مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اصطلاحات عرفانی
حوزه های تخصصی:
با آن که دو اصطلاح «حال» و «مقام» از مفاهیم زیربنایی صوفیان در سیر و سلوک عارفانه است، درباره تعریف آنها حتی تا در قرن ششم اتفاق نظر وجود نداشته و هر نویسنده با تلقی خاص خود معنی ویژه ای از حال و مقام و مصداقهای آن در می یافته است. در اواسط قرن چهارم ابونصر سراج در اللمع تعریفی نسبتا دقیق از این دو اصطلاح ارایه کرد ولی ظاهرا با اقبال عمومی روبرو نشد. زیرا بسیاری از مشایخ مانند ابوطالب مکی و کلاباذی چندان به تعریف سراج وفادار نبوده اند و برخی دیگر نیز معیارهای دیگر را در تعریف در نظر گرفته اند. گروهی تعریف را پذیرفتند ولی مصداقها را متفاوت دانستند. غایت این پژوهش نمایاندن سیر دگرگونی تعریف اصطلاح مقام و آمیختگی آن با مفهوم اصطلاح حال، نزد عرفا از میان قدیم ترین متن موجود صوفیان تا تالیفات قرن هشتم است و ضمن مقایسه متون گوناگون صوفیه، اختلاف نظر مشایخ در این زمینه را بر می شمارد.
بررسی نثر صوفیانه از سده پنجم تا قرن هشتم ه . ق
حوزه های تخصصی:
با توجه به دیدگاه کلی پژوهشگران، که نثر متون عرفانی را نثری ساده و روان دانسته اند بررسی جنبه های سادگی این آثار امری ضروری می نماید، لذا بدین منظور آثار منثور عرفانی از لحاظ ویژگی های لفظی و معنوی مورد ارزیابی قرار گرفت، حاصل این بررسی نشان می دهد که اینگونه آثار از لحاظ کمیت الفاظ در برابر معانی به جهت استناد به ایات و احادیث و درج و تضمین اشعار و آرایه های ادبی، نثری مطنب (دراز، طویل) است و از جهت پرداختن به تکلفات ادبی، نثر مرسل (ساده، روان) و عالی است و در نهایت به این اصل دست می یابیم که نثر متون عرفانی همچون نثر آثار علمی (تا جایی که از اصطلاحات فلسفی و کلامی بهره نگرفته اند) از جهت دریافت و درک برای خواننده، نثر ساده بوده و هدف از درج آرایه های ادبی برانگیختن مخاطب است و اقتباس از ایات و احادیث نه به جهت تزیین کلام بلکه بیشتر جهت تاکید و تایید کلام به کار رفته است.
بررسی جنبه های فرهنگ نگاری در مصباح الهدایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصباح الهدایه تالیف عزالدین محمود کاشانی یکی از کتب مهم درسی عرفا تالیف شده در اوایل قرن هشتم است که تالیفی بر اساس عوارف المعارف سهروردی است. عزالدین محمود در تالیف خود با کوشش در پیوند بین شریعت و طریقت،با نگاهی فقیهانه اصول عقاید عرفا، سیر و سلوک و برخی اصطلاحات رایج در میان صوفیه را بیان و شرح کرده است. اگر چه کتاب مختصات یک فرهنگ یا اصطلاحنامه ی تمام عیار را ندارد ولی با توجه به این که مفهوم بیش از 100 اصطلاح را برای مخاطبان خاص با شواهد و مثال توضیح داده است، می تواند یک فرهنگ تخصصی عرفانی به شمار آید. پژوهشگر کوشیده است تا بر اساس معیار های سنجش فرهنگ ها از نظر یاکوف مالکیل با سه سنجه ی گسترش واژگانی، شیوه ی ارائه ی معنی و دیدگاه، چگونگی ثبت معنا در مصباح الهدایه را در مقایسه با چند کتاب علمی صوفیان نظیر اللمع، رساله ی قشیریه، کشف المحجوب ارزیابی کند. در این راستا گستره ی واژگانی و میزان توجهی که مؤلف به کمیت و کیفیت واژگان دارد مورد توجه بوده است و آن گاه با ارائه ی معیارهای ثبت معنی به شیوه ی مولف در کتاب پرداخته شده است. در نهایت نگاه خاص مولف در ثبت اصطلاحات عرفانی بررسی گردیده است.
بهره گیری مؤلف از آرایه های ادبی نظیر سجع، استعاره، تشبیه برای بیان مسایل علمی، اگـر چه کلام او را به کلام ادبی نزدیک کرده است ولی از ارزش آموزشی آن نمی کاهد.
او با حفظ آرای خود و اسلافش چون سهروردی، نظر مخالفان را با سعه ی صدر بیان کرده از نقد و تحلیل آنها خودداری نمی ورزد.
مقایسه برخی از اصطلاحات عرفانی تمهیدات با چند متن عرفانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
آنچه در این مقاله مطرح می شود، نقد و بررسی نگرش عرفانی عین القضاه است. اگر با نگاهی دقیق و موشکافانه کتب عرفانی را مورد بررسی قرار دهیم، متوجه می شویم که عرفا در بعضی از مسایل عرفانی اختلاف نظر دارند و نظرات متفاوتی را ارایه داده اند. عین القضاه نیز از جمله این عرفاست که شیوه تقلید را کنار زده و عرفانی را که حاصل نظر و عمل اوست، در پیش روی خواننده قرار داده است و شاید علت جذابیت آثار وی، همین نگاه منحصر به فرد اوست. نگاه عین القضاه به بعضی از مسایل عرفانی از جمله ابلیس، عشق، روح، غیرت، کفر و ... در خور توجه است.هدف نگارنده از نوشتن این مقاله تکرار مکررات نیست، بلکه در این مقاله سعی شده که اصطلاحات عرفانی را که عین القضاه در معانی و تعابیر جدیدی به کاربرده - که تاکنون کسی در آن معنی به کار نبرده و اگر هم به کار رفته بسیار نادر بوده - بیان شود.
بررسی شخصیت و اندیشه های عرفانی بایزید بسطامی بر اساس روش استعارة شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف نگارندگان این جستار آن بوده تا از رهگذر تحلیل استعاره های شناختیِ اقوال بایزید- به عنوان یکی از عرفای پیشرو و برجستة مکتب تصوف عاشقانه- مفاهیم کلیدی در عرفان او را تفسیر و تبیین نمایند و در ضمن آن به برخی ویژگی های شخصیت او نیز اشاره کنند. از جمله نتایج این تحقیق آن بوده که کاربرد قلمروهای شراب، آتش و سیل در اقوال وی، تأکید او را بر مسألة «فنا» در اندیشة عرفانی وی نشان می دهد. همچنین حضور مکرر و چشمگیر قلمرو تجربی «نور» در اقوال بایزید، حاصل تأثیر محیط فرهنگی و اجتماعی زرتشتی روزگار وی بوده است. علاوه بر این، تحلیل استعاره های شناختی وی نشان دهندة تردد او میان اندیشه های زاهدانه و عاشقانة تصوف می باشد.
مکاشفات شبانه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ در بسیاری از اشعار خود به تجربیات رویدادهای شبانه ای اشاره کرده که دربردارنده دستاوردهای عرفانی برای او بوده است و اغلب با کاربرد واژه «دوش» و استفاده از تعابیری نظیر «دوش دیدم که...»، آنها را به تصویر می کشد. این تعبیر با اصطلاح «طوارق» نزد عرفا مناسبت دارد. «طوارق» به معنای آن چه در مناجات شب بر دل عارف و سالک وارد می شود، از جمله اصطلاحات عرفانی است که مفهوم آن در اشعار شاعران عارف پیش از حافظ نیز مصادیقی دارد. از دیگر سو، ریشه یابی و تحلیل این رویاهای شبانه که بخش قابل ملاحظه ای از تجربیات عرفانی حافظ را دربرمی گیرد، با مباحث روانشناختی رویا و راه یافتن ذهن انسان به ضمیر ناخودآگاه در شب از راه-هایی مانند خواب، مستی، تخیل و... به دلیل تاریکی و ناشناخته بودن شب ارتباط می یابد و لذا می توان با تأمل در این گونه اشعار حافظ، شخصیت درونی و مدارج عرفانی او را بهتر شناخت. غایت این تحقیق، ریشه یابی و تحلیل تجربیات عرفانی در شعر حافظ است که با استفاده از روش روانشناختی یونگ در خصوص نقشی که ضمیر ناخودآگاه انسان در رسیدن به این گونه تجارب روحی دارد، صورت می پذیرد.
بررسی تطبیقی قبض و بسط عرفانی در متون آموزشی صوفیه تا قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قبض و بسط عرفانی، منشأ قرآنی دارد و تا قرن هشتم هجری قمری در متون آموزشی صوفیه محل بحث بوده است. غالب مؤلفان این منابع معتقدند که قبض و بسط از جانب حق بر قلب سالک وارد می شود و از جمله احوال به شمار می رود. در این پژوهش، سعی شده است تا ضمن نشان دادن سیر تحوّل تاریخی قبض و بسط در متون آموزشی صوفیه به بررسی موارد تشابه، اختلاف و مسئلة تأثیر و تأثر و طرح دیدگاه های ممتاز و شاخص راجع به قبض و بسط بر پایة روش شناسی عرفان تطبیقی پرداخته شود. پرسش اصلی تحقیق این است که قبض و بسط در سیر تحوّل تاریخی شان در متون آموزشی صوفیه، چقدر از معانی قاموسی خود فاصله گرفته و زمینه های معنایی و دلالت های مفهومی آن ها چگونه گسترش و تغییر یافته است؟ با توجه به بسامد بالای کاربرد اصطلاحات قبض و بسط در ادبیات عرفانی فارسی، پژوهش حاضر موجب خواهد شد تا هنگام خوانش متون عرفانی، تأویل ها و تحلیل های درستی از دیدگاه ها و سخنان موجود در آن ها انجام گیرد.
بررسی تأثیرپذیری صفوه الصفا از رساله قشیریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفو ه الصفا از معتبرترین کتاب های عرفان و تصوف و یکی از اساسی ترین منابع در شرح حال شیخ صفی (650‑735 ق)، جدّ اعلای پادشاهان صفوی است. رساله قشیریه نیز از کتاب های مهم تصوف است که در حلقه های درسی قرن هشتم به آن توجه می شد. تأثّر شیخ صفی در صفو ه الصفا از رساله قشیریه بیش از منابع دیگر بوده است؛ درواقع برخی از تفسیرهای شیخ صفی بر اصطلاحات عرفانی نتیجه تفسیر و بسط موجزگویی های عارفانی مانند قشیری است؛ به طوری که عبارت های رساله قشیریه با اندکی اختلاف در صفو ه الصفا نقل شده است. این همگونی و همسانی بین دو اثر عرفانی نشان دهنده سرچشمه ای واحد برای اندیشه های عرفانی این دو عارف و نزدیکی آرا و عقاید آنهاست. هدف این پژوهش، بررسی میزان تأثیرپذیری صفو ه الصفا از رساله قشیریه به روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است. حال، جمع و تفرقه، غیبت و حضور، تلوین و تمکین، محاضره و مکاشفه و مشاهده، بواده و هجوم، صحو و سکر، شاهد، هیبت و انس، لوایح و لوامع و طوالع اصطلاحاتی است که درباره آنها شیخ صفی با قشیری هم عقیده بوده و تعریف یکسانی با قشیری ارائه داده است. شیخ صفی به سبب همین هم نفسی با قشیری ها بود که توانست محدوده های وسیعی از ممالک اسلامی و غیراسلامی را تحت نفوذ معنوی خود درآورد.
سفالینه ها عناصری برای اجتماعی کردن عرفان صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
5-18
حوزه های تخصصی:
عرفان در شعر سبک هندی نمودهای متفاوتی دارد؛ از طرفی عرفان بیدل دهلوی را داریم که عمیق و رازآمیز است و از طرفی عرفان صائب را که به درک و دریافت عامه مردم نزدیک شده است و جنبه اجتماعی دارد. صائب نیز همانند دیگر شاعران این سبک از مشهودات و محسوسات پدیده های عالم هستی برای بیان اندیشه های خود سود می برد و از هر عنصر مضمون سازی که به تقویت ساختار ادبی و بلاغی شعرش کمک کند، مدد می جوید. سفالینه ها از محسوسات قابل دسترس زندگی عامه مردم عصر صائب است. صائب با دست مایه قرار دادن انواع سفالینه ها و به یاری مشاهدات اجتماعی و تجربیات شخصی، آموزه های عرفانی را به مردم عادی کوچه و بازار ارائه و از این رهگذر به اجتماعی کردن عرفان در جامعه کمک کرده است. یافته های این تحقیق که از شیوه ساختارگرایی کمک گرفته است، نشان می دهد صائب با ایجاد ساختاری قابل معنی میان ظروف سفالی و مایعات و اصطلاحات عرفانی به اجتماعی کردن و در نتیجه فهم و درک عامه از عرفان کمک کرده است.
واکاوی عناصر برنامه درسی شهودی بر اساس بررسی زیباشناسانه دیوان حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۲
139 - 150
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور تعیین الگوی طراحی برنامه درسی شهودی مبتنی بر بررسی زیبا شناسانه دیوان حافظ، صورت گرفته است. واکاوی ابیات به روش کیفی هرمنوتیک انجام یافته و از کلیه منابع چاپی و الکترونیکی در دسترس، برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با به کارگیری نظام مقوله بندی قیاسی انجام شده و نتایج درزمینه اهداف، منابع و راهبردهای یاددهی –یادگیری در قالب مقوله های محوری، تقسیم بندی گردیده است. الگوی برنامه درسی شهودی، برای تمام برنامه ریزان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت کشور این امکان را فراهم می کند که از منابع غنی ادبی، هنری و عرفانی در امر تعلیم و تربیت استفاده کنند. تعلیم و تربیت، با این فهم و ادراک به سمت کشف معانی فراعقلی در سایه دانش درونی بی مرز و انتها به عنوان سرچشمه خطاناپذیر حقیقت خواهد رسید.
خواجه احمد کاسانی؛ دیدگاه ها و اصطلاحات عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۳
125 - 152
حوزه های تخصصی:
خواجه احمد کاسانی (866 949 ق) از عارفان معروف نقشبندیه ماوراءالنهر است که بیش از سی رساله در حوزه عرفان تألیف کرده است. بیشتر این رساله ها به صورت نسخه خطی در کتابخانه های مختلف موجود و به صورت معدود و پراکنده در چند مقاله یا پایان نامه معرفی و یا تصحیح شده اند. موضوع رساله ها، عرفانی و تعاریف اصطلاحات گاه مشابه کشف المحجوب و گاه شرح دیدگاه های بهاءالدین نقشبند است. البته در این میان دیدگاه های خاص و متفاوت عرفانی وی نیز دیده می شود. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی، تلاش دارد ضمن مطالعه رساله های کاسانی، دیدگاه های عرفانی وی و تعاریفش را از برخی اصطلاحات بررسی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد کاسانی در بیان دیدگاه ها و اصطلاحات عرفانی، از الگوی معرفتی خاصی پیروی نمی کند و در هر رساله، موضوعی مشخص را محور قرار داده است. در بیشتر رساله های وی به صورت تقریبی مطالب پراکنده و پرتکرار درباره برخی اصطلاحات عرفانی چون: فنا و بقا، غیبت و حضور و... دیده می شود. تعاریف وی از این اصطلاحات گاه برگرفته از کتاب های عرفانی پیشین و گاه برساخته خودش است. کاسانی در شرح موضوعات عرفانی به شدت تحت تأثیر مولانا است و در رساله های وی استشهاد به ابیات مثنوی بسیار دیده می شود.
بررسی مفهوم «وقت» در متون صوفیانه از دیدگاه معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
۲۵۰-۲۳۳
حوزه های تخصصی:
«وقت» از اصطلاحات مهم و پرکاربرد عرفانی است که در کتاب های مختلف صوفیه آن را به کار برده اند. اصطلاحات عرفانی در دسته مفاهیم انتزاعی قرار دارند که صوفیه و عرفا بر اساس تجارب روحی و معنوی خود آن ها را وضع کرده اند و در بین آن ها رواج پیدا کرده است. این اصطلاحات اغلب حالتی رمزگونه داشته و صوفیان معتقد بودند که درک این مفاهیم نیازمند سلوک است؛ با این حال در برخی از کتاب های صوفیه این اصطلاحات را به صورت مختصر برای مبتدیان راه طریقت شرح داده اند. در این پژوهش تلاش می شود از دیدگاه معنی شناسی شناختی، اصطلاح وقت عرفانی بررسی شود. زبان شناسان شناختی معتقدند ذهن انسان بسیاری از مفاهیم مجرد و انتزاعی را با استفاده از سازوکار استعاره و بر اساس تجارب مادی و فیزیکی خود و برحسب اشیا و مفاهیم ملموس و شناخته شده درک می کند. هدف از انجام این پژوهش بررسی استعاره های مفهومی وقت در متون صوفیانه و تلاش برای درک این مفهوم از این دیدگاه است. بر اساس نتایج پژوهش، وقت در متون صوفیانه با حوزه های مبدأ حرکت، مکان، شیء، و قدرت/سلطه مفهوم سازی شده است که سه حوزه مبدا حرکت، مکان و شیء در هر دو مفهوم عمومی و اصطلاحی وقت مشترک است و حوزه مبدأ قدرت/سلطه فقط مختص مفهوم اصطلاحی وقت در مفهوم صوفیانه آن است. براین اساس، وقت به مثابه قدرت/سلطه ای است که بر صوفی وارد می شود و بر او غلبه می کند و صوفی ملزم است خود را در سیطره او قرار دهد. چنانچه صوفی پیوسته بر حکم وقت گردن نهد، وقت به مثابه موطنِ صوفی می شود و این مداومت در مقام موجب می شود، در نهایت صوفی خود صاحب وقت گردد.
مضامین و اصطلاحات عرفانی در شعر شاعران دوره بازگشت با تکیه بر چهار شاعر دوره قاجار و مشروطه: فروغی بسطامی، قاآنی، صفای اصفهانی، ادیب نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
19 - 36
مضامین شعر، دگرگونی های مختلفی را تجربه کرده و آنچه به نحوی کامل دور نشده، مضامین عرفانی است. ازآنجاکه دوره بازگشت ادبی یکی از دوره های مهم در ادوار شعر و حلقه اتصال ادب کلاسیک با دوره معاصر است، توجه ویژه به بازتاب مضامین مختلف شعری آن مهم بوده. تعیین رویکردها و نگرش شاعران برتر دوره قاجار مشروطه در حیطه مضامین عرفانی به روش توصیفی - تحلیلی هدف این پژوهش است. شاعران منتخب این تحقیق تحت نفوذ سبک های کهن و نیز شاعران برتر دوره های مختلف بوده اند و تقلید هرچند استادانه هم انجام شود، بازهم ارزش اثر اصلی را ندارد. تقلید از سکون و ایستایی شخص و جامعه مقلد روایت دارد اما مضامین عرفانی، به نحوی کامل از شعر این شاعران دور نشده و آنان سبک شخصی خود را نیز به حیطه اشعارشان وارد کرده اند. هرچند این مضامین در خدمت زیبایی و پر مفهوم شدن شعر استفاده شده اما به گونه ای جداگانه شعر سبک عارفانه محسوب نمی شوند. این شاعران به تعالیم هر دو مکتب خراسانی و بغدادی واقف بوده اند. توجه به همراهی همیشگی شور، محبت و عشق در مراحل عرفانی است و عرفان عملی بر عرفان نظری ارجحیت می یابد.
نقد و بررسی فرهنگنامه تصوف و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
215-229
حوزه های تخصصی:
مقاله، نقدی است بر کتاب" فرهنگنامه تصوف و عرفان" اثر دکتر محمد استعلامی که در دو مجلد فراهم آمده است. پس از بیان وجوه حُسن کتاب، مواردی از ضعف های صوری و محتوایی کتاب برشمرده شده است. برخی از مهم ترین این ضعف ها، عبارتند از: عدم ذکر نام بسیاری از آثار متقدمین و متاخرین در پیشینه پژوهشی این اثر . ضرورت داشت تعریفی نسبتا جامع از مفهوم اصطلاحی واژگان، ارائه شود؛ برای نمونه، دراین فرهنگنامه ، کلمه "آب" یا "خواب" اصطلاح عرفانی محسوب شده اند، اگرچه مولّف خود در مدخل"آب" در هشت سطر تنها همین نکته را می گوید که: آب هم به تنهایی معنای صوفیانه وعارفانه ندارد. مولف در انتخاب مداخل، دچار ترجیحِ بلا مرجّح میان اصطلاحات یا مفاهیم است. همچنین بسیاری از تعابیر عرفانی، عمدتا با تکیه بر دیدگاه مولانا و حافظ شیرازی توضیح داده شده اند . در تنظیم مدخل ها همچنین، تناسب و تعادلِ مطالب چندان رعایت نشده و امکان ارجاع به منابع موجود و پیشینی، بیشتر بوده است. روش نقد دراین مقاله، بر سه محور : اسلوب و تنظیم کتاب ؛ محتوا و مفاد توضیحی و نوع منابع وفراگیری آنها ، استوار است و در همه موارد سعی بر مستند سازی بوده است.
بررسی دیوان رباعیّات اوحدالدّین کرمانی از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عارفان و شاعران و نویسندگان زبان فارسی هر کدام بنا به طرز فکر و سلیقه خویش به نوعی از آداب از نظر عرفان لب به سخن گشوده اند و همگی آن را برای تهذیب نفس و عبرت آموزی و تکامل فرد لازم دانسته و به همگان توصیه کرده اند که از انجام آداب و مقدّمات آن غافل نباشند و - البتّه بیشتر این توصیه ها برگرفته از سیرت و سنّت رسول اکرم (ص) است-؛ لیکن در اینجا لازم دانستیم درباره شاعر نامی و عارف بزرگ اوحدالدّین کرمانی- عارف و شاعر نامدار سدههای 6 و7 هجری- که همعصر عرفای بزرگی چون ابنعربی و مولوی بوده است، در زبان فارسی تاکنون آثاری از وی منتشر نگردیده مقاله ای تدوین نمائیم؛ بنابراین از آنجا که اوحدالدّین مدّت زیادی از عمر طولانی خود را در آسیای صغیر گذرانیده است و در جریانهای فکری و سیاسی و فرهنگی این سرزمین نقش مؤثّر داشته است، پژوهندگان کشور ترکیه نیز به زندگی و آثار او توجّه بسیار نشان دادهاند، ولی با این حال برخی از جنبههای زندگی و افکار او هنوز هم برای فارسی زبانان چندان شناخته شده نیست. تنها اثری که از او به جای مانده رباعیّاتش می باشد که در مکتوبی به نام دیوان رباعیّات جمع آوری شده است. رباعیّات به جای مانده از اوحدالدّین کرمانی جنبه عرفانی داشته و نظرات عرفای بزرگی چون عینالقضاه همدانی، شیخ شهابالدّین سهروردی، اشعار شیخ فریدالدّین عطّار و ... در آغاز کتاب پس از مقدّمه بیان شده است.
کاربرد اصطلاحات عرفانی در غزلیات ابن حسام خوسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
294 - 317
حوزه های تخصصی:
متون عرفانی و اصطلاحات عرفانی، میراث مکتوب و هویت فرهنگی و ملی هر سرزمینی است که شرح و بازنمود آنها در واقع بازسازی هویت فرهنگی یک کشور است. از آن جا که عالم درون عارفان قابل کشف برای عموم نیست با تاملی در اشعار و سرودهایی که جلوه و بارقه هایی از مکنونات قلبی ایشان است، شناختی توام با لذات معنوی نصیب حال تشنگان معرفت و معنویت می گردد. ابن حسام نیز از جمله شاعرانی است که غزلیاتش معدن گران سنگی از اصطلاحات و رموزیست که شور و شوقی عارفانه در خواننده ایجاد می کند. در این نوشتار، همراه با شرح برخی اصطلاحات عرفانی که عرفا در اشعار خود به کار برده اند، با شیوه تحلیل محتوایی به شرح برخی الفاظ و اصطلاحات عرفانی که ابن حسام در غزلیات خود به کار برده، پرداخته ایم تا روشن شود که وی از چه اصطلاحات و تعبیرات عرفانی بیشتر در غزلیات خویش بهره برده است؟ لذابا بررسی غزلیات وی این نتیجه حاصل شد که او برای بیان تجربیات عرفانی خود، از الفاظ رمزگونه زلف، ابرو، چشم، لعل، خال و همچنین اصطلاحاتی چون حسن، پیر مغان، عشق بهره برده است که البته در به کاربردن همه این ها گوشه چشمی به شاعران بزرگی چون حافظ و عراقی و... داشته است. هر چند ثابت شدن این ادعا خود مبین ان است که او علاوه بر این که شاعری آیینی است، از اندیشه های عرفانی والایی برخوردار بوده است.
نگاهی به اصطلاحات عرفانی فرقه حروفیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
170 - 191
حوزه های تخصصی:
فرقه حروفیّه یکی از فرقه های تأویل محور بعد از حمله مغول می باشد که شیوه تأویل را از اسماعیلیّه آموخته بودند. حروفیان خودشان را اهل تأویل و اهل باطن می نامیدند. آنان انسان گرایانی بودند که همه چیز را به نفع انسان تأویل می نمودند. اندیشه حروفیّه نوعی اندیشه عرفانی است با چهارچوب تفکّر مشخّص. این شکل اندیشه عرفانی خلق السّاعه نبوده بلکه به عنوان پدیده ای تاریخی و اجتماعی از دل اعصار و هزاره های باستان پیدا شده و در بین ملل مختلف به شکل های گوناگون، در حیات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه نقش هایی ایفا کرده است. افکار و اندیشه های این فرقه با این که بر بخشی از شعر فارسی سایه انداخته است تاکنون مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار نگرفته است. عدم شناخت اصطلاحات آنان یکی از مهمترین عوامل پیچیدگی آثار این فرقه می باشد. بدان روی در این مقاله به بررسی و شرح مهمترین اصطلاحات عرفانی این فرقه پرداخته شده است.
بررسی و تحلیل اصطلاحات عرفانی نسخه خطّی عقودالجواهر در گستره مفهومی نصاب احمد داعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۴
192 - 203
حوزه های تخصصی:
بشر از آغاز آفرینش در سرچشمه های معرفت به دنبال کشف راز خلقت و فهم اسرار تکوین بوده است و با هدف حقیقت جویی و کمال طلبی با زبان عرفانی معانی بلند شناخت را به تفسیر درآورده است. انسان اندیشمند با عواطف فردی و تجربه های روحی برای پاسخ دادن به از کجا آمدن و به کجا رفتن در قلّه آگاهی در دو راهی عقل و عشق، باشکوه ترین راه را در سلوک حود به فسفله حیات کشانده و با شور و معرفت به «وجدان حقیقت واحد» رسیده است. این را سر به مهر بر اساس فهم و گمان در اندیشه و عارفان طالبان راه حقیقت که در پی فاش کردن اسرار و یافته های از دل برآمده بوده اند و یا در جهت نورافکنی به برخی از زوایای آن برآمده اند هر کدام طریقی را انتخاب کرده اند. در این گستره احمد داعی با معنی کردن این اصطلاحات در قالب نصاب، ساده ترین روش را به عینیّت کشانده است و مصداق «لنهدینّهم سبلنا» از جمال راز پرده افکنی کرده است. در این مقاله حرف اختصاری «ع» به معنی عقودالجواهر می باشد.
بررسی اصطلاحات عرفانی در خمسه امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۷
225 - 244
حوزه های تخصصی:
آمیختگی عرفان به ادبیات فارسی باعث غنای هرچه بیشتر زبان و ادبیات فارسی شده، استفاده وافر شاعران عارف و عارفان شاعر از این موضوعات و مفاهیم عرفانی توانسته است راهگشای جویندگان این مسیر و باعث حفظ و نگهداری این سرمایه های گران بها شود. شناخت صحیح و معرّفی شاعران و اندیشه های آنان با توجّه به آثاری که از خود بر جای می گذارند انجام می شود. امیرخسرو دهلوی مشهور به «سعدی هند » و «طوطی هندوستان» از شاعران و عارفان فارسی زبان دهلی است و از شاعران پرکار ادبیات فارسی در داخل و در شاخه برون مرزی(به خصوص شبه قاره) به حساب می آید. او اشعار و مثنوی های فراوانی از خود به یادگار گذاشته است. اما خمسه این شاعر توانا با توجه به زبردستی شاعر و اینکه از نظر محققان بهترین نظیره پرداز نظامی می باشد، شایسته بررسی و تحقیق است. از آنجا که امیرخسرو در سایه نظام الدین اولیا از بزرگان مشایخ چشتیه مشرب عرفانی خود را طی کرده است، و از بهترین مریدان شیخ خود بود، آراء و افکار و دیدگاه های عرفانی او می تواند در شناساندن بهتر عرفان عملی راهگشا باشد. در این مقاله سعی شد اصطلاحات و مطالب عرفانی که بیشتر مورد توجه امیرخسرو دهلوی واقع شده اند مورد بررسی قرار گیرد.
نقش سفالینه ها در بازتاب عرفان حزین لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
363 - 388
حوزه های تخصصی:
عرفان، از ارکان اساسی ادبیّات فارسی و ادبیّات عرفانی از شاخه های اصلی آن است؛ از این رو شاعران، چه آن ها که به معنای واقعی، عارف بوده اند و چه کسانی که تظاهر به تصوّف کرده اند؛ اصطلاحات عرفانی را در شعر خود به کاربرده اند. ویژگی اصلی سبک هندی، تصویرسازی است. یکی از قابل دسترس ترین عناصر در زندگی مردم که شاعر می تواند با آن به تصویرسازی دست بزند سفالینه ها می باشند. حزین لاهیجی با بهره گیری از سفالینه ها و گره زدن آن با اصطلاحات عرفانی، تصاویر پویا و مضامین انتقادی- اجتماعی مؤثّری را به منظور تشویق مخاطب به روی آوردن به عشق و حقیقت، توبیخ زاهد برای ترک ریاکاری و نفاق و درنهایت روشنگری مردم خلق کرده که بیانگر اهمیّت بالای سُفالینه ها در بازتاب عرفان حکیم لاهیجی است. بسامد بالای این تصاویر و مضامین در دیوان حزین به اندازه ای زیاد است که از آن می توان به عنوان مشخّصه سبک شخصی شعر حزین یادکرد.