فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
125 - 140
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، صفت عارفانه حیا در برخی از مهم ترین آثار برجسته عرفانی تا قرن نهم هجری تحلیل می شود. بنیان این پژوهش بر اساس تحلیل حیا از منظر مراتب سِیروسلوک عرفانی است. این بررسی که با روشی توصیفی - تحلیلی نوشته شده است، نشان می دهد که صفت حیا در سخن برخی از عارفان، در هریک از مراتب سه گانه سلوک، رویکرد متفاوتی داشته و دچار تحول و تبدل محتوایی شده است. چنان که در مرتبه نخست سلوک که مقام فرق است، ویژگی ایجابی و کوشش مدارانه دارد. سالک در این ساحت سعی در اتصاف به حیا و لوازم آن دارد. در مرتبه دوم که مقام فنا است، جذبه الهی سالک را از وجود مجازی و همه صفاتش فانی می سازد، لذا حیا در عارف خصوصیتی سلبی و تنزیهی می یابد، کوشش او زایل و اتصافش به حیا ترک می شود؛ اما در مرتبه سوم، یعنی مقام بقا، عارف مظهر اسما و صفات الهی می شود. ازاین رو، حیا در عارف پس از سلب، مجدداً به شکل ایجابی، اما تحول یافته نمود می یابد. نتیجه این بررسی نشان می دهد با وجود اینکه سخنان بیشتر عارفان درباره حیا با ویژگی های مرتبه فرق مطابقت دارد؛ اما سخنان عده ای از آنان از حیا، علاوه بر مرتبه فرق، بر خصوصیات و احکام مرتبه فنا و نیز مرتبه بقا هم پوشانی دارد.
جایگاه استاد در ابعاد شناختی و رفتاری سِیروسلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
245 - 264
حوزههای تخصصی:
یکی از اصول مطرح تربیت عرفانی در عرفان عملی، مسئله نیاز سالک به استاد در سِیروسلوک است؛ اما بزرگان عرفان به علت هایی از ارائه بحث علمی و برهانی در این زمینه خودداری کرده اند. در این راستا، دسته بندی ابعاد نیاز به استاد و تبیین جایگاه شناختی و رفتاری استاد در سیر تربیت سالک ضروری است. با بررسی های انجام گرفته در این پژوهش به این نکته دست می یابیم که با پیوند دادن مسئله نیاز به استاد با دَه کارکرد اساسی استاد در حوزه های شناختی و رفتاری جایگاه استاد تطبیق پذیر است و ضرورت آن اثبات پذیر می شود. شناخت راه نامحسوس و پیچیده، شناخت وظایف و برنامه ها، شناخت آفات، خطرات و موانع، شناخت حوادث شهودی و شناخت تفاوت شاکله سالکان از کارکرد های استاد در بُعد شناختی دانسته شده اند و ترقی به مراحل و مقامات بالاتر، سرعت و سهولت بخشیدن به سیر، تأثیر نفَس و ولایت باطنی استاد، رفع آفات و موانع سیر سالک و دفع ضرر احتمالی ناشی از نبود استاد از کارکرد های استاد در حوزه رفتاری شناخته شده اند که تحقق هیچ یک از آن ها بدون راهنمایی و دستگیری استاد امکان پذیر نیست.
خیال خلاق در دیوان شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
9 - 28
حوزههای تخصصی:
نظریّه خیال در فلسفه و عرفان نظری جایگاه ویژه ای دارد. یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان در حوزه خیال ابن عربی است. در کلام او، خیال در یک معنا، ماسوی الله و به صورت تجلّی خداوند است اما خیال در معنای دوم واسط و برزخ بین مراتب است. در معنای دیگر قوّه خیال در انسان نوعی ادراک است که بین صور محسوس و معانی مجرد جمع می کند. بر اساس آیه قرآن انسان در زمین جانشین آفریدگار خلاق است و می تواند با استمداد از خلاقیت خیال خویش دست به آفرینش های علمی، ادبی، هنری و... زده و منشأ وجود و کمال باشد. از مهم ترین اهداف پژوهش، تأکید بر نقش خیال خلاق در هویت بخشی به انسان سرگردان، برای رهایی از بحران بی هویتی و وصول به جایگاه حقیقی اوست و نیز پاسخ به این پرسش است که آیا دیوان شمس را می توان یکی از شاخصه های عرصه بهره مندی از خیال خلاق در ادبیّات عرفانی دانست؟ و آیا اشعار مورد بررسی در تقویت و تثبیت جایگاه حقیقی انسان که صورتی از خداوند است تأثیرگذار است؟ در این پژوهش نظری، آراء مشترک ابن عربی و مولوی در نظریه تجلی خداوند در خلقت استخراج و با استفاده از شیوه تطبیقی- تحلیلی و به صورت کیفی مورد بررسی و واکاوی مفهومی قرار گرفته است. در نهایت با ارائه اشعار و مستندات، یافته ها حاکی از مثبت بودن پاسخ های پژوهش است.
خودشناسی، ضرورت و راه های دستیابی به آن از منظر علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
325 - 346
حوزههای تخصصی:
«خودشناسی» عبارت است از نوعی درون نگری و کنکاش در وجود خویشتن، جهت شناخت استعداد ها، تمایلات و کشش های باطنی و در نهایت دستیابی انسان به کمال حقیقی خود. در خودشناسی، شناخت «خود» حقیقی و ملکوتی انسان، مد نظر است که، حقیقتی غیر مادی، غیر متکثر، ثابت و باقی در جمیع حالات و عوارض است؛ به گونه ای که انسان برای اثبات آن در درون خویش نیاز به هیچ برهان و استدلالی ندارد و با علم حضوری آن را شهود می کند. دانشمندان بسیاری در حوزه های مختلف معرفتی به طور مستوفی در این زمینه سخن گفته اند لیکن نوع نگرش عارف سالک علامه طباطبایی(ره) در این باب (خودشناسی)، بسیار دقیق و پرمحتوا است. این مقاله به روش توصیفی –تحلیلی در آثار ایشان درصدد دست یابی به موضوع فوق الذکر به این نتایج دست یافته است: ایشان طریق معرفت نفس را نزدیک ترین راه به سوی خداشناسی می داند و بر این باور است که برای ورود و دستیابی به این طریق، باید از اسباب مذکور در شرع از قبیل: محاسبه، مراقبه، صمت، جوع، خلوت، شب زنده داری و دیگر اسباب یاد شده در منابع شرعی مدد گرفت و بر اعمال عبادی مجاهدت نمود . بدین ترتیب در اثر توجه به نفس به تدریج چهار عالم توحید افعال، توحید صفات، توحید اسماء و در پایان توحید در ذات بر شخص سالک منکشف خواهد شد.
رویکرد عرفانی و تعلیمی برون و درون قصه ای مثنوی معنوی براساس نظریه تداعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تداعی، یکی از توانمندی های ذهنی است. این مقوله، به عنوان یک سبک در تعلیم، جایگاه ویژه ای در متون ادبی و عرفانی، خاصه متون عرفانی دارد. در سبک آموزشی تداعی، امر آموزش از پیش تعیین شده و ساختگی نیست. این سبک، باعث تولید متن می شود، یا به سخن دیگر متن نویسا تولید می کند. مسیر و جهت آموزش را در جریان تعلیم مفاهیم عرفانی، مشخص می سازد. اصل و جوهر تداعی، حرکت و پویایی است. موضوع این پژوهش، بررسی کارکرد تعلیمی برون و درون قصه ای مثنوی معنوی بر اساس نظریه تداعی است. پژوهش ما نشان می دهد که تداعی یک سبک آموزشی، تعلیمی و شیوه مولوی در مثنوی است. از جمله ویژگی های تداعی در مثنوی: پروردگی مضامین عرفانی، تنوع اندیشگانی، پویایی و چندلایگی متن و عدم یکنواختی تعلیم را می توان نام برد. خلاقیت مولانا مقوله تداعی را- که فرایندی غیر ارادی است- در استخدام تعلیم که جنبه ارادی است، قرار داده و تعلیم را در خدمت تغییر درآورده است.
بررسی نقش زیبایی شناختی درتأثیرگذاری اشعار صوفیانه ابن فارض و شیخ محمود شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
195 - 216
حوزههای تخصصی:
برای رسیدن به یک بینش درست و شناخت کامل از سرایندگان، می توان از دریچه زیباشناسی به عمق افکار، عوالم درونی و احساسی سرایندگان دست پیدا کرد و از این طریق به زوایای ذهن آنها وارد شد و با درک و بصیرت بیشتری در اشعارشان تأمّل کرد. اشعار شیخ محمود شبستری از عرفای بزرگ قرن هشتم از جمله آثار برجسته ادب فارسی است که جایگاه ویژه ای در پاسخگویی به ابهامات معرفتی و عرفانی دارد. از طرفی دیگر ابن فارض مصری نیز از شاعران عرب عصر عباسی است که در سرودن اشعار عرفانی بی مانند است. در این جستار ادبی، اشعار عرفانی ابن فارض و شیخ محمود شبستری از منظر زیبایی شناختی در چند شاخه وحدت، کمال و جمال، تناسب، انسجام واژگانی، عاطفه و خیال مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هر دو شاعر با اسلوبی منحصربفرد با توجّه به اصول تعادل و توازن، وحدت، حدّ معین، نظم و ترتیب و تصویرپردازی های هنری در استعارات و تشبیهات اشعاری زیبا سروده اند که رعایت این امور باعث تاثیرگذای بیشتر اشعار عرفانی آنان بر مخاطب گردیده است.
بررسی و تحلیل غزلی از دیوان شمس با رویکرد به یکی از آموزه های رواقی در ربط و نسبت با مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
218-191
حوزههای تخصصی:
ارتباط بینامتنی به مثابه یکی از روش های تحلیل متون در گستره پژوهش های ادبی، می تواند به کشف و فهم ناگفته ها و نانوشته های متن/ متون منجر شود. در این میان، بررسی و تحلیل ربط و نسبت مثنوی معنوی و غزلیات شمس در تعامل با یکدیگر و کمک به فهم بهتر نانوشته های هم، در گستره پژوهش های مولوی شناسی می تواند گامی در راستای فهم بهتر تأملات مولوی از یک سو و مولوی پژوهی از سویی دیگر باشد؛ همچنین با توجه به اینکه مفهوم «سبک زندگی» به ویژه در حوزه اخلاق عملی، از پربسامدترین موضوعاتی است که در سال های اخیر مطمح نظر پژوهندگان قرار گرفته، آثار مولوی غنی ترین منابع مورد مداقه این حوزه بوده و به ارائه الگوی مناسب از طرز تلقی خاص از نحوه مواجهه با امور جهان (درون و بیرون) پرداخته است. در این میان، یکی از طرز تلقی ها و ایماژهای بزرگ و مهم در نگاه به خود (درون) و جهان (بیرون) با رویکرد به اندیشه رواقی (ترجیح تغییر جهان درون نسبت به جهان بیرون)، اصلِ «حکمت به من چه» است که البته شناخت ساحت ها و لایه های پنهان وجودی انسان، پیش شرط مهم درک اهمیت و ورود به این اصل می باشد. با این چهارچوب نظری که به تشابه یا همانندی اندیشه مولوی و فلاسفه رواقی اشاره دارد، هدف این مقاله واکاوی مفهوم اصل «به من چه» با روش مقایسه ای و تحلیلی با توجه به یکی از غزلیات شمس و مثنوی معنوی است. دقت در این طرز تلقی نشان می دهد مولوی لازمه این طرز تلقی رواقی و حرکت استکمالی انسان را با اصل «ترجمه خلق مکن حالت و گفتار تو کو» (غزل 2144) و رهایی از هرآنچه ربط و نسبتی با رشد و تعالی او ندارد، دانسته و پرهیز از گفتار، کردار و افکار بیهوده را از مهم ترین آموزه های «معنای زندگی» خویش معرفی می کند.
ساختار چندگانه روایت در اسرارنامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
81-102
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از متون عرفانی تعلیمی ادبیات، نگارنده با تمسک به ظرف قصه و روایت به بیان پیامی پرداخته و این تمسک به ظرف قصه و مظروف اخلاقی عرفانی، گاه آشکارا و گاه نامحسوس است. تعمق در ساختار روایت اسرارنامه عطار نشان می دهد که چندین ساختار پیرنگ متفاوت در حکایت های این کتاب وجود دارد. گاه در ابتدای هر حکایت، شخصیتی داستانی حضور دارد که به صورت موجز، حکایتی با مشارکت این شخصیت نقل می شود و در ادامه، سطحی وسیع تر شامل نکته هایی عرفانی تعلیمی شکل می گیرد؛ گاه این ساختار برعکس می شود و گاه سراسر متن به گفت و گوی دو شخصیت اختصاص می یابد، اما تمام این حکایت ها یک عنصر مشترک دارند به طوری که در پسِ حکایت های این کتاب، یک هسته عرفانی تعلیمی نهفته است که توسط راوی در انتهای هر روایت آشکار می شود. پژوهش حاضر با بررسی گذر سایه وار از پوسته داستانی به هسته عرفانی در قالب ترسیم یک ساختار به مطالعه ساختارهای پیرنگ در اسرارنامه می پردازد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اسرارنامه شامل چندین گونه ساختار است که با ابزارهایی چون «خطاب مستقیم مخاطب توسط راوی»، «گذر ناگهانی از جهان داستان به جهان اثر ادبی» و «چربش هسته عرفانی تعلیمی بر پوسته داستانی» آشکار شده است که اقناع و به تخیّل انداختن مخاطب را در پی دارد.
عرفان در آیینه اشعار بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
255 - 273
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات عمده شعر معاصر عربی، عرفان است که از دیرباز، میان شاعران زبان عربی جلوه ای خاص داشته است و آن ها با بهره گیری از افکار ناب عرفانی، اشعاری زیبا و دلنشین سروده اند. اگرچه در دوره معاصر، آموزه های عرفانی شاعران عارف مسلک گذشته نظیر ابن عربی دیگر نمود پیدا نمی کند؛ اما از آن جا که عرفان با جان و دل مردم ایران آمیخته است و شعر بهترین حوزه برای نمودار کردن عواطف و افکار درونی شاعر است، می توان جلوه هایی از این اندیشه های ناب را در اشعار این دوره هم مشاهده کرد.بدر شاکر سیّاب از جمله شاعران نوگرا و شهیر ادبیات معاصر عربی می باشد، و مضامین حکمی و عرفانی بخشی از مضامین ناب دیوان اشعار وی را تشکیل می دهد؛ سیّاب با بهره گیری از مفاهیمی عارفانه همچون مرگ و فناء، تجرید، وحدت وجود، آفرینش هستی ، مسأله عشق، نوع نگاه به خداوند به قصاید خود روح و جان تازه ای بخشیده است. در این جستار نگارنده با روش توصیفی تحلیلی به پردازش داده ها براساس مؤلفه های عرفان در شعر بدر شاکر سیّاب می پردازد.
بررسی مضامین عرفانی در شعر احمد عزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
123 - 146
حوزههای تخصصی:
عرفان و مضامین عرفانی از دیر باز با ادبیات پیوندی عمیق داشته است. آموزه های عرفانی نه تنها در اشعار شاعر ان برجسته عرفانگرا و عارف گذشته، بلکه در شعر شاعران معاصر نیز از جایگاه ویژه ای بر خوردار است. از آنجاکه درونمایه شعر شاعران معاصر بیشتر مسائل اجتماعی و فرهنگی است، در گام اول به نظر می رسد که این شاعران از مضامین عرفانی کمتر بهره برده اند، لذا انجام این تحقیق به منظور بررسی مضامین عرفانی و جایگاه عرفان در شعر احمد عزیزی، یکی از شاعران شاخص معاصر ضروری به نظر می رسد. بدین جهت، تحقیق پیش رو به روش کتابخانه ای و محدوده پژوهش بیشتر پیرامون کتاب های «قوس غزل» و «کفش های مکاشفه» احمد عزیزی صورت پذیرفته است. احمد عزیزی به عنوان یک شاعر عرفانگرا از فرهنگ عرفانی در اشعارش به طور کامل بهره برده است. علاوه بر این در بیان اندیشه های عرفانی خویش از مولوی و حافظ الهام گرفته است. اهمیت دادن به قطع تعلقات نفسانی و دنیوی، دوری از خلق و خلوت گزینی برای دریافت تجلی حق و مضامینی مانند عشق، وحدت وجود، فنا و بقا، تجلّی، حیرت و رموز عرفانی چون ساقی، می، میکده، خرابات، در اشعارش موج می زند.
بررسی اثربخشی تربیت بر سازندگی فرد و اجتماع از منظر قرآن مجید با نگاهی به عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
210 - 231
حوزههای تخصصی:
سازندگی فردی یا خودسازی اخلاقی و استکمال نفس، غایت رسالت نبی اکرم(ص) بوده است آنجا که می فرماید انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. از سوی دیگر خداوند در قرآن مجید هدف از خلقت را عبودیت دانسته است. رابطه عبودیت با استکمال نفس و خودسازی اخلاقی با توجه به اثربخشی تربیت اسلامی برآن در قرآن مجید هدف اصلی این تحقیق بوده و در این بین نگاهی نیز به عرفان شیعه در مبحث انسان شناسی داشته ایم. نتیجه حاصل تحقیق نشان می دهد جهان بینی و معرفت شناسی عرفانی که خود یک قالب و روش و شاید ابزار شناخت روش در تربیت اسلامی است همواره در تلاش برای ایجاد فضایی دو طرفه برای شناخت موجودیت انسان و لوازم انسان بودن و طی مراتب کمال او بوده است. عرفان اسلامی در واقع در صدد جهت بخشی به تعاملات معرفتی، انسان شناسی و جامعه شناسی بوده و در این بستر به رشد و تعالی انسان اندیشیده است و برای آن برنامه دارد. بنابه دیدگاه عرفان اسلامی، هدف نهایی از کوشش انسان، رسیدن به شناخت و معرفت است. این نوع معرفت احتیاج به بسترسازی دارد ، یعنی قلب انسان که مکان روح الهی وی می باشد ، باید از زشتی ها، پلیدی ها و کلا هر نوع آلودگی کاملا پاک و منزه شده باشد تا نور حقیقت بتواند بر آن بتابد . میان مفاهیم عرفانی و تعلیم و تربیت از جنبه هدفی اشتراک بسیاری دیده می شود . در تعلیم و تربیت نیز ، هدف به نوعی فراهم آوردن شرایطی است که متربی به آگاهی و شناخت دست یابد.
ویژگی های سبکی شعر عارفانه شمس مغربی (عارف قرن هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
100 - 122
حوزههای تخصصی:
شمس مغربی شاعر قرن هشتم و اوایل قرن نهم، شاعری است صوفی مسلک با کشش و تمایل به ساحت عرفان اسلامی. سبک او در ژرف ساخت متاثر از سنائی غزنوی و عطار است. او تحت تاثیر مکاتبی چون پانته ایسم، بودائیسم، مسیحیت و وحدت وجود قرار گرفته و از شخصیت هایی مانند ابن عربی بهره برده است. همین تاثیرها یکی از عمده ترین ویژگی های سبکی او را رقم می زند. غزل های عارفانه شمس مغربی از نظر نقد ساختاری یک دست و یک پارچه است. میان بیت های غزل، مفهومی فراگیر وجود دارد به گونه ای که ارتباط و همبستگی های معنادار در غزل های عارفانه او مشهود است. زبان مغربی در پاره ای از قافیه ها متکلف و در سطح غزل آمیختگی فراوان با واژه های عربی و گاه ترکیب های نامأنوس دارد. از نظر فکری مغربی متمایل به عرفان ابن عربی و از نظر هنر شاعری می توان او را میان سنائی و عطار دانست. ویژگی های دیگر سبکی او کاربرد واژه هائی است که مبین ذوق صوفیگری و عارفانه شاعر است مانند: تجلی، آینه، خورشید، فنا و... از دیگر ویژگی های سبکی او، عبور از تصوف زاهدانه به سوی عرفان عاشقانه است.
چرایی رویکرد ابن جوزی و ابن تیمیه در خصوص تصوف و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
117-144
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، اختلاف بین صوفیان و فقیهان، بسیار عمیق و گاه خونین بوده است. صوفیان همواره داعیه بیان و عمل به حقیقت دین را داشته اند و در مقابل، فقیهان ایشان را به دوری از مبانی و سخنان پیامبر و بزرگان دین متهم کرده اند. در این مقاله سعی شده است به قسمتی از این میدان که از طرف کسانی چون ابن جوزی، ابن تیمیه و پیروانشان رهبری می شود، پرداخته و دلایل و چرایی این نزاع در دو قالب کلی بررسی شود: 1. زمینه های اصولی و بنیادین اختلاف از قبیل تضعیف عقل و منزوی کردن آن، جهان بینی تک قطبی، رویکرد روایت محور، تفسیر ظاهرگرایانه و مقید به زمان و مکان، تضعیف و ترهیب فرق دیگر، خوف محوری، منطق حفظ قدرت؛ 2. دلایل مصداقی در برخی اعمال و اندیشه های صوفیانه چون وجود شطحیات، بدعت ها، ریا، جهل، شرک و... همچنین در میان بیان نقد های ایشان گاهی به نحو مختصر به دیدگاه عرفا اشاره خواهد شد تا مطالب کاملاً یک سویه پیش نرود. در نهایت با عنایت به تفاوت های این دو مشرب، مشاهده می شود که گاهی مرز میان این دو طیف، کم رنگ شده و افرادی را نمی توان به راحتی در میان یکی از این دو مکتب دسته بندی کرد. ولی فهم دلایل این اختلاف چه از منظر تحلیلی در بیان زمینه های اصولی و چه از حیث توصیفی در نقدهای مصداقی در بستر رویکرد امثال ابن جوزی، معیار تقریبی برای فهم تمایزها و شناخت دقیق تر از هریک از این دو نگرش به دست خواهد داد.
سفالینه ها عناصری برای اجتماعی کردن عرفان صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
5-18
حوزههای تخصصی:
عرفان در شعر سبک هندی نمودهای متفاوتی دارد؛ از طرفی عرفان بیدل دهلوی را داریم که عمیق و رازآمیز است و از طرفی عرفان صائب را که به درک و دریافت عامه مردم نزدیک شده است و جنبه اجتماعی دارد. صائب نیز همانند دیگر شاعران این سبک از مشهودات و محسوسات پدیده های عالم هستی برای بیان اندیشه های خود سود می برد و از هر عنصر مضمون سازی که به تقویت ساختار ادبی و بلاغی شعرش کمک کند، مدد می جوید. سفالینه ها از محسوسات قابل دسترس زندگی عامه مردم عصر صائب است. صائب با دست مایه قرار دادن انواع سفالینه ها و به یاری مشاهدات اجتماعی و تجربیات شخصی، آموزه های عرفانی را به مردم عادی کوچه و بازار ارائه و از این رهگذر به اجتماعی کردن عرفان در جامعه کمک کرده است. یافته های این تحقیق که از شیوه ساختارگرایی کمک گرفته است، نشان می دهد صائب با ایجاد ساختاری قابل معنی میان ظروف سفالی و مایعات و اصطلاحات عرفانی به اجتماعی کردن و در نتیجه فهم و درک عامه از عرفان کمک کرده است.
ریشه شناختی «وحدت وجود» در «کشف الحقایق» نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
13 - 31
حوزههای تخصصی:
نسفی در کتاب «کشف الحقایق»، چونان یک آموزگار مدرسی، به رسته بندی مطالب و موضوعات عرفان اسلامی – به ویژه وحدت وجود- پرداخته است؛ مع الأسف، آموزگاری که کمیت تحلیلش لنگان است. در این راه، آشکار است که، همگام با و پیرو دیگر عرفا، خود را از پیچیدن به استدلالات فلسفی و کلامی دور نگاه داشته است، و مانند فلاسفه عرفان پیشه ای چون شیخ اشراق، مخاطب را به گذرگاه های صعب العبور برهان و استدلال نمی برد. با توجه به منش کتابت او، همچنان که گنجینه موروث عرفانی پیش از خود را به دوش می کشد، -که ریشه های آن را می توان در فلسفه یونان (به ویژه افلاطون و نوافلاطونیان) و هند باستان باز جست- از برخی از اساتید عرفان، چون ابن سبعین و ابن عربی بیشترها خوشه برچیده است. حتی در انتخاب عناوین فصول و بخش های مختلف کشف الحقایق، بعید نیست که از آثار ابن سبعین و ابن عربی، به گونه ای مستقیم تاثیر گرفته باشد؛ به ویژه در انتخاب دو عنوان اصحاب «نور» و «نار»، که مهمترین آراء نسفی را در باب وحدت وجود، می توان در پرداخت همین دو بخش به ملاحظه کرد. در این جستار، ریشه نگاری عقاید او در باب وحدت وجود، نشانگر تاثیر بی چون و چرای او از ابن سبعین و ابن عربی است؛ که البته در این ریشه نگاری، آراء ابن سبعین تازگی خاص خود را دارند.
کاربرد نجوم در تبیین مفاهیم عرفانی- تعلیمی بر مبنای شعر نظامی، انوری و ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
361 - 384
حوزههای تخصصی:
گرایش به تعلیم و اخلاق و عرفان در تمام ادوار شعر فارسی وجود دارد؛ آن چه وجه تمایز اشعار در سبک ها و گفتمان های مختلف می شود، نحوه بیان شعرا و اندیشمندان است. در شعر انوری و ناصرخسرو، بخشی از اشعار تعلیمی با کمک تصاویر ادبی ساخته شده از صور فلکی است. شاعر با استفاده از جایگاه رفیع ستاره ها و سیاره ها، سعد و نحس بودن و... به تعلیم روی می آورد. در شعر نظامی، علاوه بر اشعار تعلیمی، تعالیم عرفانی نیز با کمک همین صور فلکی و مبانی علم نجوم ارائه می شود. در این پژوهش در پی ارائه گزارشی از شیوه بیان این شاعران هستیم. پژوهش بر مبنای شیوه توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای انجام شده است.
بررسی تطبیقی الرساله القشیریه با البیاض و السواد ذکر چند نکته و تصحیح چند اشتباه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
161-187
حوزههای تخصصی:
مقایسه رساله قشیریه و بیاض و سواد می تواند بسیار سودمند و در عین حال جالب باشد، چون هر دویِ این کتاب ها در قرن پنجم تألیف شده اند و از لحاظ ساختاری هم شباهت های بسیاری با هم دارند. در این مقاله سعی شده با مقایسه شکل و ساختارِ اقوال این دو کتاب هم برخی از اختلافاتِ موجود در متن ها آشکار شود و هم با مطرح کردن بعضی از اشتباهاتِ مهم و تأثیرگذار که در این دو متن وجود دارد،صورت صحیح آن ها با توجه به متن روبه رو یا متون درجه اول تصوف نشان داده شود.
تأملی در دامنه مقام خلافت اللّهی زن با تکیه بر آیات قرآن و دیدگاه عرفای مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
147 - 168
حوزههای تخصصی:
مسأله خلافت الهی از مسائل غامض و بحث انگیز در حوزه علوم قرآنی، کلام و عرفان است. تنها آیه ای از قرآن کریم که به صورت صریح و مطلق بحث خلافت الهی را مطرح کرده آیه 30 سوره بقره است؛ با این حال اهمیت این مقام به حدی است که گویا ارسال پیامبران و انزال کتب آسمانی، همه در جهت تربیت خلیفه الهی صورت گرفته است. عموماً پژوهش های محققان در رابطه با «خلافت الهی» حول مسائلی چون: تفسیر آیه خلافت، ارتباط خلافت الهی با انسان کامل و دامنه خلافت انجام یافته است؛ لکن مقاله حاضر در نظر دارد با استفاده از آیات الهی، تأملی در راستای دامنه خلافت الهی زن داشته باشد و در عین حال، به نقد دیدگاه برخی عرفای مسلمان نیز در این حوزه بپردازد. هدف دیگر که فرع هدف اصلی محسوب می شود، بررسی اجمالی برخی از مؤلفه هایی است که با توجه به ویژگی های شخصیتی زن دامنه خلافت الهی او را گسترش می دهد. «مادری» و «دیگرخواهی» از مؤلفه های مؤثر برای افزایش دامنه خلافت الهی زن است که مسیری تا حدی متمایز نسبت به مرد برای وی پدید می آورد. از سویی، مطالعه آثار عرفانی ما را با دو دیدگاه متفاوت در رابطه با دامنه خلافت الهی زن مواجه می سازد. گروهی از عرفا تفاوت های تکوینی موجود در آفرینش زن را تحدید کننده دامنه خلافت الهی زن نسبت به مرد می دانند و برخی دیگر، این مقام را امری مرتبط با روح انسان می دانند و بر این باورند که زن و مرد در دستیابی به مراتب بالای آن تفاوتی با یکدیگر ندارند.
مبانی قرآنی منازل السائرین (مطالعه موردی: بخش بدایات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
247 - 278
حوزههای تخصصی:
منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، متنى عرفانی است که در آن معارف بسیار، در قالب عباراتى موجز به رشته تحریر در آمده است. این کتاب همواره مورد توجه علاقه مندان عرفان و سیر و سلوک بوده است. با ملاحظه عناوین و ابواب کتاب معلوم می شود که مصنّف، نام منزل ها را از آیات قرآن برگرفته است و در بیشتر موارد، تناسب میان عنوان باب ها و آیه های انتخابی ابتدای هر باب از نگاه عرفانی عمیق او به آیات قرآن حکایت می کند، چنان که می توان گفت که وی مبانی تعیین منازل را در آیات کتاب خدا یافته است. نگارنده در این مقاله با مراجعه به تفاسیر عرفانی، ضمن بررسی آیات موجود در بخش بدایات این کتاب و تأمل در مطالب هر باب، رویکرد عرفانی خواجه به آیات قرآن را نشان داده و پیوند میان دستورات خدای متعال در قرآن و آداب سیر و سلوک عارفان اصیل را نمودار ساخته است
بازشناسی پدیداری اندیشه های عرفانی در معماری مسجد گوهرشاد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
417 - 438
حوزههای تخصصی:
در ساحت عرفان، معماری قدسی نوعی طی طریق است که در این سیر، هنرمند معمار با الهامی معنوی به قرب الهی رهنمون می شود. او برای جاودانه ساختن ارزش های الهی و فطری، همواره از هنر بهره برده و به وسیله آن معانی عرفانی و حکمت الهی را بیان داشته است. وی با کمک آموخته های دینی و درآمیختن آن با اندیشه متعالی اسلام، سعی داشت تا صفات ذات اقدس الهی و رابطه معنوی با بنده اش را در کالبد بنا تعین بخشد. نقش هدایت گری عرفان در مسجد، بزرگترین جایگاه بندگی، بیش از هر مکان دیگری قابل مشاهده است. در واقع معمار عارف به یاری تجسم بخشی مادی به مضامین روحانی و عرفانی، آنها را در نظر فرد متجلی و روح او را برای پیوستن به پروردگار آماده می سازد. این مقاله سعی دارد با روش تحلیل محتوا و متکی بر مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی، حضور عرفان، در کالبد مسجد جامع گوهرشاد مشهد را مورد کنکاش قرار دهد و از این رهگذر دریابد که اندیشه های عرفانی در شکل گیری بنای مسجد، معماری، تزئینات و نقشمایه های آن به چه میزان تاثیر گذار بوده و به چه نحو بروز کالبدی یافته اند. بررسی معماری مسجد گوهرشاد و آرایه های آن نشان می دهد، همگرایی تصوف و اعتقادات شیعی که به طور خاص در این دوره ظهور یافته است، در جای جای مسجد حضور دارد و آن را از این لحاظ خاص نموده که فضایی برای کشف و شهود عرفانی فراهم می آورد و بنده را از این طریق به سر منزل مقصود سوق می دهد. سیر از کثرت به وحدت از اصلی ترین نمود های اندیشه عرفانی، نیز در این بنا به کمال نمایان گشته است