مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
شهود عرفانی
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۲
حوزه های تخصصی:
موضوع وحی و امور وحیانی یکی از موضوعاتی است که شاید به دلیل گستردگی معنایش در قرآن کریم، برای برخی مفهوم حقیقی و ماهیت واقعی خود را پیدا نکرده است. با اینکه بسیاری از عالمان دینی حقیقت وحی را فراتر از درک عقل دانسته و به عجز و ناتوانی عقل در این باب سخن گفتهاند، اما برخی بر روشن شدن حقیقت آن اصرار دارند و با استفاده از هر ابزار معرفتی مثل قوّه تخیّل، توهّم و حس میخواهند معنای آن را روشن نمایند و با مقایسه کردن آن در مقابل پدیدههای مادی، در مقام تبیین حقیقت آن برآیند؛ غافل از آنکه قیاس کردن امور مجرّد با پدیدههای مادی، قیاسی معالفارق است.
این نوشتار میکوشد با رویکرد نظری و با هدف طرح دیدگاه سه حکیم الهی در مباحث کلامی و عقلی، که همه اهتمام و مساعی خود را در تبیین موضوعات چالشبرانگیز به کار گرفتهاند، به شبهات وارده در زمینه وحی ـ آنگونه که در اندیشه ایشان مطرح شده است ـ پاسخ دهد.
بررسی مسألة شهود در آثار افلاطون
حوزه های تخصصی:
از گذشته همواره در کنار علم حصولی نوع دیگری از معرفت که از آن به علم حضوری یا شهودی تعبیر میشود مطرح بوده است. در میان فلاسفه گروهی معتقدند که شهود تنها به وسیلة عقل صورت میگیرد و گروهی دیگر بر این باورند که شهود توسط نفس انسانی صورت میگیرد که یقینآور است و غیر از این طریق معرفت، بقیه قابل اعتماد نیستند. افلاطون یکی از فلاسفهای است که طریق معرفت صحیح را شهود میداند ولی همواره در بین فلاسفه بعد از او این سؤال مطرح بوده که شهود مورد نظر او عقلی بوده یا عرفانی؟ با رجوع به آثار افلاطون و استخراج ویژگیهای شهود او و مقایسه آن با خصوصیات مکاتب عرفانی و تجربههای دینی این فرضیه که منظور وی از شهود، قسم عرفانی آن بوده قوت میگیرد هر چند که مخالفین این نظر نیز دلایل مستحکمی برای بیان خود دارند.
شهود زیباشناسانه و زیبایی شناسیِ شهودی در شعر و نقاشی سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث از زیبایی و مصادیق آن موضوعی است که همواره در طی تاریخ به آن پرداخته شده و در متون عرفانی، فلسفی، روان شناسی، ادبیات، و غیره از آن سخن رانده اند. زیبایی امری نسبی است و هرکس تعریفی از آن دارد. فلاسفه ای چون افلاطون، ارسطو، هگل، کروچه، و دیگران هرکدام تعریفی از زیبایی داشته اند. گروهی زیبایی را نه در صورت، که در درون پدیده ها جست وجو می کنند و شهود را گامی در درک زیبایی های هستی می دانند. سپهری از کسانی است که در آثارش شهود و درک تجریدی پدیده ها نمود دارد و زیبایی را جز درک بی واسطه پدیده ها نمی داند. او برای بیان تجربه های شهودی اش از بسترهای گوناگونی چون زبان (شطح، پارادوکس، و حس آمیزی)، خواب و رؤیا، شعر، و هنر بهره می گیرد تا تجربه ذهنی و درونی خود را تجسمی بیرونی بخشد و همین تلاش او برای بیان تجارب است که زبان او را به سوی سمبلیسم سوق می دهد. سهراب با رسیدن به شهودِ زیباشناسانه به زیبانگری می رسد؛ و همه چیز را، حتی پدیده های ناگواری چون مرگ، غم، و اندوه، و پدیده های به ظاهر زشت و مانند آن را زیبا می بیند. در این مقاله کوشش ما بر آن است که جلوه های زیبایی شعر و نقاشی سهراب را نشان دهیم و ارتباط آن را با کشف و شهود هنری سهراب و نهایتاً شهود عرفانی او دریابیم.
نقدی بر نظریه تجربه دینی شلایر ماخر
حوزه های تخصصی:
طرح تجربه دینی به عنوان گوهر دین، و منحصر کردن دین به مقوله احساسات شخصی، مولود ناکارآمدی فلسفه غرب در توجیه آموزه های دینی با هدف دفاع از اصالت و استقلال دین است که یکی از مسایل مهم فلسفه دین در عصر جدید می باشد و می تواند از جنبه های مختلف مورد نقد و بررسی قرار گیرد. یکی از نقدها این است که اتکاء به تجربه دینی و محدود کردن دین به امور شخصی، مشکلات جدی را در توجیه احکام و قوانین اجتماعی دین پیش خواهد آورد و اساساً فهم احکام اجتماعی دین، به عنوان زمینه ساز کسب مشروعیت و مقبولیت آن در جامعه و نهایتاً اجرای آن، امکان پذیر نخواهد بود و سبب خواهد شد یکی از جنبه های مهم دین عملاً از صحنه زندگی اجتماعی حذف گردد و همچنین اقدامات اجتماعی و عدالت طلبانه پیامبران، به عنوان حاملان وحی و بیان کنندگان و عمل کنندگان به دین توجیه پذیر نخواهد بود. در این میان نقد و بررسی موضوع مذکور با محوریت نظر شلایر ماخر به عنوان آغازگر مسئله تجربه دینی می تواند در خور توجه باشد که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی روایات نقصان عقل زنان و تطبیق با روایت متخالف این معنا در بستر مطالعات جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی ادبیات دینی، احادیث و روایاتی مشاهده می شود که دربردارنده ی این معناست که زنان به لحاظ قوای عقلانی ناقص بوده و نقصشان در این زمینه هم ذاتی است. این گونه از بیان به صورتی تحقیرآمیز زنان را پایین تر از مردان تعبیر می کند؛ چرا که یک متن در حضور یک تقابل گفتمانی معنا می یابد. بررسی سندی این گونه از روایات، تشکیکی جدی را به دست می دهد، اما این پژوهش با گزارشی از بررسی سندی روایات - که توسط بزرگان مطالعات حدیثی انجام شده است- به بررسی دلالی آنها نیز می پردازد. هر دو روش، انتساب احادیث را به امامان معصوم (ع) زیر سؤال م یبرد، اما نگارنده با فرض صحت این روایات هم هنگامی که محتویات آنها را بر ادبیات مطالعات جنسیت عرضه می کند، تقبیحی در آنها در مورد زن مشاهده نمی کند. این مقاله به این نتیجه می رسد که نوع عق لورزی زنانه متفاوت از مردان است و البته با کشف این نوع عقل ورزی و عرضه ی آن بر مکاتب سه گانه ی فلسفی اسلامی مدعی می شود که این نوع از عقلانیت می تواند بالاتر از عقلانیت تجربه گرای مردانه نیز به شمار رود.
ارتباط شهود انوار رنگی و گذر از اطوار وجودی در مکتب کبرویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهود، علاوه بر اینکه یکی از مباحث بحث برانگیز عرفانی محسوب می شود، با تفاوت ها و تضادهایی در آثار عرفا روبرو است. این تفاوت ها، عمدتاً تحت تأثیر تفاوت نگرش در فرقه های صوفیه شکل گرفته است. یکی از گونه های شهود، رؤیت انوار رنگی است که به نظر می رسد در عرفان اسلامی، ابتد از جانب پیروان مکتب کبرویه ارائه گردیده است. اگرچه استفاده از سمبولیسم نور و رنگ در عرفان اسلامی سابقه داشته است. اما ادغام این دو مبحث، ظاهراً در انحصار پیروان مکتب کبرویه است. بر اساس این مکتب، سالک در هر مرتبه از سلوک، نوری رنگی را مشاهده می کند که در حقیقت، مُبیّن تعالی روح وی است. علاوه بر این در هر مرتبه، سالک از یکی از اطوار وجودی خود می گذرد که بیانگر حجب ظلمانی است.
از آن جا که هدف عرفان صیقلی دادن روح سالک و رفع حجب است که توأمان با رؤیت انوار حاصل می شود، در این مقاله مبانی اندیشه پیروان مکتب کبرویه که به طور خاص بر ارتباط این دو مقوله، یعنی شهود انوار و گذر از اطوار قلب یا رفع حجب ظلمانی تأکید ورزیده اند، مورد مطالعه قرار می گیرد.
چیستی تأویل عرفانی قرآن و نسبت آن با تأویل فنی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عالمان و محققان دینی درباره شرح و تفسیر «تأویل قرآن» سخنان مختلفی بیان کرده و اصطلاحات متنوعی را پدید آورده اند. در عرف عرفان و لسان اندیشمندان، به طور رایج فهم و شرح آیات الهی به وسیله عارفان، «تأویل» نام گرفته است که با ذوق خاص و ارائه مفاهیم ویژه همراه است. بررسی تأویل قرآن نزد عرفا و اینکه چرا فهم خود را فهم تأویل می دانند، تابع تبیین مبانی معرفتی و هستی شناختی عرفانی است که آثار ابن عربی و پیروان او بهترین منبع این بررسی است. در دیدگاه ابن عربی، فهم و شناخت هر حقیقتی، از جمله فهم تأویل و حقیقت قرآن، تنها وقتی حاصل می شود که مبادی ادراک قلب حقیقی انسان از راه تصفیه باطن گشوده شود و محل دریافت تجلیات ذاتی و اسمائی گردد. این نوع اخذ علم، خصوصیت اصلی و فصل ممیز معارف عرفانی است و راه بدیلی ندارد. در قبال این ادعا، راه بدیلی با عنوان تأویل فنی قرآن طرح شده است که این مقاله به نقد آن اشاره دارد.
بررسی اعتبار شهود عرفانی در معرفت شناسی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین مباحث در معرفت شناسی، بحث از منابع معرفت است. بسیاری از معرفت شناسان معاصر در غرب، شهود عرفانی را بعنوان منبع معرفت نمیپذیرند اما ملاصدرا از جمله بزرگترین فیلسوفان الهی است که شهود عرفانی را نیز یکی از منابع معرفتی مهم میداند و معتقد است علاوه بر دلایل عقلی، متون دینی نیز بر اعتبار این نظریه دلالت دارند. او برخی مسائل فلسفی را از دسترس عقل خارج دانسته و معتقد است اینگونه مسائل تنها بوسیله شهود عرفانی قابل دستیابی هستند. بر اساس حکمت متعالیه، زمانی شهود عرفانی محقق میشود که بین عالم و معلوم، اتحاد یا اتصال و پیوستگی وجودی باشد، عالم و معلوم هر دو مجرد باشند و عالم قائم به ذات باشد. در این مقاله نخست به تبیین شهود عرفانی بر اساس علم حضوری میپردازیم، ویژگیهای آن را برمیشمریم و تفاوت آن را با درون نگری نشان میدهیم، آنگاه با بررسی چیستی شهود عرفانی و انواع آن، اعتبار و ارزش معرفتی آن را ارزیابی و ملاکهایی را که ملاصدرا و شارحان وی برای تشخیص شهودهای معتبر برشمرده اند، فهرست میکنیم و در نهایت، به بررسی حد و حدود اعتبار آن میپردازیم.
«نقد و بررسی تقریر ابن سینا از آموزه های عرفانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا، رئیس فیلسوفان عالم اسلام، با اینکه در قرون وسطی زندگی می کرد، ولی هرگز روحیه و اندیشه قرون وسطایی نداشته است. او همچون فیلسوفان دوره تجدید حیات علمی و فرهنگی ، مخالف هر نوع تحجر و تقلید بود و سند درستی هر امری را عقل و تجربه می شناخته و برای انکار چیزی تا دلیل و برهان روشنی نمی یافته، آن را در بوته امکان می نهاده است . این عالم بزرگ، شهود عرفا و کرامات اولیا را از نگاه عقل ممکن می دانسته و در برخی از رسالات و کتاب هایش به توجیه فلسفی آن ها پرداخته است. با این وجود از مطالعه احوال و آثار وی بر می آید که او هرگز به سیر و سلوک نپرداخته و راه و روش صوفیان را در پیش نگرفته است.
رویکرد انتقادی به شهود عرفانی و صوفیانه
منبع:
کلام و ادیان سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۸)
19 - 36
حوزه های تخصصی:
بحث از منابع و ابزار شناخت و معرفت و حدود و دامنه معرفتی هرکدام، یکی از مسائل جنجال برانگیز و اختلافی در حوزه معرفت شناسی است که از دیرباز مورد بحث و نظر صاحب نظران می باشد. بعضی با رویکرد افراطی، راه معرفت را منحصر در حس و تجربه دانسته و برخی دیگر راه عقل و پاره ای صرفا مکاشفه قلبی را یگانه مسیر شناخت حقیقت برشمارده اند که این دیدگاه را متعلق به مشهور صوفیان می دانند. در سوی دیگر، برخی منتقدین تصوف اساساً منکر معرفت زا بودن شهود قلبی شده و مسیر کشف و شهود را به دلیل آمیختگی آن با خطا و لغزش و اغلاط معتبر ندانسته اند. حال آنکه در یک نگاه معتدلانه از سوی پاره ای از معرفت شناسان، هرکدام از ابزار های معرفتی انسان مثل حس، عقل و شهود قلبی بخش ها و ابعادی از حقایق و وقایع را برای انسان بر ملا می سازد. این جستار، تلاش دارد با طرح اشکالات وارده به شهود عرفانی؛ در جهت نقد دیدگاه افراطی که راه معرفت را منحصر در شهود قلبی می داند گام برداشته و به تقویت نگاه معتدلانه در این زمینه همت گمارد.