ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
۵۴۱.

تحلیل داستان »هلال پنداشتن آن شخص خیال را» از مثنوی معنوی براساس مؤلفه های فردیتِ یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونگ مثنوی کهن الگو فردیت ناخودآگاه خیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۲۴
با ظهور نقد ادبی جدید و رویکردهای آن، خوانش متون ادبی از دیدگاه های گوناگون امکان پذیر شد و دریافت معنای متن گستره بیشتری پیداکرد که به کمک آن می توان به شباهت های معنی دار متون مختلف پی برد. آنچه یونگ با عنوان نقد کهن الگویی و مضامین ناخودآگاه جمعی یاد می کند؛ در روان آدمی نهادینه شده و به خصوص در آثار ادبی مختلف تجلی یافته است. مفاهیم ابداعی یونگ؛ ازجمله کهن الگوهای باستانی مانند نقاب، پیر خرد، سایه ...وطبیعتِ هدفمندِ روانِ انسان، به سوی تفرّد پیش می روند. در عصر حاضر، با پیوند هرچه بیشتر ادبیات و روان شناسی، مطالعه آثار ِادبی با رهیافت نظریات یونگ رونق بیشتری یافته است. یکی از نظریاتی که در این آثار کاربرد دارد، نظریه فرآیند فردیّت است؛ که مراحل تکامل فرد را به صورت علمی مرور می کند. یونگ و مولانا درصدد هستند تا راه دستیابی انسان به سوی کمال را ترسیم نمایند. پژوهشِ حاضر با این رهیافت سعی دارد؛ با تحلیلِ محتوا، کهن الگوهایِ متنِ داستان شخص خیال بین وعُمَر را استخراج نماید و با فهم آن ها و قراردادنِ برابرنهاد کهن الگوی مناسب، داستان را بازشناسی نماید؛ و متن را براساس مؤلفه های فردیت یونگ تحلیل نماید. این پژوهش به روش کتابخانه ای، با رویکرد تحلیلی توصیفی انجام گرفته است.
۵۴۲.

بررسی امکان و تحقق اخلاق الله از منظر عرفان اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اخلاق اخلاق الله عرفان اسلامی امکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۹۶
از منظر عارفان مسلمان و برخی علمای علم اخلاق، قرب اختیاری به خداوند ماهیتی جز تخلق به اخلاق الله ندارد. در این تصویر، ابتدایی ترین پرسش ها این خواهد بود که آیا اساساً می توان خداوند را دارای اخلاق و متصف به صفات اخلاقی دانست؟ و آیا اساساً می توان همان اخلاق حاکم بر مناسبات انسانی را به خداوند نیز نسبت داد؟ این پژوهش با رجوع به قواعد کلی متخّذ از نصوص دینی و با عنایت به تحلیل های عرفانی صورت گرفته از آن و نیز بررسی تعاریف لغوی و اصطلاحی اخلاق در مناسبات انسانی، به امکان سنجی ثبوت اخلاق برای خداوند پرداخته است که با مواجهه ای اجتهادی و رویکرد استنادی، اصطیادی و استنباطی با قواعد، آیات و احادیث ناظر به موضوع و نیز تعریف واژه اخلاق، به این سؤال پاسخ داده است. با استناد به اصول هستی شناختی ای چون «ثبوت و تحقق اصل و منبع هر خیر و کمالی در نزد خداوند»، خُلق نیکو در میان آدمیان، منبع و مستند وجودی ای جز اسماء الله نخواهد داشت. احادیث ناظر به این موضوع که مستند ادعای عارفان گشته، بر فرض ضعف سند، بر اساس همین قواعد کلی تأیید می گردد. این در حالی است که واژه «اخلاق»، به لحاظ لغوی و نیز به لحاظ اصطلاحی، متمکن از تحمل انتساب اخلاق به خداوند است؛ به شرط آنکه با نقب زدن به روح معنا در هر یک از قیود توضیحی تعاریف، ساحت خداوند را از محدودیت های متبادر به ذهن به دلیل انصرافات حاصل از غلبه استعمال تعاریف در اخلاق حاکم بر مناسبات انسانی، پیراسته کنیم.
۵۴۳.

پیوند «ولایت»، «انوثت» و «انسان کامل» در داستان شیخ صنعان و عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی عطار نیشابوری انسان کامل انوثت منطق الطیر ولایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۹۲
منطق الطیر عطار، داستانی نمادین از زبان مرغان است که داستان شیخ صنعان در بطن این منظومه، حکایت پیری زاهد و مشتمل بر نکات عرفانی فراوان است؛ از جمله می تواند بیانگر عرفان عملی صوفیه باشد که عطار آن را در قالب تمثیل بیان کرده است. این پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، به سه بحث معراج، انوثت و انسان کامل در داستان شیخ صنعان و عرفان ابن عربی پرداخته است و بدین نتیجه رسیده که شیخ صنعان نماد انسان است؛ انسانی خام و ناپخته که برای کمال خود، باید از مرتبه نَفْس انسانی (= دختر ترسا) درگذرد. به همین گونه، انسان کامل نیز برای رسیدن به مرتبه انسان کامل حقیقی و ولایت خاصه، باید از مرتبه انوثت بگذرد و این گذر، خود به واسطه انسان کامل حقیقی (پیامبر (ص) ) است؛ یعنی این انسان کامل حقیقی (ص) است که به هر ولی، پیر و انسان کاملی در طول تاریخ، کمال می بخشد.
۵۴۴.

واکاوی حکمت نوریه در فصّ یوسفی در نسبت با مفهوم خیال نزد ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت نوریه حضرت مثال و مفهوم خیال عالم لاهوت و ناسوت وحدت در کثرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۲
در نگرش ابن عربی، نور در مقام اسمی از اسامی حضرت حقّ، با ضیاء خود به مراتب هستی، مُظهر اشیاء و موجودات در عرصه عالم امکان می گردد، در این راستا هر موجودی بنا به احکام مرتبه وجودی اش در جایگاه سایه این نور با صاحب سایه، کیفیتی از وجود را بنا بر اصل تجلی وجودی حضرت حقّ در مرتبه اسماء و صفات تجربه می کند که رمز ادراک آن به واسطه حکمت نوریّه و علم یافتن به صور مرتبه مثال امکان پذیر می شود. سرانجام نتیجه حاصل شده این است؛ همان گونه که خیال انسانی به عنوان برزخ میان عالمِ روح و جسم نیازمند تأویل است؛ خیال منفصل در مرتبه برزخ میان عالمِ لاهوت و ناسوت که محل اجتماع ارواح ملکوتی و اجسام لطیف از عالم ماده است نیز به تأویل احتیاج دارد و در این راستا عرصه هستی در مرتبه خیال مطلق و کثرت سایه های حضرت حقّ، نیازمند تأویل به سوی مرتبه احدیت ذات است و علم یافتن به این شیوه نگریستن به هستی تنها توسط حکمت نوریّه دریافت می گردد که به عقیده ابن عربی، صورت کامل آن نزد حضرت رسول(ص) در مرتبه یوسف محمدی به ودیعه نهاده شده است. روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی _ تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
۵۴۵.

نگاهی به اشعار عرفانی ابن الکیزانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن الکیزانی شعر عشق عرفان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۳۹
ابن الکیزانی، عارف و صوفی مصری قرن پنج هجری است. او به عنوان فقیه و عارف بر شعر نیز دستی داشته، اما فقط تعداد اندکی از اشعار او برجای مانده است. از آنجایی که شعر یکی از راه های بیان حقایق بیان ناپذیر عرفانی است سعی شده است در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیل، اشعار ابن الکیزانی از این بُعد، مورد بررسی قرار گیرند. ویژگی های غالب اشعار عارفان همچون؛ استفاده از نماد و کنایه، استفاده از بحور شعری مشهور، اندک بودن تعداد اشعار، مبالغه، تشبیهات خاص و تقلید در اشعار او نیز به چشم می خورد. جدای از مضامین وعظ و ارشاد که در شعر او شاهد هستیم، عشقی که در اشعار خود به بیانش پرداخته، به سه دسته تقسیم می گردند؛ اشعاری که معشوق مؤنث است، اشعاری که معشوق مذکر است و اشعاری که معشوق جمع است. حضور معشوق مؤنث را در تمام اشعار عرفانی می توان یافت که نمودی از عشق الهی هستند. معشوق مذکر نیز می توان به نوعی بیانگر اعتقادات مذهبی باشد و قائل بودن ابن الکیزانی به تشبیه و تجسیم می تواند در این نوع نگرش او تأثیرگذار بوده باشد اما برای جمع آوردن معشوق توجیه خاصی نمی توان ذکر نمود. اما با این حال محتوای آنها یکیست؛ دوری و هجران و رنج معشوق، سختی عشق، اعراض معشوق و سرزنش دیگران.    
۵۴۶.

بررسی نسبت مولوی با عشق در دیوان شمس تبریزی بر اساس پیوندهای عاطفی چهارگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق عاطفه تخیل مولوی دیوان شمس تبریزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۱۴
یکی از مهم ترین واژگان، مفاهیم و ارکان علم عرفان، عشق است. این پدیده در نزد عرفا و روان شناسان به عنوان عامل رفتار و معرفت محسوب می شود. چنین اعتباری باعث برقراری پیوندهای عاطفی متنوع و شگفت انگیزی بین شاعران و عارفان با پدیده عشق و با سایر پدیده ها شده است. از آنجا که بسامد واژه عشق در آثار مولوی بیش از سایر عرفای شاعر است، بدین خاطر از سوی قاطبه ادبا و مولوی پژوهان مبنای اندیشه، تخیل و رفتار او همین پیوند عاطفی شدید و عمیق او با عشق پنداشته و فرض می شود. حال این پژوهش درصدد برآمد که بر اساس الگوی پیوندهای عاطفی بین شاعر و شیء فتوحی، به تحلیل این پنداشت و فرض در آینه دیوان شمس تبریزی بپردازد و بررسی کند که در واقع آیا مبنای رفتارهای مولوی همین پیوند عاطفی او با عشق است یا پیوندی از جنس دیگر است؟ سرانجام یافته ها و داده های پژوهش حاکی از این شد که اولاً الگوی فتوحی در اثبات وجود یا عدم پیوند عاطفی بین شاعران و اشیا (پدیده ها) و تبیین انواع آن کاربرد مفیدی دارد؛ ثانیاً اثبات شد که آن چهار پیوند اصلی الگوی فتوحی بین مولوی و عشق وجود دارد و حتی پیوندهای فرعی دیگری نیز بین این دو، غیر از پیوندهای الگوی فتوحی برقرار شده است؛ اما از بین این پیوندها، بیشترین پیوندی که بین مولوی و پدیده عشق برقرار شده، پیوند «وصف شیء» است و از چشم انداز الگوی پژوهش، پیوند وصف شیء ضعیف ترین، نازل ترین و پایین ترین سطح پیوند بین شاعر و یک شیء است و این پیوند، اساساً عاطفی نیست؛ پس پیوند بین مولوی و عشق، عاطفی نیست.
۵۴۷.

تحلیل زبان عرفانی روزبهان بر اساس الگوی گفتمان پویا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان عرفانی روزبهان گفتمان پویا هویت صیرورت مربع معناشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۲۴۹
از دلایل اهمیت روزبهان، بازتاب گسترده تجربه سلوک در آثار اوست. تحلیل زبان عرفانیِ ویژه او در تجربه صیرورت با استفاده از الگوی گفتمان پویا و فرایند تحولی کلام میسر است. این الگو نشان می دهد زبان عرفانی گفتمانی ایستا نیست. هدف این پژوهش تحلیل چگونگی پویایی تجربه عرفانی در بستر زبان است؛ بر این اساس «هویت های خودهمانی و خودغیری» و «شدن» سالک بررسی خواهد شد. با استفاده از مربع معناشناسی که بر اساس حرکت از یک مقوله متضاد با نفی خود به سوی متضادش تعریف می شود، بخش هایی از فرایند پویایی در کلام تفسیر می شود. چنین مطالعه ای آشکار می کند که در گفتمان عرفانی روزبهان، «هویت خودغیریِ» سالک عبارت از «فقر و فنا»ست. فنای «هویت خود همان» راه را بر سیر به سوی «هویت خودغیری» می گشاید؛ هویتی که به طور مداوم در حال بازسازی است، تا آنجا که در فرایندی استعلایی به هویت حق متصل می شود. در این فرایند رابطه «اتیک» سبب انفصال سوژه از «خود» می شود و تعامل پیوسته او با «فراخود» و در مرکز قرار دادن او، تداوم معنا را تضمین می کند. واژگانی همچون «فنا» و «فراموشی خود» از انفصال سوژه از خود حکایت می کند. همچنین واژگانی چون «یاد حق، دیدن به نور او»، «توحید قِدَمی، خورشید ذات ازلی» موجب تضمین تداوم معنا می شود. تحولی که موجب می شود کنشگر یا «من خردگرا» سیری را در خویشتن آغاز کند، آگاهی از آفات «داشتن» است؛ بنابراین او به هویت هایی که «واجد بودن» به او می بخشد، «نه» می گوید، سپس در سلوکی عرفانی به شوش گری ممتاز دگرگون می شود که هویت او با فقر و فنا تعریف می شود. افعال مؤثر «خواستن» در گفتمان عرفانی با طلب و «بایستن» که با رهنمودهای پیر برابر است، مقدمات تشکیل فاعل را فراهم می آورند. در نهایت آنچه سالک را به «فاعل توانشی» تبدیل می کند، فضل و رحمت حق تعالی است.
۵۴۸.

تحلیل رمزشناختی داستان «روغن بنّات النّعش» در کتاب کشف الأسرار و مکاشفات الأنوار روزبهان بقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمز روزبهان بقلی رمزشناسی ادبیات عرفانی ایران باستان ادب‍ی‍ات پ‍ه‍ل‍وی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۵
این مقاله به بررسی رمزشناختی یکی از داستان های کتاب کشف الأسرار و مکاشفات الأنوار روزبهان براساس نمادهای ادیان ایران باستان اختصاص دارد. در این بررسی رمزهای داستان با توجه به روایات متن های مقدسی؛ چون اوستا، بندهشن، دینکرد و ... باز تعریف شده است. به نظرمی رسد روزبهان در توصیف چنین داستان هایی به صورت ناخودآگاه، تحت تاثیر نمادهایی از اساطیر و ادیان ایران باستان قرارداشته است. باتوجه به شیوه صریح و مکرر استفاده از این نمادها می توان گفت که به احتمال زیاد آشنایی روزبهان با متون پهلوی (فارسی میانه) زمینه لازم را برای استفاده وی از چنین نمادهایی ایجادکرده است. نتایج حاصل از مقاله حاضر نشان می دهد که در داستان مورد بررسی نویسنده به آیین تشرّف و نوزایی قهرمان، آن هم پس از گذر از هفت مرحله کمال نظر داشته است و البته این مفاهیم را با استفاده از اصطلاحات عرفانی ایرانی اسلامی تبیین کرده است.
۵۴۹.

از تقریر اشاعره تا مولوی درباره جوهر و عرض و خلق مدام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی عرض جوهر خَلق مدام تجلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۷
اندیشه عدم ثبات ماسوی الله، شدن های متوالی و خلق مدام در تفکرات فلسفی، کلامی و عرفانی تعابیر متفاوت و مشابه داشته است. آشنایی مسلمانان با اندیشه های یونانی و هندی و تفسیر و تأویل ایشان و عرفای مسلمان از آیات قرآن کریم، باورهای متفاوتی را در فرهنگ دینی و عرفانی به جای گذاشته است. مفهوم صیرورت، در بحث معرفت الوجودی متکلّمان اشعری در قالب قاعده «العَرَضُ لایَبقی زَمانَین» به نفی علاقه علّی و اثبات قیّومیّت مطلق خداوند می انجامد. مولوی ضمن تأثیرپذیری از این قاعده، اندیشه مبتنی بر مشرب عارفانه خود را به مخاطبان خود انتقال می دهد و علاوه بر اعراض، جواهر را نیز در حال تبدّل دانسته، اصل و حقیقت آن ها را امر واحدی می بیند که لحظه به لحظه تجلّی دیگرگونه ای دارد.  در باور وی، مراتب و اطوار وجود، در سیر و توالی آنات، وجودی جدید را پس از نابودی تجربه می کنند و در عین حال تمایزی با آن ندارند و اندیشه وحدت وجود، تجلّی و معیّت حق را به میان می آورند. این مقاله بر آن است تا با روش توصیفی-تحلیلی، تلقّی متکلّمان اشعری و دریافت عارفانه مولوی جلال الدّین را درباره این قاعده تبیین کند.
۵۵۰.

اهمیت «تأکید» و روش های آن در ساخت اطلاعی گفتمان تعلیمی الانسان الکامل نسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الانسان الکامل تأکید تصوف ساخت اطلاعی گفتمان تعلیمی نسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۴۶
بررسی نظام متنی و چگونگی توالی کلمات در بخش آغازگر/ پایان بخش و توجه به ساخت اطلاعی، نوع آغاز گرها، بی نشانی و نشان دار بودن ساختار جمله، کارکرد قیدها و ادات نفی در جمله ها و بندهای معنایی دو رساله «در بیان آداب اهل تصوف» و «آداب خلوت» از کتاب الانسان الکامل بر اساس رویکرد نقش گرای هلیدی، متوجه کاربرد مکرر و معنادار انواع مختلفی از ابزارهای بیانی «تأکید» در این متن می شویم. ساختارهای نشان دار جمله که اغلب دلالت به معنای تأکید دارند، کاربرد گسترده آغازگرهای بینافردی (وجه نما و زمان دار)، کاربرد معنادار قیدهای زمانی دارای مفهوم استمرار و تأکید، ایجاد حصر و قصر با کاربرد قیدهای نفی و تأکید، القای مفهوم تأکید به همراه حروف ربطی بیانِ حکم و علت، کاربرد تکرار به عنوان ابزار تأکیدی، در نهایت حتی کاربرد ابزارهای بیانی تأکید در جمله هایی با ساختارهای بی نشان، نمایانگر تمرکز گفتمان نویسنده بر مقوله تأکید است. نتیجه این بررسی که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفت و تحلیل این یافته هاها در کنار بافت موقعیت تولید اثر، نشان می دهد که هدف نگارش در این متن، نه بازگویی مکرر گفته های پیشینیان، که جلب توجه مخاطب به این «تأکید و اهمیت» است. گفتمان غالب نسفی در این دو رساله، گفتمانی تعلیمی تأکیدی است و نویسنده برای القای این گفتمان از انواع روش های تأکید در زبان فارسی بهره می گیرد.
۵۵۱.

چگونگی بازتاب حیرت در غزلیات مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حیرت عاطفه عرفان اسلامی غزلیات مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۸۷
حیرت، از رویارویی با امور ناشناخته و خلاف توقع بر افراد انسانی عارض می شود. حیرت عارفان از تجلیات ناگهانی باری تعالی ناشی می گردد؛ بر این اساس، حیرت از حالات مهم عارفان صاحب حال است. عارفان با تکیه بر تجربیات عرفانی شان درباره حیرت و ویژگی های آن سخنانی ارائه کرده اند که مولانا هم از این امر مستثنا نیست. مولانا مانند سایر عارفان در آثار خود به ویژه مثنوی که جنبه تعیلمی دارد، حیرت را به مذموم (فلسفی) و ممدوح (معرفت بخش) تقسیم کرده است. وی منشأ حیرت عارفان را تجلیات ظاهراً متضاد باری تعالی می داند و باورمند است که حیرت عارفانه سبب شناخت حضرت حق می گردد. اما در برخی از غزل های مولانا تصویر واقعی حالات حیرت انگیزی که در نتیجه تجارب ناب عرفانی عارض گردیده، به شکل طبیعی آن بازتاب یافته است که بررسی و تحلیل آن در شناخت حالات باطنی و درونی مولانا ما را یاری می رساند. جستار حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی تلاش کرده است تا علل، انواع، درجه شدت و چگونگی بیان حیرت مولانا را آشکار سازد. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که مولانا در ابراز حیرت از واژه های متعارف زبان و شگردهای بلاغی سود جسته است؛ انواع مختلف موسیقی شعر هم در القای حیرت نقش بسزایی دارد. در این غزل ها حیرت از نظر درجه شدت آن در نوسان است. علاوه بر این محتوای برخی از غزل های مولانا کاملاً حیرت است و دیگر هیچ عاطفه ای به نظر نمی رسد؛ اما در تعدادی از غزل ها علاوه بر حیرت، عشق، وجد، شادی، پذیرش و... هم بیان گردیده است که از این میان در بعضی ها حیرت بر دیگر عواطف غلبه دارد و در برخی هم دیگر عواطف بر حیرت غالب بوده و حیرت در یک یا چند بیت به گونه عاطفه درجه دو و ثانوی در کنار دیگر عواطف ابراز شده است.
۵۵۲.

بازتاب معاد در شعر عرفانی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معاد قیامت عطار شعر عرفانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۱۹۰
معاد و زندگی پس از مرگ، همیشه رمزآلود و ناشناخته بوده و همین ناشناختگی، باعث ترس بیشتر از مرگ شده است، لذا برای روشن شدن جریان معاد و قیامت به عنوان یکی از مهم ترین بن مایه های شعر فارسی، ضروری است که علاوه بر کتب دینی به شناخت تفکر و اندیشه عارفان نیز پی ببریم. عطّار نیشابوری شاعر و عارف توانای ایرانی، تأمّلاتی بسیار عمیق درباره معاد داشته که به شکل گسترده ای در اشعار وی جلوه نموده است. پژوهشگر در این مقاله، پس از ارائه مقدّماتی در زمینه عرفان به عنوان راهی برای کشف حقایق به جایگاه و معانی معاد در فرهنگ ها و واژه نامه های فارسی و عربی اشاره نموده و سپس به بازتاب معاد در شعر عطّار به عنوان یکی از چهره های برجسته عرفانی پرداخته است و ضمن معرفی دیدگاه وی درباره معاد و قیامت به عوامل کامیابی یا ناکامی در آخرت پرداخته و مشخص نموده که قرآن کریم سرچشمه افکار دینی و مذهبی عطّار بوده است.
۵۵۳.

الهیات سیاسی در سده های نخست اسلامی؛ بازنماییِ فرجام شناختی متون زردشتی از فتح ایران شهر، منظر: دینکَرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دینکرد سده های نخست اسلامی فرجام شناختی متون زردشتی موعودگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۲۹۵
این تحقیق بر اساس نظریه بازنمایی استوارت هال پیش رفته و بر آن است با اتخاذ این روش نسبت میان فهم آخرالزمانی و درک پایان تاریخی را با  فتح ایران توسط اعراب مسلمان را با توجه به مفاد متن کتاب دینکرد بیان کند. از این قرار، می توان این فرضیه را مطرح نمود که گزاره یا باور معنا داری خارج از گفتمان دین زردشتی برای پیروان آن دین وجود ندارد و علل رخدادها بیش از آنکه در پرتو واقعیت معاصر فهم شوند، در زمینه و بستری درون گفتمانی درک و تفسیر می شوند. کارویژه نظریه بازنمایی در اینجا، سنجش ریشه و تبار واقعیت نیست، بلکه تلاش برای شناخت این نکته است که درک آن واقعیت [فتح ایران] با چه رویه ها، نشانه ها، رمزها و صورت بندی های معنایی در گفتمان زردشتی همبستگی و هم آوایی پیدا می کند. گفتمان مزبور، روایت شکست ایرانیان و فتح ایرانشهر را با عناصر امیدبخش پایان هزاره، ظهور موعود و پایان تاریخ این همان می کند.
۵۵۴.

تعریف انسان در ساختار انسان شناسی عرفانی ابن عربی و آگوستین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: انسان تعریف انواع انسان انسان کامل انسان حیوان انسان خدا انسان پارسا انسان هبوط یافته خدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۲۵۵
انسان و مسائل مربوط به آن همواره معرکه آرای متفکران بوده است. تعریف انسان یکی از مسائلی است که اندیشمندان مختلف به فراخور اندیشه و فهم خود، بدان پرداخته اند. این نوشتار به روش تحلیلی توصیفی کنکاشی است درباره تعریف انسان در ساختار انسان شناسی عرفانی از نگاه دو اندیشمند بزرگ و تأثیرگذار جهان اسلام و مسیحیت؛ یعنی ابن عربی و آگوستین. تعریف این دو اندیشمند از انسان، بسیار ویژه و متفاوت است. ابن عربی تعریف افلاطون از انسان را نادرست می داند. تعریف او از انسان بر پایه اندیشه «خدا» و «شناخت حق تعالی» استوار است. آگوستین چند تعریف از انسان ارائه می کند که در یکی از آنها با تعریف افلاطون هماهنگ است؛ اما تعریف دیگر او نیز ناظر به اندیشه خداست که در اینجا به گونه ای با ابن عربی هماهنگ است. بااین حال تعریف این دو از انسان، در ساختار انسان شناختی عرفانی خاص خود، تفاوت های بنیادینی با یکدیگر دارند.
۵۵۵.

اصول و روش های تربیت معنوی براساس دیدگاه دیوید کار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصول تربیت تربیت معنوی دیوید کار روش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۹۴
در قرن بیست و یکم، معنویت بیش از پیش در جوامع بشری و زندگی مردم جهان اهمیت یافته است. در نظام های آموزش و پرورش در سراسر  جهان نیز تربیت معنوی مورد توجه قرار گرفته است و تلاش شده است که در برنامه درسی مدارس جایگاهی به آن اختصاص داده شود. هدف مقاله حاضر شناسایی و تبیین آرای دیوید کار، فیلسوفی که به خاطر آثارش در زمینه تربیت معنوی شهرت دارد و ارائه اصول و روش مبتنی بر این آراست. از یافته های این پژوهش نتیجه می گیریم اصول شامل عقلانیت، محوریت منش، همراهی دین و معنویت، فراگیربودن ارزش ها و آموزش حقایق و پرورش فضایل معنوی است که با روش های ظرفیت انتقاد و گفت وگو، انتقاد از خود، علاقه و احترام به دیگران، مشارکت دوجانبه مدرسه و خانه، آگاهی از معنویت و درک ارزش ها، به کارگیری هنر و ادبیات، سرمشق دهی، به کار گیری مربیان فضیلت گرا نه فضیلت آموز، به کارگیری علم در تربیت معنوی، مهارت آموزی به کارگیری مراقبه، به کارگیری حکایت و داستان و پرورش فضایل نظری و اصلی امکان پذیر است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
۵۵۶.

نگاهی جامعه شناختی و عرفانی به گستره و زمینه های بدبینی در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدبینی جامعه شناسی تاریخی زمینه های ایجاد بدبینی مثنوی مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۶۸
بدبینی یکی از کلیدواژه های مهم در فلسفه، روان شناسی و جامعه شناسی است که خود، محصول زمان، مکان، شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه است. مولانابه عنوان شاعری عارف و منتقدی اجتماعی که به تعالی روح و اندیشه انسانی نظر دارد، همواره می کوشد تا در قالب مصلحی اجتماعی، به نقد جامعه و اوضاع و احوال پیرامون خویش بپردازد. در عصر و زمانه مولانا، مشکلات و مصائب سیاسی و فرقه ای، آشوب های ناشی از حمله مغول، سلطه زاهدان و صوفیان دغل کار و قاضیان رشوه گیر، همه و همه، سبب شده است که مولوی نه به عنوان شخصی بدبین و منفی نگر از لحاظ روان شناسی (پارانویید)، بلکه در هیئت منتقدی واقع بین، فساد و تباهی جامعه خویش را به تصویر بکشد. در این پژوهش، نگاه مولانا را به هریک از عوامل زمینه ساز بدبینی، از منظرجامعه شناختی و عرفانی مورد توجه قرار خواهیم داد. نتایج این جستار که با رهیافتی توصیفی تحلیلی به مطالعه مثنوی معنوی پرداخته است، نشان می دهد که مولانا به بسیاری از پدیده های اجتماعی و سیاسی و مذهبی عصر خویش، اعم از حاکمان و شاهان، زاهدان ریاکار و صوفیان و دیگر اقشار جامعه، دید بدبینانه ای دارد که البته با توجه به شرایط جامعه در آن روزگار، طبیعی به نظر می رسد.
۵۵۷.

رموز اسطوره ای اعداد در عرفان ( با توجّه به متون برگزیده نثر عرفانی تا قرن هفتم هجری قمری )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره عرفان کارکرد اعداد مقدس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۶ تعداد دانلود : ۲۷۴
بازتاب و تأثیر اسطوره در زمینه های گوناگون زندگی انسان پسا اساطیری، امری واضح و آشکار و تأیید شده است. به نظر می رسد عرفان نیز یکی از مقوله هایی است که گاه تحت تجلّی و تأثیر اسطوره قرار گرفته است. یکی از این تجلّی ها را می توان در کارکرد مختلف اعداد و رازناکی آنان در متون اساطیری و عرفانی پیگیری کرد. در این مقاله به شیوه توصیفی _ تحلیلی، تجلّی و بازتاب محسوس و نامحسوس کارکردهای اعداد مقدّس اسطوره ای در متون برگزیده نثر عرفانی فارسی تا قرن هفتم ه.ق بررسی شده است. البتّه این تشابهات هرگز دلیل تأثیرپذیری صرف و آگاهانه عرفان از اساطیر نیست، زیرا این تجلّی ها در زمینه های دیگر اندیشه های جامعه بشری نیز مشاهده می شود و مورد واکاوی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاضر، حاکی از آن است که گروهی از اعداد، از جمله: یک، دو، سه، چهار و هفت با مضرب هایشان( چهل، هفتاد و... )، پنج، شش، دوازده و هزار، خودآگاه یا ناخودآگاه با توجّه به ضمیر مشترک جمعی انسان ها، میان دو مقوله اسطوره و عرفان مشترک بوده، کارکردهایی مانند: وحدت و یگانگی، کثرت و فراوانی، تکامل، تقدّس و رازناکی دارند.
۵۵۸.

تأثیر نجم رازی بر اندیشه های عرفانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اشارات عرفانی بحر الحقایق تفسیر ملّاصدرا نجم رازی نظام نیشابوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۶۶
بسیاری از نظرات عرفانی صدرالمتألهین در کتب تفسیری او، منبعی آشکار ندارد و محققان را به داوری های ناصواب کشانده است. مدعای اصلی این مقاله این است که ملاصدرا در بخش عرفانیات تفسیر خود، افزون بر منقولات و عباراتی که از عارفان مشهور می آورد، از تفسیری کمتر شناخته شده از عارفی ایرانی، وام گرفته است. این تفسیر با نام بحر الحقایق و المعانی یا تأویلات نجمیه شناخته شده و از آنِ نجم الدین رازی، صاحب مرصاد العباد است که متأسفانه در هیچ یک از کتب و مقالات نگارش یافته درباره منابع ملاصدرا، یادی از آن نشده است؛ اما به روشنی آشکار است که ملاصدرا تفسیر بحر الحقایق را می شناخته و مستقیماً از آن نقل مطلب کرده است. دیگر آنکه بسیاری از مطالبی را که صدرا از بخش های اشاریِ تفسیر غرائب القرآن نیشابوری نقل می کند، باز از افاضات نجم الدین رازی در بحر الحقایق است که احتمالاً نادانسته به نظام الدین نیشابوری منسوب می شود. دراین تحقیق، نمونه هایی چند از این برداشت های مستقیم و غیرمستقیم، مطرح و با مأخذ اصلی سنجیده شده است. بخش پایانی مقاله نیز به نمونه هایی اختصاص یافته که در پژوهش های معاصر درباره اندیشه های عرفانی ملاصدرا، تحلیل و نظری عرضه شده، اما در واقع اختصاصی به او نداشته است.
۵۵۹.

گسست ها و گریزها در مثنوی معنوی (براساس دفتر 4،5،6)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گسست و گریز ساختار داستان تمثیل مثنوی معنوی مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۸۲
کشف زوایای پنهان متن مثنوی، نه تنها برای پژوهشگران عرفان و ادب فارسی گیرا و پرجاذبه است، بلکه برای دوستداران ادبیات داستانی نیز از کشش و درخششی خاص برخورداراست. در این سال ها، تلاش هایی مبتنی بر روایت شناسی داستان های مثنوی شده است؛ اما در حوزه شناخت ساختاری مثنوی کمتر سخن به میان آمده است. ازاین رو، نگاهی دیگر به ساختار گفتمانی مثنوی می تواند زمینه ساز پژوهش های گوناگونی باشد. مقاله حاضر می کوشد باتکیه بر داستان های سه دفتر دوم مثنوی معنوی، گریزها و گسست های متن مثنوی را نشان دهد و از منظر دیگری، ساختار حاکم بر مثنوی را تبیین نماید. این پژوهش، برای نخستین بار است که براساس گفتمان مثنوی مولانا انجام می گیرد و تاکنون، به صورت مستقل، گسست ها و گریزهای مثنوی موردبررسی قرارنگرفته اند و ساختار مثنوی از این منظر کاویده نشده است. سه گسست را می توان در داستان های مثنوی ردیابی نمود: گسست روایتی، گسست گفتاری و گسست پیوندی. باتوجه به ارتباط داستان های اصلی با داستان های درونه ای درمی یابیم که بسیاری از داستان ها دارای پیوندی معنایی هستند. ازاین رو، گریزها و گسست ها بستر ساز ایجاد گفتمان/ متن مثنوی هستند و نقشی بنیادین را در گسترش گفتمان و تحقق اهداف عرفانی مولانا ایفا می کنند. بایددانست که مولانا با انگیزه های درونی یا بیرونی، این گسست ها را پی ریزی و پیگیری می نماید.
۵۶۰.

تبیین رابطه پیر و مرید در اسرار التوحید به مثابه همتایی برای بازی هرمنوتیکی در جهت رهایی از سوژه محوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسرار التوحید بازی هرمنوتیکی تعلیم پیر به مرید سوژه محوری گادامر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۲۱۵
نحوه تعلیم پیر به مرید در اسرار التوحید به گونه ای است که می توان آن را با بازی هرمنوتیکی گادامر که هدف نهایی از مطرح ساختن آن، رهایی از «سوژه محوری» است، تطبیق داد. گادامر رهایی از «سوژه محوری» را به عنوان غایت نهایی در ذیل مفهوم «بازی» که آغازی برای ورود به بحث هنر است، مورد توجه قرار می دهد. در حقیقت این غایت، مقابله ای با عقلانیت «سوژه محور» در تفکر مدرن است. هدف از تطبیق رابطه پیر و مرید با بازی هرمنوتیکی معرفی عرفان اسلامی (به خصوص عرفان رایج در خراسان) به عنوان همپای هنر یونانی در حذف تفکر «سوژه محوری» است که این هدف از طریق روش های تحلیلی-تطبیقی-توصیفی دنبال می شود. حکایات اسرار التوحید به عنوان متنی عرفانی ویژگی های بازی هرمنوتیکی را به نحو کاملی (البته در ذیل معرفت شناسی عرفانی و نه هنر) پوشش می دهند. از جمله ویژگی های بازی گادامری که در اسرار التوحید وجود دارد، عبارت اند از: استقلال بازی از بازیکنان، امر غیرجدی و جدیت در بازی، نحوه حضور تماشاگر، غایت بازی و در نهایت حذف سوژه.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان