مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
واقعه
درآمدی بر فلسفه تلویزیون
حوزه های تخصصی:
فلسفه تلویزیون را می توان در بستر فلسفه رسانه فهم کرد و برداشت از فلسفه تلویزیون در ساحت ها و ابعاد گوناگونی که فلسفه رسانه بدان تقسیم بندی می گردد و متفکران بدان پرداخته اند، قابل بررسی است. از دیگر سوی، فلسفه تلویزیون هم از منظر فنی و هم از منظر قالب های آن قابل بررسی است و لذا می توان در سه بخش تصویر، واقعه و سریال ابعاد آن را مورد مطالعه قرار داد. تلویزیون با توجه به سازمان بندی و شیوه عمل مختص به خود، تفکر و تجربه ای را تولید می کند، تلویزیون در اصل شکلی مختص به خود از تفکر و تجربه است که با عنایت به آن نه تنها جنبه فنی تلویزیون فراموش نمی شود، بلکه بر آن تأکید و تمرکز نیز می شود. تلویزیون عضو ماشینی زندگی انسان است که به فنی شدن و تکنیکی شدن تفکر می انجامد. تلویزیون رسانه ای است که ادراکی جهانی را برای انسان میسر می سازد. در این نوشتار فلسفه تلویزیون در سه بخش و با در نظر گرفتن سه برداشت از فلسفه رسانه بررسی می شود.
واقعه و مقبل اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ادبی را که همزمان با روزگار صفوی در ایران رواج داشت، عدّه ای دورة انحطاط ادبی می دانند و گروهی برخلاف آنان معتقدند این دوره از دوره های پویا و پُررونق ادب فارسی است که علاوه بر تداوم سنّت های ادبی رایج در دوره های بعد، زمینه ظهور تجارب جدیدی فراهم آمد. در این مقاله، بی آنکه این دو دیدگاه ارزیابی شود، یکی از این تجربه های جدید به نام واقعه سرایی بررسی و تحلیل می شود. از شواهد و قرائن برمی آید که مبدع این خُرده نوع ادبی، شاعری است به نام آقامحمّد شیخا متخلّص به مقبل اصفهانی (م. 1157 ق.) که از شاعران متعهّد و معتقد شیعی بود. وی در ایّام آشفته و ناامن اواخر عهد صفوی به تته و دکن پناه برد و دردستگاه نوّابان و سخنوران آن دیار با اکرام و احترام روزگار را به سر برد. شیوة شاعری او در دوره های مختلف با اقبال بسیاری از شاعران مرثیه سرا روبه رو شد. مقبل در ساحت شعر فارسی سنّتی بنیادی گذارد که امروز به «واقعه» شناخته می شود. واقعه را می توان از فروع «مرثیه» به شمار آورد. در این مقاله، ساختار و ویژگی های واقعه تببین می شود و نقش مقبل در شکل گیری و رواج این سنّت ادبی بررسی و تحلیل می گردد
صورت های احسن «خود» در واقعه های روزبهان بقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشف الاسرار دربردارندة مشاهدات روزبهان از عالم ملکوت است. عرفا در حالتی بین خواب و بیداری که به آن واقعه می گویند به رویت غیب می رسند. کشف و تحلیل زبان واقعه با توجه به حالت روان شناختی آن ها، نیازمند شناخت روان است. آن چه عارف در درون خود می جوید و سفری که از خود آغاز و باز به خود ختم می کند منجر به کشف ساحتی می شود که امروزه ناخودآگاه نامیده می شود. از نظر یونگ مکاشفه پرده برداشتن از اعماق نفس انسانی است و اساساً یک حالت روان شناسی است. ناهشیاری و شهود ناگهانی در خیال بافی های کهن الگویی شباهت بسیار به حالت واقعه دارد.روزبهان در واقعه ها مرتبه و حقیقت درون را در کسوت خیال مشاهده می کند. او سیر درون را به گذار در«سرزمین های ناشناخته»تعبیرمی کند.مهم ترین تصاویر کهن الگویی در مشاهدات وی «خود»و«پیر» است. وی پیوسته به حدیث«رأیت ربّی فی أحسن صورته»ارجاع می دهد. درمکاشفات وی صورت های احسن خود یا رب شخصی در هیأت مظاهر حسی از جمله اشکال نور، ماندالا، جواهرات و...از خزانه خیال پدیدارمی شوند. تجلی قدرتمند خود در مرتبه وحدانیت باعث کم رنگ شدن سایه و برجستگی پیر شده است. وحدت زادة مرتبه عشق در سلوک است. در این مرتبه خداوند صفات متعالی و جمال خود را بر سالک می پوشاند و کل هستی در صفت زیبایی خدا متجلی می شوند. کلید واژه:روزبهان، کشف الاسرار، واقعه، خود، پیر.
صلاحیت تکمیلی در رویه قضائی دیوان کیفری بین المللی: وحدت شخص و موضوع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گذشت دو دهه از آغاز فعالیت «دیوان کیفری بین المللی» هنوز گفت و گو ها درباره رابطه دیوان با محاکم ملی در جریان است. بر اساس اصل «صلاحیت تکمیلی»، در فرض اقدام دولت ها دیوان حق مداخله ندارد. لیکن هر اقدامی هم کافی نیست. بنابر رویه دیوان، دولت ها تنها در صورت اقدام کردن نسبت به «همان پرونده ای» که دیوان برای تعقیب برگزیده، مانع از اعمال صلاحیت دیوان خواهند شد. معیار همان پرونده خود مستلزم یکسانی «فرد» و «رفتار» به عنوان مولفه های سازنده یک پرونده است. بر اساس ضابطه یکسانی فرد، دولت اقدام کننده می بایست دقیقا همان متهمی که در دیوان تحت تعقیب واقع شده است را تحت پیگرد قرار دهد. اما در ارتباط با یکسانی رفتارها، شعبه تجدید نظر دیوان اعلام داشته است که رفتار ها می توانند «به طور عمده» یکسان باشند. این نوشتار در مقام پاسخ به این سوال است که مراد از یکسانی به طور عمده چیست؟ پاسخ شعبه تجدید نظر آن است که رفتارهای تعقیب شده از سوی دولت ها ممکن است با عنوان و نامی متفاوت تحت تعقیب قرار بگیرند. اما، دادرسان شعبه پیش-دادرسی در قضیه لیبی از این فراتر رفته و معتقدند که دولت ها می توانند وقایع و اتفاقات موجود در یک پرونده را نیز بر اساس صلاحدید خود انتخاب کنند. در این اختلاف، نظر شعبه پیش-دادرسی با اصل صلاحیت تکمیلی سازوارتر است. دیوان در گزینش پرونده ها نمی بایست وارد رقابت و مسابقه با دولت ها شود. امری که مستلزم تفسیر موسع از ضابطه یکسانی رفتار است.
بررسی نشانگرهای فراگفتمان تعاملی درقرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فراگفتمان نگرشی جدید در تحلیل کلام است که در آن نویسنده به طرق مختلف به منظور تعامل با مخاطب حضور خود را در متن نشان می دهد. در پژوهش حاضر به ارزیابی انواع نشانگرهای فراگفتمان تعاملی از قبیل: فراگفتمانهای یقین نما، خوداظهار، دخیل ساز، نگرش نما و تردیدنما بر اساس انگاره هایلند و تس (2004) در سوره های واقعه، حشر و الرحمن پرداخته ایم. دلیل انتخاب این سوره ها علاوه بر مفاهیم ارزنده و شگرف آیات، تأکید فراوان روایات اسلامی به قرائت مستمر آنهاست که خود نشان دهنده اهمیت والای این سه سوره در قرآن است. نتایج بررسی فراگفتمانها در سوره های فوق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نشان داده است که اولا ًطبقه بندی آیات این سه سوره فراتر از تقسیم بندی هایلند و تس (2004) است. ثانیاً تنها فراگفتمانهای یقین نما، خوداظهار، دخیل ساز و نگرش نما با بسامدهای مختلف در سوره ها مشاهده شده اند، بطوریکه در سوره واقعه و الرحمن دخیل سازها و در سوره حشر، نگرش نماها از بسامد بالاتری برخوردار بوده اند. فراگفتمانهای تردید نما در هیچ یک از سه سوره مشاهده نشده اند که نشانگر اطمینان، یقین و راستی کلام قرآن نسبت به هر نوع متن نوشتاری دیگر است.
نگاهی به آثار نظریات غیرشمول گرایانه نسبت به گستره احکام شریعت در دو حوزه فقه و اصول
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظر قریب به اتفاق فقهای مذاهب اسلامی و به خصوص فقهای امامیه، گستره استنباط احکام فقهی شامل تمام وقایع اعم از مستحدثه و غیرمستحدثه است؛ به این معنا که شریعت برای تمام افعال و سلوکیات انسان، دستوری صادر کرده است. بااین حال، برخی از فقها و تعدادی از نواندیشان دینی، نسبت به روایی مطلب فوق تردید و بعضاً با آن مخالفت کرده اند. ازآنجاکه نگاه غالب در سنت فقهی، نگاهی شمول گرایانه است، لذا مخالفین به خصوص فقهای ایشان صرفاً به اصل مسئله پرداخته و نتوانسته اند خود با نگاه غیرشمول گرایانه به سراغ مسائل بروند. ازاین رو آثار این نظریات به صورت کلی مورد بررسی قرار نگرفته است. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، برخی از مهم ترین آثار نظریات غیرشمول گرایانه نسبت به گستره احکام شریعت را در دو حوزه اصول و فقه مورد بررسی قرار دهد. نتایج این بررسی ها حکایت از آن دارد که بر پایه نظریات غیرشمول گرایانه، برخی از مهم ترین نظریات فقهی و اصولی با چالشی جدی مواجه خواهند شد.
مکاشفه در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکاشفه یا معرفت شهودی از مسائل اصلی معرفت و نوعی معرفت حضوری و وجدانی است. این حقیقت عینی، بیشتر یافتنی است تا فهمیدنی. در مقایسه با معرفت علمی-فلسفی، کشف یک روش معرفتی، برتر از روش استدلالی و عقلی است. زیرا اهل کشف، کسانی هستند که حجاب ها، برای ایشان کنار رفته و حقیقت اشیاء را مشاهده می نمایند. مکان مکاشفه نزد ابن عربی، سرزمین حقیقت نام دارد. احکامی که بر حقیقت مکاشفه، مترتب است، یکی این است که کشف قابل تعریف نیست. دیگر این که زبان مکاشفه برای آنان که حقیقت مطلق را درک نکرده اند، زبانی رمزی است.
از نتایج پژوهش حاضر آن است که زمان، مکان و زبان کشف را از دیدگاه میدان دار حوزه عرفان نظری-ابن عربی- بیان می نماید. امور کشف شده در چهار بخش: الف- رویت خدا، ب- حیات ذاتی اشیاء، ج- گفتگو با ارواح و موجودات غیبی، د- تمثّل قرآن ارائه می شود. اهمیت مکاشفه و انواع آن را بیان می کند. با استناد به واقعه های ابن عربی، سندیت کشف را در اندیشه وی خاطر نشان می کند تا به بررسی فلسفه مکاشفه های ابن عربی بپردازد و این تمهیدات می تواند مقدمه ای برای سیر در عالم ماورای طبیعت، ارتباط با موجودات عالم غیب و دریافت معارف عالی انسانی باشد.
رؤیاواره یا (واقعه) در آثار عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان شناخت و معرفت حق تعالی است. معرفت و شناخت عرفانی، دریافتی شهودی، حضوری و فردی است؛ عارف پس از طی مراحل و مقدماتی ، توانایی های روحی و معنوی خاصّی به دست می آورد که او را از تنگنای حس و عقل فراتر برده و سراپرده اسرار و حقایق را بر او مکشوف می سازد. رویارویی عارف با حقیقت ، حادث ه ای باطنی و درونی ست که بدون حضور و اشراف حس و عقل صورت می گیرد، عارف قادر نیست دیده ها و دریافته های خود را به صورت معقول و قابل ادراک در آورد و مشهودات و مکشوفات قلبی خود را برای دیگران بیان نماید. یکی از دلایل اصلی تغبیرنا پذیری حقایق عرفانی، غیر قابل تمیز بودن و بی تعیّنی آن است زیرا تجارب وحقایق عرفانی مربوط به عالمی متفاوت با عالم ماست. عین القضات همدانی در آثار خود به شرح و تبیین تجارب عرفانی خود پرداخته و برای اثبات آن ها به آیات و احادیث استناد نموده است. مکاشفه، واقعه، خواب، تمثّل از جمله تجارب عرفانی اوست. در این میان رؤیا واره (واقعه) یکی از راه های مهم ورود به عالم غیب و از عناصر فراحسی است که نفس ناطقه آدمی به کمک آن از گذشته و آینده آگاه می گردد. در این پژوهش ضمن تعریف واقعه و ویژگی های آن، تفاوت آن با خواب و مکاشفه، واقعه ها و تجربیات ناب شخصی عرفانی عین القضات تحلیل و بررسی می شود.
تحلیل رؤیا از منظر ابن عربی و علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
71 - 88
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه های ابن عربی و علاءالدوله سمنانی درباره مسأله رؤیا پرداخته است. ابن عربی که کاشف عالم خیال بوده، با ارتباط دادن عالم خیال- خیال منفصل- و رؤیا- خیال متصل- به این مسأله پرداخته است. از سوی دیگر علاءالدوله سمنانی، قائل به اهمیت رویا در سلوک بوده و به نقش و اهمیت شیخ در ارتباط با آن معتقد بوده است و رؤیا را به لطایف سبعه که از مهم ترین مسائل در تفکر وی بوده، ربط داده است. دو عارف در بحث رؤیا درباره بیننده رؤیا، خود رؤیا و اضغاث احلام دیدگاه هایی را مطرح کرده اند. علل تفاوت دیدگاه های آن دو عارف را می توان در سطح عمیق تری ناشی از تفاوت نگرش آنان در حوزه های عملی و نظری و دیدگاه های معرفت شناختی و هستی شناختی دانست که تأثیر آن در رویکرد آن دو و تحلیل هایشان در باب رویا دیده می شود. این پژوهش به شیوه تحلیلی به مقایسه اقوال و نظرات این دو عارف بزرگ و با هدف فهم شباهت و تفاوت دیدگاه این دو، در مسأله رؤیا صورت گرفته است.
بررسی رؤیاواره در غزلیات حافظ با رویکرد اسطوره شناختی
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
95 - 111
حوزه های تخصصی:
رؤیاواره ها در مرز میان رؤیا و بیداری اتفاق می افتند که سرانجام منجر به کشف و شهودهای عارفانه می شوند. جریان شکل گیری رؤیاواره در اشعار حافظ پیوندی مستقیم با مبادی دینی و بن مایه های کهن الگویی و اسطورۀ بازگشت دارد. حافظ در رؤیاواره های خود، با استمداد از ناخودآگاه فردی و جمعی و با بازگشت به «عهد ازل» و «عالم الست»، قدم در عرصۀ آفرینش آدم می گذارد. به منظور حصول به این امر، دنیای زمان مند و مکان مند در نوردیده می شود و شاعر بیرون از قید زمان و مکان به نظارۀ آفرینش می نشیند. حافظ برای بیان تأثیرگذارتر این مؤلّفه ها از نماد و رمز و عناصر زیبایی شناسی دیگر استفاده کرده است؛ برای نمونه کلمات «دوش» و «سحر» در شعر حافظ، بیان دیگری از روزگار الست و فضایی است که رؤیاواره در آن اتفاق می افتد و در بیشتر مواردی که حافظ کلمۀ دوش و سَحَر را آورده، پیام یا بشارتی به زبان ادبی از جانب معشوق ازلی به همراه می آورد. در این پژوهش تلاش شده است با روشی تحلیلی - استنادی و با مراجعه به کتب تحلیلی دست اوّل در این حوزه به واکاوی، برجسته کردن و بررسی ابعاد و افق های مختلف موجود در رؤیا و اسطورۀ بازگشت مبادرت نماییم. اگرچه ابعادی از پژوهش انجام شده در آثار دیگر مورد مداقه قرار گرفته؛ امّا بررسی این مقوله با رویکرد اسطوره شناسی و روان شناسی مغفول مانده است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.
بررسی واقعه عرفانی و نماد شناسی آن به مثابه تجربه ای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
39 - 69
حوزه های تخصصی:
«واقعه»، حالتی در عرفان اسلامی است که با آداب و شرایطی (خلوت گزینی، استغراق در ذکر و امثال این موارد) حاصل می شود و سالک با آن به معرفتی تازه می رسد و رهیافتی به عالم معنا می یابد که جایگاهش را در سیر و سلوک روشن می کند. واقعه، اغلب در قالب اشکال، انوار، الوان و غیره پدیدار و با نظر پیر، تأویل و تفسیر می شود. پژوهش حاضر پس از تعریف و بررسی مفهوم واقعه و بیان اهمیت ایدئولوژیک آن، به دیدگاه ذات گرایان و ساختارگرایان درباره تجربه دینی پرداخته است. دسته بندی شش گانه دیویس از تجارب دینی با تأکید بر مانعه الجمع نبودن آن ها بیان و سپس واقعه عرفانی از منظر تجربه ای تفسیری، شبه حسّی (با تأکید به واقع نمایی و غیروهمی بودن آن) و عرفانی (با مطالعه منظومه سلوک طریقت کبرویه) تبیین می شود. سرانجام نظرات کتز درباره زمینه مندی تجربه عرفانی بیان می شود. کتز معتقد است که تجربه در خلاء روی نمی دهد و حاصل تعامل دو سویه عارف با باورها، سنّت، تجارب دیگر و محیط است. علاوه بر این، حضور اسوه (راهنما) نیز در شکل گیری، جهت دهی و تأویل تجربه عرفانی اهمیت دارد. این نظریه در حوزه واقعات عرفانی با بررسی آداب و شرایط واقعه که در چارچوبِ سنّتِ دینیِ معیّن روی می دهد و نیز نقش پیر در شکل گیری و معنابخشی به آن، بیان می شود. در هر بخش از پژوهش حاضر، برای تبیین مباحث مطرح شده، با ارجاع به منابع و تذکره های عرفانی، به ذکر واقعات از مشایخ صوفیه پرداخته شده است.