، تفسیری و بررسی تطبیقی طی مراحل «بررسی الگوهای آرایه ها و تعیین مولفه های تاثیرپذیری از معماری سنتی ایران و معماری غرب در خانه های قاجاری»؛ «تحلیل تطبیقی چگونگی و میزان تاثیرگذاری معماری سنتی ایران و معماری غرب در آرایه های معماری خانه ی فیض مهدوی» و «تبیین و ارزیابی چگونگی و میزان الگوپذیری آرایه های معماری از معماری سنتی ایران و معماری غرب در خانه ی فیض مهدوی» صورت گرفت. تحلیل موضوع در این نوشتار بر اساس جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی، کتابخانه ای و مطالعات میدانی برای بررسی محدوده ی مطالعاتی مورد نظر میسر شد. تحلیل و جمع بندی نتایج حاصل از یافته های ارزیابی این پژوهش بصورت تطبیقی نشانگر آن است که، تحولات و الگوپذیری آرایه های معماری خانه قاجاری فیض مهدوی، طی دو مرحله متفاوت فضاهای بیرونی و درونی خانه را در آغاز تحت تاثیر تزئینات معماری سنتی ایران به صورت تزئینات ساده و سپس تلفیق هنر تزئینات سنتی با تزئینات غربی مجلل قرار داده است.
راهبرد برند در هویت بصری موزه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: موزه ها از جمله مکان های ارزشمند در دنیا هستند. شهر تهران نیز دارای موزه های غنی تاریخی، فرهنگی، علمی، تفریحی و گردشگری است. بخش تعیین راهبرد هویت بصری موزه ها بر عهده طراحان گرافیک است. طراحی گرافیک برای موزه ها با نمایش اطلاعات تصویری در قالب طراحی هویت بصری و گرافیک محیطی، به وسیله ابزارهای ارتباطات و تبلیغات نمایان می شود. پژوهش های انجام شده در این حوزه، بیشتر به مباحث حوزه بازاریابی موزه و مطالعه گرافیک محیطی پرداخته اند. لذا این پژوهش با مطالعه راهبرد برند در هویت بصری موزه های تهران به تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق در چند نمونه از هویت بصری موزه های دنیا و موزه های تهران پرداخته است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش مطالعه و کمک به تدوین راهکارهای راهبردی در طراحی گرافیک برای مکان های فرهنگی-گردشگری مانند موزه ها در تهران با روش کیفی است. این پژوهش در پاسخ به این سؤال ها انجام شده که هویت بصری موزه های تهران از منظر طراحی گرافیک چیست؟ و دیگر اینکه، موزه های تهران از چه راهبرد هایی برای هویت بصری خود استفاده کرده اند؟روش پژوهش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در تطبیق نمونه هایی از هویت بصری موزه های تهران، با استناد به منابع کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است.نتیجه گیری: موزه های تهران در طراحی هویت بصری خود، از راهبردهای استفاده از نام اصلی برند، بهره گیری از تصویر بنای موزه، استفاده از تایپوگرافی در طراحی نشان موزه، تمایز و پای بندی به اصول طراحی خدمات، رویکرد نگاه ملی و همچنین نگاه به سنت، بهره برده اند. همچنین موزه های تهران از منظر طراحی گرافیک، قوانین لوگوگاید را رعایت کرده اند و از تایپ فیس و خانواده بریف حروف منحصربه فرد، برای هویت بصری برند خود بهره گرفته اند. این پژوهش، نمایان گر اهمیت تدوین، برنامه ریزی و اجرای راهبرد همه جانبه در مسیر یکپارچگی هویت بصری طراحی گرافیک موزه های تهران است.
سطوح اثربخشی ساختار قدرت بر معماری دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مهر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
83 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری از دیرباز پیوندی مستحکم و دوسویه با عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی داشته و تحولات بروزیافته در این زمینه ها، اثرات مشهودی را بر معماری گذاشته است. در این رهگذر، پهلوی اول به دلیل تحولات گسترده در زمینه های متفاوت، به عنوان یکی از شاخص ترین دوره های تاریخی ایران در نظر گرفته شده که گرایش ها و تفکرهای خود را به واسطه معماری بیان کرده و به عنوان بازتابی از یک دوره سیاسی، قابلیت قرائت و تحلیل دارد. از سویی بررسی پژوهش های گذشته نشان می دهد که در این حوزه صرفاً به تشریح عوامل تأثیرگذار بر معماری و تحولات در وجوه مختلف جامعه به صورت مستقل پرداخته شده و نقش ساختار قدرت به عنوان مهره کلیدی و سطوح اثربخشی آن بر معماری به واسطه جریان های فکری غالب و مؤلفه های تأثیرگذار بر این ایدئولوژی ها، مغفول مانده است.
هدف پژوهش: در این راستا، این پژوهش به بررسی شبکه ساختار قدرت و سطوح اثربخشی آن بر معماری دوره پهلوی اول پرداخته و در پی یافتن پاسخ به این پرسش ها است که مؤلفه های کلیدی تأثیرپذیر از ساختار قدرت دوره پهلوی اول چیست؟ و سطح و نحوه اثربخشی آن ها بر معماری دوره پهلوی اول چگونه است؟
روش پژوهش: بر این اساس این پژوهش از نوع کیفی با چارچوبی توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، اسنادی و مرور فشرده ادبیات نظری است.
نتیجه گیری: یافته های این جستار بیانگر آن است که ساختار قدرت با بهره گیری از مؤلفه های کلیدی نظیر سلطه رضاشاه در دولت و ارتش، اهمیت به ایران باستان، نفوذ سیاست های غربی از طریق حضور متخصصان اروپایی و افراد واقف بر توسعه یافتگی غرب و رشد تکنولوژی با نحوه و میزان سطوح مداخله متفاوت در معماری بناهای حکومتی و شخصی، اعمال نفوذ کرده است. در این راستا می توان اذعان کرد که ساختار قدرت، نقش کلیدی را در نوگرایی معماری ایران در دوره پهلوی اول به واسطه ایجاد زیرساخت های شهری، اجتماعی و فعالیتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در سه سطح کلان، میانه و خرد ایفا کرده است.
رویکردهای زیست پایدار با بررسی مباحث زیبایی شناسی در طراحی مد و لباس
حوزههای تخصصی:
جستار حاضر بنای آن دارد که با تکیه بر سنخ وجودی تجربه زیبایی شناسی و حکم زیبایی شناختی، رویکرد زیست پایدار را در مقوله لباس، تجربه و حکم را به عنوان محور اصلی تبیین قرار داده و از این طریق، بحث را از چالش های حاکم رها سازد و سپس با پرداختن به جایگاه معرفت در تجربه زیبایی شناختی، به تعریفی متناسب با رابطه امروز بشر با عالم هنر در زمینه طراحی مد نایل شود. زیست پایدار جنبشی است که فعالیتش را برای دفاع از محیط، از قرن هجدهم در اروپا آغاز کرد و با اندیشه برابری طلبی، آزادی خواهی و دفاع از حقوق زیست محیطی از اواخر دهه 1960 به این طرف، به صورت جدی در طراحی مد رایج شد. طراحى منسوجات یک عرصه زیبایى شناسى متغیر و مبتنى بر جایگزینى مداوم طراحى هاى جدید با هدف بهره بردارى اقتصادى است. اما امروزه توجه به حفظ محیط زیست و بهره بردارى از منابع، به یک چالش مهم در مسیر تداوم حیات انسانى بدل شده و در حوزه منسوجات، جایگزین نمودن مواد قابل بازیافت، مواد بادوام و استفاده از شیوه هاى تولید منطبق بر معیارهاى زیست محیطى و... به عنوان جایگزینى براى تولید متداول و به چالشى نوین در حوزه طراحى و زیبایى شناسى مطرح شده است. در این راستا، مجموعه اى از طراحان براى تحقق این امر، به روش هاى نوینى براى طراحى منسوجات همچون بهره بردارى از مواد طبیعى و بازیافتى و استفاده مجدد از منسوجات مستعمل روى آورده اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف دست یابى به معیارهاى زیبایى شناسانه منسوجات زیست پایدار، به بررسى نظریه هاى حاکم بر این حوزه پرداخته و با روش توصیفى- تحلیلى و منابع کتابخانه اى، درصدد ارایه معیارهاى منتج از این شیوه طراحى برآمده است. بررسى تجارب طراحى به این شیوه در دوران اخیر، حاکى از آن است که این راهبرد، با نگرش هاى اخلاقى و طرح پدیدارشناسانه مفهوم زیبایى، درصدد توسعه تجارب شخصى مصرف کننده از طریق آشنایى زدایى، دگردیسى ارزش ها، توجه به ارزش هاى فرهنگى و طرد زیبایى سوداگرایانه است.
توسعه استفاده از سیستم های حمل و نقل فعال شهری: شناسایی و تدوین شاخص های کلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
69 - 82
حوزههای تخصصی:
بخش حمل و نقل نیازمند تغییرات اساسی در سیاستگذاری، برنامه ریزی و طراحی سیستم های خود می باشد تا بتواند مفهوم پایداری را در این حوزه توسعه دهد. یکی از اصلی ترین جنبش های توسعه پایدار در حوزه حمل و نقل، ترویج استفاده از سیستم های حمل و نقل فعال می باشد. هدف از این پژوهش بررسی نظام مند پژوهش های صورت گرفته در جهت تدوین شاخص های کلیدی می باشد که در جهت ترویج استفاده از شیوه های فعال حمل و نقل باید توجه ویژه ای به آنها داشت. بنابراین، در این پژوهش از روش کیفی بر پایه روش فراترکیب با بررسی محتوایی 75 پژوهش که در مجلات SSCI, SCI به چاپ رسیده اند استفاده شده است. در نهایت شاخص های اصلی در چهار دسته بعد کالبدی، بعد اجتماعی- فرهنگی، بعد هوشمندسازی و بعد آموزشی و سیاستگذاری دسته بندی شده اند که هر کدام دارای معیارهای خاص خود می باشند.
از ناصری تا اهواز؛ بازخوانی تجربه تجدد در یک شهر ایرانی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
109 - 128
حوزههای تخصصی:
هرچند بیش از صد سال از ظهور پدیده «تجدد» یا مدرنیته در شهرسازی ایرانی می گذرد، پژوهش درباره نسبت تجدد و شهرسازی در ایران معاصر، قدمتی حدوداً سی ساله دارد. این پژوهش ها حوزه مطالعاتی «تاریخ معماری و شهرسازی معاصر ایران» را رقم زده است که البته نقایصی نیز دارد. «تهران محوری» بیش از حد پژوهش ها و «کم شمردن تحولات عصر قاجار» ازجمله نقایص این حوزه است که به نادیده یا دست کم شمردن بخشی از میراث معماری و شهرسازی معاصر ایران انجامیده. یکی از راه های مقابله با این نقایص پرداختن به جریان تجدد شهری در نقاط دور از مرکز یا به اصطلاح «مناطق پیرامونی» در ایران معاصر است. در این راستا مقاله حاضر به شهر اهواز، به عنوان یکی میراث های کمترشناخته شهرسازی معاصر ایران می پردازد. هرچند اهواز از شهرهای قدیم ایران است، پس از ویرانی شهر کهن در قرون چهارم-پنجم هجری، تولد و توسعه دوباره این شهر در عصر قاجار رخ داد. در این زمان و با احیای کشتیرانی بر کارون، قاجاریان به اندیشه تأسیس بندری در حوالی اهواز کهن افتادند که هسته باززایی اهواز نوین شد. مقاله حاضر به بررسی تجربه این باززایی و نسبت آن با پدیده تجدد می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر تفسیری-تاریخی و مهم ترین منابع آن مجموعه ای اسناد متنی و نقشه های ترسیمی از سال های آغازین تأسیس شهر است که سعی گردیده با استفاده از آن ها روایتی دست اول از فرایند پیدایش و توسعه اولیه اهواز نوین به دست داده شود. روایت حاضر نشان می دهد اهواز را به واقع باید یکی از نمادهای تجدد شهری در ایران معاصر دانست. همچنین این بررسی نشان می دهد تجدد شهری در اهواز بیش از آنکه با نشانه های نوعی تجدد تقلیدی یا برون نگر که اغلب از ویژگی های تجدد شهری در عصر قاجار و شهرسازی معاصر ایران شمرده می شود همسویی داشته باشد، با معیارهای تجدد خودجوش یا درون زا نزدیکی نشان می دهد.
تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
189 - 207
حوزههای تخصصی:
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.
مطالعه تطبیقی نظریه های طراحی کالبدی محیطی امن و ارائه راهنمای طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۱
99 - 115
حوزههای تخصصی:
مسئله امنیت و دفاع از قلمروها، به عنوان یکی از عوامل موثر در پایداری اجتماعی، از دغدغه های بشر نخستین تا امروز می باشد. اهمیت تاثیر ویژگی های کالبدی بر امنیت یک محیط دغدغه بسیاری از پژوهشگران معاصر بوده و نظریه هایی چون فضای قابل دفاع، CPTED، رشد ایمن و مطالعات روانشناسی هر یک از دریچه ای به موضع نگریسته اند. در این پژوهش تلاش شده ضمن نگرش جامع، با مطالعه تطبیقی مطالعات کیفی موجود و ارائه راهنمای طراحی در چارچوب یک دسته بندی جدید متفاوت، مسئله طراحی محیط کالبدی امن را تسهیل نماییم. فرض پژوهش این است که تمامی موارد پراکنده مطروحه در سه عامل اولیه رفتار قلمروپایی، نظارت طبیعی و نمود قابل تقسیم بندی بوده و می توان مرور پیشینه موضوع و تحلیل کیفی آن، با استدلال منطقی به روش تطبیقی، به دسته بندی الزامات طراحی کالبدی محیطی امن بپردازیم. به این منظور مابقی مولفه های پراکنده را زیر مجموعه ی یکی از این سه عامل کلی فرض نموده و با دسته بندی و نام گذاری این موارد، به مولفه های ثانویه زیرمجموعه مولفه های اولیه دست یافتیم. در نهایت مولفه های ثانویه ساختار فضایی و مرزبندی برای رفتار قلمروپایی، پشتیبانی از فعالیت و دید برای نظارت طبیعی، کنترل دسترسی برای هر دو و کیفیت، نگهداری و دشواری هدف برای نمود در نظر گرفته شد. در مطالعات تکمیلی می توان به میزان همبستگی و اثرگذاری هریک از این عوامل در نتیجه نهایی طراحی یک محیط امن پرداخت. این راهنمای طراحی می تواند به عنوان الزامات طراحی با هدف اعمال مولفه های غیر عامل یک محیط امن در طراحی شهری و محیط های همسایگی و محله ها مبنای عمل قرار بگیرد.
ارزیابی تأمین مسکن موقت در روستای چن سولی پس از سیل 1398 گلستان از منظر کفایت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸۱
۷۴-۵۹
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن موقت از مراحل مهم برنامه های بازتوانی پس از سوانح است که نقش تعیین کننده ای در بازتوانی آسیب دیدگان دارد و تا پایان بازسازی مسکن دائم امکان ازسرگیری فعالیت های عادی زندگی را فراهم می سازد. اما غالباً برنامه های تأمین مسکن موقت با چالش های فراوانی روبه رو هستند و از جنبه های مختلفی ازجمله کفایت فرهنگی با جامعه آسیب دیده موردانتقاد قرار می گیرند. این مطالعه با بررسی فرایند تأمین مسکن موقت در روستای چن سولی پس از سیل 1398 گلستان، که با رویکرد بهره گیری از معماری بومی به انجام رسیده است، به ارزیابی نقش کفایت فرهنگی بر موفقیت تأمین مسکن موقت و رضایتمندی ساکنین می پردازد. پژوهش حاضر باهدف شناسایی معیارهای کفایت فرهنگی مسکن موقت پس از سانحه از رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای قوم نگارانه استفاده نموده است. مصاحبه های نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی، ابزار اصلی جمع آوری داده های میدانی بوده اند و انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند صورت پذیرفته است. ضمناً جهت اولویت سنجی معیارهای شناسایی شده و نیز سنجش صحت و اعتبار یافته ها، یک پیمایش کمّی از 10 متخصص بازسازی به انجام رسیده است. از مجموع بررسی ها 21 معیار برای کفایت فرهنگی مسکن موقت شناسایی و در قالب 7 مقوله دسته بندی شدند. یافته های مزبور نشان می دهد توجه به ویژگی های فرهنگی تأمین مسکن موقت تنها به فرم و ابعاد زیبایی شناسانه آن خلاصه نمی شود، بلکه باید مجموعه ای از منابع، مهارت ها، تکنولوژی، فرم و شکل، تعاملات اجتماعی - اقتصادی، سناریوهای استفاده بلندمدت و البته مشارکت ذی نفعان را مدنظر داشته باشد و با شناخت تنوع بهره برداران ازلحاظ ویژگی ها، نیازها و ظرفیت ها بتواند شرایط آسایشی را بهبود ببخشد. درنهایت تأکید می شود، اگرچه تحقیق حاضر بر کفایت فرهنگی مسکن موقت متمرکز است، اما نتایج تحقیق نشان می دهد این هدف تنها با طراحی جداگانه واحدهای موقت حاصل نمی شود. ضمناً بعد فرهنگی از دیگر ابعاد اجتماعی، اقتصادی، جغرافیایی و محیط زیستی اسکان موقت جدا نیست و از آن ها تأثیر می پذیرد و متقابلاً بر آن ها اثر می گذارد.
علل و پیامدهای پراکنده رویی در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکل گیری پراکنده رویی به تفکیک زیرسیستم های برنامه ریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکل گیری پراکنده رویی و دستیابی به شرایط زمینه ای، علّی و تداوم آن در شهر_ منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی_تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای_اسنادی و پیمایشی است. در بخش نخست پرسشنامه ای از متغیرهای مؤثر بر شکل گیری پراکنده رویی که مستخرج از مطالعات داخلی و خارجی هستند با نمونه گیری هدفمنددر اختیار کارشناسان قرار گرفته و سپس با استفاده از روش دلفی فازی به تحلیل نتایج پرداخته شده است. در بخش دوم با استفاده از مصاحبه ساختارمند از متخصصین در دستگاه نظریه زمینه ای و با استفاده از نرم افزار Max qda به بررسی، تحلیل و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شده است. برای بررسی علل شکل گیری پراکنده رویی 38 متغیر در شش عامل به صورت پرسشنامه در اختیار 25 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، قرار داده شد. در راستای تحلیل پیامدهای پراکنده رویی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با تعداد 34 نفر از مشارکت کنندگان در محدوده مطالعاتی به بررسی پیامدهای فضایی پراکنده رویی در شهر_منطقه مورد مطالعه پرداخته شده و 249 کد اولیه و 28 کد کانونی تعیین گردید. بیشترین علل شکل گیری پراکنده رویی در محدوده مطالعاتی شامل سرانه درآمد خانوار، سوداگری زمین و مسکن و قیمت زمین است. در تحلیل پیامدهای پراکنده رویی، شرایط زمینه ای توسعه و تغییر ساختار اقتصادی، شرایط علی ناکارآمدی سیستم مدیریت و نظارت، شرایط تداوم شامل تحول اجتماع بومی و تخریب ساختار طبیعی و پیامد تغییر ساختار کالبدی و فضایی منطقه تبیین شد.
جایگاه هنرهای چوبی در تصویرهای شاهنامه بایسنغری
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
31 - 48
حوزههای تخصصی:
شاهنامه بایسنغری یکی از نفیس ترین نسخه های مصور شاهنامه فردوسی در تاریخ ایران است. اثری باقی مانده از دوره تیموری که در شهر هرات و توسط مجموعه ای از هنرمندان شاخص خلق شده است. نگاره های این نسخه در فضاسازی های خود مجموعه ای از ابزار و ادوات چوبی را نیز ترسیم کرده اند. مجموعه ای که اطلاعات مهمی از هنرهای چوبی عصر تیموری در شهر هرات را در اختیار مخاطبان قرار می دهد. این تحقیق با هدف شناسایی و تحلیل جایگاه هنرهای چوبی در نسخه مصور شاهنامه بایسنغری نگارش یافته است. در این تحقیق، سؤالاتی از قبیل میزان فراوانی آثار چوبی در نگاره ها، کاربری آثار چوبی، چگونگی تشخیص آثار چوبی از جنس های دیگر و جایگاه هنرهای چوبی در میان آثار هنری و آثار صناعی درون نگاره ها مورد پرسش قرار گرفته است. این مقاله به روش مطالعه توصیفی و تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای مورد تحقیق قرار گرفته است. آثار چوبی ترسیم شده در فضاسازی نگاره ها شامل تخت های سلطنتی، صندلی، در و پنجره، نرده، تابوت، کجاوه، انواع سازها، دستگاه ریسندگی و بافندگی است. تشخیص این آثار در نگاره ها نیز در ابتدای امر به واسطه شناخت کاربری آثار و در مرحله بعد بر اساس نقش و رنگ آنها بوده است.
ارزش های مکان تاریخی در نگرش فرد دلبسته به مکان؛ نمونه موردی: مسجد فرط یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
187 - 201
حوزههای تخصصی:
حفاظت مکان های تاریخی مستلزم شناخت ارزش های آن ها به عنوان بخش اصلی انگیزه این تعهد می باشد. در حال حاضر، این انگیزه و تعهد، کارشناسانه و از پیش تعیین شده پنداشته شده است و تعهد در آن، از نوع روان شناختی وابستگی به مکان است. این نوع تعهد بدون دخالت تجربی انسان بر اساس ارزش های قراردادی مکان محور شکل می گیرد. از سوی دیگر، تعهد از نوع روان شناختی دلبستگی به مکان است که از مسیر عاطفی و تجربه همزمان فرد، او را متعهد به حفاظت مکان تاریخی می کند. بر این اساس، مقاله با رویکرد کیفی، راهبرد نمونه موردی، روش تحلیل محتوای کیفی هدایت شده و شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته از نمونه هدفمند افراد دلبسته به مسجد فرط یزد، درصدد توصیف ارزشمندی یک مکان تاریخی از نگرش افراد دلبسته به مکان تاریخی، به عنوان انگیزه تعهد آن ها نسبت به حفاظت یک مکان تاریخی و تبیین تفاوت آن با نگرش افراد وابسته به مکان می باشد. انتخاب مصاحبه شوندگان از طریق نمونه گیری هدفمند متوالی و با روش «نمونه گیری نظری» صورت گرفته است.یافته ها تفاوت های اساسی را بین ارزش های مکان تاریخی در نگرش فرد وابسته و دلبسته از لحاظ فرایند ارزش گذاری و تشخیص و نوع و اولویت ارزش ها نشان می دهد. منشأ اصلی این تفاوت ها در اصل، به صفر رسیدن زمان در نگرش فرد وابسته و در مقابل، حضور زمان در شکل تجربه همزمان فرد دلبسته و ار زش گذاری مکان تاریخی در نگرش او است. به گونه ای که فرد وابسته، ارزشمندی مکان تاریخی را مبتنی بر ارزش های مکان محور و نیازمحور به صورت قراردادی و با اولویت ارزش روز تعریف می کند؛ در صورتی که فرد دلبسته ارزشمندی مکان تاریخی را در تجربه همزمان خود و مبتنی بر عواطف انسان و تعاملات او با انسان های دیگر و مکان تعریف می کند و اولویت را به تعاملات اجتماعی و گره های عاطفی می دهد.
خیال و خلاقیت در هنرهای صناعی از دیدگاه سهروردی با تأکید بر سفال های دوره ایوبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
727 - 745
حوزههای تخصصی:
سهروردی نظیر سایر حکمای اسلامی به طور مستقیم در رابطه با هنر، رأی صادر نکرده اما یک سری از مبادی مابعدالطبیعه ای را ارائه داده است که براساس آن هنرمند یا هنرشناس اشراقی، می تواند مبانی هنر اشراقی را تبیین کند. به عبارتی، براساس مبانی فلسفه اشراق، می توان هنر سنتی را احیا و آن را برای امروز و آینده ترسیم کرد. روش پژوهش حاضر به صورت کیفی نشان داده شده و یافته های آن به روش تحلیلی و جمع آوری مطالب به صورت کتابخانه ای است. این پژوهش با هدف مطالعه و بررسی خیال و خلاقیت در هنرهای صناعی از دیدگاه سهروردی یا تأکید بر سفال های دوره ایوبیان انجام پذیرفته است. خیال در دنیا از عقل قوی تر است، به دلیل اینکه اگرچه عاقل در اندیشه به کمال رسیده ولی از سیطره خیال و آنچه درک می کند، آزاد نخواهد بود. پس در کمال انسانی خیال بالاترین قدرت خواهد بود. عالم خیال از کلیدهای فهم دستگاه جمال شناسی حکمت و عرفان اسلامی است. خرد باستانی و حکمت اسلامی همواره در تعاملی هم سو و تنگاتنگ با هنر بوده است. به همین جهت، هنرمند ایرانی به نوعی عارف و اندیشمند نیز به شمار می رفته و هنرش در راستای تفکر عرفانی و دینی بوده است. خلاقیت از دیدگاه عرفای اسلامی از آن جهت که میان حکمت و هنر سنتی از دیرباز تاکنون پیوندی ناگسستنی وجود داشته، حائز اهمیت است؛ همچنین این بحث می تواند مبنای نظریه ای برای سنجش و داوری هنر اسلامی از منظر فرآیند تحقق آن قرار گیرد. دوره حکومت ایوبیان دوره مهمی در تولید آثار سفالی فاخر در قرون ششم و هفتم بوده است که در این آثار خیال و خلاقیت را به وضوح می توان دید.اهداف پژوهش:مطالعه و بررسی خیال و خلاقیت در هنرهای صناعی از دیدگاه سهروردی.مطالعه به کارگیری عنصر خلاقیت در سفال های دوره ایوبیان.سؤالات پژوهش:خیال و خلاقیت در هنرهای صناعی از دیدگاه سهروردی به چه صورت عنوان می شود؟خلاقیت در سفال های دوره ایوبیان چگونه بروز می کند؟
مطالعه نقش و رنگ قالی دستبافت سنه از منظر اصول سازمان دهی بصری اوکویرک (نمونه موردی: قالی محفوظ در موزه فرش ایران)
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵)
59 - 83
حوزههای تخصصی:
ارزش های زیبایی شناختی هر اثر هنری نیازمند به درکی هنرشناسانه است. این درک از طریق سنجه های علمی، منطقی و به دور از حدس و گمان یا سلایق شخصی امکان پذیر است. زیبایی شناسی قالی دست بافت ایرانی، به عنوان یک اثر هنری، با توجه به گذشته تاریخی اش از طریق شناخت زیبایی های طرح، نقش، رنگ و مبتنی بر دیدگاه های عینی و ذهنی امری ضروری به نظر می رسد. چون اصول سازمان دهی بصری اوکویرک یکی از سنجه های علمی و شناخته شده در حوزه زیبایی-شناسی یک اثر هنری است؛ از این رو، در این مطالعه برای شناسایی زیبایی های عینی یک قالی دست بافت ایرانی مورد استفاده قرار گرفته است. هدف این پژوهش تحلیل زیبایی شناسی بصری یک تخته قالی دست بافت سنه (یا سنندج) است که در اواخر قرن 19 میلادی بافته شده و در حال حاضر در موزه فرش ایران نگهداری می شود. مهمترین پرسش های پیش روی این مطالعه آنست که اصول حاکم بر زیبایی شناسی بصری قالی مذکور کدامست و چگونه درک می شود؟ همچنین، میزان انطباق پذیری طرح، نقش و رنگ این قالی با اصول هفتگانه بصری اوکویرک تا چه حد است؟ روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتاب خانه ای است. نتایج نشان می دهد که پیاده سازی صحیح اصول هفتگانه ادراک دیداری اوکویرک (هماهنگی، تنوع، تناسب، تعادل، حرکت، تسلط و ایجاز) در نقش و رنگ قالی سنه، آن را به یک اثر هنری مطلوب در نگاه مخاطب تبدیل کرده است. همچنین، توجه به تناسبات هندسی، عنصر موثر رنگ و فضای نهایی خلق شده قالی مورد نظر را به سمت وحدتی سازمان یافته و نمادین سوق داده است.
مبانی معرفت شناسی اموزش هنرهای تجسمی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
134 - 144
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین مبانی معرفت شناختی اسناد بالادستی نظام تربیتی ایران با مبانی نظریه ارتباط گرایی یادگیری الکترونیک و آموزش هنرهای تجسمی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مجازی انجام شده است. روش تحقیق از لحاظ هدف نظری و از لحاظ نوع داده ها کیفی است. به منظور تحقق هدف فوق از روش تحلیل منطقی فرارونده استفاده شده است. در تحلیل منطقی فرارونده شرط امکان تحقق یافتن تجربه ای بشری معین می گردد. جامعه آماری در این پژوهش در بخش مطالعه مبانی معرفت شناختی شامل کلیه منابع و پژوهش های انجام شده و مرتبط با مبانی معرفت شناختی اسناد بالادستی نظام تربیتی ایران و مبانی نظریه های پداگوژیکی الکترونیک که از سایت ها و منابع معتبر علمی و اسناد رسمی نظام تربیتی ایران تهیه شده است. پژوهش با بهره گیری از روش نمونه گیری هدفمند انجام گرفته و شیوه ایده آل در این نمونه گیری آن است که تا حد اشباع ذهنی دست به انتخاب زده شود؛ سپس باتوجه به نظرات متخصصان در مرحله کمی تعدیل و اصلاح گردید. پس از اصلاح، موارد نتایج به دست آمده نشان داد، برای تحقق اهداف تربیتی هر نظام آموزشی به طور اعم و نظام آموزشی الکترونیک به طور اخص، روش های خاصی را در هدایت فعالیت ها و در برنامه ریزی به کار می گیرند.اهداف پژوهش:بررسی مبانی معرفت شناسی آموزش هنرهای تجسمی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مجازی.بررسی اهداف تربیتی هر نظام آموزشی به طور اعم و نظام آموزشی الکترونیک.سؤالات پژوهش:مبانی معرفت شناسی آموزش هنرهای تجسمی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مجازی چگونه است؟اهداف تربیتی هر نظام آموزشی به طور اعم و نظام آموزشی الکترونیک چگونه محقق می شود؟
احیای ارزش های اسلامی در اشعار ابوالقاسم الشابی و شب نامه های دوران مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
637 - 651
حوزههای تخصصی:
ابوالقاسم الشابی شاعر معاصر کشور تونس نمونه والای قهرمانان عرصه مبارزه با استعمار است که نه تنها در افریقا که در جای جای جهان اسلام به عنوان شاعری دلسوز و متعهد به جامعه و سرنوشت ملت ها شناخته می شود. الشابی برای شعر و شاعر رسالتی فراتر از آنچه در ذهن همگان است، قائل می باشد. در این پژوهش به روش تحلیلی و توصیفی به جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای پرداخته شد. الشابی اعتقاد دارد که شعر باید زندگی انسان را به تصویر بکشد و از نظر او شعر تصویری صادقانه و تعبیری راستین از واقعیت است و به همین دلیل کوشید نه تنها دردها و رنج های ملت خود که دردها و رنج های همه ملت های زخم خورده استعمار را به تصویر بکشد. شابی، تحت تأثیر شرایط اجتماعی، سیاسی تقریباً مشابه به بیان جلوه های بیداری مردمی و اسلامی جوامع خود پرداخته است. او با اینکه سلاح به دست نگرفته است؛ سلاح شعرش از هر سلاحی قدرتمندتر و نابود کننده تر بوده است؛ به طوری که در انقلاب اخیر تونس، نمونه قوی و ملموس آن قابل مشاهده بود و جوانان انقلابی تونسی هم صدا با هم، شعر شابی را در راه رسیدن به هدفشان، یعنی آزادی و مبارزه با ظلم حاکم بر جامعه زمزمه می کردند. در شب نامه های دوران مشروطه نیز پیام های آزادی خواهی به یکی از عناصر محوری در انقلاب مشروطه تبدیل شد. اهداف پژوهش:حاضر بررسی جلوه های بیداری اسلامی در اشعار ابوالقاسم الشابی.بررسی جلوه های بیداری اسلامی در شب نامه های دوران مشروطه.سؤالات پژوهش:جلوه های بیداری اسلامی در اشعار ابوالقاسم الشابی چگونه بازتاب یافته است؟جلوه های بیداری اسلامی در شب نامه های دوران مشروطه چگونه بازتاب یافته است؟
ارزیابی انتقادی شاخصه های امر نمایشی در بناهای هنری- معماری و معماری عامه (1387- 1397)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
97-112
حوزههای تخصصی:
معماری مسکونی، تنها گفتار ادبی مبتنی برآرایه ها و فنون خاص نیست، بلکه نوعی زبان محاوره ای است که در واقع با همین زبان گفتاری، درونمایه ی تناقضات و تمایزات اجتماعی بهنمایش گذاشته می شود. متغیر«امر نمایشی» از عوامل تأثیرگذار بر کالبد معماری است. درک نسبت امر نمایشی با معماری، بخشی از درک نسبت فرهنگ و معماری است. از طرفی، تفاوت گفتگوی محیط آکادمیک و روزمره، با ورود به تمایزی که در «زبان» خود را نشان داده، در قالب پوسته ی بنا به نمایش گذاشته شده است. تبیین این مقوله فرهنگی در دوگانه «نظر» و «عمل» برکالبد بیرونی معماری مسکن امروز کمک به فهم دقیق تری از آن برای مخاطبان، در جهت آسیب شناسی مسکن امروز ارائه خواهد داد. به همین جهت در پژوهش حاضر، به تبیین شاخصه های امرنمایشی و سپس ارزیابی آن ها بر کالبد بیرونیِ مسکن معاصر ایرانی پرداخته شده است. در این پژوهش با روش آمیخته، نخست برمبنای ادبیات پژوهش و تحلیل استدلالی وکیفی، تعداد هفت شاخصه پیشنهادی امرنمایشی بر کالبد بیرونی مسکن تبیین و سپس با استفاده از آزمون «مقایسه میانگین»، ارزیابی شاخصه ها در منتخب بناهای حوزه معماری های «نهاد هنری»، شامل بناهای برگزیده ی مسابقات معماری، و حوزه معماری های «عامه» به معنای معماری های بافت مصنوع جامعه، صورت گرفته است. گرداوری داده ها برای جامعه آماری دسته اول به روش کتابخانه ای و نمونه گیری مدل هدفمند، و دسته دوم گرداوری داده ها به روش میدانی و نمونه گیری مدل هدفمند انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از تعداد هفت شاخصه امر نمایشی (نوگرایی، اسرافگر، منفرد، سلطهگر، بازاری، اغواگر، گسست از فرهنگ)، در پنج شاخص تفاوت معناداری میان بناهای این دو حوزه وجود داشته است؛ به طوری که اثرگذارترین شاخصه های امرنمایشی در حوزه اول یعنی شاخصه های «منفرد» و «نوگرایی»، کم اثرترین شاخصه در حوزه دوم بوده و برعکس، شاخصه های «گسست از فرهنگ» و «بازاری» که کم اثرترین شاخصه در حوزه اول بوده اند، به عنوان اثرگذارترین شاخصه در حوزه دوم قرار گرفته اند. این عدم هم سویی وضعیتی متعارض را نمایان ساخته به گو نه ای که به نظر می رسد معماری های عامه تابع بناهای منتخب نهاد هنری معماری جامعه نبوده و این نهاد در شکل دهی کالبد بیرونی مسکن، «میدان» لازم –به زعم بوردیو- برای تبعیت عامه از خود را نداشته است.
سناریوهای هوشمندسازی شهر و سیاست گذاری برای تحقق سناریوی مطلوب (مورد مطالعه؛ شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف بیش از اندازه منابع طبیعی، روند رو به رشد آلودگی های زیست محیطی و تلاش برای بهبود کیفیت زندگی در ابعاد مختلف موجب ارائه راه حل های جدید برای رفع چالش های شهرهای آینده شده است. در این جهت ایجاد شهرهای هوشمند توجه دانشگاهیان و برنامه ریزان شهری را عمدتاً در چارچوب سیاست های توسعه شهری به خود جلب کرده است. بنابراین هدف اصلی مقاله حاضر معرفی سناریوهای ناشی از فرایند هوشمندسازی با تاکید بر شهر قزوین است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. جهت جمع آوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری، از روش اسنادی و جهت جمع آوری داده ها به منظور تجزیه و تحلیل و پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، از روش میدانی استفاده شد. مطابق یافته های این پژوهش، 16 پیشران از روش دلفی شناسایی گردید؛ و در ادامه پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر، چهار عدم قطعیت کلیدی هوشمندسازی شهر قزوین شناسایی گردید. با توجه به حالت های مختلف چهار عدم قطعیت کلیدیِ مدیریت پایدار، فناوری های نوین، توسعه نوآوری اجتماعی، اقتصاد بین المللی؛ و با استفاده از روش CIB از طریق نرم افزار سناریو ویزارد 3 سناریو بدیل برای آینده شهر قزوین در راستای هوشمندسازی بدست آمد که سناریوی اوّل سناریوی مطلوب هوشمندسازی شهر قزوین می باشد. طبق نتایج تحقیق در سیاست گذاری شهر هوشمند قزوین بایستی شرکت های بین المللی مبتنی بر فناوری(NTBFs) به منظور موفقیت هرچه بیشتر در زمینه هوشمندسازی شهر قزوین مورد توجه قرار گیرند؛ چراکه فعلیت چهار عدم قطعیتِ مدیریت پایدار، فناوری های نوین، توسعه نوآری اجتماعی، اقتصاد بین المللی را در این شرکت ها می توانیم جویا باشیم.