فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
78 - 97
حوزههای تخصصی:
نورالدین عبدالرحمان جامی- عارف و شاعر معروف قرن نهم هجری- به واسطه نگارش آثار و شروح در تبیین مکتب ابن عربی، تأثیر چشم گیری در گسترش و تداوم آن مکتب در ایران داشته است. وی با غور در آثار ابن عربی، به عنوان یکی از شارحان برتر این مکتب، جایگاه ویژه ای دارد چنان که تعلیقاتی بر فصوص الحکم تحت عنوان نقدالنصوص فی شرح نقش الفصوص و نیز شرحی بر فصوص الحکم نگاشته است. اما در مورد تأثیرگذاری تعالیم جامی بر دیگر متفکران ایرانی، این سؤال به ذهن می آید که آیا بحث وحدت وجود - به عنوان مهم ترین آموزه فکری ابن عربی در عرفان نظری- آن گونه که از شرح های جامی بر می آید در تقریرهای فیض کاشانی انعکاسی دارد یا خیر؟ از این رو، این پژوهش برآن است که به روش توصیفی- تطبیقی، احتمال این که تعالیم جامی در تفکر فیض کاشانی در باب وجودشناسی راه یافته است با تکیه بر نقد النصوص و کلمات المکنونه مورد بررسی و تحلیل قرار دهد که با مقایسه بین اندیشه های جامی و فیض کاشانی، ردپای اندیشه های جامی درباره وجودشناسی در تقریرهای فیض کاشانی دیده می شود.
ساخت شکنی «هویت» در تمثیل پردازی های عرفانی از منظر نظریه گفتمان لاکلائو و موف (مطالعه موردی: هویت گناهکار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
5-26
حوزههای تخصصی:
نقش زبان در ساختن هویت، از مهم ترین بحث های نظری مدرن در باب هویت است. نظریه گفتمان لاکلائو و موف نیز با پذیرش این انگاره اساسی پساساختارگرایی ، تأکید می کند که «کیستی» یا «هویت» ، امری نسبی و غیرذاتی است و هویت ها را باید به مثابه «موقعیت های سوژگی» در یک ساخت گفتمانی فهمید که هیچ گاه نمی توانند برای همیشه تثبیت شوند. پژوهش پیش رو می کوشد با ارائه الگوی مناسبی از بررسی هویت در متون عرفانی، با اتکا به مبانی نظری و روش شناختی «نظریه گفتمان» نشان دهد چگونه کاربرد زبان تمثیلی در آثار عرفانی ، انگاره «معنای واحد» یا حضور «معنای قطعی» را متزلزل می کند و هویت «بنده گناهکار» را به عنوان یکی از سوژه های مهم متون عرفانی، به اشکال متفاوت بازنمایی می کند. بازنمایی هویت گناهکار در تمثیل های عرفانی قرن سوم تا هفتم، در سه گفتمان اصلی دسته بندی می شود: الف. گفتمان «دشمن و طغیانگر»: که در آن با بازتولید گفتمان قرآنی، برخی گناهان به منزله جنگ با خدا و گناهکار به منزله دشمن حق بازنمایی می شود؛ ب. گفتمان «بیمار و ناخلف»: با رویکردی اخلاقی، گناهکار فرزندِ ناخلف یا بیماری است که به مراقبت بیشتر نیاز دارد؛ ج. گفتمان «محبوب و خاص»: با ساخت شکنی رابطه گناه و محبت، گناهکار را «غلام خاص سلطان» یا «فرزند محبوب و زیبارو» بازنمایی می کند. بررسی تمثیل ها نشان می دهد در دوران تکوین تصوف، هویت گناهکار ماهیتی بیناگفتمانی دارد اما در آثار متأخرتر، به تدریج مفصل بندی تازه ای ارائه می شود که حاکی از تحول هستی شناختی مفهوم گناه از منظر صوفیه است و گاه حتی در تخاصم آشکار با سایر گفتمان های مسلط در جهان بینی اسلامی قرار می گیرد.
بررسی مقایسه ای انواع و کارکرد نماد در داستان های عرفانی ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
295 - 310
حوزههای تخصصی:
بیان رمزی مفاهیم عرفانی شگرد متصوفه و عارفان برای رساندن و القای مقصود خود به دیگران بوده است. کاربرد رمز در داستان های ادب فارسی و به ویژه داستان هایی که در حوزه ادبیات تصوف خلق شده اند، ابزاری بوده است برای پنهان کردن مفاهیم عمیق عرفانی که در بیشتر موارد بایستی از درک ناآگاهان این حوزه به دور می ماند. استفاده از رمز و نماد در آثاری که به شکل داستان روایت می شود، روایت تمثیلی را پدید می آورد که داستان های ابن سینا و سهروردی را می توان مصداق و نمونه بارز آن دانست. جستار حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی تلاش می کند تا انواع و کارکرد نماد را در داستان های این دو فیلسوف که تمایلات عرفانی داشتند؛ به شکلی مقایسه ای بررسی کند. آنچه از پژوهش حاضر به دست آمده، بیانگر این نکته است که نماد در داستان های سهروردی در مقایسه با داستان های ابن سینا بسیار پیچیده تر و شخصی تر است. از سوی دیگر سهروردی در مقایسه با ابن سینا بیشتر از نمادهای وضعی یا قرادادی استفاده کرده است. او از نمادهای سنتی (عمومی) که بیشتر آن ها از اساطیر ایران باستان نشأت گرفته اند استفاده می کند و آن ها را به عنوان نمادهای وضعی در آثار عرفانی خود به کار می گیرد. در نتیجه شبکه نمادها که روایت تمثیلی را می سازد، بسیار تودرتو و بغرنج است.
پدیدارشناسی مکان های مقدس با تکیه بر معماری ایرانی- اسلامی (نمونه موردی: مسجد تاریخی شیخ لطف الله اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
251 - 266
حوزههای تخصصی:
معماری مسجد باید نیروی تعقل، خرد انسان سازنده، هوش و ذکاوت او را در قالب های معمارانه دربرگیرد به طوری که بنای مسجد بتواند اعتلای روح و سیر عرفانی به سوی کمال و ظرافت و خشوع عبادی را در عمق وجود انسان مسلمان پرورش دهد. عناصر وجودی مسجد از جمله طرح و نقشه، کاشی کاری ها، رنگ و نور، اشکال، خطوط و... در بردارنده رسالت دینی و اجتماعی است و در واقع مساجد هر دوره تاریخی همچون آینه ای تمام نما هستند که شرایط اجتماعی عصر خود را منعکس می کنند.
هدف اصلی این تحقیق، بررسی مکان های مقدس با تکیه بر معماری ایرانی- اسلامی (نمونه موردی: مسجد شیخ لطف الله) با رویکرد پدیدارشناسی است.
مبنای کار هدف موجود در این پژوهش، بر اساس دو رویکرد رلف و یوهانی پالاسما بوده، بر مبنای مهم ترین جنبه های حس مکان در مسجد شیخ لطف الله، سیر از ظاهر به باطن و به اتحاد مثلثی عناصر کالبدی (ورودی مسجد، راهروهای ورودی، دیوار، سقف، محراب و گنبد) با نور و معانی است که موجب شکل گیری ارتباط عمیق درونی و دیالکتیکی بین مسجد شیخ لطف الله و ناظر و شاهد آن در بالاترین سطح حس مکان می گردد.
تأویل عرفانی در تفسیر آیات الولایه راز شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
78 - 96
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم به مقامات اهل بیت یکی از مهم ترین گرایش های رایج در عرفان شیعی است. یکی از مهم ترین تفاسیری که در آن آیات قرآن به جایگاه اهل بیت تفسیر شده، تفسیر آیات الولایه اثر میرزا ابوالقاسم حسینی شریفی ذهبی معروف به « میرزا بابا » و متخلّص به « راز شیرازی » ( 1202- 1286 ق ) از عارفان سلسله ذهبیه است . او در تفسیر خود 1001 آیه از قرآن کریم را در شأن ائمه علیهم السلام و دشمنانشان دانسته، از این رو، آنها را در پرتو تعالیم عرفانی شرح کرده است. از ویژگی های مهم این تفسیر قابل استفاده بودن آن برای عامه مردم است. رازشیرازی، برآن است که در این تفسیر از روش تفسیر و تأویل حضرات ائمه بهر برده و معرفت خویش را در این باب از ریاضت های شاقه و سیر و سلوک و پیروی از اهل کشف و معرفت حاصل کرده است. از مهم ترین مفاهیم عرفانی که در شأن ائمه علیهم السلام مطرح گردیده می توان به انسان کامل و ولایت اشاره کرد که در جای جای این تفسیر مطرح شده اند. افزون بر این، تدقیقات راز شیرازی در این تفسیر نیز حائز اهمیت است.
بررسی تطبیقی دو مقام عرفانی انبساط و بسط(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برنامه سیر و سلوک عرفانی که خواجه عبدالله انصاری تدوین و تبیین کرده، دارای مقام هایی است که برخی از آنها از جهت لغوی و معنایی مشابه هم هستند. مقایسه و بررسی تطبیقی این مقام های مشابه، تصویر روشنی از مسیر سیر و سلوک ترسیم می کند و زمینه بهره مندی هرچه بیشتر محققان و علاقه مندان در زمینه عرفان را فراهم می سازد. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش مقایسه تطبیقی، دو مقام انبساط (مقام چهلم) و بسط (مقام هشتاد و ششم) بررسی شوند. سؤال اساسی این است: چه شباهت ها و تفاوت هایی بین آنها وجود دارد؟ یافته ها حاکی از آن است که نقطه اشتراک در هر دو مقام، توجه به ارتباط عارف با مردم است؛ اما در مقام انبساط، به جهت اینکه این مقام در نیمه اول مسیر سلوک قرار دارد، علاوه بر ارتباط با مردم، ارتباط عارف با حق همچنان پررنگ است؛ اما در مقام بسط که در مراحل پایانی سلوک است، ارتباط با مردم و هدایت آنها بیشتر مورد توجه است.
پژوهشی در اندیشه های برهان الدّین محقق ترمذی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
11 - 37
حوزههای تخصصی:
برهان الدّین محقق ترمذی یکی از شخصیت های برجسته عرفان اسلامی است که در جوانی حضور بهاءولد بلخی را درک کرد و در سایه عنایت او به درجات والای عرفانی دست یافت. سیّد پس از مرگ بهاءالدیّن، ارشاد و هدایت مولانا جلال الدّین را به عهده گرفت و او را آنگونه به وادی طریقت هدایت کرد و به مقام فنا رساند که توانست مصاحبت شاه معشوقان - شمس تبریزی- را برتابد. تأمل در کتاب معارف برهان الدّین آشکار می کند که او اندیشه های والایی در عرصه طریقت دارد و این اندیشه ها تحوّلی شگرف در تفکّر بزرگانی چون مولوی و سلطان ولد به وجود آورده است. وی از زمره عرفایی است که وحدت هستی را درک کرده، کثرات را اموری اعتباری می داند. برهان الدّین همچنین ولایت را معرفتی قلبی می داند که به وسیله آن می توان همه چیز را مسخر حق دانست. علاوه براین، سیّد سردان در مورد ریاضت، ذکر و چله نشینی توضیحاتی داده است که دلیلی آشکار بر پختگی او در وادی عرفان است. در این جستار پس از بررسی اجمالی سیر زندگانی برهان الدّین، مهم ترین اندیشه های عرفانی او تحلیل و بررسی خواهد شد.
تعالی حقیقت وجود در حکمت متعالی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
حقیقت وجود، اصل و صرف و محض وجود است که آمیخته به حدی یا نهایتی یا عدمی یا نقصی یا عمومی یا خصوصی یا صفتی غیر از وجود نیست؛ پس مطلق غیر متناهی، بلکه فوق ما لایتناهی بما لایتناهی است و این عدم تناهی که سلب تحصیلی است، نه ایجاب عدولی - اطلاقی است که در مقابل آن، تقییدی نیست و از هر نوع تعین اسمی و وصفی و هر تقیید مفهومی و از معرفت و ادراک و از معنا و مفهوم و وضع و لفظ، «تعالی» دارد. صدرالمتألهین، ذات حق تعالی را حقیقت وجود می داند. با این وصف، بعض تعابیر ایشان با دیدگاه حکیمان و بعض آنها با دیدگاه عارفان سازگار است و از این رو، شارحان به چالش افتاده اند و فهم مقصود اصلی دشوار شده و در نتیجه نظرات متقابلی به بار آمده است. در این نوشتار، دیدگاه صدرالمتألهین در تعالی حقیقت وجود آشکارسازی شده است.
چیستی تأویل عرفانی قرآن و نسبت آن با تأویل فنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عالمان و محققان دینی درباره شرح و تفسیر «تأویل قرآن» سخنان مختلفی بیان کرده و اصطلاحات متنوعی را پدید آورده اند. در عرف عرفان و لسان اندیشمندان، به طور رایج فهم و شرح آیات الهی به وسیله عارفان، «تأویل» نام گرفته است که با ذوق خاص و ارائه مفاهیم ویژه همراه است. بررسی تأویل قرآن نزد عرفا و اینکه چرا فهم خود را فهم تأویل می دانند، تابع تبیین مبانی معرفتی و هستی شناختی عرفانی است که آثار ابن عربی و پیروان او بهترین منبع این بررسی است. در دیدگاه ابن عربی، فهم و شناخت هر حقیقتی، از جمله فهم تأویل و حقیقت قرآن، تنها وقتی حاصل می شود که مبادی ادراک قلب حقیقی انسان از راه تصفیه باطن گشوده شود و محل دریافت تجلیات ذاتی و اسمائی گردد. این نوع اخذ علم، خصوصیت اصلی و فصل ممیز معارف عرفانی است و راه بدیلی ندارد. در قبال این ادعا، راه بدیلی با عنوان تأویل فنی قرآن طرح شده است که این مقاله به نقد آن اشاره دارد.
بررسی «اعتبار» از دیدگاه ابن برّجان و مقایسه با ابن مسرّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
353-374
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مورد تأکید عرفای مسلمان، سیر آفاقی است. یکی از عرفای اندلس که بر سیر در آفاق بسیار تأکید می کند، ابن برّجان (د. 536 ق/ 1141 م)، عارف و مفسر اندلسی است. ابن برّجان در توضیح سیر در آفاق، از اصطلاح «اعتبار» استفاده می کند و این اصطلاح در نظام فکری او، جایگاه ویژه ای دارد. این پژوهش به دنبال بررسی مفهوم اعتبار از دیدگاه ابن برّجان و مقایسه آن با دیدگاه ابن مسرّه است و به روش اسنادی و توصیفی تحلیلی انجام شده است. اعتبار از دیدگاه ابن برّجان عبارت است از معراج عقل در پرتو نور ایمان و وحی با تأمل بر آیات الهی (آیات وحی و آیات طبیعت) برای معرفت به غیب و رسیدن به یقین. اعتبار دارای دو مؤلفه تعقل و ایمان است که می تواند صعودی یا نزولی باشد. او معتقد است با اعتبار در مخلوقات می توان به معرفت الهی و شناخت موجودات اخروی دست یافت. دیدگاه ابن برّجان با ابن مسرّه در این باره قابل مقایسه است. با توجه به شباهت ها و قرینه های مختلف به نظر می رسد ابن برّجان تحت تأثیر ابن مسرّه بوده است. تفاوت مهم این است که ابن مسرّه معتقد است در اعتبار، عقل می تواند جدای از وحی به نتیجه برسد. تفاوت دیدگاه های آن ها می تواند ناشی از گرایش کلامی متفاوت آن ها باشد.
نمایه مقالات مجله مطالعات عرفانی به ترتیب الفبایی نام نویسندگان اول مقاله (شماره های 1 تا 30)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
375-408
حوزههای تخصصی:
نمایه مقالات مجله مطالعات عرفانی به ترتیب الفبایی نام نویسندگان اول مقاله (شماره های 1 تا 30 )
تحلیل مفاهیم «خود» و «دیگری» براساس مبانی عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
498 - 479
حوزههای تخصصی:
به اعتقاد برخی وحدت گرایی عرفانی با نفی تمایزات انسانی جایی برای شکل گیری مفاهیم «خود» و «دیگری» و رابطه «من - تو»یی که از لوازم تفکر اخلاقی است، باقی نمی گذارد. ازاین رو، موضوع مقاله حاضر چگونگی تکوّن مفاهیم «خود» و «دیگری» با ابتنای بر هستی شناسی وحدت وجودی ابن عربی است و سعی شده تا با روش تحلیلی و بر اساس مبانی عرفانی «وحدت در کثرت»، «مظهریت اسمایی»، «تعدد جهات» و اصل «لاتکرار فی التجلی» نشان داده شود که در نظریه وحدت وجود ابن عربی تمایزات انسانی از بین نمی رود و می توان از رابطه مبتنی بر «من - تو» در ذیل مفاهیم «خود» و «دیگری» سخن گفت که بدین گونه شرط امکان اخلاق تأمین می شود. همچنین، عارف وحدت وجودی هم «خود» را مقدم بر «دیگری» می شناسد و هم «دیگری» را در درون خود می یابد، بدون آنکه دیگری را به خود تقلیل دهد و اصالت و غیریت او را زیر سؤال برد. درضمن، استدلال می شود که قول به وحدت بنیادین انسان ها نه تنها اخلاق را ناممکن نمی سازد؛ بلکه از شروط ضروری آن است.
الهیات سیاسی یوهانس پابتیست متز؛ گامی به سوی الهیات یادآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
101 - 123
حوزههای تخصصی:
الهیات سیاسی یوهانس باپتیست متز، کشیش و الهی دان کاتولیک آلمانی، واکنشی الهیاتی در مخالفت با فردگرایی فرهنگ غربی، خصوصی سازیِ دین و مبادله ای شدن ارزش ها از دوران روشنگری تا امروز است. او در آثار خود، با محورقراردادن مسئله رنج، تفسیری از زندگی و آموزه های عیسی مسیح به دست می دهد که بنیاد و پایه دین، کلیسا و ایمانِ مسیحی را در یادآوریِ پرمخاطره عیسی مسیح می داند. به باور وی، این یادبود پرمخاطره به عنوانِ یادآوری رنج، نمونه ویژه یادآوری تاریخ رنج انسان است که از فرد می خواهد تا با یادآوری رنج های گذشته و به ویژه یادبود زندگی و مصائب عیسی مسیح، مسئولیتش نسبت به دیگری را بپذیرد. نمود عینیِ ایمان مسیحی و تحقق عملیِ این یادبود در تشبه به مسیح، پیروی و شاگردیِ وی در همبستگی با رنج کشیدگان و ستم دیدگان است. این خوانش نوین از الهیات سیاسی بر پایه تجربه شخصیِ متز از حضور در جنگ جهانیِ دوم و تأثیرپذیرفتن از سنت های یهودی -مسیحی و فلسفی است که با یادآوری و روایتِ زندگی عیسی مسیح، نگرشی انتقادی - اصلاحی دارد و معنای تازه ای از کلیسا و ایمان مسیحی ارائه می کند. این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی ماهیت، ریشه ها، چگونگی و ابعاد گوناگون یادبود پرمخاطره عیسی مسیح در الهیات سیاسی متز می پردازد.
تباین رفتاری جهاد با خشونت و افراطی گری از منظر عرفانی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
311 - 334
حوزههای تخصصی:
غایت نهایی در تحقیق حاضر تشریح و آشکار ساختن رفتار در جهاد که منحصر در سبیل الله شده و کارزاری که زمینه تحقق قرب الهی و درک عرفان ربوبی را میسور می کند و مباینت آن با خشونت و افراطی گری از منظر قرآن کریم است. بنابراین همه آنچه در طی تحقیق بر آن ادعا شده، در پرتو کلام الهی و با بهره مندی از روایات مربوطه، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و فن کتابخانه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. در پی تتبعاتی که در کلام وحیانی قرآن کریم به دست آمد و آداب رفتاری فریضه مقدس جهاد مورد واکاوی و بررسی همه جانبه قرار گرفت مشخص گردید که این فریضه علی رغم حدت و شدتی که در مقابله با خصم و در وجه عملی خود بروز می دهد اما در تقرب مجاهد به خدا و عارف ساختن وی، در عین حال، مباینتی آشکار با هر گونه خشونت و افراطی گری برآمده از آن دارد که به هیچ روی سنخیت و تشابهی میان جهاد مقدس و شدت عمل ها و رفتارهای غیر انسانی که به نام مجاهد و در زیر لوای اسلام صورت می پذیرد و در وجه سبوعانه و کنش های وحشیانه رُخ می نماید و انسان را از منزلت واقعی خود دور می سازد وجود ندارد. حرمت رفتاری جهاد که در دو وجه کلی و جزئی آن نِمود می یابد و هر گونه تجاوز و اسراف مختص خشونت را در مقابل رعایت احکام خدا و تقدم دشمن نزدیک متعین شده در وجه کلی قرار می دهد و از سویی دیگر در وجه رفتار و عملکردهای جزئی آن است که هر گونه افراط در قتل و کشتار و ویرانی و تعدی به مظلومین در کارزار و جبهه خشونت، در مباینت آشکار با پاسداشت خون بی گناهان و مبرّیان از جنگ و ضعفاء و منع ویرانی و مغبون ساختن مایملک مردم مبتلی به جنگ که متعین شده در آداب رفتاری جهاد است معرفی می کند .
بررسی و تحلیل اصطلاحات عرفانی نسخه خطّی عقودالجواهر در گستره مفهومی نصاب احمد داعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
192 - 203
حوزههای تخصصی:
بشر از آغاز آفرینش در سرچشمه های معرفت به دنبال کشف راز خلقت و فهم اسرار تکوین بوده است و با هدف حقیقت جویی و کمال طلبی با زبان عرفانی معانی بلند شناخت را به تفسیر درآورده است. انسان اندیشمند با عواطف فردی و تجربه های روحی برای پاسخ دادن به از کجا آمدن و به کجا رفتن در قلّه آگاهی در دو راهی عقل و عشق، باشکوه ترین راه را در سلوک حود به فسفله حیات کشانده و با شور و معرفت به «وجدان حقیقت واحد» رسیده است. این را سر به مهر بر اساس فهم و گمان در اندیشه و عارفان طالبان راه حقیقت که در پی فاش کردن اسرار و یافته های از دل برآمده بوده اند و یا در جهت نورافکنی به برخی از زوایای آن برآمده اند هر کدام طریقی را انتخاب کرده اند. در این گستره احمد داعی با معنی کردن این اصطلاحات در قالب نصاب، ساده ترین روش را به عینیّت کشانده است و مصداق «لنهدینّهم سبلنا» از جمال راز پرده افکنی کرده است. در این مقاله حرف اختصاری «ع» به معنی عقودالجواهر می باشد.
تبیین مراتب و عوالم هستی از منظر علامه طباطبایی با تکیه بر آرای فلسفی، قرآنی و عرفانی ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
139 - 150
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر سعی بر این است تا نظر علامه طباطبایی به عنوان یک فیلسوف متأله، مفسر بزرگ و آشنا با گستره اندیشه و مبانی عرفان اسلامی معاصر در باب مراتب و عوالم هستی و ارتباط آن با اسماء و صفات الهی و عالم امر و خلق مورد بررسی و اعتقادات فلسفی، قرآنی و عرفانی وی مورد مداقه قرار گیرد.
آنچه از مطالعه آثار علامه طباطبایی به دست می آید این است که وی در تقسیم بندی مراتب عالم دارای دست کم سه دیدگاه فلسفی، قرآنی و عرفانی بوده است و با توجه به هر کدام از این سه دیدگاه، تقسیم بندی جداگانه ای انجام داده است. وی در آثار فلسفی خود از سه عالم سخن می گویند: عالم عقل، عالم مثال و عالم ماده و مادیات؛ نیز در تفسیر المیزان که با روش تفسیری آیه به آیه انجام گرفته است موجودات و عوالم هستی را به عالم امر و عالم خلق تقسیم نموده است اما در دیدگاه مبتنی بر آموزه های عرفانی، از عالمی که از لحاظ مرتبه وجودی مقدم بر همه عوالم فلسفی است یعنی عالم اسماء و صفات بحث کرده است. لذا مراد نگارنده بر این است تا علاوه بر تبیین دقیق این سه دیدگاه، همخوانی یا عدم همخوانی این دیدگاه ها را مشخص و دیدگاه قرآنی و عرفانی وی را با دیدگاه فلسفی مورد تطبیق و بررسی قرار دهد.
روش کار در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی و با مراجعه به منابع دست اول و منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
تحلیل رؤیا از منظر ابن عربی و علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
71 - 88
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه های ابن عربی و علاءالدوله سمنانی درباره مسأله رؤیا پرداخته است. ابن عربی که کاشف عالم خیال بوده، با ارتباط دادن عالم خیال- خیال منفصل- و رؤیا- خیال متصل- به این مسأله پرداخته است. از سوی دیگر علاءالدوله سمنانی، قائل به اهمیت رویا در سلوک بوده و به نقش و اهمیت شیخ در ارتباط با آن معتقد بوده است و رؤیا را به لطایف سبعه که از مهم ترین مسائل در تفکر وی بوده، ربط داده است. دو عارف در بحث رؤیا درباره بیننده رؤیا، خود رؤیا و اضغاث احلام دیدگاه هایی را مطرح کرده اند. علل تفاوت دیدگاه های آن دو عارف را می توان در سطح عمیق تری ناشی از تفاوت نگرش آنان در حوزه های عملی و نظری و دیدگاه های معرفت شناختی و هستی شناختی دانست که تأثیر آن در رویکرد آن دو و تحلیل هایشان در باب رویا دیده می شود. این پژوهش به شیوه تحلیلی به مقایسه اقوال و نظرات این دو عارف بزرگ و با هدف فهم شباهت و تفاوت دیدگاه این دو، در مسأله رؤیا صورت گرفته است.
ابعاد روش شناختی اندیشه جوسایا رویس از منظر رویکردهای الهیاتی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
338 - 317
حوزههای تخصصی:
در این مجال نگرش دینی جوسایا رویس [1] (1855-1916) بر اساس برخی جریانات عمده الهیاتی معاصر مثل فلسفه دین تحلیلی، الهیات تحلیلی، الهیات سیتسماتیک و الهیات پسامدرن بررسی و تحلیل می شود. به نظر می رسد که پراگماتیسمِ ماخوذِ از فلسفه کانت، سرچشمه تاریخی مشترک بین اندیشه رویس با فلاسفه دین و الهیات معاصر است. او از عقاید مسیحی به عنوانِ مقدمه ای برای استدلال های خود بهره می برد و از این جهت، رویکرد او با الهیدان های تحلیلی قابلِ مقایسه است. با توجه به منظومه ای از باورهای الهیاتی که با الهام از ایدئالیسم شخص گرایانه شکل گرفته است، اندیشه او نوعی الهیات سیستماتیک محسوب می شود. از سوی دیگر، او همگام با فلاسفه پسامدرن سوژه را برساخته عوامل اجتماعی و فرهنگی می داند و همچنین، در پاسخ به نیازهای زمانه تفسیری نوین از الهیات مسیحی ارائه می دهد. با وجود تمام این جنبه های مشترک، اندیشه رویس به خاطرِ استفاده از شهود متافیزیکی - به عنوانِ یک منبع معرفتی مؤثق و واقع نما - از سنت تحلیلی و پسامدرنیسم متمایز می شود.
بررسی مواجهه فمینیسم و اگزیستانسیالیسم؛ اسطوره زدایی از تصویر زنان در کتاب مقدس و برسازی چهره نوین از زنان در جوامع مدرن غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
439 - 421
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در نظر است تا با تکیه به برخورد نظری دو چهارچوب نظری فمنیسم و اگزیستانسیالیسم در عرصه فلسفه سیاسی، وجوهی را که در گذار جامعه سنتی به جامعه مدرن در اروپای غربی در باب خوانشی جدید از جایگاه زن در کتاب مقدس مسیحیت، با تأکید بر تورات ( عهد عتیق ) و اناجیل چهارگانه ( عهد جدید ) مطرح شده است، بررسی شود و فرآیند اسطوره زدایی و افسون زدایی که از ویژگی های عصر روشنگری است، از امر زنانه در غرب نوین واکاوی شود. در این حوزه، ابتدا دیدگاه فمنیستی کسانی چون سیمون دوبوار بررسی شده است و سپس به دیدگاه پدیدارشناختی شلایر ماخر و همچنین دیدگاه اگزیستانسیال و لیبرال بولتمان پرداخته شده است. در یک دیدگاه نهایی، می توان فهمید که جریان فمنیستی همسو با جریان روشنگری به افسون زدایی از مفهوم سنتی زن پرداخته است؛ و این افسون زداییِ مفهومی در رابطه ی معناداری با تجدیدنظرهای فیلسوفان و الاهیات دانان لیبرال و اگزیستانسیال در الهیات مسیحی قرار دارد.
اندیشه های عرفانی گهلوی در شرح محبت نامه جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۳
193 - 214
حوزههای تخصصی:
شرح محبت نامه جامی اثر محمدبن غلام بن محمدگهلوی، از نویسندگان شبه قاره هند در اوایل قرن سیزدهم هجری است. اگرچه از آثار دست دوم فارسی است اما به دلیل داشتن دانش و اطلاعات عرفانی حائز اهمیت است. در شرح محبت نامه جامی، جوهر و روح تعلیم صوفیه انعکاس دارد. آنچه از این نسخه استنباط می شود شارح محبت نامه نه تنها مردم را به انزواطلبی و دوری از اجتماع و مدنیّت ترغیب نکرده است بلکه به عکس در ساماندهی حیات بشری و حدومرز حضور مدنّی انسان ها در جامعه انسانی توجه داشته است. او افقی وسیع تر به نام خدمت و شفقت بر خلق پیش روی آدمیان می گشاید. افکار گهلوی از جامی نشأت گرفته است. او در مقدمه شرح محبت نامه بیان می کند که دل سراپرده عشق است و آن دلی که از عشق بی بهره است جسمی بی حیات است و جهان و هرچه در اوست از نفحه عشق آفریده شده است. این پژوهش با هدف تبیین جایگاه و تأکید بر اهمیت شناخت شرح محبت نامه جامی در ادب فارسی، نخست به معرفی کوتاهی از این اثر و موضوع آن پرداخته، سپس به جستجوی اندیشه های عرفانی و اجتماعی محمدبن غلام گهلوی و بازیابی این اندیشه ها در عرصه ها و حوزه های گوناگون می پردازد.