مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
بررسی مقایسه ای
حوزه های تخصصی:
هر چند سنایی پیشرو شعر عرفانی است و نقش او در تدوین بوطیقای شعر عرفانی سرنوشت¬ساز است، امّا نباید از نظر دور داشت که او برآمده از دل یک سنّت ریشه¬دار فکری است که نشانه¬های زبانی آن را در مکتوبات عرفانی و کلامی پیش از وی می¬توان مشاهده کرد. پرسش اصلی مقاله، دقیقاً همین جا شکل می¬گیرد: آیا میان درون¬مایه¬های حدیقةسنایی، به عنوان نقطة عطف شعر عرفانی، با آثار عرفانی و کلامی پیش از وی شباهت ها و اشتراکاتی وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ، ابتدا مضامین مشترک حدیقه را با آثار عرفانی و کلامی برجستة پیش از وی استخراج کرده و سپس داده های موجود را در سه سطح بررسی کرده ایم: تشبیهات، حکایت ها و مضامین مشترک دیگر. پرسش بعدی این است که آیا بر این اساس، می توان منابع احتمالی را که در شکل گیری منظومة فکری سنایی نقش داشته اند، تعیین کرد؟ بسامد تکرار نام یک اثر می تواند معیار مناسبی برای پاسخ به این پرسش باشد. بدین معنا که در بررسی منابع پیش از وی، هر چه نام اثری بیشتر تکرار شود، احتمال این که آن اثر جزء منابع فکری سنایی بوده باشد، بیشتر می شود و بالعکس. نمودار پایانی تا حدودی این مسئله را روشن می کند.
مقایسه مطالعات سبک شناسی و نقد ادبی در ایران با تأکید بر دو مجله علمی- پژوهشی نقد ادبی و بهار ادب در سال 1389(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که میان دو دانش سبک شناسی و نقد ادبی رابطه و همبستگی هست و تحلیل های منتقدانه برپایة داده های سبکی بنا می شوند، بررسی وضع موجود مطالعات سبک و نقد می تواند زمینه های نهادینه سازی و سامان دهی این شاخه های مطالعاتی را هموار کند. بررسی مقالات علمی- پژوهشی دو مجلة تخصصی بهار ادب (سبک شناسی نظم و نثر) و نقد ادبی در سال 1389- که پایان دهة هشتاد شمسی است- دورنمایی از شاخصه های این نوع مطالعات را در این دهه به دست می دهد. در این بررسی، از دو شاخص کمّی و کیفی استفاده شده است. شاخص های کمّی به مواردی، مانند حوزة نظری و عملی، متون مورد مطالعه، رویکردهای سنتی و جدید، تعداد نویسندگان، جنسیت نویسندگان و مانند آن ها ناظر است. شاخص های کیفی براساس مبانی دانش های سبک شناسی و نقد ادبی تنظیم شده است و به این پرسش ها پاسخ می دهد: آیا مقالات نقد ادبی از توصیف به سمت تحلیل و واکاوی معنا پیش رفته اند؟ آیا بر تحلیل ها تفکر انتقادی حاکم است؟ آیا مقالات سبک شناسی اثر را به عنوان نمود فردیت بررسی کرده اند؟ آیا داده های سبکی وجه تمایز اثر مورد بررسی را با آثار دیگر نشان داده اند؟ و مانند آن ها. نتیجة کلی این بررسی ها نشان می دهد اگرچه مطالعات سبک و نقد در برخی حوزه ها که از گفتمان اجتماعی یا دانشگاهی پیروی می کنند، همسو و هم مسیر هستند، تفاوت هایی دارند که رابطه و همبستگی این دو شاخة مطالعاتی را پوشش نمی دهد. برای مثال، منتقدان در انتخاب متن بیشتر به داستان گرایش دارند و سبک شناسان متون شعری را ترجیح می دهند؛ در مقالات نقد، بیشتر از مقالات سبک شناسی، با نظریه ها و رویکردهای جزئی و مستقل روبه روییم و گرایش های سبک شناختی هنوز به استقلال نرسیده اند؛ همچنین تعداد بیشتری از مقالات نقد به صبغة اصلی خود، یعنی تحلیل و واکاوی معنا نزدیک شده و از توصیف گذر کرده اند، درحالی که مقالات مرتبط با سبک که به طور مشخص سبک را نمودی از فردیت مؤلف نشان دهند یا ویژگی سبکی را معادل تکرارِ انحراف از معیار بدانند، درحد نیمی از کل مقالات است.
بررسی مقایسه ای تجارب برتر در تأمین و مدیریت منابع مالی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی( مورد مطالعه: دانشگاه ملی سنگاپور و دانشگاه ملی استرالیا)
حوزه های تخصصی:
امروزه مبحث اقتصاد آموزش از جایگاه مهمی در نظام آموزش عالی کشورهای مختلف جهان، برخوردار است. در واقع، مسائل و وضعیت مالی واحدهای آموزشی و اعضای یک دانشگاه و پاسخ به این سؤال که بودجه و نیازهای مالی دانشگاه چگونه تأمین می شود و درآمدها و هزینه های آن، چگونه مدیریت می شود، از جمله موضوعات کلیدی است که مورد توجه سیاستگذاران و تصمیم-گیرندگان در زمینه تأمین و مدیریت منابع مالی قرار می گیرد؛ از اینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مالی دانشگاه های ملی سنگاپور و ملی استرالیا (به عنوان دو نمونه از دانشگاه های کارآفرین پیشرو در جهان) صورت گرفته است. بدین منظور، مطالعه حاضر توصیفی و از لحاظ زمانی مقطعی است و دانشگاه های ملی سنگاپور و ملی استرالیا به عنوان نمونه های مورد مطالعه، انتخاب شده و صورت های مالی آن ها در طی سال های۲۰۱۶-۲۰۱۲، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. داده های پژوهش از طریق جستجو و بررسی پایگاه های اطلاعاتی مرتبط و وب سایت تخصصی دو دانشگاه نامبرده شده، جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داده است که تنوع شیوه های تأمین مالی و شفافیت و پاسخگویی مالی در این دو دانشگاه با یکدیگر متفاوت است. همچنین، مطالعه و مقایسه نسبت صورت های مالی دانشگاه ملی سنگاپور و دانشگاه ملی استرالیا نشاندهنده بالاتر بودن نسبت دارایی و بدهی های دانشگاه ملی استرالیا در مقایسه با دانشگاه ملی سنگاپور و بالاتر بودن نسبت هزینه های دانشگاه ملی سنگاپور در مقایسه با دانشگاه ملی استرالیا در طی سال های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ است
خویشتن آفرینی و عافیت سوزی: مقایسه ی دو مفهوم «آیرونی» و «رندی» در رورتی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیرونی یکی از مضامین محوری اندیشه ی ریچارد رورتی است. این مفهوم سابقه ای دیرپا در تاریخ فلسفه دارد؛ نخستین بار در دوران یونان باستان برای توصیف روش تجاهُل گرایانه ی سقراطی به کار گرفته شد و مورد توجّه اندیشمندان بزرگی همچون سورن کیرکگور قرار داشت. از سویی دیگر مفهوم رندی نیز تاریخی طولانی و پُرپیچ و خَم در زبان فارسی دارد. این مفهوم به طور خاص جایگاهی کانونی در شعر حافظ دارد و اهمّیت آن تا جایی است که «رندی» را منسجم ترین آموزه ی اندیشه ی حافظ پنداشته اند. هدف اصلی از انجام پژوهش پیشِ رو، فراهم آوردن امکانی است برای مقایسه ی دو مفهوم رندی و آیرونی در منظومه ی فکری دو اندیش مند برجسته، که در دو بستر متفاوت فرهنگی زیسته و بالیده اند.. چنین مقایسه ای گرچه در نظر اوّل نامأنوس، نامُمکن و یا دستِ کم همراه با دشواری می نُماید امّا علی رغم تفاوت های فرهنگی-زبانی حافظ و رورتی، مشابهت های بسیاری میان دو مفهوم پیشِ چشم خواننده قرار می دهد. آیرونیست رورتی همچون رند حافظ شخصیتی است پرسشگر و استقلال طلب که نگاهی آمیخته به تردید دارد. رند و آیرونیست افرادی آزاد و بازیگوش اند و خلّاقانه در اندیشه ی ارائه ی بدیلند. از سویی، ظرفیت های زبان شاعرانه به حافظ این امکان را می دهد تا رند را شخصیتی معرّفی کند که بی پروا وارونه گویی می کند امّا تلاش آیرونیست رورتی معطوف به تمهید واژگانی کم تناقض است که جهانی نو بیافریند.
بررسی مقایسه ای تعارضات هنجاری و گفتمانی نظام حقوق بشری اسلامی با نظام حقوق بشر اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
143-163
حوزه های تخصصی:
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و برجای مانده حجم قابل توجهی از خسارات انسانی، حقوق بشر به یکی از مهم ترین هنجارهای مشترک نظام بین المللی معاصر تبدیل شد و همه بازیگران بین المللی کوشیدند تا علاوه بر ایجاد یک هنجارها جهانی مشترک، نهادسازی هایی نیز در سطح مناطق مختلف تشکیل دهند تا از طریق آن بتوانند برای حفظ هنجارهای حقوق بشری محلی نیز قاعده سازی انجام دهند. در این بین، کشورهای اروپایی در قالب نهادگرایی های نوبنیاد خود تلاش اقدام به نهادسازی های گسترده به این منظور نمودند و حقوق بشر را به عنوان سنگ زیربنای سیاس خارجی خود برگزیدند. جهان اسلام نیز در قالب سازمان همکاری های اسلامی اقدام به پایه ریزی نظام هنجاری حقوق بشر اسلامی کرده است. با این حال، به علت تفاوت در مبانی معرفت شناسانه و هستی شناسانه در تدوین این نظامات حقوق بشری، شاهد بروز تعارضات هنجاری میان غرب و جهان اسلام هستیم و غرب می کوشد تا از حقوق بشر به عنوان یک ابزار برای اعمال فشار بر کشورهای اسلامی استفاده نماید. این پژوهش با کاربست روش مقایسه ای روش جان استوارت میل با عنوان «طراحی نظام های دارای بیشترین تشابه/ طراحی نظام های دارای بیشترین تفاوت»، درصدد بررسی وجوه اشتراک و افتراق در نظامات هنجاری اسلامی و اروپایی است. بر این اساس، محقق علاوه بر احصا هنجارهای حقوق بشری مورد تاکید طرفین، به بررسی علل شکل دهنده به این تعارضات می پردازد. در پایان نیز راه کارهایی برای برون رفت از وضعیت چالش حقوق بشری ارائه می نماید.
مقایسه اسناد برنامه های راهبردی در دانشگاه های دولتی منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۶۴-۴۴
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی مقایسه اسناد رسمی برنامه های راهبردی در دانشگاه های دولتی منتخب و پاسخ به این دو پرسش اصلی است : بین عناصر شکلی و محتوایی اسناد برنامه های راهبردی دانشگاه های دولتی چه تفاوت ها و شباهت هایی وجود دارد؟ آیا در این اسناد، طراحی منحصربه فردی متناسب با ویژگی های خاص دانشگاه های مورد نظر وجود دارد؟ روش پژوهشی استفاده شده روش ترکیبی است. در بخش کیفی برای بررسی و تجزیه وتحلیل اسناد دانشگاه ها و الگوها از روش تحلیل محتوا و برای بررسی ماتریس تفاوت ها و شباهت های اسناد برنامه ها با الگو های برنامه ریزی موجود از روش کمی (آمار توصیفی) استفاده شده است. دانشگاه های نمونه موردبررسی شامل 10 واحد (شهید بهشتی، تبریز، خوارزمی، سمنان، شیراز، صنعتی امیر کبیر، صنعتی اصفهان، صنعتی شریف، کاشان و مازندران) و الگوهای انتخاب شده برنامه ریزی راهبردی 11 مورد (مینتزبرگ، بارکر و اسمیت، جانسون، نوستریج، نیواورلئان، انجمن دانشگاه ها، کلر، کللند و کینگ، استینر، ویسکانسین، کافمن و هرمن) بوده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در بررسی اسناد بین عناصر محتوایی دانشگاه های مذکور تفاوت های متمایزی به چشم می خورد، درصورتی که از نظر بررسی عناصر شکلی شباهت های بسیاری بین آن ها دیده می شود و این روند نسبت به الگوهای برنامه های منتخب نیز صادق است. بنابراین نتیجه می شود که هیچ کدام از دانشگاه های بررسی شده، بخصوص از نظر عناصر محتوایی، الگوی خاص مربوط به دانشگاه خود را طراحی نکرده بلکه آن ها را اقتباس کرده اند و این اقتباس پذیری می تواند موفقیت دانشگاه ها را در عملیاتی کردن اسناد برنامه های تنظیمی با چالش مواجه سازد.
بررسی مقایسه ای انواع و کارکرد نماد در داستان های عرفانی ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
295 - 310
حوزه های تخصصی:
بیان رمزی مفاهیم عرفانی شگرد متصوفه و عارفان برای رساندن و القای مقصود خود به دیگران بوده است. کاربرد رمز در داستان های ادب فارسی و به ویژه داستان هایی که در حوزه ادبیات تصوف خلق شده اند، ابزاری بوده است برای پنهان کردن مفاهیم عمیق عرفانی که در بیشتر موارد بایستی از درک ناآگاهان این حوزه به دور می ماند. استفاده از رمز و نماد در آثاری که به شکل داستان روایت می شود، روایت تمثیلی را پدید می آورد که داستان های ابن سینا و سهروردی را می توان مصداق و نمونه بارز آن دانست. جستار حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی تلاش می کند تا انواع و کارکرد نماد را در داستان های این دو فیلسوف که تمایلات عرفانی داشتند؛ به شکلی مقایسه ای بررسی کند. آنچه از پژوهش حاضر به دست آمده، بیانگر این نکته است که نماد در داستان های سهروردی در مقایسه با داستان های ابن سینا بسیار پیچیده تر و شخصی تر است. از سوی دیگر سهروردی در مقایسه با ابن سینا بیشتر از نمادهای وضعی یا قرادادی استفاده کرده است. او از نمادهای سنتی (عمومی) که بیشتر آن ها از اساطیر ایران باستان نشأت گرفته اند استفاده می کند و آن ها را به عنوان نمادهای وضعی در آثار عرفانی خود به کار می گیرد. در نتیجه شبکه نمادها که روایت تمثیلی را می سازد، بسیار تودرتو و بغرنج است.
بررسی مفاهیم آزادی و قدرت در گفتمان حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران و چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق بشر اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
107 - 120
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر که حقوق بشر در بستر شهروند بودن اعمال می شود و همان شهروند در تمام جنبه های زندگی تحت کنترل و تجسس نامحسوس قرار می گیرد و در همان حال در خطر تعلیق عنوان شهروندی و خشونت مستقیم حاکم و قانون است، در عصری که همان حداقل حمایت انسانی تحت عنوان نظام حقوق بشر، از میلیون ها پناهنده و آواره ای که هیچ جایی در قلمرو دولت- ملت ندارند، دریغ می شود، در چنین جهانی است که اولین گام برای مقابله و مقاومت له زندگی، آگاهی به موقعیتی است که همگی در آن قرار داریم. مفهوم آزادی در گفتمان حقوق بشر، که خود در درون گفتمان سیاسی دولت- ملت جای دارد، به عنوان ماهیت و دال مرکزی آن در تقابل با نهاد دولت- ملت دچار همان تناقضی است که در نظریات قرارداد اجتماعی وجود دارد. این پژوهش با طرح این سؤال که مفاهیم آزادی و قدرت در گفتمان حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران چه جایگاهی دارند، ضمن تشریح و کاوشی در ماهیت حقوق بشر و بسترهای شکل گیری این گفتمان، بر این نظر است که حقوق بشر تاکنون امری سیاسی بوده و اگر بتوان برای این گفتمان فراتر از ماهیت سیاسی آن نقشی قائل شده که مدعای آن است، یعنی صیانت آزادی، لزوماً باید راهکاری برای ایجاد گفتمانی جدید خارج از الزامات و تعریفات تحمیل شده از سوی گفتمان قدرت محور دولت- ملت جست.