مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
زندگی روزانه
حوزه های تخصصی:
ابتنای نظام آموزش های سنتی در دوران صفوی- قاجاری بر آموزش قرآن و متون دینی، علاوه بر ایجاد تاثیر اساسی در ادبیات مکتوب، اجزا و واحدهای بیانی بسیاری در زبان روزانه مردم- چه زبان طبقات باسواد و تحصیل کرده و چه زبان طبقات عوام- نیز ایجاد کرده چنان که بخش بزرگی از ادبیات گفتاری مورد استفاده در زندگی هر روزه این مردم به نوعی برگرفته از عبارات و اذکاری است که در قرآن و فرهنگ دینی و مذهبی آمده است. همچنین بخش قابل توجهی از شیوه های بیان غیر گفتاری ایرانیان در این دوران نیز تحت تاثیر یا اصولا فرآورده حضور و بروز آموزه های دینی و مذهبی در بستر زندگی روزانه است که اجزای نشانه شناختی عمومی موجود در روابط اجتماعی این مردم را در چارچوب فرهنگ دینی تعریف کرده است. ایرانیان در روابط متقابل از جمله در سلام و احوال پرسی، عبارات دعایی، نفرین ها، فحش ها، سوگندها و جز آن ها انبوهی از عبارات دینی و مذهبی را به طور مستقیم به کار می برده اند و به علاوه از طریق بستر تفهمی دین- بنیاد یا دین- پرورد اجتماعی، بسیاری از رفتارها و علایم غیر زبانی مورد استفاده در ایجاد ساز و کارهای بیانی را درک و تفسیر میکرده اند.
فرایند اسلامی شدن الگوی فرهنگی - اجتماعی تغذیه در ایران، تا پایان سده چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از رخدادهای بزرگ تاریخ ایران، ظهور و گسترش اسلام در سده های نخستین هجری قمری بود. چگونگی اسلامی شدن شیوة زندگی مردم، به ویژه فرهنگ تغذیه ، مسئلة پژوهش حاضر است. مقالة پیش رو به دنبال فهم تحول نظام معنایی تغذیه، نخست الگوهای فرهنگی تغذیه را در ایران دورة پیشااسلامی بررسی می کند، آن گاه چارچوب های نظریی را می شناساند که درقالب مفاهیم (حلال، حرام، مستحب و مکروه) نظام معنایی اسلامی را می سازد، سپس به بازنمایی نوع تعامل مردم ایران، شامل: طرد، تعدیل (پذیرش)، گزینش و ترکیب می پردازد، تا در انتها فرایند تولید نظام معنایی ""تغذیة ایرانی - اسلامی"" را فهم نماید.
بررسی موضوع فرایند اسلامی شدن الگوی فرهنگی تغذیه با توجه به رویکرد تاریخ فرهنگی، پژوهش را به بهره گیری از دیدگاه های تفسیری و معناکاوانه رهنمون می سازد، تا در طی آن، با دیدن دین به مثابة فرهنگ و نظام معنایی دانستن آن، و کاربست روش فرایندی«کارل سالزمن»، تحول فرهنگی - اجتماعی سده های نخستین ایران دورة اسلامی را در مفاهیم نمادین فرهنگ و نیز در زمینة تغذیه، بازآفرینی و بررسی کند.
انطباق آموزه های دینی و الگوهای فرهنگی ارائه شده توسط اسلام، با شرایط تاریخی، شیوة زندگی و شرایط اقتصادی و اجتماعی ایران، باعث پذیرش الگوی فرهنگی تغذیه و درونی شدن آن گردیده است.مردم ایران پس از ورود اسلام با اتخاذ سه رویکرد طرد، پذیرش و ترکیب در این فرایند شرکت جستند. از ترکیب آموزه های دین اسلام و فرهنگ ایرانی، سفره ایرانی پدید آمد که ویژگی تنوع و تلوّن و تجمل را از پیشینة باستانی خود و تحریم خوک، شراب و اسراف و نیز تأکید بر رزق حلال را از اسلام گرفته بود.
تحلیل فرهنگی و تاریخی از وضع خوراک و پوشاک در هورامانِ دوره قاجار و پهلوی اول (با استفاده دیوان ملا حسن دزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هورامان با جغرافیای کوهستانی و صعب العبور و با مردمانی که طریقه زندگی آن ها همواره همچون راز بوده، در مطالعات تاریخ محلی، تاریخ اجتماعی، قوم نگاری و مردم شناسی محل توجه پژوهشگران قرار گرفته است. هر گاه سخن از زندگی اجتماعی قومی به میان می آید تقریباً هیچ داده تاریخی از وضع زیست آن ها در دست نیست، ادبیات مکتوب و شفاهی می تواند رهیافتی برای بررسی و تحلیل تاریخ اجتماعی و واکاوی زندگی اجتماعی ارائه دهد. در این نوع پژوهش ها، بدون مراجعه به منابع غیرتاریخ نگارانه به ویژه ادبیات، بحث از زندگی اجتماعی ممکن نیست. پرسش این مقاله آن است که وضعیتِ زیست مردم هورامان در دوره قاجار و پهلوی اوّل چگونه بوده است؟ این مقاله می کوشد با خوانش متن دیوان ملا حسن دزلی، تحلیل فرهنگی - تاریخی از وضعیتِ زیستِ مردم هورامان در دوره قاجار و پهلوی اوّل ارائه دهد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته و ابتدا داده ها و اطلاعات مرتبط با واژگان خوراک و پوشاک را از متن دیوان استخراج و سپس با طبقه بندی انواع خوراک و پوشاک، اوضاع فرهنگی، شیوه زیست و زندگی روزانه مردم هورامان، در دوره مذکور را ارزیابی کرده است. یافته ها نشام می دهد مردم هورامان در این دوره به رغم تنوع خوراک و پوشاک، برخوردار از گونه های مختلف آن نبودند و میان بودها و باید ها فاصله دیده می شد.
بازتاب زندگی روزانه در تواریخ فارسی دوره سلاطین دکن و آصف جاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری فارسی در دکن در دوره سلطنت بهمنیان آغاز و در دوره جانشینان آنها رونق یافت و در دوره آصف جاهیان/ نظام های حیدرآباد دکن (حک. 1137-1367) رواج بیشتری یافت. افزون بر توجه به تاریخ سیاسی، یکی از ویژگی های مهم تاریخ نگاری فارسی در این دوره، توجه به جنبه های مختلف زندگی روزانه مردم بود. بیشتر تواریخ فارسی این دوره، گزارش های دقیقی از آداب و رسوم و زندگی روزانه مسلمانان ارائه کرده اند. پرسش اصلی پژوهش این است که تواریخ فارسی دکن، از حیث موضوع های گوناگون مرتبط با زندگی روزانه چه اهمیت و اعتباری دارند؟ در نوشتار حاضر، اجزا و عناصر تشکیل دهنده زندگی روزانه در تواریخ فارسی دوره سلاطین دکن و آصف جاهیان، در بخش های آیین های ماه محرم، جشن ها و اعیاد مذهبی، دینی و غیردینی، تفریحات و سرگرمی ها و خوراک و پوشاک مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شد که در منابع این دوره افزون بر آیین های مذهبی، تفریحات، سرگرمی ها، خوراک و پوشاک نیز انعکاس یافته است. همچنین در منابع این دوره به سبب شیعه بودن برخی سلاطین دکن آداب و مناسک شیعی نیز بازتاب یافته است.
مساله مقوله بندی در مطالعات تاریخ اجتماعیِ زندگی روزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری سنتی به اقتضای موضوعش که مطالعه زندگی مردان بزرگ و مناسبات قدرت و سیاست بود به طور مستقیم با مقوله های اجتماعی/ جمعیتی به عنوان یک مساله روش شناختی درگیر نبوده ولی پیدایش تاریخ اجتماعی نوین در دهه های اخیر و به ویژه رواج مطالعات زندگی روزانه در این حوزه، مقوله بندی را هم در سطح جمعیتی و هم در قبال مضامین مورد پژوهش در زندگی این جمعیتها، حایز اهمیت ساخت. مساله این پژوهش تبیین اهمیت روش شناختی مقوله بندی در مطالعات تاریخ اجتماعی، با بررسی و مقایسه مقوله بندیهای انتخاب شده در شماری از تحقیقات زندگی روزانه در غرب و ایران است. پرسش اصلی این پژوهش نیز این است که محققان تاریخ زندگی روزانه چگونه و با توجه یا تحت تاثیر چه عواملی مقوله های تحقیق خود را انتخاب کرده و سامان داده اند؛ همچنین آیا می توان برای تمام ادوار تاریخی با شرایط جغرافیای و فرهنگی متفاوت، شیوه مقوله بندی واحدی را ارایه داد؟ فرض بر این است که مورخان در این زمینه با اتکا به روش های هرمونتیکی و همچنین با در نظر گرفتن شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی هر دوره و متغیرهای مورد بررسی شان، دست به مقوله بندی متناسب زده اند. در این بررسی با مقایسه مقوله بندیهای انتخاب شده در شماری از تحقیقات تاریخ زندگی روزانه در غرب و ایران، شیوه مقوله بندی و نیز منطق و ملاک معنادارسازی این مقوله بندیها را بازشناسی کرده ایم. در این پزوهش معلوم شده که حالت پژوهش و قصد مولف و مقتضیات و اولویتهای مقوله ای در زندگی واقعی روزانه در هر دوره از مهمترین عوامل تعیین کننده شیوه مقوله بندی در این مطالعات بوده اند
کاوش ضرباهنگ زندگی روزانه در ساماندهی مصرف فضای شهری (مورد پژوهی: پیاده راه شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
49 - 71
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: مخمصه تولید فضاهای تهی با تلاش نیروهای فرادست برای قبضه فضا شدت بیشتری یافته و پاسخ بدین مسئله، نیازمند راهکاری خلاقانه است. محدوده پژوهش (پیاده راه شهر رشت) ازجمله فضاهای شهری در کشور است که از دیرباز تاکنون، شاهد فرآیندهای تولید و بازتولید آمرانه فضا بوده است. در مقابل، پاسخ خلاقانه در شیوه های مصرف فضا از سوی مردم یافت می شود. هدف: هدف این پژوهش یافتن چگونگی بهره گیری از ضرباهنگ کاوی برای ساماندهی بهتر مصرف فضا است تا با کاوش ضرباهنگ های زندگی روزانه در فضای شهری، به تعدیل نگاه تخصص گرایی کمک و همچنین، مقاومت خلاقانه مردم در مصرف فضا و اعمال نظم خودخواسته و متناسب با زندگی روزانه بهتر درک شود. روش:با رجوع به شاکله مفهومی جدل سه سویه، برای بررسی تأثیر سه مؤلفه اقلیم-فرهنگ-قدرت انتظام بخش بر ضرباهنگ های فضای دریافته-پنداشته-زیسته، از روش پیش رونده-پس رونده و شامل دو راستا، یعنی پیچیدگی عمودی فضا و افقی فضا، بهره گرفته شد. برای مطالعه پیچیدگی عمودی، به تاریخ فضای شهر رشت مراجعه و از روش مطالعات اسنادی و تحلیل آن ها به صورت سند گزینی، تحلیل اسناد و مداقه استفاده شد. در مطالعه پیچیدگی افقی، به ضرباهنگ های مختلف محدوده موردپژوهش در بازه زمانی معین پرداخته و تلاش شد تا فعالیت های گروه های مختلف مصرف کنندگان فضا از طریق پژوهش میدانی (مشاهده با روش ساده و غیرمداخله گر) و روش توصیفی مطالعه شود. سپس، با استفاده از رویکرد ترکیبی و طرح همسوسازی، نتایج حاصل از مطالعه هر سطح، در تفسیری کلی ادغام گردید. یافته ها: یافته های ضرباهنگ کاوی در پیاده راه شهر رشت نشان داد که حضور همزمان و هماهنگ چندین ضرباهنگ، حاصل هماهنگی آیین های قدرت با چرخه های اقلیمی و فرهنگی در فضای موردپژوهش است که موجب شده تا این فضای عمومی یا همان فضای بازنمایی، به رغم طراحی آمرانه خود، فضایی برای سازش و ائتلاف باشد که به شکلی خودانگیخته، به نمایش زمان مردم و ضرباهنگ های حضور آنان اختصاص یافته است. نتیجه گیری: اقلیم و فرهنگ نقش مهمی در تولید ضرباهنگ های ماندگار در فضا دارند. از این رو، به رغم تلاش قدرت برای یکدست سازی فضا، همچنان، ضرباهنگ های پرشوری در فضای موردمطالعه جریان دارد.
خرما، هویت و زندگی روزانه (مطالعه موردی: روستای شلدان 1300 – 1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معیشت، تغذیه و شیوه گردآوری غذا توسط مردم در گذشته، بخشی از مطالعات حوزه تاریخ اجتماعی به شمار می رود. با پژوهش در این موضوعات می توان با مواد غذایی و چگونگی تهیه، تولید، نگهداری و مصرف آن ها در گذشته آشنا شد. در این نوشتار، به نقش خرما در زندگی روزانه مردم روستای شَلدان در جنوب استان فارس، طی سال های 1300 تا 1357ش پرداخته شده است. خرما در این روستا، از راه های مختلفی تهیه می شد و در کنار نان، خوراک اصلی مردم شلدان را تشکیل می داد. افزون بر این، خرما استفاده طبی نیز داشت، جایگزین مناسبی برای شکر بود و از آن محصولات و غذاهای مختلفی تهیه می شد که برخی از آن ها هنوز هم مورد توجه است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که خرما به عنوان یکی از مؤلفه های فرهنگ مادی چه نقشی در شکل دادن، هویت بخشیدن و استمرار یافتن زندگی روزانه مردمِ روستای شلدان در فاصله سال های 1300 تا 1357ش داشته است؟ از آن جا که در منابع تاریخی راجع به پیشینه این روستا و مکان های پیرامون آن اطلاعات زیادی وجود ندارد، تکیه اصلی این پژوهش بر تاریخ شفاهی از طریق مصاحبه با شماری از معمرین و اسناد محلی حسینیه روستا بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خرما به عنوان یک عنصر مادی و یکی از مؤلفه های مهم فرهنگِ مادی و فرهنگِ دینی مردم شلدان، نقش بی بدیلی در شکل دادن و تنظیم روابط اجتماعی در زیست جهان مادی و معنوی و متعاقب آن در زندگی روزانه آن ها داشته است.
بررسی انتقادی کتاب شهرها و مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
229-252
در مقاله حاضر، کتاب شهرها و مصرف (Cities and Consumption) اثر مارک جین (Mark Jayne) با ترجمه فارسی مرتضی قلیچ مورد نقد و بررسی قرار گرفت. از مزایای این کتاب می توان به ارائه دیدگاه ها، نظریات، پیشینه ها تجربی، اسناد و مورد پژوهی های مختلف در مورد شهر و مصرف اشاره کرد. ترجمه و نگارش کتاب، علیرغم ارائه اطلاعات مهم پیرامون شهرها و مقوله ی مصرف، حاوی انتقاداتی است؛ که از جمله ی آن می توان به رغم چاپ دوم کتاب، به غفلت از ویرایش ادبی متون ترجمه شده و دقت کم در ترجمه محتوایی متون لاتین اشاره داشت؛ تا جایی که برخی از قسمت های ترجمه شده، با متن اصلی کتاب همخوانی قابل قبولی ندارد. همچنین، در ارتباط با محتوای کتاب، تبیین جامعی از رابطه شهر و مصرف و ادعاهای مطرح شده صورت نگرفته است؛ به عبارتی کتاب موردبررسی، پیشفرض های نظری و روش شناختی ندارد و عناوین فصل ها حول ادعای اصلی انسجام پیدا نکرده اند. جین، جایگاه مصرف و مصرف کننده را نتواسته است در رابطه بین ساختار اقتصاد سیاسی و شکلگیری شهر مدرن و جامعه مصرفی تبیین کند. ادعایی که در اغلب بخش های کتاب دنبال یا اثبات نمی شود. همچنین از آنجایی که کتاب مربوط به سال 2006 می باشد، اطلاعات آماری و پیشینه های تجربی مورد استفاده به روز نیستند.
ساماندهی مصرف فضای شهری با تکیه بر یافته های ضرباهنگ کاوی زندگی روزانه؛ موردپژوهی: محدوده میدان کمال الملک کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
43 - 55
حوزه های تخصصی:
پاسخ به مسئله تولید و بازتولید آمرانه فضا و قبضه آن به دست قدرت، مستلزم توجه به شیوه های خلاقانه مردم در مصرف فضای شهری است. پژوهش حاضر، بر میدان کمال الملک در کاشان متمرکز است که از فضاهای مهم عمومی در این شهر به شمار می آید. این پژوهش، با تکیه بر کاوش ضرباهنگ های زندگی روزانه، در پی راهکارهایی حاصل پاسخ خلاقانه مردم در برابر نگاه تخصصی است تا مصرف فضای شهری ساماندهی گردد. بنابراین، با رجوع به آرای لوفور، به بررسی تأثیر سه مؤلفه اقلیم-فرهنگ-قدرت بر ضرباهنگ های فضای دریافته-پنداشته-زیسته پرداخته شد. این مطالعه با تکیه بر روش پیش رونده-پس رونده، در دو سطحِ پیچیدگی عمودی و افقی فضا انجام شد. در پیچیدگی عمودی، به تاریخ فضا در کاشان، مراجعه و از روش مطالعات اسنادی استفاده شد. در مطالعه پیچیدگی افقی فضا، ضرباهنگ های جاری در محدوده پژوهش از طریق پژوهش میدانی (مشاهده با روش ساده و غیرمداخله گر) و روش توصیفی مطالعه شد. سرانجام، نتایج حاصل از مطالعه هر سطح، در تفسیری کلی آمیخته گردید. یافته های پژوهش نشان داد که فضای زیسته شهر کاشان، همسو با اقلیم و فرهنگ و واجد چندین ضرباهنگ است که در تداخل با یکدیگر به سر می برند. قدرت ضرباهنگ های غالب موجب شده تا امر پنداشته نسبت به امر زیسته در برتری باشد.
عکس های ورناکولار: تاریخ اجتماعیِ بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عکس های ورناکولار که عموماً عکس های روزمره و ببین وبنداز، عکس های اداره جات تشخیص هویت و پلیس و غیره را شامل می شوند، به خاطر ثبت انواع کیفیات حاضر در زندگی روزانه و پیوند اساسی با کنش ها، باورها، عادات و روش های زندگی مردم، عملاً دارای کیفیات استنادی چونان متن دیداریِ تاریخ اجتماعی هستند. از این منظر، در مطالعه و تحلیل عکس های ورناکولار، نه کیفیات هنری و زیبایی شناسانه شان، که روش های روزمره ی ثبت عکاسانه توسط مردم از منظر تاریخ اجتماعی است که دارای اهمیت است. برهمین اساس، می توان با روش مورخان اجتماعی که سعی در تحلیل و واکاوی جزیی ترین مسائل زیست روزانه در بستر فرهنگی خاص دارند، به چیستی، تعاریف، و محتوای عکس های ورناکولار پرداخت. سوال اصلی اما این هست که براساس تاریخ زندگی روزانه، کدام ویژگی های عکس های ورناکولار آن را درپیوندی هستی شناسانه با تاریخ اجتماعی نوین قرار می دهد؟ می توان گفت که این دسته آثار عکاسانه، به دلیل خارج بودن از عرف و تعاریف نهادهای هنری، از الزامات و ضروریات دستوری هنر خارج بوده و همین امر موجبات ظهور کیفیت استنادیِ یکتا از متن زندگی روزانه را برای مورخان فراهم می سازد. در نتیجه ی این امر، عکاسی ورناکولار در معنای کلی خود می تواند بازوی توانمند تحقیق و پژوهش در حوزه ی مطالعات تاریخ اجتماعی باشد و چه بسا دور از قاعده نباشد اگر بگوییم بدون ثبت اسناد ورناکولار، اصولاً مطالعات زیست روزانه ی بسترهای اجتماعی در علم تاریخ با مسئله ی اساسی نقصان در ارجاع دهی و استنادسازی همراه می گردد.
جایگاه شاه و باور مذهبی به وی در اندیشه مردم عصر صفوی با نگاهی به متون ادبیات شیعی و با تأکیر بر دیوان صائب تبریزی
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
177 - 203
حوزه های تخصصی:
باور به شاه در دوره صفوی یکی از اعتقادات مهم درمیان مردم و تاثیر گذار بر کنش های اجتماعی و زندگی روزانه آن زمان بود. یکی از منابع مهم در دوران صفوی دیوان اشعار و ابیات باقی مانده شاعران این عصراست. منابع ادبی می توانند بازتابی از افکار جامعه باشند.اشعار صائب تبریزی به عنوان ملک الشعرای دربار و هم عصر سه شاه صفوی نیز شاهدی مناسب در کنارسایر دادهای تاریخی برای درک جایگاه شاه و باور به وی در میان مردم و زندگی آنها است.با توجه به مساله پژوهش که بررسی باورهای عامه به شاه ایران در متون ادبی و تاریخی این دوره علی الخصوص دیوان صائب تبریزی است تا دریابد چه درکی از شاه و جایگاه وی در میان ادیبان ، مردم و صائب تبریزی به عنوان نمونه ای از جامعه ی عصر صفوی بوده است؛ سوالات پژوهش این خواهد بود: شاه در باور مردم و صائب تبریزی دارای چه ویژگی هایی بود؟ این ویژگی هاچه تاثیری بر زندگی مردم می توانست داشته باشد؟شاه در باور مردم به عنوان شخصی مقدس، نایب ائمه، مرشد کامل طریقت، شفا دهند و مبرا از گناه شناخته میشد که اطاعت از وی واجب و فرامین وی حتی بر فرامین شرعی اولویت داشتند، ویژگی برجسته شاه عدالتش بود و بنا بر نسب قدسی که داشت امری ذاتی برای وی به حساب می آمد زندگی مردم می توانست با هر تصمیمی از شاه و حتی یک خواب وی دچار تغییر شود. این پژوهش با تکیه بر روش توصیی-تحلیلی و استناد به کتب ادبی صورت پذیرفته است.